مراقبه چیست؟

نظر شما در باره مراقبه (meditation) یوگا-ذن، چیست؟

مدعیان این روش می گویند
تمرین مراقبه، ما را به سفر شگفت انگیز شکاف بین افکارمان می برد، در آنجا
فایده های بسیاری از قبیل زندگی سالم تر و سرشار از آرامش بدون اضطراب،
نگرانی و بدون خستگی وجود دارد و به ما این توانایی را می دهد تا به سطوح
مختلف ذهن و حالت هوشیاری دسترسی بیابیم.

با
بررسی مختصر درباره ی مراقبه و ذن و یوگا می توان این نتیجه را گرفت، اگرچه
اینها تا حدی می تواند مفید واقع شود ولی قابل اطمینان و خالی از خطا
نیستند، چون جهان هستی مجموعه ای به هم پیوسته است و قوانین حاکم بر نفس
انسان بیرون از قوانین حاکم بر جهان تکوین نیست پس قوانینی می تواند
اطمینان بخش باشد که از منبع آگاه به جهان تکوین و تشریع نشأت گرفته باشد
بنابراین دستوراتی که از سوی خداوند خالق تکوین توسط انبیای الاهی بدست بشر
رسیده قابل اعتماد است اما مکاتب مختلف مانند ذن بودایی و یوگا چون اولا؛
فاقد ساختار نظام مند اندیشه هستند و ثانیا؛ مبتنی بر آموزه های وحیانی
نیستند قابل اعتماد و اطمینان بخش نیستند.

پاسخ تفصیلی

(Meditation)
در لغت به معنی مراقبه است. روش مراقبه و یا تعمق باطنی و درون بینی را در
سال 1970 برنر معرفی کرده در این روش فرد به تفکر در مورد شخصیت خود می
پردازد و با این پرسش که من کیستم؟ مدت ها در گوشه ای می نشیند و درباره ی
خود و زندگی خود به فکر فرو می رود. اخیراً نویسندگان غربی با الهام از
مشرق زمین مراقبه را برای تمرین تمرکز و آرامش عمیق، برطرف کردن فشار روحی و
تمرکز انرژی مورد توجه قرار داده اند. در مراقبه سیر تفکر در درون انسان
همراه با یاد خدا انجام می پذیرد، زیرا یاد خدا به خود آگاهی روحی، منجر می
شود. یعنی مراقبه را همراهی فکر و ذکر می دانند که برای دستیابی به سطوح
عمیق تر هوشیاری و خودآگاهی روحی انجام می شود و معمولاً از طریق تکرار یک
کلمه ی خاص به وجود می آید. به زعم دکتر بنسون[1] مراقبه مبتی بر چهار عنصر اساسی یعنی: 1. محیط آرام، 2. تمرکز فکر بر یک موضوع شخصی، 3. ذهنیت انفعالی 4. حالت بدنی آرام، می باشد.

تفکر
عمیق، تحت عناوین خلسه ی عمیق، مدیتیشن و یا تعمق باطنی و درونی و غور در
باطن مورد توجه قرار گرفته است. خلسه ی عمیق به معنی منحصر کردن تمرکز حواس
به درون است. مراقبه فرایندی است که ما را قادر می سازد تا به سطوح مختلف
ذهن و حالت هوشیاری دسترسی پیدا کنیم. این حالت مانند کوک کردن یک ساز است
برای نواختن. این روش به فرد این امکان را می دهد که زمینه یا حالتی درونی
در خود خلق کند که در آن نه تنها طعم یک نیروی لذت بخش را می چشد، بلکه
وارد یک نوع معرفت شهودی می شود. هدف غایی تمام روش های مراقبه کسب هوشیاری
ناب می باشد.[2]
مدعیان این روش می گویند تمرین مراقبه، ما را به سفر شگفت انگیز شکاف بین
افکارمان می برد، در آنجا فایده های بسیاری از قبیل زندگی سالم تر و سرشار
از آرامش بدون اضطراب، نگرانی و بدون خستگی وجود دارد. اما همه ی اینها
فایده های حاشیه ای هستند و مهم ترین فایده برای مراقبه، ورود به شکاف بین
افکار است.[3]

برای
مراقبه روش های مختلفی ارائه شده، یکی از آن روش ها روش مراقبه «جاپا» است
که یک استاد بزرگ هندی آن را بیان کرده است. «جاپا» به معنی تکرار مداوم
نام خدا است. با این روش مراقبه می توان در شکاف بین افکار ماند، البته
برای مدتی.[4]
در آئین بودایی هم روش بنیادی بودا شدن مراقبه است که در مکتب ذن دو صورت
برای آن طرح شده است 1. مراقبه تتاگته که در آن ذهن آلوده نشده لازم است.
2. مراقبه به روش اساتید بودایی که نیازمند هیچ تلاش عقلانی در جهت دستیابی
به درک ناگهانی و بلافاصله ی بودا ذهن نیست. گرچه فرد در هر حالی می تواند
مراقبه داشته باشد، اما طریق معمول مراقبه در حال چهار زانو می باشد. اوج
مراقبه ممکن است تدریجی یا ناگهانی باشد و فرقه های مختلف در این مورد روش
های مختلف دارند تا قوه ی خیال را پرورش دهند مثل سؤالات عجیب و غریب یا
روش صاعقه که در آن از تنبیه و کتک زدن برای بیدار کردن استفاده می شود.[5]

اما
درباره ی ذن بودایی باید گفت شکل مهایانه ی بودایی که عمدتاً در ژاپن یافت
می شود در کشورهای غربی هم رو به رشد است. پیروان مکتب ذن بر این باورند
که وقتی از چیستی ذن می پرسی در حقیقت از نفس خود می پرسی، زیرا ذن به تو
می گوید که نفس تو چیست و بیان می کند که آن موجود غیر مادی و دست نایافتنی
است، از ویژگی های بارز ذن بیان عبارت های متناقض  است مثل،
نیست هست، هست نیست، من تو هستم و تو من هستی… آموزه ها و تعالیم ذن بر
کلمات االهی و متون مقدس استوار نیست، بلکه به شکل خاصی و بیرون از تعالیم
مقدس و از ذهن به ذهن است.[6]
و یوگا هم طریقی است باستانی برای شناخت و درک عمیق عملکرد جسم و ذهن که
در قرن اخیر به دلیل اثرات غیر قابل انکار آن بر سلامت جسم و روان از
استقبال جهانی برخوردار شده است. انجام تمرینات یوگا نیاز به امکانات و
وسایل خاصی ندارد. البته یوگا به عنوان یکی از مکاتب عرفانی رایج در هند هم
شمرده می شود که مبتنی بر آداب خویشتن داری و ورزش های بدنی است که دارای
زیر مجموعه های مختلفی می باشد. اهدافی که در یوگا دنبال می شود عبارت است
از داشتن اخلاق نیکو، آموختن قوانین اجتماعی و صلح و دوستی با دیگران و
پاکسازی ذهن و … . ذهن ما دائماً در ترافیک افکار گوناگون و تصمیم ها و
خواهش های شخصی به سر می برد، لذا برای اصلاح آن نیاز به مراقبه داریم.[7]

با
بررسی مختصر درباره ی مراقبه و ذن و یوگا می توان این نتیجه را گرفت،
اگرچه اینها تا حدی مفید واقع می شوند ولی قابل اطمینان و خالی از خطا
نیستند، چون جهان هستی مجموعه ای به هم پیوسته است و قوانین حاکم بر نفس
انسان بیرون از قوانین حاکم بر جهان تکوین نیست و قوانینی می تواند اطمینان
بخش باشد که از منبع آگاه به جهان تکوین و تشریع نشأت گرفته باشد.
بنابراین دستوراتی که از سوی خداوند خالق تکوین توسط انبیای الاهی بدست بشر
رسیده قابل اعتماد است لذا انسان وقتی منبع قابل اطمینان دینی را در
اختیاردارد باید برای تزکیه و تهذیب و انجام مراقبه و احساس آرامش درونی به
چیزهایی عمل کند که توسط معصوم (ع) آورده شده اسیت. در عرفان اسلامی
برترین ریاضت ها برای نفس و ایجاد حکومت الهی در کشور وجود که همان عمل و
توجه به حلال و حرام و اطاعت مطلقه از مکتب اهل بیت علیهم السلام است، بیان
شده است. چنان که حضرت علی (ع) که پدر عرفان اسلامی است، فرمودند: الشریعة
ریاضة النفس (یعنی دین داشتن و متدین بودن بالاترین ریاضت ها می باشد)[8]
بزرگان علم مانند ابن سینا نیز عبادت را ریاضت نفس معرفی می کند و می
گوید: به وسیله ی عبادت می توان قوای نفس را رام کرد تا در هنگام توجه به
حضرت حق مزاحمت ایجاد نکنند، بلکه همراهی نمایند.[9] و مراقبه شرعی این است که مراقب نفس باشیم و کشیک آن را بکشیم تا کرداری انجام دهد که سرمایه و توشه ای برای جهان آخرت باشد.[10]

علامه
حسن زاده ی آملی در این زمینه چنین می فرمایند: آنکه [هر کس] چند روزی از
هرزه خوری و هرزه کاری و از گزاف و یاوه سرای بلکه زیاده گویی و خلاصه از
مشتهیات و تعشقات حیوانی باز بدارد، می بیند که اقتضای تکوینی نفس این است
که از ریاضت، ضیا و صفا می یابد و آثار او را نور و بهایی است، پس اگر
ریاضت مطابق دستورالعمل انسان ساز اعنی منطق وحی (ان هذا القرآن یهدی للتی
هی اقوم)[11]بوده باشد، اقتضای تکوینی نفس به کمال غایی و نهایی خود نایل آید.


مراقبه چیست؟

در انگلیسی، واژهٔ مراقبه meditation به معنی بازتاب Reflection
است. در این زبان واژه ای معادل با دیانا Dhyana یا ذن Zen وجود ندارد.
پس ناچارم واژهٔ مدیتیشن را به کار ببریم. این نزدیک ترین معادل انگلیسی
دیانا است.ولی باید چند نکته را در نظر بگیریم:

زمانی که واژهٔ
مدیتیشن را به کار می بریم بلافاصله سؤال پیش می آید که روی چه؟ زیرا
در انگلیسی واژه مدیتیشن یعنی تفکر و تأمل روی چیزی
(MeditateUponSmothing) ولی واژه دیانا یا ذن یعنی خالی کردن ذهن از
هرگونه تفکر و تفکر روی چیزی وجود ندارد.

مدیتیشن وضعیت سکوت مطلق است: آسایش کاملی که در اثر نبودن افکار تولید می شود و حالت هوشیاری کامل.

تنها
در آن هوشیاری است که قادر خواهی بود حقیقت مطلق را ببینی. مراقبه روند
بسیار ساده ای است. تنها کافی است که کلید درستش را بدانی. در کتب
اپانیشاد به این کار مشاهده witnessing می گویند.

فقط روند ذهنی
خودت را مشاهده کن. هیچ کار دیگر انجام نده. نیاز به هیچ عمل دیگری نیست.
فقط مشاهده گر باش: افکار، خواسته ها، خاطرات، رویاها و صحنه های تخیلی ذهن
را که می گذرند نظاره کن.

راحت و خونسرد به تماشای این مناظر بنشین.

تماشا
کن و ببین: بدون قضاوت و بدون محکوم کردن: نگو این خوب است یا این بد
است. در روند ملاک های اخلاقی را به کار نگیر. در غیر این صورت هرگز قادر
نخواهی بود مراقبه کنی.

برای همین است که من مخالف این به اصطلاح
اخلاق گرائی هستم. زیرا که این ضد مراقبه است. فرد اخلاق گرا آنقدر از
ایده های اخلاقی و باید ـ نبایدها پر است که نمی تواند مشاهده کند. او
نمی تواند نظاره گر باشد.

او سریعاً نتیجه گیری می کند: این درست
است و آن غلط. و هر آنچه احساس کند که درست است، می خواهد به آن بچسبد و
هر آنچه احساس کند نادرست است می خواهد بیرونش کند.

ولی تنها یک چیز قطعی است: ذهن تماشاکننده نیست.

آن که از فعالیت های ذهن آگاه است قسمتی از ذهن نیست.

تماشاکننده از ذهن جدا است.

ناظر با ذهن متفاوت است.

آگاه شدن از این ناظر، یعنی یافتن جوهر وجود، درک مرکزیت هستی و ادراک مطلق و لایزال.

بدن دگرگون می شود: روزی تو در رحم مادر بودی، زمانی که کودک بودی، پس از آن مرد یا زن جوانی شدی، سپس پیری…

در آخر روزی خواهی مرد و وارد رحم هستی خواهی شد.

بدن
به دگرگونی ادامه می دهد: دگرگونی پیوسته. بامدادان خوشحال هستی، بعدازظهر
خشمگین هستی، عصر غمگین هستی. حالات، عواطف و احساسات نیز به دگرگونی
ادامه می دهند.

افکار پیوسته در تغییر هستند. چرخ در اطراف تو به چرخش ادامه می دهد.

دنیای پدیده ها یک گردباد است. هرگز ثابت نیست: حتی برای دو لحظهٔ متوالی.

ولی یک چیز همواره ثابت است و هیچ گاه تغییر نمی کند و آن، ناظر است.

یافتن آن ناظر یعنی یافتن خداوند.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top