7 مانع جدی موفقیت چیست؟

۳ باوری که مانع پیشرفت می‌شوند

شاید برای اغلب ما پیش آمده باشد که با افرادی آشنا
شویم که برخلاف انتظار ما و جامعه به موفقیت‌هایی چشم‌گیری دست پیدا
کرده‌اند. اگر اخبار و رویدادهای علمی را دنبال کنید به جمعیتی از نخبگان و
افراد معروف برمی‌خورید که نه تنها در شرایط عالی و رفاه خارق‌العاده
نبوده‌اند، بلکه در نقطه مقابل، از قشر محروم اجتماع و یا حتی در خانواده و
بستری آلوده از معضلات اجتماعی این چنین رشد یافته‌اند. آن‌چه که مسلم است
همان قدر که شرایط نامتناسب زندگی می‎‌تواند عامل انحطاط یک فرد و در
ادامه یک نسل شود، از سوی دیگر می‌تواند ایجاد انگیزه‌ای برای تلاش بیشتر و
رهایی از شرایط موجود باشد. در حقیقت همه چیز به باورهای ما از خودمان باز
می‌گردد.

۳ باوری که مانع پیشرفت می‌شوند

بهتر
است بحث را کمی جزیی‌تر و عام‌تر دنبال کنیم. همه ما در طول زندگی علایقی
داشته‌ایم که هرگز به دنبال آن نرفته‌ایم، باورها و افکاری داشتیم که از
بیان کردن و پرداختن به آن صرف‌نظر کرده‌ایم و در حقیقت برای خود مرزهایی
قرار داده‌ایم که هرگز به دوست داشتنی‌های خودمان نرسیم. این مرزها، همیشه
از طریق شرایط اجتماعی و محیط القا نمی‌شوند، پاره‌ای از این محدودیت‌ها را
خود ما برای خودمان ایجاد می‌کنیم. بمثلا ممکن است شما از کودکی دوست
داشته‌اید که سبک خاصی را در موسیقی یاد بگیرید و دنبال کنید. تفکراتی از
این دست که اولویت من فعلا در زندگی چیز دیگری است، من با اندازه کافی
استعداد ندارم که بتوانم در این رشته موفق باشم، خانواده و دوستان من از
این سبک موسیقی لذت نمی‌برند، به راحتی می‌تواند مانع از حرکت شما در این
مسیر باشد. تغییراتی که به مرور در تفکر ما ایجاد می‌شود و کم‌کم مانعی
عظیم در مقابل اهداف و موفقیت‌های ما می‌سازد، پیرو مکانیزم پیچیده‌ای
نیست.

۳ باوری که مانع پیشرفت می‌شوند

برای
تغییر تفکر و از دست دادن انگیزه کافی است که در هنگام شروع یک کار از
اطرافیان خود بشنوید که «بعید می‌دانم تو از پس این کار بربیایی» و یا مثلا
زمانی که می‌خواهید در یک تیم ورزشی عضو شوید از اطرافیان خود ‌بشنوید که
«تو بدن ورزیده و مناسبی برای فعالیت در این رشته ورزشی را نداری» از سوی
دیگر ممکن است خود شما تجربه بدی از آن کار یا پروژه داشته باشید و در
حقیقت شکست قبلی مانع از شروع مجدد برای شما شده باشد. البته قاعدتا منظور
این نیست که در شروع یک مسیر از اطرافیان واجد صلاحیت خود مشورت نگیرید و
یا این که شکست‌های قبلی را فراموش کنید، شنیدن و استفاده به‌جا از تجربیات
پیشین خود و دیگران به عنوان یک پایه اصلی در مسیر موفقیت قابل توجه است.

برای
تغییر تفکر و از دست دادن انگیزه کافی است که در شروع کار بنا را بر عدم
موفقیت بگذارید و این گونه فکر کنید که مثلا برای انجام فلان پروژه نیاز به
چند ماه و یا حتی چند سال آموزش و کارآموزی دارید. حال اگر بعد از صرف این
مدت زمان نتوانستید به هدف نهایی برسید، زمان خود را تلف کرده‌اید.
بنابراین بهتر می‌بینید که برای این که دچار خسران نشوید از هدف خود
صرف‌نظر کنید.

برای تغییر تفکر و از دست دادن انگیزه کافی است که در
هنگام شروع کار در نظر بگیریم که پیش از این در این زمینه خاص هیچ
تجربه‌ای نداشته‌اید بنابراین نمی‌توانید از پس آن بر بیایید. به یاد داشته
باشید که همواره یک نقطه صفر در مسیر دستیابی به اهداف زندگی وجود دارد و
بنابراین باید از این نقطه عبور کنید.

با مروری گذرا از روی لیست
اهداف و علایق مهر و موم شده خود می‌توانید عوامل بازدارنده و قاتلین
انگیزه خود را بیابید. لازم است باورهای اشتباه ایجاد شده در خود را
بشناسید و بپذیرید که این باورها اشتباه هستند.

در ادامه سه باور رایج و محدودکننده را معرفی می‌کنیم و البته از روش‌هایی برای مبارزه با آن‌ها صحبت می‌کنیم:

بدخواهان من راست می‌گویند

تیتر
گیج‌کننده‌ای است. به جهت منطقی وقتی شما بپذیرید فردی خیر و نیکی شما را
نمی‌خواهد قاعدتا نباید صحبت‎‌هایش برای‌تان اهمیتی داشته باشد. حال آن‌که
اغلب زمانی که توسط افراد مورد ستایش قرار می‌گیرید، همه چیز به حساب تعارف
گذاشته شده و بعد از مدتی فراموش می‌شود. اما در نقطه مقابل انتقادها و
بدگویی‌ها را مدت طولانی‌تری با خود مرور می‌کنید و چه بسا برای شما کم‌کم
تبدیل به یک نگرش یا باور شود.

اجازه ندهید طعمه افراد بدخواه شوید.
واکنش افراد در مواجهه با شما در حقیقت بیش از آن که به شما مربوط باشد
مربوط به تفکر، شخصیت و تجربیات آن فرد است. این که افراد شما را فردی
شگفت‌انگیز و موفق و یا فردی شکست خورده و یا در آستانه شکست ارزیابی کنند
صد در صد منطبق بر توانایی‌های شما نیست. در نگاهی دیگر از آن‌جا که نظرات
افراد تا حدی برگرفته از تجربیات پیشین خودشان و یا اطرافیان‌شان است
عاقلانه نیست که کلا آن‌ها را نادیده بگیرید. جان کلام آن است که از
شنیده‌ها برای خود مانع ایجاد نکنید، عقل شما بهترین راهنمای شما در تحلیل
داده‌ها و ایجاد باورهای مثبت است.

هر انسانی از حیث توانایی و
شخصیت منحصربه‌فردش می‌تواند مولد خلاقانه‌ترین و بکرترین کارها باشد.
بنابراین به جای فاصله گرفتن از مسیر اهداف‌تان به دنبال شناسایی فرصت‌ها
باشید. زندگی کوتاه‌تر از آن است که با ناامیدی، مبارزه و افکار منفی سپری
شود.

خانواده و اطرافیان باید انتخاب و هدف من را تایید کنند

متاسفانه
استقلال فکری و اجتماعی به خصوص در فرهنگ ما بسیار دیر اتفاق می‌افتد و
حتی در مواردی هرگز اتفاق نمی‌افتد. نوع تربیت اغلب به گونه‌ای است که
افراد از دوران کودکی در حال برآورده کردن انتظارات اطرافیان‌شان هستند.
شاید این سبک در سال‌های آغازین زندگی از آن جهت که درک لازم برای انتخاب و
تحلیل موقعیت‌ها وجود ندارد صحیح باشد، اما با ارتقای توانایی‌ها و دانش
فردی باید اهداف و نگرش شما جایگزین دغدغه‌ها و آرمان‌های اطرافیان شود. در
حقیقت مسیر شکوفایی و خوشبختی باید انتخاب خود شما باشد نه دیکته اطرافیان
و خانواده.

۳ باوری که مانع پیشرفت می‌شوند

ما
به جای این‌که بیاموزیم که از خودمان بپرسیم «کی هستیم؟» یاد گرفه‌ایم که
از دیگران اجازه بگیریم. در واقع به ما آموخته‌اند که «نسخه دیگران از
زندگی ما» را بازی کنیم. هر روز ما براساس چیزی که دیگران به ما گفته‌اند،
طراحی و برنامه‌ریزی شده است. به این ترتیب زمانی که به اندازه کافی آزاد
می‌شویم که بتوانیم به رویاهای‌مان فکر کنیم، و از این طریق خودمان را راضی
کنیم، می‌بینیم که بسیاری از رویاهای‌مان برآورده نشده و از دست رفته‌اند.
تنها به این دلیل که خودمان فکر می‌کردیم یا اطرافیان‌مان معتقد بوده‌اند
که چیزی که آرزویش را داریم از دسترس ما به دور است.

امروز اولین
روز از بقیه زندگی شما است و وقت آن است که در مسیر رشد و شکوفایی خود
تغییری مثبت ایجاد کنید و به خود واقعی‌تان تبدیل شوید.

درست است که فلانی از عهده آن کار برآمده اما من نمی‌توانم

فقط
به این دلیل که شخصی در این زمینه موفق شده است به این معنا نیست که من هم
موفق باشم. او دغدغه‌های ذهنی من را ندارد، او در دوران تحصیل نمراتش بهتر
از من بود، او از لحاظ مالی امکانات بهتری دارد، او خانواده‌ای دارد که
حمایتش می‌کنند و … پیدا کردن بهانه‌هایی از این دست بسیار آسان است. اما
در نظر داشته باشید که تمام افراد بر خلاف آن‌چه شما می‌بینید درگیر
گرفتاری‌های شخصی خود هستند و همیشه همه چیز در کنار هم مهیا نیست. بسیارند
افرادی که در ۴۸ سالگی تشکیل خانواده داده‌اند و موفق بوده‌اند، و یا در
۵۷ سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده‌اند، در ۷۱ سالگی موفقیتی در کار خود
کسب کرده‌اند و یا افرادی که با محدودیت‌های جسمی و اجتماعی به موفقیت‌های
بزرگ رسیده‌اند.

۳ باوری که مانع پیشرفت می‌شوند

بر موانع غلبه کنید!

حس
بیچارگی تنها یک احساس کاذب است و نه واقعیت! به همین دلیل هیچ‌گاه فکر
نکنید شرایط و محیط و سازوکارهایی که در اطراف ما هستند، محدودیتی را به
شما تحمیل می‌کنند. هیچ گاه برای شروع یک زندگی که در نهایت شما را سربلند
کند دیر نیست. اگر از این مطلب هیچ چیز دیگری هم نیاموزید این نکته را به
خاطر داشته باشید. برای تغییر شرایط و تغییر خودتان هیچ سنی دیر نیست.

مرحله بعدی

برای
بهبود زندگی خود باید تلاش کنید و با باورهای غلط خود مبارزه کنید. هدف و
رویای خود را تعیین کنید و روزی نیم ساعت برای رسیدن به آن تلاش کنید. مهم
نیست که چه قدر هدف شما دور باشد و مسیر موفقیت سخت باشد، مهم آن است که در
مسیری صحیح تلاش کنید. بنابراین موفقیت‌های کوچک خود را به یاد داشته
باشید و از آن‌ها به عنوان انگیزه‌ای برای گام‌های بعدی استفاده کنید.

اگر
زمانی این فکر به سرتان زد که «به اندازه کافی خوب نیستید» به این فکر
کنید که توقعات دیگران از شما به عنوان یک کودک و یا آن‌چیزی که تمام زندگی
از خودتان توقع داشته‌اید، به تدریج شما را به چیزی که اکنون هستید تبدیل
کرده است. و متاسفانه بیشتر این شکل‌گیری بر اثر تفکرات منفی درونی و
بیرونی بوده است که مدام به شما می‌گفتند که چه چیزی برای‌تان ممکن و چه
چیزی غیرممکن است.

واقعیت این است که چیزهای ممکن فقط و فقط به خود شما بستگی دارند.

 اگر
هنوز هم متقاعد نشده‌اید از شما می‌خواهم که به یکی از باورهای محدود
کننده خود فکر کنید. هر چیزی در زندگی که دیگر امیدی به بهبود و یا تغییر
آن ندارید، می‌تواند مربوط به سلامتی، وزن، کار و روابط اجتماعی شما باشد.
پس از آن بهتر است که بلافاصله فکرتان را عوض کنید و به یک لحظه مشخص، به
یک لحظه خاص فکر کنید که در آن درست عکس آن‌چه حقیقت می‌پندارید، در مورد
شما صادق بوده است. مهم نیست آن پیروزی تا چه اندازه کوچک، موقتی یا حتی
مقطعی بوده است. چه زمانی بوده است که اکنون با نگاه کردن به آن بتوانید به
سادگی بگویید «این اصلا شبیه من نبود، ولی من این کار را کردم!»

هیچ‌گاه توانسته‌اید مبلغ قابل‌توجهی را پس‌انداز کنید؟

توانسته‌اید وزن کم کنید و آن را ثابت نگه دارید؟

برای گفتن حرفی که داشته‌اید در میان جمع برخاسته باشید؟

احساس کرده باشید که دوست‌تان دارند؟

مهارت جدیدی یاد گرفته باشید؟

۳ باوری که مانع پیشرفت می‌شوند

زمانی
که شما بتوانید این شکاف‌ها را در دیوار محدودیت‌هایی که به دور خود
کشیده‌اید بیابید، می‌توانید تخریب آن را شروع کنید. می‌توایند هر روز گامی
به جلو بردارید و موفقیت‌های کوچک کسب کنید، اعتماد به نفس بالاتری داشته
باشید، انرژی بگیرید و پیروزی‌های بزرگ‌تر را در آغوش بکشید و این روند را
ادامه دهید. تا زمانی که اندیشه شما و به تبع آن واقعیت برای شما در جهت
مثبت قرار بگیرد.



چگونه به آرامش برسیم

یا آرزو دارید که آرام و خونسرد
باشید و فرصت کافی برای آنچه دلخواه شماست در اختیار داشته باشید؟ اگر چه
رسیدن به این هدف مشکل به نظر می رسد، اما با کمی تلاش و تجدید نظر در
افکار و اعمال می توان به آن نزدیک شد.جامعه ی ما آکنده از بار اطلاعاتی
سنگین است و ابزاری چون تلویزیون، رادیو، اینترنت، تبلیغات، پست الکترونیک و
تلفن همراه همگی بر این سنگینی می‌افزایند. از سوی دیگر شکل زندگی در عصر
حاضر بویژه در جوامع شهری ناگزیر توام با سر و صداها، ترافیک، ‌شلوغی‌ها و
انبوهی از کارهای الزام‌آور روزمره است که قطعا تمام این فاکتورها افزایش
استرس و سلب آرامش انسانها را موجب می شود.محققان و روانشناسان در سالهای
اخیر تلاش کرده‌اند به شیوه‌های مختلف که متداول‌ ترین آنها انتشار اخبار،
مقالات و توصیه‌های بهداشتی است به مردم در حفظ آرامش در میان این همهمه و
آشفتگی یاری برسانند. به اعتقاد آنها دسترسی و مطالعه این منابع هرازگاهی
می‌تواند ما را به یاد نیاز اصلی مان به آرامش بیاندازد و حتی دقایقی از
این زندگی پرمشغله جدا سازد. فراموش نکنید در دنیای شلوغ و پر از استرس
امروز بدست آوردن تکه ای آرامش می تواند غنیمت بزرگی باشد.

هر که
هستید و هر کجا زندگی می‌کنید، آرامش را به زندگی خویش دعوت کنید و آن را
در ذهن خود جایگزین سازید. اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد بدون شک
این ویژگی به دنیای اطراف شما نیز سرایت خواهد کرد. بخاطر داشته باشید،
برای رسیدن به این وضعیت ، لازم است برخی قابلیتهای ویژه را در خود پرورش
دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش ایحاد نمایید. رعایت نکات زیر مقدماتی
است که به شما کمک می‌کند و در این مسیر گام بردارید.

 

راههای رسیدن به آرامش

 

نسبت به انتظارات و برنامه های خود واقع بین و منطقی باشید

توانائیهای
خود را در موقعیتهای خاص بشناسید و نسبت به عدم توانائیها و ضعفهای خود
واقع بین باشید. هر چقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقی تر باشد، به
آرامش بیشتری دست خواهید یافت.

 

افکار خود را بازسازی کنید

در
افکار و عقاید خویش نسبت به شخص خود ، بازنگری کنید. بیاموزید در مقابل
خویشتن صبور باشید و ارزشها ، استعدادها و مهارتهای خود را ارج نهید. خود
را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید. هر گونه ترس و تردید غیر منطقی که در
مورد خود دارید، کنار بگذارید. اگر دیدگاه مثبت و سالمی را در مورد خود
داشته باشید، یاد خواهید گرفت که خود را بدون قید و شرط قبول داشته باشید.

نفس
عمیق بکشید. نفس کنترل شده، نگرانی را کاهش می‌دهد . عمیقاً نفس بکشید و
هوا را به آرامی خارج کنید. اینکار شما را موقتاً آرام می‌کند. حال اگر چند
نفس عمیق بکشید، احساس بهتری نیز خواهید داشت. همچنین سعی کنید در جهت
کنترل نگرانی روشهای خوب تنفس کردن را بیاموزید

ورزش کنید

مسافتی
را بدوید و یا با دوست خود تنیس بازی کنید. قطعاً پس از گذشت مدت زمانی
کوتاه کمتر احساس نگرانی خواهید نمود. ورزش، تنش را کاهش می‌دهد، پرخاشگری
را به کلی از بین می‌برد، سلامتی را افزایش می‌دهد، خواب را با آرامش همراه
می‌سازد و در نهایت سبب می‌گردد تا در انجام دادن هر کاری تمرکز داشته
باشید. ورش بهترین و موثرترین وسیله‌ای است که ما می‌توانیم آن را ضدنگرانی
بکار گیریم.

نفس عمیق بکشید. نفس کنترل شده، نگرانی را کاهش می‌دهد
. عمیقاً نفس بکشید و هوا را به آرامی خارج کنید. اینکار شما را موقتاً
آرام می‌کند. حال اگر چند نفس عمیق بکشید، احساس بهتری نیز خواهید داشت.
همچنین سعی کنید در جهت کنترل نگرانی روشهای خوب تنفس کردن را بیاموزید.

 

زندگی خود را سازماندهی کنید

بسیاری
از نگرانیهای روزمره به بی‌نظمی مرتبط هستند. چه موضوعی را فراموش
کرده‌ام، چه چیزی را گم کرده‌ام و یا چه مساله‌ای را نادیده گرفته‌ام؟

به
منظور اصلاح امور خود از کارهایتان فهرستی تهیه کنید و برای خود برنامه
روزانه بنویسید. برای مثال، جلوی در منزل سبدی را مخصوص سوییچ اتومبیلتان
قرار دهید. با اینکار مجبور نیستید روز خود را با جستجوی عجولانه و پرتنش
آغازکنید. ارزش این سبد معادل چندین قرص
آرام‌بخش است که می‌توانید برای مبارزه با نگرانیهایی که هر روز در هنگام
گم کردن کلیدهای خود به آن دچار می‌شدید، استفاده کنید. این قبیل کارها به
طرز شگفت‌آوری، زمانی را که هر روز صرف نگرانیهای مخرب و بی‌فایده خود
می‌کردید، کاهش می‌دهند.

چگونه به آرامش برسیم,چگونه به آرامش برسیم,روانشناسی چگونه به آرامش برسیم,[categoriy]

با دیگران ارتباط برقرار کنید

برخیزید.
درست زمانیکه احساس کردید نگرانیهای مخرب و مسموم کننده دور شما حلقه
زده‌اند، خود را از این مخمصه نجات دهید. به آرامی اینکار را انجام دهید.
از جای خود برخیزد. قدم بزنید. با دوست خود صحبت کنید و با اینکار خود را
از هرگونه نگرانی دور کنید، هر قدر بیشتر نگرانی را به خود راه دهید،
مشکل‌تر می‌توانید از شر آن خلاص شوید.

 

 

خواهش می کنم بگو: «نه!»

شما
می توانید کارهایی که در لیست روزانه تان وجود دارند را کنترل کنید. یاد
بگیرید که از بصیرت و درکتان برای تشخیص اینکه چه کارها و فرصت هایی دقیقا
برای زندگی و کارتان مهم هستند، استفاده کنید. نه گفتن قسمت بزرگی از راه
رسیدن به موفقیت تان را تشکیل می دهد و مردم به صداقت تان احترام خواهند
گذاشت. درواقع آنها با عقاید اصلی شان به شما نزدیک خواهند شد و خواهید
توانست راحت تر به موفقیت برسید. برای رسیدن به آرامش واقعی باید با خودتان
صادق باشید. به تمام علایم روانی و جسمی تان که ناشی از پاسخگویی به
استراحت هاست توجه کنید. وقتی احساس نگرانی می کنید، تشخیص دهید که کار
درست، آرام بودن است. برای مدت کوتاهی از وظیفه ای که دارید شانه خالی کنید
و خود را به بی خیالی بزنید یا اینکه بیشتر بخوابید. حس موفقیت از رسیدن
به اهداف، با داشتن وقت و انرژی برای جشن گرفتن پیروزی ها و توجه داشتن به
آنها به دست می آید. آرامش تنها وسیله ای است که با استفاده از آن می
توانید با امنیت و سلامت به مقصد برسید.

 

 به موفقیت های خود بها دهید

همیشه
توجه داشته باشید که موفقیت، پیروزی های بعدی را به دنبال می آورد و احساس
خودکم بینی را از انسان دور می کند. کافی است تنها به یک چیز که موجب
بالندگی شماست فکر کنید و ارزشمند بودن خود را مورد تایید قرار دهید.

 

مسئولیت های متعدد را نپذیرید

ممکن
است از اینکه همواره کارهای بسیاری را با هم انجام می دهید به خود ببالید.
ولی قطعاً در حین کار احساس عدم تمرکز، نگرانی و خستگی می کنید. خانم ها
اکثراً از اینکه چندین کار را انجام می دهند به خود می بالند اما در نهایت
از این عمل آسیب  میبینند.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top