آثار روابط جنسی از منظر قرآن

آثار روابط جنسی از منظر قرآن

او خدایى است كه (همه) شما را از یك فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او
قرار داد، تا در كنار او بیاساید. سپس هنگامى كه با او آمیزش كرد، حملى
سبك برداشت(اعراف ،189)

غریزه جنسی از غرایزی است که خدای متعال
درانسان قرار داده است ؛این غریزه ،عطیه الهی وامری طبیعی وفطری است .قرآن
کریم ، گرایش زن ومرد را به یکدیگر ،اقتضای ساختار آدمی ونخستین کالای زیبا
وآراسته دنیوی به حساب آورده است: برای مردمان ،علاقه به خواستنی های
گوناگون از جمله علاقه به زنان و……….آراسته شده است. » (آل عمران
،14)در این آیه واژه شهوت به کار رفته وچون این واژه به معنای خواسته شدید
است می توان گفت علاقه به زن وفرزند شدید است (بهشتی ،1388،ص 184).در
مجموعه آثار (ج،19) شهید مطهری در مورد غریزه جنسی این گونه می گوید:

به
هر حال از نظر اسلام علاقه جنسى نه تنها با معنویت و روحانیت منافات
ندارد، بلكه جزء خوى و خلق انبیاست. رسول اكرم صلى الله علیه و آله و ائمه
اطهار علیهم السلام، طبق آثار و روایات فراوان كه رسیده است، محبت و علاقه
خود را به زن در كمال صراحت اظهار مى‏كرده‏اند و برعكس، روش كسانى را كه
میل به رهبانیت پیدا مى‏كردند سخت تقبیح مى‏نمودند (ص627).
غریزه ی
جنسی عطیه الهی وامری طبیعی وفطری است .قرآن کریم ، گرایش زن ومرد را به
یکدیگر ،اقتضای ساختار آدمی ونخستین کالای زیبا وآراسته دنیوی به حساب
آورده است.

قابل ذکر است که خدای متعال غرایز انسانی را برای
اهدافی در راستای رشد فردی واجتماعی او در وجودش نهاده است از این رو نیز
برای ارضای هر کدام ،رهنمود هایی نموده است که طغیان و یا افراط و تفریط در
ارضای آنها ،علاوه بر عدم دستیابی به اهداف خلقت ،موجب عذاب الهی در دنیا و
آخرت خواهد شد .در مورد تجاوز در ارضای غریزه جنسی در سوره فرقان وعده
عذاب خلد در جهنم را داده است :

و زنا نمى‏كنند و هر كس چنین كند،
مجازات سختى خواهد دید! ،عذاب او در قیامت مضاعف مى‏گردد، و همیشه با خوارى
در آن خواهد ماند! (فرقان،68ـ67)

در سوره مؤمنون نیز کسانی را که از غیر راه شرعی ارضای غریزه جنسی خود نماید اورا متجاوز می نامد:

وَ
آنها كه دامان خود را (از آلوده‏شدن به بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند ،تنها آمیزش
جنسى با همسران و كنیزانشان دارند، كه در بهره‏گیرى از آنان ملامت نمى‏شوند
،و كسانى كه غیر از این طریق را طلب كنند، تجاوزگرند! (مؤمنون،7ـ5)

در قرآن ،کتاب فطرت وزندگی ، آیاتی در مورد آثاراستفاده درست وصحیح از
غریزه جنسی بیان فرموده است؛ وبا دقت وتدبر ازاین به این آیات و قیاس با
مکاتب دیگر مادی ،به اکمل واتمم بودن دستورات اسلام را نسبت به آنها روشن
می شود. با تدبر در آیات الهی می توان نکات ذیل را پیرامون روابط جنسی یافت
:

1) تمتع ولذت

2) زمان اختصاصی

3) موجب آرامش

4) لباس همسران

5) ثواب اخروی

الف ـ تمتع ولذت

و زنانى را كه متعه مى‏كنید، واجب است مهر آنها را بپردازید (نساء ،24)

در
این آیه خدای متعال کلمه « تمتع » را بیان نموده است ؛این کلمه در کتب لغت
به معنای « بهره گیری وانتفاع » است ، واین بهره گیری لذت جنسی است که
امام صادق (ع) آن را با لذت ترین نعمت های دنیا وآخرت می دانند :

امام
صادق فرمودند:برای مردم در دنیا وآخرت ، هیچ لذتی بالاتر از همبستری با
زنان نیست ؛ ، سپس فرمودند :اهل بهشت به چیزی بیشتر از نکاح، چه از طعام
وشراب ،لذت نمی برند (کافی ج 5،ص 320)

خدای متعال خلقت زوج (همسر) را از نشانه های خود ، وآن را برای سود ونفع یکدیگر بیان داشته است:

و از نشانه‏هاى او این كه همسرانى (زوج ) از جنس خودتان ،به نفع وسود شما آفرید(روم ،20)

پیامبر اسلام (ص)لذت خود را از دنیا را بهره گیری از زنان می داند:

پیامبر (ص) فرمودند : روشنی چشم من در نماز و لذت من در دنیا ،زنان و گل های من حسن و حسین (ع)می باشد (وسایل الشیعه ج20 ص 23)

مارابل مورگان در کتاب «زن کامل» لذت جنسی را به این گونه بیان می کند :

از
نظر فیزیکی ،نقطه اوج رابطه جنسی بزرگ ترین لذت و عظیم ترین آرامش در روی
زمین است . بسیاری از پزشکان تحقیق کرده اندکه اوج این موقعیت بدن انسان را
دوباره زنده و احیاء می کند و سلامتی فیزیکی را بدنبال دارد .چه زمانی
عالی تر از این !هر دو ی آنها احساس می کنند که خواسته شان ارضاء و برآورده
شده است (ص،110)

ب ـ زمان اختصاصی

قرآن برای بهره گیری
همسران از یکدیگر زمان اختصاصی قایل است ،و در این وقت خصوصی زن و مرد ،می
بایستی دیگر افراد خانواده بدون اجازه وارد نشوند ،حتی اطفال ـ برای حفظ
بهداشت جنسی کودک ـ نباید بدون اجازه ،در این اوقات خصوصی والدین وارد شود
:

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! بردگان شما، و همچنین كودكانتان
كه به حدّ بلوغ نرسیده‏اند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از
نماز صبح، و نیمروز هنگامى كه لباسهاى (معمولى) خود را بیرون مى‏آورید، و
بعد از نماز عشا این سه وقت خصوصى براى شماست امّا بعد از این سه وقت،
گناهى بر شما و بر آنان نیست (كه بدون اذن وارد شوند) و بر گرد یكدیگر
بگردید. این گونه خداوند آیات را براى شما بیان مى‏كند، و خداوند دانا و
حكیم است! (نور ،58)

در آیه بعدی استیذان و اجازه گرفتن فرزندان بالغ رادر این اوقات خصوصی والدین نیز متذکر می شود:

و
هنگامى كه اطفال شما به سنّ بلوغ رسند باید اجازه بگیرند، همان گونه كه
اشخاصى كه پیش از آنان بودند اجازه مى‏گرفتند این چنین خداوند آیاتش را
براى شما بیان مى‏كند، و خدا دانا و حكیم است! (نور،59)
والدین نیاز
مند به اوقات خصوصی می باشند، زیرا وجود این اوقات خصوصی در تحکم زندگی مهم
واساسی است ،وعدم آن در تذلل و ازهم پاشدگی زندگی زناشویی مؤثر می باشد
.این اوقات موجب افزایش محبت نسبت به یکدیگر وکسب آرامش خواهد شد.

شاید
این سؤال در ذهن نقش ببند که چرا خدای متعال وحکیم در آیه دوم ،بر اجازه
گرفتن فرزند بالغ ،در اوقات خصوصی والدین تذکر داده است ؟ آیا والدین به
نکته ساده آگاهی ندارند که نیاز مند به تذکر بوده شاید پاسخ این باشدکه
تذکرش برای اهمیت وارزش گذاری به وقت خصوصی داشتن والدین می باشند ، به
گونه ای که حتی در سالیانی بعد از ازدواج که فرزند آنها بالغ شده است ، باز
هم والدین نیاز مند به اوقات خصوصی می باشند، زیرا وجود این اوقات خصوصی
در تحکم زندگی مهم واساسی است ،وعدم آن در تزلزل واز پاشدگی زندگی زناشویی
مؤثر می باشد .این اوقات موجب افزایش محبت نسبت به یکدیگر وکسب آرامش خواهد
شد.

از آیات فوق ، چند نکته می توان استفاده نمود : اولاً تشویق و
ترغیب زن وشوهر به داشتن ساعاتی خصوصی در روز تا به آرامش برسند و برای
بندگی خدا نیرو کسب کنند ؛ ثانیاً حضور دیگران از بزرگ و کوچک در زمان
خصوصی جلوگیری شود، و بدون اجازه وارد نشوند ؛ثالثاً اعضای خانواده به غیر
از این اوقات خصوصی ، روابط گرم و صمیمی و خودمانی داشته باشند ، در کنار
یکدیگر باشند .

امام صادق (ع) این سه وقت را به عنوان «غرّة ،خلوة»(سهو،خلوت )بیان می دارند که دیگران برای ورود در این ساعات باید اجازه بگیرند :

امام
صادق (ع) فرمودند: کنیزان وکسانی که بالغ نشده اند در سه زمان ،همان گونه
که خدای عزوجل شما را امر کرده است ، برای ورود باید اجازه بگیرند ؛وهمچنین
خادمت که بالغ شده درسه وقت از عورات، داخل شد،اگر چه خانه اش در خانه شما
باشد باید اجازه بگیرد ،این سه وقت عبارت است از : بعد از عشا که عتمة(ثلث
شب) نامیده می شود وقتی که صبح می کنید وزمانی که در بعداز ظهر، لباس
هایتان خارج می کنید ؛به تحقیق که خدا امر کرده است که این سه اوقات را در
خلوت وسهو باشید .( وسائل‏الشیعة ج : 20 ص : 218)

امر خدا به خلوت
کردن این سه وقت، بیانگر توجه به این نیاز فطری است ، به عبارت دیگر ارضای
این نیاز از اعماق درون انسان برخواسته است . شاید برای بعضی از کسانی که
عمیقاً از تعالیم انسان ساز اسلام اطلاع کامل ندارند،داشتن این سه وقت
خصوصی را با معنویت انسان مغایر بدانند ،و با نگاه سبک و تحقیر آمیز به آن
بنگرند ، در حالی که همان گونه مشاهده نمودید در نگاه قرآن ومعصومین (ع)
برای حفظ از فساد آماده شدن جهت بندگی خدا وانجام وظایف فردی واجتماعی ،از
معنویت وجایگاه خاصی برخوردار است وثواب بزرگی برای ارضای این غریزه از
طبق شرعی ودرست قایل می باشد وموجب رشد وارتقای معنوی مؤمن است .در ضمن در
قرآن ، یکی از نعمت های بهشت را داشتن همسران زیبا می داند .به این نکته
بنیادی باید توجه داشت ،اسلام با ارضای غرایز ازطریق غیر مشروع را منع
نموده است ،ولی از راه مشروع را تشویق نموده است وبا کسانی که رهبانیت می
کنند واز نعمت های الهی به طور عاقلانه وشرعی بهره نمی برند ،مذمت می نماید
.

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! طیّبات را كه خداوند براى شما
حلال كرده است، حرام نكنید! و از حدّ، تجاوز ننمایید! زیرا خداوند متجاوزان
را دوست نمى‏دارد. (مائده ،87)

طیّبات را براى آنها حلال مى‏شمرد، و ناپاكیها را تحریم مى كند(اعراف،57)


مواظب نفرین پدر و مادر باشید!

نفرین به معنای دعای بد برای مرگ، ناکامی و
بدبختی کسی یا چیزی است. (انوری،ج8،ص7888) و همینطور به معنای لعن، لعنت و
نکوهش نیز آمده است. (لغت نامه دهخدا،ج43،ص660)

معادل نفرین در
قرآن کریم “لعن” می باشد که در معنای عام می توان بدین صورت تعریف نمود:
لعن از ناحیه خداوند متعال به معنای دور ساختن کسی از رحمت خویش در دنیا و
در آخرت عذاب و عقوبت و از ناحیه بندگان نیز لعن و نفرین در واقع همان دعا
به ضرر و بر ضد دیگران است.(مفردات راغب اصفهانی، ص471)

نفرین در آیات قرآن
در
قرآن واژه لعن به کار رفته است. آن جا که خداوند ابو لهب (عموی پیامبر) را
به دلیل اذیت و آزار پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نفرین می کند: «تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَ تَب» (سوره مسد، آیه 1) بریده باد هر دو دست ابو لهب و مرگ بر او باد.

در آیه دیگر خداوند می فرماید: « لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ : لعنت خدا بر ستمگران باد»، (هود، آیه 18) یا در آیات دیگر کسانی که خدا و پیامبر صلی الله و علیه و آله را اذیت و آزار دهند: إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ (سوره احزاب، آیه 57) یا پیمان خود بشکنند: فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ (سوره مائده، آیه 13) خداوند در دنیا و آخرت آن ها را لعن نموده است و….

سرگردانی
انسان ها نیز از آثار نفرین است. اگر انسان کاری کند که نفرین حقی او را
بگیرد، ممکن است در زندگی گرفتار سرگردانی شود، چنان که دعای بد و نفرین
حضرت موسی (علیه السلام) موجب سرگردانی یهودیان به مدت چهل سال شد (مدثر،
آیات 42 تا 62)

آثار نفرین کردن در روایات
اصل
نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است. اگر چه نفرین و در
خواست احقاق حق از حقوق مسلم مظلومان و ستم دیدگان است، اما در متون دینی
ما سفارش به عفو و بخشش بهتر از نفرین و انتقام گرفتن است. خداوند متعال مى
فرماید: ” وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ”؛  آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند، آیا دوست نمى دارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است! (نور، 22)

 از امام محمد باقر (علیه السلام)
منقول است كه فرمود: چون لعنت از دهان شخص بیرون بیاید، میان او و آن شخص
كه به او لعنت شده، تردد مى كند، و اگر آن شخص سزاوار لعن باشد، به او تعلق
مى گیرد، و اگر نباشد، به صاحبش بر مى گردد. (اصول كافى، ج5، ص341)

امام صادق (علیه السلام) فرمود: هرگاه
مردى مورد ظلم و ستم واقع شد و شروع كند به نفرین كردن بر ظالم و ستمكار
خود، خداوند عزوجل به او مى گوید: همان طورى كه تو به ظالم خود نفرین مى
كنى، كسى دیگر هم از دست ظلم و ستم تو نفرین مى كند. اگر مى خواهى، نفرینت
را درباره ى ظالم تو بپذیرم و نفرین مظلومت را هم درباره ى تو، و اگر
خواستى، نفرین هر دو شما را به تاخیر بیندازم، تا شاید رحمت و عفو من شما
را فرا گیرد!

 نفرین مظلوم در روایات
امام
صادق (علیه السلام) می فرماید: «از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به
آسمان می رود.» آن حضرت در روایت دیگر فرمود: «بترسید از نفرین مظلوم،
همانا او حقّ خود را از خدا می خواهد و خداوند سبحان گرامى تر از این است
که حقی خواسته شود، مگر این که آن را اجابت کند» .

آثار نفرین,نفرین کردن

از نفرین پدر علیه خود، سخت پرهیز داشته باشید، زیرا از شمشیر برنده تر است

 
نفرین پدر و مادر
اگرچه
صرف قدم گذاشتن در وادی بی احترامی به والدین تاثیرات و پیامدهای مخرب
فراوانی را بر زندگی مادی و معنوی انسان خواهد گذاشت اما باید دانست که این
تاثیرات مخرب هنگامی به اوج خود می رسد که نَفَس از سینه مادر برون آید و
به دادستانی، از بی احترامی فرزندش، او را نفرین کند. گویا که در چنین
شرایطی خود خداوند دادستان او خواهد بود و بی شک هیچ کس هم جلودار چنین
دادستانی نخواهد بود.

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و
سلّم فرمود: از نفرین پدر خود، سخت بپرهیزید، زیرا چنین نفرینى «ابر» را هم
مى شكافد و بالاتر مى رود، و مورد توجه خدا قرار مى گیرد، تا جایى كه
خداوند متعال مى فرماید: آن نفرین را نزد من آورید تا مستجاب گردانم.
بنابراین، از نفرین پدر علیه خود، سخت پرهیز داشته باشید، زیرا از شمشیر
برنده تر است! (نوادر راوندی)

زمخشری صاحب تفسیر کشاف، در حادثه ای
یک پایش را از دست داد. او می گوید در زمان کودکی، گنجشکی را گرفته و پایش
را به نخی بسته بودم. گنجشک از دستم پرید و داخل سوراخی شد نخ را آن قدر
کشیدم که یک پای حیوان از جا کنده شد. مادرم از جریان با خبر شد و فوق
العاده متأثّر گردید و در حقّم نفرین کرد و گفت: «خدا پای چپت را قطع کند،
همچنان که پای چپ این حیوان بیچاره را قطع کردی». هنگامی که به سنّ رشد
رسیدم و برای کسب دانش به بخارا می رفتم، از اسب به زمین افتادم و پایم
شکست. پزشکان چاره ای جز این ندیدند که پایم را قطع نمایند. این است که می
بینی از پای چپ، عاجز مانده ام. (وفیات¬الأعیان، ج4،ص225)

 هر چند نفرین پدر و مادر اجابت می
شود اما به پدرها و مادرهای عزیز عرض میکنم که در هر حالت فرزندانتان را
نفرین نکنید. حضرت نوح فرزندش را دعا کرد. در حالی که خدا در قرآن می
فرماید: این فرزند از اهل تو نیست. البته نوح دیگر بر خواسته اش اصرار نکرد
و طلب مغفرت هم کرد. اینکه پدر و مادر فرزند را از یک لطف الهی طرد کنند
خوب نیست.

خدا در سوره فرقان می فرماید: بنده
های ویژه خدا می گویند که زن و بچه های ما را نور چشم ما قرار بده و ما را
پیشوای متقیان قرار بده. بچه نور چشم است و باید برای او دعا بشود. او ذریه
است، نسل شماست فرزندان را نفرین نکنید و اگر یک ناسازگاری از آنها دیدید،
دعا کنید، نصیحت کنید و اصلاحشان کنید. دعای پدر در حق فرزند مستجاب است و
نفرین مادر در حق فرزند گیرا است ولی یک موقع نفرین ها بی مبنا است یعنی
مادر عصبانی میشود و می گوید که خدا ذلیلت بکند، این جور نفرین ها نمی گیرد
و تاثیر گذار نیست ولی اگر مادر از ته دل نفرین می کند، کاری بکنید که این
نفرین به زندگی شما نیاید .

ما قرار است پیامبر اکرم (صلی الله و
علیه و آله) را الگوی خود قرار دهیم پیامبر ما پیامبر رحمت بودند، در یک
روایتی داریم که وقتی دندان پیغمبراکرم (صلی الله و علیه و آله) را شکستند و
ایشان مجروح شد، از صورت ایشان خون می ریخت، آمدند به حضرت گفتند: آقا!
مشرکین مکّه را نفرین کن! فرمود: «اِنّی لَم اَبعَثُ لَعانا وَلکِنّی بُعِثتُ داعِیاً وَ رَحمَه اَللّهُمَّ عَهدِ قَومی فَاِنَّهُم لا یَعلَموُن»؛ نگاه کنید! شیوه ایشان جذب است، چون اصل در اسلام همین است، اصل در اسلام، مسئله جذب است نه دفع.

نتیجه گیری
وظیفه
ما این است که مواظب باشیم و گاه و بیگاه به هر بهانه ای به نفرین لب
نگشاییم مخصوصا والدین محترمی که گاه از سر عصبانیت فرزندان دلبندشان را
نفرین می کنند، تصور کنید یکی از این نفرین ها کارساز شود چه خواهد شد؟
گفتیم نفرین بی جا گاه به خود شخص بر می گردد پس باید در این مسأله جوانب
احتیاط را کاملا رعایت کرد تا مبادا آثار سوء نفرینمان گریبانگیر خودمان
شود.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top