نشانه های افراد باهوش

16 خصوصیات منحصر به فرد افراد باهوش

خصوصیات منحصر به فرد افراد باهوش ، در
دنیای رقابتی امروز اگر می‌خواهید زندگی خوب و باکیفیتی داشته باشید باید
رفتار هوشمندانه‌ای از خود نشان دهید. هر قدر باهوش‌تر باشید راحت‌تر زندگی
می‌کنید. شما چگونه هستید؟ آیا دیگران شما را باهوش می‌دانند؟ خودتان
درباره خود چه نظری دارید؟

 

تصمیم‌گیری سریع

یک فرد باهوش در موقعیت‌های مختلف بسرعت تصمیم‌های درست می‌گیرد. در
حقیقت با درک سریع روابط و بینش صحیح خود بسرعت تصمیم‌گیری‌های عاقلانه‌ای
می‌گیرد.

 

خودشناسی

افراد باهوش به تمام زوایای وجود خود واقف هستند و نقاط قوت، ضعف شخصیت و
همچنین ارزش‌های خود را بخوبی می‌شناسند. بزرگی می‌گوید: «کسی که دیگران
را می‌شناسد عاقل است، اما کسی که خودش را می‌شناسد باهوش و زیرک است».
آنها می‌دانند تا زمانی که خود را بخوبی نشناسند نمی‌توانند در زندگی موفق
باشند.

 

اندیشه صحیح

کسی که باهوش است هرگز تجربه بدی را دوبار
تکرار نمی‌کند و از گذشته خود درس می‌گیرد. او بسرعت می‌فهمد که چه چیزی
کارکرد درست دارد و چه چیزی درست پیش نمی‌رود و قبل از این‌که دست به کاری
بزند بخوبی درخصوص آن فکر می‌کند و همچنین وقتی کاری را انجام می‌دهد به
نتایج آن کاملا فکر می‌کند تا مشکلات احتمالی را ارزیابی کند.

 

خلاقیت

افراد باهوش در هر شرایطی که باشند
ایده‌های جدید و افکار نو دارند و برای انجام هرکاری روشی خلاقانه به کار
می‌برند. آنها مشتاق پیشرفت هستند و در خصوص اطلاعاتی که در زمینه‌های
مختلف به​دست می‌آورند و همین‌طور مردم اطراف خود با دقت فکر می‌کنند و
همیشه در برابر افکار افراطی و بدون انعطاف، مقاومت از خود نشان می‌دهند و
عقاید جدیدی مطرح می‌کنند.

 

روشنفکری

افراد
باهوش به هر موضوعی از جنبه‌های مختلف می‌نگرند و معمولا توانایی دیدن
افق‌های دور هر موضوعی را دارند. چیزی که بیشتر مردم قادر به انجامش
نیستند. آنها به این جمله معتقدند: «ذهن درست مانند یک چتر نجات می‌ماند و
فقط زمانی خوب کار می‌کند که باز شده باشد.» این افراد هرگز از مسائل
متناقض دوری نمی‌کنند و برایشان جالب نیز هست، زیرا مسائل متناقض جنبه‌های
مختلف موضوعی را جلوی دید می‌گذارد.

 

احساس مسئولیت

افراد باهوش بسرعت به فرصت‌های به‌دست
آمده و مردم اطراف خود واکنش نشان می‌دهند. عمل و عکس‌العمل آنها بسیار
سریع است و توجه به نیازهای خود و اطرافیان‌شان و احساس مسئولیت در قبال
آنها اولین اولویت‌شان است.

 

تدبیر

افراد باهوش می‌دانند مجبور نیستند در
مورد همه چیز آگاهی داشته باشند، اما می‌دانند هر زمان به اطلاعاتی نیاز
داشته باشند باید کجا دنبال آن بگردند. آنها به هر منبع و آموزشی که مورد
نیازشان باشد بسرعت دست می‌یابند. شبکه‌ای از دوستان آگاه در زمینه‌های
مختلف دارند و هرگز در زمینه دریافت اطلاعات در نمی‌مانند.

 

تقویت مغز

افراد باهوش، باهوش می‌مانند برای این‌که
همیشه در حال یادگیری هستند. آنها دائما در حال یاد گرفتن مهارت‌های جدید،
اعتقادات و باورهای تازه هستند. مغز آنها لحظه‌ای را بدون یادگیری سپری
نمی‌کند.

 

شوخ طبعی

افراد باهوش زندگی را بیش از حد جدی نمی‌گیرند. آنها اهمیت یک موضوع جالب و خنده‌دار در موضوعات روزمره زندگی را بخوبی می‌دانند.

 

ریسک کردن

از آنجا‌ که این افراد همیشه دوست دارند
روش‌های جدیدی را در انجام کارهایشان اعمال کنند، بنابراین ممکن است گاهی
با شکست روبه‌رو شوند و آنها با علم به این مساله باز هم قبول خطر کرده و
هوشمندانه این خطر را به یک فرصت یادگیری تبدیل می‌کنند.

 

اعتماد به نفس

آنها پیش از هر کس دیگر به خودشان اعتماد
دارند و هرگز برای تصمیم‌گیری مدام از دیگران نظر نمی‌خواهند و به افکار
خودشان اعتماد کافی دارند.

 

قلم و کاغذ

افراد باهوش ترفندها و مهارت‌های داشتن یک
زندگی خوب را بسرعت آموخته و برای خود برنامه‌ای دقیق دارند و اهداف زندگی
را در جایی یادداشت کرده و هرگز به دست فراموشی نمی‌سپارند.

 

سودآور

افراد باهوش از سیستم مدیریت زمان و
سازمانی بهترین بهره را برده و علاوه براین‌که خود از مزایای آن فایده
می‌برند، موجب پیشرفت سازمانی می‌شوند که برای آن کار می‌کنند و آنها ‌
وظایف مهم روزمره‌شان را بسرعت انجام می‌دهند.

 

تشخیص صحیح

افراد باهوش می‌توانند انگیزه‌های دیگران
را بلافاصله درک کنند و تشخیص دهند که چه کسی مناسب دوستی است. بنابراین در
انتخاب افرادی که با آنها مراوده دارند، دقت کرده و همیشه با افراد دارای
اخلاق خوب و کیفیت ارزشی بالا ارتباط برقرار می‌کنند.

 

خواندن، خواندن و بازهم خواندن

آنها همیشه با خواندن کتاب، مجله و مقالات
مختلف در حال افزایش قدرت مغزشان هستند، چیزی که می‌تواند برای پیشرفت‌شان
مفید باشد. درضمن می‌دانند چگونه اطلاعات مناسب را حفظ کرده و بقیه را رها
کنند.

 

یادگیری

علاوه بر این‌که اهمیت یادگیری را بخوبی
می‌دانند و همیشه در حال یادگرفتن هستند می‌دانند که باید آموخته‌های خود
را نیز در اختیار دیگران نیز قرار دهند. آنها با آموزش دیگران می‌توانند
فعالانه در مورد مباحث ارائه‌شده صحبت و تحقیق کرده و موضوع مطرح‌شده را
نیز بهتر درک کنند.

 



۳ قدم برای سوق دادن مغز به سمت ایده های بزرگ تر و خلاقانه تر

سازمان ها و کارآفرینان به دنبال راه هایی برای تشویق بیشتر افراد به
تفکر نوآورانه هستند. اما، به گفته ی جان آساراف از مجموعه ی راز، مشکل خود
تفکر است. او اعتقاد دارد فرایند تفکر به خودی خود فرایند عصبی لازم برای
بروز خلاقیت را کنار می گذارد و نوآوری را از بین می برد. او در ادامه از
فرایند های ذهنی لازم برای نوآوری بیشتر و همچنین راز های ترغیب و تشویق
افراد به نوآوری پرده بر می دارد.

او می گوید: «خلاقیت، تخیل و نوآوری بخش هایی از فرایندی عصبی هستند
که در برخی از جدید ترین ساختار های فرگشتی مغز رخ می دهند. خلاقیت پدیده
ای است که کل مغز را در بر می گیرد و در سطح کاملاً متفاوتی از پیچیدگی عمل
می کند». از قشر جلویی مغز شروع کنیم، که آساراف آن را مغز اینشتین،
مدیرعامل، مدیر اجرایی، و سیستم جی پی اس می نامد؛ یعنی بخشی از مغز که در
آن می توانید به تمام احتمالات فکر کنید و سپس برای تصور نتیجه، بخش
پشتی مغز خود را فعال کنید. او ادامه می دهد «این فرایند به ما اجازه می
دهد ارتباط بخش مربوط به تفکر مغز را قطع، و از شهود و تخیل خود استفاده
کنیم؛ چیزی که اینشتین اعتقاد داشت از دانش نیز قدرتمند تر است».

آساراف شهود را اینگونه تعریف می کند: «آنچه که پیش از فکر کردن، می دانید». با این تفاسیر راز رسیدن به شهود در برابر تفکر چیست؟

۱- فکر کردن را متوقف کنید و اجازه دهید ذهنتان آزاد باشد

گاهی اوقات جایی مثل زیر دوش حمام، جرقه هایی از نبوغ به ذهن همه ی ما
می رسد. قرار گرفتن در حالتی که فعالیت مغز بتواند آزادانه جریان داشته
باشد به ذهن اجازه می دهد وارد حالت شبه خودآگاهی از رؤیاپردازی شود؛ حالتی
که در آن می توانید به گستره ای از اطلاعات و الگوهایی خارج از شبکه ی
عصبی معمول مغز خود دسترسی داشته باشید.

تنها ۴۰ تا ۵۰ موج مغزی در هر لحظه فعال هستند و این در حالی است که
کار های گوناگون و زندگی های پر مشغله، ذهن را بیش از اندازه درگیر می
کنند. فعال سازی آگاهانه ی طول موج های مرتبط یا شهود نیازمند سکونی
آگاهانه است. آرامش گرفتن، ساکت و بی حرکت نشستن و در لحظه حضور داشتن به
شکل گیری حالت آرامشی کمک می کنند که به خلاقیت شما اجازه می دهد از میان
نویز های اطراف، فرصت ظهور بیابد.

۲- حرکت خود به سمت نوآوری را سرعت ببخشید

کمدین ها و موسیقیدان هایی که با ایده ی اجرای بداهه آشنایی دارند
توانایی این را دارند که در «حالتی سیال قرار بگیرند، مغز بیش از اندازه
متفکر خود را خاموش، و جریان سیال خلاقیت خود را روشن کنند». فعالیتی مثل
طراحی فیگور نیز برای کسانی که با هنر آشنایی دارند حالت مشابهی دارد؛ این
فعالیت ذهن را مجبور می کند تنها چکیده ی آنچه که اهمیت دارد را دریافت
کند. هر تمرینی که با سرعت سر و کار داشته باشد از توانایی مغز شما پیش از
تفکر بهره خواهد برد، و بخش متفکر مغز شما را از میان راه بر خواهد داشت».
اگر برای فکر کردن فرصت نداشته باشید، نمی توانید بیش از حد روی طراحی یا
فکر کردن به چیزی وقت بگذارید و می توانید فرایند نوآوری را خیلی سریع کلید
بزنید.

۳-  جریان خلاق را تمرین کنید

تخیل نوآورانه برای بچه ها فعالیتی طبیعی است. تحصیل در مدرسه است که
یک کودک کم سن و سال را وا می دارد بخش جلویی و سمت چپ مغز خود را توسعه
دهد و تمرکز کند. این فرایند، تخیل او را با اختلال مواجه می کند. از لحاظ
علمی ثابت نشده اما اعتقاد بر این است که اکثریت نرون های خلاق مغز ما تا
سن ۳۰ سالگی از کار می افتند. بنابراین فعال سازی جریان شهود در سنین بالا
تر نیازمند تلاشی مضاعف خواهد بود. می توان با استفاده از تمرینات آرام بخش
ذهنی، این بخش از فعالیت مغز را بهتر حفظ کرد و ارتباطات و سلول های مغزی
تازه ای در آن شکل داد.

تلاش برای تفکر نوآورانه از همان حالت آشنای مغز و در همان چارچوب
استفاده خواهد کرد و به همین دلیل نمی تواند به راه حل های خلاقانه و
نوآورانه ای منجر شود. در عوض سعی کنید مسیر ذهن خود را به سمت نوآوری بی
واسطه باز کنید و خود را در این جریان قرار دهید.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top