10 کاری که والدین نباید انجام دهند!

برای پدر شدن، تا چند سالگی فرصت دارید؟

این
روزها شنیدن این خبر که مردی بعد از ۴۰ سالگی صاحب نخستین فرزند خود شده
است چندان عجیب نیست. مشکلات اقتصادی و تغییر فرهنگ جامعه باعث شده بسیاری
از مردان دهه سوم زندگی را برای تشکیل خانواده انتخاب کنند و تازه بعد از
چند سال به فکر پدر شدن بیفتند.

به
گزارش جام جم سرا به نقل از سایت آموزشی- بسیاری از مردم تصور می‌کنند،
مردان در سنین بالا هم برای بچه‌دار شدن مشکل ندارند و این خانم‌ها هستند
که به‌دلیل شرایط فیزیکی خود باید تا قبل از رسیدن به سن یائسگی صاحب فرزند
شوند اما تحقیقات نشان می‌دهد واقعیت غیراز این است.

مردان هم مانند زنان دارای یک زمان بیولوژیکی هستند. این بدان معناست که با افزایش سن احتمال بچه‌دار شدن آنها کاهش پیدا می‌کند
 

 

سال
گذشته خبری منتشر شد حاکی از این که یکی از بهترین و بزرگ‌ترین
فوتبالیست‌های تاریخ در انتظار تولد نخستین فرزندش به سر می‌برد. ایران‌ناز
نوشت: «دیگو مارادونا» بازیکن سابق تیم ملی آرژانتین، ۵۱ ساله از همسر ۳۴
ساله خود به نام «ورونیکا اوجدا» صاحب فرزند خواهد شد. البته مارادونا قبلا
یک بار ازدواج کرده بود که حاصل آن ۲ دختر به نام‌های «دالما» و «جیانا»ست
اما این خبر سؤالی را در ذهن بسیاری به‌وجود می‌آورد که مردان تا چه سنی
می‌توانند صاحب فرزند شوند؟ آیا افزایش سن پدر شدن می‌تواند خطری برای
کودکان به همراه داشته باشد؟ چه افراد مشهور دیگری بودند که بعد از ۵۰
سالگی طعم پدر شدن را تجربه کردند؟ پیرترین پدر تاریخ چه کسی بوده است؟ در
ادامه مطلب سعی می‌کنیم به این سؤالات جواب بدهیم.

 

635052817365523362.jpg

 

آیا پدر شدن محدودیت هم دارد؟

همه
ما می‌دانیم که با افزایش سن مادر خطر احتمال بروز مشکلات ژنتیک بیشتر
می‌شود که در نهایت می‌تواند منجر به سقط جنین شود، اما تا چند سال پیش
پزشکان اطلاعات زیادی در مورد تاثیر سن پدر روی جنین نداشته‌اند. با اینکه
تعداد مردانی که در سنین بالای ۳۰ سال برای نخستین بار پدر شدن را تجربه
می‌کنند در حال افزایش است اما تحقیقات نشان می‌دهد این کار خطرهای جسمی و
ذهنی را برای فرزندان آنها افزایش می‌دهد.

مطالعات
نشان می‌دهد مردان در سنین بالا معمولا صمیمیت و ارتباط کمتری با کودکان
خود دارند و در عین حال فرزندانشان هم بیشتر دچار بیش‌فعالی یا دیگر مشکلات
روحی می‌شوند. آخرین بررسی‌های انجام شده توسط دانشمندان فرانسوی در سال
۲۰۰۸ اثبات کرد که مردان هم مانند زنان دارای یک زمان بیولوژیکی هستند. این
بدان معناست که با افزایش سن احتمال بچه‌دار شدن آنها کاهش پیدا می‌کند.
براساس شواهد احتمال بارداری موفق، درصورتی که مرد بالای ۳۵ سال باشد کم
می‌شود و درصورتی که سن او بیش از ۴۰سال باشد این احتمال به‌شدت پایین
می‌آید.

تا چند سالگی وقت هست؟
با اینکه مردانی حتی در ۹۵ سالگی هم بچه‌دار شده‌اند اما حقیقت این است که
بعد از ۴۱ سالگی شانس پدر شدن به سرعت کاهش می‌یابد. بعد از ۴۵ سالگی وضعیت
واقعا بدتر می‌شود و مردانی که تاکنون صاحب فرزند نشده‌اند، باید حتما در
این مورد فکر کنند. در فاصله بین ۴۱ تا ۴۵ سال احتمال پدر شدن از ۶۰ به ۳۵
درصد کاهش پیدا می‌کند و همین موضوع نشان می‌دهد افزایش سن چه تاثیری روی
کیفیت اسپرم‌ها دارد. افزایش سن پدر شدن خطرهای زیادی به همراه دارد که در
ادامه به بعضی آنها اشاره می‌کنیم:

اوتیسم
آمارها نشان می‌دهد با افزایش سن پدر، احتمال ابتلا به بیماری اوتیسم در
کودکان افزایش چشمگیری پیدا می‌کند. برای مثال کودکانی که از مردان بالای
۴۰ سال به دنیا می‌آیند با احتمال ۶ برابر بیشتر از کودکانی که پدر زیر ۳۰
سال دارند ممکن است به این بیماری دچار شوند. این موضوع اثبات می‌کند مردان
هم دارای یک ساعت بیولوژیکی هستند.

از
هر چهار کودک مبتلا به شیزوفرنی، یک نفر به‌دلیل بالا بودن سن پدر به این
بیماری دچار شده است و اگر مردان هنگام پدر شدن بالای ۵۰ سال داشته باشند،
احتمال جهش ژنتیک در فرزندان آنها تا ۱۰ برابر بیشتر از مردان زیر ۳۰ سال
رخ می‌دهد. این جهش‌ها ممکن است نتایج غیرقابل پیش‌بینی به همراه داشته
باشد
 

 

شیزوفرنی، سندرم دوقطبی و ناهنجاری‌های مادرزادی نادر
هرقدر سن پدران بیشتر شود احتمال ابتلا به سندرم‌هایی مانند کوتولگی یا
achondroplasia بیشتر می‌شود. این بیماری یک نوع ناهنجاری ژنتیک است که روی
رشد استخوان‌ها اثر گذاشته و حاصل آن کودکانی بسیار کوتاه با دست و پاهایی
کوچک است که قدشان از ۱۲۰ سانتی‌متر تجاوز نمی‌کند. چندی پیش محققان
کلمبیایی هم به این نتیجه رسیده‌اند که مردان بالای ۵۰ سال با احتمال
سه‌‌برابر بیشتر از مردان زیر ۲۵ سال ممکن است صاحب کودک مبتلا به شیزوفرنی
شوند.

بطور
کلی تخمین زده می‌شود از هر چهار کودک مبتلا به شیزوفرنی، یک نفر به‌دلیل
بالا بودن سن پدر به این بیماری دچار شده است. اگر مردان هنگام پدر شدن
بالای ۵۰ سال داشته باشند، احتمال جهش ژنتیک در فرزندان آنها تا ۱۰ برابر
بیشتر از مردان زیر ۳۰ سال رخ می‌دهد. این جهش‌ها ممکن است نتایج غیرقابل
پیش‌بینی به همراه داشته باشد و حتی باعث تغییر شکل عجیب جنین شوند.

سندرم داون
هر‌قدر یک مرد زمان پدر شدن را به تاخیر بیندازد، به همان اندازه هم
نقص‌های موجود در اسپرم او بیشتر می‌شود. محققان دانشگاه بارسلونا متوجه
شدند بعد از ۳۰سالگی به ازای هر ۱۰ سال افزایش سن پدر، احتمال ابتلای فرزند
او به سندرم داون ۱۱٫۵ درصد بیشتر می‌شود. به‌نظر دانشمندان نتایج این نوع
تحقیقات اهمیت بسیار زیادی دارد و مردم باید حتما هنگامی که برای داشتن
فرزند تصمیم می‌گیرند به این موارد توجه داشته باشند.

بهترین
زمان بچه‌دار شدن برای زنان ۲۰ سالگی و برای مردان ۲۵ سالگی است، زیرا در
آن دوره سلول‌های اسپرم و تخمک بهترین کیفیت را دارند. از دیگر بیماری‌هایی
که فرزندان پدران پیر را تهدید می‌کند می‌توان به سرطان پروستات، سرطان
سیستم عصبی، سندرم آپرت، تغییر شکل غیرعادی جمجمه، دست‌ها یا پاها، سندرم
مارفان که باعث ایجاد نقص در چشم‌ها، استخوان‌ها و قلب می‌شود، اشاره کرد.

مرگ زودرس
کودکانی که از پدران سن بالا متولد می‌شوند با احتمال دو برابر بیشتر ممکن
است قبل از رسیدن به سنین جوانی جان خود را از دست بدهند. اگر سن پدر بالای
۴۵ سال باشد احتمال مرگ فرزندش قبل از ۱۹ سالگی تا صد درصد بیشتر از مردی
است که در فاصله بین ۲۰ تا ۳۰ سالگی صاحب فرزند شده است. در گذشته همه،
مشکلات و نقص‌های بارداری را متوجه مادر می‌دانستند اما امروزه مشخص شده
نقش پدر هم در این میان بسیار زیاد و حتی در بعضی موارد همه مشکلات به گردن
پدر است.

تولد پیش از موعد
همه می‌دانیم که بالا بودن سن مادر، احتمال زایمان زودتر از موعد طبیعی را
افزایش می‌دهد اما تحقیقات دانشمندان دانمارکی نشان می‌دهد سن پدران هم در
این اتفاق بی‌تاثیر نیست. همان طور که گفتیم بالا بودن سن پدر ناهنجاری‌های
ژنتیک در نوزاد به‌وجود می‌آورد و همین عامل می‌تواند روی زمان رشد طبیعی
آن و حتی زمان زایمان تاثیر‌گذار باشد.

خطرهایی که فرزند مارادونا را تهدید می‌کند:
ابتلا به اوتیسم با احتمال ۶برابر بیشتر
ابتلا به شیزوفرنی با احتمال ۳ برابر بیشتر
احتمال جهش ژنتیک تا ۱۰ برابر بیشتر
ابتلا به سندرم داون با احتمال ۲۰ درصد بیشتر
مرگ زودرس قبل از ۱۹ سالگی با احتمال ۱۰۰ درصد بیشتر

چارلی چاپلین پدر ۱۱ فرزند
«چارلی چاپلین» متولد سال ۱۸۸۹ بازیگر، کارگردان، آهنگساز و یکی از
بزرگ‌ترین هنرمندان طول تاریخ سینما به حساب می‌آید. او قبل از جنگ جهانی
اول تبدیل به مشهورترین ستاره سینما در جهان شد و تا آخرین سال‌های عمر هم
به فعالیت هنری خود ادامه داد. چارلی در طول زندگی‌‌اش ۴ بار ازدواج کرد که
حاصل این ازدواج‌ها ۱۱ فرزند بود. آخرین فرزند او در سال ۱۹۶۲ و زمانی که
او ۷۳ ساله بود به دنیا آمد.

مایکل داگلاس اولین فرزند در ۵۴ سالگی
«مایکل داگلاس» بازیگر و فیلمساز ایالات متحده متولد سال ۱۹۴۴ میلادی است.
او تا کنون ۳ جایزه گلدن گلوب و ۲ جایزه اسکار را از آن خود کرده است. این
هنرمند در سال ۲۰۰۰ با «کاترین زتا جونز» ازدواج کرد و دو بار در ۵۴ و ۵۷
سالگی صاحب فرزند شد.

اریک کلاپتون ۶۰ سالگی و اولین فرزند
«اریک پاتریک کلاپتون» آهنگساز و گیتاریست انگلیسی است. این هنرمند که در
سال ۱۹۴۵ متولد شده از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین نوازندگان گیتار در تمام
دوران به شمار می‌آید. او چند بار در رده بندی‌های مختلف به‌عنوان یکی از
بهترین نوازندگان گیتار در طول تاریخ معرفی شده است. این هنرمند تا کنون
چند بار ازدواج کرده و آخرین بار در سال ۲۰۰۵ و در ۶۰ سالگی صاحب فرزند شده
است.

آنتونی کوئین دوازدهمین بچه در ۸۱ سالگی
«آنتونی کوئین» که بازیگر اهل ایالات‌متحده است در زمینه نویسندگی و نقاشی
هم فعالیت‌هایی داشته. این هنرمند در سال ۱۹۱۵ متولد شد و در بسیاری از
فیلم‌های موفق و پرفروش درخشید. این هنرمند تا کنون دو بار برنده جایزه
اسکار شده و در نهایت در سال ۲۰۰۱ از دنیا رفت. آنتونی در طول زندگی خود
چند بار ازدواج کرد و در مجموع صاحب ۱۲ فرزند شد. او آخرین بار در ۸۱ سالگی
پدر شد.

پابلو پیکاسو پدر شدن در ۶۸ سالگی
پابلو روئیز پیکاسو نقاش، طراح صحنه، پیکرتراش اسپانیایی و یکی از برترین و
تاثیرگذارترین هنرمندان سده ۲۰ میلادی بود.این نقاش و مجسمه‌ساز اسپانیایی
با خلق آثار خود، گام مهمی در هنر مدرن برداشت. او در کار کردن با رنگ
روغن، آبرنگ، زغال چوب، مداد و جوهر بسیار توانا بود و با ایجاد آثاری در
مکتب «کوبیسم»، استعداد بی‌نظیر خود را به بهترین شکل به جهانیان نشان داد.
پیکاسو آخرین بار در ۶۸سالگی صاحب فرزند شد.

جک نیکلسون پدر ۷۵ ساله، فرزند ۱۸ ساله

رکورد پیرترین پدر جهان در اختیار یک مرد هندی است که با وجود داشتن ۹۶ سال به تازگی صاحب فرزند شده است
 

 

«جک نیکلسون» هنرمند، کارگردان، فیلمساز و نویسنده که اهل ایالات‌متحده
است، در سال ۱۹۳۷ به دنیا آمد. او تا کنون ۱۲ بار برای دریافت جایزه اسکار
نامزد شده و از این لحاظ بعد از مریل استریپ دومین هنرمند رکورددار به حساب
می‌آید. جک آخرین بار در ۵۷ سالگی صاحب فرزند شده است.

لری کینگ ۸ بار ازدواج و پدر شدن در ۶۸ سالگی
شاید زمانی که نام اجرای تلویزیونی به میان می‌آید ذهن بسیاری از مردم برای
نخستین بار سراغ «لری کینگ» می‌رود. لری یکی از مشهورترین مجریان
تلویزیونی است که درسال ۱۹۳۳ متولد شد و اکنون ۷۹ ساله است. کینگ نخستین
بار در ۵۱ سالگی طعم پدر شدن را احساس کرد و آخرین بار در سال ۲۰۰۰ و در
زمانی که ۶۸ ساله بود صاحب فرزند شد. لری کینگ تا کنون هشت بار ازدواج کرده
است.

پیرترین پدران جهان
رکورد پیرترین پدر جهان در اختیار یک مرد هندی است که با وجود داشتن ۹۶ سال
به تازگی صاحب فرزند شده است. «رامجیت راگاو» ۲ سال پیش هم این رکورد را
شکسته بود و در ۹۴ سالگی صاحب یک پسر شده بود. با وجود آنکه «رامجیت»
به‌خودش قول داده بود بیش از یک بار صاحب فرزند نشود اما ۲ سال بعد او و
همسر ۵۴ ساله‌اش ورود یک پسر دیگر را به خانواده خود جشن گرفتند. آقای
رامجیت تا کنون دو بار ازدواج کرده است. او با همسر دوم خود ۲۵ سال بعد از
مرگ همسر اولش ملاقات کرد.

البته
رکوردهای نزدیک به رامجیت هم در کتاب گینس ثبت شده است. برای مثال «لس
کولی» در سال ۱۹۹۲ و زمانی که ۹۲ سال و ۱۰ ماه از عمرش می‌گذشت صاحب یک پسر
شد. این مرد فقط ۴ ماه مانده به جشن تولد ۱۰۰ سالگی‌اش جان خود را از دست
داد.در سال ۲۰۰۶ هم یک کشاورز هندی با وجود آنکه ۸۸ سال از عمرش می‌گذشت از
همسر ۴۵ ساله خود صاحب دوقلو شد. «ویرمارام جات» که گیاهخوار بود در طول
زندگی‌اش هیچگاه سیگار نکشیده و به هیچ عنوان سراغ مشروبات الکلی نرفته
بود. او هر روز مسافت زیادی را پیاده‌روی می‌کرد و از زمان کودکی شیر تازه
می‌خورد. در سال ۲۰۰۷ یک کشاورز هندی در سن ۹۰ سالگی صاحب بیست و یکمین
فرزند خود شد. «نانو رام جوگی» تا آن زمان چهار بار ازدواج کرده بود که
حاصل آن ۱۲ پسر و ۹ دختر و ۲۰ نوه بود. در آن زمان این مرد اعلام کرده بود
که تصمیم دارد تا ۱۰۰سالگی باز هم فرزندان دیگری داشته باشد.


۱۰ کاری که والدین خوب باید انجام دهند تا فرزندشان به موفقیت برسد

آرزوی بهترین ها برای فرزندان خود هدف کلی تمامی والدین خوب است، بهترین خانه، بهترین تربیت، بهترین مدرسه، بهترین زندگی و غیره. والدین خوب
فقط می خواهند که فرزندانشان به بهترین فرصت های موفقیت برسند. بدون توجه
به عوامل بیرونی تمامی والدین قادرند ارزش هایی به فرزندان خود القا کنند
تا از رشد سالم شان، مسئولیت و موفقیت در بزرگسالی شان مطمئن شوند.

  1. آموزش احترام

والدین باید اداب احترام را به فرزندان خود بیاموزند. نه فقط احترام به
انسان ها و موجودات زنده (اگرچه این عوامل هم بسیار مهم هستند) بلکه احترام
به همه چیز در دنیا. والدین باید ارزش احترام را هم به فرزندان خود آموزش
دهند؛ احترام را با احترام بدون شرط به دست خواهید آورد. آموزش فرزندان به
منظور احترام به تمامی جنبه هیا زندگی باعث می شود آنها قدر تمامی چیزهایی
را که دارند بفهمند و ارزش کار کردن به هدف کسب درآمد را یاد بگیرند.

  1. آموزش مقاومت

فرزندان باید یاد بگیرند چگونه تمامی انسان های این کره ی خاکی را تحمل
کنند. حس حقارت داشتن نسبت به دیگران اصلاً خوب نیست؛ برعکس فرزندان باید
به همتایان خود در مواقع نیاز کمک کنند، شاید روزی بیاید که خودشان نیاز به
کمک داشته باشند. همچنین فرزندان باید یاد بگیرند کسانی که با آنها بد
برخورد کرده اند را تحمل کنند و به این درک برسند که چرا این اتفاق افتاد
(مثلاً زورگویی که پول ناهار خود را از دیگران می گیرد چون مادرش نتوانسته
برای او تغذیه آماده کند). چیزهایی در این دنیا وجود دارد که نمی توان آنها
را تغییر دارد و فرزندانی که این موارد را می دانند یاد خواهند گرفت چگونه
با این شرایط در صورت بروز به بهترین نحو مقابله کنند.

  1. آموزش مسئولیت

والدین باید به فرزندان خود یا بدهند که چطور مسئول کارهای خود باشند.
دانستن کاری که می کنند اهمیت دارد یا بر فرض عواقب بعدی و کثبت یا منفی
بودن  این عواقب به آنها مربوط می شود. اگر در مواقعی که فرزندانتان اشتباه
می کنند به آنها سخت نگیرید در نهایت به آنها آسیب رسانده اید. شاید
انضباط آنها کار سختی باشد اما دراز مدت را در ذهن داشته باشید. اگر کار
اشتباهی انجام دهند کارهای آنها نیز مانند کارهای بزرگسالان عواقب جدی
خواهد داشت. از طرف دیگر نشان دادن اینکه کارهای مثبت منجر به پاداش مثبت
خواهد شد فرزندانمان را در مسیر موفقیت قرار می دهد.

  1. آموزش کنترل خود

کودکانی که می دانند چطور خود را کنترل کنند خیلی زود افراد مستقلی می
شوند. کودکانی که دائماً باید به آنها گفت تکالیفت را انجام بده یا اتاقت
را تمیز کن به جای اینکه کارها را خودش بدون نیاز به گفتن انجام دهد در
نهایت وقتی برای اولنی بار تنها می شوند خودشان را گم می کنند. فرزندان
باید مدیریت پول را در سنین نوجوانی یاد بگیرند و بدانند که چطور منابع خود
را رتبه بندی کنند (همچنین زمان خود را)، تا وقت که والدین شان در کنار
آنها نیستند حیران و سرگردان نباشند. کنترل خود در مواقعی شرایط بسیار خست
است اهمیت زیادی دارد، برای همین با انجام دادن کاری که تاثیر منفی بر روی
آنها  و افراد اطراف شان دارد خود شان را از چاله به چاه نمی اندازند.

  1. آموزش صداقت

کودکان باید  با دیگران و خودشان صادق باشند. یک کودک راستگو در
بزرگسالی مورد اعتماد جو کاری که در آن رشد می کند خواهد بود. القای این
تفکر به کودکان اهمیت بسیار زیادی دارد حتی اگر کاری را انجام دهند که
نباید انجام می دادند، پس بهتر است که واقعیت را بگویند تا اینکه از ترس
تنبیه دروغ بگویند. کودکان اشتباه می کنند، اما دروغ گفتن اشتباه نیست بلکه
تلاشی آگاهانه برای کلک زدن به بزرگترها است که از همه نظر کار ناپسندی
است. کودکان باید با خودشان صادق باشند تا شاهد موفقیت روزانه های خود
باشند. هرچه مستقل تر می شوند با صداقت بیشتری به جنبه های زندگی نگاه می
کنند و انتخاب های خود را تحلیل می کنند. صادق بودن با خود باعث می شود
فرزندان بعد کمک والدین پیشرفت و رشد خوبی داشته باشند.

  1. آموزش کمال

داشتن شغلی پر درآمد، خانه ای مجلل و بزرگ و ماشین های اسپورت زیبا اگر
از راه غلط به دست آمده باشند بدون شک هیچ ارزشی ندارند. از طرف دیگر داشتن
خانه ای معمولی، ماشینی که شما را از جایی به جای دیگر ببرد و کاری که
درآمدی متناسب با خرج شما داشته باشد تصویر واقعی از موفقیت در شرایط سخت و
فداکاری است. کودکان باید فرق بین زاویه ی دید اجتماعی نسبت به موفقیت و
زاویه ی دید خود را درک کنند. دقیقاً مثل اینکه وقتی می دانند با دروغ گفتن
می توانند از مخمصه رها شوند راست می گویند، باید یاد بگیرند که درست کار
باشند باید همیشه کاری را بکنند که درست است حتی وقتی کسی در کنار آنها
نیست. خواه یا ناخواه عقاید مذهبی به آنها القا می کنید، به فرزندانتان
ارزش وجود فرشته بر روی شانه های شان را یاد می دهید و می آموزید که چطور
شیطان را از روی شانه ی دیگر خود دور کنند و آن را نابود سازند.

  1. آموزش پشتکار

خیلی از کودکان می ترسند کاری را که هیچ وقت انجام نداده اند را خوب
انجام ندهند. این حالت با تکالیف خانه، آزمون ها، کارهای ذوقی جدید،
قرارگذاشتن با یک دختر، شرکت در اولین مصاحبه کاری و …. ربط دارد و بچه ها
خیلی بیشتر از چیز که فکر می کنید از دنیا می ترسند. به فرزندان خود یاد
دهید که شکست در زندگی به منزله ی پایان همه چیز نیست. شکست و عدم موفقیت
زمانی است که بدون تلاش زندگی تان بی بهره و بیهوده سپری شود. وقتی کودکان
می افتند در کنار آنها باشید. کمک شان کنید دوباره روی پایه خود بایستند،
گردوخاک را از آنها پاک کنید و از آنها بخواهید دوباره تلاش کنند. باید
بدانند که شکست پایان همه چیز نیست بلکه یکی از هزاران راه رسیدن به موفقیت
است. زندگی رویایی آنها خیلی راحت به واقعیت نمی پیوندند بلکه باید آنها
را با تلاش و پشتکار به دست آورند.

  1. آموزش قدردانی کردن

به کودکان خود یاد دهید که در هر روز زندگی خود شکرگزار باشند،شکرگزار
چیزهایی که دارند و افرادی که برای شان اهمیت دارند. به آنها نشان دهید که
چطور سپاسگزار باشند، مثلاً بدون اینکه از آنها خواسته شود کارهای خانه را
انجام دهند، وقت شان را با آشنایان سپری کنند یا برای معلم خود بدون دلیل
یادداشتی برای قدردانی بنویسند یا به خاطر زحمات بی دریغ شان از آنها تشکر
کنند. قدردان بودن این فکر را که هر یک از ما وظیفه ی مدنی در قبال دیگران
داریم  تقویت می کند. فرزندانی که این مطالب را درک می کنند از مهمترین
افراد جامعه ی خود می شوند و مردم هم به او احترام می گذارند و همه کاری می
کنند تا به دیگران کمک کنند.

  1. آموزش مهارت های زندگی

در بین آموزش ارزش ها و درس های زندگی والدین باید یاد باشد مهارت های
زندگی را هم به فرزندان خود آموزش دهند. طریقه ی ظرف شدن، تمیز کردن اتاق،
چمن زدن ،لاستیک عوض کردن، یا استفاده از پارو را آموزش دهند. از آنها
بخواهید این کار ار انجام دهند با این کار دیگر مجبور نیستند در آخر که
مستقل می شوند و می روند همه این کارها را مجبور باشند انجام دهند. به آنها
یاد بدهید فهرستی از کارهایی که باید در طول رز انجام دهند تهیه کنند، حتی
وقتی «کاری برای انام دادن ندارند» باز هم راه های هست کی می توانند زندگی
خود را با آنها بهبود ببخشند. شاید وقتی به آنها یاد می دهید که چطور نشتی
ظرف شویی را درست کنید و دوستانش بیرون در حال بازی کردن هستند شما را
اذیت کنند و یاد نگیرند اما برای اینکه هر هفته لازم نباشد که به لوله کش
زنگ بزنند تا لوله کسی خانه ی خودشان را تعمیر کند از شما سپاسگزار خواهند
بود.

  1. برای آنها الگو باشید

بدون شک اگر شما به عنوان والدین نقش الگو را برای فرزدان خود بازی
نکنید هیچ یک از این کارها به واقعیت نزدیک نمی شوند. «کاری که می گویم را
انجام بده نه کاری که می کنم» جواب نمی دهد (چراکه لحظه ای که شما نیستید
هر کاری دل شان بخواهد انجام می دهند). فردی باشید که می خواهید فرزندان
تان باشد. در واقع اگر می خواهید برای فرزاندنتان سودمند باشید بهتر از
چیزی که در زندگی بودید باشید. بدون شک این کار دشوار است اما پرورش یک
شهروند نمونه بهترین کاری است که می توانید برای بیشتر کردن اعتماد به نفس
خود انجام دهید. پرورش کودکی که می تواند بیرون برود و خودش به تنهایی کاری
را انجام دهد تعریف اصلی واقعیت است.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top