حکم صیغه موقت دختر باکره بدون اذن ولی چیست ؟

نظر مراجع بزرگوار درباره ازدواج موقت با دختر باکره ، بدون اجازه پدر چیست؟

به
طور کلی در این که در ازدواج (دائم یا موقت) دختر باکره ای که به حد بلوغ
رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد، اذن پدر شرط است یا
نه، پنج نظر هست
:
أ:
اذن پدر لازم است . (آیات عظام: امام خمینی، سیستانی(البته آیت الله
سیتانی در دختری که متصدی امور زندگی خویش باشد اذن پدر را بنا بر احتیاط
واجب لازم می‌داند نه به فتوا)، شبیری زنجانی، تبریزی، نوری همدانی
).
ب:
بنا براحتیاط واجب اذن پدر لازم است(آیات عظام: خامنه ای، مکارم شیرازی،
اراکی، خوئی، گلپایگانی، فاضل لنکرانی، صافی، وحید خراسانی
)
نکته :در احتیاط واجب مقلد می‌توان به مرجع تقلید دیگر رجوع نمود
.
ج
: تکلیفاً لازم است، یعنی اگر بدون اذن پدر عقد خوانده شود عقد صحیح است،
ولی فردی که باید اجازه می‌گرفت و نگرفته، معصیت کار است(آیت الله بهجت ).
(1
)
د: اذن پدر لازم نیست ولی خوب است رعایت شود(2
)
ه‍: درعقد دائم اذن لازم نیست، ولی در عقد موقت لازم است. (3)

بنابراین
اگر کسی مقلد مراجع دسته دوم باشد ، می تواند با رجوع به فتوای آیت الله
روحانی ، بدون اذن پدر ازدواج (دائم یا موقت ) نماید
.
همچنین بنا به فتوای مراجع دسته سوم و چهارم چنین ازدواجی ایراد شرعی ندارد
.
تنها در صورتی که کسی مقلد مراجع دسته اول و پنجم باشد ، برای ازدواج موقت باید اذن پدر دختر را داشته باشد .

موفق و موید باشید.

پی نوشت ها:
1.
توضیح المسائل مراجع، ج2، مسئله2376؛ و رساله آیت الله وحید، مسئله 2385؛ و
سوال تلفنی از دفتر آیت الله خامنه¬ای درقم و دفتر آیت الله نوری
.
2. آیت الله سید صادق روحانی، سوال حضوری از محضر ایشان، و آیت الله گرامی، توضیح المسائل، مسئله2603
.
3. آیت الله صانعی، توضیح المسائل، مسئله 2412.

از نظر فقهی نزدیکی از پشت با همسر چه حکمی دارد ؟ در صورت امکان دلیل آن را نیز بفرمایید .

وطی در دبر (عقب) زن به فتوای برخی از مراجع حرام است(1) و به فتوای بعضی کراهت شدید دارد.(2)
برخی فرموده اند: اگر زن راضی نباشد، حرام است و اگر راضی باشد، کراهت شدید دارد.(3
)
و
بنا بر فتوای آیت الله خامنه ای این عمل کراهت شدید دارد و احتیاط در ترک
آن است مخصوصا اگر زن راضی نباشد و در صورتی که موجب اذیت او شود حرام است
.(4
)
بنابر فتوای آیت الله تبریزی آمیزش با همسر از عقب ، بنابر احتیاط واجب جائز نیست.(5
)
به
فتوای کسانی که این کاررا جایز نمی دانند، اگر کسی مرتکب شد، باید استغفار
و توبه نماید. اگر در حال حیض این کار صورت گرفت، ‌خوب است کفّاره بدهد.
کفّاره آن اگر در ابتدای ایام حیض باشد، هجده نخود طلای سکّه دارو اگر در
وسط عادت باشد، نُه نخود و قسمت آخرت حیض 5/4 نخود طلای سکه دار باید به
فقیر بدهد. البته اگر ناخواسته و سهواً نزدیکی صورت گرفته اشکال ندارد
..
به
هر حال چه این عمل جایز باشد و چه نباشد ، باید توجه داشت که این کار عملی
غیر طبیعی است و چه بسا تکرار آن مشکلاتی را در سیستم گوارش و دفع مدفوع
برای زن به وجود آورد
.
بنابراین اطاعت از شوهر در این مسئله لازم نیست به توضیحات ذیل توجه فرمایید :

رابطه جنسی از طریق مقعد و احکام شرعی در مورد آن :
این
رابطه از نظر شرعی اگر هم جایز باشد ،عملی ناپسند و مردود است و نباید
انجام گیرد . در قوانین مجازاتهای اسلامی آمده است اگر مردی همسر خود را
مجبور به انجام چنین رابطه ای با وی کند زوجه ( زن) می تواند از شوهر خود
شکایت کند. کما اینکه هر چیزی که از نظر اسلام مردود شناخته شود حتما به
ضرر انسان می باشد که امروزه از نظر پزشکی نیز ثابت شده که این رابطه یک
رابطه پرخطر است .

بررسی رابطه جنسی از نوع مقعد و آسیبهای جسمانی آن از منظر پزشکی :
هیچ
پزشکی چنین رابطه ای را توصیه نمی کند و مسلما هیچ نظریه مبنی بر سالم
بودن و بی ضرر بودن این رابطه ارائه نگردیده ، بر عکس این رابطه همیشه از
نظر پزشکی نقض گردیده
.
پزشکان
گفته اند : دستگاه گوارشی دارای دو نوع اسفنکتر sphincter که یکی از آنها
داخلی و غیر ارادیست و دریچه ورودی غذا به معده و خروج آن می باشد و یکی
دیگر از این اسفنکتر ها خارجیست که این یکی ارادیست وقتی که غذا بلعیده می
شود ، از طریق مری پایین آمده و به سمت معده می رود . در محل ورود و خروج
معده ، عضلات حلقوی وجود دارند که به آنها اصطلاحا “اسفنکتر”( sphincter )
گفته می شود و به عنوان دریچه عمل می¬کنند
.
زمانی
که شما احساس می کنید که نیاز به عمل خروج مدفوع از دریچه مقعد را دارید
این زمانیست که اسفنکتر داخلی 2 باز شده و همانطور که گفته شد غیر ارادیست
.اما عمل باز کردن دریچه مقعد ( اسفنکتر خارجی) و در کل دفع مدفوع ارادیست و
دست شما می باشد یعنی از زمانی که احساس کردید نیاز به WC دارید و خودتان
را نگه می دارید تا به محل مناسب برسید و سپس به اراده خودتان باعث خارج
شدن مدفوع می شود این نگه داشتن و این عمل خارج کردن مدفوع توسط اسفنکتر
خارجی که ارادیست انجام می شود . این مسائل را مطرح کردیم که به اینجا
برسیم که رابطه جنسی از راه مقعد یا کلا وارد شدن هر شئی در درون مقعد باعث
آسیب دیدگی اسفنکتر خارجی شده و باعث می شود که دریچه خروجی مقعد یا همان
آنال به درستی کار خودش را انجام ندهد یعنی از قدرت ارادی خارج می شود. پس
به مرور زمان امکان ارادی خروج مدفوع یا نگه داشتن خود را از دست می دهید
.در این صورت نا خواسته و غیر ارادی مدفوع از درچه مقعد خارج می شود در این
صورت همیشه لکه هایی از مدفوع در لباس زیر مشاهده می گردد. که خب مسلما
این برای هیچ آدمی خوشایند نیست
.
از
جهتی دیگر سایر بیمارهای عفونی ، ویروسی همانند هپاتیت، ایدز، سفلیس و
سایر بیماری های مقاربتی از طریق مقعد راحتتر منتقل می شوند . خیلی از
افراد تصور می کنند که در رابطه مقعدی هیچ خطری آنها را تهدید نمی کند که
باید عرض شود اتفاقا چون درون مقعد حاوی باکتریهای زیادی می باشد، انتقال
ویروسهایی نظیر ایدز و … راحتتر انجام می گیرد. این باکتریها با شستشو از
بین نمی روند .(6)

پی نوشت ها :
(1) آیات عظام: خویی،‌ اراکی و سیستانی؛ توضیح المسائل مراجع، مسئلة 450 و ذیل آن
.
(2) امام خمینی ، همان
.
(3) آیت الله فاضل ،همان
.
(4) – آیت الله خامنه ای ، پاسخ سوال های مورد ابتلا س 65
.
(5) آیت الله تبریزی، استفتائات جدید، س 1463
.
(6)
ر.ک: طب در قرآن، ص.181و 182

با توجه به این که انسان آزاد آفریده شده است و داشتن برده و خرید و فروش انسان به هر عنوان شایسته نیست، و ….

پرسش:
با توجه به این که انسان آزاد آفریده شده است و داشتن برده و خرید و فروش
انسان به هر عنوان شایسته نیست، و با توجه به اینکه احکام قرآن جاودانه است
آیا هنوز هم حکم کنیز همچنان پا بر جاست ؟ و آیا هر زنی که خرج و مخارج او
را دیگری می دهد حکم کنیز دارد ؟

پاسخ
:
اسلام
با بردگی و برده داری موافق نیست. و هرگز ابداع کننده بردگى نبوده است،
بلکه در حالى ظهور کرد که بردگى سراسر جهان را گرفته بود. حتى بعد از اسلام
در تمام جوامع بردگى وجود داشت، تا حدود یکصد سال قبل که نهضت آزادى
بردگان شروع شد، چرا که به خاطر دگرگون شدن نظام زندگى بشر، مسئلة بردگان
به شکل قدیمى قابل قبول نبود. اگر اسلام طبق یک فرمان عمومى دستور می‌‌‌
داد همة بردگان آزاد شوند، جه بسا بسیارى از آنان تلف می‌‌‌ شدند، زیرا نه
کسب وکار مستقلى داشتند و نه خانه و وسیله اى براى ادامة زندگی. از این رو
باید تدریجاً آزاد می‌‌‌ شدند و جذب جامعه می‌‌‌ گردیدند. برنامة اسلام در
مورد بردگى فقط در مورد اسیران جنگى که از کفّار گرفته می‌‌ شد بود. احکام
خاص بردگان مربوط به این اسیران جنگى است. افرادى از کافران و مشرکان که
اسیر می‌‌ شدند، براى نگهدارى و کنترل آنان بایستى آنان را زندانى کنند. در
نتیجه بودجه و هزینة هنگفتى بر دوش جامعة اسلامى تحمیل می‌‌شد.و اگر می‌‌
خواستند همه را یکدفعه آزاد کنند ، غیر عاقلانه بود، چون اینان کسانى بودند
که با مسلمانان جنگیده اند و حتّى تعدادى از مسلمانان را کشته‌اند.
بنابراین راه عاقلانه این بود که حاکم اسلامی، اسیران را به افراد توانمند
مسلمان بفروشد و از این طریق بیت المال تأمین شود. از طرفى این بردگان و
اسیران کم کم در جامعة اسلامى هدایت شوند. اسیران برای مولاى خود کار
اقتصادى انجام می‌ دادند و هیچ بارى بر دوش جامعه و حکومت اسلامی اضافه نمى
شد. بنابراین دربارة اسیران جنگى و کنترل و هدایت آنان به اسلام، این طرح
خوبى است. البته این طرح الزامى نیست و حاکم اسلامى اگر صلاح بداند می‌
تواند آنان را آزاد نماید یا آنان را به عنوان برده به مسلمانان بفروشد. در
صورت دوم در برنامه هاى اسلامى تشویق بر آزاد کردن بنده ها فراوان است،
مثلاً کفّارة عمدى روزة ماه مبارک رمضان و کفارة قتل عمدى ، آزاد کردن
بندگان است که از برنامه هاى اسلامی است. از طرفى در اسلام دربارة رفق و
مدارا با بردگان تأکید فراوان شده تا آن جا که آن ها را در زندگى صاحبان
خود شریک و سهیم کرده اند. علی(ع) به غلام خود قنبر فرمود : « من از خدا
شرم دارم لباسى بهتر از تو بپوشم، زیرا رسول خدا فرمود: از آن چه خودتان
می‌ پوشید، بر آنان بپوشانید و از آنچه می‌ خورید، به آنان بخورانید»(1
).
پس
می‌ توان گفت اسلام اصالتاً با برده دارى موافق نیست، ولى اگر چاره اى
نباشد، طرح خوبى براى نگهدارى و هدایت اسیران است. البته اختیار گرفتن برده
یا آزاد کردن یا نگهدارى آنان در زندان یا مبادلة اسیران، به دست حاکم
اسلامى است و او هر جور که به صلاح و مصلحت مسلمانان باشد، باید عمل
کند.(2)‍ ‍‍‌همان طور که گفته شد <عبد> و <أمه > و احکام مربوط
به آنان همیشگى است (حلال محمد حلالٌ الى یوم القیمة و حرامه حرام الى یوم
القیمة). اگر دولت اسلامى با کفّار حربى بجنگند و در جنگ , غنایمی به دست
آورد و افرادى از کفار را اسیر کند, مى توانداحکام اسلامى را دربارهء آنان
جارى کند‌(3)‌‍, ولى تشخیص این که این کار در زمان فعلى به مصلحت اسلام است
یانیست , به دست حاکم و ولى فقیه است . ممکن است ولى فقیه و حاکم اسلامى
در زمانى اجراى این حکم را به مصلحت اسلام نداند و اگر بخواهد این حکم را
اجرا کند, آثار و تبعات بدى براى اسلام و مسلمانان داشته باشد, لذا مى توان
از اجراى آن خوددارى کند. ولی این چنین نیست که اگر شخصی خرج و مخارج زنی
را بپردازد آن زن حکم کنیز او را داشته باشد
.
پی نوشت ها
:
1- بحارالأنوار ، ج 74، ص 144، منقول از تفسیر نمونه، ج 31 ، ص 421
.
2 – با استفاده از تفسیر نمونه، ج 21، ص 421
.
3- بحار الانوار ج 11 ص 56 .

تراشیدن ریش با تیغ و ماشینی که مانند تیغ است چه حکمی دارد ؟

درمورد تراشیدن ریش باتیغ وماشینی که مثل تیغ ازته می تراشد چهار نظر هست:
الف، جایز نیست(1
).
ب، به احتیاط واجب جایز نیست. (2) (دراحتیاط واجب می توان به مجتهد دیگر عدول نمود
).
ج
، بنا بر احتیاط واجب جایز نیست، البته تراشیدن بخشی از صورت و گونه ها
اشکال ندارد وبه اصطلاح ریش پرفسورى گذاشتن کافى است و به آن ریش صدق می
کند .(3
)
د، تراشیدن ریش حرام نیست ، ولی بهتر است نتراشند. (4)

پی نوشت ها :
1 آیت الله بهجت ، توضیح المسائل ،مسائل متفرقه ، س4

2- امام
خمینی ، توضیح المسائل ، مسائل متفرقه ، س83، آیت الله خامنه ای ، رساله
اجوبه الاستفتائات ،ص315 ،س1414 ؛ آیت الله مکارم شیرازی، استفتاآت
جدید،ج2، س753 ؛ ، آیت الله فاضل ، جامع المسائل ، ج1 ،س955
.
3- آیت الله تبریزی ، استفتائات ،س 1087 -1089
.
4 – آیت الله صانعی مجمع المسائل ج1 س 992 .

حکم استفاده از انگشتر طلا سفید برای مرد چیست؟

به فتوای امام خمینی برای مردان طلای سفید اشکال ندارد ،مگر آن که همان طلای زرد باشد وبا مخلوط کردن تغییر رنگ داده باشد.(1)
وبه فتوای آیت الله بهجت برای مرد طلای سفید حرام ونماز با آن باطل است.ولی پلاتین اشکال ندارد .(2
)
وبه
فتوای آیت الله مکارم آنچه طلا نامیده مىشود زینت کردن با آن براى مردان
حرام است خواه طلاى زرد باشد ، یا سرخ، یا سفید ولى باید توجه داشته باشید
که طبق شهادت اهل خبره پلاتین طلا نیست و فلز دیگرى است و لذا استعمال آن
اشکال ندارد.(3)

از آیت الله خامنه ای در این رابطه سوال شده :
س 442: به دست کردن انگشتر طلا توسط مردان بخصوص در نماز چه حکمى دارد؟

ج: به دست کردن انگشتر طلا براى مردان در هیچ حالى جایز نیست و نماز با آن هم بنا بر احتیاط واجب، باطل است
.
س 443:استفاده مردان از انگشترى که از جنس طلاى سفید است، چه حکمى دارد؟

ج:
اگر چیزى که طلاى سفید نامیده مىشود همان طلاى زرد است که بر اثر مخلوط
کردن مادهاى رنگ آن سفید شده، حرام است ولى اگر عنصر طلا در آن به قدرى کم
است که عرفاً به آن طلا نمىگویند مانع ندارد و پلاتین نیز اشکال ندارد.4

پی نوشتها:
1امام خمینی، استفتاآت،ج1،ص 139،س51 از لباس نمازگزار
.
2 آیت الله بهجت، استفتا آت،ج2،ص46، س1612
.
3 . آیتالله مکارم شیرازى، استفتاآت جدید ج 1، ص 49 و 50، س 117 و 118
.
4 . أجوبة الاستفتاءات (فارسی)، ص: 90، س 442و 443 .

در خصوص ازدیاد مهریه بر اثر تورم از حضرت امام خمینی(ره) سؤال شده و ایشان جوان داده اند: تورم اثرى در ازدیاد مهریه ندارد و

پرسش
: در خصوص ازدیاد مهریه بر اثر تورم از حضرت امام خمینی(ره) سؤال شده و
ایشان جوان داده اند: تورم اثرى در ازدیاد مهریه ندارد و حال آن که از سال
1377 مهریة زنان توسط دادگاه ها به قیمت روز محاسبه می‌شود. آیا شرعاً این
عمل صحیح است؟ ایا فقهاى شوراى نگهبان این مسئله را تأیید مى کنند؟ در صورت
مثبت بودن پاسخ، تکلیف مقلدان حضرت امام خمینی(ره) چیست؟ نظر مراجع در این
خصوص چیست؟

پاسخ
:
در
دوران حیات نورانى حضرت امام خمینی(ره) با توجه به فتواى ایشان (در خصوص
ثابت بودن مبلغ مهریه به مقدارى که در عقد قرار داد شده و با اختلاف ارزش
پول و قدرت خرید، تغییر پیدا نمى کند.[1
]
بحث
از تقویم مهریه به نرخ روز جایگاهى قانونى پیدا نکرد و در قوانین موضوعه
تقدیم مهریه به نرخ روز گنجانده نشد، امّا این بحث به لحاظ نظرى مطرح بود.
بعد از ارتحال حضرت امام خمینی(ره) این بحث همچنان مطرح بود که تورمى در
جامعه به وجود آمده و تورم در گذر زمان ادامه دارد و با توجه به این که
مهریه ها در گذشته، هم چنین حال در بسیاری موارد بر اساس وجه نقد رایج
بوده، تورم تغییر بسیار فاحشى در ارزش اقتصادى مهریه ها ایجاد کرده است، به
طورى که مثلاً اگر مهریه کسى 100 تومان یا کمتر یا هر مبلغ دیگرى در 30 یا
40 سال پیش بود، الان اگر بخواهد آن را به وجه نقد دریافت بکند،‌ هیچ ارزش
مالیت ندارد و حتى با آن نمى توان یک متاع ارزان قیمت را خرید. بر این
اساس،‌از مقام معظم رهبرى و دیگرى فقهاى عظام در این خصوص استفتا شد. (2
)
استفتا های صورت گرفته را مى توان در چهار دسته طبقه بندى کرد
:
دستة
اوّل: فتواى مقام معظم رهبرى و بعضى از فقها (3] این است: طرفین (یعنى زن و
شوهر) باید با یکدیگر مصالحه کنند و چنانچه یکى از طرفین ممانعت نمود،
توسط حاکم شرع به آن ملزم می‌شود(4
)
دسته
دوم: فتواى حضرت امام خمینی(ره) و بعضى از فقها[5]: همان مقدارى که در متن
عقد مهریه قرار داده شده، در ذمة زوج است و زوج بیش از آن بدهکار نیست و
کاهش و افزایش قدرت خرید پول تأثیرى در حکم مزبور ندارد (6
]
دسته
سوم: فتواى حضرت آیت الله مکارم شیرازى و بعضى از فقها (7)چون پول رایج هر
عصر و زمان مبیّن ارزش ها و بیانگر نسبت هاى مختلف بین کالاها و خدمات
است، از این رو قدرت خرید را همیشه باید مورد لحاظ قرار داد و اگر تورم
شدید و سقوط ارزش پول زیاد باشد تا آن حدّ که در عرف، پرداختن آن مبلغ اداى
دین محسوب نگردد، باید بر اساس وضع حاضر محاسبه شود و در این مسئله تفاوتى
میان مهریه وسایر دیون نیست.[8
]
دسته
چهارم: فتواى حضرت آیت الله اراکی: هرگاه مبلغ مهریه را مبلغى قرار میدهد
براى جنس دیگر مثل طلا و نقره، در این صورت قیمت آن موقع را باید حساب کرد و
گاهى موضوعیت دارد. پس قیمت امروز کافى و فهمیدن موضوعیت و طریقیت با
قرائن خارجیه است.[9] با توجه به فتواى مقام معظم رهبرى که آن را به مصالحه
واگذار نمودند و از تقوم مهریه به نرخ روز منع ننموده بودند و نظر بعضى از
فقها که نظر به جواز تقویم مهریه به نرخ روز داده بودند، این دیدگاه تقویت
شد که در مسیر تقویم مهریه به نرخ روز گام برداشته شود. کمیسون قضایى مجلس
بر این اساس، در سال 1375 پیشنهاد تبصره اى را به ماده 1082 قانون مدنى
مطرح نمود که بعد از بحث و بررسى و نظریات موافق و مخالف در آذرماه 1375 به
تصویب مجلس شوراى اسلامى رسید و شوراى نگهبان در تاریخ 8/5/1376 آن را
مورد تأیید قرار داد. بانک مرکزى آیین نامة اجرایى محاسبه مهریه به نرخ روز
را بر اساس جدول خاصى که تنظیم نمود، ارایه کرد و از سال 1377 به مرحلة
اجرا در آمد و دادگاه ها بر اساس آن عمل مى کنند که این عمل بر اساس موازین
شرعى و قانونی است. امروز فتواى حاکم، فتواى مقام معظم رهبرى است و
مقلدانى که باقى بر تقلید حضرت امام خمینى هستند، در مواردى که در قانون
موضوعه بر اساس مقام معظم رهبرى و حداقل عدم منع ایشان به تصویب می‌رسد و
شوراى نگهبان آن را تأیید می‌کند باید، از آن قانون متابعت کنند و هیچ گونه
مغایرتى با شرع ندارد، چون با فتواى ولى فقیه زمان مغایرتى ندارد
.
—————————————————————————————————————
پی نوشت ها
:
[1]رسالة توضیح المسائل حضرت امام خمینی، ص520
.
[2]یدالله بازگیر، قانون مدنى در آراى دیوان عالىکشور، حقوق خانواده، ج 1، ص 28
.
[3]حضرت آیت الله بهجت و حضرت آیت الله وحیدخراسانی
.
[4]مجموعه آراى فقهى در امور حقوقى (نکاح 2)،مرکز تحققاتى فقهى قوه قضائیه، ص 30 و 32
.
[5]همان، ص 29، 30 و 31. [7
]
[6]حضرت آیت الله فاضل لنکرانی، حضرت آیت الله سیستانی، حضرت آیت الله تبریزى و حضرت آیت الله صافی.همان، ص 29، 30 و31
.
[7]آیت الله نورى همدانى و حضرت آیت الله اردبیلی
.
[8]مجموعه آراى فقهى در امور حقوقی(نکاح 2)،مرکز تحقیقات فقهى قوه قضائیه، ص 34، 35 و 36

[9]همان، ص 36 و37.

فلسفه احکام

در این قسمت پرسش و پاسخ های مربوط به فلسفه احکام مطرح می شود.

فلسفه سنگسار چیست ؟ آیااعمال چنین مجازات سنگینی در عصر حاضر درست است ؟

سیاست کیفری اسلام دارای دو نوع درمان برای دو مرحله ویژه از وضعیت جامعه است:
الف) پیش بینی مجازاتهای خفیف با شرایط اجرای آسانتر
.
جرائمی
که حاکی از وخامت شدید اوضاع اجتماعی نبوده و در شرایط عادی جامعه رخ
میدهد، در این دسته قرار میگیرد. این دسته از مجازاتها، جرائمی است که
اختیارات قضات در این نوع جرائم وسیعتر بوده و میتوانند با در نظر گرفتن
شخصیت مجرم و اوضاع واحوال ارتکاب جرم، تصمیم مقتضی را در برخورد با وی
اتّخاذ نمایند.(1
)
ب)
پیش بینی مجازاتهای شدید: اعمال این مجازاتها منوط به شرایط و قیدهای
فراوان است، به نحوی که گاه به ندرت فراهم میشود. این نوع مجازات ها از نوع
درمان های سخت است که تنها در شرایط خاص به کار گرفته می شوند
.
این
نوع درمان در جائی تجویز میشود که بزهکاری در آن به وضع حادّ و بغرنجی
رسیده، پردههای عفت دریده شده و ارتکاب جرائم در ملأ عام قبحی ندارد. در
کدام جامعه زنا واقع میشود، در حالی که چهار نفر مرد عادل شاهد وقوع آن
باشند؟ چنین جامعهای قطعاً دچار بیماری چنان شدیدی شده که مداوای آن از
راههای عادی ممکن نیست و نیاز به شوک دارد. در جامعهای که خون بی گناهی را
به ناحق بر زمین میریزند، کدام اهرم قوی میتواند از وقوع مجدد این بیماری
خطرناک جلوگیری کند؟

گرفتن
اموال مجرم، سلب آزادی او، اصلاح و در مان مجرم، یا سازگار کردن او با
جامعه، همه این امور در جای خود لازم و مفید هستند، اما برای حفظ امنیت و
حیات جامعه کافی نیست
.
اسلام،
سلب زندگی مجرم را هدف قرار نداده است. سیاست کیفری اسلام بیشتر تهدید به
مجازات است، تا اجرای آن، از این رو مثلا برای اجرای حد سرقت، شرایط
فراوانی گذاشته که جمع شدن همه آنها بسیار بعید است. همین طور در زنا، لواط
و جرایم عفافی، شرایطی را بیان میکند که مشخص میکند هدف اسلام بیشتر
جلوگیری از اشاعه فحشا و علنی شدن بزهکاری در جامعه است تا اجرای مجازات.
حد سنگسارنیز از این نوع مجازات می باشد
.
بنا
بر این شاید برخی از این مجازات ها مانند سنگسار، سنگین به نظر برسند ولی
اسلام راه های اثبات آن را چنان محدود کرده است که عملا بسیار به ندرت
اتفاق می افتد. در عین این که وحشت از آن به عنوان یک عامل بازدارنده قوی و
موثر روی افراد منحرف اثر خود را خواهد گذاشت
.
توجه
به این نکته لازم است که حد سنگسار در جائی نیست که عمل زنای محصنه (زن
شوهر دار) اتفاق افتد ، بلکه در جائی است که به صورت علنی و آشکار اتفاق
افتد ، به گونه ای که چهار نفر با چشمان خود به شکل روشن و آشکار آن را
دیده باشند
.
در
مورد اصل ثبوت زنا، بر اساس آیه 15 سوره نساء ، شهادت چهار شاهد عادل شرط
شده است. از سوی دیگر برای شهادت شهود، شرایطی تعیین شده است از قبیل دیدن
با چشم و تعیین چگونگی آن و عدم قناعت به قرائن و هماهنگی شهادت شهود و
مانند آن، که اثبات جرم را سخت تر می کند
.
روشن
است که با این شرایط تنها افراد بی باک و بی پروا که هیچ قید و بندی را
نمی پذیرند ، مجرم شناخته می شوند و بدیهی است که باید قانون با این چنین
اشخاصی برخورد سخت و نهائی داشته و به شدیدترین مجازات گرفتار شوند تا عبرت
دیگران گردند و جامعه سالم بماند
.
از
نکات پیش معلوم می شود که پس از اثبات جرم، به هر طریقی که شده ، باید
مجازات اجراء شود و در هنگام اجرای مجازات که مربوط به اجتماع می شود ،
نباید عاطفه، محبت و احساسات جایگزین عقل و سلامت جامعه شود، بلکه تا آن جا
که پای مجازات الهی در میان است و به مصلحت عامه بشریت است باید حکم اجراء
شود، چنان که خداوند متعال در حکم زنای غیرمحصنه می فرماید: «هر یک از زن و
مرد زناکار را صد تازیانه بزنید و نباید رافت (و محبت کاذب) نسبت به آن دو
شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید، و
باید گروهی از مومنان مجازاتشان را مشاهده کنند.(2
)
بنابراین
اجرای حکم سنگسار با عدالت الهی منافاتی ندارد زیرا هم چنان که گفتیم این
نوع مجازات ها بیشتر نقش عوامل باز دارنده را دارند تا این نوع جرائم شیوع
پیدا نکند ودر عمل هم شارع مقدس در حد امکان از اجرای چنین مجازاتی خودداری
می کند ، چون معمولا شرایط تحقق آن به وجود نمی آید مگر این که جامعه به
وضع حادی رسیده باشد که در این صورت چاره ای جز انجام حدود و مجازات های
اسلامی نیست. مانند بریدن دست یا پای عفونی یا شیمی درمانی سخت برای مریضی
که راههای سبک تر را طی کرده ، اما نتیجه ای نداده است . روشن است که بریدن
یک عضو از بدن اگرچه بسیار سخت است ، اما برای سلامت کل بدن و عدم سرایت
عفونت به بخش های دیگر بدن لازم و ضروری است
.
: پى نوشتها

1) کتاب نقد، ش 15 – 14، ص 143 – 140
.
2) سوره نور آیه 20 .

آیا ازدواج موقت تجویز هوسرانی نیست؟

غریزه
جنسی یکی از نیرومندترین غرائز انسانی است، تا آن جا که پارهای از
روانکاوان آن را تنها غریزه اصیل انسان میدانند و تمام غرائز دیگر را به آن
باز میگردانند. از سوی دیگر این یک قانون کلی است که اگر به غرایز طبیعی
انسان به صورت صحیحی پاسخ گفته نشود، برای اشباع آن متوجه طریق انحرافی
خواهد شد، زیرا غرایز طبیعی را نمیتوان از بین برد. فرضا بتوانیم آن را
سرکوب کنیم، چنین اقدامی عاقلانه نیست، زیرا مبارزه با قانون آفرینش است،
مکاتب یا ادیانی که در صدد سرکوب آن بر آمدند ، عملا ناموفق بودند .بنابر
این راه صحیح آن است که غرائز را از طریق معقولی اشباع کرد و از آنها در
مسیر زندگی بهره برداری نمود
.

از
طرف دیگر در بسیاری از محیطها افرادی در سنین خاصی قادر به ازدواج دائم
نیستند، یا افراد متأهل در مسافرتهای طولانی و یا در مأموریتها و یا به علل
دیگری با مشکل عدم ارضای غریزه جنسی رو به رو میشوند. اسلام که قوانینش را
خدای عالم بر تمام مصالح و مفاسد و نیازهای درونی و بیرونی بشر فرستاده
است، برای پاسخ گویی صحیح و همه جانبه به این غریزه طبیعی، دو راه تعیین
فرموده است: یکی ازدواج دایم و دیگری موقت
.

چنان
چه این دو برنامه الهی با شرایط و مقررات تعیین شده از سوی شرع عملی گردد،
هم به یکی از غرایز انسانی پاسخ طبیعی داده میشود، و هم حقی از کسی پایمال
نمیگردد و کسی بدبخت نمیشود. البته ممکن است افراد متخلفی پیدا شوند که از
این قانون سوء استفاده نمایند، وی باید توجه داشت در تمام یا اکثر قوانین،
افراد منحرف ، تخلف و سوء استفاده میکنند، لیکن این نقض قانون نیست، بلکه
عیب سوء استفاده کنندگان است که باید اصلاح گردند
.

ازدواج
موقت شرایطی دارد که با توجه به شرایط، از یک طرف از روابط بی حد و حصر
جلو گیری می شود و از طرف دیگر غریزه جنسی از طریق قانونی و شرعی و در
چهارچوب خاصی بر آورده می شود. (1
(

شرایط ازدواج موقت:

1- خواندن
صیغه عقد، که به عربی صحیح خوانده میشود، و اگر مرد و زن نتوانند صیغه را
به عربی صحیح بخوانند، به هر لفظی که صیغه را بخوانند صحیح است و لازم نیست
وکیل بگیرند، اما باید لفظی بگویند که معنی “متعت” و “قبلت” را بفهماند،
مثلا متعه کردم، قبول کردم
.

2- کسی که صیغه را میخواند، بالغ و عاقل باشد.

3- زن و مرد به ازدواج راضی باشند.

4- زن اگر دختر باکره باشد، باید از پدر یا جد پدر خود اجازه بگیرد.

5-مدت زناشویی معین شود.

6- تعیین مهریه، زن و مرد به پول یا مال دیگری توافق کنند و در عقد ذکر نمایند. (2(

ذکر سه نکته لازم است:

1- چنان چه در عقد موقت فرزندی متولد شود، دارای حقوق فرزند متولد شده از زن دائمی است.(3)

2- زن میتواند در عقد موقت شرط کند شوهر با او نزدیکی نکند و فقط لذتهای دیگر را ببرد.(4)

3- اگر در عقد موقت زن بالغ و غیر یائسه باشد و نزدیکی انجام گیرد، باید 45 روز (دو حیض) عده نگه دارد.(5)

هنگامی
که در این مسئله با دقت نگاه می کنیم ، متوجه می شویم ازدواج موقت ، نه
تنها برای تجویز هوسرانی نیست ، بلکه برای محدود کردن ، قانونمند کردن و
جلوگیری از بی حد و حصر بودن آن است. و در ضمن حقوق زنان و فرزندان در آن
تأمین می شود. و اینها برای کسانی است که ازدواج دائم برای آنها فراهم
نبوده یا بسیار سخت و مشکل است و در ضمن نیاز جنسی و عاطفی برای ارتباط با
همسر دارند
.

چون
همان گونه که گفتیم نمی توان از غریزه جنسی جلوگیری کرد ، زیرا چه بسا به
شکل های دیگر بروز می کند. از طرف دیگر ازدواج موقت شرایطی دارد که باید
فراهم شود و در چارجوب خاص صورت پذیرد و همه اینها نشان بر محدودیت است
.

پی‌نوشت‌ها:

1- برای اطلاع بیشتر به تفسیر نمونه، ج 3، ص 340 – 345 مراجعه شود.

2- امام خمینی، توضیح المسائل، مسئله 2363، و 2370 و 2376؛ تحریر الوسیله، ج 2، ص 289، مسئله 5 و ص 290، مسئله 9.

3- تحریر الوسیله، ج 2، ص 291، مسئله 13.

4- توضیح المسائل، مسئله 2423.

5-تحریر الوسیله، ج 2، ص 291، مسئله 16.

فلسفه و حکمت مهریه از نظر اسلام چیست؟

فلسفه
تعیین مهر از نگاه اسلام، تنها جنبه مادى و اقتصادى ندارد بلكه بسیارى از
ابعاد معنوى و تربیتى لطیف كه حاكى از پیوند محبت و عشق و بقا و تكامل بوده
نیز منظور شده است
.
براى
این كه هویت معنوى- نه اقتصادى- مهر روشن گردد لازم است برخى دستورات
آسمانى كه درباره تعیین صداق و تبیین كابین و مهر در احادیث آمده است مورد
دقت قرار گیرد. براى نمونه اولین كابینى كه براى مبدأ نسل كنونى بشر یعنى
نكاح آدم وحوا (ع) معین شد آموزش احكام بود، چنان كه بر اساس حدیثى كه
زراره از امام صادق (ع) نقل مى كند: خداوند به حضرت آدم فرمود: «رضاى من آن
است كه معارف دین مرا به او بیاموزى، آدم گفت: قبول كردم». همچنین گاهى
رسول اكرم (ص) كه صداق برخى اصحاب را تعلیم سوره اى از قرآن قرار مى داد
.
به هر حال فلسفه مهریه را در امور ذیل خلاصه مى توان كرد:(1
)
1.
مهریه تجلى فطرت و طبیعت است: هدیه دادن به محبوب به عنوان اظهار محبت و
نشان دادن علاقه، امرى فطرى و طبیعى است كه معمولا از سوى كسى كه پیش قدم
مى شود و طالب و یا خواستگار است ارایه مى گردد. این امر حتى در میان
بسیارى از موجودات رایج است. مثلا مسأله اى كه به تازگى كشف شده این است كه
زاغچه نو پس از بازدید آشیانه هاى مورد نظر به اتفاق همسر آینده اش به او
یك حشره هدیه مى كند
.
2.
مهریه قانون عشق و جذب است: مرد از نظر آفرینش مظهر طلب، عشق و تقاضا است و
زن مظهر محبوبیت و معشوقیت مى باشد. مهریه از جانب مرد یك اظهار عشق و
محبت فوق العاده براى زن مى باشد كه حتى بالاتر از بخشش و هدیه هاى معمولى
است
.
3.
مهریه پاداش و نشانه حیا و عزت زن است. مهر با حیا، عفت و عزت زن یك ریشه
دارد. زن از لحاظ آفرینش نسبت به شهوت ها مقاوم تر است این ویژگى همواره به
زن فرصت داده كه دنبال مرد نرود و خود را رایگان در اختیار او قرار ندهد
.
4.
مهریه باعث بقاى خانواده و مانع از فروپاشى آن است. برخى مردان هوس باز
گاه بدون هیچ دلیلى همسر را ترك و زن دیگرى را كه جوان تر و با نشاط تر است
انتخاب مى كند. مهریه مانع عمده اى در مقابل این هوس رانى ها است
.
5.
مهر باعث تعادل اقتصادى است. هر چند زن داراى استقلال مالى و اقتصادى از
نظر اسلام است ولى به طور معمول در جوامع ابتكار عمل به دست مردان است. در
صورت طلاق و جدایى احتمال این كه زن بدون پشتوانه اقتصادى بماند بسیار زیاد
است. وجود مهریه یك نوع احساس امنیت اقتصادى و پشتوانه براى زن مى باشد(2
)
نتیجه
آن كه: مهریه از نظر اسلام تنها جنبه مادى ندارد بلكه افزون بر آن، حكمت
هاى دیگرى نیز در تعیین مهر نهفته است بنابراین نه تنها به زنان به عنوان
كالا نگاه نشده بلكه ارزش و احترام زن به وسیله وضع و تأیید چنین قانونى
محفوظ مانده است
.
پىنوشت

1. زن در آیینه جلال و جمال، آیت الله جوادى آملى، نشر اسراء، ص 043
2. ر. ك: شهید مطهرى، حقوق زن در اسلام، ص 102.

لطفا اثار نماز و سجده بر بدن و تاثیرات مفید ان در زندگی و سلامت و مصونیت از بیماریها را توضیح دهید .

از
امیرالمؤمنین على(ع) درباره حكمتهاى سجده پرسیدند، حضرت فرمود: سجده اوّل،
یعنى آنكه در ابتدا خاك بودم و چون سر از سجده برمىدارى یعنى از خاك به
دنیا آمدم. سجده دوم یعنى دوباره به خاك بازمىگردم و سر برداشتن از آن،
یعنى در قیامت از قبر برمىخیزم و محشور مىشوم
.
امام
صادق(ع) مىفرمایند: چون سجده براى خداست پس نباید بر خوردنىها و پوشیدنىها
كه مورد توجه اهل دنیاست، سجده كرد. سجده باید انسان را متوجه خدا سازد نه
شكم و لباس و مادّیات
.
در
حدیث مىخوانیم: دلیل سجده سهو براى هر كم و زیادى سهو و یا كلام و قیام و
قعود نابجا، آن است كه ابلیس تو را گرفتار حواسپرتى كرد و در نماز تو خللى
ایجاد نمود، پس تو بعد از نماز دو سجده بجاى آور تا بینى او به خاك مالیده
شود و بداند هر لغزشى ایجاد كند تو دوباره در برابر خداوند به سجده مىافتى
.
حضرت
على(ع) فرمودند: ظاهر سجده، صورتگذاردن بر خاك از روى اخلاص وخشوع است،
اما باطن آن دل كندن از همه امور فانى و دل بستن به سراى باقى ورهایى از
تكبر، تعصّب و تمام وابستگىهاى دنیوى است.

برخی
از کارشناسان معتقدند نماز خواندن تنها غذای روح انسان نیست , بلکه جسم
انسانها را نیز تقویت می کند و آنها را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می
دهد . وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند جریان فکر هم خود به خود آرام
شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و
نواقصی مانند نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی این حالت باعث افزایش
مقاومت عصبی فرد شده و بیی خوابی و افکار نا آرام را از انسان دور می کند
.
ایستادن
در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل
کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند و این عمل باعث می شود فرد
با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد
.
نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقیم نگاه می دارد
.
تقویت
احشاء و ماهیچه های شکم , حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن سوء
هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نماز خواندن و رکوع در نماز است
.
مدت
زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عضلات صورت و گردن ساق پا و رانها می
شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد
.
سجده نیز ستون مهره های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می کند

رئيس قوه قضاييه با حذف پوشش چادر براي متهمان زن موافقت كرد.


معاون پیشگیری از وقوع قوه قضاییه گفت: رئیس قوه قضاییه با حذف پوشش چادر برای متهمان زن موافقت کرد اما ……….

این یک موضوع داخلی است.
محمد باقر ذوالقدر معاون پیشگیری از وقوع جرم
قوه قضاییه در گفت‌وگو با خبرنگار قضایی فارس با اعلام حذف اجباری چادر
برای متهمان گفت: درخواست حذف پوشش اجباری چادر از سوی افراد متدین مطرح
شد.

وی ادامه داد: عده‌ای معتقد بودند که متهمان زن که دست به
برخی از جرائم زده‌اند نباید از پوشش چادر استفاده کنند زیرا مورد وهن
چادر می‌شود.

معاون پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه گفت: از سوی
معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه درخواستی به ریاست قوه قضاییه مبنی
بر حذف پوشش چادر داده شد که این موضوع از سوی ریاست قوه قضاییه پذیرفته
شد.

محمد باقر ذوالقدر گفت: این آیین نامه به سازمان زندان‌ها
نیز ابلاغ شد تا از این پس این رویه گذشته حذف شود تا موجب وهن چادر به
عنوان پوشش برتر نباشد.

وی در پایان با اشاره به اینکه این
ابلاغیه یک موضوع کاملاً داخلی در سیستم دستگاه قضایی بوده است، گفت: کار
رسانه‌هایی که موضوع این ابلاغیه را رسانه‌ای کرده‌اند صحیح نبوده زیرا
نباید مسائل داخلی اینگونه رسانه‌ای شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top