نقش پدرها در زندگی مشترک دختران
بیشتر دختران عاشق پدر خود هستند و الگویی که از او در ذهنشان دارند،
توقعاتشان را از همسر آینده شان شکل می دهد. اما حتی اگر دختری از پدرش
متنفر باشد یا پدر بی کفایت و ناشایستی هم داشته باشد، باز از تصویر او
برای شکل دادن به انتظاراتی که از همسر آینده اش دارد استفاده می کند.
بنابراین می توان گفت که پدر نقش مهمی در معیارهای انتخاب همسر دارد.
پدر برای فرزندش حکم کسی را دارد که بین او و مادر جدایی می اندازد.
مادر فرزند را به دنیا می آورد و پدر دنیا را به او می شناساند و در پناه
خود به او هویتی مستقل در جهان می بخشد. او همچنین حامی همیشگی دختر در
فعالیت های اجتماعی و هوشی است و به تربیت و آموزش او اهمیت زیادی می دهد.
در ضمن پدر اولین مردی است که به عنوان نمونه جنس مذکر دختر با او آشنا می
شود.
در اینجا مرور می کنیم که تیپ های مختلف شخصیتی پدران چطور شخصیت دختران را در زندگی مشترک شکل می دهد.
پدران قدرتمند
یکی از الگوهایی که به ارتباط دختران و زنان موفق با مردان دیگر لطمه می
زند داشتن پدران قدرتمند است که باعث شکل گیری آرمان گرایی بیش از حد در
خانم ها می شود. چرا؟ چون دختر خانم غرق در هیبت و عظمت پدرش است. در نتیجه
مردانی را که دارای قدرت و هیبت پدرش نیستند، ناچیز می شمرد. اغلب برای
این دختران سخت است که از پدر قدرتمندشان دور شوند. آنها صرفاً با فاصله
گرفتن از حضور فیزیکی پدرشان، از قید وابستگی به او رها نمی شوند. رفتن به
دانشگاه یا زندگی در خانه ای مستقل یا سرکار رفتن، لزوماً خواسته زن را
برای تحت مراقبت بودن تغییر نمی دهد و این دیدگاه به سهولت به مرد جدیدی که
در مسیر زندگی اش قرار گرفته است، انتقال داده می شود.
رهایی از بند وابستگی مستلزم دانستن مهارت هایی است که به یک دختر خاص
بیاموزد که چگونه با ترس های وابستگی و اضطراب ناشی از آنها مقابله کند.
همچنین می بایست مهارتهای تصویری او نیز تقویت شود تا مردان را همانگونه که
هستند، بپذیرد نه اینکه بر طبق تصورات دوران کودکی خود آنها را با پدرش
مقایسه کند.
پدر بی عاطفه
رابطه بد پدر و مادر می تواند تا همیشه روی زندگی عاطفی ما سایه بیندازد
و حتی در بزرگسالی بصورت مانعی برای عشق دربیاید. در نتیجه بجای محبت، این
تصور که ما استحقاق داریم تنها دریافت کننده باشیم، در واقع باعث می شود
دیگران از ما فاصله بگیرند. وقتی پدر و مادر ما رابطه ای معیوب داشته اند
یا نتوانسته اند عشق کافی به فرزندانشان بدهند، در واقع اضطرابی دائمی در
آنها پدید می آورند که باعث می شود برای به دست آوردن عشق همسر آینده شان
به هر دری بزنند و هر چیزی را تحمل کنند و حتی شخصیتی مهرطلب پیدا کنند.
همین رفتارها، گزینه های ازدواج را فراری می دهد یا باعث می شود وارد رابطه
ای شوید که مدام باج دهنده هستید و طرف مقابل، شما را استثمار می کند.
نیاز به وابستگی هم مردان را به دردسر می اندازد و هم زنان را، زن یا مردی
که در اوایل آشنایی با طرف مقابل به او می گوید دوستش دارد در واقع ذهنیت
نیاز به وابستگی را در آن شخص ایجاد کرده و یا او را از خود فراری می دهد و
یا باعث می شود تا طرف مقابل، فرد نیازمند عشق را به بازی گرفته و هرگونه
که می خواهد با او رفتار کند.
پدر بی خیال
یکی دیگر از عواملی که باعث می شود تا دختران و زنان موفق در ارتباط با
مردان و جذب مرد دلخواه خود با مشکل مواجه شوند، وجود پدرهایی است که تنها
سایه ای از آنها در خانواده دیده می شود. پدرهایی که از نظر عاطفی بود و
نبودشان در خانه به چشم نمی آید. چنین پدرانی علاقه چندانی به فرزند خود و
کارهایی که انجام می دهد، از خود نشان نمی دهند، رابطه عاطفی خاصی میان
آنها وجود ندارد و همین امر باعث می شود تا دختری که اکنون به سن بزرگسالی
رسیده در جستجوی مردان شیک و زرق و برق دار باشد، مردانی که جلب توجه زیادی
بکنند. مردانی که ویژگی های برجسته و خاصی داشته باشند. چنین افرادی در
ابتدا برای دختران باهوش هیجان انگیزند اما در واقع از این فراتر نمی روند و
همان کسانی نیستند که این دختران خاص دوست دارند، داشته باشند. چنین
دخترانی از درگیر شدن با مردانی که شبیه پدران خود هستند، می ترسند. اشتیاق
افراطی به خوشحال کردن و عطش سیری ناپذیری به محبت کردن دارند تا بتوانند
مردی را به خود جلب کرده و برای خود نگه دارند. اما همین تلاش فراوان، باعث
فراری دادن مردها می شود.
پدر تندخو و کنترل گر
پدر برای دختر نوعی «تایید» است و روابط بین آن دو برای هر دو طرف اهمیت
و برتری خاصی دارد. رفتار کنترل کننده پدر منجر به شکل گیری احساس ترسی
مبهم اما مداوم در درون دختر می شود. این احساس ترس باعث می شود تا دختر به
فکر دور زدن پدرش برآید و بیاموزد که چگونه دل پدرش را بدست آورد و او را
به مسیری هدایت کند که به نفعش تمام می شود. در اثر ناتوانی پدر در کنترل
ارتباط همراه با صداقت، دختر نیز بسوی پنهانکاری و عدم اعتماد سوق داده می
شود. بدیهی است این احساسات و رفتارها باعث می شود تا دختری که بزرگ شده
است در ارتباطاتش با مردان، بصورت غیرمستقیم و با عدم صراحت عمل کند.
گاهی هم دختران در این مورد تحت تأثیر رفتار غیرصریح مادر با شوهر خود قرار
گرفته اند. مادری که با تکیه بر ترفندهای غیرصریح، همسرش را به اجابت
خواسته های خود ترغیب می کرد و همواره نیز در اینکار موفق بوده است، بطور
ناخواسته به دخترش می آموزد که در ارتباط با مردان اینگونه عمل کند زیرا
دختران و پسران در دوران کودکی قدرت قضاوت ندارند تا ببینند چه رفتارهایی
سالم و قابل تأیید است و چه رفتارهایی تحریف شده و نامناسب. آنها براحتی
آنچه را مشاهده می کنند، می آموزند. این فرآیند همان الگوبرداری یا
همانندسازی است.
چنین دخترانی در بزرگسالی و در حین ارتباط گرم و صمیمانه با مردان، در مورد
هر حرکتی که همانند رفتارهای پدرشان نباشد، به سرعت طلبکارانه و انتقادی
رفتار می کنند. آنها توقع دارند مردان دیگر نیز نظیر پدرانشان تحت تاثیر
رفتار غیر صریح و متملقانه آنها فریب بخورند و بدون قید و شرط و بدون هیچ
ملاحظه ای خواسته هایشان را اجابت کنند. بدیهی است مردان شایسته براحتی
چنین دخترانی را کنار می گذارند.
پدرانی که فرشته نجاتند
دختران و زنان بسیاری بدون توجه به اینکه چقدر قوی یا شایسته هستند،
نیازی پنهانی به یک منجی دارند. آنها کسانی هستند که از دوران کودکی به
مستقل بودن تشویق نمی شوند. آموزش می بینند که همواره منتظر دریافت کمک از
دیگری باشند و مهارت های خود را در حل مشکلات نادیده بگیرند و در عوض متکی
به یک مرد باشند چون از بچگی همیشه کمک ها را از پدرشان دریافت کرده اند و
بیش از حد حمایت شده اند. این حس نیازمندی دائمی، معمولا در رابطه با همسر
آینده بی جواب می ماند. هیچ مردی نمی تواند نقش پدر یک دختر را بازی کند
بنابراین، دختر احساس می کند بدون حمایت رها شده، کسی از او مراقبت نمی
کند، کسی او را دوست ندارد، پس در نهایت رابطه زناشویی اش به بن بست کشیده
می شود.
بیشتر اوقات زنان آموزش می بینند که نیاز به حمایت و مراقبت را از طریق
انتخاب همسر برطرف کنند اما واقعیت این است که شوهر باید چیزی بیشتر از راه
حل مشکل باشد.
از دست دادن پدر
مفهوم والدین مفهومی عمیق و قدرتمند است. وقتی دختری فاقد پدر است، پدری
خیالی خلق می کند. این تخیل از تماشای تلویزیون و فیلم، مطالعه کتاب و
مشاهده پدران دیگر در او شکل می گیرد و به تدریج ترکیبی از پدر رویایی در
ذهن او ترسیم می شود. تصویری که شکل گرفته از جالب ترین، راحت ترین و دوست
داشتنی ترین عناصر ترکیب شده است. پدر تخیلی او پیوسته قوی و حمایتی است.
وجود چنین رویای آرزومندانه ای در دختری که بدون پدر، بزرگ شده است کاملاً
طبیعی اما اغلب تحریف شده است و به ندرت در این پدر خیالی نقایصی وجود
دارد.
اشتیاق قوی به داشتن پدر و برخورداری از عشق او، اغلب زن را به ادامه
جستجویش در بزرگسالی رهنمود می کند. تصویری که احتمالا با واقعیت مغایر است
و هیچ مردی با آن جور در نمی آید.
ازدواج کنید اما به شرط مشاوره
یکی از راه های انتخاب درست همسر و بررسی شرایط کسی که برای ازدواج در
نظر گرفته ایم، مشاوره پیش از ازدواج است. کاری که چندان در کشور ما فراگیر
نشده و جدی گرفته نمی شود. اما اگر درست و به موقع مشاوره پیش از ازدواج
را انجام دهیم می توانیم زندگی بهتری داشته باشیم و جلوی انتخاب های اشتباه
را بگیریم.
مراکز مشاوره زیادی در شهرهای مختلف کشور فعال هستند و
روانشناسان و مشاوران سعی می کنند افراد در آستانه ازدواج را راهنمایی
کنند. در کنار مشورت بزرگترها، عشق و علاقه، شرایط اقتصادی و خانوادگی ،
باید خانواده ها نگاه جدی تری به مشاوره هم داشتند.
مشاوره بروید به این 3دلیل
مشاوره قبل از ازدواج در
نگاه خیلی از افراد یک کار فانتزی و لوکس محسوب می شود به همین دلیل
بسیاری از افراد با مراجعه به مشاوره به نکات ارائه شده توجهی نکرده و
تصمیم خود را عملی کرده و بعد از ازدواج و با مراجعه مجدد به مشاوره از
کرده خود ابراز ندامت می کنند. اما واقعیت این است که مشاور بهتر از هر کس
دیگری می تواند شما را راهنمایی کند. چون:
ازدواج
موفق، به سادگی به دست نمی آید. نمی توانید با همین اخلاق و روحیاتی که
امروز در زندگی مجردی و در خانه پدر و مادرتان دارید، سر زندگی مشترک
بروید. باید آموزش ببینید و مهارت های لازم را کسب کنید
1- متخصص
این کار است. سال ها در این باره درس خوانده، با اصول کار آشناست و می
تواند شخصیت شما و نامزدتان را بر اساس اصول علمی تحلیل کند.
2- هیچ
سوگیری و جانبداری خاصی ندارد. در حالی که مشورت گرفتن از خانواده و دوستان
ممکن است با سوگیری آنها نسبت به شما یا یک موضوع خاص همراه باشد.
3- با
تجربه است و مورد های زیادی با ماجراها و مشکلات متعدد دیده و می تواند
شما را در جریان مشکلات احتمالی بعد از ازدواج قرار دهد.
کی به مشاور مراجعه کنیم؟
مشاوره
باید در زمان مناسبی انجام شود تا تأثیر گذار باشد. مراجعه به مشاوره
زمانی که هنوز هیچ صحبتی بین افراد نشده است، مناسب نیست و در مقابل مراجعه
افراد به مشاور بعد از مدت ها حرف زدن و رابطه داشتن و شکل گرفتن علاقه هم
تأثیر چندانی ندارد. به همین دلیل بهترین زمان برای مراجعه به مشاور وقتی
است که شما و طرف مقابل تان حداقل ۸ تا ۱۰ساعت درباره مسائل مختلف گفتگو
کرده اید و در مراحل اولیه آشنایی هستید.
البته بعضی از روانشناسان هم
معتقدند که این مشاوره باید قبل از انتخاب فرد انجام شود. یعنی اگر قصد
دارید ازدواج کنید پیش از هر انتخاب و اقدامی به مشاور مراجعه کنید،
خودتان، نیازها و انتظارات تان را درست بشناسید و با کمک راهنمایی های
مشاور و خودشناسی دقیقی که پیدا کرده اید، همسر مناسب را پیدا کنید.
مشاوره، شرط لازم ازدواج
شاید
خودتان با مشاوره رفتن مشکلی نداشته باشید اما باید بدانید که بسیاری از
افراد هنوز ضرورت این مشاوره ها را حس نکرده اند و گاهی با آن مخالف هستند.
اگر دوست دارید زندگی کم دردسر تری داشته باشید و با انتخاب اشتباه خودتان
و دیگران را دچار مشکل کنید، برای مشاوره پیش از ازدواج به خواستگارتان
اصرار کنید و حتی آن را یکی از شرط هایتان اعلام کنید.
مشاوران اگر
نیاز باشد از خانواده ها هم دعوت می کنند تا در جلسات حضور داشته باشند.
اگر جریان مشاوره خوب پیش رود، در نهایت ۳ تا ۴ جلسه یک و نیم ساعتی کافی
است اما گاهی نیاز به جلسات بیشتر دارید. پس صبور باشید و با مشاور همراهی
کنید.
در کلاس ها شرکت کنید
ازدواج موفق
، به سادگی به دست نمی آید. نمی توانید با همین اخلاق و روحیاتی که امروز
در زندگی مجردی و در خانه پدر و مادرتان دارید، سر زندگی مشترک بروید. باید
آموزش ببینید و مهارت های لازم
را کسب کنید. آموزش پیش از ازدواج شامل یک بسته آموزشی و کسب سلسله مهارت
های قبل از ورود به عصر جدید زندگی است که با هر نوع الگوی ارتباطی با
والدین، دوستان و همکاران متفاوت است.آموزش پیش از ازدواج یعنی اینکه فرد
مهارت گفتگو، حل مساله، مدیریت هیجان، کنترل خشم، مهارت مدیریت ارتباط
خانواده ها (که هم اکنون بزرگترین مشکل جوانان است) را یاد بگیرد. مشاوره
پیش از ازدواج علاوه بر ارائه آموزش به جوانان، استانداردهای لازم برای
ازدواج دو فرد از جمله تطابق ها و ویژگی های سنتی، فرهنگی، تحصیلی،
اقتصادی، قومی و قبیله ای، مذهبی و اعتقادی را ارائه می دهد.
مشاور چه کار می کند؟
کار مشاور ازدواج در یک کلام، در این سه حوزه خلاصه می شود:
مراجعه
به مشاوره زمانی که هنوز هیچ صحبتی بین افراد نشده است، مناسب نیست و در
مقابل مراجعه افراد به مشاور بعد از مدت ها حرف زدن و رابطه داشتن و شکل
گرفتن علاقه هم تأثیر چندانی ندارد
– روشن ساختن ملاک هایی که برای داشتن یک انتخاب مناسب در ازدواج ضروری هستند.
– بررسی آمادگی طرفین برای ازدواج.
– بررسی تطابق و تناسب شخصیتی طرفین در ازدواج.
در
مشاوره های پیش از ازدواج معمولاً خلق و خو و شخصیت دو طرف مورد بررسی
قرار می گیرد و مشخص می شود این دو نفر تا چه اندازه از این نظر با هم
هماهنگ و همسان هستند. چون همانطور که همیشه گفته ایم، تفاوت در سن، تحصیل و
فرهنگ با آموزش مدیریت می شود اما تفاوت های شخصیتی و خلقی معنادار با هیچ
آموزشی مدیریت نمی شود. از طرفی مشاور بررسی می کند که دو طرف به رشد عقلی
و جسمی ازدواج است رسیده اند یا نه.
چند نکته مهم در مراجعه به مشاور
برای
مشاوره حتماً به مراکز معتبر بروید و از قبل درباره مشاور مورد نظرتان
تحقیق و پرس و جو کنید و مطمئن شوید که می تواند کمک تان کند.
به سؤالات مشاور درست و با دقت جواب دهید. چیزی را مخفی نکنید و اجازه بدهید مشاور با نکات واقعی درباره شما و روابط تان نظر بدهد.
ممکن
است شما به فرد مورد نظرتان علاقه پیدا کرده باشید اما اگر مشاور تشخیص
بدهد که این فرد مناسب شما نیست، باید کمی جدی تر مسئله را بررسی کنید و
حتی با وجود علاقه این ازدواج را بهم بزنید.