مطلب در مورد تولد

متن های زیبا برای تبریک تولد

عزیزم امروز، روز تولدت رو اول به تو و خودم تبریک میگم و جشن میگیرم و
دوم به فرشته ها تسلیت میگم! چون امروز سالروز جدایی رو با اشک سر میکنن و
در آخر به تقدیرم آفرین میگویم که من رو با تو پیوند زد …

عزیزم در پناه مهربانی ات جوانه زدم و با نسیم صداقتت به بار نشستم و
معنا و مفهوم زندگی را در با تو بودن یافتم، بهترین بهانه زندگیم، یک دنیا
عشق و محبت خالصانه مرا به مناسبت روز تولدت پذیرا باش …

این هم برای کسی که هیچ وقت نتونستی کنارش باشی. امید سالهای از دست رفته ام، امید روزهای بی کسی ام
تولدت هر سال بی تو آغازی است برای عاشق تر ماندنم، بی تو اما در دلم با تو
بودن را جشن میگیرم و ساده میگویم: حس بودن دوباره ات مبارک …

(…)عزیزم، تولدت آغاز تمام خوبی هاست (…)مهر، روز تولدت مبارک …

تقدیم به تنها بهانه زندگیم
تولدت را با افتخار به داشتنت پیشاپیش تبریک میگویم

تقدیم به مبدا تمامی وجودم (…)جان، سالروز تنفس دوباره مبارک

عزیزم، زیباترین لحظه زندگیم را صرف با تو بودن میکنم و شکفتن زیبایت را در (…) مهر، تبریک میگویم، از طرف دوست دار همیشگیت (…)

شکفته شدن گل مهر وجودت در پر مهر ترین ماه سال، که مهرش را به شکوفا شدنت مدیون است مبارک باد … خاک وفادار گل گلدانت (…)

زیباترین گل ها را برای زیبایی زندگیت و کوتاهی عمرشان را برای غم هایت آرزو مندم … تولدت مبارک

قشنگ ترین صدای زندگی تپش قلب توست
با شکوه ترین روز دنیا تولد توست پس برای
من بمان و بدان که عاشقانه دوستت دارم

باهفتا آسمون پر از گل یاس و میخک
باصد تا دریا پر از عشق و اشتیاق و پولک
یه قلب عاشق بایه احساس بی قرار و کوچک
فقط میخوادبهت بگه تولدت مبارک

تولدت مبارک،خوش اومدی ستاره
اگرچه ازراه دورهیچ فایده ای نداره
شمعهاروروشن کن وبه جام دوتاروفوت کن
نمیشه پیشت باشم فقط برام سکوت کن
تواین روزطلایی نگوکمی غم داری
بدون که دیوونه ای به نام سارا جون داری
تولدت مبارک

ای تماشایی ترین مخلوق در روی زمین ! آسمانی میشوم وقتی نگاهت می کنم! تولدت مبارک

(تاریخ تولد…،) طلوع (ماه تولد…،)، (سن) گل سپید را در گلدان عمرت می فشانم به امید روزی که گلدان عمرت صاحب صد شاخه گل شود.
“تولدت هزاران بارمبارک”

و ما با تمام عشق خود به همراه قاصدکهای احساس، پیام تولدت را به آسمان
خوشبختی میفرستیم تا بتو بگویند عزیزترین، (تاریخ تولد…،) روز تولدت بر تو
مبارک.

لحظه تولدتو، شروع پرواز است برای پرستوها و خاطره ماندنی برای تمام آسمانها.
تولدت مبارک عزیزم

جشن کوچکی در دلم برپاست، چون امروز روز تولد توست
کاش روزی هم تولد حضور تو در قلبم را چشن بگیرم
چشنی با شکوه و بزرگ
تولدت مبارک …

امروز سالگرد زیباترین هدیه خداوند به زمینی ها ست
و سالروز جدایی تو از فرشته ها
از خداوند به خاطر حضور دوباره تو سپاسگذارم …

ای تماشایی ترین مخلوق در روی زمین آسمانی میشوم وقتی نگاهت می کنم …
تولدت مبارک

عزیزم، تماشای هشتمین شفق از اولین ماه زمستان، تماشای حضور لطیف توست
در دل معطر هستی … تولدت مبارک …

تقدیم به کسی که با تولدش، تولدی دوباره به من داد
سالروز تولدت مبارک …

( نام شخص ) جان، خدا را به خاطر خلقت وجودت پاکت سپاسگذارم و برای سالروز آغاز زندگی تو خوشبختی بیشتر آرزو میکنم …

ای روشنی گسترده، ای زیبایی محض، ای آسمان بی کران مهربانی کلامی می آفرینم تا با تو سخن بگویم
سالروز زمینی شدنت مبارک …

لبخند زدی و آسمان آبی شد٫ شب های قشنگ بهمن مهتابی شد
پروانه پس از تولد زیبایت / تا آخر عمر غرق بی تابی شد …
تولدت مبارک عزیزم …

چه خوب شد که به دنیا آمدی و چه خوبتر که دنیای من شدی
عزیزم تولدت مبارک …

حقارت واژه ها را وقتی دیدم که نتونستن مهربونیت رو توصیف کنند
به اندازه تمام خوبی های دنیا دوستت دارم. تولدت مبارک عزیزم …

در سپیده دم عشق کسی متولد شد که صدایش آرام تر از نسیم
نگاهش زیباتر از خورشید / دلش پاک تر از آسمان و قلبش زلال تر از آب
و آن تو بودی بهانه قشنگم برای زندگی تولدت مبارک …

عزیزم منت بر سر تقویم گذاشتی و بهار را خجالت زده کردی و بهمن را سر افراز کردی
و عدد 20 را برای من خوش یمن کردی٬ عزیز دلم تولدت مبارک …



جلوی تسلط شیطان را اینگونه بگیریم

اصل و اساس انحراف و گرفتار شدن در جاده انحرافات و گمراهی‌ها، خارج شدن
از دایره‌ی بندگی و هدایت خداوند متعال است. به این معنا که هرگاه انسان
خود را از چتر ولایت الهی خارج کرد در واقع خود را تحت کنترل ضلالت و
گمراهی و ولایت شیطان قرار داده است.

در فرهنگ قرآن اصل و اساس انحراف و گرفتار شدن در جاده انحرافات و
گمراهی‌ها، خارج شدن از دایره‌ی بندگی و هدایت خداوند متعال است. به این
معنا که هر گاه انسان خود را از چتر ولایت الهی خارج کرد در واقع خود را
تحت کنترل ضلالت و گمراهی و ولایت شیطان قرار داده است.

شیطان برای موفقیت و تسلط بر افراد بسیار دقیق و مهندسی عمل می‌کند و در
کار خود با دقت و روش خاص و آرامی به دنبال اهداف خود است که در منطق قرآن
با نام سیادت گام به گام از آن یاد می‌شود: «ولا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ
الشَّیطانِ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛ و از گامهای شیطان، پیروی نکنید!
چه اینکه او، دشمن آشکار شماست!». [1]

مرحله دوست داشتن شیطانی هر چند در آیات متعددی خداوند متعال دشمنی
آشکار شیطان را برای انسان بیان کرده است ولی انسانی که در غفلت بی‌خبری و
مستی شهوات دنیایی گرفتار شده است، دوستی خدا را فراموش کرده و این دشمن
آشکار را دوست خود قرار می‌د‌هد که در نهایت با اتخاذ این دوستی نکبت بار،
شقاوت اخروی را برای خود فراهم می‌کند. «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَی
الَّذِینَ یتَوَلَّوْنَهُ؛ همانا سُلطه ی شیطان بر کسانی است که او را دوست
دارند (ولایت او را بر خویش بپذیرند)». [2]

مرحله قلقلک و القای شیطانی هر چند در آیات متعددی به شیطان و دشمنی‌اش
اشاره شده ولی نباید از این موضوع غافل شد که تحرکات و تهدیدات شیطان در حد
قلقلک و وسوسه است. «وَ قالَ الشَّیطانُ لَمَّا قُضِی الْأَمْرُ إِنَّ
اللَّهَ وَعَدَکمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکمْ فَأَخْلَفْتُکمْ وَ ما
کانَ لِی عَلَیکمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکمْ فَاسْتَجَبْتُمْ
لی فَلا تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکمْ وَ ما
أَنْتُمْ بِمُصْرِخِی إِنِّی کفَرْتُ بِما أَشْرَکتُمُونِ مِنْ قَبْلُ
إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم؛ و شیطان، هنگامی که کار تمام می
شود، می گوید: «خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم، و
تخلّف کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت
مرا پذیرفتید! بنا بر این، مرا سرزنش نکنید خود را سرزنش کنید! نه من
فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که
از قبل داشتید، (و اطاعت مرا هم ردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و
کافرم! مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکی دارند». [3]

مرحله ارتباط حضوری یاران شیطان (مشاوره حضوری) شیطان در استراتژیک تسلط
خود بر انسان تنها به تحرکات و وسوسه‌های نفسانی خود بسنده نمی‌کند بلکه
در موارد زیادی از کارگزارانی استفاده می‌کند که قبلاً مقهور تسلط شیطان
شده‌اند: «وَأَجْلِبْ عَلَیهِم بِخَیلِک وَ رَجِلِک؛ و با سواران و
پیادگانت بر آنها بتاز». [4]

شیطان برای موفقیت و تسلط بر افراد بسیار دقیق و مهندسی عمل می‌کند و در
کار خود با دقت و روش خاص و آرامی به دنبال اهداف خود است که در منطق قرآن
با نام سیادت گام به گام از آن یاد می‌شود: «ولا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ
الشَّیطانِ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛ و از گام های شیطان، پیروی
نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست!»

شرط و قدم اول در مبارزه با دشمن،‌ همان «دشمن شناسی» است. بدیهی است که
تا کسی دشمن را نشناسد، حتی با او مخالفت هم نمی‌کند، چه رسد به مبارزه و
چه بسا از غفلت، فریب خورده و او را دوست نیز بشناسد. لذا خداوند متعال با
قید این که او دشمن آشکار شماست، امر می‌کند که اطاعتش نکنید:

«أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَبَنىِ ءَادَمَ أَن لَّا تَعْبُدُواْ الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکمُ‏ْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ» (یس – 60)
ترجمه: مگر با شما عهد نسبتم و نگفتم اى فرزندان آدم شیطان را اطاعت مکنید که او براى شما دشمنى آشکار است.

اغلب ما می‌دانیم که «شیطان»، چه ابلیس باشد، چه افراد و چه هوای نفس،
دشمن است، ولی باور نکرده‌ایم. لذا قدم اول دشمن شناسی و باور دشمنی اوست و
قدم بعد مقابله‌ی با اوست. یعنی هر چه گفت، خلافش را انجام بدهیم.

ب – نکته‌ی مهم بعدی که سبب حفظ انسان از تبعیت شیطان می‌شود، باور معاد است.

خیلی‌ها خدا (مبدأ) را می‌شناسند، اما به معاد باور محکمی ندارند. اگر
ما مقصد را باور داشته باشیم، حتماً در سفر درست و به سوی مقصد حرکت
می‌کنیم و سعی می‌کنیم که منحرف نشویم و اگر شدیم نیز سریع بر می‌گردیم.

ج – اما راجع به نماز، نکته بسیار است و از جمله آن که
انسان باید «مخاطب» را بشناسد و گفتگوی خود با او را باور کند. آن وقت
ارتباط بین عاشق و معشوق برقرار می‌شود و این ارتباط حتماً شیرین است. تا
حدی که انسان دوست ندارد به پایان رسد و وقتی هم به اجبار به پایان برسد،
آدمی منتظر فرصت و نوبت بعدی تجدید این دیدار و گفتگو می‌شود. اما نماز
بی‌توجه، ملال‌آور و خستگی‌آور می‌شود و طبعاً انسان نسبت به آن بی‌رغبت
می‌شود.

کافی است یک بار تجربه کنیم. مثلاً چند دقیقه قبل از اذان خود را حاضر
کنیم. حاضر برای گفتگوی با محبوب. بعد در دل بگوییم: خدایا تا چند دقیقه‌ی
دیگر، اذان می‌شود، یعنی اذن می‌دهی که بیایم و مستقیم با تو مرتبط شوم و
راز و نیاز کنم و من لحظه‌ شماری می‌کنم. و بعد که اذان شد، یا در جماعت
شرکت کنیم و همه‌ی حواسمان را به حضور در محضر حق‌تعالی بدهیم و اگر نشد،
مقابل حق تعالی با عشق و ادب بایستیم و نماز بخوانیم.

شاید لذت همین یک بار، تداومش را به دنبال آورد. در هر حال شروط و رسم
عشق و عشق‌بازی را همگان بلد هستند، چون فطری است. فقط لازم است لحظاتی به
معشوق توجه کنند. سبب تنبلی به نماز، بیشتر به خاطر این است که با خدا کاری
نداریم و فقط می‌خواهیم نمازمان را خوانده باشیم.



ویدیو : مطلب در مورد تولد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
free html hit counter