چگونه کودکان خوشحال و شادی داشته باشیم؟
همهٔ والدین دوست دارند که
کودکان شاد و بانشاطی داشته باشند. کودکانی با روحیهٔ بالا و خلق مناسب و
دائم از خود این سئوال را میپرسند: آیا کودکم خوشحال است؟ یا چرا کودکم
غمگین است؟ و هزاران سئوال دیگری که هر والدینی از خود بارها و بارها
میپرسد.اولین سئوالی که پیش میآید این است که چه چیزی بچه را شاد و یا
هیجانزده میکند.
متخصصین رشد کودک بر این باورند که شادی و خوشحالی چیزی نیست که والدین به
کودک خود بدهند. مثل یک شیء و یا او را وادار به شاد بودن کنند گاهی اوقات
کودکان ناراحت، غمگین و خسته بهنظر میرسند. نباید نگران بود. این امر
طبیعی است. اما اگر استمرار داشته باشد، مطمئناً مشکلی وجود دارد. بنابراین
روانشناسان معتقدند که بهترین شادی زمانی است که درونی باشد نه بیرونی.
نباید تصور کرد که فعالیت بیش از حد یا هر نوع فعالیت اضافی دلیل بر شاد
بودن اوست. خبر خوب این است که نیازی به نگرانی در مورد شادی کودکان وجود
ندارد هر والدینی با صبر، حوصله و انعطاف بیشتر میتواند زندگی شادی را
برای کودک خود فراهم آورد. نشانهەای صورت او را یاد بگیرید. کودک وقتی
غمگین است یا خوشحال به خوبی با چهرهٔ خود این حالات را نشان میدهد. صورت
او بهترین علامت برای نشان دادن حالات است. علائم یک کودک غمگین واضح است،
کنارهگیری میکند، آرام است، خیلی غذا نمیخورد، با کودکان دیگر ارتباط
برقرار نمیکند، بازی نمیکند، سئوال نمیپرسد، نمیخندد و زیاد صحبت
نمیکند. بنابراین مراقب هرگونه تغییر در رفتار او باشید. به محض دیدن چنین
حالاتی در پی شاد کردن او بربیائید.
بعضی از راههائی که میتوان پیشنهاد کرد چنین است:
▪ اتاق شادی: منظور از اتاق شادی، ساختن اتاق مخصوص برای شاد بودن نیست.
اتاق خود کودک باید محلی شاد برای او باشد. کودک از رفتن به اتاق خود نباید
امتناع کند. به اتاق او بروید و با او شروع به بازیهای خوب کنید. اگر با
کودک خود شاد باشید او نیز شادی را به شما نشان میدهد. بازی علاوه بر یاد
دادن مهارتهای ضروری، لذت را برای کودک به همراه میآورد. اتاق کودک نباید
محلی آرام، فقط برای استراحت او باشد. بازی به معنی بازیهای
سازمانیافته، ورزشهای منظم و یا فعالیت از قبل ترتیب داده شده نیست.
بازیهای معمولی بدون ابزارهای سنگین و گرانقیمت، اما اشد، کودکان را خوش
خلق بار خواهد آورد.
▪ کمک به بالا بردن استعدادهای کودک: انسانهای شاد اغلب کسانی هستند که یک
یا چند مهارت را بهصورت خوب و عالی در خود پرورش دادهاند. یک مثال کوچک
هنگامی که با کودکتان توپ بازی میکنید، او از اشتباهاتش درس میگیرد، پس
اصرار به بازی درست و کامل از او نداشته باشید، بگذارید اشتباه کند تا این
مهارت را به خوبی یاد بگیرد. اجازه دهید بعضی کارها را به تنهائی انجام
داهد. به بد انجام دادن کار فکر نکنید، اشتباه در یک کار و سعی در تصحیح
آن، مهارت را افزایش میدهد. انجام دادن همهٔ کارها توسط والدین هیچ لذتی
را برای کودک به همراه نخواهد آورد.
▪ سلامتی بدن، شاد بودن را برای کودک به همراه خواهد آورد: خواب خوب، تمرین
مناسب و غذای خوب در بهزیستی هر فردی مخصوصاً کودکان مؤثر خواهد بود.
بنابراین به نیازهای اساسی فرزند خود توجه کنید. برای مثال بعضی والدین
تصور میکنند که شکر انرژی یک کودک را افزایش میدهد. این درست است اما از
طرف دیگر، شکر نوسان خلق و پرخاشگری را نیز به همراه میآورد. پس کیفیت غذا
مهمتر از کمیت آن است.
▪ اجازه دهید خود کودک با مشکلات خود مبارزه کند: منظور از مشکلات بزرگ و
غیرقابل حل نیست. همان مسائل کوچکی که برای او به وجود میآید را به خودش
واگذار کنید. والدین سعی میکنند که تمام مدت را برای کودکان خود شاد کنند.
خوشحالی و شای که ممکن است واقعی نباشد. باید اجازه مبارزه را به او
بدهید، بگذارید خودش بعضی مسائل را تشخیص دهد و خودش در پی حل کردن آنها
برآید.
▪ نقش یک الگو را داشته باشید: کودک هنگامی که ببیند والدینش فقط یک الگو
برای او هستند نه یک فردی که پیوسته مراقب کارهای اویند، با اطمینان بیشتری
به آنها تکیه میکند و تزلزل در شخصیت او راه پیدا نخواهد کرد.
▪ به او یاد دهید که کارهای پرفایده انجام دهد: همانطور که کودک شما رشد
میکند، به او بگوئید که کمک کردن به دیگران حتی به افراد همسن و سال او
خوب و مؤثر است.
تحقیقات نشان دادهاند افرادی که کارهای معنیدار و مهمی انجام میدهند
کمتر دچار افسردگی میشوند. این مسائل، جزو مسائل پایهای و باعث ارتقاء
شادی درونی کودک است. پس سعی در انجام آنها داشته باشید.
جملاتی حیاتی برای تربیت بهتر فرزندتان
آنها نیاز دارند كه محبت شما را به گوش
بشنوند. نگویید بچه لوس می شود. كودك حتی نیاز دارد كه امنیت را بشنود.
بنابراین همدردی ، محبت و امنیت باید در كلمات تان جاری باشد، كودك، دوست،
آشنا و همسر شما نیست كه بگویید خودش باید بفهمد! شما باید با بیان بعضی از
جملات، خیلی از مفاهیم را به او بفهمانید زیرا جملاتی هستند كه هر كودكی
نیاز به شنیدن آنها دارد. برای اینکه بدانیم، كدام یك از جمله های شما نقش
حیاتی مثبتی در زندگی فرزندتان دارد به پیشنهادهای ما فكر كنید.
دوستت دارم
به
همین سادگی! یك دوستت دارم ساده شاید آنچنان برای شما مهم نباشد و به
چشمتان نیاید اما برای یك كودك همه زندگی اوست. دوست داشته شدن، مسیر دوست
داشتن را برای كودك هموار می كند. كودك را مطمئن كنید كه بی قید و شرط
دوستش دارید. حتی اگر كار بدی انجام دهد كه از نظر شما مقبول نیست، نباید
به او بگویید دیگر دوستت ندارم.
تزریق حس امنیت به کودک
«من
اینجا هستم و بغلت می كنم»، «من اینجا هستم، كنار تو و نمی گذارم آسیب
ببینی»، «من اینجا هستم و صدایت را می شنوم، خواسته ات را به من بگو، لازم
نیست جیغ بكشی و گریه كنی تا توجه ام را جلب كنی»، «من اینجا هستم و تو
آرام باش» «من اینجا هستم و می توانی روی من حساب كنی». این جمله ها نمونه
هایی از حرف هایی هستند كه حس امنیت را به كودك شما تزریق می كند.
تماشاچی اش باشید
كودك
دست شما را می گیرد و به زور به اتاقش می برد تا پریدن از روی تخت را كه
به تازگی یاد گرفته برای شما به نمایش بگذارد یا از شما می خواهد، هنگام
بازی او را تماشا كنید. نگویید «حوصله ندارم، خودت بازی كن دیگه» مقاومت
نكنید در برابر تماشای كودك. او را مطمئن كنید كه همیشه تماشایش می كنید و
حواستان به كارها و توانایی هایش هست.
تو افتخار منی
او
باید مطمئن شود كه شما به اینكه او فرزندتان است، افتخار می كنید. در عین
حال نباید توانایی ای كه در او نیست، یا علاقه ای به آن ندارد را تنها به
این دلیل كه شما دوست دارید، به او نسبت دهید. «تو حتما هنرمند بزرگی می
شی»، «تو پزشك خیلی خوبی می شی»، «تو حتما ورزشكار نمونه ای می شی»! در این
صورت كودك با اضطراب دائمی زندگی می كند و نه تنها در آن كاری كه شما دوست
دارید، پیشرفتی نخواهد داشت بلكه از علایق و استعدادهای واقعی خودش هم دور
می ماند.
از اولش تو را می خواستم
«خوشحالم
كه تو بچه منی! خوشحالم كه در كنارم هستی. خوشحالم كه خدا تو را به ما
هدیه داده» و جملاتی از این دست در برابر جملاتی چون «كاش یكی برای چند
ساعت تو رو نگه می داشت تا من نفس بكشم»، «از اولش هم تو رو نمی خواستیم»،
«از وقتی به دنیا اومدی همه چی خراب شد»، «تو باعث شدی نتونم درس بخونم»
و… . كودك نباید از اینكه وجود دارد احساس گناه كند و با این حس بزرگ
شود. در عوض می بایست خوشحالی مان را از وجودش و در كنارش بودن عنوان كنیم.
می بخشمت عزیزم
«ببخشید
مامان» جمله ا ی است كه بچه ها بعد از اینكه گمان می كنند، والدینشان را
ناراحت كرده اند یا كاری نادرست انجام داده اند، به كرات تكرار می كنند.
«بخشیدی؟» او را مطمئن كنید كه می بخشیدش. بیان جمله «نمی بخشمت» باعث نمی
شود كودك متنبه شود بلكه مجددا به او احساس گناه و سرزنش را هدیه می كند و
او چون نمی داند چطور با احساس گناه كنار بیاید دست به لجبازی های بیشتر می
زند.
استرس وارد نکنید
یكی
از غم انگیزترین تصاویر ذهنی اغلب ما صحنه ای است كه پدر یا مادری كودك را
مجبور می كند با سرعت و عجله آنان همراه شود و كودك جا می ماند و بابت
جاماندنش تحقیر و سرزنش می شود و مورد خشونت قرار می گیرد. او نمی تواند
منظورش را خیلی سریع بگوید. نمی تواند غذایش را به سرعت بزرگ ترها تمام
كند. نمی تواند با سرعت بزرگ ترها در بازار راه برود و بدود و چون این
ناتوانی غیرعمد محلی برای سرزنش شدن اوست، دچار اضطراب می شود. « زود باش
كار دارم»، «زود بگو باید برم»، «بدو دیرم شده» و…استرس را در جان كودك
می نشاند. این وظیفه شماست كه زمان را طوری تنظیم كنید كه مجبور به عجله
كردن نباشید.
اگر می خواهی گریه كن
اینها
حرفهایی است که معمولا می گوییم، «گریه نكن»، «چرا گریه می كنی اینقدر»،
«گریه نداره كه»، «مرد كه گریه نمی كنه»، «تو دیگه بزرگ شدی، گریه كردن
برات زشته»! حال آنکه گریه عكس العملی طبیعی در مقابل موقعیت تلخ و دردناك و
احساس غم و اندوه است چرا جلوی یك عكس العمل طبیعی را می گیریم و آن را به
بزرگی و مرد بودن ربط می دهیم؟ بگذارید كودك گریه كند، آرام شود و بداند
گریه كردن ربطی به مرد و زن بودن و بزرگ و كوچك بودن ندارد و نیازی نیست او
همیشه بغضش را نگه دارد.
هدیه های ماندگار بدهید
گاهی
ما پدر و مادرها فکر می کنیم باید در آستین مان هدیه ای نگه داریم، مثلا
وقتی با کودکمان به سوپر مارکت می رویم، در یک مراسم مذهبی شرکت می کنیم یا
به مهمانی می رویم برای آرام نگه داشتن او مرتب به او قول و وعده می دهیم.
اما کارشناسان اصرار دارند زیر بنای یک رفتار خوب، انتخاب راه های بهتر
است. بنابراین به جای این که بگویید اگر امروز در خانه مادر بزرگت آرام
باشی برایت اسباب بازی می خرم،بهتر است بگویید اگر در خانه مادربزرگ هنگام
شام خوردن آرام و مودب باشی من به تو افتخار می کنم.
تشویق کنید
آیا
شما به دنبال راهی مطمئن و قطعی می گردید تا کودکتان به حرف شما گوش کند؟
مسلما ترساندن یا محروم کردن راهش نیست. با گفتن جملاتی مثل فردا تو را به
پارک نخواهم برد یا برای خرید تو را با خود نمی برم نه تنها تاثیری ندارد
بلکه بچه ها را برای انجام اشتباهشان لجوج تر می کند. پس از همین امروز یاد
بگیرید کودک تان را تشویق کنید. صد سال هم بدوید تنبیه جواب نمی دهد.
با کودک، کوتاه صحبت کنید
توضیحات
مفصل از حوصله بچه خارج است. وقتی با سفارش های مکرر می کوشیم او را سر
عقل بیاوریم و مرتب دلیل می آوریم، دقیقا مثل این است که بی صدا هی حرف می
زنید و او فقط حرکات لب و دهان و دست های شما را می بیند و دیگر هیچ.
کوچولو ها مینیاتوری از بزرگسالان نیستند. توصیه های طولانی در حوصله آنها
نمی گنجد. مثلا برای این که فرزندمان قبل از غذا خود را با هله هوله سیر
نکند کافی است به او بگویید قبل از ناهار بیسکویت، نه.
بچه ها نیاز دارند كه محبت شما را به گوش بشنوند
5جمله خوب برای بچه ها
– من تو را دوست دارم ولی این کار تو را نمی پسندم:
اگر
می خواهید لفظی را به کودک بیاموزید، کار خوب و بد را برایش مشخص کنید. به
او بیاموزید ما کار خوب و کار بد داریم ، نه بچه خوب و بچه بد. هدف از وضع
قوانین، آموزش رفتارهای مناسب است نه تنبیه کودک. اگر چه به رفتار ناپسند
او اعتراض می کنید ولی محبت خود را به او قطع نمی کنید.
– خـودت تـصـمـیم بگیر:
کودک
و دوستش در اتاق مشغول بازی هستند. سر و صدای آنها باعث اذیت و آزار
شماست، بهتر است بگویید: “بچه ها تصمیم بگیرید یا بی سر و صدا بازی کنید،
یا از اتاق خارج شوید.” اگر بعد از ۵ دقیقه هنوز سر و صدا ادامه داشت،
بگویید: “خوب می بینم تصمیم گرفتید که از اتاق بیرون بروید.” این جمله، شما
را از داشتن نقش منفی نجات می دهد، زیرا آنها می دانند این تصمیم آنها
بوده که منجر به این نتیجه شده است. به این ترتیب کودک مسئول عمل خودش است.
– احساس تو را درک می کنم:
وقتی
کودک عصبانی است جملاتی را به کار می برد تا دیگران را متوجه احساس خود
کند. مثلا ً می گوید: “از تو متنفرم” یا “خیلی بدی.” این تنها جملاتی است
که همه ذهن او را پرکرده. شما می توانید به او کمک کنید تا جمله مناسب را
به کار ببرد.
– “آیا دوستت چیزی گفته که واقعیت ندارد و تو عصبانی شده ای؟:
”
افراد متفاوت، نـیازهای متفاوتی دارند. اغلب کودکان در اعتراض به والدین
می گویند: “عدالت را رعایت کنید و منصف باشید” و این جملات زمانی مطرح می
شوند که کودک می خواهد وسیله خاصی برایش تهیه شود؛ صرفاً به این دلیل که
برای برادرش تهیه شده است. باید به کودکان بیاموزیم “انصاف و عدالت این است
که هر فرد، هر چه را نیاز دارد تهیه کند. اگر شما به عینک نیاز داری و
خواهرت به کفش، هر کدام وسایل مورد نیاز خود را خریداری خواهید کرد و این
است اجرای عدالت. گمان نمی کنم زمانی که خواهر شما به عفونت گوش مبتلاست و
آنتی بیوتیک مصرف می کند لازم باشد شما هم آنتی بیوتیک مصرف کنی”!
– از تو می خواهم مشکل مرا حل کنی:
اگر
کودک کاری را انجام می دهد که باعث رنجش شماست، به او بگویید که دچار مشکل
شده اید. مثلا ً به او بگویید: “صدای بلند تلویزیون باعث می شود دچار
سردرد شوم” و ازاو بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند. در این صورت او که
خود را دشمن شما نمی بیند خود را موظف می داند کاری انجام ندهد که برای شما
مشکل آفرین باشد. اگر به رضایت خاطر شما اهمیت دهد، رفتار بد را خاتمه
خواهد داد.