آسيب شناسي مطالعه در دانش آموزان (حتماً بخوانید)
مطالعه
امري بسيار مهم است و يكي از عواملي كه باعث مي شود دانش آموزان دچار افت تحصيلي
شوند، مشكلاتي است كه در مطالعه دارند. بارها والدين، مربيان و خود دانش آموزان مي
پرسند چگونه بايد مطالعه كرد؟ گاهي نيز روش هاي مطالعه خود را مورد بررسي و
ارزيابي قرار مي دهند و درصدد بهبود شيوه هاي مطالعه خود بر مي آيند، اما اين امر
زماني تحقق پيدا مي كند كه آنان بر صحت روش هاي مطالعه خود آگاهي كامل داشته
باشند. از سوي ديگر يكي از اموري كه بايد به نحو جدي به آن پرداخت و متأسفانه كمتر
مورد توجه قرار مي گيرد، آشنا كردن شاگردان با شيوه هاي مطالعه و نحوه يادگرفتن
مطالب است.
شايد اغراق آميز نباشد اگر بگويم كه معلمان و دبيران بارها
تاكيد كرده و مي كنند كه بايد مطالعه كنيد، اما به ما كمتر شيوه مطالعه كردن را
آموخته اند. به هر حال هر يك از دانش آموزان به گونه اي متفاوت مطالعه مي كنند.
يكي راه مي رود و مطالعه مي كند، ديگري بلندبلند مي خواند، دانش آموز ديگر مطالعه
خود را از كتاب هاي آسان شروع مي كند و چون به كتاب هاي دشوار مي رسد ديگر توان
خواندن ندارد و يكي به طور مداوم مي خواند و حسابي خسته مي شود. خلاصه هركس با
شيوه اي خو گرفته است كه قطعا نياز به اصلاح و بازنگري دارد، ولي غالبا اين
بازنگري ها صورت نمي گيرد و رفتارهاي غلط شاگردان در امر مطالعه سال ها دوام مي
يابند و به عنوان عاملي در جهت افت تحصيلي شاگردان مؤثرند.
آسيب پذيري هاي عمده در مطالعه
بارها
از والدين دانش آموزان شنيده ام كه فرزندان ما مطالعه مي كنند و وقت زيادي هم صرف
آن مي كنند، اما بازده كار آنان متناسب با زمان مطالعه آنها نيست. به راستي چه معمايي در كار است كه حاصل زحمات طاقت فرساي دانش
آموزان را بر باد مي دهد؟
بلندخواني
يكي
از عوامل آسيب زا در مطالعه كه از عمر مطالعه مي كاهد، بلندخواندن مطالب كتاب و
محتواي دروس است. حال سؤال اين است كه چرا بلندخواندن به مطالعه مطلوب آسيب مي
رساند؟ در پاسخ به اين سؤال بايد گفت كه اگر چه بلند خواندن در سال اول ابتدايي
امري ضروري است، زيرا مي خواهيم از صحت مطالبي كه دانش آموز مي خواند مطلع شويم و
اگر كودكي دچار اختلال در خواندن باشد، مي توان براي اطلاع يافتن از نحوه خواندن
او تا مدتي كه اختلال وي كاهش جدي نشان دهد، به اين روش ادامه داد، اما در مورد
ساير دانش آموزان مي توانيم صامت خواني را از كلاس دوم دبستان به آنها بياموزيم و
رفته رفته آنان را به صامت خواني تشويق كنيم، چرا كه وقتي كودكي بلند بلند مي
خواند ماهيچه هاي زبان و فك او مدام حركت مي كند، تارهاي صوتي او پيوسته منقبض و
منبسط مي شود و اين همه فعاليت او را خسته مي كند و از زمان مطالعه وي مي كاهد، به
علاوه او پس از يك ساعت بلندخواني، حسابي خسته مي شود و اين خستگي هاي مكرر در او
زدگي نسبت به مطالعه را ايجاد مي كند. در ضمن پس از ساعتي بلندخواندن، دانش آموز
سخت برانگيخته و عصبي مي شود و به محض بروز مشكل و بهانه اي قشقرق به راه مي
اندازد، اما صامت خواني به دانش آموز و والدينش آرامش رواني مي دهد. در خانه هاي
كوچك سروصداي ناشي از بلندخواندن علاوه بر آزاري كه براي خود فرد ايجاد مي كند
ديگران را نيز دچار عصبانيت و پرخاشگري مي كند، زيرا يكي از علت هاي بروز
پرخاشگري، سروصداست حال آن كه صامت خواني كمتر ايجاد مزاحمت مي كند و ديگران را
كمتر آزار مي دهد. از سوي ديگر بلندخواندن موجب كاهش سرعت فرد در مطالعه مي شود،
در صورتي كه صامت خواني سرعت فردرا در مطالعه افزايش مي دهد. به تعبير ديگر اگر
زبان و دهان به دنبال كلمات مي دود چشم از روي آنها پرواز مي كند، از طرف ديگر
صامت خواني در فضاهاي مختلف ميسر است مثلاً در مترو و در كنار ديگران مي توان
مطالعه كرد، اما فردي كه به بلندخواني عادت دارد، نمي تواند در بسياري از فضاها
مطالعه كند، زيرا حضور ديگران و آزرده شدن آنها مانع بلندخواني است. بلندخواني به
تارهاي صوتي- به ويژه تارهاي صوتي دختران- بيش تر آسيب مي رساند و حال آن كه صامت
خواني، از آسيب رسانيدن به تارهاي صوتي پيشگيري مي كند.
حال
با توجه به برتري هاي صامت خواني، برخي از دانش آموزان اظهار مي دارند كه ما در
صورتي درس را بهتر مي فهميم كه بلند بخوانيم. اينك سؤال اين است كه آيا اين امر
صحت دارد؟ در پاسخ بايد گفت: فقط براي يك گروه از دانش آموزان بلندخواني مي تواند
فايده بيش تري داشته باشد و آنها دانش آموزاني اند كه از حافظه سمعي قوي تري
برخوردارند، اما اين بدان معنا نيست كه اگر آنها از صامت خواني بهره بگيرند، مطالب
مورد مطالعه را نمي آموزند، بلكه آنها نيز مي توانند از طريق صامت خواني به
يادگيري دست يابند.
مطالعه درحين راه رفتن
شكل
ديگري كه در مطالعه نوجوانان ديده مي شود، اين است كه آنان درحين مطالعه راه مي
روند. بارها به هنگام عبور از پارك ها شاهد اين صحنه بوده ايم كه دانش آموزان سال
آخر دبيرستان يا داوطلبان ورود به دانشگاه درحالي كه راه مي روند مطالعه مي كنند،
حتي در يكي از روزها ديدم كه يكي از دانش آموزان درحين مطالعه روي چمن ها آن قدر
راه رفته بود كه در مسير او تمامي چمن ها تبديل به گل شده بود.
وقتي
كه نوجوانان كتاب را در دست گرفته قدم مي زنند و مطالعه مي كنند؛ به علت داشتن
حركت مداوم خيلي زود خسته مي شوند و خستگي خود باعث مي شود كه مطالب را با سختي
بيشتري فرابگيرند؛ يا در اثر خستگي، كمتر آنها را بياموزند، حال آن كه اگر مطالعه
كننده كمتر خسته شود، سريعتر و بهتر مطالب درسي را مي آموزد، پس اگر نوجوانان شيوه
صحيح مطالعه را بياموزند، يعني بنشينند و مطالعه كنند كمتر خسته مي شوند و مطالب
را بهتر ياد مي گيرند.
علاوه براين، وقتي كه نوجوانان راه مي
روند و مطالعه مي كنند، با افزايش خستگي ناشي از راه رفتن، زمان مطالعه آنان كاهش
مي يابد، زيرا افراد هرچه خسته تر مي شوند، كمتر مي توانند مطالعه كنند، اما اگر
نشسته مطالعه كنند. كمتر خسته مي شوند و از زمان مطالعه آنها كاسته نمي شود با
استفاده از اين روش فراگير از حداكثر توان خود براي يادگيري استفاده مي كند و به
اين ترتيب يادگيري بازده بهتري دارد.
همچنين
براي اين كه آدمي بتواند روي مطالبي متمركز شود و ذهن او دچار پراكندگي و اغتشاش
نشود، عواملي وجود دارد كه باعث مي شود تمركز روي مطالب صورت نگيرد و ذهن فراگير
از اين سو به آن سو توجه كند. اين عدم تمركز سبب مي شود كه او نتواند مطالب زيادي
را بياموزد، اما آنچه درحين راه رفتن و مطالعه كردن حاصل مي شود اين است كه اولا
فرد دراثر راه رفتن خسته مي شود و خستگي يكي از عواملي است كه از تمركز او مي
كاهد، پس بهتر است كه در هنگام مطالعه از راه رفتن به طور جدي اجتناب كنيم تا دچار
خستگي و به تبع آن گرفتار عدم تمركز نشويم.
نكته
ديگري كه بايد يادآوري كرد اين است كه وقتي درحين مطالعه راه مي رويم مدام بايد
توجه داشته باشيم كه پاي ما به چيزي گير نكند و به زمين نخوريم. يا اين كه چه موقع
به ديوار مي رسيم و بايد دور بزنيم و برگرديم يا اگر ديواري نباشد چه قدر بايد راه
برويم، يعني طول مسير چقدر است و در كجا به پايان مي رسد و بايد از آنجا بازگرديم؟
اينها همه مي توانند نقش عوامل بازدارنده را در مطالعه و يادگيري ايفا كنند و از
جمله عوامل مخل تمركز به شمار مي آيند. به طور قطع اگر درحين مطالعه از تمركز كافي
برخوردار نباشيم از ميزان مطالعه ما نيز كاسته مي شود.
مطالعه در كنار وسايل صوتي
دانش
آموزان در كنار وسايل صوتي مي نشينند و مطالعه مي كنند، يكي در كنار تلويزيون،
ديگري پهلوي راديو و نفر بعدي در پاي ضبط صوت مي نشيند و اخيراً عده اي نيز در
موقع روشن بودن بلندگوهاي رايانه به مطالعه مي پردازند، استدلال آنها اين است كه
با شنيدن اصوات اين گونه وسايل صوتي و رسانه هاي جمعي مطالب درسي را بهتر مي
آموزند. حال سؤال اين است كه آيا واقعاً چنين است يا اين كه آنها ادعاهايي واهي
دارند؟
واقعيت
اين است كه دراين حالت فعاليت هاي ذهن آدمي به دوبخش تقسيم مي شود.
بخشي
به فراگيري مطالب درسي مي پردازد و بخش ديگر به فراگيري مطالبي كه از طريق وسايل
صوتي و رسانه هاي جمعي پخش مي شود، اختصاص پيدا مي كند. شايان ذكر است كه كودك يا
نوجوان نمي تواند به طور همزمان هر دو مطلب را ياد بگيرد، زيرا ذهن آدمي وقتي به
مطالعه مي پردازد ديگر نمي تواند مطالب دستگاه هاي صوتي را بشنود و وقتي كه آنها
را مي شنود و به آنها توجه مي كند، ديگر نمي تواند مطالب درسي را مطالعه كند و
آنها را فرابگيرد پس ذهن انسان به گونه اي است كه وقتي به امري توجه مي كند از
توجه به ساير امور باز مي ماند، لذا بايد گفت كه ادعاي كودكان و نوجوانان مي تواند
ادعايي واهي باشد.
نتايج
حاصل از پژوهشي كه به بررسي تاثير سرو صدا بر تمركز دانش آموزان مي پرداخت، نشان
داد كه وقتي مدرسه دانش آموزان درمحله ساكتي بود، آنها از تمركز خوبي برخوردار
بودند، اما وقتي كه محل مدرسه آنها را تغيير دادند و آن را به منطقه شلوغي بردند،
ديدند كه از ميزان تمركز آنها كاسته شد و پس از مدتي كه آنها را به مدرسه سابق خود
بازگرداندند آنها هرگز نتوانستند تمركز قبلي را به دست آورند، پس سر و صدا به هر
نحوي كه باشد مي تواند در فرآيند تمركز ايجاد اختلال كند.
از
ساده به مشكل خواندن
از
ديگر عوامل آسيب زايي كه درمطالعه كودكان و نوجوانان مي توان به آن اشاره كرد، اين
است كه عده اي از آنها وقتي كه از مدرسه به خانه مي آيند، درحالي كه خسته اند،
مطالعه را آغاز مي كنند و به علت خستگي اول به سراغ كتاب ها و درس هاي ساده تر مي
روند و پس از مدتي مطالعه و احساس خستگي بيشتر به سراغ كتاب هاي دشوارتر روي مي
آورند. اين امر باعث مي شود درس هاي دشواري را كه در بخش هاي انتهايي مورد مطالعه
قرارمي دهند، كمتر بفهمند.
بي وقفه خواندن
گاهي
شاگرداني از مطالعه دلسرد و خسته شده اند و وقتي از آنها مي پرسيم چرا؟ مي گويند،
ما وقت كم داريد و نمي توانيم استراحت كنيم، اين گونه دانش آموزان زمان استراحت
كردن را به معناي زمان از دست رفته مي دانند و نه فرصتي براي استراحت اعصاب و
افزايش بازدهي.
به
راستي بايد به آنان تفهيم كرد كه فعاليت و كار و آسايش بايد دركنار يكديگر باشند.
همان گونه كه ارسطو فيلسوف معروف يوناني بر اين امر تاكيد مي ورزيد. او در واپسين
روزهاي زندگاني مي گويد:«چون فرصتي براي آموزش دادن نيست، پس دليلي هم براي ماندن
نيست. به هرحال بايد با ارائه مثال هاي ملموس به شاگردان تفهيم كرد كه استراحت
فرصت مناسبي براي دست يافتن به آرامش و زمان خوبي براي كاهش فشارهاي رواني ناشي از
كار و خستگي است.
خواندن
بیش از حد
دختران معمولا بیش از پسران درس میخوانند.
اما مشكلی كه وجود دارد و در میان دختران بیشتر مشاهده میشود این است كه عدهای
از دختران بیش از حد مطالعه میكنند. به طوری كه از شدت مطالعه عصبی میشوند و
رفتارهای عصبی از آنها سر میزند و
از شدت حالات عصبی خود رنج می برند و اظهار خستگی و زدگی می نماید . علت خواندن
بیش ازحد می تواند , رقابت زیاد , جواب دادن عین مطالب کتاب در امتحان , احتمال
تصحیح برگه ها توسط دبیران سختگیر و . . . باشد که با توضیح دبیران مبنی بر اینکه
رساندن مفهوم و یادگیری ارزشمند تر از حفظ مطالب است , رفع می گردد.
از
ساده به مشكل خواندن
از دیگر عوامل
آسیبزایی مطالعه این است كه عدهای از دانشآموزان وقتی از مدرسه به خانه باز میگردند،
در حالی كه خسته هستند مطالعه را آغاز میكنند و علت خستگی اول سراغ كتابها و درسهای
سادهتر میروند و پس از مطالعه و احساس خستگی بیشتر به كتابهای دشوارتر روی میآورند.
این مساله باعث میشود، درسهای دشواری را كه در بخشهای انتهایی مورد مطالعه قرار
میدهند كمتر بفهمند. در چنین حالتی مشاهده میشود كه هر چه شاگرد خستهتر میشود،
به سراغ كتابی دشوارتر میرود و با توجه به كمتر شدن تمركز در حین خستگی، یا مطالب
بسختی درك میشود یا اینكه اصولا فهمی صورت نمیگیرد.
مطالعه طوطیوار
از دیگر آسیبهای
مطالعه این است كه شاگردان درسها را همچون طوطیان حفظ كنند، بدون اینكه معانی
آنها را دریافت نمایند. این روش بسیار نامطلوب است و شاگرد نهتنها وقت و عمر خویش
را به بطالت میگذراند، بلكه چیزی هم یاد نمیگیرد. یادگیری را به اختصار «تغییر
رفتار» گفتهاند و در تعریف مفصل آن چنین آمده است: یادگیری عبارت از تغییرات
نسبتا پایداری كه در رفتار بالقوه شاگرد از طریق تجربه حاصل میشود.
در جریان یادگیری باید شاگرد فعال
باشد و از طریق تجربه به فهم امور بپردازد. پس باید تلاش كرد شاگردان در جریان
مطالعه و یادگیری به فهم نائل آیند و دارای بصیرت شوند، اما متاسفانه ممكن است
همیشه چنین چیزی اتفاق نیفتد و شاگردان بهرغم صرف وقت برای مطالعه و فراگیری،
چیزی را درك نكنند.
وجود اضطراب
عوامل دیگر
آسیبزا در مطالعه كه لطمهای جدی به مطالعه میزند، اضطراب است. اضطراب عوارض
خاصی در پی دارد كه از جمله آنها ترشح هورمونهایی است كه در روند فعالیتهای
شناختی آدمی ایجاد وقفه و اختلال میكند. توانایی تمركز و قدرت حافظه بر اثر
اضطراب دچار اختلال میشود و این مساله باعث میشود فرد هنگام مطالعه نتواند بخوبی
مطالب را فرا بگیرد.
شایان ذكر است اضطراب به گونه دیگری
هم مانع مطالعه میشود و آن وقتی كه فرد هنگام مطالعه اضطراب ندارد اما هنگامی كه
میخواهد در برابر معلم بایستد و درس را جواب بدهد دچار اضطراب شده، به كسب نمره
مطلوب دست نمییابد.
وسواس در مطالعه
ابتلا به وسواس بیاختیاری نیز از
جمله عواملی است كه به مطالعه دانشآموزان آسیب میرساند. دانشآموز وسواسی مطلبی
را یك بار میخواند و دچار تردید میشود كه آیا آن را خوب فهمیده یا نه و به واسطه
این تردید، مجددا به مطالعه همان مطلب میپردازد و تردید مجدد او را به مطالعه
دوباره سوق میدهد. این روند چندین بار تكرار میشود تا وی مطمئن شود واقعا مطلب
را یاد گرفته است. از آنجا كه چنین فردی برای حصول اطمینان بارها و بارها به
مطالعه همت میگمارد و این موضوع او را دچار خستگی میكند.
ابتلا به افسردگی
ازجمله عواملی كه موجب آسیب رساندن به
مطالعه عدهای از دانشآموزان میشود، ابتلای آنها به بیماری افسردگی است؛ نوعی
بیماری خلقی كه با افت فعالیتها و تلاشهای فرد مبتلا و كمی اشتها در غذا خوردن همراه
است. وقتی دانشآموز افسرده میشود، دیگر حال وحوصله درس خواندن ندارد. او به سمت
كتاب درسی میرود و آن را باز میكند، ولی حوصله خواندن را در خود نمییابد و بعد
از یكی دو ساعت كه میبیند پیشرفتی در مطالعه او حاصل نمیشود، كتاب را به كناری
نهاده، از این وضعیت احساس ناراحتی و عدم رضایت میكند.
تحرك بیش از حد (بیش فعالی)
از دیگر اختلالاتی كه باعث آسیب رساندن به مطالعه برخی
از دانشآموزان میشود، ابتلا به اختلال تحرك بیش از حد یا بیشفعالی است. به طور
معمول در مبتلایان به بیش فعالی اختلال توجه دیده میشود. وجود اختلال توجه در این
گونه دانشآموزان باعث میشود آنها نتوانند روی مطالب مورد مطالعه متمركز شوند و
زمان توجه آنها كمتر است.
گفته میشود آنها معمولا گوشهای
بسیار تیزی دارند و در اثر شنیدن كمترین صدایی حواسشان پرت میشود. این مساله
هنگام حضور آنها در كلاس نیز مشهود است، به طوری كه مدام حواس آنها در سر كلاس پرت
میشود. این قبیل دانشآموزان هنگام مطالعه هم با مشكل حواسپرتی مواجه میشوند و
به صورت متوالی تمركز آنها از دست میرود.
ضعف در یك درس، تاثیر بر بقیه
یكی دیگر از
مشكلاتی كه در مطالعه دانشآموزان دیده میشود، این است كه آنها در درسی ضعیفاند
و این موضوع روی سایر دروس آنها تاثیر میگذارد. این تاثیر در اشكال گوناگونی خود
را نشان میدهد كه به بررسی برخی از ابعاد آن میپردازیم.
نخست این كه به علت سرزنشهایی كه
انجام میشود ممكن است روحیه دانشآموز ضعیف شود و در روند فعالیت مطالعه وی تاثیر
منفی به جای بگذارد و از رغبت او به مطالعه بكاهد، اما نكته دیگر این كه وقتی فردی
در یك درس ضعیف است یا این كه دچار اختلال است، قطعا در درك دروس دیگر نیز دچار
اشكال میشود.
خواندن بیش از حد در شبهای امتحان
صاحبنظران بر
این باورند كه شبهای امتحان باید خوب خوابید و از استراحت كافی برخوردار بود. چرا
كه بیداری زیاد در شبهای امتحان و انجام مطالعه نابهنگام كه معمولا به قصد
یادگیری بیشتر و كسب آمادگی بهتر برای امتحان انجام میشود، آثار و عوارض منفی به
جای میگذارد. بیداری زیاد، باعث خستگی میشود و از زمان استراحت شبانه نیز میكاهد
لذا دانشآموز با خستگی وافر راهی امتحان میشود و چون خسته است، در چنین حالتی
تمركز كافی ندارد و وقتی تمركز كافی نباشد، مطلب به یاد وی نمیآید.
افزایش سنوات تحصیلی
عامل دیگری كه
موجب آسیبزایی در مطالعه شاگردان میشود این است كه بهرغم افزایش سنوات تحصیلی،
بر میزان مطالعه آنان افزوده نمیشود، حال آن كه دانشآموزان برای دست یافتن به
موفقیت در امر تحصیل و نیز برخوردار شدن از مطالعهای خوب و مناسب باید متناسب با
افزایش حجم كتابها و نیز دشواری آنها هر سال بر میزان مطالعه خود بیفزایند.
نكته دیگری كه باید بدان عنایت داشت
این است كه مطالب از دوره نوجوانی به بعد، حالت انتزاعی پیدا میكند، زیرا دانشآموز
در دوره عملیات صوری (انتزاعی) به سر میبرد و قطعا برای درك این مطالب، نیاز به
صرف وقت بیشتری دارد تا بتواند بخوبی آنها را فرا بگیرد. این موضوع نیز باید با
ظرافت خاصی به شاگردان تفهیم شود و اگر در فهم آن دچار مشكل باشند، میتوان نیاز
به صرف زمان بیشتر برای فراگیری را مطرح كرد.
بیتوجهی به پیشنیازها
یكی دیگر از عوامل آسیبزایی مطالعه
عدم فراگیری مطالب قبلی است. باید گفت برای فراگیری هر درس باید به مبانی و مطالب
قبلی آن اشراف و آگاهی داشت و اگر این مساله میسر نشده باشد، دانشآموز در آموختن
مطالب بعدی با مشكل مواجه میشود.
مثال خوب برای این مطلب درس ریاضی است
زیرا در ریاضی سلسله مراتب عمودی وجود دارد، یعنی دانشآموز باید اعداد را بلد
باشد تا بتواند جمع و تفریق را یاد بگیرد. باید جمع و تفریق را بداند تا بتواند
ضرب را یاد بگیرد و فراگیری ضرب مقدمه آموختن تقسیم است. حال اگر دانشآموزی به
عمل تقسیم بپردازد، اما عمل ضرب را فرا نگرفته باشد، درعمل تقسیم ناتوان میشود.
مطالعه منفعل
از دیگر عواملی
كه باید در جریان آسیبشناسی مطالعه دانشآموزان مورد بررسی قرار بگیرد، وجود حالت
انفعالی در مطالعه آنهاست. مطالعه انفعالی این است كه در انجام آن، فراگیر تلاش
وافری انجام نمیدهد، بلكه صرفا روی نوشتههای متون و كتابها نگاه كرده، از آنها
گذر میكند. طبیعی است در چنین حالتی حجم مطالبی هم كه میآموزد زیاد نیست. مطالعه
زمانی پربازده است كه فرد در جریان مطالعه فعال باشد و لذا میگویند نمیتوان
مطالعه را رابطهای یكجانبه دانست.
بی موقع خواندن
سوال این است
كه آیا زمانهای مناسبی برای خواندن وجود دارد یا خیر و مراد از بیموقع خواندن
چیست؟ خواندن درس در موقعی كه فرد آمادگی برای یادگیری دارد، میتواند زمان مناسب
برای مطالعه و خواندن باشد و در غیر این صورت دیگر زمانها معلوم نیست كه زمان
مناسبی برای مطالعه باشد.
پیوسته خواندن یك درس
گاه دیدهاند
دانشآموزان در مراجعه به مراكز مشاوره سوال میكنند كه آیا خوب است پس از مطالعه
یك درس به مدت طولانی، آن را كنار بگذاریم و به سراغ مطالعه درس دیگری برویم؟ این
شیوه درستی برای مطالعه نیست، زیرا مطالعه را یكنواخت میكند و یكنواختی خستگی میآورد
و باعث دلزدگی نسبت به مطالعه میشود.
خواندن و مرور كردن به جای تمرین كردن
بارها از والدین دانشآموزان شنیده
شده است فرزندشان در ریاضی قوی نیست و دلیل عمده آن هم این است كه او تمرین نمیكند.
بارها والدین اعلام كردهاند فرزندانشان در شبهای امتحان به جای تمرین كردن، به
دفترچه تمرین ریاضی خود صرفا نگاه میكنند و این باعث میشود آنها درس ریاضی را
خوب یاد نگیرند.
حال در برخورد با این دانشآموزان چه
باید كرد؟ نخست باید به دانشآموزان تفهیم شود كه هر درسی روشهای خاصی برای
مطالعه و یادگیری دارد كه جز با به كار بستن آن روشها، یادگیری مطلوب آن ممكن
نیست. درس ریاضی نیز برای یادگیری محتاج به تمرین است. انجام تمرینات مختلف، باعث
میشود ذهن دانشآموز ورزیدگی خاصی پیدا كند و دریابد كه مسائل ریاضی متعدد و
متنوعند و هریك با شكل خاصی مطرح میشوند و راهحلهای گوناگونی را هم میطلبند.
دمای نامناسب
مطالعه هنگامی خوب و موفق انجام میشود
و تداوم مییابد كه فضای مطالعه از دمای مناسب برخوردار بوده؛ هوا حالتی متعادل
داشته باشد. به طور قطع وقتی شرایط اقلیمی و آب و هوایی منطقهای كه فرد در آن
زندگی میكند و مطالعه مینماید، متعادل باشد، عمر مطالعه او نیز طولانیتر خواهد
بود، یعنی شرایط خوب آب و هوایی و تداوم مطالعه، با یكدیگر همبستگی مثبت دارند؛
اما چون برای همه علاقهمندان به مطالعه چنین شرایطی وجود ندارد، باید ترتیبی
اتخاذ كرد كه حتیالامكان چنین شرایطی به طور مصنوعی ایجاد شود.
استفاده از دستگاه حرارتی مركزی یا
وسایل گرمكننده دیگر در شرایط آب و هوایی سرد و نیز تامین دستگاههای خنككننده
میتواند شرایط مناسبی را برای مطالعه پدید آورد. به طور معمول دمای 20و 18 درجه
میتواند برای مطالعه مناسب باشد.
نور كم
برای مطالعه
كردن به صورت مطلوب، نور كافی لازم است كه گاه شاهد برخی از افراط و تفریطها در
این زمینه هستیم. گاه فضا به قدری تاریك است كه كلمات كتاب را به دشواری میتوان
دید و گاه چراغها به قدری پرنور و زیاد است كه انعكاس نور از روی صفحه كتاب به
چشم خواننده آسیب میرساند و او را آزار میدهد و در هر دو صورت چشم خسته شده،
متحمل فشار زیادی میشود.
به طور قطع در چنین حالتی از عمر
مطالعه كاسته شده، این نیز آسیب دیگری برای مطالعه قلمداد میشود كه برای موفقیت
در مطالعه باید با آن مبارزه كرد.
نابسامانی فضای مطالعه
فضای نابسامان
مطالعه مشكلآفرین است و باعث آسیب رسیدن به مطالعه دانشآموزان میشود. عوامل
نابسامانی فضای مطالعه متعددند . در زیر به برخی از آنها اشاره میكنیم:
الف) نابسامانی در رنگ فضای مطالعه: به
طور قطع رنگ اتاقی كه فرد در آن به مطالعه میپردازد، در حالات روانی او و در
تمایل وی به مطالعه و نیز عدم علاقهمندی او به مطالعه تاثیر دارد. رنگهای آبی
ملایم و سبز و زرد روشن میتوانند آرامشدهنده باشند. رنگ قرمز و صورتی سیر، تحریك
كننده و برانگیزانندهاند و رنگهای سرد سیر، ایجاد دلزدگی میكنند و نشستن در
چنین فضایی دشوار میشود. پس هنگام رنگآمیزی اتاقها باید از روانشناسی رنگها
بهره بگیریم تا به رنگآمیزی مطلوب منازل و اتاقهای آن، آرامش روانی لازم برای
مطالعه مطلوب را فراهم كنیم.
ب) بینظمی و به هم ریختگی در فضای
مطالعه: نكته دیگر به هم ریختگی فضای مطالعه است. اگر خانه فاقد نظم و ترتیب كافی
باشد به یقین میتواند بر تمایل دانشآموزان به مطالعه تاثیر منفی بگذارد، بویژه
اگر دانشآموز مبتلا به وسواس بیاختیاری هم باشد.
مبتلایان به وسواس در نظم نمیتوانند
در فضایی شلوغ و به هم ریخته احساس آرامش كنند. به هر حال ضمن آن كه نظم، نیاز روانی
آدمی است، تحقق آن در فضای خانه زمینه مناسبی را برای مطالعه و فراگیری فراهم میآورد.
ج) ناراحتی در فضای مطالعه: به دانشآموز
خود در انتخاب فضای مطالعه در خانه آزادی بیشتری بدهید تا او بتواند در جای مورد
علاقهاش به مطالعه بپردازد. شایان ذكر است اگر كتابخانهها نیز واجد شرایط سهگانه
رنگآمیزی خوب، نظم و بسامانی و راحتی فرد مطالعهكننده باشند، قطعا مراجعان
بیشتری خواهند داشت و به یقین دوام مطالعه آنها نیز طولانیتر خواهد بود.
آسیب شناسی دانش آموزان مقطع ابتدایی
آسیب شناسی دانش آموزان مقطع ابتدایی را میتوان در چندین بخش به شرح زیر تقسیم بندی کرد.
1. اختلالات رفتاری و روانی
1-1وجود اختلالت رفتاری در دانش آموزان ابتدایی
1-2بیش فعالی در دانش آموزان ابتدایی
1-3واکنش های رفتاری اضطراب گونه در کودکان دبستانی
1-4بروز اختلال رفتاری(بیش فعالی/کمبودتوجه، اضطراب، افسردگی) در دانش آموزان مقطع ابتدایی
1-5ناسازگاری دانش آموزان در دوره ی ابتدایی
1-6وجود افسردگی در کودکان دبستانی
1-7اختلالات رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی
1-8بی انضباطی دانش آموزان (پرخاشگری، توقع زیاد و بی جا، احترام نگذاشتن به معلم، حسادت نسبت به دیگران و…)
1-9زورگویی برخی دانش آموزان ابتدایی به دیگر همسالان
1-10داشتن اختلال های بدخوابی و نابه هنجاری خواب در کودکان دبستانی
1-11وجود اختلالات خواب در دبستانی ها
1-12اختلال بدخطی در دانش آموزان مقطع ابتدایی
1-13بدخطی به عوان یک اختلال کلامی در دبستانی ها
1-14داشتن اضطراب ریاضی از سوی دانش آموزان دبستانی
1-15ناتوانی دانش آموز در نوشتن انشا
1-17داشتن شخصیت ابتدایی در مقابل شخصیت پیشرفته و تمایز یافته
1-18بی دقتی و حواس پرتی در دانش آموزان ابتدایی
1-19بدگرفتن قلم در دست توسط دانش آموز
1-20ناتوانی کودک در خوانش متن یا نارساخوانی
1-21منفعلانه عمل کردن دانش آموزان در کارهای کلاسی و امر یادگیری
1-22داشتن اضطراب بالا در امتحان
1-23خوانش متن بدون درک مطلب توسط دانش آموزان ابتدایی
1-24نارساخوانی دانش آموزان عامل مهم در اختلالات روانی
1-25اختلالات نارساخوانی و نارسانویسی
1-26ناتوانی دانش آموز در انجام دادن حساب
1-27عدم رفتار مددجویانه در دانش آموزان ضعیف
1-28علاقه به رقابت با دیگران داشتن در دانش آموزان دبستانی
2. آسیب شناسی یادگیری در دانش آموزان
2-1عدم رشد قوه تفکر به دلیل نفهمیدن مطالب مورد مطالعه
2-2هدف به دست آوردن نمره به جای فهمیدن مطالب
2-3استفاده از مغز فقط برای ذخیره و بازیابی اطلاعات
3. آسیب شناسی بهداشت دانش آموزان ابتدایی
3-1تغذیه نامناسب دانش آموزان
3-2کمبود روی در کودکان
3-2کم خونی فقرآهن در دانش آموزان ابتدایی
3-3عادات و الگوهای غذایی غلط در دوران کودکی
3-4نخوردن صبحانه
4. آسیب شناسی ورزش کودکان دبستانی
4-1عدم تحرک و ورزش به طور منظم
4-2بی تحرکی در دانش آموزان
4-3عدم رشد اجتماعی کودک به علت پرداختن به بازی های مدرن
4-4مرگ خلاقیت بر اثر بازی نکرد با دیگران
4-5خستگی مفرط از تکالیف به دلیل نداشتن آمادگی جسمانی
4-6عدم تحرک و ورزش باعث بروز افسردگی در دانش آموزان
5. آسیب شناسی مطالعه در دانش آموزان
5-1عدم مطالعه در دانش آموزان
5-2بی انگیزگی برای مطالعه
5-3کم انگیزه بودن پسران نسبت به دختران در امر مطالعه
5-4عدم عادت به مطالعه کتب غیر درسی
5-5بی انگیزگی به علت عدم آگاهی از فایده مطالعه
6. ارتباط با دیگران
6-1 ترسیدن از حضور در جمع
6-2نداشتن ارتباط مثبت با دیگران
6-3سخن نگفتن با والدین درباره ی رویدادهای روزمره
7. خودشناسی
7-1عدم آگاهی دانش آموزان از استعداد خود
8. خلاقیت
8-1عدم ریسک پذیری در دانش آموزان فاقدخلاقیت
8-2ارزشمندی حافظه به جای فکر و خلاقیت
9. تکلیف شب
9-1 اکراه در انجام دادن تکلیف شب