خدای کتاب مقدس، خدای فراموشکار؟

روح القدس به استناد کتاب مقدس نمی تواند خدا باشد…

ایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در تعریف روح‌القدس در قاموس کتاب مقدس
آمده است که روح‌القدس همان روح خداست و یکی از اقنوم ثلاثه است. مسیحیان
معتقدند که کتاب مقدس به وضوح ذات روح‌القدس و الوهیت آن را به ما
می‌آموزد. آنان معتقدند در کتاب مقدس اسماء خدا و همچنین صفات و اعمال و
عبادتش به روح‌القدس نیز نسبت داده شده، بنابراین روح‌القدس خداست.

اما به‌راستی اگر روح‌القدس خداست پس چرا در هیچ جای کتاب مقدس، مسیح
نگفته است که روح‌القدس خداست؟ چرا نویسندگان اناجیل از زبان خود یا از
زبان حواریون در اناجیل به صراحت نگفته اند روح‌القدس خداست؟ از مهم‌ترین
سخنی که جهت اثبات خدا بودن روح‌القدس به آن استدلال کرده‌اند آیه‌ای است
که در انجیل یوحنا آمده است. «خدا روح است و هر که او را پرستش کند می‌باید
به روح و راستی بپرستد».[۱] اما انجیل یوحنا ۶۰ سال بعد از عروج یا به
صلیب کشیده شدن مسیح نوشته شده است. همچنین این کلام نمی‌تواند مدعا را
ثابت کند. در این آیه آمده است که خدا روح است نه اینکه روح همان خداست و
فرق زیادی بین این دو تعبیر وجود دارد. روح در کلام اول وصف خداست. مثل خدا
نور است و نمی‌تواند دلالت بر خدا بودن روح کند؛ اما گزاره روح معهود، خدا
است، اقرار و دلالت بر خدا بودن و الوهیت روح است و چنین جمله‌ای نیامده
است.

به فرض اگر قبول کنیم که عبارت «خدا روح است»، سخنی صریح بر الوهیت
اقنوم سوم یعنی روح‌القدس باشد، لازمه قبول این حرف منجر به پذیرفتن اقنوم
چهارم و پنجم نیز می‌شود. چراکه در عهد جدید آمده که: «این است پیغامی که
از او شنیده‌ایم و به شما اعلام می‌نماییم که خدا نور است و هیچ ظلمت در وی
هرگز نیست»[۲] و «کسی که محبت نمی‌نماید، خدا را نمی‌شناسد زیرا خدا محبت
است».[۳] روشن است که گفته «خدا نور است» و «خدا محبت است». با تطبیق
استدلال مذکور در عبارت «خدا روح است» به این دو مورد، واجب می‌شود که
اقنوم چهارم یعنی «نور خداست» و همچنین اقنوم پنجم یعنی «محبت و عاطفه
خداست» را نیز بپذیریم و به‌یقین هیچ‌کدام از مسیحیان خدا بودنِ نور و محبت
را نمی‌پذیرند. پس چگونه قائل به خدایی روح می‌شوند؟



خدای کتاب مقدس، خدای فراموشکار؟

مسلمانان با دلایل متقن و عقلی، بر این عقیده‌اند که خداوند از هرگونه نقصی
مبرا است. لذا نسبت دادن هرگونه صفتی که حاکی از نقص صاحب آن باشد، به
خداوند متعال نادرست و از ساحت پروردگار عالم به دور است. یکی از صفاتی که
داشتن آن، نقصان تلقی ‌می‌شود، فراموشی‌ است. به همین خاطر قرآن به صراحت،
بودن چنین خصوصیتی را در خدا انکار می‌کند. چنان‌که در قرآن چنین آمده است:
«قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي في‏ كِتابٍ لا يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسى‏
[طه/۵۲] گفت: علم آن نزد پروردگار من در كتابى است كه پروردگارم نه خطا
مى‏‌كند و نه فراموش.»
در آیه‌ی دیگری از قرآن نیز به این مطلب اذعان
شده و بودن چنین صفتی در پروردگار عالم، غیرممکن دانسته شده است: «وَ ما
نَتَنَزَّلُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ ما بَيْنَ أَيْدينا وَ ما
خَلْفَنا وَ ما بَيْنَ ذلِكَ وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا [مریم/۶۴] ما جز
به‌فرمان پروردگارت نازل نشويم كه هر چه جلو رويمان و هر چه پشت سرمان هست
از او است و پروردگارت فراموش‌کار نيست.»
کتاب مقدس برخلاف قرآن، صفت
فراموشی را که حتی از انسان عادی به راحتی نمی‌توان پذیرفت، به حکیم اعلی و
خداوند عالمیان نسبت داده است. این فراموشی خداوند به‌گونه‌ای است که اگر
انسان‌ها نبوده و با رفتار و اعمالشان عهد خداوند را به یادش نمی‌آوردند،
خداوند عهدش را به‌کل فراموش می‌کرد و هیچ‌وقت یادش نمی‌آمد چه عهدی بسته
است. چنان‌که کتاب مقدس دراین‌باره ‌می‌نویسد: «و من‌ نیز چون‌ نالۀ
بنی‌اسرائیل‌ را که‌ مصریان‌ ایشان‌ را مملوک‌ خودساخته‌اند، شنیدم‌، عهد
خود را به یاد آوردم‌.»[۱] این تعبیر در مورد خداوند به حدی سخیف و پست است
که حتی نمی‌توان آن را نقد کرد. آیا چنین کتابی را می‌توان مقدس دانست؟
در
آیات دیگر کتاب مقدس نیز این صفت ناپسند را به خدا نسبت داده‌اند
به‌گونه‌ای که خداوند برای اینکه عهدش را فراموش نکند قوسی را در آسمان و
بین ابر‌ها قرار می‌دهد تا با کنار رفتن ابر‌ها و هویدا شدن قوس مذکور،
خداوند بر فراموشی‌اش غلبه کرده و عهد خود را به یاد آورد. و خدا گفت‌:
«این است‌ نشان‌ عهدی‌ که‌ من‌ می‌بندم‌، در میان‌ خود و شما و همۀ
جانورانی‌ که‌ با شما باشند، نسلاً بعد نسل‌ تا به‌ ابد، قوس‌ خود را در
ابر می‌گذارم‌ و نشان‌ آن‌ عهدی‌ که‌ در میان‌ من‌ و جهان‌ است‌، خواهد
بود. و هنگامی‌که‌ ابر را بالای‌ زمین‌ گسترانم‌ و قوس‌ در ابر ظاهر شود،
آنگاه‌ عهد خود را که‌ در میان‌ من‌ و شما و همۀ جانوران‌ ذی‌جسد می‌باشد،
به یاد خواهم‌ آورد؛ و آب‌ طوفان‌ دیگر نخواهد بود تا هر ذی‌جسدی‌ را هلاک‌
کند.»[۲]
کتاب مقدس از نسبت دادن هیچ صفتی به خداوند متعال پروا نکرده و
چه‌بسا نسبت‌هایی بدتر از این صفت را هم در جای‌جای کتاب مقدسش جا داده
است. به‌راستی آیا چنین خدایی شایسته‌ی عبادت است؟ از کجا معلوم خدای
فراموشکار، عبادات ما را فراموش نکند؟


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top