روان شناسی رشد،نظریه های پیاژه واریکسون،مراحل رشد
– روانشناسی رشد چیست؟
روانشناسی
رشد، شاخهای از روانشناسی است که به مطالعه چگونگی رشد و تغییر افراد در
طول زندگیشان میپردازد. روانشناسان رشد نه تنها به مطالعه تغییرات جسمی و
فیزیکی در فرایند رشد افراد میپردازند بلکه رشد اجتماعی، هیجانی و شناختی
افراد در طول زندگیشان را نیز در نظر میگیرند. قبل از بحث بیشتر در این
مورد، بهتر است به تعریف دقیق «رشد» بپردازیم.
2- رشد چیست؟ این
واژه، رشد انسان در طول زندگی، از شکلگیری نطفه تا مرگ، را توصیف میکند.
مطالعه علمی رشد انسان، به دنبال درک و تشریح چگونگی و چرائی تغییراتی است
که افراد در طول زندگیشان میکنند. این مطالعه، تمام جنبههای رشد انسان،
شامل رشد جسمی، هیجانی، ذهنی، اجتماعی، ادراکی و شخصیتی را در برمیگیرد.
مطالعه
علمی رشد، نه تنها برای روانشناسی بلکه برای جامعهشناسی، آموزش و بهداشت
نیز اهمیت دارد. منظور از رشد، تنها جنبههای جسمی و فیزیولوژیکی آن نیست
بلکه جنبههای شناختی و اجتماعی مرتبط با آن نیز میباشد.
مطالعه رشد
انسان برای تعدادی از رشتهها از جمله زیستشناسی، انسانشناسی، آموزش،
تاریخ و روانشناسی اهمیت دارد. البته ازهمه مهمتر، کاربردهای عملی مطالعه
رشد انسان است. با درک بهتر این که افراد چرا و چگونه رشد و تغییر
میکنند، میتوان این دانش را برای کمک به آنها در زمینه به کارگیری تمام
توانائیهای بالقوهشان در زندگی، به کار بست.
3- مطالعه رشد چگونه صورت میگیرد؟ روانشناسان
رشد، روشها و فنون متفاوتی را برای مطالعه رشد انسان به کار میگیرند.
پژوهشگران از روشهای علمی برای جمعآوری و تحلیل سامانمند اطلاعاتی که
قابل نتیجهگیری باشند، بهره میگیرند. روش علمی،فرایندی است که از رویهها
و اصول مشخصی برای یافتن پاسخ سوالات استفاده میکند.
چهار مرحله اصلی در یک روش علمی وجود دارد:
- پاسخگویی به یک سوال
- ایجاد یک فرضیه
- آزمودن فرضیه
- نتیجهگیری
پژوهشهای
روانشناسی در زمینه رشد نیز از روشهای مختلفی از جمله آزمایش، مطالعات
طولی (پژوهشی که با پیگیری آزمودنی برای دورههای طولانی انجام میگیرد)،
مطالعات مقطعی(پژوهشی که در آن گروهی را در زمانی خاص تحت بررسی قرار
میدهد)، مطالعات همبستگی و مطالعات موردی، استفاده میکنند.
پس از آن
که نوع پژوهش تعیین گردید، مرحله بعد تعیین چگونگی جمعآوری اطلاعات است.
در روانشناسی رشد از روشهای مختلفی استفاده میشود که هر یک نقاط قوت و
ضعف خاص خود را دارند. برخی از رویکردهای متداول عبارتند از:
- مشاهده.
دو نوع متفاوت از مشاهده وجود دارد. نخست، مشاهده موضوع مورد نظر در محیط
آزمایشگاهی و دیگر، مشاهده در محیط طبیعی. فایده مشاهده در محیط آزمایشگاهی
این است که شرایط توسط آزمایش قابل کنترل هستند امّا عیبش این است که
شرایط ممکن است غیرطبیعی باشند و فرد از تحت مطالعه بودن آگاه است. مشاهده
طبیعی به پژوهشگر امکان میدهد تابه مطالعه در شرایط طبیعی و واقعی
بپردازد. فایده این روش این است که پژوهشگر میتواند رفتارها را آن گونه که
واقعاً در شرایط طبیعی اتفاق میافتند مشاهده کند امّا عیبش این است که
پژوهشگر ممکن است نتواند متغیرهای خارجی موثر بر رفتار را کنترل کند. - مطالعه
موردی. یک مطالعه موردی، تحلیل عمیق یک فرد خاص است. با وجودی که این روش
پژوهشی اطلاعات جامعی درباره یک فرد خاص فراهم میسازد، امّا تعمیم نتایج
به دست آمده بر روی گروههای بزرگتر غالباً مشکل است. به این دلیل، از
مطالعات موردی غالباً در پژوهشهای بالینی یا در مواردی که جنبههای خاص
زندگی فرد مورد مطالعه قابل تکثیر یا بازتولید نباشد، استفاده میشود. - پرسشنامه.
این روش راه ساده و سریعی را برای جمعآوری حجم زیادی از اطلاعات در
اختیار پژوهشگر قرار میدهد. یکی از نقاط ضعف این روش این است که تنوع،
خلاقیت و فردیت پاسخها را کاهش میدهد. در مواردی که فرد مورد مطالعه قادر
به پر کردن پرسشنامه نباشد، مثلاً کودک خردسال، سوالات از طریق مصاحبه
پرسیده میشود. - آزمایش.
آزمایش مستلزم دستکاری و اندازهگیری متغیرهاست. این روش پژوهشی،
علمیترین روش است اما در صورتی که متغیرهای مورد نظر، مفاهیم انتزاعی یا
درونی باشند، به کارگیری آن دشوار است. مشکل دیگر این است که برخی متغیرهای
مورد نظر به دلایل اخلاقی، قابل مطالعه در خلال آزمایش نیستند. به عنوان
مثال، میتوان به پژوهش بر روی اثرات تنبیه شدید کودکان در رشد آنها اشاره
کرد.
4- پرسشهای اصلی در روانشناسی رشد چیست؟
چند
بحث و موضوع مهم در طول تاریخچه روانشناسی رشد وجود داشته است. بعضی از
پرسشهای اصلی که از سوی روانشناسان و پژوهشگران مطرح گردیده، حول محور
اهمیت نسبی وراثت در مقابل محیط، فرایندی که رشد از طریق آن صورت میگیرد و
اهمیت کلّی آزمایشهای اولیه در مقابل رویدادهای بعدی، بوده است.
یک
موضوع کلاسیک در پژوهشهای رشد کودکان، «طبیعت در برابر وراثت» است. آیا
وراثت نقش عمدهتری در رشد کودک دارد یا محیط؟ امروزه، اغلب روانشناسان
تشخیص دادهاند که هر دو عنصر، نقشی اساسی دارند امّا بحث همچنان بر سر
موضوعات دیگری چون استعداد تحصیلی یا گرایشهای جنسی ادامه دارد. ( 1 )
نظریه رشد اریکسون رشد روانی-اجتماعی چیست؟
نظریه
رشد روانی-اجتماعی اریکسون یکی از معروفترین نظریههای شخصیت در
روانشناسی است. اریکسون نیز همانند فروید اعتقاد داشت که شخصیت هر فرد، طی
مراحلی رشد مییابد. نظریه اریکسون برخلاف نظریه مراحل روانی-جنسی فروید،
به تشریح تاثیر تجربه اجتماعی در تمام طول عمر میپردازد.
یکی از عناصر اصلی در نظریه مراحل روانی-اجتماعی اریکسون، رشد هوّیت خود ( ego identity ) است.
«هویت خود»، حس آگاهانه خود است که ما از طریق تعاملات اجتماعی رشد
میدهیم. به گفته اریکسون، «هویت خود» ما با هر تجربه و اطلاعات جدیدی که
در تعاملات روزانه خود با دیگران به دست میآوریم، دائماً تغییر میکند.
اریکسون همچنین عقیده داشت که علاوه بر «هویت خود»، یک حس صلاحیت نیز
انگیزه رفتار و اعمال ما را تشکیل میدهد.
هر
مرحله در نظریه اریکسون به صلاحیت یافتن و شایسته شدن در یک محدوده از
زندگی مربوط است. اگر یک مرحله به خوبی پشتسر گذاشته شود، شخص احساس تسلّط
خواهد کرد. و اگر یک مرحله به طور ضعیفی مدیریت شود، حس بیکفایتی در شخص
پدید خواهد آمد.
اریکسون عقیده داشت که افراد در هر مرحله، با یک تضاد روبرو
میشوند که نقطه عطفی در پروسه رشد خواهد بود. به عقیده اریکسون، این
تضادها بر به وجود آوردن یک کیفیت روانی یا ناکامی در به وجود آوردن آن
کیفیت متمرکزند. در خلال این دوره، هم زمینه برای رشد شخصی بسیار فراهم است
و هم از سوی دیگر، برای شکست و ناکامی.
مرحله 1 رشد روانی- اجتماعی: اعتماد در برابر بیاعتمادی
- نخستین مرحله نظریه رشد روانی-اجتماعی اریکسون بین تولّد تا یک سالگی پدید میآید و بنیادیترین مرحله در زندگی است.
- به دلیل آن که نوزاد به طور کامل وابسته است، رشد اعتماد در او به کیفیت و قابلیت اطمینان کسی که از او پرستاری میکند بستگی دارد.
- اگر
اعتماد به نحو موفقیتآمیزی در کودک رشد یابد، او در دنیا احساس امنیت
خواهد کرد. اگر پرستار ناسازگار، پس زننده یا از نظر عاطفی غیرقابل دسترس
باشد، به رشد حس بیاعتمادی در کودک کمک میکند. عدم توفیق در رشد اعتماد،
به ترس و باور این که دنیا ناسازگار و غیرقابل پیشبینی است منجر میگردد.
مرحله 2 رشد روانی-اجتماعی: خودگردانی و اتکاء به نفس در برابر شرم و شک
- دومن
مرحله نظریه رشد روانی-اجتماعی اریکسون در دوران اولیه کودکی صورت میگیرد
و بر شکلگیری و رشد حس عمیقتری از کنترل شخصی در کودکان تمرکز دارد. - اریکسون
همانند فروید عقیده داشت که آموزش آداب دستشویی رفتن، بخش حیاتی و ضروری
این فرایند است. امّا استدلال اریکسون کاملاً با فروید متفاوت بود. اریکسون
عقیده داشت که یادگیری کنترل کارکرد بدن به پیدایش حس کنترل و استقلال
میانجامد. - رویدادهای مهم دیگر در این مرحله شامل به دست آوردن کنترل بیشتر بر انتخاب غذا، اسباببازی و لباس است.
- کودکانی
که این مرحله را با موفقیت پشت سربگذارند، احساس امنیت و اطمینان میکنند.
در غیر این صورت، حس بیکفایتی و شک به خود در آنها باقی میماند.
مرحله 3 رشد روانی-اجتماعی: ابتکار در برابر گناه
- در
خلال سالهای قبل از مدرسه، کودکان شروع به قدرت نمایی و اعمال کنترل بر
دنیای خود از طریق برخی بازیها و سایر تعاملات اجتماعی میکنند. - کودکانی
که این مرحله را با موفقیت بگذرانند، حس توانایی شخصی و قابلیت رهبری
دیگران را پیدا میکنند. و آنهایی که در به دست آوردن این مهارتها ناکام
میمانند، حس گناه، شک به خود و کمبود ابتکار در آنها باقی میماند.
مرحله 4 رشد روانی-اجتماعی: کوشایی در برابر حقارت
- این مرحله، سالهای اول مدرسه، تقریباً از 5 سالگی تا 11 سالگی را در برمیگیرد.
- کودکان از طریق تعاملات اجتماعی شروع به رشد حس غرور نسبت به دستاوردها و توانائیهای خود میکنند.
- کودکانی که توسط والدین یا معلمان تشویق و هدایت میشوند، حس کفایت، صلاحیت و اعتقاد به تواناییهای خود در آنها به وجود میآید.
- آنهایی
که از سوی والدین، معلمان یا همسن و سالهای خود به قدر کافی مورد تشویق
قرار نمیگیرند به توانایی خود برای موفقیت، شک خواهند کرد.
مرحله 5 رشد روانی-اجتماعی: هویت در برابر گمگشتگی
- در دوران نوجوانی، کودکان به کشف استقلال خود میپردازند و به عبارت دیگر، خود را حس میکنند.
- آنهایی
که از طریق کاوشهای شخصی، تشویق و پشتیبانی مناسبی دریافت کنند، این
مرحله را با حس استقلال و کنترل و نیز حسی قوی نسبت به خود پشتسر
میگذارند. و کسانی که نسبت به باورها و تمایلات خود نامطمئن بمانند،
درباره خود و آینده نیز نامطمئن و گمگشته خواهند بود.
مرحله 6 رشد روانی-اجتماعی: تعلّق در برابر انزوا
- این مرحله، دوران اولیه بزرگسالی، یعنی زمانی که افراد به کشف روابط شخصی میپردازند را در بر میگیرد.
- اریکسون
عیقده داشت که برقرار کردن روابط نزدیک و متعهدانه با دیگران ضرورت دارد.
کسانی که در این مرحله موفق باشند، روابط مطمئن و متعهدانهای را به وجود
خواهند آورد. - به
یاد داشته باشید که هر مرحله بر پایه مهارتهای یادگرفته شده در مراحل قبل
بنا میشود. اریکسون عقیده داشت که حس قوی هویت شخصی برای ایجاد روابط
صمیمانه و همراه با تعلّق خاطر اهمیت دارد. مطالعات نشان دادهاند که کسانی
که حس ضعیفی نسبت به خود دارند در روابطشان نیز تمایل به تعهدپذیری کمتری
دارند و بیشتر در معرض انزوای عاطفی، تنهایی و افسردگی قرار دارند.
مرحله 7 رشد روانی-اجتماعی: فعالیت در برابر رکود
- در دوران بزرگسالی، ما به ساختن زندگی خود ادامه میدهیم و تمرکزمان بر روی شغل و خانواده قرار دارد.
- کسانی
که در این مرحله موفق باشند، حس خواهند کرد که از طریق فعال بودن در خانه و
اجتماع خود، در کار جهان مشارکت دارند. آنهایی که در به دست آوردن این
مهارت ناموفق باشند، حس غیرفعال بودن، رکود و درگیر نبودن در کار دنیا را
پیدا خواهند کرد.
مرحله 8 رشد روانی- اجتماعی: یکپارچگی در برابر ناامیدی
- این مرحله مربوط به دوران کهنسالی است و بر بازتاب فعالیتهای گذشته تمرکز دارد.
- آنهایی
که در این مرحله ناموفق هستند حس خواهند کرد که زندگیشان تلف شده است و بر
گذشته افسوس خواهند خورد. در این حالت است که فرد با حس ناامیدی و
ناخشنودی روبرو خواهد شد. - کسانی
که از دستاوردهای گذشته خود در زندگی احساس غرور داشته باشند، حس
یکپارچگی، درستی و تشخّص خواهند کرد. با موفقیت پشت سرگذاشتن این مرحله
یعنی نگاه به گذشته با اندکی تأسف و احساس رضایت کلّی. این افراد کسانی
هستند که خردمندی به دست میآورند، حتی در مواجهه با مرگ. (2 )
نظریه رشد ذهنی پیاژه
پیاژه
از آن جهت کودکان را مورد مطالعه قرار داده است که از طریق جمع آوری
اطلاعاتی درباره رفتارها واندیشه های آنان به شناسایی اعمال و افکار کودکان
و بزرگسالان هر دو نائل آید .در واقع هدف اصلی پژو هشهای پیاژه معرفت
شناسی یا دانش شناسیبوده است که بدین منظور روانشناسی ژنتیک را به عنوان وسیله انتخاب کرده تا منشا و تکامل دانش را در نزد نوع بشر بررسی کند.
فرض
پیاژه آن است که اگر بفهمد که چگونه دانش (در نزد کودکان) ساخته می شود آن
گاه خواهد فهمید که دانش چیست. زیرا ساختمان دانش ماهیت دانش را نشان می
دهد درست همانطور که ساختمان یک صندلی موادی را که صندلی از آن ساخته شده
است نشان می دهد.(فرت1977, ص 66 ,نقل از سیف 1371 ).
بنابراین هدف روان شناسی ژنتیک پیاژه مطالعه نحوه ایجادو تکامل فعالیتهای شناختی انسان از روزهای نخست کودکی تا بزگسالی است.
کاربرد اصطلاح ژنتیک نشان دهنده علاقه به پدید آیی دانش
آدمی و فرایندهای کسب وتکامل آن است. اصطلاح ژنتیک از دیرباز توسط روان
شناسان معروفی چون استنلی هال و بالدوین به معنی رشد وتکامل به کار می رفته
است وبنابراین روانشناسی ژنتیک هم به همین معنی به وسیله پیاژه به کار
رفته است اما بعد ها اصطلاح
ژنتیک به وسیله زیست شناسان با معنی محدودتر وراثت و قوانین آن به کار گرفته شد.(سیف 1371 ).
به نظر پیاژه , چهار عامل در تحول شناختی کودک تا ثیر دارد که عبارتند از:
1) رسش,
2) تجربیات محیطی
3) تعاملهای اجتماعی
4) تعادل جویی.
نظریه
پیاژه , معطوف به نقش عوامل زیستی در تحول شناختی کودک است . ولی نحوه ی
سازگاری و سازماندهی فرایند های هوشی تابع دو عامل محیط وپیشینه ی یادگیری
فرد است, اما درمقابل , گرایش به سازماندهی فرایند های هوشی و برقراری
سازگاری های ویژه با محیط را به ارث می برد (گینزبورگ و اوپر, 1969, نقل
از کدیور 1382). به بیان دیگر, پیاژه به بلوغ زیستی فرد در طول زمان اشاره
دارد تا به وراثت در تحول شناختی . با همه ی اهمیتی که پیاژه برای بلوغ
زیستی قائل است , توانایی های شناختی کودک , حاصل تعامل او با محیط است.
پیاژه به درک چگونگی فعالیت ذهن علاقه مند است و می خواهد بداند که فرد در
تقابل با جهان پیرامون خویش چگونه عمل می کند. (کدیور 1382 )
از نظر پیاژه, رشد آدمی از ابتدای تولد تا بزرگسالی دو جریان موازی است که بر یکدیگر تاثیر متقابل دارد این دو جریان عبارتند از :
از خود به درآمدن ( جدایی از خود محوری )
سازگاری با واقعیت وجستجوی تعادل
پیاژه
معتقد است زند گی , تعامل خلاقی است که بدون وقفه بین موجود زنده و محیط
زندگی او جریان می یابد. این تعامل خلاق به دو صورت متفاوت اما مکمل یکدیگر
انجام می گیرد.
یکی , بیرونی است که سازگاری نام دارد ودیگری , درونی است که سازمان نامیده شده است .
تعامل موجود زنده با محیط به دو صورت :
1-برونی: سازگاری 2-درونی: سازمان دیده می شود.
سازگاری
, جنبه برخورد و سازش با محیط را در تعامل بین فرد ومحیط نشان می دهد
.وقتی کودک می آموزد با محیط خود به طور موثر مقابله کند , گویند وی با
محیط به سازگاری می پردازد .
فرایند سازگاری به دو صورت جذب وتطابق یا انطباق انجام می گیرد .
جذب:
مستلزم بروز پاسخی است که از پیش کسب شده . مثلا وقتی کودک پستانکی را می
مکد آنرا به فعالیت مکید ن که از قبل می دانسته است جذب می کند . یا وقتی
عروسکی کاغذی را در دهان می گذارد و می جود آنرا به فعالیت جویدن جذ ب می
کند .
جذب وقتی صورت می گیرد که کودک چیزی را از محیط بگیرد وآن را جزیی از خود سازد .
از
دیدگاه پیاژه جذب وقتی صورت می گیرد که شخصی مطلب تازه ای را بر حسب مطالب
آشنا ببیند.یعنی در موقعیتی تازه ، رفتاری را انجام دهد که در موقعیت های
گذشته انجام می داده است. مثلا کودکی که تا به حال هواپیما ندیده است آنرا
یک پرنده سفید وبزرگ می نامد.
کودک
در جذب جنبه های واقعیت بیرونی را در ساخته های شناختی خود جذب میکند.
مجموعه فرایند تغییردادن ادراکات جدید ، برای همخوان کردن آنها با ساخت
شناختی فعلی جذب نامیده می شود.
انطباق
: وقتی که رفتار فعلی شخص برای مقابله با محیط کفاف نمی کند و نیاز به
تغییر رفتار دارد ، از انطباق استفاده می کند. در انطباق ، فرد ساخته های
شناختی خود را برای مقابله با فشارهای محیط تغییر می دهد . به عبارت دیگر
انطباق ، فرایند تغییر دادن ساخته های شناختی برای همخوان کردن آنها با
ادراکات جدید است.
مثلا
کودکی که به مکیدن پستانکی کوچک و گرد عادت کرده است، برای مکیدن پستانکی
با شکل متفاوت ، مثلا بلندتر از پستانک قبلی، لازم است هنگام مکیدن لبهای
خود را ، بر خلاف عادت معمول ، تغییر دهد دراین صورت گویند کودک رفتار خود
را با شکل و وضع پستانک جدید تطبیق داده است .
پیاژه معتقد است ، تقلید خالص ترین نوع انطباق است و آنرا تغییر رفتار بنا به خواست محیط می داند.
تعادل جویی نیروی محرکه رشد است و ابزار آن درون سازی و برون سازی است ( جذب و انطباق ) می باشد .
تعادل
جویی منجر به سازگاری با واقعیت یا از خود به درآیی شناختی ( رهایی از
خودمحوری ) می شود. منظور از خود محوری عدم توانایی ادراک دیدگاه دیگران
است . بعنوان مثال کودک چهار ساله با دیدن کتابی که روی جلد آن تصویر وجود
دارد جلد وپشت کتاب سفید و خالی از تصویر است اگر تصویررا به سمت کودک
گرفته و ازاو بپرسیم چه می بیند ، تصویر را که می بیند توصیف می کند واگر
از او پرسیده شود من چه می بینم ؟ بدون توجه به دیدگاه شخص مقابل که پشت
کتاب را می بیند اظهار می دارد شما هم همین تصویر را می بینید. در اینجا
کودک توانایی درک دیدگاه دیگران را ندارد. به این پدیده خود محوری شناختی
در دوره پیش عملیاتی ، می گویند.
¯طرح یا طرحواره رفتاری (SCHEMA ) :
چهارچوب شناختی کودک که به کمک آن می تواند آگاهی های خود را درباره اشیا وامور گوناگون دنیای اطراف خود سازماندهی کند .
طرحواره ها را می توان ساختهای شناختی کودک دانست . طرحواره یک الگوی رفتاری دارای نظم و هماهنگ است . مثل طرحواره مکیدن و دیدن.
¯ساخت شناختی
مجموعه
ای از طرح های ذهنی که با یکدیگر ارتباط دارند و به صورت واحدی درآمده اند
. که ساخت های شناختی مکانیزم های تازه ای هستند که از تغییر یافتن
واکنشهای ارثی نوزاد از طریق تجارب بدست می آیند.
ترتیب تحول و ساخت های شناختی به صورت زیر است :
1 ) طرحواره های بازتابی
2 ) طرحواره های حسی و حرکتی
3 )ساخت شناختی
عملیات (perationO) از نظر پیاژه
ساخت
های شناختی دوره های بالاتر را عملیات می نامند. عملیات مجموعه هماهنگی
است که بیشتر جنبه ذهنی دارد. پیاژه معتقد است ما اعمال درونی شده را
عملیات می نامیم. اعمالی که نه بر روی مواد محسوس بلکه از درون و به صورت
نمادی انجام می گیرد
پیاژه
، مفهوم عملیات را برای توضیح چگونگی اکتساب نگهداری ذهنی به کار میبرد
وآنرا « درونی شدن کنشی که ساخت ذهنی را تغییر میدهد » ، تعریف می کند .
مهمترین مشخصه عملیات ، برگشت پذیری آن است. یعنی آگاهی به این که وضع فعلی
می تواند به اصل خود بازگشت یا برگشت داده می شود. بعنوان مثال در مورد
آزمایش لوله ها ( دو لوله آزمایش حاوی مایع که یکی پهن و کم ارتفاع و دیگری
بلند و باریک است و کودک باید تشخیص دهد که مایع داخل لوله ها به یک
اندازه است علی رغم تفاوت ظاهری در قرار گرفتن مایع ها در دو لوله ) مایع
داخل کنش درونی شده باعث میشود کودک ، بتواند در ذهن خود آب ریخته شده در
یک لوله را به یک لوله دیگر بر گرداند . در حالیکه لوله ها بدون تغییر در
مقابل او قرا ر گرفته اند ولی مدتی قبل کودک در مرحله پیش عملیاتی قرار
داشت و نمی توانست تعدیل هایی نظیر برگشت دادن را انجام دهد . (بیلر 1974
نقل از کدیور 1382 ).
مراحل تحول شناختی و عملیات از دیدگاه پیاژه
پیاژه ، فرایند های شناختی از بازتابهای اولیه نوزاد تا تفکر انتزاعی را در چهار مرحله بررسی می کند.
1)دوره حسی و حرکتی 2) دوره پیش عملیاتی
3) دوره عملیات عینی – 4) دوره تفکر انتزاعی
به
نظر پیاژه رشد شناخت آدمی ، در جریان مراحل بوجود می آید که از نظر کمی و
کیفی با یکدیگر متفاوتند . هر یک از مراحل رشد شناختی ، ساخت و عملکرد ویژه
خود را دارد و یکی بر دیگری بنا می شود . یعنی هر ساخت در عین حال که به
حصول یک مرحله تحقق می بخشد ، نقطه آ غاز مرحله بعدی نیز هست هر کدام از
مراحل با نظم مشخص و در زمانی نسبتا معین ظاهر می شود . نظم موجود در
پیشرفت مراحل پایدار و ثابت و در همه افراد همانند است ولی هر فرد ضمن
پیروی از طرحهای عمومی رشد شناختی ، ویژگی های رشدی خاص خود را دارد .
(کدیور 1382 )
¯ویژگی های اساسی مراحل رشد از نظر پیاژه
1)مرحله حسی و حرکتی (از تولد تا دو سالگی):
کودک تا پایان این مرحله ، قادر به درونی ساختن دنیای خارج در ذهن خود
نیست و لذا فعالیت های شناختی او به اعمال حسی و حرکتی محدود می شود. کودک
دارای تفکر حسی و حرکتی است یعنی رفتارهای غیر کلامی فاقد نماد پردازی و
هوش عملی است مثل هوش خالی از اندیشه حیوان . کودک خود میان بین و (self center
) خود محور است. زیرا نمی تواند، وجود خود را از چیزهای اطراف خود جدا
کند. کودک به مفهوم پایداری شی پی می برد و پایداری اشیا یعنی برای او عدم
حضور اشیا ، به معنی نبودن آ نها نیست . به عنوان مثال مادر اگر اتاق را
ترک کرده است ، به معنی نبودن و حذف همیشگی نیست و امکان بازگشت وجود دارد .
همچنین در پایان این مرحله کودک به رابطه علت و معلولی بین پدیده ها پی می
برد و خود را فاعل می شناسد . مثلا متوجه می شود ایجاد صدا ، به دلیل
کوبیدن اشیا به روی میز توسط خود اوست .
2)دوره پیش عملیاتی :
کودک می تواند اشیا و وقایع را ازحواس و کارهای خود جدا بداند. جهان کودک ،
محدود به زمان حال ، نیست (برعکس دوره حسی و حرکتی). بود و نبود حال و
گذشته و آینده را در می یابد.
کارکردهای عادی، مثل زبان رشد می یابد. کارکردهای عادی در اصل جانشین کردن چیزی به جای چیز دیگر است .
کودک هنوز توانایی جداکردن علائم از موضوع (واقعیت از علائم) را ندارد.
برای
مثال نام هر چیز را بخشی از آن می داند همچنین خواب هایش را واقعیت می
پندارد. کودک در این مرحله نیز خود مرکز است ، خود مرکزی کودک در این مرحله
به این صورت است که نمی تواند ،خود را در موقعیت دیگران قرار دهد. به
عنوان مثال اگر یک تصویر را رو به کودک بگیریم و پشت تصویر که صفحه سفید
قرار دارد ، رو به خودمان باشد. اگر از کودک سوال کنیم، چه می بیند آنچه در
تصویر می بیند را بیان می کند و اگر از او سوال شود من چه می بینم اظهار
می دارد شما هم همین تصویر را می بینید، پس کودک توانایی درک دیدگاه شخص
مقابل که صفحه سفید را می بیند . (حدود سنی قبل از 5 سالگی)
نقش فرزند و تربیت او در خانواده.نوشته:عاطفه تابنده
چکیده:
پدران
و مادران همیشه گله مند هستند که چرا آن انتظاراتی که از فرزندان خود
دارند بر آورده نمی شود و فرزندان در حق آنها جفا می کنند و منجر به این می
شود که آنها عاق والدین شوند ولی به این نکته توجه ندارند که این فرزندان
دست پرورده خود آنها هستند و باید به خودشان مراجعه کنند که چه کرده اند که
هم اکنون فرزندان آنها این رفتار را در قبال آن ها نشان می دهند؟ و ممکن
است پدر و مادران به خاطر اینکه فرزندان را خوب تربیت نکرده اند عاق
فرزندان بشوند و باید در پیشگاه حضرت حق بتوانند جواب بدهند. محقق در این
تحقیق حقوق فرزندان را بیان نموده است و داوری و قضاوت رفتار کودکان با
والدین را بر عهده خود پدران و مادران گذاشته که آنها ببینند کدام ی از این
وظایف را به خوبی انجام نداده اند که کودکشان این رفتار را با آنها دارد.
کلید واژه:
پدران ، مادران ،تربیت اسلامی،وظیفه، حقوق والدین، کودک
مقدمه :
همه
مادران و پدران از فرزندان خود انتظار دارند که وقتی بزرگ شدند به وظیفه
اصلی خود در قبال پدر و مادر عمل کند و انتظاراتی را که آنها از فرزند خد
دارند بر آورده سازد اما روایت وارد شده است: [والدینی که موجب قطع رابطه
پدر و فرزندی و مادر و فرزندی می شوند، ملعونند [1]
از این روایت به دست می آید که این وظیفه یک طرفه نیست بلکه اقدام به
انجام وظیفه در آغاز متوجه والدین است. پدرو مادرند که با انجام وظایف خود
فرزندی صالح تربیت کرد. و با جامعه تحویل می دهند که باعث سرافرازی و
افتخار آنها در جامعه می شود و باز پدر و مادرند که با کوتاهی و سستی کردن
در انجام وظیفه، عنصری بی ادی تحویل جامعه می دهند که باعث می شود برای پدر
و مادر سرافکندگی و ضعف به ارمغان بیاورند. معیار و ملاک قضاوت نهایی و
عمومی در اجتماع، زحمات والدین است؛ که اگر فرزندی واجد صفات انسانی و همه
برای پدر و مادرش از خداوند طلب رحمت و مغفرت می کنند؛ اگر فاقد آن آداب
باشد، بر عکس می شود امام سجاد (ع) در رساله حقوق راجع به حقوق فرزندان می
فرمایند: بخواهی و یا نخواهی او به تو وابسته است و پیوند پدر و فرزندی
قابل بریدن نیست. پس از آنجا که تو به سرنوشت خود علاقه مندی، باید نسبت به
سرنوشت فرزندانت حساس باشی. محقق در این نوشتار به پدران و مادران کمک می
کند که بتوانند حقوقی را که خداوند برای آنها مشخص کرده بشناسد و به آنها
عمل کنند تا فرزندانی صالح به جامعه تحویل دهند که اگر ما از دنیا رفتیم،
آنها با اعمال و رفتارشان باعث ارسال حسنه و نیکی برای ما باشند و درباره
کم کاری در حقوق فرزندان و وظیفه مواخذه نشویم. در این تحقیق ابتدا سفارشی
به پدر و مادر دارند که وجود فرزند و عدم آنرا حکمت الهی بدانند و برای
فرزند دعا کنند و بعد نکوهش کرده به پدر و مادرانی که از وجود فرزند دختر
ابراز ناراحتی می کنند و در مرحله بعد آدابی را برای تربیت اولاد بیان
نموده ایم که با دانش و علم قبلی صاحب فرزند شویم بعد به حقوق فرزندان از
همان آغاز و بدو تولد نوزاد تا دوران جوانی و نوجوانی بعهد محقق به زمان
تربیت فرزند اشاراتی را نموده است که از چه زمانی باید این تربیت را آغاز
کنیم تا نتیجه بدهد و حتی شیوه هایی را که اسلام برای تربیت فرزند بیان
نموده است را به صورت دسته بندی بیان نموده است و در پایات بحث، نکات و
سفارشات مهم و لازم را برای پدران و مادران بیان نموده که جای هیچ گونه
تردیدی دیگر باقی نمانده باشد انشا الله در آینده نزدیک با رعایت این نکات و
سفارشات فرزندانی صالح تحویل جامعه بدهیم. پیامبر خدا (ص) : اُطلُبَوا
الوَلَدَ و التَمسوهُ؛ فَإنَّهُ قُرَّهُ العَینِ، و رَیحانهُ القَلبِ؛
«پیامبر خدا(ص) فرمودند: فرزند بخواهید و آن را طلب کنید، چرا که فرزند
مایه روشنی چشم و شادی قلب است». همچنین پیامبر فرمودند: [هیچ یک از شما
نباید فرزند خواهی را ترک کند؛ چرا که وقتی انسان بمیرد و فرزندی نداشته
باشد، نامش از میان می رود] پیامبر (ص) فرمودند: [هر چیزی میوه ای دارد و
میوه دل، فرزند است.] امام کاظم(ع) فرمودند:[کسی خوشبخت است که نمیرد تا
این که جانشینی از (نسل) خود راببیند] از حضرت امام سجاد(ع) روایت شده که
حضرت فرمودند:« از سعادت آدم مسلمانان این است که، کسب و تجارتش در ولایت و
وطنش باشد و رفقا و هم نشینانش صالحان و نیکان باشند و فرزندانی داشته
باشد که به آنها طلب یاری کند».[2]
یعنی در کارهای دنیا او را کمک کنند. در ابتدا چند روایت بیان کردیم که
عزیزان خوانند با خواندن آنها پی به این نکته ببرد که یکی از نعمت های
بسیار بزرگ الهی برای بندگان نعمت اولاد است؛ زیرا که وجود فرزند برای پدر و
مادر، در دنیا و آخرت فواید و منافع زیادی دارد. از جمله بیان کردیم که در
دنیا باعث روشنایی چشم است، باعث می شود اسم و رسم و نام و نشان انسان بعد
از خودش باقی بماند چنانچه در بحار روایت کرده امام می فرماید: «هر کس
بمیرد و فرزندی نداشته باشد گویا هرگز به دنیا نیامده است و هر که بمیرد و
فرزندی از او مانده باشد گویا نمرده است». همچنین بیان شده است که «هرگاه
خداوند اراده خیر و خوبی با بنده دارد او را نمی میراند و از دنیا نمی برد
او را تا آنکه فرزند خود را ببیند». این است که گفته اند:
زنده است کسی که در دیارش ماند خلفی به یادگارش
رجوع
کردیم به صحیفه سجادیه و به دعایی از حضرت سجاد(ع) برخورد کردیم که حضرت
فواید فرزند برای پدر و مادر را اینگونه بیان نمودند: «خداوندا بر من منت
بگذار به این که فرزند مرا باقی بگذاری و بر من منت بگذار به صلاحیت انها
برای من، و بهره ور شدن من به سبب آنها، خداوندا عمرشان را طولانی کن، مدت
حیات آنها را زیاد کن. خداوندا بازوی مرا به سبب آنها محکم کن و به سبب
انها کجی مرا راست گردان و به سبب آنها عدد مرا بسیار گردان و مجلس مرا به
سبب آنها زینت بده، و به سبب آنها یاد مرا زنده بدار و کفایت کن و به سبب
آنها پنهان بودن مرا و یاری کن.» آخرین فایده و ثمره ای که برای وجود فرزند
برای پدر و مادر در اینجا بیان می کنیم روایتی است از رسول خدا(ص) که
فرمودند: پنج نفر در قبرهای خود خوابیده اند و ثواب آنها در دیوان اعمال
انها جاری می شود: کسی که درختی بکارد، یا چاهی بکند و یا مسجدی برای خدا
بنا کند و یا فرزند صالحی بگذارد و یا قرآن بنویسد».
در
کتاب ثمرات الحیات ج1، ص177 مرحوم سید امامی اصفهانی 10 فایده و عظمت وجود
فرزند برای پدر و مادر بیان نموده است که ما را به طور مختصر بیان می
کنیم:
1- از
بابت تربیت و پرستاری فرزند چنانچه در بحار الانوار و حلیه المتقین ازقول
رسول خدا(ص) بیان شده که حضرت فرمودند: «هر گاه زن حامله شد به منزله کسی
است که روزه دار و نماز گزار و با مال و جانش در راه خدا جهاد کننده باشد و
چون زائید اجر و ثوابش را کسی نمی داند و چون فرزند را شیر می دهد به هر
مکیدنی ثواب یک بنده از اولاد اسماعیل آزاد کردن دارد، و همین که از شیر
دادن فرزند فارغ شد ملکی دست بر پهلویش می زند و می گوید: عمل را از سر
بگیر، گناه گذشته تو آمرزیده شد.
2- از
بابت گریه اطفال، پدر و مادر اجر و ثواب دارند جبرئیل عرض کرد: یامحمد(ص)
زود است که خلق شود برای شما شیعیانی که هرگاه یکی از آنها در حال طفولیت
گریه کند تا هفت سال گریه آنها «لا اله الا الله» است و بعد از هفت سال
گریه اطفال استغفار است برای پدر و مادر تا وقتی که به حد بلوغ برسد هر
حسنه، بجا می آورد برای پدر و مادر اوست بدون آنکه از حسنه خودش چیزی کم
بشود.(یعنی هر عملی فرزند انجام دهد یکی ثواب برای خود اوست و یک ثواب برای
پدر و مادرش)
وقتی طفل مریض می شود برای گناه پدر و مادرش کفاره می شود. «مرضُ الصَّبی کفارهُ لوالدیه»
از
بابت مردن فرزند برای پدر و مادر اجر عظیم دارد که روایات زیادی در این
باره وارد شده است از جمله: «رسول خدا (ص) فرمودند: اجر و ثواب مومن از
فرزندش هر گاه بمیرد بهشت است چه صبر کند چه صبر نکند».
اجر
عظیم برای پدر و مادر به سبب نفقه دادن فرزند است؛ در حدیث داریم «طلب
روزی کردن و زحمت کشیدن برای عیال مثل جهاد کردن در راه خدا است»
اجر
عظیم برای محبت فرزند بیان شده است [پیامبر خدا(ص) فرمودند: دوست دارید
اطفال را آنها را رحم کنید و هر گاه به آنها وعده دادید به وعده وفا کنید
زیرا که گمان می کنند شما آنها را روزی می دهید.]همچنین در روایتی است که
حضرت صادق (ع) می فرماید:حضرت موسی عرض کرد پروردگارم را کدام عمل پیش تو
افضل است خطاب شد، محبت اطفال کوچک، زیرا که من آنها را به فطرت توحید خود
خلقشان کردم، اگر آنها را می رانیدم به رحمت خود آنها را داخل بهشت می
گردانیدم به خصوص بعضی صفات و حالات در اطفال هست که محبوب خدا و پیغمبر می
شوند و اگر در بزرگها پیدا می شود آنها هم محبوب خدا و پیغمبرش می شوند]
ما به همین مقدار اکتفا می کنیم و به بقیه بحث می پردازیم تا خوانندگان
عزیز زیاد در بحث خسته نشوند. و به بیان مورد دومی که اسلاک در مورد آن
تاکید فراوان داشت می پردازیم یعنی راه و رسم و آداب تربیت و شیوه های
آموزش به فرزندان.
در این بخش چند سوال مطرح است:
1- اینکه پدر و مادران تا چه اندازه در قالب فرزندان مسوول هستند؟
2- آیا تمام آنچه فرزندان ما انجام می دهند خودشان مقصر هستند و یا پدر و مادران نیز در اعمال آنها شریک هستند؟
3- چه
کنیم که فرزندان ما بهترین الگو برای جامعه و برای فرزندان دیگر باشند؟
بای جواب به این سوالات ما راهکارهای اسلام، و شیوه های اسلام را برای
تربیت بیان می کنیم تا هر پدر و مادری ببیند چقدر برای فرزندش وقت گذاشته
است و چقدر باید از او توقع داشته باشد.
آداب تربیت اولاد
برای
تربیت فرزند نیازمند تمهیدها و زمینه سازی های خاص هستیم از جمله این
تمهیدات انتخاب همسر است چون در روایت داریم که پیامبر (ص) فرمودند:[ نگاه
کن فرزندت را در کدام رحم قرار میدهی، چرا که (رگ و )ریشه تاثیر گذار است]
همچنین امام صادق(ع) فرمودند:[سه چیز برای فرزند بر عهده پدر است: مادر خوب
برای او برگزیدن، نام نیک بر او نهادن، و تلاش فراوان در تربیت او نمودن]
همچنین پیامبر(ص) فرمودند: [برای نطفه های خود، بهترین(رحمها) را برگزینید؛
چرا که زنان فرزندانی همانند برادران و خواهران خود به دنیا می آورند.] از
رسول خدا(ص) نقل شده که فرمودند: [از سبزه ای که در مزبله می روید، پروا
داشته باشید سوال کردند: سبزه روئیده در مزبله چیست؟ حضرت فرمودند: زن
زیبارویی که در خانواده غیر صالحی تربیت شده باشد.] امام صادق(ع) فرمودند:
[همانا خداوند برای رحم، چهار ظرف آفریده است از این رو، آنچه (از نطفه که)
در ظرف نخست قرار گیرد، برای پدر است و آنچه در دومین قرار گیرد، برای
مادر است و آنچه در سومین قرار گیرد، برای عموهاست وآنچه در چهارمی قرار
گیرد، برای دایی هاست.] تمام این روایات که بیان کردیم برای این بود که
بدانید به حکم وراثت چه تاثیر مهمی مادر در فرزند دارد پس کسی که در نصفی
از شخصیت فرزند و همچنین شکل و ساختمان جسمانی و روحی فرزند دخیل است باید
عنصر مناسبی باشد. پس باید مادر مناسبی برای فرزند خود انتخاب کنیم و اخلاق
و خانواده او هم تحت نظر باشد حتی اسلام خیلی مطالب ریزتر را نیز بیان
نموده است مثلا بیان نموده است که پدر و مادر باید مواظب لقمه ای که می
خورند باشند زیرا روایت داریم که امام صادق(ع) فرمودند: [(اثر) در آمد
حرام، در نسل آشکار می شود.] همچنین حضرت صادق(ع) می فرمایند:[هر کس ناشتا
یک به بخورد، نطفه اش پاکیزه می شود و فرزندش نیکو می گردد.]
پیامبر
اسلام(ص) فرمودند[ به زنان باردار خود، کندر دهید؛ چرا که کدک، اگر در شکم
مادرش با کندر تغذیه شود قلبش استوار و عقلش افزون می شود. اگر پسر باشد
شجاع گردد، و اگر دختر باشد، سَرین او درشت می شود از این رو مورد علاقه
شوهرش قرار خواهد گرفت.]
اسلام پس از اینکه شخص همسری را انتخاب کرد –
با آن موازینی که بیان کردیم- حالا برای اینکه فرزند نیکو داشته باشند
آدابی را راجع به زناشویی و همبستری که قریب به سی توصیه است بیان میکند.
البته ما در اینجا به بعضی از آنها اشاره می کنیم؛ شاید برای خواننده خسته
کننده باشد ولی برای اینکه می خواهم ظرافت و لطافت اسلام را ببیند بیان می
کنم تا بدانید چه اندازه اسلام به امر تربیت فرزند اهمیت داده است.
از
جمله موازین زناشویی این است که امیرالمومنین(ع) می فرمایند: هرگاه یکی از
شما قصد آمیزش با همسرش را داشت، باید بگوید: « بار الها! شرمگاه او را به
فرمان تو بر خود حلال کردم و او را به عنوان امانت تو پذیرفتم پس اگر
فرزندی از او برای من تقدیر کردی، او را پسری سالم قرار ده و برای شیطان،
نه بهره ای در او قرار ده، نه شراکتی». همچنین امام باقر(ع): هر گاه فرزندی
خواستی، هنگام آمیزش بگو: «بار الها! فرزندی روزی ام کن و او را با تقوا
قرار ده؛ نه افزونی در جسم او باشد، نه کاستی، و او را عاقبت به خیر گردان»
پیامبر اسلام(ص) به علی(ع) این سفارشات را فرمودند که ما به طور اختصار
بیان می کنم: جماع و مباشرت اول ماه و شب وسط و شب آخر ماه نباشد که اگر
فرزند پیدا شود دیوانه می شود –اما شب اول ماه مبارک رمضان به خصوصه استحباب دارد[3]
زیر
درخت میوه نباشد که اگر فرزندی پیدا بشود جلاد و خونریز می شود، به شهوت
زن دیگر جماع نکند که فرزند عشار (پسر زن صفت یا دختر دیوانه) می شود ساعت
اول شب نباشد که فرزند ساحر می شود و دنیا را بر آخرت اختیار می کند بر پشت
بام نباشد که اگر فرزندی پیدا شود منافق و زنا کار و صاحب بدعت می شود بعد
از ظهر به همسرت آمیزش نکن زیرا فرزند شما چپ چشم می شود. شب عید قربان با
همسرت آمیزش نکن چون فرزند شما شش انگشتی یا چهار انگشتی می شود هنگام
آمیزش سخن مگو چرا که فرزند شما لال
می شود یا هنگام امیزش چشم خود را
ببندید و به شرمگاه همسرت نگاه نکن چون کوری فرزند را در پی دارد. ایستاده
با همسرت آمیزش نکن چرا که این کار، کار دراز گوش است و فرزند شما در بستر
بسیار بول می کند و مانند دراز گوش در هر جا بسیار بول می کند. همانطور که
پیامبر(ص) اوقات و ساعات و روزهایی را نهی نموده اند از آن طرف به روزها و
ساعت هایی هم سفارش نموده اند مانند: شب دوشنبه اگر نطفه کسی منعقد شود
حافظ قرآن می شود. اگر شب سه شنبه فرزندی پیدا شود بعد از سعادت اسلام،
شهادت روزیش می شود و خوش بو بدن و خوش بو دهان، دل مهربان و گشاده دست می
شود و از غیبت و دروغ و تهمت، پاک زبان می شود. اگر شب پنج شنبه باشد
فرزندی که پیدا می شود حاکم شرع و عالم می شود .اگر در روز پنج شنبه، هنگام
مایل شدن خورشید از وسط آسمان با او آمیزش کردی و فرزند به وجود آمد شیطان
نزدیک او نمی آید تا پیر شود و به بزرگی و سرپرستی می رسد و خداوند، سلامت
دین و دنیا را روزی وی میگرداند.اگر شب جمعه باشد فرزندی که متولد می شود
خطیب و سخنور می شود و فقیه می شود اگر بعد از عصر جمعه باشد فرزند از
علمای مشهور می شود.
حقوق فرزندان
با
توجه به مقدماتی که مطرح کردیم که فرزند برای اینکه به دنیا بیاید مسئولیت
های بزرگی بر عهده پدر و مادرش می باشد که با رعایت آنها می توانند صاحب
اولاد بشوند البته اولادی که از نظر جسم و روح سالم و صحیح باشد اما
مسئولیت پدر و مادران از حالا شروع می شود و جلوه می کند تا بتوانند بعدها
ثمره آن را ببینند.
حقوق فرزندی تازه به دنیا آمده (حقوق نوزاد)
1- بزرگداشت تولد
نوزاد
نعمت بزرگی برای خانواده است و جشن تولد در حقیقت جشن سپاسگزاری از این
نعمت بزرگ الهی است و باید به یکدیگر تهنیت بگوییم و ولیمه بدهیم خداوند می
فرماید:« وَ سَلَمُ عَلَیهی یَومَ وُلِدَ وَ یومَ یموتُ و یَومَ یُبعَثُ
حَیاً»«و درود بر او، روزی که زاد شد و روزی که می میرد و روزی که زنده بر
انگیخته می شود».
2- غسل دادن
امام
صادق(ع) فرمودند: [غسل دادن نوزاد لازم است.] البته اقوال مختلفی اینجا
وجود دارد بعضی می گویند منظور از غسل مطلق شستشو و نظافت نوزاد است. بعضی
مقصود از آن را مفهوم شرعی دانسته اند. بعضی
می گویند استحباب این غسل مشروط است به ضرر نداشتن آن برای کودک.
3- اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد
اذان
باید در گوش راست نوزاد گفته شود و اقامه در گوش چپ او؛ پیامبر اسلام(ص):
چرا که این کار مایه ایمنی از شیطان رانده شده است. اذان و اقامه پس از
بلند شدن صدای طفل و در بعضی روایات قبل از افتادن ناف او ذکر شده است.
4- برداشتن کام کودک
منظور
از این عمل، مالیدن مقداری تربت سید الشهدا(ع) و آب فرات، کام نوزاد است
حکمت این کار، آن است که حق طلبی عدالت خواهی و دوستی اهل البیت(ع) در آغاز
زندگی در جان کودک نفوذ کند. در بعضی از روایات، برداشتن کام کودک با آب
باران آب گرم، خرما و عسل توصیه شده است از این رو، در صورت امکان، بهتر
است قدری عسل و خرما با کمی آب فرات یا آب باران مخلوط کنند و به کام کودک
بمالند.
5- انتخاب نام نیکو.
کسی
به حضور امام صادق(ع) شرفیاب شد و گفت: «جسعلتُ فِداکُ! إنا نُسَمِّی
بِأسمائکم و أسماءی آبائکم فَیَنفَعُنا ذلک؟ فقال: إی والله و هل الدینُ
الا الحب؟ قال الله: «إن کنتم تُحبونَ اللهَ فَتبعونی یُحببکُم اللهُ وَ
بَغفِر لکم ذُنُوبکم» « ما فرزندانمان را به نام شما و پدرانتان نا گذاری
می کنیم؛ آیا این برای ما فایده ای هم دارد؟ حضرت فرمودند: آیا دین غیر از
دوستی ماست؟ بعد امام (ع) به این آیه استناد فرمودند: ای پیامبر! بگو اگر
خدا را دوست می دارید مرا پیروی کنید که خدا شما را دوست دارد و گناه شما
را می بخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است».
چند نکته اینجا وجود دارد:
1.خانواده
ها می توانند هر نام زیبایی را برای کودک خود انتخاب کنند مثل نام انبیاء
الهی و پیشوایان دینی و بهتر از همه، نام محمد است؛ کسی که 4پسر داشته باشد
نکوهیده است که نام یکی از آنها محمد نگذارد.
2.نامگذاری باید قبل از تولد انجام شود و اگر معلوم نیست که جنین، دختر است یا پسر، یک نام پسر و یک نام دختر انتخاب کنید.
3.نام گذاری پسر به نام «محمد» تا هفت روز پس از تولد، و تغییر ان پس از گذشتن این مدت در صورت تمایل.
4.نام هایی مانند: شهاب، حریق، حباب، کلب، فرار، حرب و ظالم که حاکی از شر و اشرارند مکروه است.
پیامبر
اسلام(ص) فرمودند:[بهترین نام ها، عبدالله، و عبد الرحمانو نام های که
دلالت بر بندگی (خدا) دارند]. امام کاظم(ع) فرمودند:[به خانه ای که در آن،
مردی به نام محمد یا احمد یا علی یا حسن و یا حسین و یا جعفر یا طالب یا
عبدالله و یا زنی به نام فاطمه باشد فقر وارد نمی شود.] در مجموع بسیاری از
روایات از این نام ها نهی شده است: حکم، ابوالحکم، یسار، رباح، نجیح،
افلح، ضرار، مره، ظالم، حباب، کلیب، حارث، مالک، خالد،.
6- تراشیدن سر نوزاد
مستحب
است که روز هفتم ولادت، موهای سر نوزاد تراشیده شود و هم مزن ان طلا یا
نقره صدقه داده شود. وقتی علت این کار را از امام پرسیدند: امام صادق(ع)
فرمودند: [(به جهت) پاک کردن او از موی (دوران) رحم.]
6- عقیقه کردن برای نوزاد
عقیقه کردن عبارت است از ذبح گوسفندهنگام ولادت برای اطعام
نکاتی راجع به عقیقه:
1.عقیقه
کردن برای فرزند مستحب موکد است و زمان ان روز هفتم ولادت است و اگر پدر و
مادر برای فرزند عقیقه نکردند مستحب است شخص پس از بلوغ برای خود، عقیقه
کند.
2.مستحب است برای پسر، گوسفند نر، عقیقه شود و برای دختر گوسفند ماده.