شناخت اخلاق دانش آموزان

شناخت اخلاق دانش آموزان

معلمان هرسال تحصیلی با عده‌ای دانش آموز آشنا می‌شوند که هر کدام
ویژگی‌های اخلاقی خاصی دارند. دانش آموزان را از نظر اخلاقی، می‌توان به
گروه‌های: حساس، خوش خلق، بدخلق، آرام، پر جنب و جوش، حسود، مغرور و …
تقسیم کرد. معلمی یکی از مشکل‌ترین مشاغل است و دلیل این ادعا همین
تفاوت‌های اخلاقی و فردی شاگردان می‌باشد. یک معلم باید حداقل 30 دانش آموز
که هر کدام دیدگاه متفاوتی دارند را یکسان نموده و تدریس نماید.

شناخت اخلاق دانش آموزان

اختلاف
در اکثر بچه‌ها آشکار است، همان گونه که اختلاف فردی و تفاوت دیدگاه در یک
جفت دوقلوی همسان که از لحاظ ویژگی‌های وراثتی و محیط زندگی نسبتاً یکسان
هستند نیز وجود دارد؛ چه رسد به دانش آموزانی که از خانواده‌های متفاوت و
سطوح اجتماعی ناهمگون در یک کلاس جمع شده باشند. البته معلمان عزیز به
مسئولیت عظیم خویش واقف هستند و می‌دانند که وظیفه‌شان تنها آموزش محتویات
کتاب درسی نیست؛ چون تربیت یک فعالیت اجتماعی می‌باشد و صورتی برای حیات
جامعه است که تاریخ، درجه رشد، تحول و امید‌های آینده هر جامعه‌ای را نشان
می‌دهد. میزان تلاش، همت و فعالیت‌های افراد جامعه در آینده بستگی به
عملکرد معلمان، در رابطه با تربیت صحیح شاگردان دارد. بنابراین، شناخت
اخلاق هر دانش آموز بر معلم تاکید می‌شود تا با نگاه نکته بین خود در تقویت
محاسن اخلاقی و ترک معایب آن بکوشد.

 

معنی اخلاق
شناخت اخلاق دانش آموزان

کلمه
اخلاق، جمع خُلق به معنای صفت درونی و نفسانی است. هر کس در طول شبانه روز
کارهایی انجام می‌دهد؛ گاه کار خوب و شایسته، گاه بد و ناشایست. در اثر
تکرار این کارها و اعمال ظاهری،در
درون انسان حالات و صفاتی به وجود می‌آید؛ این حالات و صفات را اخلاق
می‌گویند. برای آنکه انسان بتواند خود را تربیت کند و رشد دهد، باید از
خوبی‌ها و بدی‌ها آگاه شود.

 

بدی‌ها را از
خود دور سازد و خوبی‌ها را در خود به وجود آورد. معلمان الگوی بی چون و
چرای بچه‌ها در عادات اخلاقی هستند؛ و باید پیش از هر عملی آگاهی لازم
درباره اخلاق هر دانش آموز به دست آورند تا در تربیتی صحیح، آنان را یاری
کنند. آشنا شدن معلم با خصوصیات اخلاقی دانش آموزان، معمولاً در هفته اول
سال تحصیلی برای مقاطع ابتدایی (که معلم دروس مختلف فقط یک نفر است) و برای
دیگر مقاطع تحصیلی طی دو یا 3 هفته اول حاصل می‌گردد. آموزگار با شناخت علم اخلاق می‌تواند بیشترین تأثیر را بر شاگرد خود داشته باشد. علم اخلاق، علمی است که انسان را در شناخت صفات درونی خود و دیگران یاری می‌رساند. علم اخلاق، دو نکته را به هرکس می‌آموزد:

  1. تعریف و توضیح صفات خوب و بد اخلاقی.
  2. آموزش روش از بین بردن صفات بد و به وجود آوردن صفات خوب.

نقش معلم

معلم باید درك و فهم عمیقی از مسائل اخلاقی داشته باشد و با رفتار عملی خود برای درونی ساختن ارزش‌ها در دانش‌آموزان بكوشد. معلم
با دیدن برخورد دانش آموزان باید به منزله مسئول، تسهیل‌كننده و مربی
انجام وظیفه كند تا كارشناس امور اخلاقی و فرصت‌هایی را در اختیار آنان
قرار دهد تا درباره‌ی اعمال خویش فكر كنند.
او باید
برنامه‌هایی برای بهبود روابط بین فردی مانند مهارت‌های كلامی و غیركلامی،
مهارت گوش‌دادن، آموزش جرئت ورزی، اعتماد به نفس و پرورش حس احترام و
قدرشناسی را در شاگردان تنظیم کند.

 

آموزگار باید برای
عملی كردن آموخته‌های اخلاقی مثبت شاگردان برنامه‌ریزی كند و زمینه‌ی مناسب
را جهت تشویق رفتارهای عادلانه بچه‌ها در کلاس یا خارج از كلاس فراهم
سازد. او باید از عكس‌ها، داستان‌ها، اشعار و زندگی‌نامه‌ها استفاده و
دانش‌آموزان را به تفكر درباره مسائل اخلاقی تشویق كند. او باید ضمن
بحث‌های كلاسی، آگاهی شاگردان را درباره پیامدهای اعمال اخلاقی و غیراخلاقی
افزایش دهد. هدایت بحث‌هایی راجع به یك كتاب و درگیر ساختن شاگردان در
پیام اخلاقی آن از طریق این كه بپرسد: الف) به نظرتان شخصیت اصلی داستان چه
اخلاقی داشت؟ ب) نویسنده قصد داشت به خواننده چه نکته تربیتی را بگوید؟
بسیار موثر است.

شناخت اخلاق دانش آموزان

مربی
می‌تواند در آموزش درس علوم نیز هر جا که مناسب باشد نكات اخلاقی موضوع را
بیان کند تا بچه‌ها بدانند اخلاق فقط مربوط به علوم انسانی نیست. همچنین
شاگردان در كلاس ریاضی، متوجه عاداتی مانند شجاعت، سخت‌كوشی و… می‌شوند.

 

آری،
شناخت و تربیت اخلاق بخشی اجتناب ناپذیر از فرآیند آموزش است. وقتی معلمان
درباره اخلاق هر کدام از دانش آموزان بیشتر بدانند، توانایی بیشتری نیز
برای گرفتن تصمیمات آموزشی خوب در زمینه مسائل اخلاقی خواهند داشت.

 

بنابراین، معلمان بدانند:

  • از مسائل اخلاقی پرهیز نکنید:
    بچه‌ها را تشویق نمایید تا درباره مسائل اخلاقی که در مدرسه و اماکن دیگر
    در زندگی‌شان رخ داده است بحث کنند. در این گونه بحث‌ها با طرح سوال به
    آنان کمک کنید تا تضادهای اخلاقی موجود را کشف نمایند.
  • بر استدلال اخلاقی تأکید کنید:
    وقتی از معضلات اخلاقی بحث می‌شود ممکن است دانش آموزان محور بحث جلسه را
    به بحث‌های غیراخلاقی تغییر دهند؛ وقتی آن‌ها از مسیر خارج می‌شوند شاگردان
    را سمت جنبه‌های اخلاقی مسئله راهنمایی کنید. همچنینعقاید بچه‌ها را با طرح «سوالات چرا» که باعث فکر کردن آنان درباره استدلال‌های خویش و توضیح بیشتر می‌شود دنبال کنید.
  • کنش متقابل دانش آموز- دانش آموز را برانگیزید: شاگردان را تشویق نمایید که با یکدیگر و نه با شما کنش متقابل داشته باشند.
  • مرجع نباشید:
    پس از اینکه بحث را به راه انداختید سعی کنید خارج از بحث باشید و فقط تلاش
    نمایید کودکان را درباره موضوع‌های اخلاقی متمرکز نگهدارید؛ آنان را
    وادارید که دلایل آرای خویش را عرضه کنند.
  • سطح رشد اخلاقی دانش آموزان را در نظر بگیرید: با درک سطح استدلال اخلاقی بچه‌ها و طرح پرسش بهتر می‌توانید شاگردان را به سمت سطوح پیچیده‌تر استدلال اخلاقی رهنمود سازید.
  • فضای حمایت کننده به وجود آورید:
    هرگاه مسائل اخلاقی در یک گروه مورد بحث قرارمی گیرد اختلاف رخ می‌دهد.
    بچه‌ها ممکن است درباره افکار قبلی خود شک کنند و به راحتی آن‌ها را کنار
    بگذارند؛ چنین جدال ذهنی برای تربیت اخلاقی مهم است ولی باید در فضایی
    آکنده از همکاری و اعتماد پدید آید. به آن‌ها کمک کنید تا دریابند که شک
    کردن درباره استدلال فردی دیگران مساوی با شک کردن درباره ارزش‌های شخصی او
    نیست.



عنوان مقاله: بررسي رابطه دانش دانش فراشناخت اخلاقي (فرا اخلاق) با استدلال و رفتار اخلاقي

چکیده: 

پژوهش
حاضر با هدف بررسي رابطه ميان دانش فرا شناخت اخلاقي با استدلال و رفتار
اخلاقي در ميان دانش آموزان سال سوم راهنمايي انجام شد. جامعه آماري پژوهش،
140 دانش آموز پايه سوم مدارس راهنمايي شهر تهران هستند که به روش تصادفي
انتخاب شدند. نتايج آشکار ساخت که ميان فرا شناخت اخلاقي و استدلال و رفتار
اخلاقي و ميان استدلال اخلاقي و رفتار اخلاقي رابطه اي معنادار وجود دارد.
همچنين نتايج تحليل رگرسيون گام به گام نشان داد که از ميان طبقات فرا
اخلاق، طبقه شخص بهترين پيش بيني کننده استدلال و رفتار اخلاقي دانش آموزان
است.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top