گلچین از بیتهای عاشقانه

گلچین تک بیتی های زیبای

دیروز پریشانی خود را به تو گفتم
امروز پریشان تر از آنم که توان گفت
“علایی آشتیانی”
.
.
دست و پایی می توان زد، بند اگر بر دست و پاست
وای بر حالِ گرفتاری که بندش بر دل است
.

.
نام من هرکه برد باعث بدنامی توست
رفتم از خاطر خلقی که تو از یاد روی
“نادم لاهیچی”
.
.
نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل
هرکجا نامه عشق است، نشان من و توست
“هوشنگ ابتهاج”
.
.
آنچنان در خون خود غلتیده این دل بهر تو
زیر پا هر لحظه آیی فرش قرمز حاضر است
.

.
گفتم ز دلم رخ ز چه برتافته ای ؟
گفت من جغد نبودم که به ویرانه نشینم
“پژمان بختیاری”
.
.
باد آسايش گيتي نزند بر دل ريش
صبح صادق ندمد تا شب يلدا نرود
“سعدي”

.
.
گر نباشد هر دو عالم گو نباش
تو تمامی، با توام تنها خوش است
.

.
محالست این که بعد از مرگ هم دست از تو بردارم
که چون من خاک گردم، گَرد دامان تو خواهم شد
.
.
عشق رازیست به اندازه آغوش خدا
عشق آنگونه که میدانم و میدانی نیست
.
.
همه گفتند مرو ! دیدم و نشنیدمشان
مثل این بود به یک رود بگویند بایست
“کاظم بهمنی”
.

.
صبر پرید از دلم، عقل گریخت از سرم
تا به کجا کشد مرا مستی بی امان تو
“مولانا”
.
.
قایقی می‌خواهم جور دلم را بکشد
عشق امشب به سراغ آمده، کم حرفی نیست
“مهدی فرجی”
.
.
چون گل ز ساده لوحی، در خوابِ ناز بودیم
اشک وداع شبنم بیدار کرد ما را
“صائب تبریزی”
.

.
بی‌درد وا نـشــد دلِ غفلــت گـرفتـه‌ام
قُفلی كه زنگ بست، شكستنْ كلیدِ اوست
.
.
نیست پروای عدم دلزده هستی را
از قفس مرغ به هرجا که رود بستان است
“صائب تبریزی”
.
.
به انگشت عصا هردم اشارت میکند پیری
که مرگ اینجاست یا اینجاست یا اینجسات یا اینجا
“بیدل دهلوی”
.

.
بازآ کـه در فـراق تـو چـشـم امـیـدوار
چون گوش روزه دار بر الله اکبر است
“سعدی”
.
.
شرف نفس به جودست و کرامت به سجود
هر که این هر دو ندارد عدمش به که وجود
“سعدی”
.
.
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد
بگذر ز عهد سست و سخن های سخت خویش
“حافظ”



جمله اس ام اس فلسفی عمیق

افراد همیشه درصددند به شما آن چیزی را تعلیم دهند که خودشان بیشتر از همه به آن محتاج هستند.
.
.
تا وقتی از موفقیت دیگران خوشحال نشویم، دیگران از شکست ما غمگین نخواهند شد.
.

.
بايد از خويشتن بگذري
بايد اين منِ لعنتي را خُرد كني تا قامتي به اندازه ي آسمان داشته باشي.
.
.
از راهی که ردی وجود دارد مرو
از راهی برو که از خود ردی بر جای گذاری.
.

.
آدم مي تواند در يك اتاق با دري كه قفل نشده و به سمت داخل باز مي شود زنداني شود
مادام كه نداند به جاي فشار دادن بايد آن را به طرف خود بكشد.
.
.
به درخت نگاه کن
قبل از اینکه شاخه هایش نور را لمس کنند، ریشه هایش تاریکی را لمس کرده اند
گاه برای رسیدن به نور باید از تاریکی گذر کزد.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top