متنی جالب زیبا و خواندنی در مورد وطن

گلچین جملات زیبا و طلایی از دکتر شریعتی

علی مزینانی یا علی شریعتی
مزینانی، مشهور به دکتر علی شریعتی ‏ (آغاز زندگی در۲ آذر ۱۳۱۲ در روستای
کاهک، سبزوار، خراسان – پایان زندگی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ در ساوت‌همپتون)
نویسنده، جامعه‌شناس، تاریخ‌شناس و پژوهشگر دینی ایرانی بود. دکتر شریعتی
یک روشنفکر مسلمان انقلابی بود و سخنرانیها و کتابهای ارزشمندی از او به
یاد گار مانده است. مهمترین ویژگی دکتر شریعتی به نظر می رسد شجاعت و
فداکاری او در مبارزه با استبداد و زورگویی بود.

جملات طلایی و واقعا زیبا از دکتر شریعتی (بخش اول)

آفتاب من نه در مشرق است نه در مغرب. در مشرق
نیست؛زیرا سالهاست که از طلوعش گذشته است. از افق دور شده است. به اوج
آسمان آمده است. در مغرب نیز نیست. او اهل غروب نیست. او خورشید بی غروب من
است.
—————-

من شکست نمی خورم. ایمان و دوست داشتن رویین تنم کرده اند.

———-

انسان به میزان بر خورداری هایی که در زندگی دارد انسان نیست

بلکه درست به خاطر نیازهایی که در خویش احساس میکند انسان است
——————–
 

هر کسی به میزانی انسان تر است

که نیازهای کامل تر ومتعال تر و متکامل تر دارد

ادم های اندک نیاز های اندک دارند

ادم های بزرگ نیازهای بزرگ
——————

باید انسان بودن پاک بودن مسئول بودن

و در اندیشه سرنوشت دیگران بودن، وظیفه باشد

بالاتر از ان صفت ادمی باشد

باز هم بالاتر

وجود ادمی باشد

 —————–

هیچ گاه كسي را دوست نداشته باش، چون دوست داشتن اسارت است و
اسارت انسان را به جنون مي كشاند هر گاه کسی را دوست داشتي رهايش كن. اگر
به سویت باز نگشت بدان كه از اول هم مال تو نبوده است.
—————–  

دلی که از بی کسی غمگین است،

هر کسی را می تواند تحمل کند،

هیچ کس بد نیست.

دلی که در بی اویی مانده است،

برق هر نگاهی جانش را می خراشد.
————

هرگز نمی نالم
نه ، من هرگز نمی نالم .

قرن ها نالیدن بس است .

می خواهم فریاد کنم .

اگر نتوانستم ، سکوت می کنم .

خاموش مردن بهتر از نالیدن است .

 

جملات طلایی و واقعا زیبا از دکتر شریعتی (بخش دوم )
———

غم : 

چه دشوار شده است دم زدن !

در این جا که هر درختی مرا قامت تفنگی است

و …

” صدای هر گامی غم !

غم !”

 

تنهایی ، آزادی  

 من هرگز از مرگ نمي هراسيده ام  .

عشق به آزادي ، سختي جان دادن را بر من هموار مي سازد .

عشق به آزادي مرا همه عمر در خود گداخته است .

آزادي معبود من است .

به خاطر آزادي هر خطري بي خطر است .

هر دردي بي درد است .

هر زنداني رهايي است .

هر جهادي آسودگي است .

هر مرگي حيات است .

مرا اينچنين پرورده اند من اينچنينم .

پس چرا از فردا مي ترسم .

 من تنهايي را از آزادي بيشتر دوست دارم!

———– 

حرف های نگفتنی :

 

حرف هایی هست برای نگفتن

و ارزش عمیق هرکسی

به اندازه ی حرف هایی است که برای  نگفتن دارد .

و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن

و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی

که باید قلم را بکنم و دفتر را پاره کنم

و جلدش را به صاحبش پس دهم

و خود به کلبه ی بی در و پنجره ای بخزم

و کتابی را  آغاز کنم که نباید نوشت .
 ————–

وقتی که هیچ نداری.

 

وقتی که دست هایت

ویرانه هایی هستند بی هیچ انتظاری ،

حتی بی هیچ حسرتی ،

دیگر چه بیم آن که تو را آفتاب و ماه ننوازند ؟

وقتی میعادی نباشد ، رفتن چرا ؟

————–

روزی از روزها ،

 

شبی از شب ها ،

خواهم افتاد و خواهم مرد ،

اما می خواهم هر چه بیشتر بروم .

تا هرچه دورتر بیفتم ،

تا هرچه دیرتر بیفتم ،

هرچه دیرتر و دورتر بمیرم .

نمی خواهم حتی یک گام یا یک لحظه ،

پیش از آن که می توانسته ام بروم و بمانم ،

افتاده باشم و جان داده باشم ،

همین .

—————-

هنگامی که به دنیا می آیی همه می خندند در حالی که تو می گریی ،

پس ای عزیز زندگیت را چنان بگذران که در روز مرگ در حالی که همه می گریند

تو تنها کسی باشی که می خندی .

———

وقتی…

 

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم .

وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم .

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم .

وقتی او تمام کرد من شروع کردم .

وقتی او تمام شد من آغاز شدم .

و چه سخت است .

تنها متولد شدن

مثل تنها زندگی کردن است ،

مثل تنها مردن !

 

جملات طلایی و واقعا زیبا از دکتر شریعتی (بخش سوم)

درد

 اگر می خوانم،می جویم،می یابم و می گویم،انگیزه
ام دردی است که ریشه در جانم دارد و اگر از اینهمه سر بتابم درد با جان یکی
شده ،خواهدم کشت. بیماری مرگ آوری هست که به تاریخ ، فرهنگ ، مذهب و
مردممان هجوم آورده است و یک لحظه غفلت همه چیز را نابود خواهد کرد . این
است که آرام نمی یابم ، چرا که درد شدیدتر از آن است که فرصت
آرامشی دهد و بیماران ، به مرگ نزدیک تر از آن که بتوان به خوشایند و بدآیند دیگران
اندیشید…
——————

 شرافت مرد

شرافتِ مرد ، به بکارتِ زن ميماند! …
يکبار که لکه دار شود ، ديگر قابل جبران نخواهد بود! دکتر علی شریعتی

 ——————-

کس

مرا کسی نساخت٬ خدا ساخت٬ نه آنچنان که کسی می خواست که من کسی نداشتم ٬کسم خدا بود٬ ﮐس بی کسان !
او بود که مرا ساخت آنچنان که خودش خواست٬ نه از من پرسید٬ نه از آن “من دیگرم”!

 ——————-

ناله یا فریاد؟

نه من هرگز نمی نالم .. قرن ها نالیدن بس است .. می خواهم فریاد کنم ! اگر نتوانستم سکوت می کنم ..

خاموش مردن بهتر از نالییدن است !

———————

مناجات دکترشریعتی

خدایا!

 …خدايا! …
رحمتی کن ،
تا ايمان ،
نام و نان برايم نياورد! …
قوتم بخش ،
تا نانم را ،
و حتی نامم را ،
در خطر ايمانم افکنم! …
تا از آنانی نباشم که ،
پول دين را می گيرند ،
و برای دنيا کار می کنند! …
بلکه از آنانی باشم که ،
پول دنيا را می گيرند ،
و برای دين کار می کنند! …

——————-

زندگی  

 زندگی چيست؟! …
نان …
آزادی …
فرهنگ …
ايمان …

و دوست داشتن! …

————————
 

کمال جویی

اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه‌ای را بالا ببری

 ——————–

دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند

 

———————
 
چه
رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه
بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از
کویر است. دکترشریعتی

——————–

شکایت دکتر شریعتی از انسان نماهای بی احساس

نمي نويسم , چون مي دانم هيچ گاه نوشته هايم را نمي خواني!
حرف نمي زنم , چون مي دانم هيچ گاه حرف هايم را نمي فهمي!
نگاهت نمي كنم , چون تو اصلاً نگاهم را نمي بيني!
صدايت نمي زنم , زيرا اشك هاي من براي تو بي فايده است!
فقط مي خندم …… چون تو در هر صورت مي گويي من ديوانه ام… 

——————-

حسین

در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که آزاد زیست…

——————-

 وقتي عشق فرمان مي دهد،

“محال” سر تسليم فرود مي آورد …

———————

آدم وقتي فقير ميشود خوبيهايش هم حقير ميشوند اما كسي كه زر
دارد يا زور دارد عيبهايش هم هنر ديده ميشوند و چرندياتش هم حرف حسابي
بحساب مي آيند.

———————-

 

مردان در صيد عشق به وسعت نامنتهايي نامردند گدايي عشق ميكنند
تا وقتي مطمئن به تسخير قلب زن نشدند اما همين كه مطمئن شدند مردانگي را در
كمال نامردي به جا مي آورند.

——————–

 

اگر حق را نمی توان استقرار بخشید می توان ثابت کرد

———————

اگه تنها ترین تنهاییان شوم باز هم خدا است…..

 

منبع: وبلاگ یاسمین مرزوق فرهانی 

جملات طلایی و واقعا زیبا از دکتر شریعتی (بخش چهارم)

من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم.
چون آنها از روی عشق و علاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می
خوانند .

———————

عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگی کنی .

——————-

طلایی ترین جمله دکتر شریعتی

اگر مثل یک گاو بزرگ باشی،میدوشنت، اگر مثل خر
قوی باشی،بارت می كنند، اگر مثل اسب دونده باشی،سوارت می شوند…. فقط از
فهمیدن تو می ترسند!.  دکترعلی شریعتی

—————–

آن روز که همه به دنبال چشم زیبا هستند، تو به دنبال نگاه زیبا باش

—————-

منبع:http://tebyan-zn.ir/up/30na_mz/35999/

 

جملات زیبا و طلایی از دکتر شریعتی  (بخش پنجم)

اگر می بینیم کسی که قلبش پر از محبت علی است و
از محبت علی اشک می ریزد و سرنوشت جامعه آن سرنوشت خوبی نیست و دردناک
است.این نشان دهنده آنست که علی را نمی شناسد.
این علی شناسی
نیست،علی پرستی است. علی را نشناختن و محبت علی داشتن مساوی است با محبت
همه ملتها بر پیامبر و معبودشان ،نه چیزی بیشتر… دکتر علی شریعتی

 

 مشکل ما ضعف ایمان نیست، عدم معرفت علمی مسائلی است که به آن
ایمان داریم و یکی از آن مسائل تشیع و اسلام است.معتقدیم ولی آنرا نمی
شناسیم و  آشنایی منطقی از  آن نداریم و به مردی معتقدیم به عنوان یک امام و
یک مرد بزرگ و کسی که همیشه مورد ستایش ما بوده،اما متاسفانه علی را نمی
شناسیم.
مابیشتر به ستایش علی پرداختیم نه آشنایی با علی… دکتر علی شریعتی

 

محبت نجات بخش نیست ، معرفت نجات بخش است.ما موظف به شناخت علی در زمان خودمان هستیم نه محبت به امام.
هر کسی که علی را بشناسد،محبت واقعی را می فهمد و می شناسد نه محبت تلقینی که ثمری ندارد. دکتر علی شریعتی

 

علی مظهر پیروزی در شکست است.ما همیشه پیروزی را در پیروزی می
شناسیم ولی علی درس بزرگی به ما داد و آن درس پیروزی در شکست است. دکتر علی
شریعتی

 

در جملاتی که علی در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.
کدام عبارت؟کدام جمله؟
آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی

 

مگر با کلمات می توان از علی سخن گفت ؟
باید به سکوت گوش فرا داد تا از او چه ها می گوید ؟
او با علی آشناتر است. دکتر علی شریعتی

 

درد علي دو گونه است: دردي كه از ضربه ي ابن ملجم در فرق سرش
احساس مي كند و درد ديگر دردي است كه او را تنها در نيمه شب هاي خاموش به
دل نخلستانهاي اطراف مدينه كشانده…و به ناله درآورده است.ما تنها بر دردي
مي گرييم كه از ابن ملجم در فرقش احساس مي كند.
اما اين درد علي نيست
دردي
كه چنان روح بزرگي را به ناله آورده است ،تنهايي است كه ما آن را نمي
شناسيم .بايد اين درد را بشناسيم نه آن درد را ، كه علي درد شمشير را احساس
نمي كند.
و ….ما
درد علي را احساس نمي كنيم. دکتر علی شریعتی

 

من معتقدم،اسلام کمتر مدیون شمشیر علی و جهاد اوست و بیشتر مدیون سکوت و تحمل اوست! دکتر علی شریعتی

 

ما يك ملت «دوستدار علي» ‌هستيم، اما نه «شيعه علي »‌!
چراكه
شيعه علي ، علي ‌وار بودن، علي ‌وار انديشيدن، علي ‌وار احساس كردن در
برابر جامعه، ‌علي وار مسؤوليت احساس كردن و انجام دادن و در برابر خدا و
خلق، ‌علي ‌وار زيستن، علي ‌وار پرستيدن و علي ‌وار خدمت كردن است. دکتر
علی شریعتی

 

«شيعه علي بودن» از «چون علي عمل كردن» شروع مي‌شود. دکتر علی شریعتی

 

اگر باطل را نمی توان ساقط کرد می توان رسوا ساخت اگر حق را
نمی توان استقرار بخشید می توان اثبات کرد طرح کرد و به زمان شناساند و
زنده نگه داشت. دکتر علی شریعتی

 

علي سه شعار گذاشت ، سه شعاري که همه هستي خودش و خاندانش
قرباني اين سه شعار شدند : « مکتب » ، «وحدت» و «عدالت» . دکتر علی
شریعتی  

وقتی زور ، جامه تقوی می پوشد ، بزرگترین فاجعه در تاریخ پدید می آید !
فاجعه ای که قربانی خاموش و بی دفاعش علی است و فاطمه و بعدها دیدیم که فرزندانشان یکایک و اخلافشان همه ! دکتر علی شریعتی

 از هنگامي كه به جاي شيعه علي بودن و از هنگامي كه به‌جاي
شيعه حسين بودن و شيعه زينب بودن، يعني «پيرو شهيدان بودن»، «زنان و مردان
ما» عزادار شهيدان شده‌اند و بس، در عزاي هميشگي مانده‌ايم! دکتر علی
شریعتی

تشیع صفوی،بر خلاف تشیع علوی مذهب راه حل یابی است برای گریز
از مسئولیت ها. مذهب تجلید و تذهیب و تجلیل قرآن ، نه تحقیق و تفسیر
قرآن.تقدیس قرآن اما نه برای باز کردن و خواندن قرآن. توسل یکسره به کتاب
دعا، برای بستن قرآن، چرا که گشودن قرآن، سخت است و مسئولیت آور، کتابی که
چنان حساب و کتاب دقیقی دارد که می گوید نتیجه یک ذره کار نیک را می بینی، و
کیفر ذره ای کار بد را می چشی ( فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل
مثقال ذرة شراً یره ) دکتر علی شریعتی

خدايا به من زيستني عطا کن، که در لحظه ي مرگ بر بي ثمري لحظه
اي که براي زيستن گذشته است حسرت نخورم ، و مردني عطا کن که بربيهودگيش
سوگوار نباشم . براي اينکه هر کس آنچنان مي ميرد که زندگي مي کند. خدايا تو
چگونه زيستن را به من بياموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت .خدايا رحمتي
کن تا ايمان ، نان ونام برايم نياورد ، قدرتم بخش تا نانم را و حتي نامم
را در خطر ايمانم افکنم ، تا از آنهايي باشم که پول دنيا را مي گيرند و
براي دين کار مي کنند ، نه از آنهايي که پول دين مي گيرند و براي دنيا کار
مي کنند . دکتر علی شریعتی

 سخنان شریعتی (امام حسین)در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق
ظلم و ستم زندگی می‌کنند اما برای حسینی که آزاده زندگی کرد٬می‌گریند. دکتر
علی شریعتی

 حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.افسوس که به جای افکارش،
زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند. دکتر علی
شریعتی

دیدم عده ای مرده متحرک که بر زنده ی همشه جاوید عزاداری میکردند! دکتر علی شریعتی

اگر در جامعه ای فقط یک حسین و یا چند ابوذر داشته باشیم هم
زندگی خواهیم داشت هم آزادی هم فکر و هم علم خواهیم داشت و هم محبت هم قدرت
و سرسختی خواهیم داشت و هم دشمن شکنی و هم عشق به خدا… دکتر علی شریعتی

آنان که رفتند، کاری حسینی کردند. آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند، وگرنه یزیدی‌اند. دکتر علی شریعتی

از كودك حسين (ع) گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش، و از
آن قاري قرآن تا آن معلم اطفال كوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خويشاوند يا
بيگانه، و تا آن مرد اشرافي و بزرگ و باحيثيت در جامعه خود و تا آن مرد
عاري از همه فخرهاي اجتماعي، همه برادرانه در برابر شهادت ايستادند تا به
همه مردان، زنان، كودكان و همه پيران و جوانان هميشه تاريخ بياموزند كه
بايد چگونه زندگي كنند .دکتر علی شریعتی

از هنگامي كه به جاي شيعه علي (ع) بودن و از هنگامي كه به‌جاي
شيعه حسين (ع) بودن و شيعه زينب (س) بودن، يعني «پيرو شهيدان بودن»، «زنان و
مردان ما» عزادار شهيدان شده‌اند و بس، در عزاي هميشگي مانده‌ايم! دکتر
علی شریعتی

اين كه حسين (ع) فرياد مي‌زند:آيا كسي هست كه مرا ياري كند و
انتقام كشد؟» «هل من ناصر ينصرني؟» مگر نمي داند كه كسي نيست كه او را ياري
كند و انتقام گيرد؟ اين سؤال، ‌سؤال از تاريخ فرداي بشري است و اين پرسش
از آينده است و از همه ماست.دکتر علی شریعتی

حسین‏علیه السلام زنده جاویدي است كه هر سال، دوباره شهید
مي‏شود و همگان را به یاري جبهه حق زمان خود، دعوت مي‏كند . دکتر علی
شریعتی

 حسين (ع) يك درس بزرگ‌تر ازشهادتش به ما داده است و آن
نيمه‌تمام گذاشتن حج و به سوي شهادت رفتن است. مراسم حج را به پايان
نمي‌برد تا به همه حج‌گزاران تاريخ، نمازگزاران تاريخ، مؤمنان به سنت
ابراهيم، بياموزد كه اگر هدف نباشد، اگر حسين (ع) نباشد و اگر يزيد باشد،
چرخيدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوي است.دکتر علی شریعتی 

مسؤوليت شيعه بودن يعني چه، مسؤوليت آزاده انسان بودن يعني چه،
بايد بداند كه در نبرد هميشه تاريخ و هميشه زمان و همه جاي زمين ـ كه همه
صحنه‌ها كربلاست، و همه ماهها محرم و همه روزها عاشورا ـ بايد انتخاب كنند:
يا خون را، يا پيام را، يا حسين بودن يا زينب بودن را، يا آن‌چنان مردن
را، يا اين‌چنين ماندن را … دکتر علی شریعتی

امام حسین‏ علیه السلام یك شهید است كه حتى پیش از كشته شدن
خویش به شهادت رسیده است؛ نه در گودى قتلگاه، بلكه در درون خانه خویش، از
آن لحظه كه به دعوت ولید – حاكم مدینه – كه از او بیعت مطالبه مى ‏كرد،
«نه» گفتُ .این، «نه» طرد و نفى چیزى بود كه در قبال آن، شهادت انتخاب شده
است و از آن لحظه، حسین شهید است. دکتر علی شریعتی

فتواى حسین این است: آرى! در نتوانستن نیز بایستن هست. دکتر علی شریعتی

حسین ضعیفی که باید برای او گریست نبود… آموزگار بزرگ شهادت
اكنون برخاسته است تا به همه آنها كه جهاد را تنها در توانستن مى ‏فهمند و
به همه آنها كه پیروزى بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد كه شهادت نه یك
باختن، كه یك انتخاب است؛ انتخابى كه در آن، مجاهد با قربانى كردن خویش در
آستانه معبد آزادى و محراب عشق، پیروز مى ‏شود و حسین «وارث آدم» – كه به
بنى‏آدم زیستن داد – و «وارث پیامبران بزرگ» – كه به انسان چگونه باید زیست
را آموختند … دکتر علی شریعتی

 مقتدایان امام حسین‏ علیه السلام كسانى هستند كه از مایه جان
خویش در راه خدا نثار مى‏كنند و به راستى حسین آموزگار بزرگ شهادت است كه
هنر خوب مردن را در جان بى‏تاب انسان‏هاى عاشق، تزریق می كند. دکتر علی
شریعتی

 “آنها كه تن به هر ذلتى مى ‏دهند تا زنده بمانند، مرده‏ هاى
خاموش و پلید تاریخند و ببینید آیا كسانى كه سخاوتمندانه با حسین به قتلگاه
خویش آمده ‏اند و مرگ خویش را انتخاب كرده ‏اند – در حالى كه صدها گریزگاه
آبرومندانه براى ماندنشان بود و صدها توجیه شرعى و دینى براى زنده ماندن
شان بود – توجیه و تأویل نكرده ‏اند و مرده‏ اند، اینها زنده هستند؟ آیا
آنها كه براى ماندن‏شان تن به ذلت و پستى، رها كردن حسین و تحمل كردن یزید
دادند، كدام هنوز زنده ‏اند؟ دکتر علی شریعتی

اكنون شهيدان كارشان را به پايان رسانده‌اند. و ما شب شام
غريبان مي‌گرييم، و پايانش را اعلام مي‌كنيم و مي‌بينيم چگونه در جامعه
گريستن بر حسين (ع)، و عشق به حسين (ع)، با يزيد همدست و همداستانيم؟ دکتر
علی شریعتی

 سخنان شریعتی 4برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه قدرت و
جرات لازم است وگرنه هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق جریان آب
حرکت کند. دکتر علی شریعتی

کورتر از آن هایی که نمی خواهند ببینند وجود ندارد. دکتر علی شریعتی

ای خداوند!
به علمای ما مسئولیت و به عوام ما علم
و به مومنان ما روشنایی و به روشنفکران ما ایمان و به متعصبین ما فهم و به
فهمیدگان ما تعصب و به زنان ما شعور و به مردان ما شرف و به پیران ما
آگاهی و به جوانان ما اصالت و به اساتید ما عقیده و به دانشجویان ما نیز
عقیده و به خفتگان ما بیداری و به دینداران ما دین و به نویسندگان ما تعهد و
به هنرمندان ما درد و به شاعران ما شعور و به محققان ما هدف و به نومیدان
ما امید و به ضعیفان ما نیرو و به محافظه کاران ما گستاخی و به نشستگان ما
قیام و به راکدان ما تکان و به مردگان ما حیات و به کوران ما نگاه و به
خاموشان ما فریاد و به مسلمانان ما قرآن و به شیعیان ما علی(ع)و به فرقه
های ما وحدت و به حسودان ما شفا و به خودبینان ما انصاف و به فحاشان ما ادب
و به مجاهدان ما صبر و به مردم ما خودآگاهی و به همه ملت ما همت، تصمیم و
استعداد فداکاری و شایستگی نجات و عزت ببخش. دکتر علی شریعتی 

نامم را پدرم انتخاب کرد!
نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم!
دیگر بس است!
راهم را خودم انتخاب خواهم کرد… دکتر علی شریعتی

عده اي مثل قرص جوشانند؛ در ليوان آب كه بياندازيشان طوري
غليان كرده و كف مي كنند كه سر مي روند اما كافي است كمي صبر كني بعد مي
بيني كه از نصف ليوان هم كمترند. دکتر علی شریعتی

 آدم وقتی فقیر میشود خوبیهایش هم حقیر میشوند اما کسی که زر
دارد یا زور دارد عیبهایش هم هنر دیده میشوند و چرندیاتش هم حرف حسابی
بحساب می آیند. دکتر علی شریعتی

عشق به آزادی مرا همه عمر در خود گداخته است. دکتر علی شریعتی 

وقتی زور ، جامه تقوی می پوشد ، بزرگترین فاجعه در تاریخ پدید می آید ! دکتر علی شریعتی

 نیایش ، معراج به سوی ابدیت، پرواز به قله ی مطلق و صعود به ماورای آن چه هست می باشد !دکتر علی شریعتی

 مسئولیت زاده توانایی نیست ، زاده آگاهی است و زاده انسان بودن. دکتر علی شریعتی

 “دوست داشتن را هر کس بفهمد خدا را به آسانی استشمام بوی گل می فهمد،
اما اگرکسی فقط فهمیدن عقلی را می فهمد، خدا برایش مجهولی است دست نایافتنی” دکتر علی شریعتی



100 يوروئي

درست هنگامي است که همه در يک بدهکاري بسر مي برند و هر کدام برمنباي اعتبارشان زندگي را گذران مي کنند.

ناگهان، يک مرد بسيار ثروتمندي وارد شهر مي شود.
او وارد تنها هتلي که در اين ساحل است مي شود، اسکناس 100 يوروئي را روي پيشخوان هتل ميگذارد
و براي بازديد اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا مي رود.

صاحب هتل اسکناس 100 يوروئي را برميدارد و در اين فاصله مي رود و بدهي خودش را به قصاب مي پردازد.
قصاب اسکناس 100 يوروئي را برميدارد و با عجله به مزرعه پرورش خوک مي رود و بدهي خود را به او مي پردازد.
مزرعه دار، اسکناس 100 يوروئي را با شتاب براي پرداخت بدهي اش به تامين کننده خوراک دام و سوخت ميدهد.
تامين کننده سوخت و خوراک دام براي پرداخت بدهي خود اسکناس 100 يوروئي را با شتاب به داروغه شهر که به او بدهکار بود ميبرد.
داروغه اسکناس را با شتاب به هتل مي آورد زيرا او به صاحب هتل بدهکار بود چون هنگاميکه دوست خودش

را يکشب به هتل آورد اتاق را به اعتبار کرايه کرده بود تا بعدا پولش را بپردازد.

حالا هتل دار اسکناس را روي پيشخوان گذاشته است.
در اين هنگام توريست ثروتمند پس از بازديد اتاق هاي هتل برميگردد و اسکناس 100 يوروئي خود را برميدارد

و مي گويد از اتاق ها خوشش نيامد و شهر را ترک مي کند.

در اين پروسه هيچکس صاحب پول نشده است.
ولي بهر حال همه شهروندان در اين هنگامه بدهي بهم ندارند همه بدهي هايشان را پرداخته اند و با
يک انتظار خوشبينانه اي به آينده نگاه مي کنند.

خوب است بدانيد، که دولت انگلستان ازآغاز تا کنون در طول دوره موجوديتش، به اين نحو معامله مي کند!!!!

 



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top