مقابله با حجاب ، گام اول در پروژه اسلام هراسی غرب
اگر چه اسلام ستيزي و اسلام هراسي پديده تازه اي در غرب نيست و تقريباً
ريشه در تاريخ اروپا و به ويژه جنگ هاي صليبي دارد اما جریانهای جديد اسلام
ستيزي و اسلام هراسي، پروژه اي كاملا هدفمند و طراحي شده از سوي صهيونيسم
بين الملل مي باشد كه با بهره گيري از ابزارهاي متنوع و تاكتيك هاي پيچيده
به صورت پر دامنه اي در حال اجرا است .
سابقه اسلام هراسی
اولین
برخوردهای جدی جهان غرب با پدیده‌ی اسلام، در جنگ‌های صلیبی اتفاق افتاد.
پس از جنگ‌های صلیبی، دومین عرصه‌ای که غرب با اسلام برخورد جدی داشت، در
آندلس بود. حضور مسلمانان از قرن دوم تا قرن هفتم هجری در آندلس اسپانیا و
برخورد اروپاییان با آنها در این منطقه با هدف خارج کردن آنها از
اسپانیا، پس زمینه ای دیگر در ارتباط با پدیده‌ی اسلام هراسی است. سومین
پس‌زمینه ی اسلام‌هراسی، در پی مباحث و مطالعات مستشرقین فراهم شد.
مستشرقین، شرق را به عنوان یک کلیت، موضوع مطالعه‌ی خود قرار دادند و در
واقع تصویری از جوامع اسلامی ترسیم کردند که باید در بحث از اسلام‌هراسی
مورد توجه قرار گیرد. در واقع رواج اصطلاحاتی مانند بنیادگرایی اسلامی،
عملیات انتحاری، عملیات شهادت‌طلبانه، تروریسم و نسبت آنها به مسلمانان به
وسیله‌ی رسانه‌های معارض غربی و . . . به دهه های معاصر باز می‌گردد.
مهمترین هدف از رشد اسلام‌هراسی در غرب
مقابله‌ی
با اسلام برای حفظ منافع اسراییل، مهمترین هدف غرب است. بی‌شک یکی از
آرمان‌های دین مبین اسلام، مبارزه با ظلم و استبداد و دفاع از انسان‌هایی
است که مظلوم واقع شده‌اند. در دینی که نهاد غصب در آن به عنوان یک فعل
حرام نهی شده است، دشمنی و مقابله با یهودیانی که در قرآن به عنوان
اصلی‌ترین دشمن اسلام و غاصب سرزمینی اسلامی که قبله‌ی اول مسلمانان است،
شناخته می‌شوند، کاری واجب است. شناخته می‌شوند، ماری واجب است. از این رو
کمک به اهداف صهیونیست‌ها برای مقابله با اسلام انقلابی و ستاننده‌ی حق
مظلومان طبیعی است. یهودیان و نوکران ایشان (غربی‌ها) تلاش می‌کنند از
بیداری و آگاهی نسبت به اسلام در جوامع غربی جلوگیری کنند. تکاپوی
صهیونیست‌های مسیحی برای گسترش موج اسلام‌هراسی که به اسلام‌ستیزی ختم
می‌شود، در آمریکای بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۸، گامی است در جهت
مبارزه با اسلام. اظهارات جری فالول، کشیش اوانجلیست آمریکایی، درباره‌ی
پیامبر اسلام در یک برنامه‌ی زنده‌ی تلویزیونی بعد از حوادث یازده سپتامبر و
ماجرای قرآن‌سوزی تری جونز که به بزرگترین مسئله در سیاست خارجی امروز
امریکا تبدیل شده است و صدها مورد دیگر، گویای این واقعیات‌اند.
حجاب ستیزی در سالی که گذشت
در سال گذشته اتفاقات بسیاری در جهت مقابله با حجاب صورت پذیرفته که در ادامه به مرور برخی از آنها خواهیم پرداخت.
– تلاش گرت ویلدرز برای منع حجاب در هلند
“گرت
ویلدرز” رهبر حزب نژاد پرست آزادی در هلند و سازنده فیلم موهن فتنه در جهت
منع حجاب در شهرهای لاهه و آلمره پیشنهادی مبنی بر قطع کمک شهرداری به
زنان محجبه را ارائه نمود.
– دختر محجبه در مادرید از مدرسه اخراج شد
نجوا
دختر مججبه ۱۶ ساله مسلمان مراکشی تبار از شهر پوسلو دی آلارکون در حومه
مادرید، پس از آنکه درخواست آموزگار خود را مبنی بر برداشتن حجابمخالفت
کرده بود برای سه هفته از مدرسه اخراج شد.
۵۰۰- يورو ، جريمه حجاب در ایتالیا
پليس ايتاليا يك بانوي مسلمان را در شهر شمالي “نووارا ” به دليل آنكه روبند پوشيده بود، جريمه كرد و وي بايد ۵۰۰ يورو پرداخت كند.
– مهاجرت به دلیل ممنوعيت حجاب درسوييسي
يک خانواده مسلمان سوييسي به دليل پوشش روسري دختر مدرسه اي خود مجبور شدند از شرق سوييس به استان ديگر اين کشور مهاجرت نمايند
مطبوعات
سوييس در اين باره نوشتند:اين خانواده هفت نفره مسلمان به دليل ممنوعيت
پوشش روسري در دوره دبيرستان دختر خود مجبور شدند از شهر شاف هازن به
شهرستان “بيل” Biel” سوييس مهاجرت کنند.
– ممنوعیت حجاب در کشوری با جمعیت مسلمان
رعايت
حجاب در مراکز آموزشي تاجیکستان ممنوع شد. تاجيکستان با اين تصميم به
سومين کشور جهان بعد از فرانسه و ترکيه تبديل خواهد شد که داشتن حجاب را در
مدارس و دانشگاهها ممنوع کرده اند. اين اقدام موجب شد صدها دانش آموز دختر
تاجيک براي آن که بتوانند حجاب خود را حفظ کنند، به ناچار ترک تحصيل کنند.
مقامات
تاجيکستان براي توجيه تصميمات خود مي گويند حجاب با لباس فرم مدرسه منافات
دارد و لباس فرم به دختران دانش آموز اجازه مي دهد موهاي خود را با کلاه
سنتي تاجيک و نه با هيچ پوشش ديگري، بپوشانند
– اخراج معلم با حجاب در بلژیک
یکی
از معلمان مسلمان بلژیکی به سبب اصرار به حفظ حجاب، از کار اخراج شد. با
تصمیم مسئولان محلی در شهر شارلروای بلژیک، این معلم با حجاب از مدرسه ای
دولتی در این شهر اخراج شد.
این معلم که ترک تبار است پس از آن از کار
برکنار شد که به تقاضای مسئولان در آغاز سال تحصیلی مبنی بر کنار گذاشتن
حجاب در مدرسه، بی توجهی کرد و در پی اصرار بیشتر مسئولان، با طرح شکایتی
تصمیم گیری را به دادگاه ارجاع داد.
این اتفاق در حالی رخ داده است که
مجلس عوام بلژيك یک ماه پیشتر ، پيش‌نويس طرح ممنوعيت كامل استفاده از
پوشش روبند را با ۱۳۶ رأي موافق و تنها دو نفر مخالف، با اكثريت آرا تصويب
كرد.
– ممنوعيت حجاب اسلامي در بازار ازبكستان
با تصویب قانوني، حجاب اسلامي براي زنان مسلماني كه در بازار ازبكستان مشغول تجارت هستند، ممنوع شد.
اين
در حالي است كه بيشتر زنان تاجر بازار چارسو محجبه هستند و تمامي اين زنان
به خاطر حفظ ايمان و ارزش هاي اسلامي خود از اين تصميم ابراز نگراني كرده و
اين اقدام را تبعيض ديگري از سوي دولت ازبكستان بر مسلمانان اين كشور،
بخصوص زنان دانسته اند.
مقامات ازبكستان طي سالهاي اخير با اعمال فشار و
تبعيض بر جامعه مسلمانان اين كشور به ويژه زنان محجبه، با ارزش هاي دين
مبين اسلام در ازبكستان مقابله مي كنند.
– ممنوعیت حجاب اسلامي در دستگاههاي دولتي هلند
بر اساس توافقنامه احزاب ليبرال و دموكرات مسيحي هلند حجاب اسلامي در دستگاههاي دولتي هلند ممنوع خواهد شد.
پس
از برگزاری انتخابات پارلماني در هلند تاكنون چندين دور مذاكره بين احزاب
مختلف سياسي كه بيشترين درصد آراء را در اين انتخابات بدست آوردند تحت
نظارت نماينده ملكه هلند به منظور تشكيل دولت جديد برگزار شد كه نتيجه‌اي
در بر نداشت.
در نهايت نمايندگان احزاب ليبرال و دموكرات مسيحي با
امضاي توافقنامه‌اي بزودي دولت راستگراي اقليت را با پشتيباني حزب ضد
اسلامي آزادي به رهبري گرت ويلدرز سازنده فيلم فتنه تشكيل خواهند داد.
بند
مهم ديگر توافقنامه مزبور اين است كه برقع و يا روبنده و همچنين داشتن
حجاب اسلامي در دستگاههاي دولتي مانند دادگستري، دادستاني و يا پليس هلند
ممنوع خواهد شد.
– اعتراضات مردمی به اقدامات ضدحجاب در جمهوری آذربایجان
تصویب
و ابلاغ یک قانون هنجارشکن درباره حجاب از سوی وزارت آموزش و پرورش
آذربایجان، چالش دینی و سیاسی جدیدی در کشور جمهوری آذربایجان ایجاد کرده
است. پس از آنکه «میصیر مردانُو (Misir Mardanov)» وزیر آموزش و پرورش
آذربایجان در اول آذرماه ۱۳۸۹ (۲۲ نوامبر ۲۰۱۰) با صدور بیانیهای رسمی
اعلام کرد: «دانشآموزانی که در مدارس دولتی درس میخوانند باید یونیفورم
بپوشند» بحث حجاب جدیتر شد و مدیران برخی از مدارس شهر باکو با استناد به
آن قانون، از ورود دانشآموزان محجبه به کلاس درس جلوگیری کردند. میصیر
مردانو با قاطعیت اعلام کرد که هیچ دانش آموز و یا معلمی نمی تواند با حجاب
سر کلاس درس حاضر شود.
– ممنوعیت حجاب در مدارس دولتی آلبانی
براساس
قوانین جدید آموزش در آلبانی که از پوشیدن حجاب در مدارس دولتی جلوگیری
می‌کند . وزیر آموزش آلبانی ضمن ردکردن انتقادها ، اظهار می دارد که
پوشیدن روسری به زودی در تمام مدارس دولتی این کشور ممنوع خواهد شد.
– اجرایی شدن قانون منع پوشش روبنده در فرانسه
فرانسه
با داشتن بزرگترین جمعیت مسلمان اروپا، به‌رغم تهدید به برگزاری تظاهرات
از سوی گروههای مختلف، از ابتدای سال جاری پوشش صورت در اماکن عمومی را
ممنوع کرد.
برخی دیگر کشورهای اروپایی نیز درنظر دارند روبنده و برقع را
ممنوع کنند اما فرانسه نخستین کشوری است که به نظر می‌رسد با اجرایی کردن
این قانون تنشهای اجتماعی بیشتری را تجربه خواهد کرد.
براساس گزارش
مقامات فرانسه تنها حدود ۲ هزار نفر از زنان مسلمان فرانسه در میان جمعیتی
که ۴ تا ۶ میلیون نفر ارزیابی می‌شوند از روبنده یا برقع استفاده می‌کنند.
براین اساس بسیاری از مسلمانان و سازمانها نظارت بر حقوق بشر راستگرایان
این کشور را به هدف گرفتن آسیپ پذیرترین گروه های فرانسه متهم کرده تا به
رأی دهندگان سیاستهای ضد مهاجرت مخالفت خود را نشان دهند.
لازم به ذکر
است که در نخستین روز از ممنوعیت پوشش صورت در اماکن عمومی فرانسه ، دو زن
مسلمان در پاریس برای پوشیدن روبنده دستگیر شدند.
اسلام ستیزی و دشمنی با حجاب
اقدامات
کشورهای اروپایی در محدود و بعضاً ممنوع کردن حجاب برای مسلمانان ، بار
دیگر نشان داد روند اسلام ستیزی در اروپا به یک رفتار نهادینه تبديل شده
است .
این اقدامات مسموم و مغرضانه که در بالا به بخشی از آنها
اشاره شد ، زمينه را براي رفتارهاي خشونت آمیز و غيرانساني نژاد پرستان
اروپايي و پلیس با زنان محجبه مسلمان فراهم كرده است . به عبارتي پوشش زنان
مسلمان اروپا ، مجوزی برای پلیس و نژاد پرستان است که هرگونه رفتار
غیرانسانی با زنان محجبه مسلمان داشته باشند . بارزترین نمونه از رفتارهاي
خشونت آميز ، قتل مروه الشربينی در دادگاهي در آلمان بود . این زن محجبه
مسلمان مصري که از آزارهاي يك مرد نژاد پرست آلماني به دادگاه شکايت کرده
بود ، در مقابل چشمان قاضي و دهها نفر از حاضران در دادگاه از جمله همسر و
فرزند سه ساله اش ، با هجده ضربه چاقوي آن متهم نژاد پرست به قتل رسيد .
نکته قابل توجه در اين تراژدي تلاش نهادهاي قضايي ، دولتی و حتي رسانه هاي
آلمان براي سرپوش گذاشتن بر اين تراژدي بود . مروه الشربينی در شرايطي به
قتل رسيد که باردار بود و همسرش هنگام تلاش براي نجات او ، هدف گلوله پلیس
آلمان قرار گرفت .
اگر مروه الشربيني مسلمان نبود و مورد اينگونه
رفتارهاي نژاد پرستانه قرار مي گرفت ، اين جنايت و خبرهاي حاشيه اي آن براي
مدتها خبر اول رسانه هاي آلمان و اروپا بود . اما چون مروه الشربيني يک
مسلمان محجبه بود و به خاطر دين و حجابش به اين شکل فجيع به قتل رسيد ،
خيلي زود خبر اين جنايت ، ناديده انگاشته شد . دولتهاي اروپايي ، به ظاهر
شعار زندگي مسالمت آمیز فرهنگها و اقوام مختلف را مي دهند و از گفتگوي بين
اديان و احترام به مقدسات سخن مي گويند . با اين وجود ، در سياست گذاريهاي
دولتها و رويکرد رسانه هاي غربي ، جريان اسلام ستيزي در اشكال مختلف مشاهده
مي شود . آنها تلاش مي کنند دين اسلام را ، دینی خشونت طلب معرفي کنند .
دولتها و رسانه هاي غربي برای اين سياست مخرب تبليغاتی ، نماد سازي می کنند
. حجاب يکي از اين نماد سازيهاي دولتهای غربي است . تلاش براي ممنوعيت
حجاب در مدارس و سپس گسترش اين ممنوعيت به بخشهاي ديگر جامعه ، با همين هدف
صورت مي گيرد . آنها پوشش اسلامي را يک نوع تبعيض عليه زنان ، تبليغ و
ترويج مي کنند . اين در حالي است که حجاب براي زنان مسلمان ، نه تنها تبعيض
نيست ، بلکه عامل مصونيت بخشيدن به او در عرصه جامعه است . بدون شک ، جهان
بيني و انسان شناسي هر فرهنگ و مکتبي ، در انتخاب نوع و کيفيت پوشش پيروان
، تاثير به سزايي دارد . فرهنگ که همان بينش و نگرش ما به هستي و پيرامون
است ، آنقدر نقش دارد که تمام ارزشها و الگوها و رفتارهاي فردي و اجتماعي
را در بر مي گيرد . در فرهنگ اسلامي ، توجه ويژه اي به زن به عنوان همسر ،
مادر يا عضوي از جامعه انسانی شده است . زن با توجه به ویژگیهای فیزیکی و
روحی خود ، بطور طبيعي تفاوتهایی با مرد دارد . اما اگر اسلام احکام ویژه
ای را برای زن در نظر گرفته است ، این احکام نه به دليل تبعیض عليه زن و يا
برتری مرد ، بلکه به خاطر ویژگیهای ارزشمندي است که خداوند متعال در وجود
زن ، به وديعه نهاده است .
همانگونه که در آیه ۳۳ سورۀ احزاب خداوند نیز می فرماید:
یا
أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ
الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى
أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ.
اى پیامبر، به زنان و دختران خود و
زنان مؤمنان بگو كه چادر خود را بر خود فرو پوشند. این مناسبتر است، تا
شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده و مهربان است.
ازدواج با محارم در دین زرتشت، آری یا خیر؟
از جمله بحثها و مواردی که زرتشتیان نسبت به جوامع و ادیان با آن مواجه
هستند ، بحث ازدواج با محارم است که زمان زیادی است که این ایراد بر جامعه
زرتشتیان نسبت داده می شود و در این بین دو دسته نظریات وجود دارد:
عده ای که عمده آنها زرتشتی هستند ، این ازدواج را در دین زرتشت رد می
کنند و بیان می دارند که چنین ازدواجی در ایران باستان و دین زرتشت وجود
ندارد.
در مقابل، عده ای که بر این باورند، در دین زرتشت ازدواج با محارم وجود داشته، به چند متن از منابع زرتشتیان اشاره کرده اند.
ابتدا قولی از افرادی که ازدواج با محارم در دین زرتشت را قبول ندارند بیان می کنم:
سوال:
آیا دین زرتشت ازدواج محارم را جایز می داند؟
پاسخ کوروش نیکنام:
خیر، زرتشتیان زناشویی با نزدیکان را ندارند . یکی از تهمت های ناروای
دشمنان فرهنگ ایران، ازدواج با محارم در سنت ایران باستان است که دروغی بیش
نیست ، در مورد بینش زرتشت دراین باره به هات ۵۳ از گات ها بیندیشیم که
پیام آور ایران به دخترش پورچیستا می گوید جاماسب ( که از نزدیکان نیست
وبیگانه است ) به خواستگاری تو آمده است من او را در دین داری تایید می کنم
ولی تو با خردمندی و اختیار اگر مایلی او را به شوی خود بپذیر. و این نشان
از باور به سنت زن و شویی در فرهنگ زرتشتیان است.و هیچگاه در تاریخ زندگی
زرتشتیان ازدواج با نزدیکان مشاهده نشده است .
نکته :
در مورد پاسخ کوروش نیکنام چند نکته قابل تامل است:
۱-آقای نیکنام به جای اینکه پاسخ سوال را بیان کند ، آن را تهمت می
داند!! سوال در مورد بحث ازدواج با محارم و باید آقای نیکنام پاسخ شبهات را
بدهد ولی بجای آن این مطلب را تنها تهمت می داند و از پاسخ دادن آن به
نوعی طفره می دهند.
۲-آقای نیکنام تنها موردی از اشو زرتشت و دخترش را بیان می کند و آن را
دال بر فرهنگ زرتشتیان می داند و نتیجه می گیرد که در تاریخ زندگی
زرتشتیان ازدواج با نزدیکان نبوده است. آیا به نظر شما این پاسخ کاملی می
باشد ؟
حال سوالی باقی است که آیا پاسخ نیکنام در جواب سوال ، درست می باشد ؟
آقای نیکنام در عوض پاسخ ، این مقوله را تایید می کنند و بهتر می بود بجای
بیان سخن زرتشت در مورد ازدواج ، شبهه را بیان می داشتند.
در ادامه ، قول آقای آذر گشتسب که ازدواج محارم را در ایران باستان و
دین زرتشت قبول ندارند بیان می شود، در حالی که این مطلب هم خالی از ایراد
نمی باشد.
آقاى آذرگشتسب مى گوید: یكى از اتهاماتى كه به پدران نامدار
ما نسبت داده اند تهمت نارواى زناشوئى با نزدیكان است كه از سوى دشمنان
ایران و افرادى كه از مذهب ایرانیان باستان اطلاع عمیق نداشته اند، به
نیاكان نامدار ما وارد آمده و آنها را به ارتكاب این عمل زشت ، متهم نموده
اند. این افتراء نخست از سوى یونانیان كه با پدران ما دشمنى دیرینه داشته
اند به منظور خاصى به آنها نسبت داده شد و قرنها بعد پس از آنكه خاك پاك
ایران لگدكوب سم ستوران اعراب گردید، اینان نیز تا آنجا كه توانستند به این
آتش دامن زدند، و در قرن اخیر چند تن از خاورشناسان و اوستادانان غربى ،
با پیدا كردن واژه اوستائى ((فیتودت)) به خیال خودشان به این موضوع – تهمت –
صحه گذاشتند، و ما اینك مى كوشیم تا به این تهمت ناروا كه پایه و اساسى
ندارد با عقل و منطق جواب گوئیم و براى اینكه نوشته و ترتیب خاصى برخوردار
باشد،…….. به تهمت هاى وارده یكى پس از دیگرى با دلیل و منطق پاسخ مى
گوئیم ، ………
بررسی سه مورد تاریخی:
۱-ازدواج كامبوزیا (کمبوجیه) با خواهر خود
نخستین نویسنده اى كه راجع
به این موضوع مطلبى نوشته و این تهمت را به پادشاه بزرگ هخامنشى وارد
نموده ، هرودت (۴۸۴-۴۰۹ پیش از میلاد) است . این نویسنده شرح قضیه را در
كتاب خود به این مضمون آورده است : دومین خطایى كه كامبوزیا (کمبوجیه)
مرتكب شد، كشتن خواهرش بود كه او را به مصر آورده و با او مانند یك زن
زندگى مى كرد، گرچه او خواهرش بود و از یك پدر و مادر.
طرز ازدواج آنها
بدین طریق بود كه پیش از این ، ازدواج برادر و خواهر مرسوم نبود؛ ولى
كامبوزیا كه عاشق خواهرش شده بود، با اینكه مى دانست كه این كار غیر عادى
است ، معهذا نمى توانست از آن چشم بپوشد. بنابراین پس از مدتى ، این مطلب
را با قضات سلطنتى در میان نهاد و از آنها چاره جوئى كرد. داوران از پادشاه
سه روز مهلت خواستند تا قوانین كشور را بررسى كنند. پس از پایان مهلت به
حضور شاه شرفیاب شده ، به عرض رساندند كه در كلیه قوانین موجود نتوانستند
قانونى بیابند كه خواهر را بر برادر حلال كند، ولى قانونى وجود دارد كه مى
گوید: شاه سایه خدا است و فوق قانون است ! بنابراین او مى تواند به تمایل
خود جامه عمل بپوشاند.
آنچه از این نوشته بدست مى آید این است كه در
ایران باستان ازدواج با محارم نه سابقه كشورى داشته و نه سابقه در قوانین
مذهبى . بنابراین هرودت گفته اش جز یك تهمت بیش نبوده ، ولى متاءسفانه
نویسندگان دیگر كه بعد از هرودت آمده اند این مطلب را ناقص و با غرض خصمانه
به مذهب زرتشت نسبت داده اند و پدران ما را متهم به عمل زشت ازدواج با
محارم نموده اند.
نکته:
در این پاسخ چند مورد وارد می شود:
اولا اگر منظورتون از نداشتن سابقه کشوری ، این است که این مطلب در داخل
ایران صورت نگرفته است ، پس خود اشو زرتشت هم که در خوارزم متولد یافته هم
از بحث ایران خارج می باشد؟ غیر از این منطقه مصر هم در آن زمان جزو
امپراتوری ایران بوده است؟
دوما مطلب شما در مورد تهمت خواندن سخن هرودت هم نوعی تهمت است چون پاسخ قانع کننده ای بیان نداشتید.
سوما، واقعا مطالبی که از ایران باستان و تاریخ و عقاید آن بدست زمان
امروزه رسیده به چه طریق بوده است؟ آیا همین یونانی ها و غرب شناسان برای
فهم ایران باستان زحمات زیادی نکشیده اند؟
۲-ازدواج اردشیر دوم با دختر خود
نخستین نویسنده یونانى كه به این موضوع اشاره نموده (( كتزیاس )) است كه
در سال ۴۴۰ قبل از میلاد مى زیسته است نوشته هاى او در دست نیست ، ولى
پلوتارك كه در سال ۶۶ بعد از میلاد به دنیا آمده در رابطه با زندگى اردشیر
دوم ، پادشاه هخامنشى به استناد گفته كتزیاس ، این پادشاه را متهم به
ازدواج با دخترش مى كند. پلوتارك در این باره مى گوید:
اردشیر دوم – ارتاكزرس – یك كار كرد كه كلیه بدى هاى او را نسبت به
یونانیان جبران كرد و آن كشتن – تیسافرن – دشمن بزرگ یونان بود كه پادشاه
به اصرار مادرش ، پریزاد، تیسافرن را كشت ، و چون پادشاه این كار را به
اصرار مادر و طبق تمایلات او انجام داد، مادرش از آن به بعد مى كوشید كه
پادشاه را از خود راضى نگهدارد و در هیچ كارى برخلاف میل او رفتار نكند.
پریزاد بارها دیده بود كه پادشاه نسبت به یكى از دخترهاى خود – آتوسا –
علاقه زیادى دارد ولى مى كوشد كه این عشق و علاقه را از مادر خود و مردم
پوشیده دارد. پریزاد، پس از اطلاع از این موضوع كوشید تا نسبت به نوه اش –
آتوسا – علاقه بیشترى نشان دهد و هر وقت فرصت مى یافت ، از زیبائى و حسن
رفتار او نزد پادشاه سخن فراوان مى گفت و او را لایق پادشاه مى دانست تا
سرانجام ، شاه را تحریك كرد تا با او ازدواج كند.
پاسخ آقای آذرگشتسب: در اینجا باز مشاهده مى شود كه شاهنشاه از اینكه به
دختر خود عشق مى ورزد، همواره مى كوشد تا این عشق را از نظر مردم پوشیده
دارد، چون از مردم و مادرش خجلت مى كشد، و عاقبت اردشیر به تحریك مادرش كه
زن جاه طلب و بدجنسى بود، به این كار اقدام مى ورزد.
نکته:
لازم به ذکر است، یکی از منابع برای تاریخ نویسان امروزی ، سخنان نویسندگان یونانی می باشد.
پاسخ آقای آذرگشتسب , بیشتر دلالت دارد که این عمل صورت گرفته , هرچند
که مخفیانه می باشد ، و ایشان در رد این مطلب سخنی را بیان نداشته اند.
نسبت به اینکه آقای آذر گشتسب در مقام پاسخ گویی و رد این مطلب هستند ،
ولی جواب ایشان دال بر رد این مطلب نیست بلکه بر صورت گرفتن این ماجرا
دلالت دارد.
۳-ازدواج قباد با دختر خود
موضوع ازدواج قباد با دخترش را اولین بار ((آگاتیس)) كه در عهد پادشاهى
انوشیروان مى زیست ، عنوان نموده است كه قباد پدر انوشیروان با دختر خود به
نام ((زنبق)) ازدواج كرده ولى بدین موضوع نه فردوسى روانشاد در شاهنامه اش
اشاره كرده و نه تاریخ نویسان عرب و دیگر تاریخ نگاران و حتى پروفسور
رالینون مترجم تاریخ هرودت به انگلیسى ، در این باره چیزى ننوشته است . اگر
شبهه را قوى بگیریم ممكن است بگوئیم كه قباد تحت تأثیر آئین مزدك قرار
گرفته و این كار را كرده است ، زیرا مى دانیم در زمان پادشاهى قباد، شخصى
به نام مزدك پیدا شد و ادعاى پیامبرى نمود و عده اى از مردم ایران ، از
جمله قباد، دین و آئین او را پذیرفتند.
دینى كه مزدك عرضه داشت بر اساس اشتراك در همه چیز دور مى زد. مزدك مى
گفت: خداوند همه چیز را براى همگان آفریده است ، و نباید آن را به شخصى
معین اختصاص داد. دین جدید با قوانین اشتراكى خود به اساس قانون مالكیت و
زناشویى و مراسم و سنن خانوادگى ایرانیان لطمه بزرگى وارد نمود و آن را سست
كرد.
پاسخ :آگاتیاس مى گوید: عمل ازدواج با محارم اخیرا در ایران پیدا شده و
همه این خلاف قانونها و بى نظمى ها، در اثر تعلیمات دین مزدك در ایران پیدا
شده بود كه با خلع قباد از پادشاهى و كشته شدن مزدك و مزدكیان ، ریشه كن
شد ، و پیش از پادشاهى قباد و ظهور مزدك ، عمل ازدواج با محارم در ایران ،
متداول نبوده و به قول آگاتیاس ، اخیرا شیوع یافته است.
نکته:
در پاسخ این مورد هم آقای آذرگشتسب این مطلب را از یونانیان می داند و
همین را موجب رد آن می داند با اینکه یکی از منابعی که در شناخت ایران
باستان و تاریخ آن ، مورد استفاده موخان می باشد ، سخن یونانیون می باشد.
با اینکه آقای آذرگشتسب در مقام رد بحث ازدواج بامحارم هستند ، باز هم
وقوع این ماجرا را اثبات می کنند که این مورد ازدواج با محارم صورت پذیرفته
است.
چرا آقای آذرگشتسب در تمامی این موارد تاریخی که می خواهند این ادعا ها
را رد کند ، آنها را اثبات می کنند ، این دلالت بر چه دارد؟ وجود ازدواج با
محارم ، یا عدم وجود آن؟
