نظر مراجع درباره استخاره برای ازدواج

نظر مراجع درباره استخاره برای ازدواج

ازدواج یکی از مراحل بسیار مهم در زندگی
همه ما می باشد. و معمولا برای انتخاب هم دچار مشکل و دو دلی می شویم. در
اینجا است که به سراغ استخاره می رویم و این که آیا اصلا استخاره برای
ازدواج جایز هست یا نه؟

استخاره موضوع جدیدی نیست اما همیشه مبتلا
به آن هستیم. به خاطر همین در این مقاله سعی داریم با مدد گرفتن از علما به
این سوال پاسخ دهیم .

از جمله راهکارهایی که آموزه های دینی در
برابر انسان قرار می دهد که در گرفتاری های شک و دودلی و تردید انسان را
نجات دهد، “استخاره” است. در این معنا استخاره عملی است که انسان در صورتی
که در انجام و یا ترک امری دچار تردید شود و به هیچ وجهی نتواند انتخاب
کند، بدان متمسک می شود و در واقع معنای آن نیز همان طلب خیر از خداوند در
آن امر مخصوص است. و البته زمانی استخاره جایگاه پیدا می کند، که بعد از
تحقیق و مشورت صورت گیرد.

«استخاره»
در لغت به معناى «طلب خیر از خداوند کردن» است؛ خداوندى که جهان آفرینش در
قبضه قدرت اوست، آفریدگارى که سرنوشت تمام موجودات جهان از او سرچشمه مى
گیرد و مى تواند بنده خود را با نیکی ها رهبرى نماید.

معناى این نوع استخاره این است: هنگامى
که انسان مى خواهد کارى را انجام دهد لازم است با نهایت دقّت و توجّه،
تمام مقدّمات کار را تا آن جا که ممکن است فراهم سازد و از آنچه موجب ضرر و
زیان است بپرهیزد، سپس از صمیم قلب از خداوند بخواهد او را در این راه
موفّق کند و نفع و خیر نصیب او سازد. خلاصه این که، وقتى انسان دست به یک
کار بزرگ مى زند و سرانجام کار روشن نیست، پس از انجام کارهاى لازم که در
پیشرفت او دخالت دارد، باید در این حال خدا را بخواند، و از او بطلبد که وى
را در این کار از هر نظر پیروز گرداند و او را در رسیدن به مقصود رهنمون
گردد.

این همان استخاره به معناى «طلب خیر
از خدا کردن» است که روایات صحیح و معتبرى دارد. این نوع استخاره نه احتیاج
به قرآن دارد و نه تسبیح، بلکه یک توجّه باطنى است که انسان مى تواند هر
روز دهها مرتبه آن را انجام دهد.

«استخاره» از جمله مباحثی است که با همه روشنی آن بعضاً افراد در آن دچار اشتباه می شوند و راه و چاه را از هم تشخیص نمی دهند.

زندگی
دارای پستی و بلندی های بسیاری است و موقعیت های حساس و مهم در تصمیم گیری
های مهم زندگی برای همه پیش می آید. و برای جوانترها بیشتر. به همین دلیل
پدر و مادر و سالخورده های با تجربه از نزدیکان جوان با در نظر گرفتن مصلحت
وی او را همواره راهنمایی می کنند. مشاوره با افراد با تجربه و با بصیرت
حکم عاقلانه ای است که می تواند انسان را در تنگناهای زندگی راهنمایی کند.
ولی بعد از اینکه از مشورت با بزرگان فارغ شد و به نتیجه نرسید، شایسته است
که استخاره نماید.

در روایات مى خوانیم: «مَا إسْتَخَار اللّهَ عَبْد مُؤْمِنُ الإخَار اللّهُ لَهْ؛ هیچ بنده باایمانى از خداوند طلب خیر نکرد، مگر این که خداوند خیر را براى او فراهم ساخت!»

نتیجه
این گونه استخاره این نیست که انسان تردید خود را به وسیله استخاره رفع
کند، بلکه غرض از آن این است که پس از انجام تدابیر صحیح، از خداوند خیر و
نفع بخواهد و ناگفته پیداست هیچ موحّدى نمى تواند تأثیر خواست و کمک خداوند
را در هیچ امرى انکار کند و در وسعت قدرت او شکّ و تردید نماید. این
توجّه، به انسان باایمان نیرو و توان مى بخشد که در برابر مشکلات کارها
ایستادگى کند و با تکیه کردن به نیروى لایزال الهى پیش رود.

البته لازم است پیش از استخاره جهات زیر در نظر گرفته شود:
۱ـ استمداد از عقل و فکر: خداوند
بر بندگان منّت گذارده و آنها را با نیروى عقل مجهّز ساخته است. عقل مى
تواند در بسیارى از موارد سرانجام کار را از نظر سود و زیان روشن سازد و
تشخیص دهد کدام یک از انجام و ترک، مصلحت است; در این موارد هرگز استخاره
به تسبیح و قرآن مورد ندارد.

۲ـ مشورت با افراد مطّلع: اسلام بقدرى به مسأله مشورت اهمّیّت داده که آن را از علائم ایمان دانسته است. قرآن مجید مى فرماید: «وَ اَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُمْ[شوری/۳۸]
و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست» و نیز خداوند به پیامبر خود
دستور مى دهد که در کارهاى مهم با یاران خود مشورت کند: «وَ شاوِرْهُمْ فِى
الاَمْرِ[ال عمران/۱۵۹] (ای پیامبر) در امور با آنان مشورت نما!» در این
صورت هرگاه نظر قاطعى از افراد با تجربه در کارى ابراز گردید، دیگر موردى
براى استخاره باقى نمى ماند.

امّا در صورتى که ابهام کار از طریق
عقل خود انسان و از راه مشورت گشوده نشد و مطلب ابهام و پیچیدگى پیدا کرد،
در این موقع انسان در حالت تحیّر و تردید فرو مى رود و یک حال بلاتکلیفى،
توأم با ناراحتى براى او پدید مى آید.  

استخاره,استخاره برا ازدواج,استخاره کردن,فواید استخاره

 نظر مراجع درباره استخاره برای ازدواج
براى
انجام کارهاى خود تأمل و دقت لازم است و با فکر کردن راه حل مناسب را پیدا
کنید؛ ولی چنانچه از این طریق به نتیجه نرسیدید، با انجام مشورت خود را از
تحیر خارج کنید و اگر از طریق مشاوره با اهل فن و خبره در آن مورد نیز به
نتیجه نرسیدید و همچنان بر تحیر باقى ماندید، نوبت به استخاره مى‌رسد؛ در
هر صورت الزام شرعى در عمل به استخاره وجود ندارد، ولى بهتر است بر خلاف آن
عمل نشود.

زندگی جوان دارای پستی و بلندی های بسیاری است و موقعیت
های حساس و مهم در تصمیم گیری های مهم زندگی برای همه پیش می آید. و برای
جوانترها بیشتر. به همین دلیل پدر و مادر و سالخورده های با تجربه از
نزدیکان جوان با در نظر گرفتن مصلحت وی او را همواره راهنمایی می کنند.
مشاوره با افراد با تجربه و با بصیرت حکم عاقلانه ای است که می تواند انسان
را در تنگناهای زندگی راهنمایی کند.

1.  آیة الله خامنه ای(دام ظله): سعى
کنید براى انجام کارهاى خود ابتدا تأمل و دقت کند و با فکر کردن راه حل
مناسب را پیدا کنید و چنانچه از این طریق به نتیجه نرسیدید، با انجام مشورت
خود را از تحیّر خارج کنید و اگر از طریق مشاوره با اهل فن و خبره در آن
مورد نیز به نتیجه نرسیدید و همچنان بر تحیر باقى ماندید، نوبت به استخاره
مى‌رسد؛ در هر صورت الزام شرعى در عمل به استخاره وجود ندارد ولى بهتر است
بر خلاف آن عمل نشود.(2)

2. آیة الله سیستانی(دام ظله): اشکال ندارد و واجب نیست . عمل به آن نیز واجب نیست.(3)

3.  آیة الله مکارم شیرازی(دام ظله):
استخاره نوعی مشورت با خداوند است، بدین معنی که اگر انسان در انجام یا
ترک کاری مردّد شود ابتدا در اطراف آن فکر و اندیشه می کند اگر به نتیجه ای
رسید طبق آن عمل می کند و گرنه با افراد کاردان و با تجربه و آگاه در مورد
آن مشورت می کند اگر به نتیجه رسید طبق آن عمل می کند در غیر این صورت از
طریق استخاره با خداوند مشورت نموده و مطابق آن عمل می نماید. عمل به
استخاره واجب نیست، ولی حتی الامکان مخالفت نشود. مگر این که مدّت قابل
ملاحظه ای تأخیر بیندازد و بعد اقدام کند.(4)

4.  آیة الله علوی گرگانی(دام ظله): برای
ازدواج و امثال آن در صورتی می توان استخاره کرد که مشورت و تحقیق انجام
گیرد و همچنان دچار تردید باشید و در این صورت استخاره مانعی ندارد و عمل
به استخاره وجوب اخلاقی دارد یعنی اگر عمل نکند و ضرر کند خود او مقصر است
البته اگر قصد اهانت و بی توجهی به استخاره را داشته باشد گناه کرده
است.(5)

5. آیة الله شاهرودی(دام ظله): برای ازدواج می توان استخاره نمود و تفصیل آن در کتب مختصه ذکر شده است و مخالفت با استخاره ممکن است موجب پشیمانی شود.(6)

نخستین
فایده استخاره با قرآن یا تسبیح در این موقع این است که آن حالت تحیّر را
از بین مى برد و انسان را از تردید و دو دلى رنج دهنده اى راحت مى کند.

دیگر این که، معناى استخاره در این
هنگام این است که از خداوند مى خواهد خیر و صلاح او را از این راه نشان
دهد. اکنون که بنده اش تمام درها را به روى خود بسته دیده است از صمیم قلب و
با خلوص تمام از پروردگار خود مى خواهد او را از این راه به آنچه صلاح در
آن است ـ اعم از فعل و ترک ـ راهنمایى بفرماید.

مسلّماً توجّه به خدا توأم با خلوص نیّت در این حالت مؤثر است. چه مانعى دارد که خداوند از این راه خیر و صلاح او را نشان دهد؟

فرض کنیم این شخص متحیّر استخاره نکند
آیا مى تواند خود را از یکى از فعل و ترک باز دارد؟ بطور مسلّم نه،
بالاخره در این موقع یا آن کار مورد نظر را انجام مى دهد، یا انجام نمى
دهد. چه بهتر که در این حالت، در انتخاب یکى از دو طرف، توجّهى قلبى به خدا
پیدا کند و از او بخواهد که آنچه مصلحت است براى او از طریق استخاره معیّن
فرماید. مسلّماً به هنگام انتخاب آن ـ از این راه ـ با قاطعیّت و اطمینان
بیشترى به راه خود ادامه مى دهد و آن نیز در پیروزى او مؤثر است.

نظر مراجع درباره استخاره تلفنی
این
روزها به مدد کامپیوتر و فضای اینترنت می توان در هر مکانی به بسیاری از
نرم افزار ها و سایت های اینترنتی دسترسی پیدا کرد و تنها با چند کلیک، در
خصوص امر مهمی که در ذهن می گذرد، استخاره گرفت. ما برآنیم تا فتاوای مراجع
عظام را در این باره بیان داریم.

1. آیة الله نوری همدانی(دام ظله): اگر
استخاره کننده برای انجام این استخاره، از قرآن یا تسبیح استفاده می کند،
استخاره موثق است. انجام استخاره ها و ارائه پاسخهای تصادفی که از قبل
نوشته یا ضبط شده معتبر نیست. استخاره کننده باید برای فردی که درخواست
کرده با استفاده از تسبیح یا قرآن استخاره را انجام دهد نه اینکه نتایج آن
از قبل موجود باشد.(7)

2.  آیة الله مکارم شیرازی(دام ظله): هم استخاره و هم فردی که استخاره را انجام می دهد باید از شرایط لازم برخوردار باشند.(8)

3.  آیة الله وحید خراسانی(دام ظله):
استخاره کننده در انجام استخاره بی اثر نیست، حال فرد استخاره کننده، با
وضو بودن، رو به قبله بودن و خلوص وی در انجام استخاره مهم است. برخی ها هم
با تفضل خداوند از آیات مطالبی را درمی یابند که سایرین نمی توانند. نمی
توان گفت انجام این استخاره ها که از فرد استخاده کننده هیچ اطلاعاتی در
دست نیست معتبر باشد.(9)

 نتیجه
از
جمله راهکارهایی که آموزه های دینی در برابر انسان قرار می دهد که در
گرفتاری های شک و دودلی و تردید انسان را نجات دهد، “استخاره” است. در این
معنا استخاره عملی است که انسان در صورتی که در انجام و یا ترک امری دچار
تردید شود و به هیچ وجهی نتواند انتخاب کند، بدان متمسک می شود و در واقع
معنای آن نیز همان طلب خیر از خداوند در آن امر مخصوص است. و البته زمانی
استخاره جایگاه پیدا می کند، که بعد از تحقیق و مشورت صورت گیرد.



هنگامی که شیطان گریه می کند!

هنگامی که شیطان گریه می کند!

هنگامی که شیطان گریه می کند!

آشنایی مختصری با شیطان

در قرآن مجید در 63 آیه نام شیطان، در 11
آیه نام ابلیس و در 17 آیه نام شیاطین آمده است. قرآن شناسنامه شیطان و
ماهیت او را این طور بیان می دارد: از آیات متعدد قرآن استفاده می شود که
ماده اولیه شیطان[1] «آتش» بوده است؛ مثلاً، در آیه ای می فرماید: «و
اذقلنا للملائکة اسجدوا لادم فسجدوا الاّ ابلیس کانَ من الجنّ ففسق عن امر
ربّه.» [2]چنان که ملاحظه می شود، این آیه شریفه، ابلیس را از جن می داند.
ابلیس اسم خاص همان شیطانی است که اغواگر حضرت آدم بود و خدای تعالی در
قرآن گاهی با عنوان «ابلیس» و گاهی با عنوان «شیطان» از او تعبیر می
کند.[3]خود شیطان هم خلقت خود را از آتش می داند، آن جا که خداوند از او
سؤال می کند: چه چیزی مانع سجده کردن تو بر آدم شد، گفت: «انا خیرٌ منه
خلقتنی من نارٍ و خلقته من طینٍ.» در جای دیگر می گوید: «ءَاسجدُ لمن خلقت
طینا» [4]به تصریح قرآن، شیطان از فرمان خدا سرپیچی کرد: «ابی واستبکر و
کان من الکافرین» [5]؛ «کان من الجنّ استکبرو کان من الکافرین؛[6] «انّ
الشیطان کان للرّحمن عصّیا.» [7]و قرآن شیطان را دارای ذریّه می داند، آن
جا که می فرماید: «واذ قلنا للملائکة اسجدوا لآدم فسجدوا الاّ ابلیس کان من
الجن ففسق عن امر ربّه افتتخذونه و ذرّیّته اولیاء من دونی و هم لکم عدوٌ
بئس للظالمین بدلاً.» [8] قرآن در آیات متعددی، شیطان را دشمن آشکار انسان
می داند و انسان را از پی روی او برحذر می دارد: «و انّ الشیطان للانسان
عدوٌ مبینٌ» [9].

 

آیا قادرید شیطان را بگریانید؟
با
مقدمه ای که ذکر کردیم، حال قصد داریم مسئله ای را مطرح کنیم که شاید سوال
شما خواننده عزیز هم باشد و آن اینکه چه وقتهایی شیطان از فرط ناراحتی
گریه کرده و چه اوقاتی ما می توانیم او را به گریه اندازیم؟

 

با اندکی تفحص روشن می شود که علاوه بر
مواردی که شیطان را آزار داده و ناراحت می کند برخی کارها نیز در طول زندگی
آدم علیه السلام و فرزندانش و در طول تاریخ، ابلیس را چنان آزار داده که
باعث ناله و زاری ابلیس شده و حتی او را به گریه واداشته است که در زیر به
برخی از آن موارد اشاره می کنیم:

 

1- وقتی حضرت آدم توبه
کرد و خدا توبه اش را پذیرفت شیطان ملعون چنان از سوز دل ناله کرد که
ملائکه آسمان و زمین را متوجه کرد و همه او را لعنت کردند.

 

2- روزی که حضرت یوسف از دست زلیخا گریخت، شیطان از سوز دل ناله ای کرد که ملائکه صدای او را شنیدند و لعنتش کردند.

 

3- در غدیر خم، وقتی
پیامبر صلی الله علیه و آله، امام علی علیه السلام را به خلافت منصوب کرد و
فرمود: “من کنتُ مولاهُ فعلیٌّ مولاه”، شیطان از دل پردردش ناله ای کشید و
گفت: از این پس چه کنم و چاره ام چیست؟ اولادش را جمع کرد و گفت: تا می
توانید مردم را به شک اندازید، محبت، ولایت و دوستی علی علیه السلام را
چنان بر مردم متشبه کنید که او را به خدایی باور کنند و از غلو به جهنم
بروند و عده ای از راه و روش او برگردند و جهنمی شوند.

 

4- روز عاشورا بسیار زحمت
کشید تا زمینه ای فراهم کرد که همه لشکر عمر سعد، علیه امام حسین علیه
السلام شوریدند و او را به شهادت رساندند. آنگاه همه شیاطین، روی زمین پخش
شدند و با شادی و خوانندگی ابراز خرسندی کردند. شیطان می گفت: عجب خلق خدا
را گمراه کردم و به مقصودم رسیدم. پس از اینکه شیطان از ثواب و مقام و
منزلت پیروان و زیارت کنندگان امام حسین علیه السلام آگاه شد از کرده خود
پشیمان شده و از روی حسرت نعره ای کشیده که همه ملائکه لعنتش کردند. گفت:
واویلا، قضیه بر عکس شد و مردم بیشتری داخل بهشت شدند.

 

5- وقتی که پیامبر صلی
الله علیه و آله، به پیامبری مبعوث شد و مردم را از نادانی، گمراهی و جهنم
نجات داد و به سوی بهشت رهنمون شد، ابلیس ناله کرد و فریاد کشید.

 

6- وقتی سوره مبارکه “حمد” نازل شد، ابلیس فریاد زد و ناله کرد، چون می گفت: این سوره سبب آمرزش گناهان اولاد آدم می شود.

 

7- امام صادق علیه السلام
فرمودند: وقتی انسان در برابر خدا سجده کند و آن را طول دهد، شیطان از
ناراحتی فریادش بلند می شود و به کناری رفته و شروع به گریه می کند و می
گوید: وای بر من، این بنده خدا چگونه او را اطاعت می کند و در مقابل او به
خاک می افتد، در حالی که من او را معصیت نمودم و به آدم سجده نکردم.

 

8- دیدار با مومن: دید و بازید مومنان از یکدیگر شیطان را چنان ناراحت می کند که به صورت خود زده و دست و پای خود را زخمی می کند.

 

9- صدقه دادن. روزی
پیامبر صلی اله علیه و آله از شیطان پرسید: ای ملعون! چرا مانع از صدقه
دادن می شوی؟ عرض کرد: یا رسول الله! اگر ارّه ای بر سر من بگذارند و مانند
درخت و چوب سرم را ارّه کنند، برای من راحت تر از صدقه دادن اشخاص است. آن
حضرت پرسیدند: چرا صدقه چنان ناراحتت می کند؟

 

در جواب گفت: در صدقه دادن پنج خصلت است:
مال را زیاد می کند، مریضان را شفا می دهد، بلاها را دفع می کند. صدقه
دهندگان، به سرعت برق از پل صراط می گذرند، بدون حساب داخل بهشت می شوند و
برای ایشان عذابی نیست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: خدا عذابت را
زیاد کند.

 

سخن آخر اینکه:
شیطان
به عنوان دشمن دیرینه و پرکینه، از انجام هر عمل صالح و شایسته ای که منجر
به سعادت افراد شود ناراحت و محزون می شود. پس مبارزه با شیطان جزء
آسانترین کارهاست و کافیست برای مبارزه با او فقط کارهای انسانی و دینی خود
را انجام دهیم تا بدین وسیله به خدای تعالی و به کمال خویش نزدیکتر شویم.

 



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top