چرا خانم ها بعد از ازدواج خیانت می کنند؟
خیانت، زیانآورترین عمل در یک ارتباط است
که نه تنها منجر به صدمههای غیرقابل جبران به طرفین میشود، بلکه اعتماد و
اطمینان کسی که مورد خیانت قرار گرفته شده را نیز نسبت به افراد دیگر از
بین خواهد برد. بهطور معمول نارضایتی از مسائل گوناگون در یک رابطه باعث
خیانت میشود، ولی در کل هیچ عذری برای این عمل نکوهیده پذیرفته نیست و
باید از آن دوری نمود.
خوشبختانه در جامعهی ما بهدلیل فرهنگ و آداب و
رسوم غنی و اصیل ایرانی، تعداد زنانی که به شوهران خود خیانت میکنند،
بسیار اندک است. در زیر برخی از دلائل خیانت زنان را میخوانید.
معمولاً تعداد مردهایی که به همسر خود خیانت می کنند از تعداد زنانی که به
شوهر خود خیانت می کنند بیشتر است. ولی تحقیقات اخیر نشان می دهد که در
سال های اخیر تعداد زنان خیانتکار نسبت به قبل بیشتر شده است.
موسسه
Coffee and Company بریتانیا در یکی از پژوهش های خود نشان داد که از ۳۰۰۰
شرکت کننده، ۲۰ درصد زنان به خیانت به همسران خود اعتراف کرده اند. اما
چرا زنان به شوهران خود خیانت می کنند؟ در اینجا به ۱۰ مورد اشاره می کنیم
که شاید بعضی از آنها شما را متعجب کنند.
● انتقام جویی
گاهی
بی وفایی یک زن از حس انتقام جویی او ناشی می شود. گاهی زنان بر خلاف میل
باطنی خود به شوهر خود خیانت می کنند تا به او بفهمانند حس مورد خیانت قرار
گرفتن چه قدر دردناک است. و جالب اینکه در خیلی از موارد این حربه زنان
جواب می دهد. دکتر بنی وِیل می گوید ” مردها به اندازه زنان احساساتی
نیستند بنابراین در اکثر مواقع درد و رنج ناشی از خیانت همسر را درک نمی
کنند، مگر اینکه خودشان طعم آن را بچشند.” زنان با این کار در واقع می
خواهند شرایطی برابر با شوهر خود داشته باشند چون احساس می کنند آنچه تا به
حال به آن پایبند بوده اند دیگر اعتبارو ارزشی ندارد.
● بی تفاوتی همسر
گاهی
بی وفایی زنان از احساس نادیده گرفته شدن یا بی تفاوتی همسر نسبت به مسائل
و مشکلات ناشی می شود. روث هوستون، کارشناس و موسس سایت معتبر
infidelityAdvice.com، می گوید ” اکثر زنان ابتدا سعی می کنند به همسرشان
بفهمانند که مشکلی وجود دارد و چیزی آنها را ناراحت کرده است. اما اگر شوهر
متوجه این اشارات غیرمستقیم نشود، به همسر خود بی اعتنایی کند یا گلایه
های او را جدی نگیرد، زن به خیانت روی می آورد چون احساس می کند راه دیگری
نمانده است.”
● احساس ناامنی و خلاء عاطفی
زنان
نیاز دارند که دوست داشته شوند و مورد تحسین و قدردانی قرار گیرند. مییرز،
کارشناس خانواده، می گوید ” خیانت معمولاً زمانی اتفاق می افتد که زنی
احساس کند آن طور که باید و شاید مورد علاقه و توجه همسرش قرار نمی گیرد و
همسرش قدر او را نمی داند. معمولاً زنان به سمت مردهایی دیگر جذب می شوند
چون از زبان آنها تعریف ها و تحسین هایی را می شنوند که از زبان شوهر خود
نمی شنوند.” زنان دوست دارند همیشه به چشم همسرشان خاص و فوق العاده باشند و
تشنگی و عشق او را احساس کنند.
● بازگشت به روابط قبلی
میرز
می گوید ” بازگشت به روابط قبلی راهی آسان برای یافتن کسی است که بتواند
کمبودهای زندگی زنان را برای مدتی کوتاه جبران کند. البته این راه حل بسیار
مقطعی است و نمی تواند تاثیر ماندگاری داشته باشد. البته آنچه زنان می
خواهند شخص قبلی نیست بلکه یا احساساتی است که در رابطه قبلی تجربه کرده
اند و یا دیدی است که در آن زمان نسبت به خود داشته اند.” به عقیده ویل ”
بازگشت به روابط گذشته باعث می شود زنان احساس جوانی، سرزندگی و جذابیت
کنند. ”
● رابطه طولانی و یکنواخت
اکثر زوج
هایی که برای مدت طولانی با هم زندگی کرده اند، کم کم احساس می کنند آن
حرارت و عشق روزهای اول را ندارند. بومن، کارشناس خانواده، می گوید ”
روزهای اول یک رابطه زمانی هستند که احساس می کنید انتخاب شده اید و مورد
توجه و علاقه هستید. اما در مورد روابط طولانی قضیه کاملاً متفاوت است چون
دیگر هورمون هایی که در اوایل رابطه با دیدن طرف مقابل در بدنتان ترشح می
شد کمتر شده اند.” البته این مشکل اجتناب ناپذیر نیست و تکنیک هایی برای
مبارزه با احساس یکنواختی و تولید دوباره هورمون ها وجود دارد. مثلاً می
توانید هر روز همسر خود را به مدت ۲۰ ثانیه در آغوش بگیرید و حرف های
عاشقانه بزنید. ویل می گوید ” نکته جالب اینکه عدم وجود اختلاف و مشاجره
همیشه نشان خوبی نیست. دعوا و جدل گاهی عشق ما را بیشتر می کند. آمار نشان
می دهد زوج هایی که همیشه رابطه ای آرام و بدون تنش دارند بیشتر در معرض
خطر خیانت و بی وفایی هستند.”
● ترس از خیانت شوهر
بسیاری
از زنان خیانت و بی وفایی را جزئی جدایی ناپذیر از شخصیت مردان می دانند و
به همین دلیل همیشه دچار استرس و ترس هستند، حتی اگر شوهرشان واقعاً به
آنها خیانت نکند. گاهی بی وفایی و شروع یک رابطه مخفیانه راهی است برای
کاهش این اضطراب.
● روابط زناشویی سرد و یکنواخت
زوج
هایی که برای مدت طولانی در کنار هم زندگی کرده اند معمولاً از یکنواختی و
سردی روابط جنسی شکایت می کنند. در پژوهشی که در سال ۲۰۱۰ صورت گرفت، ۸۱
درصد از زنان می گفتند روابط زناشوییشان سرد و قابل پیش بینی شده و دیگر
جذابیتی ندارد. مِیِر می گوید ” گاهی زنان برای ایجاد تنوع و تجربه های
جدید مرتکب خیانت و بی وفایی می شوند.”
● نبود نقاط مشترک
اگر
زنی احساس کند که دیگر دغدغه یا علاقه مشترکی با شوهر خود ندارد، ممکن است
به طرف کس دیگری جلب شود که این دغدغه ها و علایق را دارد. اکثر زوج ها در
روزهای اول آشنایی احساس می کنند کسی را پیدا کرده اند که مثل آنها فکر می
کند و با آنها همدل و همفکر است. اما در بسیاری از موارد بعد از چند سال
این احساس از بین می رود. هوستون می گوید ” بعضی از زنان برای مبارزه با
احساس تنهایی و خلاء به بی وفایی روی می آورند. ”
● بیماری
زنانی
که به بیماری ها خطرناک مانند سرطان سینه مبتلا می شوند، ممکن است ناگهان
دیدی متفاوت به زندگی پیدا کنند، همه قسمت های زندگی خود را از اول مرور
کنند و به مرگ و نیستی بیشتر فکر کنند.
بومن می گوید ” بدتر اینکه این
زنان ممکن است احساس کنند درست زمانی که بیش از همیشه به شوهرانشان نیاز
داشته اند تنها مانده اند و دیگر مورد توجه شوهرانشان نیستند. احساسات این
زنان آسیب پذیر می شود و برای جبران این کمبودها و احساسات منفی به خیانت
روی می آورند. این احتمال هم وجود دارد که احساس کنند زمان زیادی برایشان
باقی نمانده و باید از زمانی که دارند بیشترین استفاده را بکنند. ”
● جلب توجه و ماجراجویی
ویل
عقیده دارد ” زنان ممکن است احساس کنند که کسی قدر آنها را نمی داند. آنها
همه زمان خود را به کارهای خانه اختصاص می دهند، کارهای خانه را انجام می
دهند، از بچه ها مراقبت می کنند… حتی بسیاری از آنها بیرون از خانه هم
کار می کنند. آنها می خواهند مورد احترام قرار بگیرند و ارزش زحمت هایشان
شناخته شود.” هوستون می گوید ” زنان همچنین به دنبال کمی هیجان و سرگرمی در
زندگی هستند . بسیاری از این زنان تنها به کمی محبت و توجه نیاز دارند.
زنی که در زندگی زناشویی خود از شادی و هیجان و تنوع کافی برخوردار باشد و
رابطه ای گرم و صمیمی با شوهر خود داشته باشد هرگز خیانت نمی کند.”
اما یک مطلب مرتبط دیگر:
(( خیانت زن و مرد متاهل به همدیگر))
ده دلیل خیانت زنان
۱ـ ماجراجوئی و حسادت:
بهنظر
میرسد پستترین دلیل برای انجام خیانت، حس ماجراجوئی و برانگیخته شدن
احساسها بر اثر حسادت نسبت به شوهران زنان دیگر میباشد. این نوع
انگیزهها به طور معمول در زنانی که به نوعی دارای مشکلها و کمبودهای
روانی در زندگی میباشند، دیده شده و خوشبختانه دارای تعداد بسیار اندک
است.
۲ـ ارضاء نشدن جنسی:
مشکل برطرف نشدن
نیاز جنسی هم از جمله مواردی است که گاهی توسل به پدیدهی نکوهیدهی خیانت
را در برخی زنان موجب میشود. امروزه با پیشرفت علم پزشکی، بسیاری از
مشکلها و کمبودهای جنسی چه در مردان و چه در زنان بهراحتی قابل درمان
میباشد.
۳ـ پول و وضعیت اقتصادی:
با کمال
تأسف، برخی از زنان بهدلیل این که شوهر آنها دارای وضعیت مالی خوبی نیست و
به مقدار کافی به آنها پول پرداخت نمیکند، فقط و فقط بهخاطر پول (و نه
عشق) برآورده شدن نیازهای مادی خود، سمت دیگری کشیده میشوند که این بسیار
جلوهی زشت و ناپسندی دارد چرا که با کمی همدلی و تلاش میتوان بهراحتی به
خواستههای معقول مادی زندگی دست یافت.
۴ـ مورد غفلت واقع شدن:
او
احساس میکند کسی که دوست داشت تمام وقت خو را با او بگذراند، اکنون بیشتر
وقتش را در محل کار و با همکاران و دوستان خود صرف میکند، احسا تنهائی
میکند چرا که هرگاه همسر خود را میطلبد با پاسخ منفی مواجه میشود،
بهخاطر آنچه که انجام داده، مورد تحسین قرار نمیگیرد، احساس کمبود
مینماید چون شوهرش حتی انتظارهای کوچکش را هم برآورده نمیکند.
۵ ـ عدم توجه و بیاهمیتی توسط شوهر:
تنها
چیزی که میتوان با اطمینان کامل بیان کرد، این است که همهی زنان، تشنه و
عاشق تعریف و تمجید توسط شوهرشان هستند، بهخصوص هنگامیکه تغییری در آنها
بهوجود آید. اگر او موهای بلند و بلوند خود را کوتاه و تیره نموده و توسط
شوهرش مورد توجه و تعریف قرار نگرفت. باید انتظار داشت فرد دیگری زحمت این
کار را بکشد!
۶ـ دیدگاه اشتباه:
برخی مردان
متأسفانه به همسر خود فقط بهعنوان یک ”شریک جنسی“ نگاه میکنند و از
ارزشهای دیگر زندگی مطلع نیستند که این امر موجب میشود به امور دیگر
نپرداخته و مسیر اصلی زندگی را منحرف میسازند و در نتیجه سرشکستگی و
پوچگرائی را برای همسر خود به ارمغان خواهند آورد که این نیز فکر ”نادرست“
خیانت را در او برای جبران کمبودهای زندگیش و بهدست آوردن آنچه که شوهرش
از او دریغ نموده، تقویت خواهد کرد.
۷ ـ تغییرهای شدید شخصیتی و رفتاری شوهر:
او
دیگر مانند گذشته، مهربان و با محبت نیست، زود عصبانی میشود، به هر دلیل
نزاع به راه میاندازد، کمتر صحبت میکند، بهانهجوئی میکند، ایراد
میگیرد، به ظاهرش اهمیت نمیدهد، به همسرش اهمیت نمیدهد، دیگر از حرفهای
عاشقانهاش خبری نیست و همهچیز به یکباره تغییر کرده است.
۸ـ ابراز علاقهی بیشتر توسط دیگری:
اگر
فیلم ”بیوفا“ را دیده باشید، متوجه خواهید شد که زنان بهطور معمول وقتی
مورد وسوسه و اغوای شخص دیگری قرار میگیرند، ممکن است دچار انحراف شوند،
او پشیمان شود و دوباره برگردد اما به چه قیمتی؟ آیا ارزش آن را دارد؟
۹ـ خیانت شوهر:
اگرچه
همهی زنان برای انتقامجوئی از همسرشان به آنها خیانت نمیکنند، ولی
بیشتر احساس میکنند حال که مورد خیانت قرار گرفتهاند، آنها نیز مجاز به
مقابله به مثل میباشند. برخی تصور میکنند باید طعم تلخ داروئی که به
آنها خورانده شده را به شوهرانشان بخورانند تا متوجه اشتباه خود و آنچه که
بر سر همسرشان آمده، بشوند.
۱۰ ـ فاسد اخلاقی
فساد اخلاقی و عدم داشتن پاکدامنی برخی از زنان باعث میشود این عمل ناپسند انجام گیرد.
– نتیجه
خیانت به هر صورتیکه باشد و به هر دلیلی که انجام گرفته باشد، ناپسند و منفور است و تنها یک نتیجه در بر خواهد داشت: شرمندگی و پشيماني
خیانت زنان به همسرانشان به 7 دلیل
متاسفانه امروزه به دلایل مختلف و برخی ناهنجاری فرهنگی شنیده می شود که در
مواردی جزئی شاهد روابط بین زنان متاهل با پسران و یا مردان متاهل هستیم
که این روابط بسیار آسیب زا و مخرب است. خیانتهای زنانه عوامل مختلفی دارد
که میتوان به آنها اشاره کرد:
1- عدم یک رابطه گرم و صمیمانه با همسر
یکی
از عوامل اصلی خیانت زنانه روابط زن و شوهر است؛ زمانیکه بین زوجین،
روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد که زن به همسر خود
خیانت کند. اختلالات جنسی که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود میآید و
مشکلات شخصیتی باعث میشود که مرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان
محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانتها میشود.
زنانی
که محبت خوب و لازم را از همسرخود دریافت کرده و یا روابط زناشویی خوبی بین
آنها برقرار باشد، احتمال خیانت در آنها بسیار کم است.
2- گذشته بیبندوبار زن
یکی
دیگر از عوامل خیانت زن، گذشته اوست که در یک خانواده بیبندوبار و خیلی
آزاد پرورش یافته و تربیت شده است و تربیت غلط گذشته باعث میشود همچنان
حتی بعد از ازدواج هم این روابط را حفظ کند. برخی از زنان که روابط زیادی
داشته اند، به دلیل اینکه روابط صمیمانه و یا دوستیهای دوران مجردی خود را
نمیتوانند به اتمام برسانند و برایشان بسیار سخت است تا خود را در زمان
تاهل کنترل کنند در همان چارچوب به روابط خود ادامه میدهند.
3- احساس تنهایی کردن
مسایل
شخصیتی وجود دارد که امکان دارد یک زن تحمل تنهایی و بیکاری را نداشته و
به سختی میتواند دقایق و یا ساعتی را تنها و بیکار بگذراند. این زنان
زمانیکه میخواهند تنهایی خود را پر کنند وقتی میبینند همسرشان به دلیل
مشغله کاری نمیتواند برای آنها وقت بگذارد گرایش پیدا میکنند که وقت خود
را با دیگران و یا جنس مخالف خود پر کنند.
4- عوامل فردی و اختلالات شخصیتی زنان
عوامل
فردی و اختلالات شخصیت و یا ویژگیهای طرفین میتواند بستری برای خیانت
باشد. وقتی در جامعه این روابط ناشایست، رواج پیدا کند امکان دارد وسوسه در
زن ایجاد شود که این رابطهها را تجربه کند. مسایلی مانند ماهواره، تهاجم
فرهنگی، الگوهای فرهنگی ناهنجار و غلط در خانه، همه این عوامل میتوانند در
خیانتهای زنانه دخیل باشد؛ در نتیجه حرمت و حریمهای خانواده شکسته میشود
و افراد پایبند چارچوبهای اخلاقی نیستند.
5- دوران مجردی محدود
برخی
از زنان به دلیل اینکه گذشته خوبی نداشتهاند و یا زمان مجردی خیلی محدود
بودند وقتی شرایطی را میبینند که زنان و مردان، رابطه آزادانهای با هم
دارند. این افراد چون میخواهند گذشته خود را جبران کنند، به خیانت رو می
اورند. شرکت درپارتی، ارتباط با دوست ناباب و مسائلی دیگر میتوانند انگیزه
خیانت را زیاد کند.
6- مشکلات اقتصادی
مسئله
دیگر مشکلات اقتصادی که در جامعه است، البته مسئله اقتصادی به تنهایی عامل
خیانت زنانه نیست. فرد ممکن است نیازهای مالی بیشتری را در خود احساس کند؛
ولی اگر پایبند چارچوبهای اخلاقی باشد؛ امکان ندارد با هر تحریک، وضعیت
معیشتی کنار بیایند؛ اما فردی که به خاطر پول با جنس مخالف خود ارتباط
برقرار میکند، بیشتر به دلیل میل به تجمل گرایی، مصرف بیشتر، مدگرایی و
خرید کردن، به جنس مخالفی فراتر از چارچوب خانواده رو می آورد تا مورد
حمایت او قرار گیرد.
در این زمینه تعداد زنانی که به دلیل فقر مادی
به ارتباط با جنس مخالف رو میآورند بسیار کم است. اما وقتی زن به دلیل
اینکه همسرش معتاد بوده و یا بیکار و مریض است خیانت میکند در واقع «فحشا»
است؛ یعنی زن خودفروشی میکند تا نیازهای مالی خود را تامین کند.
7- تنوع طلبی
علت
دیگر خیانت زنانه، تنوع طلبی است. در برخی اوقات مشخص شده است فرد
نتوانسته است با همسرخود زندگی کند و شاید بارها و بارها ازدواج کرده است.
بهترین
راهکار این است که باید علت این رابطهها را در سطح فردی مشخص شود و باید
فرد به روانشناس مراجعه کند. باید مشخص شود که فرد اختلالات شخصیتی داردو
یا خیر. ممکن است درگیر روابط چندگانه شوند و زیاد وفادار نباشد، برخی از
افراد شخصیت ناهنجار و ضد اجتماعی داشته و در سطح خانوادگی باید مداخلات
اجتماعی و فرهنگی صورت بگیرد.
برای اینکه در جامعه زنان آسیب نبینند
و برای حفظ حریم خانواده بیشتر خانوادهها باید آموزش ببینند. آموزشهایی
از طریق رسانههای گروهی، تلویزیون، رادیو و… باید صورت گیرد و این افراد
باید متوجه شوند که چنین مسائلی چقدر میتواند هم در آینده خود و هم آینده
فرزندان، آسیب جدی وارد کند.