حذف می کنم آدم ها را
حذف می کنم آدم ها را
آدم های خوش بی ادب و بی مزه را
به همراه آنهایی که زانوی غم بغل کرده اند و خودشان هم نمی دانند از دنیا چه می خواهند .
همین طور عصا قورت داده هایی را که پیششان خندیدن جرات زیادی می خواهد
آدم هایی را که بدی افتخارشان است و خوبی را مسخره می دانند و افسانه
سر هم کلاه می گذارند و به اسمش را زرنگی می گذارند
همین طور آدم هایی که خوبند تا دیگران تاییدشان کنند و به این فکر نمی کنند که هیچ خوبی به تایید دیگری نیاز ندارد.
تو خیالشان از همه سرند و هر که موفق شده حق آنها را خورده
نه هوش داشته و نه ذره ای فهم ، نه اصلا آدم بوده
و حیف آنها که با همه درک و فهم از او کم آورده اند
و آدم هایی را که تنها برای داشتن نگاهی اندکی متفاوت تر به دنیا در همه به دیده ی تحقیر می نگرند.
باز هم می گردم
حذف می کنم تک تک آنهایی را که یک عمر از ته دل دوستشان بودم اما از ته دل با من نبودند
حذف می کنم آدم ها را
من می مانم و یک خالی بزرگ
پاهایم را دراز می کنم و نفس راحتی می کشم
حذف می کنم آدم ها را
منی که حذف شده ام سالهاست
سنگ
یافتن کلماتی که جدایی می افکند خیلی آسان تر از یافتن کلماتی است که پیوند می دهد و جمع و جور می کند.
-آدم وقتی که کسی در انتظارش هست، به این سادگی نمی میرد.
-از خدای خودتان
بخواهید که شما را همچون سنگ کند.خوشبختی این است که آدم به جای سنگ گرفته
شود،تنها خوشبختی حقیقی. مثل سنگ عمل کنید،در مقابل تمام فریادها کر باشید و
هر گاه وقتش شد به سنگ بپیوندید.
از کتاب سوتفاهم اثر آلبر کامو