مطالبی جالب در مورد سلامتی و ورزش

مبارزه با سرطان با معجزه ای به نام ورزش

این که دقیقا چه نوع ورزشی به شما در مبارزه با سرطان کمک خواهد کرد به
فیزیک بدن ، نوع روش درمانی و نوع سرطان بستگی دارد؛ برای مثال شنا در طول
دوره ی پرتودرمانی مضر است، زیرا کلر موجود در آب استخر موجب تحریک پوست پرتودیده می شود.

جهت کمک به درمان سرطان ، چهار نوع ورزش پیشنهاد شده است:

پیاده روی تند

ورزش های هوازی مانند پیاده روی سریع، دوچرخه سواری،
دویدن و شنا از جمله ورزش هایی هستند که ضربان قلب را تنظیم کرده و آن را
قوی تر می سازد تا بتواند سموم و مواد مضر را بهتر از بدن دفع نماید.

به هیچ وجه انجام ورزش را به تأخیر نیندازید و قبل از شروع نوع خاصی از ورزش، حتما با پزشک تان مشورت کنید تا دچار اشتباه نشوید

فعالیت های هوازی با بهبود خلق و خو به وسیله اندورفین
آزادشده سبب ایجاد حس رضایت در فرد شده و همچنین وزن را کنترل می کند.
مطالعات نشان می دهد که افزایش وزن پس از درمان، به عود مجدد سرطان منجر
خواهد شد.

ورزش های هوازی، خستگی ها و افسردگی ها در طول درمان را
نیز کاهش می دهد. پیشنهاد می شود 30 دقیقه ورزش هوازی به مدت 5 روز در هفته
و یا بیشتر را در برنامه ی خود بگنجانید.

یوگا

یوگا ترکیبی از ورزش جسم و ذهن است و خستگی ناشی از درمان را کاهش می دهد. بررسی ها نشان داده است که زنان مبتلا به سرطان سینه که در دوران بیماری تمرینات یوگا را انجام می دهند، در بدن شان سطوح کمتری از هورمون کورتیزول را دارند و استرس شان به مراتب کمتر از افراد دیگر است.

تای چی

تای چی
یک نوع ورزش باستانی چینی است که ترکیبی از حرکات ملایم و تنفس هماهنگ
است. این ورزش در حفظ تعادل بدن و بهبود کیفیت خواب بسیار موثر می باشد. در
افراد مبتلا به بیماری های سرطانی که این ورزش را به طور منظم انجام می
دهند، التهاب درونی بدن به شدت کاهش می یابد و احتمال عود بیماری را کم می
کند.

15 تا 20 دقیقه انجام ورزش تای چی در صبح ها یکی از روش های پیشنهادی برای مبارزه با سرطان است.

تمرین های عضلانی

بلند
کردن وزنه، بدن سازی و ورزش های دیگر این چنینی در حفظ و قدرتمند سازی
عضلات بسیار موثر اند. گاهی سرطان منجر به از دست رفتن توده ی عضلانی و
خستگی و کاهش قدرت می شود. بازسازی این عضلات انرژی تان را افزایش داده و
سبب کاهش فشار خون و انعطاف پذیری بیشتر بدن می شود.

به هیچ وجه انجام ورزش را به تأخیر نیندازید و قبل از شروع نوع خاصی از ورزش، حتما با پزشک تان مشورت کنید تا دچار اشتباه نشوید.


هرآنچه در مورد هوش چندگانه باید بدانید

گاردنرمتولد ۱۹۴۳ پنسیلوانیا است. والدینش چون یهودی بودند؛در سال ۱۹۳۸
از هامبورگ به آمریکا مهاجرت کردند.او به دانشگاه هاروارد رفت در رشته حقوق
تحصیل کند ، اما خوشبختانه اریک اریکسون معلم او شد و وی را به روانشناسی و
علوم اجتماعی علاقه مند کرد و به قول خود گاردنر بر پای تحقیقات او مهر
تاییدزد. وی از جروم برونر و دیوید رایزمن نیز تأثیر پذیرفت. در سال ۱۹۶۵
با عنوان دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل شد. در ۱۹۷۱ PhD خود را گرفت و با
دیوید پرکینز در پروژه زیرو همکار شد و در ضمن به کرسی استادی آموزش در
هاروارد رسید.

از مهمترین کارهای او می توان به چارچوب های ذهن و نظریه هوشهای چندگانهاشاره کرد.

در حوزه روان شناسی و علوم رفتاری معمولا باور بر این است که هوش
موجودیتی منفرد است که به ارث می رسد و انسانها مانند لوح سفیدی هستند که
هر چیزی را در صورتی که به شیوه ای مناسب ارائه شود، می توان به آنها آموزش
داد. تحقیقات اخیر نشان می دهد که عکس این مسأله صادق است و هوش های
چندگانه وجود دارد که کاملا از یکدیگر مستقل هستند.

گاردنر هوش را “ظرفیتی برای حل مسائل یا تطبیق ساخته ها متناسب با مجموعه فرهنگی ” می داند.

گاردنر هفت هوش معرفی می کند، دو تای اول در مدرسه به دست می آید. سه تای بعدی مربوط به هنر است و دو تای پایانی شخصی.

در کتاب چارچوب های ذهن گاردنر با هوش های شخصی به عنوان یک کل برخورد می کند؛ چرا که بسیار به هم نزدیکند و هماهنگ عمل می کنند.

افراد ترکیب یگانه ای از هوش ها دارند و این هوش ها بدون جهت گیری اخلاقی است و می تواند برای مقاصد خوب یا بد بکار آید.

نظریه گاردنر در روان شناسی جایگاه معتبری به دست نیاورده است ولی به
شدت مورد توجه معلمان قرار گرفته است. در اصل این تئوری، هفت روش تدریس به
جای یکی را امکان پذیر می کند؛ یعنی می توان ذهن را در زمینه ای که آماده
است، تحریک کرد و با شیوه ای که مورد علاقه دانش آموز است پیش رفت.

توصیه های گاردنر:

“معلمان باید توجه خود را به همه هوش ها معطوف کنند.”

“باید آموزش و اخلاقیات را به یکدیگر گره زد.”

آثار گاردنر:

His first major book, The Shattered Mind appeared in ۱۹۷۵

Frames of Mind (۱۹۸۳)

The Unschooled Mind

Intelligence Reframed

The Disciplined Mind

با توجه به نظرات هوارد گارنر ،هوشهای چندگانه هفت راه مختلف برای نشان دادن قابلیت فکری هستند.

انواع هوش چندگانه کدامند؟

هوش دیداری / فضایی

این نوع هوش توانایی درک پدیده های بصری است. یادگیرنده های دارای این
نوع هوش ، گرایش دارند که با تصاویر فکر کنند و برای به دست آوردن اطلاعات
نیاز دارند یک تصویر ذهنی واضح ایجاد کنند. آنها از نگاه کردن به نقشه ها،
نمودارها، تصاویر، ویدیو و فیلم خوششان می آید.

مهارت های آنها شامل موارد زیر است:

ساختن پازل، خواندن، نوشتن، درک نمودارها و شکل ها، حس جهت شناسی خوب،
طراحی، نقاشی، ساختن استعاره ها و تمثیل های تصویری (احتمالا از طریق
هنرهای تجسمی)،دستکاری کردن تصاویر، ساختن، تعمیر کردن و طراحی وسایل عملی،
تفسیر تصاویر دیداری.

شغل های مناسب برای آنها عبارتند از:

دریانورد،مجسمه ساز، هنرمند تجسمی، مخترع، کاشف، معمار، طراح داخلی، مکانیک، مهندس

هوش کلامی/ زبانی

این نوع هوش یعنی توانایی استفاده از کلمات و زبان. این یادگیرنده ها
مهارت های شنیداری تکامل یافته ای دارند و معمولا سخنوران برجسته ای هستند.
آنها به جای تصاویر، با کلمات فکر می کنند.

مهارت های آنها شامل موارد زیر می شود:

گوش دادن، حرف زدن، قصه گویی، توضیح دادن، تدریس، استفاده از طنز، درک
قالب و معنی کلمه ها، یادآوری اطلاعات، قانع کردن دیگران به پذیرفتن نقطه
نظر آنها، تحلیل کاربرد زبان

شغل های مناسب برای آنها عبارتند از:

شاعر، روزنامه نگار، نویسنده، معلم، وکیل، سیاستمدار، مترجم

هوش منطقی / ریاضی

هوش منطقی / ریاضی یعنی توانایی استفاده از استدلال، منطق و اعداد. این
یادگیرنده ها به صورت مفهومی با استفاده از الگوهای عددی و منطقی فکر می
کنند و از این طریق بین اطلاعات مختلف رابطه برقرار می کنند. آنهاا همواره
در مورد دنیای اطرافشان کنجکاوند، سوال های زیادی می پرسند و دوست دارند
آزمایش کنند.

مهارت های آنها شامل این موارد می شود:

مسئله حل کردن، تقسیم بندی و طبقه بندی اطلاعات، کار کردن با مفاهیم
انتزاعی برای درک رابطه شان با یکدیگر، به کاربرددن زنجیره طولانی از
استدلالها برای پیشرفت، انجام آزمایش های کنترل شده، سوال وکنجکاوی در
پدیده های طبیعی، انجام محاسبات پیچیده ریاضی، کار کردن با شکل های هندسی

رشته های شغلی مورد علاقه آنها عبارتند از :

دانشمند، مهندس، برنامه نویس کامپیوتر، پژوهشگر، حسابدار، ریاضی دان

هوش بدنی/جنبشی

این هوش یعنی توانایی کنترل ماهرانه حرکات بدن و استفاده از اشیا. این
یادگیرنده ها خودشان را از طریق حرکت بیان می کنند. آنها درک خوبی از حس
تعادل و هماهنگی دست و چشم دارند (به عنوان مثال در بازی با توپ، یا
استفاده از تیرهای تعادل مهارت دارند)انها از طریق تعامل با فضای اطرافشان
قادر به یادآوری و فرآوری اطلاعات هستند.

مهارت های آنها شامل این موارد می شود:

رقص، هماهنگی بدنی، ورزش، استفاده از زبان بدن، صنایع دستی، هنرپیشگی،
تقلید حرکات، استفاده از دست هایشان برای ساختن یا خلق کردن، ابراز احساسات
از طریق بدن

شغل های مورد علاقه آنها عبارتند از :

ورزشکار، معلم تربیت بدنی، رقصنده، هنرپیشه، آتش نشان، صنعتگر

هوش موسیقی / ریتمیک

این نوع هوش یعنی توانایی تولید و درک موسیقی. این یادگیرنده های متمایل
به موسیقی با استفاده از صداها، ریتم ها و الگوهای موسیقی فکر می کنند.
آنها بلافاصله چه با تعریف و چه با انتقاد، به موسیقی عکس العمل نشان می
دهند. خیلی از این یادگیرنده ها بسیار به صداهای محیطی (مانند صدای زنگ،
صدای جیرجیرک و چکه کردن شیرهای آب) حساس هستند.

مهارت های آنها شامل موارد زیر می شود:

آواز خواندن ، سوت زدن، نواختن آلات موسیقی، تشخیص الگوهای آهنگین، آهنگ سازی، به یاد آوردن ملودی ها، درک ساختار و ریتم موسیقی

شغل های مناسب برای آنها عبارتند از :

موسیقی دان، خواننده، آهنگساز

هوش درون فردی

یعنی توانایی ارتباط برقرار کردن و فهم دیگران. این یادگیرنده ها سعی می
کنند چیزها را از نقطه نظر آدم های دیگر ببینند تا بفهمند آنها چگونه می
اندیشند و احساس می کنند. آنها معمولا توانایی خارق العا د ه ای در درک
احساسات، مقاصد و انگیزه ها دارند. آنها سازمان دهند ه هاس خیلی خوبی
هستند، هرچند بعضی وقت ها به دخالت متوسل می شوند. آنها معمولا سعی می کنند
که در گروه آرامش را برقرار کنند و همکاری را تشویق کنند. آنها هم از
مهارت های کلامی (مانند حرف زدن) و هم مهارت های غیرکلامی (مانند تماس
چشمی، زبان بدن) استفاده می کنند تا کانال های ارتباطی با دیگران برقرار
کنند.

مهارت های آنها شامل موارد زیر می شود:

دیدن مسائل از نقطه نظر دیگران (نقطه نظر دوگانه)، گوش کردن، همدلی، درک
خلق و احساسات دیگران، مشورت، همکاری با گروه، توجه به خلق و خو ، انگیزه
ها و نیت های مردم، رابطه برقرار کردن چه از طریق کلامی چه غیر کلامی،
اعتماد سازی، حل و فصل آرام درگیری ها، برقراری روابط مثبت با دیگر مردم

شغل های مناسب برای آنها عبارتند از :

مشاور، فروشنده، سیاست مدار، تاجر

هوش برون فردی (فرا فردی)

این هوش یعنی توانایی درک خود و آگاه بودن از حالت درونی خود. این
یادگیرنده ها سعی می کنند احساسات درونی، رویاها، روابط با دیگران و نقاط
ضعف و قوت خود را درک کنند.

مهارت های آنها شامل موارد زیر می شود:

تشخیص نقاط ضعف و قوت خود، درک و بررسی خود، آگاهی از احساسات درونی،
تمایلات و رویاها،ارزیابی الگوهای فکری خود، باخود استدلال و فکر کردن ،
درک نقش خود در روابط با دیگران

مسیرهای شغلی ممکن برای آنها عبارتند از:پژوهشگر، نظریه پرداز، فیلسوف.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top