خجالت و شرم و راه مقابله با ان
خجالت و شرم و راه مقابله با ان
نشانه های خجالت
1- تنگی نفس
2- خشک شدن بزاق دهان
3- سفت شدن عضلات بدن
4- سرخ شدن یا رنگ پریدگی
حدیث ار کند با تو از شرم گردد
دو رخسار او چون گل ارغوانی (فرخی)
5- خشم از خود
6- تشدید ضربان قلب
7- بی تصمیمی و افسردگی
8- بریده بریده سخن گفتن
و …
علت خجالت کشیدن:
1- احساس حقارت
2- عزت نفس پایین
3- عدم انطباق خود با محیط
4- احساس نا امنی و عدم اعتماد
5- احساس خود کم بینی
6- دلایل ژنتیکی و ارثی
روش های مقابله با خجالت:
1-عقاید و باورهای غلط را تصحیح کنیم
2-
خود آگاهی، هنگامی که ما توانایی های خود را شناخته و تصویر خود واقع
بینانه ای نسبت خود داشته باشیم نقاط قوت خود را شناخته و همچنین نقاط ضعف
خود را می شناسیم و در جهت تقویت و جبران آنها می کوشیم
3- نان به نرخ روز خوردن و در حال زندگی کردن ،
4- تلقین به عنوان آخرین راه حل
خجالتی بودن هم یک بیماری است اما هر بیماریای درمان دارد
با
رشد کودک و بیشتر شدن تجربهها و فعالیتهای اجتماعی، فرد در برخی شرایط
خاص در مواجهه با افراد غریبه یا وارد شدن به محیطی ناآشنا، خجالت را تجربه
میکند. هر خانوادهای براساس فرهنگ، مهارت و سطح دانش و آگاهیهای خود
درباره تربیت کودک، با این وضعیت برخورد میکند. چگونگی این برخورد در از
بین رفتن یا ماندگار شدن این حس، تاثیر زیادی خواهد داشت. تمسخر، تحقیر یا
شماتت کردن کودک در شرایطی که نسبت به یک وضعیت خاص خجولانه رفتار میکند،
باعث میشود احساس خجالت به عنوان یک صفت دائمی او باقی بماند.
دلیل خجالت کشیدن چیست؟
عدهای
از متخصصان معتقدند خجالتی بودن علاوه بر نحوه تربیت، زمینه ژنتیک نیز
دارد. این متخصصان، تربیت درست و افزایش مهارتهای زندگی در از بین رفتن
این حس در افراد را بسیار مؤثر میدانند. بررسیها نشان داده است آدمهای
خجالتی از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند و به خاطر همین موضوع، فکر
میکنند اگر در یک جمع صحبت کنند، مورد تمسخر قرار میگیرند یا کسی به
صحبتهای آنها توجه نمیکند. این دو عامل ( اعتماد به نفس پایین و خجالتی
بودن) به طور مداوم در حال تقویت یکدیگر هستند به طوری که اگر فرد به فکر
برطرف کردن مشکل خود نباشد، در آینده مشکلات زیادی را تجربه خواهد کرد.
همچنین برخلاف تصور همگانی که افراد خجالتی را افرادی درونگرا میدانند،
بسیاری از افراد برونگرا هم خجالتی هستند. بسیاری از افراد مشهور مانند
هنرمندان، بازیگران سینما، دانشمندان و حتی سیاستمداران هم خجالتی بوده یا
هستند. این افراد وقتی در قالب شغل خود قرار میگیرند، مطابق با آن ایفای
نقش میکنند اما به محض آنکه به شرایط غیرشغلی برمیگردند، تبدیل میشوند
به آدمهایی بسیار خجالتی و معذب!
خجالت و دیدگاههای فرهنگی
خجالتی
بودن نزد افراد، خانوادهها، جوامع و فرهنگهای مختلف، معانی متفاوتی
دارد. به عبارتی، بعضیها فرد کمرو را فردی ساکت، مؤدب و محترم، مطیع و
حرفگوشکن میدانند. در برخی فرهنگها، خجالتی بودن را برای دختران امری
عادی و صفتی مثبت به حساب میآورند؛ در حالی که ممکن است این ویژگی را برای
پسرها ناپسند بدانند. اما واقعیت این است که خجالتی بودن، یک معلولیت
اجتماعی است.
این ویژگی میتواند مانع رشد مطلوب شخصیت افراد شود و
برای هر دو جنس – پسر و دختر – نامطلوب است و باعث ایجاد مشکلات زیادی
بهخصوص در بزرگسالی و زندگیهای مشترک میشود.
درصد فراوانی افراد خجالتی
تحقیقات
نشان میدهد اکثر افراد در موقعیتهای مختلف، کمی خجالتی میشوند. مثلا
75 درصد از مردم، هنگام مواجهه با یک جمع غریبه و مقتدر که ملزم به
پاسخگویی به سؤالات آنها نیز باشند، احساس خجالت میکنند. 70 درصد از افراد
هنگام حضور در جمع بزرگی از افراد غریبه، خجالتی برخورد میکنند. 64 درصد
افراد نیز هنگامیکه با جنس مخالف روبهرو یا هم صحبت میشوند، دچار احساس
خجالت میشوند. همچنین حس خجالت در 58 درصد از افرادی که با جمعی دارای
موقعیت اجتماعی یا تحصیلات بالاتر مواجه میشوند، به وجود میآید.
میبینید؟ اگر شما هم خجالتی هستید، امیدوار باشید! چندان تنها نیستند.
نشانههای خجالتی بودن
افراد
خجالتی نشانههایی دارند که میتوان آنها را در چند گروه تقسیمبندی کرد؛
برخی روانتنی هستند، برخی روانحرکتی و برخی نشانهها نیز در سبک زندگی
آنهاست و بلافاصله نمیتوان آنها را تشخیص داد؛ مگر با زیر نظر گرفتن
رفتارها و عادات فرد.
علائم روان تنی خجالت
افزایش ضربان
قلب، سرخ شدن صورت، اختلال در تنفس، تنش عضلانی، لرزیدن صدا یا تغییر در تن
آن، لرزیدن دستها، پاها و لبها، عرق کردن شدید.
علائم دیگر
فرار
کردن از جمع غریبهها، کم حرف بودن، عبوس بودن و کمتر لبخند زدن، عدم
برقراری ارتباط بصری مستمر و طبیعی با دیگران، عدم برخورداری از روابط
دوستانه، شخصیتی انفعالی داشتن، بیزاری از دعوت کردن و دعوت شدن به
مهمانیها و مجالس، تمایل به سر و کار داشتن بیشتر با کتاب و اشیا و لوازم
مختلف به جای آدمها، شنونده بودن صرف، تأیید کردن هر چیزی بدون بحث و جدل
در مورد آن، ترس از مخالفت با نظرات دیگران یا بیان نقطهنظرات خود، ترس
دائمی از مورد تمسخر قرار گرفتن.
راههای مقابله با خجالتی بودن
قبل
از وارد شدن به یک جمع، اطلاعاتی در مورد آن جمع به دست آورید و درباره
چیزهایی که میخواهید یا میشود در آنجا مطرح کرد، فکر کنید.
معاشرت خود
را با دیگران بیشتر کنید؛ از جمعهای دوستانه کوچک شروع کنید، به
سؤالاتشان جواب دهید و از آنها درباره خودشان، آرزوهایشان، اهدافشان یا
موضوعات دیگر سؤال کنید.
صحبت کردن در جمع را یاد بگیرید. اگر از حرف زدن در جمع میترسید، در کلاسهایی که به همین منظور برگزار میشود، ثبتنام کنید.
اگر خجالتی بودن، خیلی شما را آزار میدهد، به یک مشاور یا روانشناس مراجعه کنید.
تا
حد ممکن از انزوا و گوشهگیری دوری کنید. اگر چند نفری دوروبرتان هستند،
کتاب خواندن را کنار بگذارید و سر صحبت را با آنها باز کنید.
اگر به خاطر لهجه، صدا، بوی دهان یا نوع دندانهایتان از جمع گریزان هستید، چرا فکری به حال اصلاح اینها نمیکنید؟
در جمعها کاری کنید که کسل، خسته و بیحوصله به نظر نیایید.
به
یاد داشته باشید راه مقابله با خجالت این است که به چیزهای دیگری تمرکز
کنید؛ مانند فکر کردن و تصور اینکه چطور میشود از اتفاقات اجتماعی لذت
برد.
از طرد شدن یا شکست خوردن، نترسید. قهرمانان ورزشی نیز با وجود
احتمال شکست، باز هم به مبارزه و رقابت میپردازند؛ اما تقریبا همه آنها
برای برد به میدان میروند و هیچگاه از شکست حرف نمیزنند.
کمرویی،
تـردید و دودلی هنگامی رخ میدهد که شما به عیوب و نقایص خود فکر میکنید.
افکـارتـان را متوجه شخصی کنید که در حال گفتوگو با او هستید. در این
حالت، هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهید برد و هم طرف مقابل از توجه شما
خوشحال خواهد شد.
همهچیز را به خودتان نگیرید. نباید هر چیزی مانند
شوخی و طعنه را به عنوان توهین تلقی کنید. مردم اغلب چیزهایی را میگویند
که هیچ مقصود و منظوری از آن ندارند؛ هر چند گاهی اوقات مردم نـظـرات نابجا
و بیموردی میدهند؛ در این صورت، قاطعانه از خودتان دفاع کنید.
توقعتان
را کم کنید. بنا نیست در پایان یک گفتوگو، شما افراد را کاملا مجذوب خود
کرده باشید. همین که همه از همصحبتی یکدیگر لذت برده باشید، کافی است.
باور کنید!
هول نکنید. آدمهای روبهروی شما هر چقدر هم که مهم باشند،
آدم هستند؛ آنها هم معایب و مشکلات و ضعفهای خودشان را دارند؛ عین شما!
شاید هم مثل خود شما دارند سعی میکنند کسی متوجه نشود چقدر خجالتی هستند!
مقابله با کمرویی و خجالت
آدمی، موجودی اجتماعی و
نیازمند ارتباط با دیگران است. خجالت و کمرویی، آفتی است که آدمی را از
کاروان رو به تعالی و ترقّی باز میدارد و به قابلیتهای نهفته، فرصت بروز
نمیدهد و توانها و استعدادها را سرکوب و نابود میسازد. از دیدگاه
روانشناختی، کمرویی، توجهی غیرعادی و اضطرابآلود به خویشتن است که در یک
یا چند موقعیت اجتماعی، تجلّی میکند و فرد را در انواع تنشهای روانی،
شرایط نامناسب عاطفی و شناختی و نابسامانیهای جسمی و زیستی، فرو میبرد و
موجب بروز رفتارهای خام و نسنجیده و واکنشهای نامناسب میگردد. این پدیده،
با توجّه به ضعف و شدتش، انواع پیامدهای زیستی و روانی – مانند تشدید
ضربان قلب، تغییر رنگ چهره، اختلال در تنفس، لرزش بدن و دستان، تغییر درجه
صدا، لکنت زبان، خشکی دهان، انزواطلبی، عدم پذیرش، فرار از فعالیتها، عدم
دفاع از خود، افت شخصیت، رکود علمی، مشکل دوستیابی و حتّی جهالت و نادانی –
را به دنبال میآورد.
بنابراین، خجالت، افزون بر این که انسان را
از فعالیتهای فردی باز میدارد و زندگی شخصی را فلج میکند، زمینه
فعالیتهای اجتماعی را نیز نابود میسازد و اندک اندک، سلامت جسم و بهداشت
روان را در معرض تهدید قرار میدهد؛ همانگونه که به درستی تشخیص داده و
اقدام کردهاید، با تصمیمی جدّی و همتی بلند، به مبارزه با خجالت و کمرویی
بپردازید؛ تصمیمی جدی بگیرید و با تکیه بر توانمندی واقعی خود، توان
خدادادی و استعداد نهفته وجودتان را هر چه زودتر، از چنگال غول خیالی عجز و
بیکفایتی رهایی بخشید.
همان گونه که میدانید و گاهی تجربه
کردهاید، خجالت و کمرویی، هرگز با ناتوانی برابر نیست و خجالتی بودن، به
معنای ناتوان شمردن خویش است و نه ناتوان بودن.
از سوی دیگر، بیشتر
صاحبنظران معتقدند که خجالت، خصلتی ژنتیکی نیست؛ تا خود را مقهور آن
بدانید و در برابرش، تسلیم شوید! این پدیده، محصول شناخت نادرست خود و
دیگران و سازش نایافتگیهای اجتماعی و حتّی رفتارهای غلط آموخته شده است.
بیگمان با شناخت توانمندیهای خود، برخی عوامل مؤثر در بروز آنها و رعایت
دقیق و مستمر و کامل راهکارهای ارائه شده، میتوان به مطلوبترین سطح سازش
یافتگی اجتماعی و مؤثرترین شکل ارتباط با دیگران دست یافت. فقط کافی است به
تواناییتان ایمان داشته باشید و تواناییهای خود را در فعالیتهای گذشته،
مرور کنید و موفقیتهای هر چند ساده خویش را برشمرید. از آن جا که عوامل
بروز خجالت و کمرویی، در نوعی شناخت غلط از خویشتن ریشه دارد، کافی است به
شناختی صحیح و واقعبینانه از خود دست یابید؛ تا این سدّ تعالی و ترقّی را
پشت سر گذارید و به عبارت دیگر، باید خودپندارهای را که از خود دارید،
اصلاح کنید.
بر این اساس، به عنوان یک راهکار کلی، خوب است از بعضی
عوامل مؤثر در بروز خجالت آگاه شوید؛ تا با حذف آنها، به مطلوب دست یابید.
تربیت غلط خانوادگی، آلوده ساختن محیط خانه و فضای ذهن خویش به حالتهای
رعب، وحشت، تهدید، ترس، دلواپسی، مراقبتهای شدید و افراطی از رفتارها و
اعمال خود، مقایسه خود با دیگران، خود بزرگبینی و خود کوچکبینی افراط
گونه و عدم آگاهی از مهارتهای اجتماعی، احساس تنهایی و ترس از مسخره شدن و
مقبول واقع نشدن، بخشی از عوامل کمرویی میباشند.
هر کس در فضایی
آلوده بدین عوامل، به سر برد، با نوعی احساس شرم، ترس، دلهره، گنهکاری،
بیعرضگی و حقارت، رشد میکند و در نتیجه، همیشه خود را فردی ضعیف میبیند و
جرأت هیچ اقدامی را در خویش نمییابد! این فرد، حتّی از قضاوت دیگران
درباره اعمال و رفتارش میپرهیزد؛ خود را از دید دیگران مخفی نگه میدارد و
از انجام دادن عملی که مورد مشاهده و ارزیابی دیگران باشد، اجتناب
میورزد.
بیتردید با شناخت عوامل مؤثر در بروز خجالت و حذف آنها از
صحنه زندگی و فضای ذهن خویش، میتوانید گامهای مؤثری برای درمان آن
بردارید؛ سپس به راهکارهای زیر عمل کنید؛ تا هر چه زودتر از چنگال مخوف
کمرویی نجات پیدا کنید.
راهکارهای عملی
بر اساس شناختی که
از علل بروز خجالت دارید، هرگز نباید درمان آن را در داروخانهها و لابه
لای اقدامات پزشکی و آرامبخشها و تقویتکنندهها جستوجو کنید. اساس
درمان؛ بر تغییرات شناختی و اصلاح رفتاری و از یاد بردن رفتارهای مبتنی بر
خود کمبینی استوار است و از روشهای شناخت درمانی و تغییر در باورها و
نظام ارزشی و افزایش مهارتهای اجتماعی و تواناییهای شغلی و حرفهای و
تحصیلی، پیروی میکند. بر این اساس، چند روش عملی ذکر میشود؛ امید است
مفید و در راه نیل به هدف، مؤثر باشند.
الف) ایجاد تغییر و اصلاح در شناخت خود از خویشتن
باید
شناخت خود از تواناییها، استعدادها و ویژگیهای شخصیتی خویش را اصلاح
کنید و با واقعیت تطبیق دهید و برای این کار، امور زیر را انجام دهید:
1.
در برابر آینه ایستاده، جلوههای رفتاری خوشایند، حالات بدنی و برداشتهای
مثبتی را که از وضعیت ظاهری خود دارید، یادداشت کنید و روزی چند بار با
صدای بلند بخوانید؛ مانند این جمله: «من خوش قامت هستم».
2. فهرستی
از ده لغت یا عبارت را – که بیانگر ویژگیهای مثبت شخصیت شماست – تهیه
کنید و روزی چند بار آنها را در قالب جمله کاملی بخوانید؛ مثلاً بگویید:
«من باهوش هستم».
3. خاطرات و تجربههای جالب خود را برای دوستان صمیمی تعریف کنید.
4.
هرگز به اندیشه و شناختهای آزار دهنده (مانند احساس حقارت، ناتوانی،
بیکفایتی، شرمندگی و…) اجازه ندهید فضای ذهن شما را اشغال کنند و به محض
ورود این افکار، ذهنیتهای مطلوب و ویژگیهای مثبت خود را با صدای بلند
تکرار کنید.
5. هرگز تصور کمرو بودن را به ذهن خود راه ندهید و
واژهها و عبارتهایی چون «من خجالتی هستم»، «من کمرو هستم» و «من جرأت
بیان ندارم» را به زبان نیاورید؛ بلکه جرأت و شهامت را به خود تلقین کنید و
با صدای بلند، در طول روز، چندین نوبت بگویید: من شهامت بیان این سخن، عمل
و فعالیت را دارم و اجازه ندهید خاطره شکستهای قبلی، به اندیشه شما راه
یابد و همواره موفقیتهای گذشته را به خاطر آورید.
6. شناخت خود از
جنس مخالف را تصحیح کنید. او نیز شخصی مانند شما و همه انسانهای دیگر است؛
البته رعایت حیا و عفت در مقابل نامحرم، امری مطلوب و شایسته است و
هیچگاه شرم و حیا در مقابل نامحرم را مساوی با کمرویی و خجالت نگیرید.
ب) اصلاح رفتار و تغییرات رفتاری
بکوشید در جهت مخالف کمرویی رفتار کنید و برای این کار، امور زیر را رعایت کنید.
1. هرگز خود را سرزنش نکنید.
2.
بر اساس شناختی که از خود دارید، برای خویش، هدفی در نظر بگیرید و برای
رسیدن به آن، برنامهریزی کنید؛ برای مثال، بر اساس شناخت از خود، ارائه یک
گزارش را بر عهده بگیرید و برای تهیه و کیفیت ارائه آن، برنامهریزی کنید و
با تمرین در خلوت و نیز ارائه آن نزد دوستان صمیمی و گروههای کوچک، خود
را برای ارائه در کلاس، آماده سازید.
3. هنگام سخن گفتن، خود را
گرفتار آداب و رسوم و تکلّفهای بیمورد نسازید و ساده، راحت و عاری از
هرگونه آداب خاص، هدفتان را بیان کنید. در فعّالیّتهای آغازین، خواسته و
هدف خود را به صورت یک جمله بنویسید و نوشته را بخوانید.
4. پرسشها و مطالب ابتدایی را کوتاه و مختصر انتخاب کنید.
5. ارتباط بصری با مخاطب را حفظ کنید.
6.
همیشه سخن را با مقدمه یا یک کلمه جالب آغاز کنید و از به کارگیری کلمات
پیچیده، بپرهیزید. کلمات آغازین، باید متداول و جذاب باشند.
7. قبل از سخن گفتن، مطلب مورد نظر را نوشته، در ذهن مرور و تمرین کنید و شکل بیان و مهارت لازم را فراهم آورید.
8. هنگام سخن گفتن، به دیگران و قضاوت و حرکات و سکناتشان هرگز توجّه نکنید و گفتارتان را پیگیرید و با خونسردی، به هدف بیندیشید.
9.
موانع احتمالی و افکار و اعمال مزاحم را شناسایی و ذهن خود را برای مقابله
با آنها آماده سازید؛ مثلاً اگر خنده حاضران شما را از ادامه سخن باز
میدارد، شما نیز بخندید.
10. به کار خود پاداش دهید. یک نفس عمیق،
به خود آفرین گفتن یا باز گفتن تفصیلی و با آب و تاب آن برای نزدیکان،
میتواند پاداش به شمار آید.
11. از جزئیات بکاهید و اصل سخن را به صورت خلاصه و گویا بیان کنید.
12.
اجازه سوء استفاده به دیگران ندهید؛ کافی است به کار خود ادامه داده، در
صورت روبهرو شدن با واکنش آنان، خود را در مقابل آنان احساس نکنید.
13.
در انجام رفتارهای اجتماعی کوچک و در محیطهای دیگر – که بیشتر احساس
راحتی میکنید – فعال باشید و این کار را از سلام کردن، احوالپرسی، جواب
سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن، آغاز کنید و با تمرین، به
کارهای بزرگتر و مهمتر گسترش دهید.
14. با افراد فعّال و پر تحرکی که احساس خجالت نمیکنند، بیشتر مأنوس باشید و از خجالتیها فاصله بگیرید.
15.
همیشه کلامی برای گفتن و عمل یا هنری برای ارائه به جمع داشته باشید و آن
را ارائه کنید و در جاهایی که کمتر احساس کمرویی میکنید و شبیه کلاس
است، فعّالتر باشید.
16. توجه داشته باشید که تا زمین نخورید، راه
رفتن نمیآموزید؛ پس باید نقد دیگران و تمسخر آنها باشد؛ تا شما مجال رشد
بیابید. بنابراین، اگر با عکس العمل دیگران روبهرو شدید یا در فعالیتهای
آغازین، احساس ناتوانی کردید، از ادامه سخن یا عمل چشم بپوشید؛ هر چند
میتوانید آن را ارائه کنید و از این راه، برای ارائه بهتر و کاملتر
مطالب، آماده شوید.
چگونه با خجالت و عدم اعتماد به نفس مبارزه کنیم
اگر
شما هم یکی از میلیون ها نفری هستید که با خجالت و کمبود اعتماد به نفس
روبرو هستند، تایید می کنید که این ویژگی رفتاری بر سطوح مختلف زندگی شما
تاثیر می گذارد، به خصوص هنگامی که با دیگران تعامل برقرار می کنید.
متاسفانه
افراد خجالتی بسیاری از موقعیت های خوب زندگی خود را صرفا به دلیل آنکه
خجالتی هستند از دست می دهند. ممکن است یک فرصت شغلی یا فرصت آشنایی با
افراد جذاب را از دست بدهند یا نتوانند در مقابل دیگران از خود دفاع کنند.
اگر دوست دارید بر خجالتتان چیره شوید ، گام های زیر را دنبال کنید:
تماس چشمی برقرار کنید و لبخند بزنید.
مستقیما
به چشم های طرف مقابل نگاه کنید و لبخند بزنید. چنین کاری از نظر بسیاری
از افراد آسان و پیش پا افتاده است ولی برای خجالتی ها می تواند مثل یک
کابوس باشد. بنابراین از امروز تمرین را شروع کنید، در روز حداقل به چشم
های 3 نفر نگاه کنید، لبخند بزنید و بگویید “سلام”.
زبان بدنتان را تغییر دهید.
اکثر خجالتی ها سرشان را پایین می اندازند، به زمین نگاه می کنند، قوز می کنند و دست هایشان را در جیب قرار می دهند.
سعی
کنید زبان بدنتان را تغییر دهید. تماس چشمی برقرار کنید، هنگام راه رفتن
به بالا نگاه کنید، به روشنی و با قاطعیت صحبت کنید، وقتی صحبت می کنید دست
هایتان را حرکت دهید، وقتی با شما حرف می زنند سر تکان دهید و صاف
بایستید. این کار به تمرین نیاز دارد بنابراین کار خود را با کسانی شروع
کنید که آنها را می شناسید و با آنها احساس راحتی می کنید.
تظاهر کنید که خجالتی نیستید.
بعضی
اوقات لازم است تظاهر کنید که احساس راحتی می کنید تا اینکه آهسته آهسته
اعتماد به نفس خود را به دست آورید. اما این کار چگونه ممکن است؟ بهترین
راه این است که به رستوران یا فروشگاهی بروید که با آن آشنا نیستید. چون
افرادی که در آنجا هستند شما را نمی شناسند، می توانید هر طوری که دوست
دارید رفتار کنید.
قبل از اینکه از خانه خارج شوید، از خودتان
بپرسید که شخصیت جدید شما چگونه رفتار خواهد کرد. آسان ترین راه چیست؟ وقتی
به سوپرمارکت می روید برای چند لحظه با فروشنده ارتباط برقرار کنید، یک
مکالمه کوتاه داشته باشید و حتی با او شوخی کنید.
بهترین ظاهر را داشته باشید.
افراد
خجالتی اغلب به گونه ای لباس می پوشند که توجه دیگران را جلب نکنند، مثلا
موهایشان را روی صورتشان می ریزند، یا کلاه نقابدار می گذارند و آن را روی
چشم هایشان می کشند. یعنی به گونه ای سعی می کنند خودشان را پنهان کنند.
اما
اگر اعتماد به نفس کافی داشتید، چگونه لباس می پوشیدید؟ لزومی ندارد لباس
های گران قیمت تهیه کنید. کافی است ظاهری آراسته داشته باشید و مطمئن باشید
ظاهر آراسته اعتماد به نفس فرد را تقویت می کند. موهایتان را تمیز و مرتب
نگه دارید، لباس های نو و شیک بپوشید و از عطرهای خوشبو استفاده کنید.
قبل از اینکه از خانه خارج شوید، همه تلاش خود را بکنید تا خوب به نظر برسید و خودتان را دوست داشته باشید.
خوش بینی را تمرین کنید.
بسیاری
از خجالتی ها نسبت به زندگی و سایر افراد نگاهی بدبینانه دارند. ممکن است
کارتان را دوست داشته باشید ولی از برقراری ارتباط با دیگران خوشان نیاید.
ممکن است نسبت به کسانی که از شما خوشحال تر یا موفق ترند دید بدی داشته
باشید. مطمئنا آن ابر خاکستری بدبینی که با خود به هرکجا می برید، به عزت
نفستان صدمه خواهد زد. پس دیدگاه ها و تفکرات منفی را کنار بگذارید و خوش
بین باشید. به زودی در می یابید که وقتی نسبت به دیگران و دنیای اطرافتان
دید مثبت تری داشته باشید، اعتماد به نفستان بیشتر خواهد شد.
از دیگران یاد بگیرید.
وقتی
با کسی روبرو می شوید که برون گرا، اجتماعی و خوش سر و زبان است، به طرز
رفتار، گفتار و حرکات بدنش توجه کنید. چهره او هنگام صحبت کردن چه حالاتی
دارد؟ چگونه عقاید و تفکراتش را منتقل می کند؟ سعی کنید بعضی از این نکات
را در زندگی خود پیاده کنید. لازم نیست کسی را الگوی خود قرار دهید یا از
او تقلید کنید، ولی توجه به رفتار دیگران به شما کمک خواهد کرد تا روش خاص
خود را پیدا کنید.
آنچه در بالا گفته شد به شما کمک می کند تا بر
خجالت خود غلبه کنید و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید. فراموش نکنید که
قرار نیست معجزه اتفاق بیفتد و همه چیز یک شبه درست شود، ولی اگر از اراده
کافی برخوردار باشید و نکات بالا را هر روز اجرا کنید، کم کم خواهید دید که
خجالتتان ناپدید شده است.