دلنوشته درمورد امام علی

جملات زیبا درباره حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام

درد علی [ علیه السلام ] دو
گونه است، دردی که از ضربه ی ابن ملجم در فرق سرش احساس میکند و درد دیگر
درد [بسیار بزرگتر] ی است که او را تنها در نیمه شب های خاموش به دل
نخلستانهای اطراف مدینه کشانده و به ناله درآورده است. ما تنها بر دردی می
گرییم که از ابن ملجم در فرقش احساس می کند، اما این درد علی [ علیه السلام ] نیست؛ دردی که چنان روح بزرگی را به ناله آورده است ، تنهایی است، تنهایی  که ما آن را نمی شناسیم.

باید این درد را بشناسیم نه آن درد را، که علی [ علیه السلام ] درد شمشیر را احساس نمی کند و ما درد علی را احساس نمی کنیم.

نویسنده : دکتر شریعتی

جملات زیبا گیله مرد


اشهد ان عليا ولي الله

alivaliallah.jpg


اشهد ان
عليا ولي الله

 

گواهي مي‌دهم

گواهي از
روي اخلاص و يقين

كه علي

ولي
خداست

 

براي اين
روزهايم كه در هر نماز مي‌خوانمت

به ياد
مي آورم عهدي كه خداوند در روز غدير از بندگانش گرفت

عهدي كه
به آن خدا امر فرمود و رسول خدا (ص) دست علي (ع) را بالا برد و فرمود:

هر كس من
مولاي اويم… اينك علي مولاي اوست
imamALI3.jpg

با هر اذان
كه دعوت خداست براي قرار با بندگانش

اين عهد
يادآورمان مي‌شود

عهدي كه شاهدش خدا و رسول خداست

تا در هر
وعده ديدار با حق يادمان باشد

حق با
علي است و علي با حق است

 حقي كه
خدا چون رازي آن را سينه به سينه

از اولين پيامبر تا آخرين پيام آورش

به ما
رساند تا در غدير اين مسير گشوده شود

و بندگاني كه جوينده
نور و حق هستند را

به خويش فرا خواند

 

از غدير
آغاز شده بود و از كربلا مي‌گذشت

روزي كه
حسين (ع) با همه هستي‌اش از مكه به سوي قربانگاه پيش رفت …

 

روزي كه
حج را نيمه گذاشت تا به ما بگويد

حقيقت بندگي نه اين است كه به گرد كعبه طواف كنيم

كه بايد
به گرد حق باشيم كه كعبه تنها نشاني است كه ره گم نكنيم…

moharam.jpg 

حسين
كشتي نجاتي شد براي طوفان زدگاني كه مي‌رفت تا در ظلمت شب ره گم كنند

ظلمتي كه
چشم بر روي حقيقت بسته بودند و در تاريكي راه مي‌پيمودند

كه مبادا
اينچنين باشيم كه ره گم كرده‌ايم…

 

حسين (ع) نشان داد راه حق
جز با خون نيست جز با قرباني

جز با
گذشت از خويشتن خويش تا رها شدن تا بندگي و عبوديت محض

كه حسين (ع)
چنين كرد … و خون خدا شد … ثار الله

 

حسين (ع) آن
زمان كه با ظلمت در نبرد بود نگران امت بود

نگران من
و تو

بي گمان
چشم اميد داشت به نجاتمان

كه فرياد
زد: آيا كسي نيست كه مرا ياري رساند؟!

به واقع
مي‌خواست از همان گودي قتلگاه دستمان را بگيرد

مي‌خواست
ياريمان دهد مي‌خواست حق را بشناساند

به من و
تو

كه هر
روزمان عاشوراست و هر مكاني كربلا…

 

اينك
يادمان باشد آخرين فرصت را از دست ندهيم

ياري‌گر
مولايمان مهدي (عج) باشيم كه او نيز نگران ماست

او
خواهد آمد
و انتقام خون به ناحق ريخته شده همه پدرانش را خواهد گرفت

تا
خورشيد حق را در دل‌ها بتاباند تا نجاتمان دهد از هر چه تاريكي است

او كه
خورشيدي است در پشت ابرهاي انتظار

 

يادمان
باشد مسيري كه از غدير آمده و از كربلا گذشته هنوز ادامه دارد

عهد
ببنديم با خدايمان كه تا جان در بدن داريم از پويندگان راه حق باشيم

 

اشهد ان
عليا ولي الله
heydar.jpg

 

گواهي مي‌دهم

گواهي از
روي اخلاص و يقين

كه علي

ولي
خداست



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top