صنعت در دنیای امروز
واژه صنعت از ریشه صنع (عربی) به معنی ساختن یا آفریدن گرفته شده است. در زبان انگلیسی واژه Industry از واژه لاتین industria گرفته شده و به معنی بازرگانی یا ساختن و ساخت به طور کلی است و منظور از ساخت ایجاد دگرگونی در شکل یا ترکیب مواد است. در فرهنگ معین ، صنعت چنین تعریف شده است : کار ، پیشه ، حرفه ، کلیه تغییراتی که بشر در مواد طبیعی می دهد تا بهتر و بیشتر از آنها استفاده کند. صنعت مجموعه ای است از فعالیتهایی که با استفاده از منابع موجود (مواد، سرمایه ، نیروی انسانی، انرژی، تکنولوژی، اطلاعات ،ابزار ) کالا یا خدماتی را تولید می کند که نیازهای انسان و جوامع انسانی را برطرف می کند ، در واقع تلاشی است مستمر در جهت بهبود کارایی و بهره وری . به این معنا که با استفاده ار منابع کمتر ، بازده بهتری به دست دهد . از این جهت ، پویایی ، نوسازی و نوجویی یکی از ویژگی های صنعت است .
- اگر تمام فعّالیّتهای اقتصادی که با تولید کالا و خدمات با استفاده از ماشینآلات و تجهیزات عمومی ساختهی دست بشر سروکار دارند را بعنوان یک کل تصوّر کنیم، هرصنعت، زیرمجموعهای از این کل است که عدّهی فراوانی از فعّالیّتهای مشابه را شامل میشود.
GDP ترکیب تولید ناخالص داخلی و نیروی کار انسانی در قالب هر یک از اجزای اقتصاد است. رنگ های سبز، قرمز، آبی به ترتیب نشان دهنده تاثیر هرکشور برای کشاورزی، صنعت، و خدمات در سطح جهان است.
- صنعت شامل شماری سازمان تولیدی ، مانند موسسات یا بنگاه های اقتصادی است که به منظور بررسی های تحلیلی یا سیاست گذاری ، براساس ضابطه های معینی در یک گروه گرد آورده می شوند. بنابر سنت ضابطه معمول برای گروه بندی صنعت همانا مشخصات فرآورده هایی بود که از طریق سازمانهای تولیدی عرضه می شدند ، بنابراین به روال آلفرد مارشال اگر تعدادی از بنگاه های اقتصادی محصولاتی فراهم آورند که در ذهن خریداران بالقوه جایگزین هایی کامل یا نزدیک برای یک دیگر باشند در این صورت تمام واحدهای تولیدی را می توان متعلق به صنعت واحدی دانست. اگر تنها یک تولید کننده عهده دار کل تولید یک نوع محصول باشد که در ذهن خریدار از سایر کالاها در زنجیره ی کالای جایگزین ممکن جدا شود آن گاه آن تولید کننده انحصارگری محسوب می شود که بر تمامی آن صنعت احاطه دارد.
-
تعریف صنعت:
عبارت است ازسازماندهی کلیه عوامل تولید(سرمایه،مدیریت،مواداولیه،نیروی انسانی)به منظورسازندگی ،رشدوتوسعه زندگی بشری که درترکیب وتحلیل وشکل دهی واستخراج مواداولیه محصول جدیدی رابوجودمی آورد.باتوجه به تعریف مزبور می توان پروسه صنعت رابه چهاردسته مجزاتقسیم کرد.
1-صنعت استخراجی (extractive)یعنی پروسه جداکردن عناصروموادمثل استخراج سنگ آهن اززمین وجداکردن منیزیم ازآب دریا
- از جمله : صنعت عمران و راه سازی ، صنعت معدن و راه سازی
-
2-صنعت شکل دهی(conditioning)یعنی تغییرشکل دادن ازخواص فیزیکی مثل صنایع فلزکاری وپلاستیکی
-
3-صنعت تحلیلی(analithic)یعنی تجزیه موادبه عناصر سازنده اش مثل عملیات پالایش نفت وبسته بندی وغیره
-
4-صنعت ترکیبی (synthetic)یعنی ترکیب وموادکردن اجزای سازنده یک محصول ماننداتومبیل
- 5 – صنایع غذایی:یعنی تهیه مواد غذایی کنسروی و خوراکی
- 6 – صنعت حمل و نقل و ترانزیت : یعنی نقل و انتقال مواد و نفر و مناطق مختلف از طریق زمینی و هوایی
- “هانری ژان ” جامعه شناس بلژیکی ، پیشرفتهای تکنیکی جامعه انسانی در پنج مرحله مورد مطالعه و بررسی قرار داده و برای هر یک از مراحل خصوصیاتی قائل شده است که ذیلاً به شرح هر یک می پردازد :دورة سنگ ابزاری
این عصر با وسایل بسیار قدیمی و استفاده از مواد ابتدائی نظیر چوب ، استخوان و سنگهای آتش زنه مشخص می شود . بنابراین اقتصاد در این دوره لزوماً “یک اقتصاد محلی ” است ، مبادلة محدود است و راندمان تولید بسیار پائین است به عبارت دیگر اقتصاد معیشتی حاکم است ، ساخت اجتماعی مسلط خانواده و کلان است سازمان سیاسی کم و بیش توسعه یافته است و در دست ریش سفیدان قرار دارد . تفکر انسان کاملاً تحت تاثیر عوامل فوفق طبیعی قرار دارد به عبارت دیگر تفکر جادوئی بر جامعه مسلط است . د رحقیقت جامعه در این عصر جامعه ای باستانی است که دارای محیط طبیعی دست نخورده ای است و از نوعی یکدستی و تجانس و تشابه کامل جمعی برخوردار است .دورة انسان ابزاری
در این عصر، اساسی ترین ابداعات تکنیکی از طرفی مربوط به استفاده از فلزات برای ساختن ابزار و وسایل می گردد و ازطرفی دیگر توسل به شیوة برده داری در مقیاسی وسیع صورت می گیرد . برده در این عصر هم به عنوان نیروی کار محسوب می شود و هم به عنوان شیئ در ردیف ابزار قرار می گیرد. در حقیقت این توسعه دو گانه تکنیکی ( یعنی استفاده از فلزات و برده ) نتایج بسیار مهم و قابل ملاحظه ای در برداشت. اول آنکه به دلیل به کار گرفتن وسایل جدید کشاورزی و استفاده از نیروی کار ارزان و فراوان ، کشاورزی پیشرفت فراوان یافت و بازده تولید افزایش یافت. دوم آنکه، به دلیل بالا رفتن بازدهی کشاورزی و تکامل وسایل حمل و نقل که خود در نتیجه اختراع ارابه و کشتیهای بادبانی است تجارت رونق پیدا کرد، سوم آنکه در کنار رودخانه هاو مناطق ساحلی دریاها، شهرها حیات یافتند، چهارم آنکه سازمانهای سیاسی شکل گرفتند و دولت شهرها و بالاخره اولین امپراطوریها به وجود آمدند. پنجم آنکه، تفکر عقلائی، خصوصاً در قالب فلسفی ظاهر شد ولی تفکر عامه شدیداً به همان شکل جادوئی و ماوراءطبیعی خود باقی ماند و بالاخره ششم آنکه، زندگی و معیشت روستائی ، شکل غالب زندگی و معیشت را تشکیل می دهد ولی مراکز شهری نیز نقش های سیاسی و اقتصادی قابل ملاحظه ای را دارند.
- دوره پیش صنعتی
این دوره از قرن دهم میلادی شروع گردیده و تا آخر قرن هیجدهم ادامه داشته است . در طول این مرحله مقدمات انقلاب صنعتی به تدریج و به آهستگی فراهم می گردد . این مرحله را می توان با ابداعات تکنولوژیکی زیر مشخص کرد :استفاده از آب و باد ، خصوصاً در آسیاب و در کشتی
استفاده از حیواناتی از قبیل اسب ، گاو ، شتر ، فیل به جای برده
اختراع چاپ و ساعت که هردو وسیله ، تاثیر زیادی در زندگی اجتماعی داشته اند . دراین عصر اقتصاد مبتنی بر کشاورزی است و نوعی سرمایه داری تجاری ظهور می کند و توسعه می یابد که قلمرو آن به خارج از مرزها و بازارهای تجاری آن عصر کشیده می شود . در شهرها ، توسعه صنایع دستی ، ایجاد و تشکیل اصناف و اولین اتحادیه های کارگری و ظهور اولین اشکال طبقه کارگر شهری را سبب میشود . رژیم سیاسی از نوع فئودالی است که بر نظام سلطنتی مطلقه تکیه دارد .
- دوره شکوفائی صنعت
این دوره از انقلاب صنعتی شروع می شود و تا اوایل قرن بیستم ادامه می یابد . از لحاظ پیشرفت تکنیکی و ابزار آلات صنعتی این عصر با افزایش ذغال سنگ و آهن مشخص می شود . منبع جدید انرژی ذغال و بخار است که در وسایل حمل و نقل انقلابی به وجود می آورد و موجب اختراع ماشینهای صنعتی می شود و هم در این دوره ، آهن در ابزارها و وسایل حمل ونقل جانشین چوب می شود.
خصوصیات دیگر این عصر را میتوان به گونه زیر خلاصه کرد:
کاپیتالیسم صنعتی مبتنی بر رقابت جانشین کاپیتالیسم تجاری می شود .
مراکز شهری محل تجمع انبوهی از پرولترهائی می شود که از روستاها مهاجرت کرده اند .
سندیکالیسم شکل می گیرد و مبارزات کارگری آغاز می شود
قدرت سیاسی ، با کمک دموکراسی پارلمانی از نظام مبتنی بر اشرافیت ( آریستو کراسی ) قدیمی ، به بورژوازی منتقل می شود
ایدئولوژیهای بزرگ اجتماعی نظیر لیبرالیزم ، سوسیالیزم ، کمونیسم ظهور می کنند.
- دورة نوتکنیکی
عصر تکنیکی عصری است که از ابتدای قرن بیستم در آن وارد شده ایم . خصوصیات این عصر را می توان به صورت زیر خلاصه کرد :
منابع جدیدانرژی نظیر برق ، نفت ، گاز ، اتم مورد استفاده قرار می گیرند . این منابع موجب افزایش ، تنوع و خودکار شدن ماشینها می گردند .
شیمی با خلق محصولات سنتزی مثل آلیاژهای سبک ، لباس ، بتون ، پلاستیک و … و در پس آن ساخت تجهیزات پیشرفته ای مثل بتونیر ، دستگاه های جوش و پرس ، انواع بلوئر ها ، جرثقیل های مدرن ، ابزار بادی صنعتی و غیره انقلابی در مواد اولیه به وجود می آورد.
کاپیتالیسم صنعتی به دنبال خود کاپیتالیسم مالی را ایجاد می کند و مجتمع های بزرگ انحصار گر جایگزین کاپیتالیسم رقابتی می گردند ودو نوع ساخت سیاسی مسلط می شوند : دموکراسی غربی یا دموکراسی پارلمانی و نظام اشتراکی تک حزبی.
- معنویت و تکنولوژی همراه با صنعت
در چند دهه اخیر همزمان با رشد سریع تکنولوژی و انفجار اطلاعاتی بسیاری از مردم مخصوصا در کشورهایی که تولید کننده تکنولوژی هستند.در خود نیاز به تامل و بازنگری در مبانی زندگی را احساس کردند و بسیاری از آنان بازگشت دوباره ای به ادیان و مذاهب مختلف داشته اند.اخلاق مدرن دستخوش تحولات تکنولوژیک در جهت فایده گرایی دنیایی بسیاری از مبانی اخلاق سنتی را دستخوش تهدید قرار داد اما نهادهای مذهبی در دنیای غرب علی رغم لائیک بودن تعداد زیادی از افراد اجتماع ، با حفظ سیاستهای حمایت از خانواده وجلوگیری از ازدواج همجنس ها و سقط جنین همچنان سعی می کنند با نفوذ در دولتهای لیبرال اخلاق سنتی را حفظ کنند.این تحولات و کشاکش بین معنویت و دنیا گرایی اساس تحولات آینده بشر است چالشی که امروزه در درون کشورها و بین کشورهای مختلف نیز احساس می شد.