سندرم افسردگی بعد از تعطیلات چیست؟

سندرم افسردگی تعطیلات چیست

سندرم افسردگی تعطیلات چیستگاهی رفتارها نشان می‌دهد فرد
فشارهای عصبی زیادی را در این ایام تحمل می‌کند و به نوعی می‌خواهد خود را
با این رفتار نشان دهد، اما هم از درون آسیب می‌بیند و هم از بیرون، زیرا
به عوارضی مانند سردرد، ‌تشنگی بیش از حد، زیاده‌خوری و بی‌خوابی دچار
می‌شود.

 
شما هم این حس را تجربه کرده‌اید؟
عصر جمعه‌ای بوده که شما را تا حد از خودبی‌خود شدن ببرد؟ سردرد بی‌دلیل و
یکباره را در روزهای تعطیل تجربه کرده‌اید؟ روزهای عید برایتان حال و
هوای خوبی دارند یا نه نگران عصرهای این روزهای تعطیل هستید؟ اگر این‌طور
است، باید بدانید حال و احوالتان خیلی عجیب و غریب نیست، چون مردمان
بسیاری در سراسر دنیا احساس شما را دارند و امروزه این حالت را با نام
«سندرم افسردگی تعطیلات» می‌شناسند. اگر دچار این حالت هستید یا کسی را
می‌شناسید که در پیچ و خم این حالت‌ها، حال شما را هم در روزهای تعطیل
می‌گیرد، این مطلب را بخوانید تا درباره این سندروم، دلایل ایجاد آن و
راه‌های درمان آن بیشتر بدانید.



علل افسردگی تعطیلات
استرس،
خستگی، توقعات بی‌جا و غیرواقعی، پولکی بودن بیش از حد، دلهره‌های
اقتصادی، تصورات و انتظارات غیرواقعی از خودمان و شرایط، قبول مسوولیت‌های
بسیار زیاد و خارج از توان، دور بودن از خانواده و دوستان و… از علل
افسردگی تعطیلات هستند.


نشانه‌های افسردگی تعطیلات
تعادل برقرار کردن و نظم دادن به
برنامه خریدهای آخر سال یا تعطیلات پیش‌رو، برنامه‌ریزی برای مهمانی‌ها،
‌عمل کردن به دستورات خانوادگی، مهمان‌داری و… می‌توانند نشانه چه باشند؟
اینکه شما یک تنه همه کارها را انجام می‌دهید؟ نشانه اینکه مودب و اجتماعی
هستید؟ نشانه یک مادر یا پدر پر مشغله؟ نه، گاهی این رفتارها نشان می‌دهد
فرد فشارهای عصبی زیادی را در این ایام تحمل می‌کند و به نوعی می‌خواهد
خود را با این رفتار نشان دهد، اما هم از درون آسیب می‌بیند و هم از
بیرون، زیرا به عوارضی مانند سردرد، ‌تشنگی بیش از حد، زیاده‌خوری و
بی‌خوابی دچار می‌شود.



البته برخی هم این علایم را در همان
زمان تعطیلات نشان نمی‌دهند و بعد از تعطیلات چنین حالت‌هایی را تجربه
می‌کنند. اگر احساس نارضایتی و خستگی از این همه کار را هم به آنها اضافه
کنیم، دیگر اوضاع تقریبا وخیم می‌شود. شدت این افسردگی و
غم در افراد تفاوت دارد؛ برخی چند ساعتی این حس را تجربه می‌کنند و برخی
دیگر چند روز این حس را دارند، ولی بعضی‌ها خیلی بیشتر از اینها از این
وضعیت رنج می‌برند. آنها دچار افسردگی‌های جدی‌تری هستند، مثل افسردگی
فصلی و اختلال‌های عاطفی. این افراد به غیر از حالت‌های بد روحی دچار
علایم جسمی زیر هم می‌شوند:

سردردهای طولانی‌مدت را تجربه
می‌کنند، با اینکه کار زیادی انجام نداده‌اند خستگی شدیدی دارند، با هر
بهانه‌ای و به مدت طولانی گریه می‌کنند، تغییر حالت‌های شدید روحی پیدا
می‌کنند و در فاصله کمی شاد هستند و یکباره غمگین می‌شوند، ‌زودرنج
می‌شوند، ‌نمی‌توانند تمرکز کنند، بدن درد دارند، بی‌میلی جنسی پیدا
می‌کنند، بی‌خواب می‌شوند، فعالیت بدنی‌شان پایین می‌آید، اشتهای زیادی
پیدا می‌کنند و همین باعث بالا رفتن شدید وزنشان می‌شود.



درمان افسردگی تعطیلات
تمام افسردگی‌های فصلی و تعطیلاتی که درباره‌شان حرف زدیم، می‌توانند بهبود پیدا کنند اما چگونه؟


1- یکی از روش‌های موثر، توجه کردن به این افراد و حمایت از آنها در این محدوده زمانی است.


2- پیداکردن راهی برای کاهش
استرس‌های تعطیلات، مثل بر عهده گرفتن قسمتی از کارها، لغو برنامه بعضی
مهمانی‌ها و حتی صرف‌نظر کردن از بعضی مسافرت‌های کوتاه یا بلندمدتی که با
خود استرس به همراه می‌آورند.



3- برنامه‌ریزی برای حل مشکلات مالی تا حد ممکن


4- افزایش زمان استراحت و ورزش و بازپروری درونی


5- مراجعه به مشاور یا شرکت در
گروه‌های همیاری که برای همین موارد تشکیل شده‌اند. از یاد نبرید بیان این
حالت و صحبت کردن درباره آن تا حد زیادی می‌تواند کمک‌کننده باشد. همچنین
این گروه‌ها در مواقع حساس می‌توانند شما را حمایت معنوی کنند.



6- علاوه بر اینها، یک مرحله مهم در
پیشگیری از بروز نشانه‌های اختلال خلقی فصلی، قرار گرفتن در معرض نور
است، مخصوصا نورهای فلورسنت که
افسردگی
را تا حد قابل‌توجهی بهبود بخشند. اگر هم قصد سفر را دارید، حتما شهرهای
آفتابی را در این ایام انتخاب کنید نه جاهای ابری و گرفته را.


پیشگیری از افسردگی تعطیلات

1- انتظارات واقع‌بینانه از تعطیلات داشته باشید و برای خودتان اهداف واقع‌بینانه تنظیم کنید.


2- بیش از توانتان مسوولیت قبول نکنید و حتی توصیه می‌شود در این مدت، مسوولیت‌های کمتری قبول کنید.


3- برنامه‌هایی که دارید روی کاغذ بیاورید و زمان‌بندی کنید تا دچار استرس نشوید.


4- در مورد آنچه می‌توانید یا نمی‌توانید انجام دهید، واقع‌بین باشید.


5- تلاش کنید در زمان حال زندگی کنید و از اکنون لذت ببرید.


6- با خوش‌بینی به فردا نگاه کنید.


7- اگر تنها هستید، سعی کنید داوطلبانه بخشی از وقت خود را برای کمک به دیگران اختصاص دهید.


8- آرام بگیرید و مدتی بدون هیاهو به قطره‌های باران، منظره کوه یا خیابان و کوچه‌ نگاه کنید.


9- از افرادی که به شما استرس وارد می‌کنند، تا حد امکان دوری کنید.


10- از پیدا کردن دوستان جدید نترسید.


11- زمانی را به خودتان اختصاص دهید.


12- بیش از حد و بودجه‌تان در تعطیلات خرج نکنید، زیرا این کار احتمال ابتلای شما را به افسردگی تعطیلات بیشتر می‌کند.


نوروز بد است یا حال ما؟

«اصلا از تعطیلات نوروز خوشم نمی‌آید. هر سال وقتی به روزهای آخر سال نزدیک می‌شویم دچار استرس و نوعی حس منفی می‌شوم…»


تصویر نوروز بد است یا حال ما؟

فصل بهار و آغاز سال نو با همه
زیبایی و درخشش، برای برخی افراد حس خوشایندی به همراه ندارد؛ البته هر
رویدادی در زندگی برای هر کسی می‌تواند معنایی متفاوت داشته باشد، بویژه
رویدادی تکرار شونده که خبر از گذشت یک‌سال دیگر از عمرمان با تمام
موفقیت‌ها و ناکامی‌هایش و تکرار و ادامه آنها در سال جدید می‌دهد.

پس این که افرادی از عید نوروز بدشان می‌آید،
زیاد هم عجیب نیست، زیرا برای آنها احتمالا معنای دیگری در تغییر و تحول
نهفته است. گاهی نیز آغاز سال جدید برای برخی افراد به معنای کاسته شدن از
فرصتی است که فرد برای زندگی کردن دارد که در این صورت، نوروز یادآور زندگی
و نو شدن نخواهد بود.

استرس، خستگی، متوقع بودن و انتظارات بالای
فرد، مشکلات اقتصادی و مالی و دور بودن از دوستان و آشنایان و در مورد
افراد شاغل، دور بودن از همکاران نیز می‌تواند عاملی برای ایجاد حس منفی
نسبت به نوروز و آغاز سال نو باشد.

بوی افسردگی

ولی آیا داشتن حس منفی نسبت به جشن نو شدن سال و آغاز بهار از نظر روانپزشکی و روان‌شناسی طبیعی تلقی می‌شود؟

دکتر مهرنوش دارینی، روان‌شناس و مدرس
دانشگاه در گفت‌و‌گو با جام‌جم در پاسخ اظهار کرد: از لحاظ روان‌شناسی
افرادی که افسرده یا درگیر خطاهای شناختی هستند نسبت به سال نو حس منفی
دارند و ورود به سال جدید برای آنها مفهوم نو شدن یا شروع دوباره را ندارد؛
البته افرادی که میزان ناامیدی آنها بالاست و روزهای آرام کمی را تجربه
می‌کنند، بیشتر درگیر این ذهنیت می‌شوند. اصولا وقتی شخصی مضطرب، دل‌نگران و
دچار افسردگی است، علائم خلق پایین و ناراحتی را از خود نشان می‌دهد و
توانایی تدوین فعالیت‌های لذت‌بخش را برای خود ندارد.

از سوی دیگر، دکتر امیرحسین جلالی، روانپزشک
بر این باور است که طبعا نمی‌توان کسی را به صرف نداشتن حس خوب به نو شدن
سال و آغاز بهار، غیرطبیعی قلمداد کرد یا این حس را نابهنجار دانست، اما به
طور کلی لذت نبردن از زندگی و نشانه‌های لذت‌بخشی چون نو شدن سال را
می‌توان نشانه‌ای از افسردگی یا افسرده‌خویی قلمداد کرد، زیرا فرد افسرده و
مضطرب چندان نمی‌تواند از زیبایی‌های زندگی لذت ببرد.

مشکلاتی که شب عید را به کامت تلخ می‌کند

ذهنت درگیر مشکلاتی است که با گذشت یک‌سال
نه‌تنها حل نشده باقی مانده که با مضاعف شدن بار اقتصادی و هزینه‌های شب
عید، بار زندگی را بر دوشت سنگین‌تر کرده است تا جایی که آرزو می‌کنی،
ای‌کاش نوروز با تعطیلاتش هرگز از راه نمی‌رسید.

جلالی در تحلیل و ریشه‌یابی عوامل بیرونی
موثر در بروز حس‌های منفی نسبت به نوروز می‌گوید: اگر در محیط بیرونی،
عوامل کافی برای شادمانی و حس رهایی موجود نباشد، این موضوع باعث ناخرسندی
می‌شود. به عنوان مثال، اگر ابزارهای عینی مانند پول در اختیار فرد نباشد،
نمی‌تواند از این فرصت سالانه برای نو شدن، بهره ببرد و حس ناکامی در او
ایجاد می‌شود، اما سهم عوامل درونی را نیز نباید در ایجاد ذهنیت‌های مخدوش و
منفی نادیده گرفت. بی‌شک، فرد اگر درون آرامی داشته باشد حتی اگر در فقر و
محرومیت باشد، می‌تواند حس شادکامی داشته باشد.

دکتر دارینی نیز در این باره می‌افزاید:
نگرش‌های منفی و خطاهای شناختی فرد در مورد تعطیلات نوروز، استرس‌هایی که
ناشی از حضور در جمع فامیل به او وارد می‌شود و نیز انتظارات غیرمنطقی و
بالای فرد جزو عوامل درونی‌ای است که در ایجاد ذهنیت منفی نسبت به نوروز
موثر است؛ البته نمی‌توان منکر شد که مسائل و مشکلات مالی نیز جزو عوامل
اثرگذار منفی محسوب می‌شود. گذراندن اوقات تفریحی در طول تعطیلات نوروز و
دید و بازدیدها و هزینه‌هایی که به صورت مرسوم در خانواده‌ها اتفاق
می‌افتد، می‌تواند عاملی باشد برای ایجاد دلهره در دل فردی که امرار معاش
خانواده به عهده اوست. همچنین مقایسه شرایط اقتصادی و نحوه وقت‌گذرانی نسبت
به دوستان و اقوام نیز می‌تواند عاملی برای ایجاد حس منفی باشد.

گریزان بودن از دید و بازدید عید

خیلی از نوجوان‌ها از دیدوبازدید عید و این
که همراه با پدر و مادرشان درگیر چنین مراسمی شوند گریزانند که به اعتقاد
دکتر دارینی، این بی‌علاقگی، دلایل خاص خود را دارد‌، زیرا نوجوانان معمولا
علاقه‌مند به بودن با هم‌سن و سال‌ها و دوستانشان هستند‌. به همین دلیل
دیده می‌شود که بشدت منتظرند که تعطیلات نوروز تمام شود تا پیش دوستانشان
باشند و حتی معمولا از حضور در دیدوبازدیدها استقبال نمی‌کنند و برایشان
جذابیت ندارد؛ البته در مورد بزرگسالان نیز برخی از مسائل و فشارهای
اقتصادی نیز به نوبه خود عاملی برای فرار از دید و بازدید است که عملا
مربوط به سبک زندگی می‌شود. به بیان دیگر، افرادی که سبک زندگی دشواری
دارند و بسیار درگیر برگزاری مراسم‌ نوروزی به صورت ویژه هستند نیز ممکن
است از دید و بازدید‌ها خسته باشند.

دارینی در این رابطه هم تاکید می‌کند: چنانچه
فعالیت تفریحی برای کودکان و نوجوانان فراهم نباشد، آنها گرایشی به حضور
در این مراسم‌ نخواهند داشت. توجه داشته باشید که امروزه نوجوانان و حتی
بزرگسالان بیشتر تمایل دارند که خود را در فضاهای مجازی و اینترنت سرگرم
کنند و به همین دلیل از حضور در رفت و آمدهای عیدانه طفره می‌روند.

نوروز زیر سایه خاطرات تلخ گذشته

برخی افراد نیز تحت تاثیر اتفاقات یا حوادث
تلخ گذشته که در زمانی حول و حوش نوروز اتفاق افتاده است، از این مقطع سال
بشدت بدشان می‌آید.

البته دکتر دارینی معتقد است افرادی که از
لحاظ نگرشی، افکارشان مدام حول محور گذشته می‌چرخد، معمولا نکات و اتفاقات
منفی را که در گذشته یا به عنوان مثال نوروزهای قبلی برایشان افتاده، مرور
می‌کنند و عملا با مرور مکرر این خاطرات به ذهن خود فرمان می‌دهند که به
تعطیلات نوروز علاقه‌مند نیستند.

تکرار جملاتی از قبیل: «هر سال عید مشکل
داشتیم و باز هم خواهیم داشت» نشان می‌دهد فرد نگرش مثبت نسبت به نوروز و
تعطیلات ندارد؛ البته فراوانی اتفاقات منفی که در تعطیلات نوروز برای فردی
اتفاق افتاده نیز حائز اهمیت است، اما آنچه لازم است به آن توجه شود، میزان
اهمیت و نوع برداشت فرد از اتفاقاتی است که باعث می‌شود حال خوشی را برای
تعطیلات نوروز نداشته باشد.

جلالی نیز بر این باور است که پاسخ افراد به
حوادث ناخوشایند متفاوت و وابسته به شخصیت و تجربه‌های قبلی آنان است، اما
اثر‌پذیری از خاطرات تلخ گذشته در بی‌علاقگی نسبت به نوروز می‌تواند موثر
باشد.

از سکون شهر بیزارم

بسیاری از مردم، بویژه پایتخت‌نشینان با
مشاهده سکون و خلوتی شهری که به هیاهو و ترافیک سرسام‌آورش خو گرفته‌اند در
تعطیلات نوروز دچار حس تلخی می‌شوند و البته در مقابل، برخی نیز سکون و
آرامش شهر را در در ابتدای سال نو بسیار دوست دارند و از آن بهره می‌برند.

به گفته دارینی، افرادی که به تحرک و حضور در
جمع علاقه دارند و در طول سال غالبا آزاری از بودن در همهمه نداشته‌اند،
معمولا به سوی فقدان تحرک یا سکون شهر گرایش ندارند و عنوان می‌کنند که
بی‌صبرانه منتظرند تا هر چه زودتر تعطیلات تمام شود. برخی از افراد نیز در
بی‌تحرکی شهر احساس طبیعی نبودن را دارند و تصور می‌کنند که اوضاع تحت
کنترل همیشگی آنها نیست. همچنین شخصیت‌هایی که بسیار درگیر نظم و انجام
کارها در زمان خاص به صورت افراطی هستند، از تعطیل بودن شهر بیزار می‌شوند.

جلالی نیز با تاکید بر این که انسان موجودی
اجتماعی است و به تکاپو و ارتباط نیاز دارد، در این باره می‌گوید: اما این
مساله لزوما به این معنا نیست که ما به سکون و تنهایی نیاز نداریم. یعنی
گریز از تنهایی نیز به نوبه خود می‌تواند نشانه‌ای بیمارگون باشد.

عید آمد و ما خانه نشینیم

بسیاری از مردم، شرایط اقتصادی و امکان رفتن
به سفر را در ایام تعطیلات نوروز ندارند و مجبورند بدون برنامه خاصی در
خانه و شهر خود بمانند و این مساله، بویژه به دلیل ابراز نارضایتی اعضای
خانواده و فشار روانی ناشی از آن به بروز حس منفی نسبت به تعطیلات منجر
می‌شود.

البته دارینی بر این باور است که باید حتما
به افراد آموزش داد که حتی اگر امکان سفر ندارند، برنامه‌هایی را برای خود و
اعضای خانواده طراحی کنند که بتوانند با حداقل هزینه روزهای شاد و بانشاطی
را سپری کنند. باید انتظارات افراد واقع‌بینانه و مطابق با الگوی اقتصادی
خانواده باشد تا از نداشتن تفریحات پرهزینه احساس ناراحتی نکنند.

فراموش نکنید که نداشتن برنامه‌ریزی و برخوردار نبودن از
خلاقیت در ایجاد تفریح،‌ تغذیه و ساعات خواب نامنظم به ایجاد حس منفی نسبت
به تعطیلات نوروز دامن می‌زند. بی‌شک، داشتن برنامه‌های ورزشی در تعطیلات
بشدت می‌تواند به تغییر روحیه افراد کمک کند


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top