ازدواج و فرصت هایی که ایجاد می کند

با اطمینان، دومین بله را بگویید

می توانید همه این كارها را بكنید، اما پیشنهاد ما این است كه از این
توانایی تان استفاده نكنید. برای دومین بار بله گفتن، آداب خاص خودش را
دارد و شاید بیشتر از اولین باری كه این واژه را از زبان تان بیرون آورده
اید، نیاز به زیر نظر گرفتن جزئیات به ظاهر بی اهمیت داشته باشد.

به خودتان فرصت دهید

یكی
از دام های رایجی كه افراد بعد از شكست خوردن در یك رابطه عاطفی در آن می
افتند، بلافاصله وارد شدن به یك رابطه دیگر است. ترس از تنهایی، تلاش برای
فراموش كردن فرد قبلی یا میل به پر كردن جای خالی او و كم كردن آزارهای
نبودنش، ممكن است شما را هم به فكر پیدا كردن شریكی دیگر بیندازد. اما این
تلاش عجولانه برای ساختن رابطه، شما را از چاله به چاه می اندازد و
دردسرهای تان را چند برابر می كند. اگر به خودتان برای پیدا كردن دلایل
جدایی فرصت ندهید و درحالی كه هنوز نتوانسته اید سهم خود و شریك سابق زندگی
تان را در این جدایی پیدا كنید، به رابطه دیگری وارد شوید، آینده خوبی پیش
روی تان نیست. این اتفاق می تواند خطر ساختن یك رابطه بیمار دیگر را به
زندگی شما وارد كند. از آنجایی كه شما هنوز دلیل اصلی جدایی تان را پیدا
نكرده اید و برای حذف شدن عوامل خطر از زندگی تان تلاش نكرده اید، می
توانید با تكرار همان اشتباهات قبلی، یك رابطه رو به شكست دیگر را تجربه
كنید. به عبارت دیگر، شما تنها صورت مساله را پاك كرده اید و برای حل مساله
اصلی، قدمی برنداشته اید.

در دام تضاد و تشابه نیفتید

ملاكی كه باید به شما برای ازدواج مجدد انگیزه دهد؛ نه سابقه شكست های خواستگارتان بلكه به جا بودن شباهت ها و تفاوت های تان است

وقتی
بلافاصله به یك رابطه تازه وارد می شوید، احتمالا دنبال فردی كاملا مشابه
یا فردی كاملا متضاد با شریك قبلی تان می گردید. اگر طلاق را به میل خودتان
نگرفته و مجبور به جدایی شده باشید، احتمالا به محض روبرو شدن با فردی كه
شبیه شریك سابق تان است، به او دل می بندید و اگر با نفرت از همسر قبلی تان
جدا شده باشید، احتمالا متفاوت بودن شریك بعدی زندگی تان با او را به
عنوان اولین معیارتان برای انتخاب همسر در نظر می گیرید. همین واكنش اغراق
گونه، می تواند در ادامه رابطه به زیان شما تمام شود و خیلی زود شما را از
رابطه ای كه به آن وارد شده اید ناراضی كند.

خودتان را درست معرفی كنید

اگر
به محض تجربه یك شكست عاطفی به رابطه دیگری وارد شوید، نمی توانید خود
واقعی تان را به همسر آینده تان نشان دهید. شما بدون آنكه اجازه ترمیم شدن
زخم های ناشی از رابطه قبلی را به خود بدهید، وارد رابطه تازه ای شده اید.
رابطه ای كه آن را با انبوهی از خشم، ترس، افسردگی و پریشانی آغاز كرده اید
و نمی توانید انكار كنید كه این آغاز نابه سامان، نمی تواند پایان
خوشایندی داشته باشد.

وقتی با تمام این آشفتگی ها برای ساختن رابطه
تازه تلاش می كنید، فرصت نمی كنید خود را به خوبی به شریك آینده زندگی تان
معرفی كنید. شما بدون آنكه بدانید، تنها این پیام را به او منتقل می كنید
كه «من تنها و شكست خورده ام، تو مرا تنها نگذار!» همه این اتفاق ها درحالی
می افتد كه شناخت درست فرد مقابل نه، بلكه درست و كامل معرفی كردن خود
شماست كه می تواند در آینده به داد ارتباط تان برسد. اگر خود را به خوبی به
همسر آینده تان معرفی كنید و فرصت شناخت مناسب خودتان را به او بدهید، تا
ساختن زندگی كه همیشه آرزویش را داشته اید برای تان راهی نمی ماند. اگر خوب
شناخته شوید و درست درك شوید، می توانید به همه چیزهایی كه از یك رابطه
انتظار دارید برسید. درحالی كه كوله بار پر از آشفتگی كه روی دوش شماست،
بعید است مجال درست معرفی كردن تان را به شما بدهد.

ترس های تان را مهار كنید

ترس
از تنها ماندن، دلیل بسیاری از افراد برای وارد شدن سریع به یك رابطه
دیگر، بعد از تجربه شكست است. اگر این ترس موتور محرك شما برای ساختن یك
رابطه باشد، احتمالا برای دور كردنش از بسیاری ایده آل ها و خواسته های خود
كوتاه می آیید و اولین گزینه های پیش رو را برای دور شدن از احساس تنهایی
به زندگی تان وارد می كنید. عجله ای كه میل به تنها نماندن آن را به جان
تان انداخته، شما را به رابطه ای وارد می كند كه با هیچ یك از ایده آل های
تان جور در نمی آید و خیلی زود بیشتر از رابطه قبل و بیشتر از زمان كوتاه
اما آزار دهنده تنها بودن تان، شما را عذاب می دهد.

فرار نكنید

 ترس
از تنهایی، تلاش برای فراموش كردن فرد قبلی یا میل به پر كردن جای خالی او
و كم كردن آزارهای نبودنش، ممكن است شما را هم به فكر پیدا كردن شریكی
دیگر بیندازد، اما این تلاش عجولانه برای ساختن رابطه، شما را از چاله به
چاه می اندازد

فرار از تنهایی برای كسانی كه تا میانسالی
همسری برای زندگی شان پیدا نكرده اند یا فرار از قضاوت های اجتماعی و البته
تنهایی برای آنهایی كه مهر چنین شكستی روی پیشانی شان خورده، بهانه گروهی
از كسانی است كه  می خواهند با ترس هایشان مواجه نشوند. اگر شما هم چنین
فكر هایی را به ذهن تان راه داده اید، خودتان در مورد آینده ای كه در
انتظارتان است قضاوت كنید! با خارج شدن از مرزها چه چیزی عوض می شود؟ شمایی
كه یك عمر برای شكست ها فرش قرمز پهن كرده اید عوض می شوید یا گذشته تلخی
كه یادش در ذهن تان جا خوش كرده؟ اگر نظر ما را بپرسید، باید بگوییم هیچ
كدام. از ده ها مرز هم كه بگذرید، شما همین آدم امروز هستید و بعید است كه
افكار، احساسات و ایدئولوژی هایی كه برای زندگی دارید، آنقدر تغییر كند كه
توان متحول كردن آینده شما را داشته باشد.

قربانی كلیشه ها نشوید

از
قدیم شنیده اید كه زن مطلقه باید سراغ جفت مطلقه اش برود و از بین مردهای
مسن یا آنهایی كه با فرزندشان زندگی می كنند همسر انتخاب كند؟ این حرف های
كلیشه ای را دور بریزید. شما یك شكست عاطفی را تجربه كرده اید، درست! اما
ملاكی كه باید به شما برای ازدواج مجدد انگیزه دهد؛ نه سابقه شكست های
خواستگارتان بلكه به جا بودن شباهت ها و تفاوت های تان است. سبك زندگی شما و
او تا چه اندازه به هم شبیه است؟ چقدر علاقه یا شیوه وقت گذرانی مشترك
دارید و كدام یك از تفاوت های تان می تواند ضعف های هر یك از شما را جبران
كند؟ قبل از آنكه نگاهی به صفحه دوم شناسنامه خواستگارتان بیندازید، به این
سوالات پاسخ دهید و بعد در مورد دوباره دیدنش تصمیم بگیرید.

احساسات تان را فاكتور بگیرید

درد
مشترك، بهانه بسیاری از ما برای شكل دادن روابط مختلف است. برای تان پیش
آمده كه در بیمارستان با خواهر بیماری كه در تخت كنار خواهر شما بستری شده
صمیمی شوید یا در صف معترضانی كه به خاطر افزایش نیافتن حقوق شان جلوی
اداره كار تجمع كرده اند دوست پیدا كنید؟ اغلب ما مثل آهن ربا آدم هایی  را
كه مثل ما یا به اندازه ما روزهای شان سخت می گذرد به خود جذب می كنیم،
اما مراقب باشید و حساب زندگی مشترك را از دوستی كه به پیام های وایبری یا
ملاقات های گاه و بیگاه محدود شده جدا كنید. خواستگارتان درست مثل شما
قربانی خیانت و دروغ شده؟ درست مثل شما تنها رها شده؟ به اندازه شما برای
وارد شدن به یك عشق واقعی انگیزه دارد؟ شاید این تجربیات مشترك، رغبت شما
به دوباره قرار گذاشتن با او را بیشتر كند، اما نباید اجازه دهید كه به جای
شما برای آینده عاطفی تان تصمیم بگیرد. شما چه انتظاراتی از همسر آینده
تان دارید و چرا رابطه قبلی تان سرانجام خوشی نداشته؟ قطعا دردهای مشتركی
كه هر دوی شما تجربه كرده اید، نمی تواند در پاسخ این سوال تغییری ایجاد
كند. پس برای یك بار هم كه شده احساسات تان را مهار كنید و در این دام
نیفتید.



ازدواج و فرصت هايي که ايجاد مي کند

تعارف که نداريم، ازدواج کار سختي است. پروژه اي است که با همه هيجان انگيز
بودنش، مي تواند اضطراب و سختي هاي زيادي براي شما به همراه داشته باشد.
در اين وانفسا، خيلي ها عطاي ازدواج را به لقايش مي بخشند. خيلي ها تا مي
توانند ازدواجشان را به تاخير مي اندازند و خيلي ها هم با ترس و ترديد جلو
مي روند.

ما در اينجا برايتان مي گوييم که ازدواج چه فرصت هايي برايتان فراهم مي
آورد که با تجرد هيچ وقت نمي توانيد به آنها برسيد.

رشد مي کنيم
حتما شنيده ايد که مي گويند ازدواج باعث رشد فردي مي شود. شايد بگوييد که
شما بدون ازدواج هم به دنبال رشد و ارتقاي خود هستيد. اما واقعيت اين است
که همه تلاشي که شما براي رشد مي کنيد، در بستر تجرد اتفاق مي افتد اما
ازدواج بستري براي شما فراهم مي کند که سريعتر به رشد برسيد. در واقع
ازدواج موجب مي شود که فرد از «توهم خودسازي» بيرون بيايد؛ زيرا امتحانات
جديد اخلاقي رخ مي دهد که قبلا وجود نداشته است.

مثلا مي فهميد چقدر خودشيفته يا تنبل هستيد، چقدر تفکر قديمي دست نخورده اي
داريد يا چقدر آدم ناسازگار، منفعت طلب، آويزان، دروغگو يا بي اعتمادي
هستيد. در ازدواج است که مسئوليت همسر بودن 24 ساعته و 365 روزه در سال را
حس مي کنيد و ياد مي گيريد که به جاي تاسف و حسرت گذشته خوردن، به آينده و
حالتان فکر کنيد و سعي کنيد به جاي درجا زدن يا عقب نشيني، موظفيد سکان اين
کشتي زندگي مشترک را با کمک همسرتان حفظ کنيد.

امنيت عاطفي
همه ما نيازهاي عاطفي داريم. نيازي که طبيعت برآورده شدن آن را به عهده جنس
مخالف گذاشته است. از يک سني به بعد، شما ديگر فقط به محبت خانواده و گروه
دوستانتان نياز نداريد. نياز داريد کسي از جنس مخالف شما را دوست داشته
باشد، به شما توجه کند و احتياجاتتان را برآورده سازد. اين يعني شما به
دنبال عاطفه اي از جنس ديگر هستيد. شايد برخي افراد در پي يافتن اين توجه و
محبت، به هر دري بزنند. به هر کسي چشم اميد داشته باشند و به هر فردي به
عنوان يک منبع عاطفي بالقوه نگاه کنند. اما ازدواج اين خاصيت را دارد که ما
را از تعدد روابط بي حاصل، يا دل بستن به افراد اشتباهي، به يک سرمايه
گذاري عاطفي مطمئن تر سوق دهد. وقتي ازدواج مي کنيم، به امنيت عاطفي مي
رسيم و احساس مي کنيم کسي هست که نيازهاي رواني، نيازهاي عاطفي و حمايتي ما
را برآورده کند. همان طور که پروردگار هم در قرآن آورده است که زن و مرد
را براي آرامش گرفتن از يکديگر آفريده و هدف نهايي ازدواج، رسيدن به همين
محبت و امنيت و آرامش است.

ازدواج و فرصت ها

ازدواج به شما هويت اجتماعي تاييد شده اي مي دهد

تجربه موقعيت اجتماعي جديد
چه بخواهيد و چه نه، ازدواج باعث مي شود توسط نهادهاي اجتماعي راحت تر
پديرفته شويد. گاهي اوقات تعجب مي کنيد که وام گرفتن، معتبر محسوب شدن بين
کاسب هاي بازار، ويزاي مسافرتي گرفتن از يک کشور سخت، با متاهل بودن خيلي
راحت تر صورت مي گيرد. بسياري از خدمات سرگرمي در جوامع دنيا حتي ايران
خودمان بر اساس خانواده طراحي شده است. ازدواج به شما هويت اجتماعي تاييد
شده اي مي دهد که زندگي را برايتان ساده تر و همراه با امتيازات بيشتري
خواهد کرد.

پدر شدن يا مادر شدن
اين ازدواج است که فرصت تجربه والد شدن و ارضاي غريزه پدري/ مادري را براي
فرد فراهم مي کند. شما با ازدواج مي توانيد بخش ديگري از وجودتان را رشد
دهيد و به پختگي يک پدر يا مادر برسيد و براي آنکه والد بهتري باشيد تلاش
کنيد. اين تجربه، يکي از از پر هيجان ترين و شگفت انگيزترين تجربه هاي
زندگي است.

استقلال و آزادي
وقتي فردي به سن جواني مي رسد، دوست دارد مستقل باشد. خودش براي زندگي اش
تصميم بگيرد و آن طور که مي پسندد، زندگي کند. زندگي دائم با پدر و مادر به
دليل فاصله سني با آنها و همين طور تفاوت در نوع نگاه، ممکن است به اين
نياز جوان صدمه بزند، اما تا قبل از ازدواج بهترين گزينه خواهد بود، راه
ديگر همان زندگي مجردي به تنهايي و يا با دوستان هم سن و سال است، در صورتي
که اين انتخاب آنقدر سخت و پر استرس خواهد بود که به گفته بسياري از کساني
که آن را تجربه کرده اند، بدترين جايگزين است. ما در ايران وقتي
فرزندانمان را از لانه پرواز مي دهيم که جفت خود را پيدا کرده باشند نه به
تنهايي. پس ازدواج بهترين، موجه ترين و ساده ترين روش براي رسيدن به اين
استقلال است.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top