اضطراب شدید خود را چگونه درمان کنیم؟
:همیشه
در زندگی روزهای بد وجود دارد. وقتهایی که احساس میکنید هیچکس نیست که
کمکتان کند. زمانهایی که فکر می کنید هیچ امیدی ندارید. اضطراب مشکلی است
که گاهی آنقدر آزاردهنده میشود که تصور خواهید کرد دیگر نمی توانید هیچوقت
زندگی شاد داشته باشید. اما واقعیت این است که خودِ اضطراب است که این
احساس را ایجاد میکند. اضطراب این قدرت را دارد که باعث شود احساس کنید
هیچ امیدی ندارید. البته راه درمان آن وجود دارد و میتوانید از شر آن خلاص
شوید اما تنها راه آن این است که باور کنید راه علاجی وجود دارد.
به همین دلیل است که وقتی احساس میکنید اضطرابتان بیش از اندازه شده است، دو راه دارید:
یکی اینکه بنشینید و هیچ کاری نکنید و تا آخر عمر با اضطراب زندگی کنید.
دوم اینکه خودتان را به تغییر متعهد کنید و راه به سمت بهتر شدن را پیش بگیرید.
واقعیت
این است که همیشه راه درمانی برای اضطراب وجود دارد. اما اضطراب از آن نوع
مشکلاتی نیست که یک شبه درمان شود. به همین دلیل نه تنها باید یک راه
درمان مناسب برای خودتان پیدا کنید، بلکه باید ماهها به آن روش درمان
متعهد شوید.
ولی من الان به کمک نیاز دارم!
ولی شما فوراً به
کمک نیاز دارید. به چیزی نیاز داری که کمی آرامتان کند و شما را از
اضطرابی که تجربه میکنید دور کند. اینکه چطور میتوانید آرامتر شوید ساده
نیست. یادتان باشد، اضطراب چیزی نیست که بتوانید یک شبه آن را از زندگیتان
پاک کنید. اگر همین الان احساس میکنید که اضطرابتان بیش از اندازه شده
است، اینها را امتحان کنید:
حواستان را همان لحظه پرت کنید
اولین
قدم این است که هر کاری انجام دهید تا بتوانید همان لحظه اضطرابتان را
متوقف کنید. برای این منظور، یکی از بهترین روشها این است که حواستان را
فوراً پرت چیزی دیگر کنید. این یکی از معدود زمانهایی است که تکنولوژی
میتواند کمکتان کند. تلویزیون را روشن کنید. چراغها و رادیو را روشن
کنید. به یکی از دوستان نزدیکتان زنگ بزنید و درمورد هر چیزی که دوست دارید
حرف بزنید. تا میتوانید ذهنتان را مشغول نگه دارید. وقتی جلوی فکر کردن
به استرسهایتان را بگیرید، کمی آرامتر خواهید شد.
خودتان را از لحاظ جسمی خسته کنید
خستگی
جسمی جلوی خستگی فکری را میگیرد. پس سعی کنید تا میتوانید خودتان را از
نظر جسمی خسته کنید. بیرون رفته و بدوید و وقتی خسته شدید، صبر کنید تا کمی
انرژیتان برگردد و بعد دوباره به دویدن ادامه دهید. آنقدر بدنتان را خسته
کنید که نتوانید به مشکلات و نگرانیهایتان فکر کنید. دویدن را دوست
ندارید؟ راههای دیگری پیدا کنید. میتوانید یک کیسه بوکس بخرید و یک گوشه
خانه آویزان کنید و در این مواقع سراغش بروید. هر کاری که لازم است برای
خسته کردن خودتان انجام دهید.
برطرف کردن اضطراب
تعهد و تصمیمگیری هوشمندانه رمز موفقیت در پیدا کردن راهی برای درمان اضطراب است
اضطراب هایتان را بنویسید
گاهیاوقات
اضطراب باعث میشود افکارتان از کنترل خارج شود. گاهیاوقات این افکار
اصلاً مربوط به اضطرابتان نیستند. فقط فکرهایی هستند که نمیتوانید از
ذهنتان بیرونشان کنید. همه آنها را بنویسید. هر چیزی که از ذهنتان میگذرد
را روی کاغذ بیاورید. وقتی از سرتان بیرون آوردیدشان، دیگر کمتر به آنها
فکر خواهید کرد.
بپذیرید و یک برنامه بریزید
و آخر اینکه
وقتی در آن لحظه احساس میکنید هیچ امیدی ندارید، باید به خودتان فرصت دهید
که به احساس آن لحظهتان فکر نکنید و برای چیزی که در آینده اتفاق میافتد
آماده شوید. این کار دو مرحله دارد: اولین قدم این است که یک قدم به عقب
بردارید و به خودتان بگویید که هیچ اشکالی ندارد که مضطرب هستید. بجای جنگ
کردن با آن باید اول قبولش کنید زیرا پذیرش مهمترین ابزار برای باور کردن
این است که میتوانید به آن غلبه کنید.
بعد باید یک برنامه
طولانیمدت برای آینده داشته باشید که شامل کارهایی میشود که برای خلاص
شدن از آن باید انجام دهید. آیا میخواهید پیش مشاور بروید؟ آیا میخواهید
از دکترتان بخواهید دارو برایتان تجویز کند؟ آیا برنامه دارید که به صورت
منظم ورزش کنید؟ آیا میخواهید دنبال یک کار جدید بگردید یا دوستان جدیدی
پیدا کنید؟ چه تغییراتی دوست دارید در زندگیتان ایجاد کنید؟ در این مورد
تصمیم بگیرید و برنامه بریزید. این برنامه نه فقط برای چند روز یا چند هفته
بلکه برای چند ماه و شاید چند سال است. داشتن این برنامه مطمئنتان میکند
که روی آیندهتان متمرکز هستید و کاری که برای کنار آمدن با مشکلاتتان در
زمان حال میکنید اهمیت کمتری دارد.
یادتان باشد، اگر صادقانه
باور داشته باشید که زندگیتان در این لحظه غیرقابل تحمل شده است، برنامه
ریختن برای یک یا دو سال آینده کار سختی نیست. اگر بتوانید بین یک تا پنج
سال آینده اضطرابتان را درمان کنید، آنوقت دهها سال زندگی توام با آرامش
در انتظارتان خواهد بود. و نگران نباشید، بیشتر درمانها خیلی کمتر از چیزی
که از آنها انتظار میرفته نتیجه میدهند.
چطور در درازمدت با اضطراب تان مقابله کنید
وارد
شدن به راهی که برای درمان اضطرابتان لازم دارید یکی از مهمترین اقداماتی
است که میتوانید برای مقابله با اضطراب و حملات وحشت انجام دهید و
خوشبختانه درمان برای همه میسر است. هیچ نوع اضطرابی نیست که قابل درمان
نباشد.
فقط باید از چند دامی که ممکن است تهدیدتان کند دوری کنید:
– اینکه باور داشته باشید به تنهایی میتوانید آن را درمان کنید.
– اینکه باور داشته باشید که اضطراب شما از بقیه بدتر یا متفاوتتر است.
– اینکه باور داشته باشید اگر یک روش درمانی طی یک تا دو هفته نتیجه ندهد، برایتان مفید نخواهد بود.
تعهد
و تصمیمگیری هوشمندانه رمز موفقیت در پیدا کردن راهی برای درمان اضطراب
است و بااینکه همه روشها برای همه افراد جواب نمیدهد اما صدها روش مختلف
وجود دارد که بالاخره یکی برایتان مفید خواهد بود.
تا آن زمان، اگر
لحظهای احساس کردید اضطرابتان بیش از اندازه شده است، یکی از روشهای
سریعی که در بالا اشاره کردیم را انجام دهید. یادتان باشد، اگر اضطراب
واقعاً قابل درمان نباشد، آنوقت هیچوقت آسوده نخواهید شد. حتی اگر لحظهای
احساس کنید که درمانی برایتان مفید بوده و کمی آرامترتان کرده است، ثابت
میکند که درمان امکانپذیر است.
بعد از مرگ چه خواهیم دید؟
ـ تکامل نفوس ناقصه در برزخ: در
روایت است که چون رسول خدا (ص) به معراج رفتند به پیرمردی که در زیر درخت
نشسته بود و در اطرافش کودکانی گرد آمده بودند برخورد کردند حضرت سوال کرد:
ای جبرئیل این پیرمرد کیست؟ جبرئیل گفت این شیخ پدر تو ابراهیم است حضرت
سوال کرد: این اطفال در اطراف او چه کسانی هستند؟ جبرئیل گفت: اینها اطفال
مؤمنان هستند که حضرت ابراهیم به آنها غذا میدهد.(35)
و از حضرت صادق (ع) نقل شده که فرمود: اطفال شیعیان ما را از مؤمنین، حضرت فاطمه (ع) تربیت میکند.(36)
2ـ رشد و تکامل:
هر چند پس از مرگ در عالم برزخ توانایی بر خطا و ثواب وجود ندارد و آنجا
دیگر عالم تکلیف نیست ولی به موجب روایاتی که از اولیاء اسلام رسیده پس از
مرگ نیز انسان میتواند بواسطه داشتن سرمایههایی از دنیا تغذیه کند و به
تکامل و رشد برسد یکی از آنها سنّت حسنه و پیریزی سیره خوب در جامعه است
چنانکه امام حسین (ع) از نبی اکرم (ص) روایت کرده که فرمود: هر کس سیره و
روش خوبی را در جامعه بنیان نهد اجر آن سیره و اجر کسانی که تا قیامت به آن
سیره عمل میکنند برای او خواهد بود بدون آنکه از اجر عاملین به آن چیزی
کاسته شود.(37)
یکی دیگر از آن اسباب صدقات جاریه است پیامبر اکرم
(ص) میفرماید: هفت عامل است که اگر شخص یکی از آنها را بجا آورده باشد پس
از مرگ ثوابش در پرونده عمل او ثبت میگردد کسی که درخت میوه داری را بکارد
یا چاهی حفر کند یا قناتی را جاری سازد یا مسجدی را بنیان نهد یا قرآنی
بنویسد و یا علمی از خو بجای بگذارد یا فرزند صالحی تربیت کند که برای او
استغفار نماید.(38)
در روایتی پیامبر (ص) فرموده: حضرت مسیح بر قبری
گذر کرد که صاحب آن معذّب بود سال بعد از کنار همان قبر گذشت و صاحب قبر
را معذّب نیافت از پیشگاه الهی درخواست نمود که او را از علت تغییر وضع
آگاه سازد خداوند به حضرت مسیح وحی فرستاد که صاحب قبر فرزند صالحی از خود
بجای گذارده بود او در این فاصله بالغ شد و به دو کار خیر دست زد یکی آنکه
راهی را برای عبور مردم اصلاح نموده و دیگر اینکه یتیمی را مسکن داد و من
گناه این پدر را به احترام عمل فرزند نیکوکارش بخشیدم.(39)
3ـ تنزل و تغییرات دیگر:
همانطوری سنت حسنه اثرش باقی است تاسیس سیره سیئه نیز اثرش ممتد و دامنه
دار است و طبق روایات کسی که سنت بدی را در جامعه بنیان نهد و دیگران از او
پیروی کنند هر بار که آن سیره مورد عمل واقع شود گناه تازهای ثبت میشود
امام باقر (ع) میفرماید: هر بندهای از بندگان خدا روش گمراه کنندهای را
بین مردم ایجاد کند برای او گناهی همانند گناه کسانی است که مرتکب آن عمل
شدهاند بدون آنکه از گناه عاملین آن کاسته شود.(40)
روایاتی وجود
دارد که نارضایتی پدر و مادر و تأثیر آن را در سرنوشت فرزند بیان میکند
اگر پدر و مادری فرزندشان را عاق کرده باشند پس از مرگ در صورتی که از
اعمال خیر فرزندشان که در دنیاست برخوردار شوند ممکن است از او راضی گردند
بنابراین یکی از تفاوتهای برزخ و آخرت در این است که پرونده انسان مرده در
برزخ تغییر میکند ولی در آخرت چنین نیست؟
4ـ آگاهی و درک انسان در برزخ:
از منابع موجود استفاده میشود که با فرا رسیدن مرگ نه تنها شعاع دید و
درک انسان کمتر نمیشود بلکه بیشتر نیز میشود، پیامبر (ص) میفرماید: مردم
خوابند همین که میمیرند بیدار میشوند.(41)
این جمله را به دو
گونه میتوان معنی کرد ـ 1ـ منظور این است که در دنیا چیزهایی وجود دارد که
انسان از آنها غافل است ولی پس از مرگ متوجه آنها میشود و کنایه از
هوشیاری بعد از غفلت است. 2ـ معنای دیگر که استاد شهید مطهری بیشتر بر آن
تکیه دارد این است که درجه حیات بعد از مردن از پیش از مردن کاملتر و
بالاتر است همان طور که انسان در حال خواب از درجه درک و احساس ضعیفی
برخوردار است حالتی نیمه زنده و نیمه مرده دارد و هنگام بیداری آن حیات
کاملتر میشود همچنین حالت حیات انسان در دنیا نسبت به حیات برزخی درجهای
ضعیفتر است و با انتقال انسان به عالم برزخ کاملتر میشود.(42)
5ـ ارتباط ارواح با اهل دنیا در برزخ:
امام
صادق (ع) میفرماید: هیچ مومن و کافری نیست مگر آن که در حین زوال شمس به
دیدار اهل خود میرود و اگر دید که اهلش به اعمال نیکو اشتغال دارند سپاس و
حمد خدا بجا میآورد و چون کافر ببیند که اهل او بر اعمال نیک مشغولاند
برای او موجب حسرت و ندامت خواهد بود.(43)
اسحاق بن عمار میگوید از
امام کاظم (ع) در مورد ارواح در گذشتگان سووال کردم که آیا آنها اهل خود
را ملاقات و دیدار میکنند؟ حضرت فرمود: بلی گفتم در چه مقدار از زمان
دیدار میکنند؟ حضرت فرمود: در هر جمعه و در هر ماه و در هر سال یک بار بر
حسب منزلت و مکانت مومن گفتم در چه صورتی آنها برای دیدار اهل خود میروند؟
حضرت فرمود: در صورت پرنده لطیفی که خود را به دیوارها میزند و بر آنها
اشراف مینماید. پس اگر آنها را در خیر و خوبی مشاهده کند خوشحال میشود و
اگر آنها را در بدی و اندوه بنگرد غمناک میگردد. (44) البته این تمثیل است
یعنی همان طور که مرغها بر روی دیوارهای شما خود را میاندازند و به آسانی
رفت و آمد میکنند روح مومن هم از اهل خود و احوالات آنها اطلاع پیدا
میکند.
مضمون و معنایی را که در روایات فوق وجود دارد ممکن است
بتوان به نحوی از این سخن خدا فهمید که ارتباط شهدا و بازماندگان آنها را
بیان میکند و میفرماید: یُسًتَبًشِرْونُ بِنِعًمُهٍ مِنُ اللهِ وُ فَضْلٍ
وُ اللهُ لا یْضِیعْ اَجًرُ الْمْؤمِنِینُ (45) کشته شدگان در راه خدا از
این که افراد خانوادهشان را بر نعمت و فضل میبینند خوشحال و شادان
میگردند.
6ـ همدم انسان در عالم برزخ:
قیس
بن عاصم میگوید: من و جمعی از بنی تمیم از راه دور به مدینه آمدیم و خدمت
رسول اکرم (ص) رسیدیم من عرض کردم یا رسول الله ما را موعظهای بفرمایید
که همواره از آن استفاده کنیم چرا که ما بادیه نشین هستیم و کمتر به شهر
دسترسی داریم حضرت فرمود: ای قیس با عزت ذلت و با حیات مرگ است و با دنیا
آخرت… ای قیس ناگزیر برای تو همنشین و مصاحبی خواهد بود که با تو به خاک
سپرده میشود موقع دفن تو او زنده است و تو مرده اگر همنشین تو بزرگوار و
کریم باشد تو را اکرام میکند و اگر پست و فرومایه باشد آزارت میدهد.(46)
علی
(ع) میفرماید: شخص مسلمان دارای سه دوست است یکی از دوستانش به وی
میگوید من در زندگی و مرگ با تو هستم و هرگز ترکت نمیکنم و آن عمل اوست
دوست دیگر میگوید من فقط تا موقع مرگ با تو هستم آنگاه جدا میشوم و آن
اموال او است آدمی به محض آن که میمیرد اموالش به وراث انتقال مییابد
دوست دیگر به او میگوید من تا قبر با تو هستم و تو را ترک میگویم و آن
فرزند اوست.(47)
7ـ ملاقات ارواح با یکدیگر در عالم برزخ:
امام صادق (ع) میفرماید: ارواح در برزخ با یکدیگر ملاقات میکنند سووال
کردند آیا واقعاً همدیگر را میبینند؟ فرمود بله میبینند و از همدیگر خبر
میپرسند و سووال میکنند و همدیگر را آشنایی میدهند آن چنان آشنا میشوند
که در آنجا میگویند این شخص فلانی است.(48)
امام صادق (ع)
میفرماید: ارواح در برزخ به شکل جسدهایی که دارند و با همان قیافه در
درختهای بهشت میروند و یکدیگر را خوب میشناسند و از یکدیگر سووال میکنند
و هنگامی که روح جدیدی بر آنان وارد میشود دیگران گویند رهایش کنید تا
قدری استراحت کند چرا که او از یک مرحله سختی عبور کرده است بعد از آن که
استراحت کرد از او میپرسند فلان کس چه شد؟ اگر این روح جواب داد که هنوز
زنده است و در دنیا میباشد اینها منتظر و امیدوار میمانند که شاید نزد
آنها بیاید و اگر گفت که مرده است میفهمند که وضعش بد است چون اگر آدم
خوبی بود پس از مرگ نزد آنها میآمد پس میگویند از بین رفت حیف که اینطور
شد.(49)
8ـ پرسش و سووال در عالم برزخ:
مطابق روایات و اخبار در عالم برزخ فقط مسایلی که انسان باید به آنها
اعتقاد و ایمان داشته باشد مورد پرسش و رسیدگی واقع میشود و رسیدگی به
سایر مسایل موکل به قیامت است.
امام صادق (ع) فرموده است: آن که
پرستش قبر را انکار کند شیعه ما نیست(50) امام صادق (ع) میفرماید: وقتی
مومن از دنیا رود هفتاد هزار فرشته او را تا قبرش تشییع میکنند وقتی وارد
قبر شد منکر و نکیر به سراغ او میآیند و به او میگویند پروردگار تو کیست؟
دین تو چیست؟ پیغمبر تو کیست؟ پس میگوید خداوند پروردگار من است و محمد
پیغمبر من و اسلام دین من است پس قبرش تا چشم کار میکند وسیع میشود و
برای او طعام میآورند و روح و ریحان بر او وارد میشود.(51) و در روایتی
امام صادق (ع) میفرماید: میت در قبر از پنج چیز سووال میشود: از نماز و
زکات و حج و روزه و ولایت.(52)
از بعض روایات استفاده میشود که
سووال در قبر اختصاص به کسانی دارد که ایمان خود را خالص نموده و از مومنین
خالص یا از کفار خالص باشند و افراد دیگر از مواخذه و سووال آنان صرف نظر
میشود. امام صادق (ع) میفرماید: در قبر از کسی سووال نمیشود مگر آن کسی
که ایمان خود را کاملاً خالص نموده باشد و یا آن کسی که کفر خود را خالص
نموده باشد و اما بقیه افراد از سووال قبر آنها صرف نظر میشود.(53)
ممکن
است تو هم شود با آن که خدا میداند چه کسی مومن و چه کسی کافر است پس چرا
سووال میکنند؟ بعضی از بزرگان چنین فرمودهاند که سووال و جواب در قبر
مقدمهای بر پاداش یا مجازات شخص سووال شده است مثل معلمی که محصلین خود را
میشناسد که کدامیک از آنها زرنگ و کدامیک تنبلاند ولی با این حال از
آنها امتحان میگیرد و آن کسی که نمرهاش خوب است قبول میشود و دلیل دیگر
این که خود سووال و جواب برای مومن لذت دارد. همان طوری که برای کافر
ابتدای بدبختی و عذاب و شکنجه است.
دلیل سوم این که سووال و پرسش
مقدمه نوید و بهشت و درآمدی بر عذاب است تا مومنان لذت ببرند و کافران
گرفتار حسرت و ندامت و بدانند عذاب صبح و شام آنها به علت تمحیض آنها در
کفر و نفاق است تا اعتراضی نداشته باشند.
9ـ کوتاهی عمر عالم برزخ در مقایسه با عمر قیامت:
قرآن
در چند مورد به کوتاهی عمر عالم برزخ اشاره کرده است و از زبان مجرمین که
در مورد مقدار توقفشان در عالم برزخ یا دنیا به گفتگو میپردازند
میفرماید:
یُتَخافَتُونُ بُیًنَهْمً اِنً لَبِسًتُمً اِلاّ عُشْراً
بعضی به بعضی دیگر میگویند شما تنها ده شبانه روز در جهان برزخ توقف
کردهاید(54) ولی آنها که بهتر فکر میکنند میگویند شما به اندازه یک روز
در برزخ درنگ کردید.(55)
بدون شک مدت توقف آنها در عالم برزخ طولانی
بوده است ولی در برابر عمر قیامت مدتی بسیار کوتاه به نظر میرسد و از
آنجا که کوتاهی عمر دنیا یا برزخ در برابر عمر آخرت و همچنین ناچیز بودن
کیفیت اینها در برابر کیفیت قیامت با کمترین عدد سازگارتر میباشد قرآن در
مورد گویندة این سخن که مدت یک روز را مدت درنگ و توقف خود ذکر کردهاند
تعبیر به امثلهم طریقه کرده است یعنی کسی که روش و فکر او بهتر است.
و
این کوتاهی دوران برزخ را آنچنان درست و واقعی میپندارند که سوگند به
خلاف میخورند و قرآن در این زمینه میفرماید: وُ یُوًمُ تَقُومْ الساعُهْ
یْقْسِمْ الْمْجًرِمْونُ ما لَبِثُوا غَیًرُ ساعُهٍ.
روزی که قیامت
بر پا شود مجرمان سوگند یاد میکنند که فقط ساعتی در عالم برزخ توقف
داشتند.(56) همان طور که اصحاب کهف که افرادی مومن و صالح بودند بعد از
بیداری از خواب بسیار طولانی خود تصور کردند که یک روز یا بخشی از یک روز
در خواب بودهاند و یا یکی از پیامبران الهی که داستانش در سوره بقره آیه
259 آمده است بعد از آن که از دنیا رفت و پس از یکصد سال مجدداً به حیات
بازگشت اظهار داشت که فاصله میان دو زندگی به یک روز یا بخشی از یک روز
بوده است و مجرمان با توجه به حالت خاص برزخشیان چنین تصوری از روی عدم
آگاهی پیدا میکنند.
10ـ مردود بودن شفاعت در برزخ:
امام صادق
(ع) میفرماید: وُاللهِ ما أَخافْ عُلَیًکُمً اِلاّ الْبُرًزَخ فَأما اِذا
صارُ الاَمًرْ اِلَیًنا فَنَحًنْ اَوًلَی مِنْکُمً بخدا قسم نمیترسم بر
شما مگر از برزخ و چون کار به ما رسد ما اولی و سزاوارتر از شما
میباشیم.(57)
در روایت دیگری عمرو بن یزید میگوید به امام صادق
(ع) گفتم از شما شنیدهام که میفرمودید همه شیعیان ما با همه گناهانی که
دارند بهشتی هستند فرمود: گفته تو را تصدیق میکنم بخدا قسم همه آنان در
بهشت خواهند بود من گفتم فدایت گردم بسیاری از گناهان کبیرهاند فرمود: به
شفاعت پیامبر و وصی او در قیامت همه به بهشت میروند ولکن به خداوند سوگند
از برزخ برای شما خوفناکم و میترسم پرسیدم: برزخ چیست فرمود: قبر، از
لحظهای که میمیرد تا روز قیامت(58).
بنابراین میتوان چنین
استنباط کرد که موضوع شفاعت در عالم برزخ منتفی است و انسان با عمل خود دست
به گریبان است و نتیجه عمل خوب یا بد خود را میبیند.
11ـ تجسم عمل در برزخ:
به موجب بعضی از روایات اعمال هر انسان از لحظات بعد از مرگ یعنی در مراحل
ابتدائی عالم برزخ تمثیل و تجسم مییابد و صاحب قبر در ملکوت قبر با چشم
برزخی آن را میبیند و تا قیام قیامت با او خواهد بود. امام صادق (ع)
میفرماید: وقتی شخص با ایمان را در قبرش میگذارند دری به رویش گشوده
میشود و جایگاه خود را در بهشت میبیند از آن دری که به عالم غیب گشوده
شده مردی با چهره زیبا خارج میشود شخص با ایمان به او میگوید تو کیستی که
من از تو زیباتر ندیدهام پاسخ میدهد من نیت خوب تو هستم که در دنیا بر
آن بودی و عمل خوب تو هستم که در دنیا انجام دادی وقتی شخص کافر را در قبرش
میگذارند دری به رویش گشوده میشود و جایگاه خود را در آتش میبیند سپس
از آن در مردی زشت رو خارج میشود امام فرمود: شخص کافر به او میگوید تو
کیستی که من صورتی از تو قبیحتر ندیدهام؟ پاسخ میدهد من عمل بد تو هستم
که در دنیا انجام میدادی و نیت ناپاک تو هستم که در دل داشتی.(59)
12ـ عذاب برزخی:
روایاتی که در باره عذاب قبر و ثواب قبر وارد شده است راجع به همان بدن
برزخی است که به مناسبت ارتباط عالم برزخ هر کس به قبر آن کس از آن تعبیر
به عذاب قبر شده است.
علی (ع) میفرماید: از بندگان خدا بعد از مرگ
برای کسانی که آمرزیده نشدهاند عذاب و درد قبر شدیدتر از مرگ است پس از
تنگی و تاریکی و وحشت و غربت آن بهراسید همانا قبر هر روز ندا میکند منم
خانه غربت منم خانه وحشت و منم خانه کرم, قبر برای مؤمنین همانند باغی است
از باغهای بهشت و یا گودالی از گودالهای جهنم.(60)
عذاب در قبر چنان
وحشتناک است که در مقابل عذابهای آن مجرمین از وحشتهای دنیوی نمیترسند
چون در مقابله با آن وحشتها ناچیز است، علی (ع) میفرماید:
عذاب در قبر برای آنها به قدری شدید است که وقوع حوادث هراس انگیز و زلزله و اضطراب و وحشتهای دنیا آنها را به وحشت نمیاندازد.(61)
از
این جهت ائمه معصومین برای مردم از شدت برزخ احساس خطر کردهاند شخصی
میگوید به امام صادق (ع) گفتم شنیدهام که گفتهای همه شیعیان ما در بهشت
جای میگیرند حضرت فرمود: در قیامت همه شما بواسط شفاعت پیغمبر یا وصی
پیغمبر به بهشت میروید اما بخدا قسم در مورد برزخ بر شما میترسم.(62)
رسول
خدا (ص) فرمودهاند که در زمان قبل از نبوت که به شتران و گوسفندان نظارت
مینمودم و آنها در جایگاه خود مستقر و متمکن بودند و هیچ چیز در اطراف
آنها نبود که آنها را تهییج کند و آنها را بترساند ناگهان میدیدم که آنها
از جای خود حرکت کرده و به هوا میپرند با خود میگفتم این چه داستانی است و
بسیار در شگفت میماندم تا آنکه جبرئیل (ع) برای من چنین گفت: چون کافر
بمیرد چنان ضربهای بر او زنند که تمام مخلوقات که خدا آفریده است از آن
ضربه به وحشت و هراس شتران و گوسفندان در اثر همان ضربهای است که به کافر
خورده است پس پناه میبرم به خداوند از عذاب قبر.(63)
علی (ع) میفرماید: زندگی تاریکی که خداوند دشمن خود را از آن برحذر داشته است عذاب قبر است.(64)
13ـ فشار قبر
موضوع
دیگر فشار قبر است که فراگیرتر از عذاب قبر است و کم اتفاق میافتد که کسی
فشار قبر نداشته باشد چون فشار قبر در اثر گناهان است شخصی میگوید به
امام صادق (ع) عرض کردم آیا کسی از فشار قبر رهایی مییابد؟ حضرت فرمود:
پناه به خدا از فشار قبر چقدر افرادی که از فشار قبر رهایی پیدا کنند کم
هستند سپس فرمودند چون عثمان رقیه دختر رسول را کشت رسول خدا (ص) بر کنار
قبر او ایستادند و در حالی که سر خود را به آسمان بلند نموده و اشک از
چشمانشان جاری بود، به مردم فرمود: من رقیه دخترم را به یادآوردم آنچه را
که به او رسیده است پس دلم شکست و خواستم که خدا او را از فشار قبر برهاند.
حضرت
صادق (ع) به دنبال این قضیه فرمودند: رسول خدا (ص) برای تشییع جنازه سعدبن
معاذ از منزل خارج شدند در حالی که هفتاد هزار فرشته جنازه وی را تشییع
مینمودند و پس از دفن، حضرت رسول الله (ص) سر خود را به طرف آسمان بلند
نموده و فرمودند آیا فشار قبر شخصی مانند سعد را با این سابقه درخشانش در
اسلام میگیرد؟
ابو بصیر میگوید: عرض کردم فدایت شوم ما چنین
میپنداشتم که سعد از بول اجتناب کامل نمیکرد! حضرت فرمود: مُعاذَ الله
اِنّما کانُ مِنً زَعارُهٍ فِی خُلْقِهِ عُلَی اَهًلِهِ پناه به خدا چنین
نیست بلکه فشار قبر سعد به علت سوء خلقی بو که با اهل خانه خود داشت. امام
صادق (ع) فرمودند:
مادر سعد گفت: گوارا باد ای سعد بر تو در این
بهشتی که وارد شدی رسول خدا فرمود: ای مادر سعد بر خدا حکم جز میمنما،(65)
فشار قبر تنها در زمین نیست بلکه مرده هر کجا که باشد ولو اینکه بالای دار
باشد فشار قبر میبیند و خدا امر میکند که هوا او را فشار دهد از حضرت
صادق (ع) سوال شد در مورد کسی که او را به دار آویختهاند حضرت فرمود: برای
خداوند زمین و هوا یکی است خداوند به سوی هوا وحی میکند که او را در فشار
بگیرد و هوا چنان او را در فشار قرار میدهد که از فشار قبر سختتر
باشد(66).