دلنوشته های زیباهای شاعران جوان

طریق محبت

ای آرزوی من، زکجا باز جویمت

تا همچو نی نوازم و چون گل ببویمت

تا بنگری چه می کشم از دوری ات دمی

بگذار پا به دیده ی من تا بگویمت

در خون خویش غوطه ورم تا به کوی تو

تا چون قلم طریق محبت بپویمت

گفتی که منتهای امید تو چیست؟ آه

ای منتهای آرزوی من، چه گویمت؟

از هرچه هست در همه عالم تو را گزید

خاطر، اگر که از همه عالم بجویمت

در چشم من یکی ز ره مردمی در آی

تا گرد ره به اشک ز دامن بشویمت

مهرداد اوستا

 



به ياد شهدا

خوش به حال اون دلايي كه به جز خدا نديدند
از دل ابرا گذشتند و به كوي او رسيدند
ياد مردان دليري كه ميون آتش و خون
عاشقونه جون بدادند بسوي حق دويدند
ياد اون پرستوهايي كه ز اين سراي فاني
عارفانه پر كشيدند و بهشت حق خريدند
ياد اون ستاره هايي كه ميون ظلمت شب
بر فراز آسمونها ظلمت شب رو دريدند
ياد خرازي و همت اسوه هاي رزم و غيرت
سر بداراني كه هر يك صد حماسه آفريدند
ياد سنگراي خاكي غربت شباي برفي
شير مرداني كه هر شب تا سحر ستاره چيدند
در كف خشك بيابون پيكراي غرق در خون
با نداي يا ابالفضل ز سراي غم رهيدند
مرحبا به مادراني كه به عشق ميهن و دين
غنچه هاي باغ [/font][/size]خود را سوي جبهه ها كشيدند


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top