به دخترها بیاموزید که، ارزشمند هستند!
یکی از معضلاتی که اکثرا دخترها با آن دست به گریبان هستند عدم اعتماد به
نفس ناشی از رفتار غلط اطرافیان است ، این مسئله نیازمند توجه جدی پدر و
مادرهاست !
اون عاشقه اینه که تو اطاق ناهار خوری بایسته، صورتش رو به شیشه
بچسبونه و پسرهای همسایه که بسکتبال بازی میکنند رو تماشا کنه. به آرامی
با کف دستش به شیشه میزنه، دستش رو مثل ستاره دریایی به پنجره میچسبونه.
پسرها ردند به سمتش و لبخند میزنند. بعد اون از خنده غش میکنه و پخش
زمین میشه، و چشمهای آبیش رو روی هم میذاره.
میگه “مامان، پسرها به من سلام کردند!” از زمین بلند میشه و وسط اتاق ناهارخوری میرقصه، پابرهنه روی پارکت سر میخوره.
پسرها هر وقت اون رو میبینند، براش دستی تکون میدن. همیشه مودبند و لبخند
میزن. حتی اگر کسی هم دور و برشون نباشه، حرفی بینشون رد وبدل نمیشه. فقط
یه ژست کوچیک، که البته برای اون یک دنیا ارزش داره.
دنی هم، یکی از همکلاسیهای اونه، خیلی برای اون مهمه.
یک بار خودش به من گفت: “من دنی رو دوست دارم”، “دنی بهترین دوست منه” .
اونا تو زمین بازی مدرسه دست همدیگر رو میگیرن، به من گفت “پسر خیلی
خوبیه،” امروز تی شرت میکی موس پوشیده بود اومده بود مدرسه، موقع آب بازی
هم وسط فوارهها میدوید.
شبا هم تلفنی باهاش صحبت میکنه و ازش میپرسه شام چی داشته؛ مک دونالد و پنیر، آیا دوش گرفته یا نه.
چند شب پیش گوشی رو داد به همسرم، مایک.اون گفت: ” دنی پشت خطه”.مایک گفت:
“سلام دنی”، “شنیدم تو و دخترم خیلی وقتا با هم هستید”. برگشت و عمدا
نگاهی به اون انداخت. ” تو باید برای دخترم خیلی ارزش قائل بشی، چون اون
خیلی فوقالعادس.” تگان لحظهای ایستاد و این جملات رو تو ذهنش حلاجی کرد،
بعد نخودی خنده ای کرد و سمت اتاقش دوید.
دزدکی نگاهش میکردم، هنوز داشت با دنی صحبت میکرد، وسط کوهی از کتاب
این ور و اون میرفت، عروسکهای محبوبش، ردیف دمر زیر پتو و حوله حمومش
افتاده بودند. به دنی گفت: ” تو باید برای من ارزش زیادی قائل باشی دنی، من
فوقالعاده ام”.
این لحظهای بود که دوست داشتم درتمام طول زندگیش تکرار بشه، چون نوع
ارتباطش با پسرها در حال تغییر بود. داشت بالغ میشد، پسرها توجهش رو جلب
میکردند و من دوست داشتم که همیشه یادش بمونه که اون فوق العادس، که با
ارزشه، که لیاقتش اینه که با عشق، مهربونی، عزت و احترام باهاش رفتار بشه.
من میخوام که اون مرد خوب رو تشخیص بده، مردی که اون رو درک کنه،
همچنین مردی که بفهمه اون باارزشه. مردی که مثل یه کالا به اون نگاه نکنه.
مردی که بی ارزشش نکنه، پشتش رو خالی نکنه و مایه ترسش نباشه. پسری که با
خشم و غضب نگاش نکنه و سرش فریاد نکشه. پسری که روحش رو به اسارت نکشه،
توقع نداشته باشه کاملا مطیعش باشه ویا دائما در خدمتش!
و زمانی که با مردی که خیلی هم خوب نبود و طرز برخورد خیلی خوبی هم نداشت، مواجه شد، خودش درک کنه که لیاقتش خیلی بیشتر از اینهاست.
من میدونم که من و مایک هر روز باید به اون یادآوری کنیم که اون خیلی
ارزشمنده. علی رغم شعرهای عاشقانه، تبلیغات تلویزیونی، بیلبوردها،
روزنامهها، برخوردهای دایمی اجتماع که چیزی غیر از این رو بهش گوشزد
میکنند. بدون توجه به اینکه ما با اون و با همدیگه،عاشقانه صحبت میکنیم،
مشوق و حامی همدیگریم و به هم احترام میذاریم.
بزرگترین آرزوی من اینه که دخترم اینا رو باور کنه.
7 مانع جدی موفقیت چیست؟
وقتی که در جاده سفر می کنید، خوب است که
موانع راه را بشناسید! نمی خواهید تصادف کنید و بسوزید، مگر نه؟ همین امر
در مورد سفر ما به سوی موفقیت هم صدق می کند. باید از چیزهایی که ما را از
هدف مان دور می کند آگاه باشیم.
وقتی که در جاده سفر می کنید، خوب است
که موانع راه را بشناسید! نمی خواهید تصادف کنید و بسوزید، مگر نه؟ همین
امر در مورد سفر ما به سوی موفقیت هم صدق می کند. باید از چیزهایی که ما را
از هدف مان دور می کند آگاه باشیم. رایج ترین موارد کدامند؟ در اینجا ذکر
می کنیم:
1- ترس
ترس
یکی از بدترین دشمنان موفقیت است. وقتی که ترس ریشه های حساس خود را اطراف
شما می پیچد و شما را به اسارت خود درمی آورد، هرگز قادر نخواهید بود که
به رویاهای خود تحقق ببخشید. ما باید با ترس خود روبرو شویم. ببینیم که به
چه دلیلی وجوددارند، آنهار ا به گوشه ای پرتاب کنیم و رویاهای خود را با
اشتیاقی شکست ناپذیر دنبال کنیم.
غلبه بر ترس و قدم پیش نهادن به منظور
رسیدن به سرزمین های تازه و نظرات جدید همان چیزی است که موفقیت را ممکن می
سازد. امروز از چه چیزی می ترسید؟ بر کدام ترس باید غلبه کنید تا بتوانید
رویای تان را تحقق ببخشید؟ وقتی آن را شناختید، دست به کاری بزنید که به
شدت با ترس تان تضاد دارد. این کار با برداشتن اولین قدم در مسیر درست،
مواجهه و غلبه بر ترس را به همراه دارد.
2- رخوت و بی علاقگی
بی
پرده بگویم، آنچه که بسیاری از افراد را از موفقیت بازمی دارد، عدم داشتن
انرژی و انجام کاری است که باعث حرکت به سطح بعدی می شود. آنها به نقطه ای
می رسند که احساس راحتی می کنند و سپس خود را برای چرتی به درازای تمام عمر
آماده می کنند! بی حال و بی علاقه نباشید؛ ادامه دهید! خود را مجبور کنید
که از چرت درآیید و حرکت کنید.
3- نداشتن پشتکار
اغلب
اوقات مسابقه با شکست روبرو می شود زیرا مسابقه تمام نشده است. موفقیت در
تیزترین کنج یا شیبدارترین تپه است. پشتکار داشته باشید. ادامه دهید. یک
تپه دیگر. یک کنج دیگر!
در صنف املاک می گویند سه نکته مهم وجود
دارد: «موقعیت، موقعیت، موقعیت». در موفقیت، آن سه نکته مهم عبارتند از:
«پشتکار، پشتکار، پشتکار».
4- بدبینی
نکته
اینجاست که می توانید به هر چه که باور دارید برسید. از خود بپرسید که چه
نوع افکاری را با خود حمل می کنید. آیا خوشبین هستید یا بدبین؟ اگر باور
ندارید که می توانید برسید، پس نخواهید توانست.
بدبینی تان هر لحظه شما
را پیش می برد. درخواهید یافت که ناخودآگاه خود را تخریب می کنید. خوشبینی
را در خود پرورش دهید. به دنبال راه هایی باشید تا باور کنید که می توانید
به موفقیت برسید.
5- قبول نکردن مسئولیت
من
یاور پلیس ناحیه هستم و چند روز قبل با یک افسر پلیس همراهی کردم تا دو
زندانی را به دادگاه ببرد. هر چه می گذشت، زندانیان بهانه هایی می آوردند
که آنچه را که قاضی برایش حکم صادر کرده، انجام نداده اند.
پس از
برگرداندن زندانیان به زندان، به افسر پلیس گفتم که افراد ناموفق و
زندانیان، هر دو عادت های بد یکسانی دارند. آنها مسئولیت زندگی خود را نمی
پذیرند. خط آخر این است که: شما مسئول هستید، چه انتخاب کنید که به آن
اعتراف کنید یا آن را بپذیرید یا نه اما وقتی آن را می پذیرید (و این زمانی
است که قدرتمند می شوید)، در جاده موفقیت گام برمی دارید.
6- انتخاب افراد نامناسب برای وقت گذرانی
ما
را به راحتی تبدیل به محصولی از محیط می کند. به همین دلیل است که گذراندن
وقت با کسانی که به شما فشار می آورند تا به عقب بازنگردید، اهمیت فراوانی
دارد. در مورد افرادی که اطراف تان هستند چطور؟ آیا افرادی با صلاحیت
هستند که مشوق تان هستند و در راه موفقیت به شما قدرت می بخشند؟ اگر نه،
حرکتی به خود بدهید.
7- نداشتن بینش
افراد
موفق همیشه ماه ها و سال های موفقیت خود را پیش از اینکه آنها را زندگی
کنند، می بینند. آنها توانایی نگاه کردن به جلو را دارند و آینده را می
بینند و خوب هایی را که به زندگی شان، خانواده شان و کارشان خواهند آمد
تصور می کنند.
نداشتن بینش یک مانع بزرگ است. بنشینید و دیدن آینده را تمرین کنید – و آن را به خوبی بسازید!