17 خطایی که در زندگی با آن روبرو هستید!
هفده خطایی که تقریبا اکثر انسانها با آن روبرو هستند و تمام
مشکلات انسانها از این خطاهای ذهنی در زندگی روزمره استفاده می کنند و دچار
چالشهایی در روابط میان فردیشان میشوند.
1-ذهن خوانی :
شما فرض را بر این می گذارید که می دانید آدم ها چه فکر می
کنند بی آن که شواهد کافی در مورد افکارشان داشته باشید. مثلاً، “او فکر می
کند من یک بازنده ام”.پیامد رفتاری اش میشود سوتفاهم
2-پیش گویی منفی:
آینده را پیش گویی می کنید.که با پیش بینی فرق میکند. که
اوضاع بدتر خواهد شد یا خطری در پیش است. مثلاً “در امتحان قبول نخواهم شد”
یا “این شغل را به دست نخواهم آورد” .بدون شواهد پیامد رفتاری اش نا امیدی
که میشود افسردگی و ترس میشود اضطراب
3-فاجعه سازی:
شما بر این باورید که آنچه که اتفاق افتاده است یا اتفاق
خواهد افتاد آنچنان دردناک وغیرقابل تحمل خواهد بود که شما نمی توانید آن
را تحمل کنید . مثلاً: “اگر در امتحان رد شوم، وحشتناک است”.از کاه کوه
ساختن منجر به تشدید اضطراب میشود و تشدید اضطراب منجر به تشدید اجتناب
میشود.
4-برچسب زدن :
یک ویژگی منفی خیلی کلی را به خود و دیگران نسبت می دهید.
مثلاً: “من دوست داشتنی نیستم” یا “او بی لیاقت است”.مثل اینکه تو خنگی یا
من خنگم .منجر به کاهش عزت نفس می شود اگر به خود برچسب بزنی عزت نفس خود
را پایین می آورید و اگر به دیگران برچسب بزنید عزت نفس دیگران را پایین می
آورید.افسردها به خود برچسب میزنند. و خودشیفته ها به دیگران برچسب میزنند.
5- دست کم گرفتن جنبه های مثبت :
مدعی هستی که دستاوردهای مثبت شما یا دیگران ناچیز و جزئی
هستند.یعنی داشته های خود را بی ارزش و نداشته ها را با ارزش می شمرد.چیز
جزئی را بزرگ و چیز بزرگ را کوچک می شمرد. مثلاً: “این وظیفه زن خانه است،
بنابراین وقتی به من توجه می کند که شق القمر نکرده است.این موفقیت ها که
مهم نیستند، خیلی آسان به دست آمدند”.منجر به غم و ناامیدی و افسردگی میشود.
6- فیلتر منفی :
تقریباً منحصراً بر جنبه های منفی متمرکز می شوید و به ندرت
به جنبه های مثبت توجه می کنید .مثلاً: “اگر نگاهی بیاندازید متوجه می شوید
چه تعداد آدم هایی هستند که مرا دوست ندارند”.سوگیری توجه به سمت منفی ها
منجر به افسردگی میشود.
7- تعمیم افراطی :
صرفاً براساس یک رویداد خاص ، یک الگوی کلی (فراگیر) منفی را
استنباط می کنید. مثلاً:”این اتفاق همیشه برای من پیش می آید، انگار من
خیلی جاها شکست می خورم”.منجر به ناامیدی وافسردگی میشود.
8-تفکر دو قطبی :
آدم ها یا اتفاق ها را به صورت همه یا هیچ می بیند. مثلا :
“همه مرا کنار گذاشته اند ” یا”وقت تلف کردن بود”.منجر به افسردگی می شوند و
در افراد کمالگرا هم وجود دارد.حد وسط چیزی را قبول ندارد.
9- بایدها:
رویدادها برمبنای این که چطور باید می بودند تفسیر می کنید و
نه بر مبنای این که واقعاً چطور هستند.مثلاً “باید خوب عمل کنم، و اگر خوب
عمل نکنم یعنی شکست خورده ام”.منجر به آرمانگرایی و کمالگرایی می شود و
منجر به پرخاشگری هم میشود.
10-شخصی سازی:
به خاطر اتفاقات ناخوش آیند منفی ، تقصیر زیادی را به صورت
غیر منصفانه به خود نسبت می دهید و به این موضوع توجه نمی کنید که دیگران
باعث اتفاقات خاص می شوند مثلاً “ازدواجم به بن بست رسید، چون من شکست
خوردم”.منجر به خشم از خود و گناه می شود(سرزنش خود)
11-مقصر دانستن :
فرد دیگر ی را منبع اصلی احساسات منفی تان می دانید و مسئولیت
تغییر خودتان رانمی پذیرید. مثلاً “تقصیر اوست که من الآن این گونه احساس
می کنم” یا “تمام مشکلات من تقصیر والدینماست”.(سرزنش دیگران)منجر به
مسولیت زدایی می شود.
12-مقایسه های غیرمنصفانه و ناعادلانه :
اتفاق ها را براساس استانداردهایی تفسیر می کنید که واقع
بینانه نیستند.به این ترتیب که به افرادی توجه می کنید که بهتر از شما عمل
می کنند و در نتیجه خودتان را در مقایسه با دیگران حقیر و پست می بینید.
مثلاً: “او در مقایسه با من موفق تر است” یا “دیگران بهتر از من امتحان
دادند”.منجر به افسردگی و کاهش عزت نفس می شوند.
13-همیشه پشیمان بودن :
تمرکز و اشتغال ذهنی با این که من می توانستم بهتر از این ها
عمل کنم به جای توجه به این که من الآن چه کارهایی را می توانم بهتر انجام
بدهم . مثلاً: “اگر تلا ش کرده بودم می توانستم شغل بهتری داشته باشم” یا
“نباید این حرف را می زدم”.کشکول ای کاش ها:کسی که در باتلاق گذشته گیر
کرده است تولید حسرت می کند که افسردگی ساز است.
14-چه می شود اگر؟
یک سلسله سؤالات می پرسید که همه به این صورت هستند که “چه
می شود اگر “،اتفاق خاصی بیافتد؟ و البته شما هرگز از پاسخی که به خود می
دهید راضی نیستید. مثلاً: “درست ، ولی اگر مضطرب شوم چه؟” یا “اگر نتوانم
درست نفس بکشم چه؟”تولید نگرانی و GAD می کند.
15-استدلال هیجانی :
اجازه می دهید که احساساتتان ، تفسیرتان از واقعیت را هدایت
کنند . مثلا : “احساس افسردگی می کنم، و این یعنی ازدواجم به بن بست خورده
است.منجر به خرافه گرایی میشود.حس ششم
16-ناتوانی در عدم تأیید شواهد :
همه مد ارک یا شواهد بر علیه افکار منفی تان را رد می کنید.
مثلاً وقتی این تفکر را دارید که “دوست داشتنی نیستم “، هر مدرکی که نشان
بدهد آدم ها شما را دوست دارند را رد می کنید.
در نتیجه افکارتان قابل رد کردن نیستند، یک مثال دیگر :
“موضوع واقعاً این نیست، مشکلات عمیق تر از این حرف ها هستند، دلایل و
عوامل دیگری در کارند”.منجر به افسردگی می شود.
17-برخورد قضاوتی :
خودتان، دیگران و اتفا ق ها را به جای این که صرفاً فقط
توصیف کنید، بپذیرید یا درک کنید، به صورت سیاه و سفید ارزیابی می کنید
(خوب و بد یا برتر و حقیر ). خودتان و دیگران را بر مبنای معیارهای دلبخواه
و سلیقه ای قضاوت می کنید و به این نتیجه می رسید که خودتان یا دیگران
کوتاهی کرده اید . به قضاوت دیگران یا به قضاوت
سختگیرانه از خودتان درباره خو یش بها می دهید . مثلاً “دردانشگاه خوب درس
نخواندم ” یا “اگر تنیس کار کنم، خوب از آب در نمی آید ” یا “ببین چقدر
موفق است، من نیستم”.پرورش ذهن برای قضاوت گری.پرورش ذهن برای مشاهده گری
10 عادت اشتباه در اولین ملاقات
شما
وارد رستورانی لوکس می شوید و منتظر می مانید تا میز خود را رزرو کنید اما
میزبان توجهی به شما نمی کند و همانطور که پشت اش به شما است، با موبایل
خود بازی می کند. او با پیراهن چروکی که به تن دارد آدامس می جود و حتی به
صدای زنگ تلفن هم توجهی نشان نمی دهد.
اگر
برای اولین بار است که به این رستوران آمده اید، عکس العمل شما نسبت به
این رفتارها چیست؟ مطمئنا تاثیری که این مکان بر شما گذاشته است، منفی است،
حتی پیش از آن که کلامی میان شما و صاحب رستوران و گارسن ها رد و بدل شود.
ما
در اینجا مواردی را که در وهله اول بیشترین تاثیر منفی را بر طرف مقابل،
حتی بدون رد و بدل کلامی، می گذارد، به شما معرفی می کنیم.
1. چین و چروک لباس
شما
با لباسی چروکیده به یک جلسه رسمی می روید اما نمی دانید که این طرز لباس
پوشیدن شما تاثیر بسیاری بر طرف مقابل تان می گذارد. لباس های چروک شما
نشان دهنده این است که فرد مقابل تان برای شما کوچک ترین اهمیتی ندارد.
حتی
ممکن است او فکر کند که شما فردی تنبل و شلخته هستید. پس اگر بلد نیستید
لباس هایتان را چگونه اتو کنید، بهتر است هر چه زودتر یاد بگیرید. این یکی
از مهارت های زندگی است که هر کسی باید آن را فرا بگیرد.
2. آدامس جویدن
مردم به دلایل مختلف آدامس می جوند. دلیل آن می تواند استرس، از بین رفتن بوی سیگار دهان یا هضم غذا باشد.
آدامس
جویدن هیچ مشکلی ندارد اما جویدن یا باد کردن آن در جلسات رسمی اشتباه و
منعکس کننده رفتاری بچه گانه و بی احترامی است. پس قبل از ورود به جلسات،
لطفا آدامس خود را در سطل زباله بیاندازید.
3. آرایش غلیظ
آرایش زیاد این سوال را در ذهن طرف مقابل ایجاد می کند که شما چه چیزی را پشت آن همه رنگ و لعاب پنهان کرده اید.
4. کفش های کهنه
کفش
هایی که شما به پا می کنید می تواند در نگاه اول بر دیگران تاثیر بگذارد.
بسیاری از افراد کفش ها را معیار قضاوت قرار می دهند. پس اگر کفش هایی کهنه
به پا دارید، بهتر است هر چه زودتر برای خرید کفشی نو اقدام کنید.
5. حالت بد بدن
حق
با مادر شماست. شما باید صاف و درست بنشینید یا راه بروید. سرهایتان را رو
به بالا بگیرید، شانه هایتان را به عقب هل دهید و با آرامش کامل و اعتماد
به نفس بالا قدم بردارید. در این صورت هیکل و لباس های تن تان نیز بهتر از
قبل خودش را نشان می دهد.
اگر با سرهایی رو به پایین و پشتی قوز کرده وارد اتاقی شوید، از همان ثانیه های اول، تاثیر منفی بر دیگران خواهید گذاشت.
6. عطر زیاد
بوی
سیگار یا عرق تن می تواند تاثیر منفی بر دیگران بگذارد اما در عطر زدن خود
نیز باید احتیاط کنید. اگر چه بوی عطر شما می تواند بر افراد بسیاری تاثیر
مثبت بگذارد اما افرادی نیز هستند که به بوی عطر حساس اند طوری که از شدت
آن سرگیجه می گیرند. پس بهتر است از عطر زدن درست قبل از ورود به جلسات
کاری یا حتی مهیمانی ها، آن هم به مقدار زیاد، خودداری کنید.
7. عدم تماس چشمی
آیا
نسبت به فردی که به سمت تان می آید بی تفاوت هستید و هیچ توجه ای به او
نمی کنید و مدام سرتان با گوشی تان گرم است یا به ویترین مغازه های اطراف
چشم دوخته اید؟ عدم تماس چشمی نشان دهنده عدم توجه، علاقه، نا امنی و حتی
تکبر است.
8. هندزفری
اگر
در طول مسیر دوست دارید از طریق هندزفری به موسیقی مورد علاقه تان گوش
دهید، اشکالی ندارد اما قبل از ورود به جلسات بهتر است آنها را از گوش
هایتان در بیاورید زیرا نشانه عدم توجه و تمرکز شما هستند.
9. توجه بیش از حد به ظاهر خود
آیا
مدام در آینه به خودتان نگاه می کنید؟ آیا تمام تمرکتان بر چهره و ظاهرتان
است و به اطرافیان تان کوچک ترین توجهی ندارید؟ توجه زیاد به خود، نشان
دهنده غرور و تکبر و علاقه شما به جلب توجه دیگران است.
10. شل دست دادن
شما
می خواهید اولین کلمات خود را به زبان بیاورید. شما مقابل فردی ایستاده
اید و به او لبخند می زنید، سپس دست تان را به سمت اش دراز می کنید اما
دستی که می دهید شل و ضعیف است.
فردی كه
تنها انگشتان دستش را دراز می كند یا دستهایش مانند ماهی شل و یخ است، این
مفهوم را منتقل می کند که من مایل به دست دادن نیستم یا من صمیمیت را
دوست ندارم. همچنین نشانه ضعف و تسلیم بودن نیز می باشد.
بنابراین
سعی کنید دستی که می دهید محکم باشد تا مفهوم شور و اشتیاق و سلطه گری شما
را منتقل کند. فقط حواستان باشد که استخوان های طرف مقابل تان را نشکنید.
توصیه
های دیگری هم داریم از جمله: وقت شناس بودن، گذاشتن موبایل رو ویبره،
جویدن غذا با دهان بسته، قطع نکردن حرف دیگران، با دقت گوش دادن و بسیاری
از نکته های دیگری که مادرتان از دوران کودکی به شما گوشزد می کرد.
شاید
برایتان سخت باشد که از همان وهله اول، بدون حتی بیان کلامی، بر دیگران
تاثیر مثبت بگذارید اما با کمی احتیاط و رعایت نکاتی که در اینجا برایتان
آورده ایم می توانید در این راه موفق شوید.