معایب ازدواج با اختلاف سنی معکوس

معایب ازدواج با اختلاف سنی معکوس

به آقایی علاقمند شده ام که از همه لحاظ با هم تفاهم
داریم. فقط ایشون چهار سال از من کوچکتر هستند. به نظر شما اگر ما با هم
ازدواج کنیم در زندگی دچار مشکل خواهیم شد؟ لطفا راهنمایی مان کنید.

به گزارش خبرگزاری تسنیم،
به طور قطع هر چه میزان تناسب در یک ازدواج در همه زمینه ها بیشتر باشد،
امکان موفقیت در زندگی زناشویی بیشتر می گردد که مساله سن هم از این قاعده
مستثنی نیست.

ازدواج ابعاد گوناگونی دارد و انتخاب همسر نیز گزینه
های متفاوتی دارد که جدای از نزدیکی فرهنگ ها، جغرافیا، تحصیلات و… « سن »
یکی از ویژگی هایی است که مورد توجه بوده و تفاوت سنی در همه اعصار به
گونه ای بوده که نشان می دهد در تفاوت سنی زوجین، مرد چند سالی بزرگتر از
زن بوده است. همچنین فرهنگ سنتی ایران می گوید بزرگتر بودن مرد در ازدواج
یک ارزش است و ضمنا جامعه شناسان دلایل گوناگونی را در این خصوص برمی
شمارند. آنان معتقدند از نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به
مسائل زندگی عاقل تر می شوند و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق
تر است؛  بنابراین مسئولیت پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند.
حال اگر زن چند سالی بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم
همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد، برای همین زمانی که انتظارش برآورده
نمی شود، این تصور تداعی می شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بی مسئولیت
است و در نهایت تنش فضای خانواده را پر می کند.

به همه این موارد
سالهای محدود فرزند آوری در زنان و نامحدود مردان را از نظر نباید دور
داشت. در مواردی که زن اختلاف سنی زیادی با شوهرش دارد، ممکن است باروری اش
به دلایل مختلف به تاخیر افتد و برای همیشه امکان مادر شدن را از دست
بدهد. در شرایطی که شوهر همچنان نخواهد و یا نتواند امکان پدر شدن خود را
از دست بدهد و این موضوع خود عامل تنش های همیشگی این دسته از همسران خواهد
شد.

بنابراین اگر در برابر اختلاف سنی معکوس واکنش های شدیدی داده می شود به چند دلیل است:
–  بلوغ عاطفی و شناختی دخترها بیشتر و بالاتر از پسرهاست و لذا باعث ایجاد یک مانع بزرگ در ارتباط این دو نفر می باشد.

– تردید خود طرفین به خصوص پسر مبنی بر این انتخاب و وجود این احتمال که در آینده دور یا نزدیک این سوال در ذهن پسر ایجاد شود که:
وقتی می توانستم با زنی جوان و کوچکتر از خود ازدواج کنم چرا این زن را برگزیدم؟

– مساله دیگری که جای بررسی دارد نظر خانواده های دو طرف در مورد این
انتخاب است. آیا خانواده ها با این مساله مشکلی ندارند؟ مخالفتی نکرده اند؟
مخالفت والدین در امر ازدواج فرزندان عمدتا نتایج خوبی به همراه ندارد چرا
که این مخالفت تا بعد از ازدواج هم ادامه یافته و حتی موجبات تنش و اختلاف
دایمی را ایجاد می کند.

–  رشد و بلوغ دو طرف شرط اصلی و اساسی در
این نوع ازدواج است. شما هر قدر فارغ از کلیشه های رایج تصمیم گیری کنید،
باید قبول کنید که به طور طبیعی بلوغ شخصیتی پسران دیرتر از دختران اتفاق
می افتد. مگر پسری که در شرایط خاصی رشد کرده، متکی به خود و خود ساخته
است، به خانواده سرسپردگی و وابستگی مالی و فکری ندارد، خوب فکر می کند و
عاقلانه تصمیم می گیرد. چنین فردی حتی اگر از همسرش کوچکتر باشد، باز می
تواند زندگی را کنترل کند و مرکز ثقل یک خانواده باشد.

بلوغ عاطفی و شناختی دخترها بیشتر و بالاتر از پسرهاست و لذا باعث ایجاد یک مانع بزرگ در ارتباط این دو نفر می باشد.

در هر حال خیلی مهم است که هر دو نفرتان با آینده نگری و اتخاذ دیدگاهی
منطقی به این مقوله فکر کنید. اول از موضع احساسات پایین آمده و منطقی به
این مساله فکر کنید و سپس ببینید باز هم بر تصمیم اول تان راسخ هستید یا
خیر؟

به اینجا و اکنون نگاه نکنید بلکه 5سال یا 10 سال دیگر را هم
ببینید و بررسی کنید که آیا در آن زمان هم باز می توانید همسری مناسب از
همه لحاظ برای یکدیگر باشید؟
حتما با خودتان خلوت کنید واز خودتان
بپرسید چرا این اقا را برگزیدید؟ ایشان نسبت به مردان بزرگتر از خود چه
امتیاز خاصی دارد که وی را برگزیده اید؟
چند سال دیگر وقتی شاهد ازدواج دوستان خود با مردانی پخته تر باشید احساس پشیمانی نمی کنید؟
برای سوالات خود باید بتوانید پاسخهای منطقی و به دور از احساسات بدهید تا
بتوانید درست تصمیم گیری کنید و بر سر تصمیم خود ثابت قدم باشید.

ضمن اینکه اگر می خواهید اصرار بر این ازدواج کنید، جهت پیش گیری از مشکلات
خاص ازدواجهایی با اختلاف سنی معکوس و مشخص نمودن میزان هماهنگی و نزدیکی
بین دو زوج و میزان موفقیت پیوند ازدواج، مراجعه به یک مشاور با تجربه در
امر مشاوره ازدواج، می تواند جلوی بسیاری از این مشکلات را بگیرد. با
مشاوره، میزان هماهنگی دیدگاه های دو طرف (در زمینه های زیستی، روانی،
اجتماعی، شخصیتی، رفتاری، فرهنگی، اقتصادی، اعتقادی، جغرافیایی، خانوادگی،
فردی و…) روشن شده و با دیدی باز و با علم و اطلاع کافی از تمام جوانب
موضوع، پیوند زناشویی خود را منعقد می نمایند. به این ترتیب، از بسیاری
مشکل ها و عواقب جبران ناپذیری که در اثر عدم رعایت این نکته ها، گریبان
گیرشان خواهد شد، مصون خواهند ماند.



چرا زن باید از مرد کوچکتر باشد

فرهنگ سنتی ایران می گوید بزرگتر بودن مرد
در ازدواج یک ارزش است و حتی در محافل و مناطق روستایی هم، شعرهایی در این
خصوص سروده اند، بنابراین این گونه به نظر می رسد که اگر این ازدواج ها
محکم نباشد، در مدت کوتاهی با شکست مواجه می شود.جامعه شناسان دلایل
گوناگونی را در این خصوص برمی شمارند. آنان معتقدند رشد علمی و فرهنگی زنان
و به دست گرفتن بازار کار و کسب و دیگر موفقیت های اجتماعی در رشد آنان  و
تمایل مردهای جوان برای ازدواج با آنان نقش داشته است، اما از سوی دیگر،
افزایش سن ازدواج و بعد اقتصادی، از مهمترین عوامل چنین پیوندهای زناشویی
است.

ازدواج زن با مردی که از خودش کوچکتر است، از دید جامعه شناسان
غیر از بُعد اقتصادی، به مسائل عاطفی و احساسی مربوط است. برخی جوانان با
توجه به بالا بودن هوشی که زن در برخی موارد دارد، ممکن است تحت تأثیر قرار
بگیرند و ترجیح بدهند با زنی ازدواج کنند که حتی تا 10 سال از خودشان
بزرگتر است. بخصوص که در یک سن خاص زن خیلی بهتر می تواند مرد را رام کند.
اگر آن زن از موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی هم برخوردار باشد که این کار
آسان تر انجام می گیرد، زیرا پسرانی که حداقل لوازم زندگی را دارند برای
فرار از به دست آوردن این امکانات، ترجیح می دهند چنین ازدواج هایی داشته
باشند.

در ازدواجی که مرد بر پایه عشق و یا
ثروت خود را راضی کرده است که با زنی بزرگتر از خود ازدواج کند دو حالت پیش
می آید: یا زن حاکم خانواده می شود و یا این مرد است که از قدرت برخوردار
است. زیرا مردی که با توجه به شرایط اقتصادی زن ازدواج کرده است، برنامه
ریزی می کند که چگونه از آن استفاده کند. در چنین شرایطی معمولاً جوان بودن
خود را بهانه ای برای اخاذی قرار می دهد و زن نیز کوتاه می آید.

دردسرهای ازدواج با فاصله سنی معکوس
از
نظر روان شناسی زن ها زودتر از مردها نسبت به مسائل زندگی عاقل تر می شوند
و درکشان از مسائل درون خانواده و زندگی عمیق تر است،بنابراین مسئولیت
پذیرند و یا بیشتر در این زمینه ها فکر می کنند. حال اگر زنی چند سالی
بزرگتر باشد، به طور ناخودآگاه انتظار دارد که مرد هم همانند او فکر کند و
مسائل را بسنجد، برای همین زمانی که انتظارش برآورده نمی شود، این تصور
تداعی می شود که مرد نسبت به خانه و خانواده بی مسئولیت است و در نهایت تنش
فضای خانواده را پر می کند. از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگتر از خودش
ازدواج می کند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با فرسوده شدن جسم زن، احساس
ضرر کند.

به همه این موارد سال های محدود فرزند
آوری در زنان و نامحدود مردان را از نظر نباید دور داشت. در مواردی که زن
اختلاف سنی زیادی با شوهرش دارد، ممکن است باروری اش به دلایل مختلف به
تاخیر افتد و برای همیشه امکان مادر شدن را از دست بدهد. در شرایطی که
شوهرش همچنان نخواهد و یا نتواند امکان پدر شدن خود را از دست بدهد و این
موضوع خود عامل تنش های همیشگی این دسته از همسران خواهد شد.

نکته
دیگری که در ازدواج‌های با بیشتر بودن سن دختر از پسر مطرح است، عدم تقاضا
در روابط عاطفی و هیجانی بویژه روابط جنسی در بین زوجین خواهد بود چرا که
اصولا مردان در میانسالی از انرژی بالایی به ویژه در مسائل جنسی برخوردارند
و زنان در سنین بالاتر پاسخگوی تمام نیاز مردان نخواهند بود و این تعارضات
زناشویی و سرخوردگی در روابط اتفاق می افتد که نتایج آن می تواند باعث
شکست در ازدواج، طلاق، ازدواج مجدد یا بدتر از آن باعث روابط خارج از محیط
زناشویی شود.

از دیگر مشکلات این گونه ازدواج‌ها عدم پذیرش اقتدار و
مدیریت مرد است. در این ازدواج ها به نوعی جابجایی نقش ها اتفاق می افتد.
معمولا زنان در این ازدواج‌ها خواسته و یا ناخواسته به دلایل سن بالاتر و
داشتن تحصیلات بالاتر نقش مادرانه، توصیه گرانه و نصیحت گرانه پیدا می کنند
و این از نظر روانشناختی مخل یک زندگی خوب و خوشبخت خواهد بود.

بهترین
و معمولی ترین وضعیت ازدواج این است که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد،
یا حداقل مساوی باشند به عنوان مثال اختلاف سنی یک تا پنج سال باشد و این
موضوع دلایل مهمی دارد. این در حالی است که ظاهراً در سال‌های اخیر الگوی
اختلاف سنی میان زوج و زوجه تغییر کرده است و به تدریج شاهد ازدواج‌هایی
هستیم که زن بزرگ تر از مرد است و این اختلاف سنی به یک تا 3 سال و در
مواردی به بیش از این و حتی تا 10 سال هم می‌رسد.

البته یک نکته مهم این است که اگر
ازدواج سنجیده و آگاهانه باشد و مولفه‌های دیگری مانند تحصیلات بالا، شغل
خوب، خانواده اصیل و معتبر، زیبایی و… وجود داشته باشد که بتواند بالاتر
بودن سن دختر را بپوشاند، تا دو سال بزرگتر بودن دختر نسبت به پسر مشکل
چندانی پیش نمی‌آورد. شرایط فیزیکی و فیزیولوژی مرد و زن باید در نظر گرفته
شود که در افراد مختلف، متفاوت است. همچنین شرایط خانواده‌ها، میزان نفوذ و
احاطه خانواده بر فرزند نیز می تواند در این موضوع تاثیر داشته باشد.

در
پایان به یاد داشته باشید ازدواج زن با فرد سن پایین تر به معنای بدبخت
شدن نیست چرا که در مواردی خانواده‌های خوشبخت نیز در میانشان دیده می شود و
در مجموع تاکید می شود سن آقا از خانم بیشتر باشد اما اگر نهایتا سایر
شاخصه‌ها خوب باشد همسان بودن سن در مواردی اشکال ندارد و در موارد کمتر
معمولی که سن خانم بالاتر باشد توصیه می‌شود حتماً از این نوع ازدواج پرهیز
شود.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top