علامت افسردگی کودکان چیست؟
یک روانشناس کودک با اشاره به علائم افسردگی در کودکان و میزان شیوع آن در
پسران و دختران، تحرک زیاد، پرخوری و پرخاشگری را ناشی از ابتلا این گروه
سنی به افسردگی دانست و از والدین خواست تا در شیوه خود برای از شیر گرفتن
کودک دقت کنند.
به گزارش فارس، مهناز استکی درباره علائم افسردگی در
کودکان اظهار داشت: علائم افسردگی در کودکان با بزرگسالان متفاوت است و
چنانچه گوشهگیری و انزوا یکی از علائم افسردگی بزرگسالان تلقی میشود، در
کودکان با فعالیت زیاد مشاهده شده که گاهی با پیشفعالی نیز اشتباه گرفته
میشود.
وی افزود: شیوع اختلالات رفتاری در پسران و دختران متفاوت
است و طبق آمار اختلالات رفتاری مانند افسردگی کودکی در پسران بیشتر از
دختران است، اما در بزرگسالی عکس این قضیه صادق است و زنان بیشتر از مردان
به افسردگی مبتلا میشوند.
این روانشناس کودک درباره علل این تفاوت
ها گفت: در کودکی عوامل ژنتیک نقش مهمی ایفا میکند، اما در بزرگسالی عوامل
محیطی در شکلگیری اختلالات روانی مؤثرتر هستند، بنابراین تأثیر محیطی بر
زنان در بزرگسالی موجب ابتلا به افسردگی میشود. از طرفی مردان به علت
اشتغال، کمتر علائم اختلالات روانی را نشان میدهند.
وی افزود: نوار
مغزی در کودکان نشان میدهد که امواج تتا در بیداری در کودکان طبیعی است
در حالی که این امواج در بزرگسالی علامت اختلال روانی است. در رفتارها نیز
این تفاوتها دیده میشود. مثلاً برخی کودکان و حتی بزرگسالان ممکن است
الگوی غذا خوردنشان در دوران افسردگی افزایش پیدا کند که یکی از دلایل آن
محرومیت دهانی در دوران شیرخوارگی است.
وی گفت: اگر کودکان در این
دوران به شیوه نادرستی از شیرخوردن گرفته شوند، در بزرگسالی برای برگشت به
آن دوران که دوران امنیت تلقی میشود، به غذا خوردن که فعالیتی لذتبخش
است، پناه میبرند.
این روانشناس کودک اظهار داشت: «هول دادن» و
«گاز گرفتن» جزو رفتارهایی است که در کودکان مبتلا به افسردگی دیده میشود.
از منظر هیجانی نیز باید گفت تغییر هیجانی، بر شناخت کودک نیز تأثیر
میگذارد زیرا مغز به صورت یکپارچه عمل میکند و وقتی یک منطقه از آن دچار
مشکل شود به نقاط دیگر نیز تسری پیدا میکند.
چگونه با کسانی که در برخورد با همه مشکل دارند، رفتار کنیم؟
طرز رفتار با افراد دشوار
افراد دشوار چه مشخصاتی دارند؟
افرادی که باعث تحریک ما می شوند یعنی خشم ما را تحریک می کنند
افرادی که باعث می شوند در شرایطی کنترل مان را از دست بدهیم
افرادی که سعی می کنند ما را وادار به کاری کنند که می خواهند
افرادی که باعث استرس، غم، ناکامی، عصبانیت و سایر احساسات منفی در ما می شوند
طرز رفتار با افراد دشوار در واقع به
معنی طرز رفتار با رفتارهای دشوار و مشکل ساز است. اگر پاسخ شما به
رفتارهای آن ها منفی است، پاسخ شما به تغییر رفتار دشوار آن ها کمک خواهد
کرد. البته بهتر است بدانید شما نمی توانید رفتار آن ها را تغییر بدهید.
برای تغییر رفتار، خود فرد باید بخواهد. ولی شما می توانید پاسخ خودتان را
کنترل کنید. شما می توانید واکنش تان را کنترل و مدیریت کنید.
دانستن این که چگونه به طور موثر و مثبت
با آن ها رابطه برقرار کنید می تواند به آنان کمک کند تا برای شان الگوی
مناسبی در برخی شرایط باشید.
چه چیزی باعث می شود که افراد تبدیل به افراد دشوار و مشکل ساز شوند؟
نیازهای آن ها پاسخ داده نشده است.
آن ها نیاز شدیدی به صمیمیت دارند ولی
ترس از روابط صمیمی دارند. نیازشان به صمیمیت آن ها را به سمت دیگران می
کشاند ولی ترس آن ها از نزدیکی آن ها را به عقب نشینی وادار می کند.
آن ها با رفتارهای مشکل ساز و دشوار موفق
شدند که از پس حس طرد والدین برآیند. در واقع راهبرد سازگاری شان بوده و
است. اگر شما سعی کنید با در نظر گرفتن آسیب هایی که دیده اند به نیاز آن
ها به نزدیک تر شدن پاسخ دهید نه به رفتار مشکل سازشان،رفتار دشوار آن ها
متوقف می شود یا حداقل کم می شود.
واکنش های رایج در برخورد با افراد دشوار:
شما حالت دفاعی می گیرید
وقتی کسی گستاخ و عصبانی هست شما حس می
کنید مورد حمله کلامی قرار گرفته اید. شما حالت دفاعی می گیرید و سعی می
کنید توجیه کنید. این پاسخ خود به خودی و طبیعی شماست.
آن ها اهمیتی نمی دهند که شما اشتباه کرده اید یا فرد دیگری. آنان فقط می خواهند که مشکل حل شود و مقصر بیابند.
این وضعیت برنده ای ندارد. شما حالت
دفاعی می گیرید و حس ناکامی دارید. آن ها به دشواری ها و مشکلات به عنوان
مشکلی حل نشدنی نگاه می کنند که در آن گیر می کنند.
شما ناراحت هستید در حالیکه چیزی نمی گویید و بر روی حل مشکلات تمرکز نمی کنید.
با اینکه شما احساسات تان را نشان نمی
دهید غمگین هستید و نمی توانید آن را به خوبی درک کنید. شما در حال جذب و
فرو خوردن خشم این افراد هستید. در نهایت شما خشم خود را آزاد خواهید کرد.
ممکن است که تحریک پذیر شوید و با همسر یا شریک تان بحث کنید. ممکن است با
خوردن و نوشیدن سعی در آرام کردن خود داشته باشید تا خشم تان را تخلیه
کنید.
آن ها برنده می شوند اگر چیزی را که می
خواهند بگیرند. ولی شما حس برنده بودن ندارید. شما هنوز غمگین هستید و
عصبانیت تان را جا به جا می کنید به اطرافیان تان و اطرافیان شما نمی
توانند کاری برای شما انجام دهند. شما در برخورد با فرد دشوار نمی توانید
خشم تان را مستقیما به آن ها انتقال دهید بنابراین خشم تان جایی می رود که
پاسخی برای آن نیست و در وضعیتی بدی گیر می افتید.
قبل از پاسخ دادن به افراد دشوار یادتان
باشد که آنان از شما عصبانی نیستند بلکه از وضعیت عصبانی هستند. فقط چون
شما در آن وضعیت در دسترس آن ها هستید و در تیررس خشم شان از ناکامی قرار
می گیرید. بنابراین وقتی آنان از وضعیت عصبانی هستند و نه شما، چرا باید
شما در حالت دفاعی باشید؟
شما این کار را توسط راه حل های زیر انجام دهید:
سوال کنید تا مشکل برایتان روشن شود
مشکل را تفسیر کنید تا مشکل را درک کنید و برای خودتان رفع ابهام شود
مهارت های ارتباطی اساسی:
تفسیر برای دریافت کردن معنا: مرور
و تفسیر اتفاق و برخوردی که با شما شده به شما کمک می کند تا به صورت کامل
و به تفصیل پیام در پس آن برخورد را درک کنید. بگذارید با توضیح بیشتر این
مهارت ارتباطی را روشن کنم.
اگر شما گفته های او به خودتان را تکرار
کنید نتوانسته اید تفسیر کنید و این مهارت تفسیر نیست. این تکرار طوطی وار
است و به شما کمکی نمی کند.
اگر شما می خواهید مشکل را به خوبی بفهمید و با تحلیل می خواهید درک خود از واقعه را دریافت کنید، این روش دقیقا تفسیر است.
تفسیر برای ارتباط ضروری است. داشتن این مهارت نشان می دهد که شما به خوبی گوش می دهید و شرایط را درک می کنید.
تعبیر:
خیلی از واژه ها معناهای متفاوتی برای
افراد مختلف دارد. وقتی اطلاعات کافی ندارید تصور نکنید می دانید دقیقا آن
ها چگونه هستند. اغلب ما آن چیزی را می شنویم که می خواهیم. مطمن شوید که
چیزی را که می شنوید برای خودتان روشن کرده اید.
عقیده تان را ارائه ندهید. وقتی کسی
غمگین هست علاقه ای به دانستن عقیده شما درباره این که چه اتفاقی افتاده
است، ندارد بلکه فقط می خواهد مشکل حل شود.
سوال بپرسید و تفسیر کنید که آن ها چه چیزی واقعا به شما گفته اند و دریافت خودتان از حرف های آن ها را بفهمید.
یک برنامه ی عملی برای خودتان بریزید.
برای حل مشکلات زمان ضرب الاجل تعیین کنید.
از برنامه خودتان پیروی کنید.
بهترین کار ممکن را در وضعیت بدی که در آن قرار دارید انجام دهید:
آرام باشید
دعوا نکنید و کسی و خودتان را متهم نکنید
درک خود از گفته های طرف مقابل تان را با روش تفسیر بررسی کنید
بر پاسخ خود استوار باشید
گوش کنید
هشتاد درصد زمان ما در بیداری و هوشیاری صرف مهارت های اساسی ارتباطی می شود مانند: نوشتن، خواندن، حرف زدن و شنیدن.
به طور تخمینی شنیدن بیش از 50 درصد وقت
ما را می گیرد. ما عجولانه گوش می کنیم. اکثر ما نمی توانیم صد در صد به
کسی که با ما صحبت می کند توجه کنیم وقتی سخنان او بیش از 60 ثانیه می شود.
ما مدت زمانی می توانیم توجه و تمرکز کنیم پس از آن در تمرکز ما وقفه
ایجاد می شود. پس از وقفه دوباره تمرکز می کنیم.
ما توانایی زیادی برای شنیدن داریم به طور فیزیولوژیکی.
راه های ارتقا گوش دادن، توجه به گفته های دیگران است.
حدس نزنید. گوش کنید
گفته هایش را تفسیر کنید
به احساساتش گوش کنید