همه چیز درمورد خرگوش ها
خرگوش اهلی (Oryctolagus
Cuniculus)حیوانی از راسته خرگوش شکلان (Lagomorpha) و خانواده
Leporidae است و خاستگاه ابتدائی آن غرب اروپا و شمال غرب آفریقا
میباشد.
در حال حاضر از نژادهای مختلف آن به
منظورهای گوناگون از جمله تولید پشم و گوشت، انجام
تحقیقاتبیولوژیکی و بعنوان حیوانات خانگی استفاده میشود.
رفتار غیر تهاجمی و آرام خرگوش آنرا
بعنوان یک حیوان خانگی ایدهآل مطرح نموده است. با این وجود
جهتنگهداری مناسب آن، آشنائی با خصوصیات آناتومیکی، فیزیولوژیکی و
رفتاری این حیوان ضروری است.
ویژگیهای کالبد شناسی و فیزیولوژیکی
سر: مهمترین ویژگی آناتومیکی حیوان در
سر، گوشها میباشند. بخش خارجی گوشها یعنی لاله گوشخصوصیت برجسته
این حیوان بوده و علاوه بر نقش آن در شنوائی، به لحاظ وجود شبکه
وسیع عروقی در زیر پوستاین ناحیه، تأثیر مهمی درتنظیم حرارت بدن
دارند. لالههای گوش نرم و بسیار حساس میباشند و نباید از آنها
برایگرفتن و مقید کردن حیوان استفاده نمود.
چشمها به نسبت اندازه سر بزرگ و
دارای زاویه دیدی حدود 190 درجه میباشند. مردمکها قدرت اتساعزیادی
دارند و بدین علت حساسیت بینائی حیوان به نور را در مقایسه با
انسان 8 برابر افزایش میدهند. پلک سوم دراین حیوانات رشد قابل
ملاحظهای دارد که در هنگام خواب از گوشه داخلی چشم حرکت نموده و
سطح قرنیه رامیپوشاند.
دندانهای خرگوش رشد دائمی دارند،
بعنوان مثال دندانهای پیشین در طول سال بیش از 10-12 سانتیمتر
رشدمینماید بنابراین بیماریهای دندانی نظیر رشد بیش از حد دندانها و
یا وجود دندانهای نابجا و بد شکل از موارد متداولدر خرگوشها میباشند.
قفسه صدری: حجم
قفسه صدری در مقایسه با گنجایش محوطه خیلی کوچک است. قلب نیز
کوچک است وبر خلاف سایر پستانداران دریچه دهلیزی – بطنی سمت راست
سه لختی (Tricuspid) نبوده و دو لختی Bicuspid))است.
محوطه بطنی:
طول رودهها حدود 10 برابر طول بدن است و بخش مهمی از آن را (از
نظر گنجایش و عملکرد)رودهکور (Cecum)تشکیل میدهد که باقیمانده هضم
نشده مواد غذائی پس از عبور از روده باریک وارد آن شده وتوسط
میکروفلور موجود در آن مورد تجزیه قرار میگیرند و ترکیبی غنی از
پروتئین و ویتامین را ایجاد میکنند.
خرگوش بطور طبیعی و غریزی رفتاری تحت
عنوان مدفوع خواری دارد. این حیوانات دو نوع مدفوع تولیدمیکنند
که یک نوع آن بشکل دانهای و نوع دیگر بحالت خمیری است. نوع
دوم غنی از ترکیبات پروتئینی و ویتامینیاست و حیوان فقط این نوع
مدفوع را مورد تغذیه قرار میدهد. این عمل معمولا صبح زود انجام
میشود و حیوانمدفوع را مستقیما از مخرج خود میگیرد و بدین ترتیب
بخشی از نیاز بدن به پروتئین و ترکیبات ویتامینی را تامینمینماید.
ادرار خرگوش بواسطه مصرف جیره غذائی
گیاهی دارای PH قلیائی حدود 8/2 است و رنگ آن از زرد روشن تانارنجی
پر رنگ یا قهوهای متمایل به قرمز متغیر است که میزان رنگ بر
اساس دهیدراتاسیون و قلیائی بودن ادرار تغییرمیکند. همچنین بخاطر
وجود نمکهای کربنات کلسیم و فسفات آمونیم و منیزیم ادرار کدر است.
رسوب این ترکیباتبر سطح میلههای قفس، تمیز کردن لانه را با اشکال
روبرو میسازد.
درجه حرارت طبیعی بدن بین 37 تا 39/4 درجه سانتیگراد و به طور متوسط 38/3 درجه سانتیگراد میباشد.
با توجه به وجود نژادهای مختلف وزن
حیوان بالغ میتواند از حداقلkg 0/9 در نژادهای کوچک
(آلمانی،لهستانی) تا kg 1/8 در نژادهای متوسط (نیوزیلند) و kg 7/3 در
نژادهای بزرگ (فلاماندری بزرگ) متغیر باشد. متوسططول عمر این حیوان
حدود 5 تا 6 سال و حداکثر طول عمر قابل انتظار 15 سال است.
نگهداری
خرگوش را میتوان در داخل منزل
(بعنوان مثال در حیاط) نگهداری نمود. حداقل سطح مورد نیاز برایخرگوش
با وزن kg 2 حدود 0/3 متر مربع است. برای خرگوشهای با وزن بیش از
kg 2 به ازاء هر کیلوگرم وزن اضافهسطح لانه باید حدود 0/2 – 0/1 متر
مربع افزایش یابد و در صورتیکه چند خرگوش با هم نگهداری شوند باید
به ازاءهر خرگوش اضافی 0/2 متر مربع به سطح لانه افزوده گردد.
ارتقاع لانه باید در حدی باشد که
حیوان بتواند بطور کامل بر روی پاهای خود بلند شود که بسته به جثه
حیوانمیتواند حدود 45-90 سانتیمتر در نظر گرفته شود. در صورتیکه خرگوش
در فضای خارج منزل نگهداری میشودکف لانه باید در مقابل نفوذ
رطوبت عایق شود و در صورتیکه نگهداری در داخل منزل صورت میگیرد کف
لانهمیتواند مشبک و یا توری باشد که بدین ترتیب ادرار و رطوبت
ناشی از آن در کف قفس باقی نمیماند و این مسئلهاجازه میدهد تا
تمیز کردن لانه در فواصل طولانیتری انجام گیرد.
جهت جلوگیری از بروز نزاع در بین
خرگوشها و عوارض متعاقب آن، خرگوشهای نر را باید جدا از هم
نگهدارینمود. همچنین نرها و مادهها نیز جز در هنگام جفتگیری باید در
لانههای جداگانه نگهداری شوند. نگهداری چندخرگوش ماده با هم در یک
قفس اشکالی ندارد.
خرگوشها میتوانند درجه حرارت بین ۲۷ –
4 درجه را تحمل نمایند که البته متوسط درجه حرارت توصیهشده بین
22 – 16 درجه سانتیگراد است. رطوبت محیط باید حدود 60 – 40 % باشد و
حداقل طول مدت روشنائیمورد نیاز 16 – 14 ساعت است. در صورتیکه طول
مدت روشنائی محیط از این مقدار کوتاهتر باشد حیوان دچارنقصان فعالیت
جنسی پائیزی (Autumnal Sexual depression) میگردد.
تغذیه
میزان مصرف غذا در خرگوشها بطور متوسط
روزانه حدود 5 گرم به ازاء 100 گرم وزن بدن است. بهترین
مادهغذائی برای خرگوشها، جیرههای غذائی تجاری است که ترکیبات آن
بر اساس نیاز حیوان تنظیم شده است. اینجیرهها معمولا حاوی 17% –
14% پروتئین، 22% – 12% فیبرخام و 2500 – 2100 کیلو کالری انرژی هستند.
در کنار این مواد میتوان از سبزیجات مختلف نیز استفاده نمود و باید توجه کرد که سبزیجات فاسد و کپکزدهنباشند.
این حیوان از نظر فیزیولوژیک شبه
نشخوار کننده (Pseudoruminant) بشمار میرود و چون میکروفلور
دستگاهگوارش آن نسبت به تغییرات اسمولاریته و PHبسیار حساس است
بنابر این تغییر نوع مواد غذائی باید به آهستگی وطی مدت 5 – 4 روز
انجام گیرد و هرگونه تغییر ناگهانی در محتویات جیره غذائی، بخصوص
استفاده از جیرههای غنیاز کربوهیدرات میتواند با ایجاد اختلالات
شدید گوارشی سبب مرگ حیوان گردد.
تولید مثل
تعیین جنسیت در خرگوشهای نابالغ بسیار مشکل بوده و به تجربه نیاز دارد. بنابراین در این مورد از دامپزشککمک بگیرید.
خرگوشها در حدود سن 24 – 16 هفتگی به
بلوغ میرسند. نژادهای کوچکتر زودتر ازنژادهای بزرگتر و مادههازودتر از
نرها بالغ میشوند. خرگوش ماده سیکل اوستروس منظمی ندارد ولی
مرحله پذیرش جنسی طولانی و حدود7-10 روز است. در صورتیکه جفتگیری
انجام نگیرد ظرف 1-2 روز حالت پذیرش از بین رفته و پس از آن
حیوانمجددٹ وارد مرحله پذیرش جنسی میگردد.
خرگوش مادهای که وارد این مرحله
شده است به سایر خرگوشهای ماده داخل قفس اجازه میدهد که بر
پشتوی بجهند که این نشانه در جهت تشخیص حیوان آماده جفتگیری حائز
اهمیت است. همانگونه که در مبحث لانه ذکرشد نرها و مادهها باید جدا
از یکدیگر نگهداری شوند و فقط هنگام پذیرش جنسی خرگوش ماده برای
مدت حدود10 دقیقه در قفس خرگوش نر قرار داده شود.
در صورتیکه جفتگیری منجر به لقاح
نگردد، ممکن است آبستنی کاذب (Pseudopregnancy) رخ دهد. در اینمرحله
حیوان ماده کلیه حالات حیوان آبستن را دارد و حتی پستانها نیز
بزرگ میشوند ولی این مرحله حداکثر پس ازحدود 18 روز خاتمه مییابد.
طول مدت آبستنی حدود 33 – 30 روز است.
رشد پستانها سریع بوده و طی هفته آخر آبستنی صورت میگیرد.طی
روزهای آخر حیوان ماده شروع به ساخت لانه مینماید و برای این
منظور اقدام به کندن موهای ناحیه شکممیکند. تعداد بچهها بین 4-12 و
بطور متوسط 7 عدد است. بچهها معمولا صبح زود و طی حدود یک ساعت و
یاکمتر متولد میشوند. طول مدت شیردهی حدود 4-6 هفته است. مادر در
طول روز فقط یکبار و معمولا صبحها بهبچهها شیر میدهد و بقیه ساعات
روز لانه بچهها را ترک مینماید که این مسئله نباید بعنوان عدم
پذیرش بچههاتوسط مادر قلمداد شود. در صورت مرگ مادر و یا هنگامی که
مادر قادر به شیردادن بچهها نباشد میتوان آنها رابصورت دستی تغذیه
نمود. جهت تغذیه بچهها شیر با فرمولهای مختلفی توصیه شده است که
یکی از سادهترینفرمولها بشرح زیر میباشد:
شیر گاو |
240 سیسی |
زرده تخم مرغ |
1 عدد |
عسل |
5 سیسی |
مولیتی ویتامین کودکان |
5 سیسی |
شیر دادن هر 12 تا 24 ساعت انجام
میگیرد. البته باید در نظر داشت که تغذیه دستی بچه خرگوشها
بندرتموفقیتآمیز بوده و ممکن است با مشکلات و عوارض متعدد گوارشی و
تنفسی در بچه خرگوشها همراه باشد.
خرگوش و بهداشت عمومی
هر چند موارد گزارش شده از انتقال
بیماریهای خطرناک بین انسان و حیوان در خرگوشهای اهلی و خانگی
نادراست با این وجود مهمترین این بیماریها عبارتند از سالمونلوز،
تولارمی، هاری، عفونتهای قارچی پوست و مو، سل وتوکسوپلاسموز.
جهت جلوگیری از بروز بیماری در حیوان و کاهش احتمال انتقال آن به صاحب حیوان توصیههای زیر بایدمورد توجه قرار گیرد.
1 – پس از خرید حیوان، جهت معاینه و
بررسی وضعیت سلامت آن و دریافت راهنمائیهای لازم به
درمانگاههایدامپزشکی مراجعه شود.
2 – حتیالامکان با ساخت جایگاه و لانه مناسب، حیوان در خارج از محیط منزل و به عنوان مثال در حیاط نگهداریگردد.
3 – در صورتیکه حیوان در داخل منزل
نگهداری میشود باید دارای جایگاهی خاص و نسبتا محدود باشد و از رفت
وآمد آزادانه حیوان در محیط منزل باید جلو گیری شود.
4 – محل نگهداری و لانه حیوان روزانه نظافت گردد.
5 – از تماس حیوان با حیوانات خانگی افراد دیگر و همچنین حیوانات غیرخانگی نظیر گربههای ولگرد جلوگیریشود.
6 – نظافت شخصی علیالخصوص شستن دستها پس از تماس با حیوان از اهمیت زیادی برخوردار است.
7 – در صورت مشاهده هرگونه تغییر در
ظاهر و یا رفتار حیوان، جهت بررسی علت آن به درمانگاه دامپزشکی
مراجعهشود و بر اساس نظر دامپزشک معالج انجام معاینات دورهای مورد
توجه قرار گیرد.
واکسن هاری جز در مواردی که حیوان در
معرض هاری قرار دارد و یا در مناطقی که هاری شایع میباشد
توصیهنمیشود و برای پیشگیری از بروز سایر بیماریهای متداول در خرگوش
نیز تاکنون واکسنی تهیه نشده است.
۳ حیوانی که زمان مرگ شان را می دانند!
هوشیاری در مورد مرگ پدیدهای روانشناسی
است که تا مدتها تصور میشد تنها در انسانها وجود دارد به این مفهوم که
جانداران دیگر غیر از انسان متوجه لحظات پایانی عمر خود و همنوعان خود
نمیشوند و طبیعتا عکسالعمل خاصی در این لحظات ار خود بروز نمیدهند.
اما تحقیقاتی وجود دارد که نشان میدهد
مرگ آگاهی (death awareness) در جانوران دیگر نیز وجود دارد و با مطالعه
دقیق رفتار آنها میتوان نتیجه گرفت که لحظات پایان عمر حیوانات برای
خودشان و اطرافیانشان قابل درک است.
۱- شامپانزه
شامپانزههای شبیهترین ِ موجودات به
انسان به لحاظ تکاملی هستند و خصوصیات فیزیکی و روانشناختی مشابه زیادی با
انسانها دارند. پیرامون پدیده مرگ آگاهی نیز اخیرا مجله تخصصی “روند حیات”
مقالهای چاپ کرده که در آن به تحقیق گروهی از پژوهشگران بریتانیایی
دانشگاه استیرلینگ اشاره شده است. این پژوهشگران رفتار شامپانزهها را
هنگام مرگ یکی از اعضای گروه به دقت زیر نظر گرفتند و متوجه شدند گروه
شامپانزهها در برابر عضوی از گروه که در آستانه مرگ است رفتار دیگری
دارند. جیمز آندسون نویسنده مقاله میگوید: “نتیجه بررسیهای ما در رفتار
شامپانزهها، نشان میدهد که هوشیاری در مورد مرگ در این حیوانات بسیار
عمیقتر از آن است که تا کنون تصور میشد”.
بخشی از این تحقیق در اسکاتلند صورت گرفته
است. زیستشناسانی که مدتها محل زندگی شامپانزهها در باغوحش اسکاتلند را
زیر نظر گرفتند برای مثال به مرگ شامپانزه ماده پنجاه سالهای در سال
۲۰۰۸ اشاره میکنند. در روزهای نزدیک به مرگ این شامپانزه، پژوهشگران
دریافتند که سایر اعضای گروه رفتار بسیار آرامی دارند و به شامپانزه ضعیف و
رنجور توجه بیشتری میکنند.
در آخرین ساعات زندگی او نیز همه اعضای
گروه روی سکوی نزدیک او جمع شده و آرام پوست او را نوازش میکردند. پس از
مرگ این شامپانزه ماده همه از او دور شدند و تنها دختر او تمام شب را کنار
مادرش باقی ماند. نکته جالب دیگری اینکه حتی پس از چند روز و عادی شدن
رفتار شامپانزهها، آنها تا چند روز روی سکویی که شامپانزه پیر آخرین ساعات
زندگیاش را روی آن گذراند جستوخیز نمیکردند.
تحقیق دیگری توسط محققین دانشگاه آکسفورد
در کشور گینه بیسائو انجام شد که در این تحقیق آنها شاهد مرگ دو فزرند کم
سن شامپانزه ماده بودند. شامپانزه مادر در روزهای آخر بسیار بیتاب و کمک
حال فرزندان بود و پس از مرگ آنها نیز جسدشان را تا مدتها با خود حمل و به
مکانهای مختلف جابجا میکرد و در نهایت با حالتی حاکی از افسردگی جسدها
را رها میکند تا شامپانزههای دیگر جسد نیمه باقیمانده را ببرند. به گفته
دورا بیرو مسئول این تیم تحقیقاتی “این پژوهش نشان میدهد که توانایی درک
مرگ و ارتباط عاطفی عمیقی میان بچه شامپانزهها و مادرشان وجود دارد که حتی
تا بعد از مرگ آنها نیز ادامه خواهد داشت”.
در آخرین ساعات زندگی شامپانزه ماده همه اعضای گروه روی سکوی نزدیک او جمع شده و آرام پوست او را نوازش میکردند.
۲- فیل
تحقیقات زیادی از جمله یک کار مطالعاتی
توسط دانشمندان دانشگاه آکسفورد در کشور کنیا در آفریقا که سالها به طول
انجامیده اثبات میکند که فیلها نسبت به مرگ آگاهند و در لحظات مرگ با
یکدیگر مهربانتر میشوند. این تحقیق که نتایج آن توسط دانشکده جانورشناسی
دانشگاه آکسفورد منتشر شده نشان میدهد که نه تنها خویشاوندان درجه اول
بلکه بقیه فیلها نیز نسبت به فیلی که لحظات آخر زندگی را میگذراند توجه
ویژه دارند و با حالتی حاکی از ترحم تلاش میکنند نیازهای او را رفع کنند.
در این مطالعه که فیلی در حال مرگ بود، پنج خانواده از فیلهای دیگر به
حالت پرستاری به فیل در حال مرگ سر میزدند و به او برای زنده ماندن کمک
میکردند.
بررسی رفتار این فیلها علاوه بر ضبط صوتی
و تصویری با استفاده از ردیابهای رادیویی که بر روی بدن فیلها نصب شده
بود انجام شده است.
مسئول تیم تحقیقاتی در کنیا میگوید “این
واکنشها نشان میدهد که چگونه انسانها و فیلها احساسات مشترکی دارند،
مانند هشیاری نسبت به مرگ و مراقبت و محبت نسبت به موجود در حال مرگ”.
محققان معتقدند که مشابه این رفتار فیلها در دلفینها نیز مشاهده شده است.
۳- قو
قوها پرندگان زیبا و از مخلوقات
خارقالعاده خداوند هستند که به سبب تک همسری در طول عمر (monogamy) به
سمبل عشق و وفاداری در بسیاری از فرهنگها تبدیل شدهاند. اگر چه پدیده
تکهمسری در بین پندگان تا نود درصد (در برابر هفت درصد در پستانداران)
وجود دارد، اما نکته متمایز کننده این دسته از غازیان نظریاتی است که در
مورد مرگآگاهی آنها خصوصا گونه قوهای گنگ (Mute Swan) وجود دارد. گفتنی
است که در دسته بندیهای پرنده شناسی قو (swan) با غاز (goose) متفاوت است
در حالیکه بسیاری از افراد آنها را به اشتباه یکی میدانند.
با اینکه در سال ۲۰۰۱ پترسون و همکارانش
در کتاب راهنمای پرندگان انگلستان و اروپا ذکر میکنند که قوهای گنگ در طول
زندگی کاملا بیصدا نیستند ولی مثل غازهای وحشی صداهای گوشخراش و بلند از
خود تولید نمیکنند، اما نام قوهای گنگ همچنان بر این جانداران مانده است.
در افسانههای قدیمی آمده که قوی گنگ در
طول عمر هیچ صدایی تولید نمیکند و تنها در نزدیکی لحظات مرگ، به گوشهای
دنج پناه برده و آوازی زیبا به عنوان اختتامیه عمر عاشقانه خود میخواند که
با اتمام آواز جانش را از دست میدهد. در اسطورههای قدیمی ذکر شده که قو
در لحظات مرگ به محل اولین جفتگیری خود مراجعت کرده و آواز سر میدهد.
اصطلاح “آواز قو” به معنی آخرین کار باشکوه یک فرد یا یک مجموعه برگرفته از
همین افسانهها است.
هنوز کسی به درستی نمیداند که آیا قوها
واقعا آخرین لحظههای زندگی خود را تشخیص میدهند یا خیر اما افسانهها و
تعاریف نمادین در مورد این جانداران زیبا همچنان در فرهنگهای مختلف
پابرجاست.
هنوز کسی از جانورشناسان به درستی
نمیداند که آیا قوها واقعا آخرین لحظههای زندگی خود را تشخیص میدهند یا
خیر و این مطلب بحثانگیز موضوع تحقیقی جامع مانند آنچه در مورد
شامپانزهها، فیلها و دلفینها انجام شده، نبوده است، اما افسانهها و
تعاریف نمادین در مورد این جانداران زیبا همچنان در فرهنگهای مختلف
پابرجاست.