آسیب شناسی مراسم عزاداری های حسینی در اندیشه های امام (ره) و مقام معظم رهبری
در
این مقاله سعی بر این شده است که در ابتدا مفاهیم عزاداری به طور کلی برای
خواننده روشن شود و سپس با آسیب شناسی های عزاداری امام حسین به خصوص از
دیدگاه مقام معظم رهبری آشنا شود، که بیشتر تأکید بر توضیح موارد از نظر
احکام شرعی آنها از منظر مقام معظم رهبری دارد.که آن موضوعات شامل موارد
ذیل است:
۱ ) استفاده از اشعار نامناسب.
۲) بی سند خواندن روضه خوانان
۳) به کار بردن الفاظ خلاف شأن اهل بیت (ع)
۴) حلال یا حرام بودن قمه زنی. و در پایان مقاله توصیه های بسیار مفید و ارزشمندی از امام خمینی به مداحان آورده شده است.
● چیستی عزاداری
عزاداری در عرف عام به دو معنا اطلاق میشود:
الف) داغ دیدگی و عزاداریشخصی و بالفعل؛
ب) مراسم عزاداری که به صورت سنتی برای بزرگان دینی و
دیگرانبرگزار میشود. این دو، از دیدگاه روانشناسی کاملا متفاوت
هستند. داغ دیدگی واقعیامری است غیر اختیاری و افراد داغ دار از
مدار زندگی عادی خارج میشوند و باید بهتدریج به زندگی عادی
برگردند. اما مراسم عزاداری، کاملاً اختیاری و برنامه ریزی شدهاست و
بخشی از برنامههای زندگی عادی افراد محسوب میشود. داغ داری
حالتی روانی ودرونی است، ولی مراسم عزاداری معمولاً به صورت
اجتماعی صورت میگیرد. برایعادی شدن زندگی فرد داغ دار، عواملی به
کمک میآیند، که از جملة آنها مراسمعزاداری است. داغ دیدگی ممکن
است به صورت ناگهانی و بدون آمادگی باشد؛ مثل اینکه عزیزی را در
تصادف اتومبیل از دست بدهند و ممکن است با پیش بینی و آمادگیقبلی
باشد، مثل این که عزیزی پس از یک دورة سخت بیماری لاعلاج، از
دنیا برود. درهر دو صورت، داغ دیدگی صدق میکند، اما ناگهانی بودن
سختتر است.
داغ دیدگی: فقدانهای مختلف، بار داغ دیدگیهای متفاوت دارند.
مرگهمسر یکی از پرفشارترین وقایع زندگی است، هم برای زنان و هم
برای مردان. بونل وبرنل (۱۹۸۹)، بر اساس مصاحبه هایشان با بیش از
۱۰۰ خانوادة داغ دیده،راهنماییهای زیر را به فرد داغ دیده ارایه
کردند:
۱ )حداقل تا ۶ ماه از تصمیمات ناگهانی پس از فقدان، خودداری کنند؛
مانندخرید و فروش خانه و وسایل آن، تغییر شغل، ازدواج مجدد و… ؛ ۲)
فرد داغ دیده بایداطمینان داشته باشد که تجربة فقدان، مراحلی دارد
و طی خواهد شد؛ ۳) در حالتهایخیلی شدید روحی، در روزهای اولیه،
استفاده از آرام بخشهای ضعیف در هنگام خواباشکال ندارد؛ ۴) توسط
یک مشاور، در یک فضای همدلانه، فرایند مرگ برای داغ دیده،بیان
شود؛۵) در مواردی که لازم است از مددکار اجتماعی استفاده شود، مانند
مردی کههمسر خود را از دست داده و فرزند خردسال دارد.
● فقدان والدین و فرزندان
نیز از سوگهای شدید است، به ویژه برای مادران؛ پدر زودتر به زندگی
عادی برمیگردد، اما مادر چه بسا از پدر متعجب میشود که چه زود،
عادی شده است. در اینموقعیت، پدر باید بسیار به وضعیت مادر توجه
کند و او را حمایت کند.
در سوگ فرزند، نکتة مهم این است که روابط والدین خدشه دار و
ناسالم نشود.والدین سعی کنند یکدیگر را درک و حمایت کنند، فهم و
تبیین خوبی از مرگ داشتهباشند، فلسفة منسجمی از زندگی داشته باشند،
از اعتقادات ایمانی خود بهره بگیرند.متخصصان داغ دیدگی، میگویند،
فرد، با فقدان والدین، گذشته را، و با فقدان همسر،حال را و با فقدان
فرزند، آینده را از دست میدهد. (بونل و برنل، ۱۹۸۹) در هر صورت فرد
داغ دیده، فشارهای زیادی را تحمل میکند. لایندمن(۱۹۴۴)در مطالعات
روان پزشکی خود، ۱۰۱ فرد داغ دیده را مورد مطالعه قرار داد. او واکنش
هاییمثل گریستن، اضطراب، بی قراری، بی خوابی، و بی اشتهایی، را
گزارش کرده است.کوبلر راس (۱۹۸۱) میگوید، همه به عزا و فقدان،
واکنش نشان میدهند، اما هر کسی بهشیوة خاص خود.
در مجموع، آثار داغ دیدگی در سه بعد فیزیکی، روان شناختی، و
جامعهشناختی بررسی میشود. در بعد فیزیکی، آثاری؛ مثل بیماریهای
جسمانی، تشدیدعلایم بیماریهای قبلی و ایجاد شکایات جدید و افزایش
مراجعه به پزشک، توجهکردنی است. بونل و برنل (۱۹۸۹)، آثاری؛ مثل
احساس گرفتگی شانهها، ضعفماهیچهها، گرفتگی گلو (بغض)، خشکی دهان،
فقدان انرژی، تنگی نفس و آه کشیدن رامشاهده کردهاند.
آثار روان شناختی، به متغیرهای بسیاری ارتباط دارد؛ مثل سن، جنس،
سلامتجسمانی قبلی، سازگاری قبلی، متغیرهای شخصیتی فرد، عوامل
اجتماعی، اقتصادی،فرهنگی، نوع رابطة داغ دیده و متوفی، چگونگی
فوت، سابقة متوفی و سابقة داغ دار دراموری؛ مثل مواد مخدر، مشروبات
الکلی، سیگار و…
پاکز(۱۹۸۳) در مطالعهای به دست آورد که اگر افراد داغ دیده گرفتار
مشکلاتشدید روان پزشکی بشوند، در سال اوّل خواهند شد، نه بعد از آن.
اما در هر صورت افراد کمو بیش گرفتار ناباوری، گیجی، دل مشغولی با
افکار راجع به متوفی، توهمات بینایی،شنوایی و…، انکار غم،
افسردگی، احساس گناه، خشم و اضطراب میشوند.
آثار اجتماعی داغ دیدگی به ویژه در بین زنان بیوه زیاد است. رفت و
آمدها تغییرمیکند، نگاهها عوض میشود،اموری مثل فقدان شغل،
تعارضات خانوادگی، بازنشستگیو… نیز، در این جهت ایفای نقش
میکنند.
فرد داغ دیده، در مرگ طبیعی، چهار مرحله را طی میکند:
۱) پذیرش واقعیتفقدان؛ گاهی فرد داغ دیده، آن چنان ضربة روحی
میبیند که فقدان را انکار میکند،میگوید او نمرده است. گاهی افراد
گرفتار فراموشی میشوند. وردن(۱۹۸۲)، نقل میکندکه فردی در ۱۲ سالگی
پدرش را از دست داد و برای سالیان متمادی، همه چیز را دربارةپدرش
فراموش کرد، حتی صورت پدرش را نیز به خاطر نمیآورد.
۲) تجربة دردناکیفقدان؛ این تجربه، جزئی از فرایند عزاست، و بدون
آن، فرایند عزا، به طور سالم طینمیشود. در این مرحله، جامعه نقش
مهمی به عهده دارد. بالبی(۱۹۸۰) میگوید اگرکسی از این مرحله
امتناع کند، دیری نمیپاید که غالباً به درجاتی از افسردگی
دچارمیشود.
۳) سازگاری با اوضاع جدید؛ این مرحله هم، به ویژه برای زنان
بیوه مشکل است.مدتها طول میکشد که دریابند چگونه زندگی کنند، و
چگونه جای خالی نقشهایمتوفی را پر کنند.
۴)سرمایه گذاری در ارتباطات جدید؛ باید انرژی عاطفی فرد داغ
دیده،بر ارتباطات جدید متمرکز شود. به اصطلاح عامیانه، باید از فرد
متوفی دل بکند و بهزندهها دل بسپارد. برای عدهای، این خیلی سخت
است، گروهی میپندارند این بیاعتنایی به متوفی است.بعضی از افراد
میپندارند اگر مثلاً ازدواج مجدد کنند، فرزندانشاندچار تعارض خواهند
شد. برای ایجاد رابطة جدید، در سطح ازدواج مجدد، حدود یک تا دوسال
وقت لازم است.
● مراسم عزاداری:
عزاداری، در متون اسلامی، یک اصطلاح شرعی نیست، بلکه مسلمانان آن
را بهکار بردهاند، لذا باید در فرهنگ لغات، به دنبال کاربردهای آن
گشت. عزا به معنای صبر وشکیبایی در ماتم و به معنای سوگ و مصیبت
آمده است. «عزّی&#۰۳۹;»؛ از باب تفعیل به کاررفته است، «تعزیه
الرجل»؛ یعنی تسلی دادن و توصیه به صبر کردن، «عزّی&#۰۳۹;
بعضهمبعضاً»؛ یعنی یکدیگر را توصیه به صبر کردند. «حسن الله عزاک»؛
یعنی خداوند به توصبر و نیکی عطا کند.
همان گونه که از لغت به دست میآید، عزاداری، در اصل برای تسلی
دادن به داغدیده است. برای آرامش بخشی به داغ دیده از عوامل
متعددی میتوان سود جست، ازجمله:
۱) هنجارهای اجتماعی و هم دردیها.
۲) همسان سازی با بزرگان دینی و تاریخی مورد علاقه مردم.
۳) تفکر منطقی، براین نکته که لاجرم باید به زندگی عادی برگردیم، نمیشود زندگی را تعطیل کرد.
۴) گریهکردن و برون ریزی عاطفی.
۵) ذکر کردن غم و غصّهها با دیگران (راه دیگری از برونریزی)
۶) خواندن اشعار غم ناک و معنا دار.
۷) اعتقاد به معاد و… و یادآوری آنها.
نکتة جالب توجه این است که همة عوامل هفت گانه، در ضمن مراسم
عزاداری، وبا کمک دیگران، برای فرد داغ دیده، حاصل میشود. در غالب
دید و بازدیدها، اظهار همدردیها، شرکت در مراسم و ادای احترام به
متوفی و بازماندگان، مداحی کردن از بزرگاندینی و ذکر مصایب آنان،
خواندن قرآن و آیات مناسب تسلی بخش، اجرایسخنرانیهای مناسب با
موقعیت و اوضاع و ارایه کردن شناختهای لازم برای داغ دیده ودیگر
مخاطبان، و… اینها همه در ضمن مراسم عزاداری حاصل میشود، و جالب
توجهتراین که بسیاری از اینها، اختصاص به مراسم جمعی دارد و در
تنهایی و نشستهایخانوادگی حاصل نمیشود.
در جوامع مختلف، شیوههای نسبتاً مشابهی برای این مراسم وجود داشته
و دارد.مراسم عزاداری و ختم در سه روز اوّل، هفته، چهلم، وگاه
سالگرد (در جامعة ما)، بهسازگاری داغ دیده با اوضاع جدید کمک
میکند. با گرفتن مراسم سالگرد، به بازماندگانکمک میشود که ضمن
برگزاری گرامی داشت یاد متوفی، آن را به خاطرات عزیز و تکرارنشدنی
تبدیل کنند. به طور کلی دو عامل «فراموشی» و «گذشت زمان» از جملة
عواملسازگاری است.
در سایر ادیان نیز چنین هنجارها و مراسمی وجود دارد؛ مثل مراسم
یادآوری ازمصلوب شدن حضرت عیسی در دین مسیحیت. در فرهنگ ایرانی
قبل از اسلام نیز«خون سیاوش» و «مرگ سهراب»، اگر چه به نوعی
افسانه میماند، ولی در کاهش غم وغصههای داغ داران ایفای نقش
میکرده است. تیشه بر سر زدن فرهاد، بیابان گردیمجنون، ناکامی
زلیخا، صبر یعقوب در غم فرزندش یوسف، بردار رفتن حلاج، و…، همه
وهمه، عناصری نمادین از غم و اندوه برای درک این معنی و کنار
آمدن با غم است.
۴) مراسم عزادری یک گروه اجتماعی
انسان موجودی اجتماعی است و بخش بسیاری از زندگی خود را در
گروههامیگذراند. گروههای خانواده، مدرسه، هم بازیها، هم سالان،
هم کاران، گروههایمذهبی، سیاسی، اجتماعی و…، از گروههایی هستند
که ما معمولاً بخش جالب توجهی اززندگی خود را با آنها میگذرانیم.
گروههای مذهبی نیز در همین ردیف است و به عنوانیک گروه بررسی
میشود.
● تعریف گروه
گروه متشکل از دو یا چند نفر است که با هم تعامل دارند، در اهدافی
مشترکند،روابط پایداری با هم دارند، به نحوی به هم وابستهاند و خود
را عضوی از گروه تلقیمیکنند (بارون و بایرن، ۱۹۷۷)، از این تعریف
چند ویژگی برای گروه به دست میآید:
۱) تعامل دارند.
۲) وابستهاند، به نحوی که آن چه برای یک فرد اتفاق میافتد، بر دیگراننیز موثر است.
۳) روابط آنها پایدار است و چه بسا روزها و هفتهها و ماهها و سالها
ادامهدارد و منشأ آثاری در جنبههای دراز مدت زندگی مثل ازدواج هم
میشود.
۴) اهدافمشترک دارند که برای رسیدن به آن با هم تلاش و همکاری میکنند.
۵) این تعامل درقالب گروه، معمولاً به گونهای نظاممند است که هر
عضو، جایگاهی دارد و خودش ودیگران، او را در آن جایگاه میشناسند.
۶) خود را بخشی از گروه میدانند.
گروه با این تعریف و ویژگیهایی که ذکر شد، کارکردهای روانشناختی متعددیدارد.
بعضی از آن کارکردها عبارتند از:
۱) بخشی از نیاز روانی ما به تعلق داشتن رابرآورده میسازد.
۲) با راحتی بیشتری به اهداف مشترک میرسیم.
۳) دانش و اطلاعاتیبه دست میآوریم که در بیرون گروه بر ایمان میسر نیست.
۴) در مقابل دشمن مشترکاحساس امنیت بیشتر بر ایمان حاصل میشود.
۵) باعث استحکام و تثبیت هویتاجتماعی ما میشود.
۶) در ایجاد و تغییر احساسات و عواطف، باعث تسهیل اجتماعی ما میشود.
۷) ویژگی جمعی بودن بعضی برنامهها، باعث استدامه و استمرار برنامهمیشود.
۸) به اعتماد نفس بیشتر فرد کمک میکند.
۹) به افراد به ویژه کودکان در فراینداجتماعی شدن کمک میکند.
۱۰) فواید جانبیاش مثل مشاورهها، دوست یابیها،شغل یابیها، قرض
الحسنهها، دید و بازدیدها به هنگام بیماری و مشکلات، نیز از
طریقگروههای مذهبی، حاصل میشود.
۱۱) هنجارهای گروه (خوب یا بد)، معمولاً موردپذیرش همة اعضاء قرار
میگیرد. أفراد به جهت اهمیتی که برای گروه قائل هستند، ازاختلافات
کوچک میگذرند و گاهی به واقع، تغییر نگرش میدهند.
۱۲) این گروههامیتواند شروع و مبنایی باشد برای شروع و شکل دهی
کارهای تشکیلاتی آشکار ومخفی و انجام دادن کارهای فرهنگی، اجتماعی،
سیاسی و گاهی نظامی.
یکی از نمونههای این حرکت، اقدامات سید جمال الدین اسد آبادی بود،
او ازمراسم سادة مذهبی شروع کرد و در نهایت تشکیلاتی شکل داد که
حکومت مصر ناچار بهاخراج ایشان از کشور مصر شد.
تمام کارکردهایی که برای گروههای اجتماعی ذکر شد، در گروههای
مذهبی نیزوجود دارد. برای اجتناب از تفصیل، به توضیح آنها
نمیپردازیم. اما بسیاری از آنکارکردها را در قالب یک حدیث در سخنان
امام علی (ع) میخوانیم: آن حضرتمیفرمایند هر گاه کسی به مسجد
رفت و آمد کند، یکی از بهرههای هشت گانه را نصیبخود خواهد کرد:
۱) یافتن یک برادر دینی و دوستی که در مسیر الهی با او همراه باشد.
۲)علمی جدید بر علوم او اضافه خواهد شد.
۳) نشانهای از نشانهها و آیات محکم الهی بر اوروشن خواهد شد.
۴) رحمت مورد انتظارش را از جانب خدا دریافت خواهد کرد.
۵) سخنیمیشنود که باعث دوری و اجتناب او از پستیها میشود.
۶) یا سخنی که موجب هدایت اوبه راه راست خواهد شد.
۷) یا باعث ترک گناهی از خوف الهی میشود.
۸) یا حجب وحیای او پیش دیگران، او را از گناه باز خواهد داشت.
۵ـ هیجانهای روانی ناشی از عزاداری
بیشترین و مهمترین تأثیری که مراسم عزاداری بر شرکت کنندگان دارد،
تأثیراتروانی است و اکثر شرکت کنندهها نیز در پی همین نوع
تأثیرات هستند. احساس لذتیخاص به آنها دست میدهد، آرامشی مییابند
که در کمتر مجلسی و گروهی از نوع دیگر،حاصل میشود. چهرة افراد
عزادار، درمجالس عزاداری، غم بار میشود، گریه میکنند یاحالت گریه
به خود میگیرند، اما اینغم از نوعی دیگر و متفاوت با غم و غصههای
زندگیروزمره است. غم معنویت است، غم آخرت است. غم مظلومیت
مظلومان است. غمیاست که منشأ حرکت است و کنش وری اجتماعی افراد
را افزایش میدهد نه کاهش،عامل نابهنجار در زندگی افراد نمیشود،
بلکه در مواردی نقش درمانی ایفا میکند.برای زندگی نشاط میآفریند.
بدیهی است، کسانی که خود به صورت مستمر و یا به صورت مقطعی،
درزمانهای خاصی از سال در این گروهها و مراسم شرکت میکنند و اکثر
قریب به اتفاقمردم مذهبی (شیعه)، با این مراسم موافق هستند و آن
را میپسندند و از آن استقبالمیکنند.
افرادی نیز هستند که با عزاداری مخالفند و بر این مخالفت،
استدلالهایی نیزدارند؛ به بعضی از دلیلهای آنها اشاره میکنیم:
۱) ما دلیل و برهانی از متن دین، برایعزاداری نداریم و این نوعی بدعت محسوب میشود.
۲) بر فرض این که دلایلی کل وعام بر جواز عزاداری نیز داشته
باشیم، اما چه لزومی دارد که برای کسانی عزاداری کنیم کهقرنها
پیش شهید شده و به مقام والایی رسیدهاند؟
۳) عزاداری کردن، مخالفت با قضا وقدر الهی است. ما باید بپذیریم و تسلیم باشیم.
۵) عزاداری و ازدیاد این مراسم در طولسال به مناسبتهای مختلف،
باعث شده است که جامعه از شادیها به دور باشد و بیشتراحساس غمگینی
کند و در نتیجه باعث افزایش فراوانی افسردگی در جامعه بشود.
ایناشکال، گاهی از زبان و قلم بعضی از صاحب نظران روانشناسی در
کلاسهای درس و درمقالات نیز مطرح شده است.
ما با بررسی مختصری که در باب بعضی هیجانهای روانی؛ مثل اندوه و
گریه،شادی و خنده، افسردگی، عزت نفس و… و تأثیر مراسم عزاداری بر
روی آنها، انجاممیدهیم، در باب اشکالات روان شناختی مطرح شده
اظهار نظر خواهیم کرد و نیز بابررسی ای که در متون دین انجام
خواهیم داد، در مورد اشکالات دینی مطرح شده، اتخاذموضع میکنیم.
● مراسم عزاداری و گریه
گریه دارای یک ظاهر است و یک باطن. ظاهر آن یک امر فیزیولوژیک
است،باید تأثیرات روانی، از طریق محرکهای بیرونی یا درونی مثل
تفکر، شکل بگیرد.سپس این تأثرات، وارد چرخة فیزیولوژی مغز و اعصاب
بشود، بخش خاصی از مغز فعالشده و غدد اشکی چشم را فرمان فعالیت
بدهد و در نهایت قطرات اشک جریان پیدا کندو ما آن را گریه بنامیم.
باطن گریه همان تأثرات درونی است. نگاه روان شناختی ما و داوری
ما در بابپیامدهای گریه نیز دایر مدار تأثرات عاطفی است. اگر در
روایات آمده است که گریه کردنو گریاندن و حالت گریه به خود
گرفتن، در مراسم عزای حسینی، منشأ اثر دنیوی و اخرویاست، به
تأثرات درونی نظر دارد و گرنه میشود به صورت مصنوعی و یا با مواد
شیمیایی،چشمانی گریان داشت. ما در این جستار، باطن گریه را به چهار
نوع تقسیم میکنیم. کهفقط یک نوع آن، معطوف به خود و نیازهای
سرکوب شدة خود است و میتواند با افسردگیهم بستگی مثبت داشته باشد،
و کنش وری اجتماعی فرد را مختل کند، اما سه نوع دیگر،امید بخش است
و حرکت آفرین و رابطة معکوس با افسردگی دارد. نوع اول، ناشی از
مرگواقعی است اما سه نوع دیگر، سوگ واقعی نیستند، اگر چه در مراسم
سوگواری حاصلمیشوند.
الف) گریة ناشی از علاقة طبیعی انسان به خود و متعلقات خود: این
گریه به هنگامغم و مصیبت و داغ دیدگی حاصل میشود و اختیاری
نیست، معمولاً بی اراده، اشکجاری میشود. تأثرات فرد ناظر به گذشته
است، مصیبتی رخ داده و آثاری گذاشته و اکنونبه اصطلاح عامیانه،
عقدهها گشوده میشود و اشک میریزد. این گریه به اصطلاح
روانشناسان و روان در مان گران، تخلیة روانی – هیجانی است و به
خود فرد و نیازهایسرکوفته شدة او بر میگردد.
ب) گریهای که ریشه در اعتقادات دارد: مثل آنچه در حال مناجات
حاصل میشود،فرد خود را در محضر خدا مییابد و رفتار و کردار خود را ضبط
شده میداند و خود را گناه کارو… به عنوان مثال دعای امام سجاد
(ع) در وداع با ماه رمضان و یادآوری رحمتهایخداوندی از این نوع
است. این نوع گریه ناظر به آینده و حال است و آنچه روی خواهد
داد.این که امام سجاد (ع) میفرمایند: «محبوبترین قطره در نزد خداوند
متعال، قطرةاشکی است که مخلصانه، در تاریکی شب و از ترس خدا
ریخته شود»، این ریشه دراعتقادات دارد. مربوط به ترسهای دنیایی و
زندگی روزمره نیست. اکثر گریهها درمناجاتهای امامان معصوم (ع) از
این نوع است.
ج) گریهای که از فضیلتطلبی و کمال خواهی ناشی میشود: مثل
گریهای که درفقدان معلم و مربی اخلاق و پیامبر و امام و… رخ
میدهد. این گریه از این روی است که مادر عمق وجودمان کمال و رشد
را تحسین میکنیم و از بودن آن کمالات، ذوق زدهمیشویم و از فقدان
آنها نارحت. گاهی در مراسم عزاداری، گریههایی از این نوع نیزوجود
دارد. مثلاً؛ در باب شجاعت و وفاداری حضرت عباس (ع) به امام حسین
(ع)، بسطسخن داده میشود، و ما با شنیدن آن، اشک میریزیم. پس از
وفات حضرت رسول (ص)،ام ایمن گریه میکرد، خلیفة دوم از او پرسید،
چرا گریه میکنی؟ مگر نه این که رسول خدادر پیش گاه خداوند است؟
ام ایمن پاسخ داد: گریة من برای آن است که دست ما از اخبارآسمان
و وحی کوتاه شده است.
د) گریه بر مظلوم: مانند گریة رسول خدا (ص) بر علی (ع) و حسین (ع)،
پیش ازشهادت آنها و مثل گریه و عزاداری مسلمانان در شهادتهای
ائمة دین که به صورتمظلومانه شهید شدند؛ مثل گریه به هنگام روضه
خوانی حضرت رقیه، و حضرت علی اکبرو حضرت فاطمه و دیگر مصایب اهل
بیت و… .
– گاهی نوعی دیگر از گریه را نیز تحت عنوان «گریة سیاسی» نام
میبرند. مثلاً امام خمینی میفرمایند: «زنده نگه داشتن عاشورا، یک
مسئلة بسیار مهم سیاسی -عبادی است. عزاداری کردن برای شهیدی که
همه چیز را در راه اسلام داده است یکمسئلة سیاسی است.» اما در
واقع از دیدگاه روانشناسی، این گریه، نوعی مستقلنیست، بلکه به
یکی از انواع مذکور بر میگردد. و در اهداف سیاسی، جهت دهی
میشود.این یکی از کاربردهای انواع گریه است.
حضرت حجت الاسلام سید احمد خاتمی امام جمعه محترم تهران آسیب شناسی عزاداری محرم را به شکل زیر ترسیم میکنند:
آسیب های عزاداری دو گونه اند:
۱) آسیب های محتوایی؛
۲) آسیب های شکلی؛
انواع آسیب های محتوایی عبارتند از:
۱) طرح یک جانبه ی سیمای معصومین (علیهم السلام): اهل بیت (علیهم السلام) دو جنبه و دو بُعد دارند:
یکی بُعد قداست و ملکوتی آنان و دیگری بُعد مُلکی و این جهانیآنان.
۲) غُلو: مانند حسین الهی شدن! زینب الهی شدن! ائمه (علیهم السلام)،با گویندگان غُلو،برخورد شدید می نمودند.
۳) دروغ: هدف وسیله را توجیه نمی کند. گفتن مطالب دروغی مانند: حضرت عباس (علیه السلام) ۲۵۰۰۰ نفر را کشتند،جایز نیست.
۴) ذکر مطالب ذلّت آور: تعبیراتی مثل زینب مضطر …. و امام زین العابدین بیمار …
۵) طرح سست معارف اسلامی: ذکر خواب یا ملاقات های دروغین. خواب شاید رویای صادقانه باشد ولی حجت شرعی ندارد.
۶) جدایی دین از سیاست: ائمه ی اطهار (علیهم السلام) (وسَاسَه الْعِبَاد) (زمامدارن بندگان) بودند.
۷) اظهار مطالب موهن: مانند: هرکه می خواد هرچی بگه من سگ کوی زینبم.
انواع آسیب های شکلی عبارتند از:
۱) استفاده از آلات موسیقی مبتذل،لهوی حرام و ترانه های طاغوتی در عزاداری ها که طبق نظر مراجع تقلید حرام است.
ـ سوال : استفاده از آلات موسیقی مانند اُرگ (از آلات موسیقی و شبیه پیانو است) و سنج و غیر آنها در مراسم عزاداری چه حکمی دارد؟
ـ جواب : مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) به این سوال چنین پاسخ می دهند:
استفاده از آلات موسیقی، مناسب با عزاداری سالار شهیدان نیست و شایسته است
مراسم عزاداری به همان صورت متعارفی که از قدیم متداول بوده برگزار شود.
۲) برخورد کاسبکارانه: حضرت امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرمایند:
طلب روزی نکنید به سبب ما از مردم به درستی که خداوند متعال زیاد نمی کند برای شما مگر فقرتان را.
در زیر به نکاتی علاوه بر این موارد ذکر شده اشاره می شود که نظر شخص رهیر معظم انقلاب را در آن موارد بیان می دارد:
● استفاده از اشعار نامناسب
یکی از خصوصیات و لوازم مداح شدن در گذشته آشنایی با ادبیات ، شناخت
شعر و تسلط بر نحوه اجرای اشعار مختلف بوده است. اما امروزه بعضی مداحان
جوان این نیاز را در خود احساس نمی کنند و با پیاده کردن اشعار از روی نوار
وCD بر روی کاغذ و دوباره خوانی آنها، دیگر حتی نگاهشان به دیوانها و
مجموعه های شعر نمی افتد.
یکی از توصیه های مهم رهبر معظم انقلاب به مداحان ، اهمیت دادن به شعر
و نخواندن اشعار سبک و ضعیف در مجالس است. حتی اگر آن شعر ضعیف با اخلاص و
حالی خوش سروده شده باشد.
عقل انسان نیز تأیید می کند که انسان برای مدح بهترین انسانها و
شخصیتهای عالم باید از بهترین ابزار و وسایل استفاده کند که یکی از این
ابزار و وسایل شعر است. امروزه در هیئتها ، بسیاری از چیزهایی که به عنوان
شعر، مخصوصاً در قالب نوحه و شور خوانده می شود. حتی فاقد وزن، ردیف و
قافیه صحیح است.
● بی سند خواندن روضه خوانان
ـ سوال : گاهی از مداحان مصیبت های اهل بیت (ع) را بدون سند معتبری می
خوانند و منابع خود را الهام و مکاشفه برای خود می دانند آیا نقل وقایع
بدین نحو صحیح است؟ وظیفه شنوندگان چیست؟
ـ جواب : مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) به این سوال چنین پاسخ می دهند:
نقل مطالب به صورت مزبور بدون اینکه مستند به روایتی باشد و یا در تاریخ
ثابت شده باشد، وجه شرعی ندارد مگر آنکه نقل آن به عنوان بیان حال به حسب
برداشت متکلم بوده و علم به خلاف آن، نداشته باشد و تکلیف شنوندگان نهی از
منکر است به شرطی که موضوع و شرایط آن نزد آنان ثابت شده باشد.
پس می توان چنین نتیجه گرفت که وظیفه مداحان:
الف) مصیبت ها و مطالب را مستند به روایات و یا تاریخ بخوانند.
ب) گفتن مطالب و مصیبت ها بدون سند وجه شرعی ندارد.
ج) اگر مداحان بخواهند مصیبت هایی را نقل کنند که در روایات و تاریخ نمی باشد باید:
ـ اولا: به عنوان بیان حال (زبان حال) به حسب برداشتشان بگویند.
ـ ثانیا: علم به خلاف بودن آن بیان حال با تاریخ و روایات نداشته باشند.
ـ سوال : در بعضی از هیئتهای مذهبی مصیبتهایی خوانده میشود که مستند به
مقتل معتبری نیست و از هیچ عالم یا مرجعی هم شنیده نشده است و هنگامی که از
خواننده مصیبت از منبع آن سؤال میشود، پاسخ میدهند که اهل بیت(ع)
اینگونه به ما فهماندهاند و یا ما را راهنمایی کردهاند و واقعه کربلا فقط
در مقاتل نیست و منبع آن هم فقط گفتههای علما نمیباشد بلکه گاهی بعضی از
امور برای مدّاح یا خطیب حسینی از راه الهام و مکاشفه مکشوف میشود، سؤال
من این است که آیا نقل وقایع از این طریق صحیح است یا خیر؟ و در صورتی که
صحیح نباشد، تکلیف شنوندگان چیست؟
ـ جواب : مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) به این سوال چنین پاسخ می دهند:
نقل مطالب به صورت مزبور بدون اینکه مستند به روایتی باشد و یا در تاریخ
ثابت شده باشد، وجه شرعی ندارد مگر آنکه نقل آن به عنوان بیان حال به حسب
برداشت متکلّم بوده و علم به خلاف بودن آن، نداشته باشد و تکلیف شنوندگان
نهی از منکر است بشرطی که موضوع و شرایط آن نزد آنان ثابت شده باشد.
● بکار بردن الفاظ خلاف شان اهل بیت (ع)
ـ سوال : برخی از ذاکرین در مدایح اهل بیت (ع) تعبیراتی مانند (مست مستم
من، هر چه باداباد، علی پرستم من، همچون زهرا مادرت، از همه خوشگلتر، یا
اباصالح (ع) بیا را به کار می برند که به نظر می رسد با شان اهل بیت (ع)
منافات دارد. به کار بردن این گونه الفاظ چه صورت دارد؟
ـ جواب : حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی): معلوم نیست ظاهر این
الفاظ مرادشان باشد و در هر صورت الفاظ خوب و اشعار بهتر فراوان است. آنها
را بخوانند.
● بدعت بودن قمه زنی
بدعت دارای دو معنای لغوی و اصطلاحی است که معنای لغوی آن ایجاد هر امر
جدید و بی سابقه و در معنی اصطلاحی به معنای افزودن مسأله وحکمی جدید و بی
سابقه به دین است مانند حلال کردن حرامی و یا حرام کردن حلالی . قمه زنی
نیز در هر دو معنی آن قرار گرفته و حکم به حرمت آن می گردد .
▪ از طریق معنای لغوی :
هرگاه فعل و امر جدیدی که جزء دین بودن آن ثابت نشده سبب وهن و تضعیف دین
شود ، به یقین انجام آن فعل حرام بوده و باید از انجام آن پرهیز شود . قمه
زنی نیز از امور اختراعی می باشد که هیچگونه سابقه ای در عصر ائمه ( ع ) و
حتی قرون نزدیک به آن نداشته است . شهید مطهری در این رابطه می گوید : ”
قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکسهای قفقاز به ایران سرایت کردو
چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنهاآمادگی داشت همچون برق در همه جا دوید .
“( جاذبه و دافعه علی ( ع ) ، ص ۱۵۴) جالبتر آنکه طبق گفته شهید مطهری تیغ
زنی ، زنجیر زنی ، حمل صلیب (= حمل علم ) ، زدن طبل و شیپور و … حتی هم
اکنون نیز به همین شکل در لورد Lourdes سالیانه در سالروز شهادت مسیح !
برگزار میشود .
▪ از طریق معنای اصطلاحی :
بطور کلی اگر شخصی عملی را که دلیلی بر وجوب یا استحباب آن ندارد به اعتقاد
اینکه آن عمل واجب یا مستحب است انجام دهد به یقین ، انجام آن فعل با این
نیت حرام می باشد . امام خمینی ( ره ) در این مورد می نویسد : ” تشریع ،
یعنی به دین وارد کردن چیزی که از دین نیست . این مساوی با بدعت است . ”
(انوار الهدایه ، امام خمینی ج ۱ ، ص ۲۲۵)
● وهن بودن قمه زنی
ـ حضرت امام خمینی(قدساللهنفسهالزکیه)
بسمه تعالی در وضع موجود قمه نزنند، و شبیه خوانی اگر مشتمل بر محرمات و
موجب وهن مذهب نباشد، مانع ندارد؛ اگر چه روضه خوانی بهتر است و عزاداری
برای سید مظلومان از افضل قربات است. (استفتاءات امام، ج ۳، سؤالات
متفرقه، س ۳۷(
ـ حضرت آیت الله العظمی خامنهای
قمهزنی علاوه بر اینکه از نظر عرفی از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمیشود و
سابقهای در عصر ائمه(ع) و زمانهای بعد از آن ندارد و تأییدی هم به شکل
خاص یا عام از معصوم (ع) در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و
بدنام شدن مذهب میشود؛ بنابراین در هیچ حالتی جایز نیست. و چنانچه در این
مورد نذری وجود داشته باشد، نذر واجد شرایط صحّت و انعقاد نیست.(اجوبه
الاستفتاءات، س ۱۴۶۱(
● حلال یا حرام بودن قمه و زنجیر زنی:
ـ سوال : آیا قمه زدن بطور مخفی حلال است یا اینکه فتوای شریف حضرت عالی عمومیت دارد؟
ـ جواب : حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی): قمه زنی علاوه بر اینکه
از نظر عرفی از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمیشود و سابقهای در عصر ائمه
«علیهم السلام» و زمانهای بعد از آن ندارد و تأییدی هم به شکل خاص یا عام
از معصوم «علیه السلام» در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و
بدنام شدن مذهب میشود بنابراین در هیچ حالتی جایز نیست.
ـ سوال : اگر قمه زدن در عزاداری ائمه «علیهم السلام» موجب مرگ شخص شود، آیا این عمل خودکشی محسوب میشود؟
ـ جواب : حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی): اگر این عمل عادتا منجر
به فوت نمیشود حکم خودکشی را ندارد ولی اگر از همان ابتدا خوف خطر جانی
برای او وجود داشته و در عین حال این کار را انجام داده و منجر به فوت وی
شده است، حکم خود کشی را دارد.
ـ سوال :در روز عاشورا مراسمی مانند قمه زنی و پابرهنه وارد آتش و ذغال
روشن شدن برگزار میشود که علاوه بر اینکه باعث بدنام شدن مذهب شیعه اثنی
عشری در انظار علما و پیروان مذاهب اسلامی و مردم جهان میشود، ضررهای جسمی
و روحی هم به این اشخاص وارد میکند و همچنین موجب توهین به مذهب میگردد،
نظر شریف حضرتعالی در این باره چیست؟
ـ جواب : حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی): هر کاری که برای انسان
ضرر داشته و یا باعث وهن دین و مذهب گردد حرام است و مؤمنین باید از آن
اجتناب کنند و مخفی نیست که بیشتر این امور باعث بدنامی و وهن مذهب اهل بیت
«علیهم السلام» میشود و این از بزرگترین ضررها و خسارتهاست.
ـ سوال : زنجیرزدن بهبدن همانگونه که بعضی از مسلمانان انجام میدهند، چه حکمی دارد؟
ـ جواب : حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی): اگر به نحو متعارف و
بگونهای باشد که از نظر عرفی از مظاهر حزن و اندوه در عزاداری محسوب شود
اشکال ندارد.
● وهن وتضعیف مذهب
وهن در لغت به معنای تضعیف و سست نمودن کسی یا چیزی است و منظور از آن در
اینجا این است که اگر دیگران این عمل را در عزاداری امام حسین ( ع ) ببینند
مذهب شیعه را متهم به خشونت ، توحش و خرافه گری می کنند ، که در نتیجه
منجر به تضعیف و وهن تشیع می گردد . مهمترین دلیلی که برای حرمت قمه زنی
ذکر شده وهن نسبت به مذهب است .
تا کنون در شبکه های تلویزیونی و رسانه های ضد اسلامی در جهان ، با استناد
به صحنه های قمه زنی که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و
عراق هم معمول است تولیدات زیادی را بر علیه اسلام و مسلمین تهیه کرده اند
که در آنها چهره ای خشن و زشت از اسلام معرفی شده است . نظیر فیلم ” شمشیر
اسلام ” که توسط شبکه تلویزیونی بی بی سی تهیه شده و یا فیلم ” ترور شیعی ”
که از تلویزیون آمریکا پخش شد که در آن شیعیان به گونه ای معرفی شده بودند
که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمی کنند و در پایان نیز صحنه های از قمه
زنی در روز عاشورا پخش گردید(کیهان عربی ۶/۱/۱۴۱۵ ، شماره ۳۱۱۳) .
اینکه استعماراز تمامی ابزارهای ممکن در جهت ضربه زدن به اسلام و مسلمین
استفاده می کند ، در طول تاریخ به اثبات رسیده است ، قمـــه زنی نیز یکی
از همین ابزارهــــاست که مقــــام معظم رهبری در این رابطه مطلبی نقــــل
کرده اند : ” … وقتی کمونیست ها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند
همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند مثلاً مساجد را به انبار تبدیل
کردند و …و هیچ نشانه ای از اسلام و تشیع باقی نگذاشتند فقط یک چیز را
اجازه دادند و آن قمه زدن بود . دستورالعمل روسای کمونیستی به زیر دستانشان
این بود که مسلمانان حق ندارند نماز جماعت برگزار کنند و یا قرآن بخوانند
اما اجازه دارند که قمه بزنند ، چون خود قمه زنی برای آنها یک وسیله
تبلیغاتی بر ضد دین و تشیع بود … ” (نقل شده در دیدار عمومی با مردم مشهد
در اول فروردین ۱۳۷۶).
در سایت http://www.rahpouyan.com مقاله ای تحت عنوان ” دفاع از حریم شیعه
، قسمت نهم ” آمده است که در آن ذکر شده در اسناد سفارت انگلیس در تهران ،
مدرکی پیدا شده با این مضمون : در سال ۱۳۲۴ شمسی سفارت انگلیس در ایران
تعداد ۱۵۰۰۰ قمه خرید و به هیئات مذهبی اهدا کرد !که خودتان را بزنید و
کاری به کار ما نداشته باشید .
● توصیه های امام (ره) به مداحان
در این قسمت توصیه امام (ره) به خطبا و مداحان در مورد نحوه روضه خواندن و
موضوعات آن توصیه هایی داشته اند که به طور خلاصه و دسته بندی شده می توان
به موارد زیر اشاره کرد:
حضرت امام (ره) می فرمودند:
۱) در نوحه ها و اشعار به طور کوبنده فجایع و ستمگری های، ستمگران هر عصر یاد آوری شود.
۲) دشمنان اسلام آمریکا و … است، به طور کوبنده یاد آوری و لعن و نفرین شود.
۳) مردم را سوق به اسلام و مسایل آن بدهند.
۴) مردم را مهیا برای فداکاری بکنند.
۵) زیاد روضه بخوانند و دو کلمه نباشد.
۶) به صورتی روضه بخوانند که مردم مانند اهل بیت (ع) با ستمگران سازش نکنند.
در اینجا لازم است که خطبا و مداحان عزیز توصیه های امام (ره) را گوش فرا
دهند و این موضوعات را سر لوحه خود قرار دهند و سخنرانی و مداحی خود را حول
این محورها تنظیم کنند. چرا که عمل به توصیه امام را حل باعث زنده نگه
داشتن هدف اصلی سیدالشهداء که همان مبارزه با طاغوت و ستمگری است موجب می
شود.
● نتیجهگیری :
میتوان نتیجه گرفت در سالی که مقام معظم رهبری آن را به نام «اتحاد ملی و
انسجام اسلامی» نامگذاری فرمودهاند، به این واقعیت توجه کنیم که نهضت
اباعبدالله(ع) نه فقط احیاگر واقعی روح اتحاد و انسجام اسلامی است و ما
شیعیان باید در پاسداشت قیام آن حضرت(ع) بکوشیم و جنبههای فراموش شده
وحدتبخشی آن را احیاء کنیم تا دنبالهرو حقیقی ابا عبدالله(ع) باشیم، باید
این نکته را نیز به دیگران بشناسانیم که نهضت حسینی، علت بقای اصل دین و
فرهنگ اسلامی و جان مایه اتحاد و انسجام اسلامی است. پس همگان باید ضمن
بازشناسی و تأمل در فلسفه و ابعاد گوناگون این نهضت، در صیانت و حفاظت از
این فرهنگ فراگیر در مقابل امواج جهالتها، بدعتها، آسیبها، تحریفها و
انحرافات پدید آمده و رفتارهای موهن و غیرمعقول و خلاف موازین شرعی در
زمینه مراسم عزاداری و برنامههای سوگواری و نیز صیانت و نگهداری از روشهای
اصیل و سنتی عزاداری ضمن بررسی راهکارهای تقویت و توسعه آن متناسب با روح
حماسی عاشورا و ذوق، سلیقه و گرایشهای نسل امروز هوشیار، دقیق و کوشا
باشیم تا از خدشهدار شدن شوون حماسه عظیم عاشورا جلوگیری گردد.
“انسان۲۵۰ساله” مروری بر دیدگاه های امام خامنه ای به زندگی سیاسیـ مبارزاتی ائمه علیهمالسلام
به مناسبت ایام مبارک هفته وحدت و
میلاد مبارک پیامبر اعظم(ص) بد نیست که اندکی از معارف این بنده شایسته ی
خدا را از زبان مقام معظّم رهبری بشنویم به همین دلیل سراغ کتاب بسیار
ارزشمندانسان۲۵۰ساله گردآوری موسسه جهادی رفته ایم.
عنوان کتاب عیناً برگرفته از
کلام مقام معظم رهبری است و بیانگر نوع نگاه ایشان به زندگی
سیاسیـ مبارزاتی ائمه علیهمالسلام است. علت این نامگذاری بر روی زندگی
ائمه، در مقدمه کتاب به تفصیل از بیانات ایشان آورده شده است؛ که توصیه
میشود با مطالعه این مقدمه پیش از مطالعه فصلهای اصلی کتاب، درک کاملتری
نسبت به معنا و مفهوم مترقّیِ انسان ۲۵۰ ساله
بهدست آورده و از محتوای کتاب بیشتر بهرهمند شوید؛ اِنشاءالله.
فصول کتاب و توضیح مختصر
این کتاب شامل هفده فصل است که نحوه چینش
عناوین فصلها، بهصورت ترتیبِ تاریخی زندگی ائمه از دوران پیامبر اعظم تا
دوره امام جواد، امام هادی و امام عسکری میباشد؛ که بیانات مقام معظم
رهبری درباره این سه امام بزرگوار در یک فصل ارائه شده است. در اولین فصل
مروری گذرا بر زندگی سیاسی پیامبر اسلام شده؛ که توجه به وقایع این دوران
بهعنوانِ آینهای تمامنما از کل زندگی ائمه و میزان و ملاکی برای شناخت
حرکت جریان اصیل اسلام طی ۲۵۰ سال، در ابتدا ضروری مینماید. سه فصل از این
کتاب، تبیینکننده شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی بهویژه پس از
حادثه عاشورا تا دوره امامت امام صادق است. اطلاع از این شرایط، به درک
بهتر حرکت انسان ۲۵۰ ساله در این برهه زمانی حساس کمک فراوانی میکند.
بهطور کلی مطالب این کتاب برگرفته از
سخنرانیها و متون دستنویس مقام معظم رهبری است، لذا متن کتاب در بخشهایی
که بهطور مستقیم از قلم معظمله استفاده شده، نسبت به سایر بخشها که
بیانات شفاهی ایشان است، مستلزم تأمل بیشتری از سوی خواننده محترم است.
همچنین به دلیل آنکه مطالب دستنویس مستقیماً برآمده از قلم مبارک معظمله
است، حفظ اصول نگارشی و ویرایشی آنها مورد توجه مرکز صهـبا بوده و خواننده
محترم در مطالعه این بخش از مطالب کتاب، دستورِ ویرایشی متفاوتی را نسبت به
سایر متون مشاهده میکند. از آن جمله میتوان به پاراگرافبندیهای
متفاوت، علائم اختصاری احترام به ائمه همچون (ع)، (ص) و (س) و مطالب داخل
پرانتز اشاره کرد. بهعلاوه، پاورقیهای متون دستنویس که مستقیماً به اصل
سند مربوط بوده است، در انتها با ذکر عبارت (نویسنده) مشخص شدهاند. این
نکته در زمینه مطالبی که از کتاب پیشوای صادق و مجله پاسدار اسلام آورده
شدهاند، قابل مشاهده است.
به منظور حفظ ارتباط محتواییِ مطالب کتاب،
در مواردی بسیار محدود، مطالبی که مربوط به وقایع خاصی از دوران معاصر
بودند و یا ارتباط مستقیم با زمینهای که در آن آورده شدهاند نداشتند،
یا حذف گردیدند و یا در صورت مرتبط بودن با بخشی دیگر، به قسمت مربوطه
انتقال یافتهاند. این موارد با علامت (..) مشخص شده است.
در خلال متن، آیات و روایات متعددی مشاهده
میشود که عبارات عربی آنها توسط مقام معظم رهبری آورده شده است؛ به نظر
میرسد در پس تأکیدی که تعمّداً از سوی معظمله در بیان عبارات عربی ـ با
توجه به زمان محدود یک جلسه سخنرانی ـ مشاهده میشود، مقصودی ارزشمند
نهفته است و آن اهتمام بیشترِ مخاطبان بر اُنس با زبان فصیح و بلیغ عربی
است. آشنایی هر چه بیشتر با این زبان، منجر به بهرهمندی کاملتری از هدایت
قرآن کریم و روایات معصومین خواهد شد.
محتوای کتاب “انسان ۲۵۰ ساله”
به دنبال انتقال مفهومی متعالی از مسیر و مقصد زندگی مجاهدانه ائمه است و
از این رو بیش از آنکه یک کتاب تاریخیِ صِرف باشد، یک فراتحلیلِ تاریخی
است؛ که بهجای شرح و تفصیل وقایع زندگی ائمه، نگاهی کلگرا به زندگی هریک
از معصومین با توجه به بستر تاریخی دوره مربوطه و در راستای مقصود واحدی که
همه این بزرگواران دنبال میکردند ارائه میدهد. لذا آشنایی هرچه بیشتر
خوانندگان محترم با تاریخ زندگی ائمه، تنفس در فضای انسان ۲۵۰ ساله را
دلنشینتر میکند.
در پایان ذکر این نکته قابل
توجه است که حجم مطالب بیان شده توسط مقام معظم رهبری درباره ابعاد مختلف
زندگی ائمه، بهویژه درباره زندگی پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین و امام حسین،
همچنین در زمینه سیره فردیِ هر یک از معصومین، بسیار بیش از این مقداری است
که در قالب کتاب “انسان ۲۵۰ ساله” به چاپ رسیده است. از این رو، این کتاب
میتواند دیباچهای مفید برای ورود به معارف ناب زندگی ائمه معصومین در
بیانات مقام معظم رهبری باشد.
پس از مطالعه کتاب “انسان ۲۵۰ ساله” شاید از خود بپرسید: آخر
چگونه ممکن است کسی که تا این حد در زندگیاش مشغول فعالیتهای سیاسی بوده
ـ از جمله مبارزات گسترده پیش از انقلاب و عهدهداری مهمترین
مسؤولیتهای عهده داری مهمترین مسئولیت های کشور، پس از انقلاب ـ بتواند
با این ظرافت و دقت، در تاریخ زندگی ائمه تحقیق و تفحص کرده باشد؟ شاید
تحقق نسبی این امر برای یک انسان معمولی طی سالیان طولانی مطالعه و تحقیق
در منابع گوناگون و فراغت از بسیاری فعالیتهای بزرگ و کوچک ممکن باشد. اما
پاسخ به این سؤال بدون در نظر گرفتن ظرایف امر پروردگار در استمرار ولایت
خود، ممکن نیست.
آنچه در سایه انتصاب الهی، نصیب
نایب امام عصرعجّل الله فرجه شده و ایشان را میراثبر انبیاء و اولیاء در
عصر غیبت کرده است، نه صرفاً کوششی علمی بر منابع کثیر و متعدد بوده، بلکه
مجاهدت خستگیناپذیر در پیرویِ عملی از سیره نیاکان خود در همه شئون زندگی
بوده است. و ثمره تداوم این شجره طیّبه ـ ولایت الهی ـ نه استادی توانا و
دانشمند در رشته تاریخ، بلکه ایشان را چشمه جوشان حکمتی قرار داده، که یک
تراوش آن، “انسان ۲۵۰ ساله” است.
گوشه ای از متن کتاب:
پیغمبر ما اینگونه بود…
خصوصیات پیامبر
پیغمبر در رفتار
خود مدبرانه عمل کرد و سرعت عمل داشت. نگذاشت در هیچ قضیهاى وقت
بگذرد. قناعت و طهارت شخصى داشت و هیچ نقطه ضعفى در وجود مبارکش نبود.
او معصوم و پاکیزه بود؛ این خودش مهمترین عامل در اثرگذارى است. ما باید
یاد بگیریم؛ مقدار زیادى از این حرفها را باید به بنده بگویند؛ من باید یاد
بگیرم؛ مسؤولان باید یاد بگیرند. اثرگذارى با عمل، به مراتب فراگیرتر و
عمیقتر است از اثرگذارى با زبان. او قاطعیت و صراحت داشت. پیغمبر هیچ وقت
دو پهلو حرف نزد. البته وقتى با دشمن مواجه مىشد، کار سیاسىِ دقیق مىکرد و
دشمن را به اشتباه مىانداخت. در موارد فراوانى، پیغمبر دشمن را غافلگیر
کرده است؛ چه از لحاظ نظامى، چه از لحاظ سیاسى؛ اما با مؤمنین و مردم خود،
همیشه صریح، شفّاف و روشن حرف مىزد و سیاسىکارى نمىکرد و در موارد لازم
نرمش نشان مىداد؛مثل قضیهى عبداللَّهبنابىّ که ماجراهاى مفصّلى دارد.
او هرگز عهد و پیمان خودش را با مردم و با گروههایى که با آنها عهد و پیمان
بسته بود – حتّى با دشمنانش، حتّى با کفّار مکه – نشکست. پیغمبر عهد و
پیمان خود را با آنها نقض نکرد؛ آنها نقض کردند، پیغمبر پاسخ قاطع
داد. هرگز پیمان خودش را با کسى نقض نکرد؛ لذا همه مىدانستند که وقتى با
این شخص قرارداد بستند، به قرارداد او مىشود اعتماد کرد.
از سوى دیگر، پیغمبر تضرّع خودش
را از دست نداد و ارتباط خود را با خدا روزبهروز محکمتر کرد. در وسط
میدان جنگ، همان وقتى که نیروهاى خودش را مرتّب مىکرد، تشویق و تحریض
مىکرد، خودش دست به سلاح مىبرد و فرماندهىِ قاطع مىکرد، یا آنها را
تعلیم مىداد که چه کار کنند، روى زانو مىافتاد و دستش را پیش خداى متعال
بلند مىکرد و جلوِ مردم بنا مىکرد به اشک ریختن و با خدا حرف زدن:
پروردگارا ! تو به ما کمک کن؛ پروردگارا ! تو از ما پشتیبانى کن؛ پروردگارا
! تو خودت دشمنانت را دفع کن. نه دعاى او موجب مىشد که نیرویش را به کار
نگیرد؛ نه به کار گرفتن نیرو، موجب مىشد که از توسل و تضرّع و ارتباط با
خدا غافل بماند؛ به هر دو توجه داشت.
او هرگز در مقابل دشمن عنود
دچار تردید و ترس نشد. امیرالمؤمنین – که مظهر شجاعت است- مىگوید هر وقت
در جنگها شرایط سخت مىشد و – به تعبیر امروز ما – کم مىآوردیم، به پیغمبر
پناه مىبردیم. هر وقت کسى در جاهاى سخت، احساس ضعف مىکرد، به پیغمبر
پناه مىبرد.
ده سال حکومت به اندازه بیش از صدسال
او ده سال حکومت کرد؛ اما اگر بخواهیم
عملى را که در این ده سال انجام گرفته، به یک مجموعه پُرکار بدهیم تا آن را
انجام دهند، در طى صد سال هم نمىتوانند آن همه کار و تلاش و خدمت را
انجام دهند. اگر ما کارهاى امروزمان را با آنچه که پیغمبر انجام داد،
مقایسه کنیم، آنگاه مىفهمیم که پیغمبر چه کرده است. اداره آن حکومت و
ایجاد آن جامعه و ایجاد آن الگو، یکى از معجزات پیغمبر است. مردم ده سال با
او شب و روز زندگى کردند؛ به خانهاش رفتند و او به خانهشان آمد؛ در مسجد
با هم بودند؛ در راه با هم رفتند؛ با هم مسافرت کردند؛ با هم خوابیدند؛ با
هم گرسنگى کشیدند؛ با هم شادى کردند.
محیط زندگى پیغمبر، محیط شادى هم بود؛ با
افراد شوخى مىکرد، مسابقه مىگذاشت و خودش هم در آن شرکت مىکرد. آن مردمى
که ده سال با او زندگى کردند، روزبهروز محبت پیغمبر و اعتقاد به او در
دلهایشان عمیقتر شد.
وقتى در فتح مکه، ابوسفیان مخفیانه و با حمایت عبّاس – عموى پیغمبر – به اردوگاه آن حضرت آمد تا
امان بگیرد، صبح دید که پیغمبر وضو مىگیرد و مردم اطراف آن حضرت جمع شدهاند تا قطرات آبى
را که از صورت و دست ایشان مىچکد، از یکدیگر بربایند! گفت: من کسرى و قیصر – این پادشاهان
بزرگ و مقتدر دنیا – را دیدهام؛ اما چنین عزّتى را در آنها ندیدهام. آرى؛ عزّت معنوى، عزّت واقعى
است؛ «وللَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»؛ مؤمنین هم اگر آن راه را بروند، عزّت دارند.
طرح درس کتاب انسان۲۵۰ساله
کتاب انسان۲۵۰ساله را نمیتوان
مثل یک کتاب قصه خواند و از آن رد شد. الگوی زندگی ائمه اطهار، در ذهن مقام
معظم رهبری، یک الگوی منسجم، طرحدار، روالدار و مرتب است. بررسی زندگی
یکپارچهی انسانی که ۲۵۰ سال با یک ایدئولوژی و جهانبینی اما با
تاکتیکهای مختلف زندگی کرده، نیازمند داشتن یک الگوی مناسب است. اگر این
الگو را نداشته باشیم، حداکثر بهرهی ما از این معارف و از این بیانات و از
این کتاب، در حد آگاهی از چند اتفاق تاریخی در زندگی ائمه باقی خواهد
ماند.
برای درک درست زندگی سیاسی
مبارزاتی هر کدام از ائمه و نسبت آن با دیگر ائمه، باید یک نگاه جامع داشته
باشیم. حالا اگر بخواهیم، کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» را بهعنوان تاریخ زندگی
ائمه به جمعی از دانشآموزان یا دانشجویان تدریس کنیم چه؟ مگر ما نمیگوییم
که کل ائمه مثل یک انساناند، پس اگر خواستیم برای گروهی مثلاً زندگی امام
سجادعلیهالسلام را درس بدهیم چگونه باید درس بدهیم تا هم زندگی ایشان درست درک شود و هم نسبت دورهی زندگی ایشان با دیگر ائمه فهم شود؟
در این چند دورهای که به لطف
خدا در پایگاههای فرهنگی بشاگرد، این کتاب برای دبیرستانیها و جوانان
تدریس شد، الگویی برای تدریس زندگی ائمه طراحی و اولین بار در اردوی
تابستان ۹۱ ارائه شد.
الگوی تدریس زندگی امام سجادعلیهالسلام در ادامه آمده است. باید دقت داشت که این روش تدریس میتواند برای دیگر ائمه نیز اجرایی شود.