متن کتاب ادبیات

«کلیله و دمنه» هم اثری مذهبی است/یادداشت غلامحسین عمرانی

غلامحسین عمرانی: در ایران چه در گذشته و چه دوران معاصر
نویسندگان به حقیقت دین و  مقوله ایمانی و احساسی آن نزدیک‌ شدند. نمی‌توان
گفت که همه آثار گذشتگان و متون کلاسیک ما مملو از ادبیات دینی است اما
این نگاه در سرنوشت مردم دخیل بوده و موضوعی جدای از سرنوشت مردم نبوده
است.
 
به طور مثال اثری مانند «کلیله و دمنه» که از زبان سانسکریت به عربی و
فارسی ترجمه شد و همه فکر می‌کنند شاید به هیچ وجه مذهبی نباشد و بیشتر از
زوایای حیوانات سخن گفته، مذهبی و دینی است، اما در عین حال ابوالمعالی
نصرالله منشی به نوعی مذهبی نیز هست. نویسنده کتاب «کلیله و دمنه» از منظر
ایمانی و نه عقیدتی و ایدئولوژیک نگاه نافذی به انسان دارد که از حقیقت و
اساس دین برمی‌خیزد و برخوردار است. در واقع از دیرباز کسب و کار مانع از
زدودن نگاه دینی نویسندگان ما نبوده است.
 
این ویژگی و خصیصه در کتاب‌هایی مانند «مرزبان‌نامه» وراوینی و «چهار
مقاله» نظامی عروضی و «انوار سهیلی» حسین کاشفی واعظ سبزواری نیز دیده
می‌شود. در واقع نگاه این نویسندگان به دین ترکیب و تلفیقی بین ایمان و
احساس است.
 
در ادبیات معاصر ما هم به این ضرورت و ایجاد می پردازند، اما در دوره
مشروطه و متأسفانه در دوره سلطنت، نویسندگان ما از این مقوله شفاف و زلال
دور ماندند. به همین دلیل در داستان‌های جمالزاده و هدایت که از پیشروترین
نویسندگان ایرانی‌اند این برخورداری را نمی‌بینیم اما وقتی به تدریج به دهه
40 می‌رسیم وقتی به آثار جلال آل‌احمد دقیق می‌شویم و می‌نگریم در
مجموعه‌های «زن زیادی»، «نون و قلم»، «خسی در میقات» و حتی «مدیر مدرسه»
می‌‌بینیم که نویسنده به رغم مطرح کردن وظایف اجتماعی‌اش وارد مقولات
ایمانی شده است.
 
این ادبیات در برخی جاها کمرنگ و در برخی جاهای دیگر پر رنگ‌تر است. در دهه
60 این نوع ادبیات پررنگ‌تر می‌شود و تا جایی که مطالعه کرده‌ام معتقدم با
گذر زمان این نگاه در ادبیات ما بیشتر می‌شود. انقلاب اسلامی باعث می‌شود
نویسندگان ما مانند داستایوسکی و تولستوی به مطرح کردن مضامین دینی
نزدیک‌تر می‌شوند.
 
این ویژگی حتی در دوره کسانی که وارد پژوهش‌های داستانی نیز می‌شوند ظهور و
بروز پیدا می‌کند. نتیجه این موضوع به آنجا می‌رسد که نویسندگان ما به
عینیت و از سابژکتیو به اوبژکتیو می‌رسند. به لحاظ تاریخی هم یک مکانیسم
تاریخی باعث می‌شود که این حرکت انجام شود.
 
در فرهنگ ایرانی اسلامی از ابتدای قرن چهار هجری که مقدمه شاهنامه
ابومنصوری به قلم عبدالرزاق اصفهانی را داریم این ایمان و احساس دینی را
می‌بینیم. اما همان‌طور که گفتم در عصر مشروطه کمرنگ می‌شود و پس از انقلاب
دوباره نضج می‌گیرد.


شعرهای بزرگسال ملکی حاصل نگاهی ساده به مضامینی ساده

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ملکی در این مجموعه
شعر با بهره بردن از ساختار فضاهای ساده شعری برای نوجوانان توانسته است
مجموعه شعری برای بزرگسالان منتشر کند. گرچه ظاهر کتاب این ظن را در ذهن
خواننده ایجاد می‌کند که این شعرها برای نوجوانان نوشته شده اما مخاطب
بزرگسال نیز همان‌طور که گفته شد می‌تواند شعرهای ساده او را بخواند.
 
سرودن این شعرها به همان اندازه که فهم و درکش ساده است، ساده به نظر
نمی‌رسد. «روزهای بادبادک» حاصل نگریستن شاعر به اشیاء و امور پیرامون که
نتیجه‌اش نهایتاً به دست دادن تصویرهایی شاعرانه با مضامینی سهل و به دور
از پیچیدگی است.
 
در یکی از شعرهای این مجموعه با عنوان «ناگهان چه‌قدر زود…» می‌خوانیم:
«وقتی گرگ و میش صبح
لقمه‌ای هوای تازه می‌خورد
به کوچه می‌زند
پدر
او تمام روز را
کار می‌کند
کار و کار و کار و کار
چون به او امان نمی‌دهد
روزگار
شب که می‌رسد به خانه
خسته و گرسنه است
باز هم ولی
پای سفره زود، از غذا
دست می‌کشد
زود
سیر می‌شود
دارد او چه‌قدر زود
پیر می‌شود»
 
مجموعه شعر «روزهای بادبادک» در هفت بخش با نام‌های «تازه‌ها»، «مترسک عاشق
بود»، «بیا بگیر سیب را»، «در پیاده‌رو»، «از هوای صبح»، «کوچه دریچه‌ها» و
«پشت یک لبخند» سروده شده است.
 
این مجموعه در شمارگان هزار و 100 نسخه به قیمت هشت هزار تومان به تازگی و
در تابستان امسال (1394) از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top