درباره راستگويي

راستی و راستگویی

صداقت، عامل پیشرفت و تعالی شخص و جامعه

یکی از فضیلت های اخلاقی که نقش بسزایی در سازندگی انسان دارد، صداقت در گفتار، رفتار و پندار
است. پیشرفت و تعالی بشر، در گرو پای بندی آنان، به راستی در کردار و گفتارشان است. از آن جا که
انسان ها بر اثر نیازمندی های فراوان روحی و جسمی ناگزیرند، به صورت اجتماعی زندگی کنند، آنچه
بقای چنین حیاتی را تضمین می کند، درستکاری و راستی میان افراد جامعه است.

بنابراین، اگر همه کارهای انسان بر صدق و راستی بنا نهاده شود و از هرگونه ناراستی پیراسته
باشد، زمینه های نیک بختی و گران قدری او فراهم می آید، چنان که گشوده شدن دریچه های کمال و
بهروزی به روی جامعه بشری، تنها با استوار کردن پایه صداقت فراهم می شود. به همین جهت، حق
تعالی مؤمنان را در کنار فراخوانی به تقوا، به همراهی با صادقان فرمان می دهد و می فرماید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّه َ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ. (توبه: 119)

ای مؤمنان، از خدا بترسید و همگام با راستان باشید.

پیام متن:

راستی و راستگویی، بسان گوهری بسیار ارزشمند است که همه باید در به دست آوردن
و حفظ همیشگی آن همواره بکوشیم.

صداقت و راستی، در قرآن و روایت

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

وَالَّذِی جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُوْلَئِکَ هُمْ الْمُتَّقُونَ. (زمر: 33)

کسی که حقیقت و صداقت را با خود آورد و کسی که حقیقت و صداقت را باور کرد، آنان
پرهیزکاران [واقعی] هستند.

امام صادق علیه السلام ، سرلوحه دعوت همه پیامبران را «راستگویی» و «امانت داری» می داند و
می فرماید:

اِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَبْعَثِ الاَْنْبیاءَ اِلاّ بِصِدْقِ الْحَدیثِ وَ اَداءِ الاَْمانَةِ اِلَی الْبِرِّ والفاجِرِ.

همانا خدای عزوجل بر نینگیخت پیامبران را، مگر به راستگویی و ادای امانت به نیکوکار
و بدکار.

باز از کلام آن حضرت است که:

به حضرت اسماعیل از آن رو «صادق الوعد» گفتند که با کسی در جایی قرار گذاشت و تا
مدتی (یکسال هم گفته اند) همان جا منتظر ماند. ازاین رو، خداوند او را صادق الوعد نامید.

راستگویی، کلید طلایی گنج مقصود است و همگان می توانند با آن، هم ره به سرای ایمان ببرند و
هم به گنج پربهای دیانت و شریعت دست یابند. امام علی علیه السلام از راستی، به عنوان پایه دین و ستون
ایمان یاد می کند و می فرماید: «راستی، ستون مسلمان و پایه ایمان است».

همچنین از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کنند:

همواره ملازم راستی و همیشه راستگو باش، زیرا راستگویی به سوی راه نیک و درست
راهنمایی می کند و راه نیک، به بهشت می رساند. چون آدمی همیشه راستگو باشد و راستی
را پیشه کند، نزد خدا از زمره صدیقان شمرده می شود و از دروغ نیز همیشه دوری کن،
زیرا عادت دروغ، آدمی را به سوی راه بد راهنمایی می کند و راه بد به دوزخ می رساند و
هنگامی که آدمی به دروغگویی عادت کند و دروغ را برگزیند، در نتیجه، نزد خداوند در
گروه دروغگویان نوشته می شود.

پیام متن:

سعدیا راست روان، گوی سعادت بردندراستی کن که به منزل نرسد کج رفتار

برخی آثار راستگویی

راستی در گفتار و کردار، انسان را محبوب دل ها و منبع شایسته اعتماد برای مردم می سازد. در حالی که
ریا و نفاق و دروغ، افزون بر آنکه شخص را در جامعه و پیش خدا، بی اعتبار می سازد، سبب گسستن
پیوندهای اجتماعی نیز می شود و افراد را پیش یکدیگر بی اعتماد می کند. انسان های دروغگو به
دوگانگی در شخصیت دچار می شوند و به همین دلیل، به هنگام برملا شدن دروغ و ریاکاری شان،
گرفتار رنج و عذاب وجدان می شوند. در حالی که افراد راستگو و راست کردار، چون تنها آن گونه که
می نمایند هستند، وجدان آرامی دارند و از آشکار شدن باطن خویش نزد مردم نگران نیستند.

پیام متن:

طاعت آن نیست که بر خاک نهی چهره خویشصدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست

سعدی

گستره و جنبه های صدق

1. صدق در گفتار

راست گفتاری و سخن خلاف واقع به زبان نیاوردن، شناخته شده ترین نوع صدق و نخستین مرتبه آن
است. در روایتی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می خوانیم:

مردی به محضر رسول الله صلی الله علیه و آله شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسول خدا! خصلتی را که
تأمین کننده خیر دنیا و آخرت است، به من بیاموز! پیامبر فرمود: دروغ نگو.

2. صدق در کردار

گاهی سخنی را که انسان به زبان می آورد، راست و همسو با واقع است، ولی رفتار او برخلاف آن نشان
می دهد و در واقع، بدانچه می گوید، عمل نمی کند. خداوند در قرآن کریم، کسانی را که میان رفتار و
گفتار آنها هماهنگی نیست، سخت نکوهش می کند و این کار آنان را سبب ساز خشم و نفرت الهی
شمرده است: «ای کسانی که ایمان آوردید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید. نزد خدا بسیار موجب
خشم است که سخنی بگویید که عمل نکنید». (صف: 3)

3. صدق در پندار

انگیزه و اندیشه برای کارهای انسان، بسان جان است برای تن. اساس کار را نیت و فکر آدمی
می سازد و اعمال و رفتار انسان، در حقیقت، برآمده از نیت اوست. فکر و اندیشه تا آنجا در شکل گیری
و تعیین شخصیت انسان مؤثر است که چهره های آدمیان در سرای آخرت، هماهنگ با نیت هایشان
آشکار می شود. امام صادق علیه السلام می فرماید: خداوند در روز قیامت مردم را برابر نیت هایشان محشور
می کند. باز از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کنند که: «خداوند به ظواهر و اعمال شما نگاه نمی کند. آنچه
مورد توجه حق تعالی قرار می گیرد، درون دل های شماست.» بنابراین، انسان برای دست یابی به گوهر
نفیس و ارج آفرین صداقت، افزون بر صدق در گفتار و هماهنگی میان گفتار و رفتار، به صدق در انگیزه و
پندار نیز نیازمند است. راست پنداری و صدق در نیت، پیش نیاز و پایه صدق در گفتار و کردار است.

پیام متن:

بنای صداقت، بدون حتی یکی از این سه عنصر نیز سست و ناتمام است: پندار صادقانه،
گفتار صادقانه و کردار صادقانه.

شیخ عبدالقادر گیلانی رحمهم الله می گوید:

من از همان دوران کودکی به راستگویی تربیت شدم. باری برای طلب علم و دانش، از مکه مکرمه به
بغداد عازم شدم. مادرم به من چهل دینار داد تا خرج راه و سفرم بسازم و از من تعهد گرفت که
راستگویی را همیشه پیشه بگیرم. همین که به سرزمین (همدان) رسیدیم، گروهی از دزدان جلوی ما
را گرفتند و اجناس و وسایل کاروان را تصاحب کردند. دزدی از کنارم گذشت و گفت: چه همراه داری؟
گفتم: چهل دینار دارم. او فکر کرد که شوخی می کنم، مرا رها کرد. فرد دیگری آمد و همان سؤال را از
من پرسید. من حقیقت را به او گفتم، او مرا پیش رئیس دزدان برد. سر گروه دزدان از من پرسید: چه
چیزی تو را به راستگویی وادار کرده است؟ گفتم: مادرم از من تعهد گرفته است که همیشه راست
بگویم. ترسیدم که مبادا به عهد خویش خیانت کرده باشم. ترس و وحشت همه وجود رئیس دزدان را
فرا گرفت. همان وقت فریاد برآورد و گریبان چاک کرد و گفت: عجب! تو می ترسی از اینکه مبادا پیمان
مادر را بشکنی، پس من چگونه نترسم که عهد خداوند را بشکنم؟ سپس دستور داد، همه کالاهای
کاروان را برگردانند. آن گاه به شیخ عبدالقادر گیلانی گفت: من دیگر به دست تو توبه می کنم، دزدان
دیگر گفتند: شما در دزدی سر گروه ما بوده اید، چه خوب است که امروز در توبه کردن هم سرگروه ما
باشید. ما همگی توبه می کنیم. بدین ترتیب، به برکت راستگویی، همگی توبه کردند.

پیام متن:

راستگویی، افزون بر آخرت، به حال دنیای انسان نیز مفید است.



صداقت و راستگويي

راستگويي از اعمال نيكوي انساني و نزد دين و خرد از جايگاه ويژه اي
برخوردار است. فطرت پاك انسان ايجاب مي كند كه آدم سالم و متعادل، دل و
زبانش يكسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش يكي باشد و آنچه را باور دارد بر
زبان جاري كند.

ديدگاه اسلام

اسلام ديني
فطري است و راستي نيز خواست فطرت است، پس اين دو پيوندي ناگسستني دارند و
در روايات اسلامي با تعابير گوناگوني بر راستگويي مسلمانان تأكيد شده و آن
را از اصول ايمان و تدين به حساب آورده اند.

رسول اكرم (ص) مي فرمايد: «الصّدْقُ مُبارَك وَ الكِذْبُ مَشْؤُومٌ»

راستي، مبارك و دروغ ناميمون است.

اميرمؤمنان
(ع)، راستگويي را قويترين پايه ايمان، ملاك دين و الهام از سوي خدا
دانسته، مي فرمايد: «اَلصدقُ اقوي دَعائِمِ الايمانِ» راستي قويترين ركن
ايمان است.

«شَيئانِ هُما مِلاكُ الدّين؛ الصِّدْقُ وَ ‌الْيقينُ» دو چيز ملاك دين است؛ راستي و يقين.

«اِذا اَحَبَّ اللهُ عَبْداً الهَمَهُ الصِّدقَ» وقتي خدا بنده اي را دوست بدارد، راستي را به او الهام مي كند.

حضرت صادق (ع) نيز مي فرمايد:

«اِنَّ اللهَ لَمْ يبْعَثْ نبيا اِلّا بِصدقِ الْحَديثِ وَ اداء الاَمانَهِ اِلَي البَرِّ وَ‌الفاجِِرِِ»

خداوند هيچ پيامبري برنينگيخت جز با راستي و امانتداري نسبت به نيكوكار و بدكار.

با اين وصف اگر بگوييم راستي و درستي شالوده دين و ايمان را تشكيل مي دهد و آن كه از اين خصلت زيبا و

حياتي بركنار باشد در واقع دين در او بي ريشه است، سخن گزافي نگفته ايم.

 امام صادق (ع) به اين حقيقت تصريح كرده مي فرمايد: «لاتَنْظُروُا الي طُولِ‌ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ‌ سجودِهِ، فَاِنَّ ذلِكَ شَئءٌ

قَدِ اعْتادَهُ وَ لَو تَرَكَهُ استَوحَشَ لِذلِكَ‌ ولكِنَ انْظُرُوا الي صدقِ حديثهِ وَ اَداءِ‌ اَمانَتهِ»

(براي
شناخت تدين افراد) به طولاني شدن ركوع و سجده او نگاه نكنيد چرا كه به آن
عادت كرده و اگر تركش كند، وحشت زده مي شود، ليكن به راستگويي و امانتداري
او توجه كنيد.

 

آثار راستگويي

آثار
ارزنده هر پديده‌ اي بستگي به ارزش و اهميت آن دارد و چون راستي از اهميت
بالايي برخوردار است، پيامدهاي ارزشمند و نيكويي دارد كه برخي از آنها به
شرح زير است:

الف ـ همراهي خدا:

امام باقر (ع) : «اَلا فَاصْدُقُوا فَاِنَّ اللهَ مَعَ الصِّدْقِ» هان! راست بگوييد كه خدا با راستي است.

ب ـ پاكي كردار:

امام كاظم (ع): «مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكي عَمَلُهُ كسي كه زبانش راست بگويد، كردارش پاك مي شود.

ج ـ نجات و سلامتي:

اميرمؤمنان
(ع): «عاقِبَهُ‌ الصِّدقِ نَجاهٌ وَ‌ سلامهٌ» فرجام راستگويي، نجات و
سلامت است. اگر انسان راستگو بود و به اين وصف شناخته شد، مورد اعتماد مردم
قرار مي گيرد و آنان، سخن او را درست مي شمارند و مي پذيرند، در اين صورت،
اگر براي شخص صادق، گرفتاري پيش بيايد، امتياز راستگويي، سبب نجات او مي
شود و از گرفتاري و خطر به سلامت مي گذرد.

 

البته در جايي
كه راستگويي خطر مهمتري براي او يا ديگران به بار مي آورد، راست گفتن واجب
نيست و در صورت امكان بايد توريه كرد، گرچه راستگويي در هرحال مايه نيك
فرجامي و نجات از عذاب الهي خواهد بود.

د ـ بزرگي مقام:

از
اميرمؤمنان (ع) روايت شده: «عَليكَ بِالْصِّدقِ، فَمَنْ صَدَقَ في
اَقوالِهِ جَلَّ قَدْرُهُ» بر تو باد به راستگويي، زيرا كسي كه در گفتارش
صادق باشد، مقام و منزلتش بزرگ مي شود.

ه ـ خير دنيا و آخرت:

علي
(ع) فرمود: «اَرْبَعٌ مَنْ اُعطِيهُنَّ فَقَدْ اُعطي خَيرَ الدُّنيا و
الاخرِهِ، صِدْقُ حَديثٍ وَ‌ اَداءُ اَمانَهٍ وَ عِفَّهُ بَطْنٍ وَ حُسْنُ
خلقٍ» چهارچيز است،‌كه به هر كس بخشيده شده باشد، به تحقيق خير دنيا و آخرت
به او بخشيده شده است: راستگويي، اداكردن امانت، نگهداري شكم (از حرام و
مشتبه) و خوش اخلاقي.

و ـ پاداش هاي اخروي:

قرآن كريم مي
فرمايد: «قالَ اللهُ هذا يومُ ينفَعُ الصّادِقينَ صِدقُهُمْ، لَهُم جنّاتٌ
تجري مِنْ تحتِها الانهارُ خالِدينَ‌ فيها اَبداً،رَضِي اللهُ عَنهم و
رَضوُا عَنْهُ، ذلِكَ الفَوزُ العظيم»خداوند مي گويد: امروز روزي است كه
راستي راستگويان به آنها سود مي بخشد، براي آنها باغهايي (از بهشت) است كه
آب از زير (درختان) آن جريان دارد و جاودانه و براي هميشه در آن مي مانند،
خداوند از آنها خشنود و آنها از خداوند خشنود خواهند بود و اين رستگاري
بزرگي است.

بنابراين آيه شريفه، آنان كه مسؤوليت و رسالت خود را
انجام دادند و در دنيا، در گفتار و كردار صادق بوده و جز راه صدق و درستي
نپيمودند، از كار خود بهره كافي خواهند برد و به رستگاري بزرگ كه خشنودي
خداي سبحان است، دست خواهند يافت.

 

صدق فتنه انگيز

با
همه‌ قداست و ارزشي كه راستگويي دارد، بايد توجه داشت كه گاهي راستگويي
مايه دردسر، ضرر و فساد مي گردد كه از ديدگاه اسلام كاري نادرست و ممنوع
است؛ زيرا در پاره اي از موارد بر اثر راستگويي، اسراري كشف مي شود و در
نتيجه، منشأ درگيري، فتنه انگيزي و گاه منجر به قتل و خونريزي مي گردد. در
اين موارد، دروغ غائله را فرو مي نشاند و از بروز اختلاف و درگيري جلوگيري
مي كند. پيامبر اكرم (ص) فرمود: «ثَلاثٌ يقْبَحُ فيهنَّ الصِّدقُ:
النَّميمهُ و اِخبارُكَ الرَّجُلَ عَنْ اَهْلِهِ بِما يكْرَهُهُ، و
تَكذيبُكَ الرَّجُلَ عَنِ الْخَبرِ»

 

راستگويي در سه چيز ناپسند است: سخن چيني، سخن گفتن با مرد درباره همسرش به چيزي كه او را ناخوش آيد. تكذيب خبري كه شخص مي دهد.

همچنين
امام صادق (ع) فرمود: «اگر درباره مسلماني از يك مسلمان سؤال شد و او راست
بگويد و (به واسطه راستگويي) ضرري به آن مسلمان وارد سازد، از دروغگويان
نوشته مي شود و اگر كسي درباره مسلماني از يك مسلمان سؤال كند و او دروغ
بگويد و (به واسطه دروغگويي) منفعتي به او برساند، نزد خدا از راستگويان
نوشته مي شود.

معناي اين روايت اين است كه مؤمن بايد موقعيت سنج و
زيرك باشد و نسبت ميان سخن و سود آن را بسنجد و طرف با اهميت را برگزيند نه
اينكه براي سودجويي فردي يا گروهي، دروغ بگويد.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top