مطالب مهم در مورد بغل کردن نوزاد

مطالب مهم در مورد بغل کردن نوزاد

مطالب مهم در مورد بغل کردن نوزاد

cute baby

اصطلاح بغلی شدن فرزند در
میان برخی خانواده ها به بدی تعبیر می شود در صورتی که این یک امر ذاتی است
و اطفال نیاز دارند در آغوش والدین قرار بگیرند و احساس امنیت کنند نباید
والدین این حق را از فرزندشان بگیرند وی را محروم کنند!

این جمله آنقدر در همه دیدوبازدیدهای «قدم نورسیده» تکرار می‌شود که
والدین گمان می‌کنند یک قانون غیرقابل‌تغییر است. تازه‌مادران باورشان
می‌شود بزرگ‌ترین بلا و مصیبتی که ممکن است یقه وقت و انرژی‌شان را بگیرد،
بغلی‌شدن بچه است و همه تلاش‌شان را می‌کنند که با وجود خواست قلبی خودشان و
گریه‌های نوزاد، تسلیم نشوند و تا می‌توانند کودک را در گهواره یا تختش
همراهی کنند و از در آغوش گرفتن او امتناع می‌کنند. اغلب خانواده‌ها گمان
می‌کنند وقتی بچه‌ای را با هربار گریه، بغلش کنند، آن نوزاد اسباب دردسر و
بغلی می‌شود و بچه بغلی یعنی بچه‌ای که 24 ساعته از گردن مادر آویزان است.

  • 1- با نوزاد لجبازی نکنید

شاید شما هم از آن دسته
والدینی هستید که گمان می‌کنید از لحظه تولد باید عزمتان را جزم کنید تا
کودکی لوس تحویل جامعه ندهید و یک انسان قوی و شجاع و خودساخته بارآورید.
تصمیم شما قابل درک و ستایش است اما مطمئن باشید تا قبل از 14ماهگی نباید
به کودک بیاموزید برای برآوردن خواسته‌هایی که زبان تقاضایشان را ندارد به
گریه‌های طولانی و جیغ‌های سرسام‌آور متوسل شود. او حتی تا قبل از 6 تا8
ماهگی شما را جدای از خودش نمی‌داند و شما را با خودش یکی می‌داند. پس بهتر
است احتیاجات کودکتان را فورا برایش برآورده کنید. برخی گمان می‌کنند باید
بگذارند کودک کمی گریه کند و هر چیزی را برایش فورا مهیا نکنند. حتی برخی
دیگر براساس یک خرافه معتقدند گریه نوزاد هر چه بیشتر باشد، رزق و روزی آن
خانه بیشتر می‌شود. حتی برخی هم گمان می‌کنند اینطور است که کودک صبور و
خودساخته تربیت می‌شود. اما واقعیت خلاف این است.

  • 2- طرز تهیه یک کودک لوس

شک نکنید که با درآغوش
نکشیدن کودک و رهاکردن او به جیغ و فریاد زدن، از فرزندتان یک کودک لوس
ساخته‌اید. چرا؟ چون کودک شما یاد گرفته که برای خواسته‌هایش باید گریه کند
و تا دست به مانور اساسی و جدی نزند، کسی به فریادش نمی‌رسد. او از همان
نوزادی احساس عدم‌امنیت را مز‌مزه کرده است. بنابراین همین که به سن
9-8ماهگی برسد و شما را به‌عنوان فردی جدای از خود بشناسد، دچار استرس و
عدم‌امنیت می‌شود. به همین دلیل، هم میزان گریه‌هایش بیشتر می‌شود، هم
وابستگی و آویزان بودنش. او می‌ترسد که شما بروید و دیگر برنگردید چرا که
او از بودن شما مطمئن نیست و از در آغوش کشیده شدن سیر نشده و احساس امنیت و
آرامش نکرده است.

  • 3- برای بغل‌کردن آماده باشید

شاید با خودتان بگویید: «آخه
تا کی این بچه باید آویزون من باشه، من کار و زندگی دارم». باید به شما
بگوییم که اگر دلتان می‌خواهد بچه‌ای داشته باشید که همیشه دچار ترس از دست
دادن باشد و با احساس عدم‌امنیت و استرس رشد کند، او را به گهواره و تخت و
زمین بسپارید. اما اگر آماده درآغوش کشیدن هستید، تا 14‌ماهگی می‌باید هر
زمان که کودک نیاز به آغوش شما دارد، دریغ نکنید. نگذارید کار به فریاد و
گریه‌های طولانی بکشد. حتی حاضر باشید که تمام روز او را بغل کنید. در این
صورت می‌توانید از «آغوشی» استفاده کنید. وسیله‌ای که به شما کمک می‌کند در
عین حال که کودک به سینه شما نزدیک است و توی بغل‌تان است، دست‌تان آزاد
باشد و بتوانید کارهای دیگری هم انجام دهید.

  • 4- کودک خود را آرام کنید

نوزاد در 3‌ماه اول زندگی
خود بیشترین میزان گریه را دارد، برخی از گریه‌ها طبیعی هستند و کودک بدین
وسیله نیاز خود را گوشزد می‌کند. گریه تنها زبان کودک است. گریه‌های
معمولی، پس از برآوردن نیاز او، برطرف می‌شوند. اما برخی گریه‌ها، که
شدیدتر و طولانی هستند، یعنی بیش از 3ساعت طول می‌کشد، علل متفاوتی دارند.
دلایلی چون دردهای کولیک، سرماخوردگی، عفونت ادرار و… راه‌های مختلفی برای
آرام کردن گریه شدید نوزاد وجود دارد اما یکی از مؤثرترین آنها، بستن کودک
به سینه یا پشت است.

  • 5- بگذارید بغلش کنند

در آغوش کشیدن نوزاد لذتبخش
است. همه‌ نزدیکان دلشان می‌خواهد نوزاد شما را بغل کنند. اما والدین و
تازه مادرهای حساس معمولا ترس ویژه‌ای دارند و دلشان شور می‌زند که کودک را
بغل بقیه بدهند. اما کودک شما نیاز دارد که دیگران و اطرافیانش را بشناسد.
این مسئله حائز اهمیت است. این بغل کردن‌ها به کودک شما عشق، احترام و
امنیت هدیه می‌دهد.کاری که شما باید انجام دهید امتناع از بغل کردن نیست
بلکه رعایت راه‌های صحیح بغل کردن نوزاد است. طرز صحیح گرفتن سر و گردن
نوزاد، با یک دست بغل نکردن، قرار ندادن 2 دست روی شکم نوزاد و رعایت دیگر
نکات امنیتی ضرورت دارد.

  • 6- شاید باورتان نشود

شاید باور نکنید که در آغوش
کشیدن کودک چه آثار عمیقی در روح و تربیت او دارد. ارتباط جسمی و عاطفی با
کودک سبب افزایش اشتهای نوزاد می‌شود. به جز این، مقاومت او را در برابر
عوامل عفونی تقویت می‌کند. رشد روحی، عاطفی و شناختی کودک بهتر اتفاق
می‌افتد. کودکانی که از صفر تا 2سالگی بیشتر در آغوش بوده‌اند و نیاز به
بغل شدن در آنها ارضا شده است، تکلم بهتری دارند و از اعتماد به نفس بیشتری
برخوردارند.

  • 7- بزرگسالانی بالغ‌تر

کودک شما آنچه انجام
داده‌اید را دیده و مثل یک آینه، رفتار شما را تقلید می‌کند. چه بهتر که
رفتار تقلیدی کودک، مهربانی، محبت و درآغوش کشیدن باشد و نه بی‌تفاوتی،
سردی و رها کردن. افرادی که در کودکی محبت دیده‌اند، یاد گرفته‌اند که چطور
احساسات خود را بروز دهند. آنها چون نیازهایشان به موقع و کامل برطرف شده
است بنابراین در بزرگسالی، رفتاری کامل تر، بالغ‌تر و مسئولیت‌پذیر‌تر از
خود نشان می‌دهند.

  • 8- تماس پوستی و درمان استرس

حتی کودکان نارس هم به تماس
پوستی با والدینشان احتیاج دارند، درحالی‌که تصور عامه این است که این
نوزاد، نارس است و به اندازه کافی رشد نکرده و چیزی از تماس با والدینش
نصیبش نمی‌شود. اما تحقیقات نشان داده که استرس درمان‌های دردناک با تماس
پوستی کاهش پیدا می‌کند. نوازش کودک تأثیر عمیقی در آرامش و حذف درد و
استرس دارد.

  • 9- شیرخشکی‌ها

کودکانی که به هر دلیلی از
خوردن شیرمادر محرومند و با شیرخشک تغذیه می‌شوند نیاز بیشتری به در آغوش
بودن دارند؛ چرا که فرصت در آغوش بودن به‌خاطر شیرخوردن را از دست می‌دهند و
برخی مادران، شیشه شیر را هم وقتی نوزاد در تخت خوابیده یا توی گهواره است
به او می‌دهند اما این اشتباه است. کودکان شیرخشکی را باید بیشتر در بغل
گرفت و نیاز او به چسبیدن به سینه را برطرف کرد.

  • 10- آغوشی همیشگی داشته باشید

کودک را دچار دوگانگی نکنید.
اگر فقط زمان‌هایی که حال خودتان خوب است به محبت و بغل کردن کودک اقدام
‌کنید و وقتی حالتان بد است او را به حال خود رها ‌کنید و دفعات بد بودن
حال شما تعدادش زیاد باشد، کودک شما دچار دوگانگی و به‌هم‌ریختگی روانی
می‌شود.

  • متخصصان چه می‌گویند؟

نظر روانشناسان کودک و
پژوهشگران، عکس نظر عامه مردم است. آنها معتقدند که نوزاد باید بغلی باشد.
نه فقط موقع شیر دادن که در هر فرصت دیگری خوب است که کودک در آغوش کشیده
شود. یعنی کار درست این است که نوزاد را در روزهای اول روی سینه مادر
بخوابانید تا او صدای قلب مادر را بشنود و اگر مادر شرایط جسمی مناسبی
ندارد، پدر این کار را انجام دهد و اگر پدر هم نمی‌تواند دیگر نزدیکان حتما
او را در آغوش بگیرند.

  • کارشناس: دکتر فروغ نیلچی‌زاده استاد حوزه و دانشگاه

دختر کوچک من وقتی که به
هیئت می‌رویم خیلی از من درخصوص ایام محرم و اتفاقات روز عاشورا سؤال
می‌کند. شما توصیه می‌کنید که چه داستان‌هایی را با چه ادبیاتی برای
فرزندان خود بازگو کنیم و از بین همه حماسه‌های کربلا روی کدام قسمت از این
اتفاقات تأکید دارید که برای بچه‌ها بازگو شود؟

ماجرای کربلا یک سکه دورو است. یک صحنه آن صحنه جنایت‌های عجیب و غریب
است که شنیدن آنها دل هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد. در حقیقت شاید
علت اینکه یکی از لقب‌های امام حسین(ع) «کشته اشک» است همین است که محال
است کسی در مدار انسانیت باشد، قصه امام حسین(ع) و روز عاشورا را بشنود و
اشک از چشمان او جاری نشود. اما اینکه ما از کدامیک از صحنه‌ها باید برای
بچه‌ها بگوییم، نکته تربیتی مهمی است. ما به‌عنوان والدین یک کودک در
نقش‌بستن ذهنیات او درباره امام حسین(ع) و محرم تأثیر ویژه‌ای داریم.
بنابراین نباید از صحنه‌های جنایت برای کودکان بگوییم بلکه باید از نقاط
روشن و سفید کربلا بگوییم. از صحنه‌های وفاداری، عشق، محبت و ولایتمداری
همه کسانی که شهید شدند یا در کربلا اسیر شدند بگوییم. آنچه باید برای
بچه‌ها، کودکان و نوجوانان از محرم و واقعه عاشورا بگوییم به همراه رعایت
این نکته است که اولا باید به زبان قصه بیان شود و ثانیا اینکه ادبیات
شیرین و نرمی داشته باشد.

یادمان نرود از کلماتی
استفاده نکنیم که روز و واقعه عاشورا و جدال امام حسین(ع) با لشکر ظلم و
باطل را به یک صحنه جنایی تبدیل کنیم. اما متأسفانه شاهد هستیم که آن چیزی
که فضای داستان‌های عاشورایی ما را در همه قالب‌های خود چه دیجیتال، چه
قصه‌های مکتوب و چه شفاهی پر کرده همین صحنه‌هاست. صحنه‌های اکشن و جنایی
آسیب‌های جدی را به رفتار و روحیات بچه‌ها می‌زند. پس بهتر است مانند یک
پدر و مادر آگاه و باهوش باشید و داستان عاشورا را از زاویه‌های مختلف
تربیتی برای کودکان خود بیان کنید. مثلا از ولایت‌پذیری یاران امام حسین(ع)
بگویید، از اهمیت حفظ حجاب بانوان کاروان عاشورا، از نماز اول وقت امام و
یاران امام که در وسط میدان جنگ هم ترک نشد و می‌توانید از این داستان،
اهمیت نماز اول وقت در چشم دوستداران امام حسین(ع) را به کودک و نوجوان خود
گوشزد کنید. اگر کمی با دقت بیشتری به واقعه عاشورا نگاه کنید می‌فهمید که
چه نکته‌های گرانبهای ارزشمندی برای تربیت و انس بچه‌ها پیدا می‌کنید


نقش کدامیک از والدین در تربیت کودک بیشتر است؟

آشنایی با نکات صحیح تربیتی پیش شرط تربیت اصولی در
کودکان است و عدم آگاهی اولین و مهمترین ضربه تربیتی است که والدین مرتکب
می‌شوند؛ متخصصان ومشاوران تربیتی معتقد هستند: آگاهی از زمان درست ارائه
نکات تربیتی به کودک، توازن میان تشویق وتنبیه،برخورد مناسب درمواجه با
شیطنت کودکان وبه طور کلی آشنایی با رمز و رموز تربیت از مواردی است که
تمامی والدین باید نسبت به آن واقف باشند تا بتوانند فرزند پروری صحیحی
داشته وافراد موثر وموفقی تربیت کنند.

متأسفانه عدم آگاهی خانواده‌ها
از این نکات وراهکارهای تربیتی موجب می‌شود کودک از ابتدا با تربیت صحیح
آشنا نشود وبه مرور رفتارهای نادرست در او نهادینه شود وزمانی که به سنین
بزرگسالی می‌رسد در معرض بسیاری از آسیب‌های اجتماعی قرار گرفته ونسلی را
قربانی کرده وجامعه را دستخوش آسیب کند؛ لذا تربیت کودک بیش از آنچه به نظر
می‌رسد حائز اهمیت بوده وضرورت دارد والدین نسبت به آن بی تفاوت نباشند.

تربیت کودک از چه سنی باید اعمال شود؟
دکتر
میرآخورلی روان شناس تربیتی در این خصوص گفت: طبیعی است که تا یک سالگی
تربیت کودک ضرورت ندارد زیرا تا این سنین تنها کودک نیاز به رفع نیازهای
اولیه از جانب والدین خصوصا مادر دارد و تا این سن کودک متوجه امر و نهی و
آموزش نکات تربیتی نمی‌شود ونیازمند حمایت مادر است و تربیت در مورد او
موثر نیست.

تا این سن والدین تنها ملزم به برطرف ساختن نیازهای اولیه کودک هم به لحاظ روانی وهم به لحاظ جسمی
هستند.رفته به رفته کودک توانایی فهم سخنان والدین را پیدا کرده ومتوجه
امر ونهی‌های آنها می‌شود.آموزش تربیت از یک سالگی به بعد شروع می‌شود ولی
این به این معنی نیست که والدین از همین زمان می‌توانند قوانین سختی برای
کودک در نظر گرفته واعمال کنند.

در واقع تنها می‌توان در مواقعی که
کودک دست به کار خطرناکی می‌زند تنها با گفتن نه او را از انجام کار
بازداشت زیرا در این زمان متوجه حرف می‌شود وبه مرور وقتی به سنین دوسالگی
می‌رسد قادر به تمیز رفتار بد وخوب شده ومی‌توان به شکل جدی تری تربیت کودک
را آغاز کرد. از دوسالگی والدین باید در تربیت کودک جدی باشند واصول
تربیتی خاصی را برای کودک مشخص کنند و این اصول را حتما رعایت کنند.

نقش مادر در تربیت کودک بیشتر است
وی در پاسخ به این پرسش که تربیت کودک
بیشتر بر عهده مادر است یا هر دو والد به یک میزان در این خصوص نقش دارند
اظهار کرد: پدر ومادر هر دو در این امر موثر هستند و به یک میزان نقش دارند
لیکن به دلیل اینکه ارتباط مادر با کودک بیشتر از پدر است و زمان بیشتری
را با کودک سپری می‌کند،تأثیر تربیتی مادر بیشتر است.

پدر زمان کمتری
با کودک همراه است و در این زمان ممکن است مسائل کمتری پیش بیاید که نیاز
به اعمال اصول تربیتی داشته باشد لیکن مادر به دلیل اینکه زمان بیشتری با
کودک است مسائل بیشتری را شاهد است که نیاز به اعمال نکات تربیتی دارد و به
دلیل همین ارتباط بیشتر مادر با کودک طبیعتا تربیت کودک بیشتر با مادر
است.این به این معنی نیست که پدر نقشی نداشته و باید خود را کنار بکشد بلکه
توصیه این است که حتی اگر پدر از کودک دور است در مواقعی که حضور دارد در
هماهنگی با اصول تربیتی مادر کوشا باشد ودر این زمینه نظر دهد.

دوگانگی در رفتار وسوءاستفاده کودک آسیب ناشی از دخالت تربیتی مادریزرگ وپدربزرگ‌ها
وی
ضمن اشاره به این نکته مهم که معمولا دخالت مادربزرگ وپدربزرگ‌ها در رفتار
با کودک یکی از ضربه‌های تربیتی مهم در این خصوص است افزود: مشخص است که
بنابر مقتضیات زمان نحوه تربیت مادربزرگ وپدربزرگ‌ها با والدین کودکان
متفاوت است واصول تربیتی زمان آن‌ها کاملا با اصول تربیتی این دوران متفاوت
است.

این اختلاف تربیتی وجود دارد واصولا مادربزرگ وپدربزرگ‌ها در
رفتار با کودک بسیار عاطفی ودر موارد بسیاری غیر منطقی عمل می‌کنند که این
رفتار به اصطلاح منجر به لوس شدن کودک می‌شود.

این مساله اختلاف
تربیتی را بوجود می‌آورد ودر واقع کودک متوجه نخواهد شد که نحوه درست رفتار
کدام است اصولی که والدین به کار می‌گیرند ویا اصولی که مادربزرگ وپدربزرگ
ارائه می‌کنند.

در نتیجه دوگانگی برای او بوجود آمده ومنجر به
سوءاستفاده شده ومعمولا به اهداف خود می‌رسد. به همین دلیل بهتر است اگر
والدینی مجبور به سپردن کودک به والدین خود هستند آن‌ها را با اصول تربیتی
خود آشنا کرده و از آن‌ها بخواهند این اصول را رعایت کنند حتی اگر به این
اصول اعتقادی ندارند زیرا این اصول به نفع تربیت کودک است.هماهنگی در تربیت کودک مهمترین نکته‌ای است که باید نسبت به آن اهمیت داد و آگاه بود.

عوارض بلند مدت عدم هماهنگی اصول تربیتی والدین
این
استاد دانشگاه در خصوص عوارض عدم هماهنگی در شیوه تربیتی والدین با یکدیگر
گفت : اهمیت این امر به حدی است که گفته می‌شود ارائه یک الگوی تربیتی غلط
ولو یکسان آسیب تربیتی کمتری نسبت به اعمال اصول تربیتی صحیح لیکن غیر
هماهنگ والدین به کودک می‌زند. زیرا کودک زمانی که مشاهده کند انجام برخی
رفتارها از جانب او توسط یکی از والدین مورد شماتت قرار می‌گیرد و توسط
والد دیگر مورد تأیید قرار می‌گیرد دچار دوگانگی می‌شود.

قرار بر این
است که به کودک آموزش داده شود که رفتار غلط کدام است و رفتار درست چیست و
علت تربیت این است ولی زمانی که والدین خود در خصوص درست وغلط بودن رفتاری
هماهنگ نیستند طبیعی است که قادر به آموزش صحیح نیستند.کودک در این شرایط
دچار بهت می‌شود که بالاخره فلان رفتار من درست است یا خیر؟ در نتیجه این
دوگانگی منجر به استرس واضطراب در او می‌شود زیرا نمی‌داند با انجام رفتاری
خاص آیا مورد تنبیه قرار می‌گیرد یا تشویق می‌شود؛این مسأله تأثیر بدی بر
روحیه او بجای می‌گذارد وکودک از این اختلاف نظر والدین سوءاستفاده می‌کند و
فردی سوءاستفاده گر می‌شود.

مشکل دیگری که ایجاد می‌شود این است که
کودک بی بندوبار و حرف نشنو خواهد شد زیرا زمانی که شاهد این رفتار است که
پدر برای روش تربیتی مادر ارزشی قائل نمی‌شود و مادر هم به همین صورت عمل
می‌کند دیگر روش‌های تربیتی بر روی او موثر نخواهد بود ونتیجه ندارد ودر
نتیجه برای اطرافیان ارزشی قائل نخواهد بود واین مشکل به همین جا ختم
نخواهد شد واین کودک در مدرسه وبعدها در اجتماع فردی بی بندوبار ،لاقید وبی
مسئولیت بار خواهد آمد که هیچ اعتقادی به اصول اخلاقی نخواهد داشت.

تحقیر ،توهین کردن ومحدودیت درتربیت کودک تأثیر بسیار بدی می‌گذارد

 
تنبیه و تحقیر موثر نیست
در
مواردی والدین با یکدیگر تفاهم تربیتی دارند لیکن روش تربیتی که انتخاب
کرده‌اند نادرست است؛به طور نمونه یا پدر ومادری سخت گیر هستند که معتقد
هستند تنبیه روش تربیت موثری برای کودک است ؛تحقیر ،توهین کردن ومحدودیت
درتربیت کودک تأثیر بسیار بدی می‌گذارد و مطمئنا پاسخ مناسبی نخواهد داشت.

ممکن
است برخی از والدین گمان کنند ارائه رفتارهای تند وتنبیه کودک در پاره‌ای
از موارد شامل این حالت می‌شود لیکن لازم به ذکر است تمامی والدین مواردی
از تنبیه وتحقیر کودک را تجربه کرده .مسلما بعد از انجام این تنبیهات
پشیمان شده اند واین موارد شامل بحث نمی‌شود بلکه این اقدام زمانی اشتباه
است که از سوی والدین به عنوان اصول تربیتی پذیرفته شده باشد ومعتقد باشند
تربیت کودک تنها با تنبیه امکان پذیر است.

مواردی که از روی عصبانیت
وگهگاه اتفاق می‌افتد،خیلی نگران کننده نیست وبهتر است که والدین در این
شرایط از کودک به دلیل عصبانیت ناخواسته خود عذرخواهی کنند.

روش‌های تربیتی درستی وجود دارد که والدین به جای عصبانیت وتنبیه باید جایگزین کرده وبه کودک خود هم آموزش دهند تا در مواقع عصبانیت در پیش گیرند.

والدین سهل گیر کودکان بی بندوبار تربیت می‌کنند
دکتر
میراخورلی ضمن تاکید به این نکته که والدین سهل گیر همانند والدین سخت گیر
کودکان موفقی تربیت نخواهند کرد گفت: این والدین کودک را با سهل انگاری
رها می‌کنند وبه دلیل این‌که تحمل سماجت کودک را ندارند بلافاصله نیازهای
او را براورده می‌کنند.این کار باعث می‌شود کودک بی بندوبار بار آمده وگمان
می‌کند هرکاری دوست دارد می‌تواند انجام دهد وباید به همه نیازهایش به هر
قیمتی برسد. از جایی که کودک همیشه در محیط خانواده نیست ووارد اجتماع
می‌شود زمانی که به خواسته‌ها نرسد واطرافیان پاسخگوی او نباشند قطعا دچار
مشکل خواهد شد.

اختلافات زناشوئی بزرگترین ضربه تربیتی به کودک
وی
در خصوص ضربه اختلافات زناشوئی بر روان کودکان بیان داشت: اگر اختلافات
زناشوئی زوج به حدی است که مدام با هم درگیر بوده ودر حال مشاجره هستند به
طوری که روان شناس هم قادر به کمک به آن‌ها نباشند،جدایی بهترین گزینه است
زیرا نتیجه این اختلافات در کودک احساس حقارت،ناامنی،استرس ،عدم اعتماد به
نفس وبزهکاری را بوجود می‌آورد ووالدین باید تصمیم درستی را به نفع کودکان
بگیرند.

این امر بستگی به میزان اختلافات ونحوه برخورد والدین
دارد.در مواردی والدین با یکدیگر اختلاف دارند لیکن سعی می‌کنند کودک متوجه
این اختلافات نشود واز طرفی برخی از والدین توجهی به این امر نداشته و
دائما در مقابل کودک با هم مشاجره می‌کنند.

دکتر میرآخورلی افزود:
گاهی والدین تمایل به تربیت صحیح کودک دارند لیکن آگاهی و دانشی در این
خصوص ندارند ودنبال کسب آگاهی نیستند. این والدین با ارائه رفتار تربیتی که
خود گمان می‌کنند صحیح است تربیت کودک را مختل می‌کنند.

این درصورتی
است که در حال حاضر به دلیل حضور افراد در فضاهای اجتماعی وارائه
راهکارهای تربیتی کسب آگاهی بسیار سهل و آسان شده است و توصیه می‌شود
والدین هم در صورت عدم آگاهی از روشی تربیتی از اعمال آن بر کودکان خودداری
کنند و در این راه از متخصصان کمک گیرند.

راهکار تربیتی صحیح چیست؟
وی در انتها در خصوص راهکار صحیح تربیت کودکان
افزود:دردرجه اول بالا بردن آگاهی در زمینه تربیت کودک بسیار راهگشا است
اینکه والدین بدانند بسیاری از ویژگی‌های رفتاری در کودک اقتضای سن او
وطبیعی است ونیازی به ارائه روش تربیتی خاصی نیست بطور مثال در یک سنی کودک
لجبازی می‌کند ویا در سنین دیگری کودک می‌خواهد مستقل شود و دائما نه
می‌گوید.بنابراین طبیعی است که رفتارهایی از آن‌ها سر بزند و والدین نباید
برخورد خشن کنند.

بعد از آگاهی والدین باید شیوه فرزندپروری درستی
انتخاب کنند که بر قاطعیت استوار است یعنی والدین نه سخت گیر ونه سهل گیر
هستند بلکه قاطع هستند.انتخاب قوانینی که نه سخت باشند ونه آسان اصول
قاطعیت است واگر کودک از این قوانین سرپیچی کرد تنبیه خاصی که مطمئنا بدنی
نیست مشخص می‌شود واز قبل به کودک گفته می‌شود واگر قانون را زیرپا گذاشت
باید اجرا شود.

از طرفی برای کودک باید آزادی قائل شد وزیاد اورا
محدود نکرد واین روش تربیتی روشی است ما بین سخت گیری وسهل گیری اما به شکل
قاطع که باید به اندازه کافی نه زیاد ونه کم اعمال شود.ضمن اینکه در کنار
تمام اصول تربیتی که تعیین می‌شوند باید روابط عاطفی بسیاری حاکم باشد و
محیط خانه را مانند یک سربازخانه در نیاوریم وحتی بهتر است که در تعیین
قوانین با کودک هم فکری کنیم تا حس اعتماد را افزایش دهیم اگرچه این کار
آسانی نیست لیکن نیاز به تمرین وآگاهی دارد.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top