تفاوت روانکاو، رواندرمانگر تحليلي و روانپویشی چیست؟
، روانکاوی با عنوان psychoanalysis و رواندرمانگر تحليلي و روانپویش با
عنوان Psychodynamic Psychotherapy شناخته میشوند. (رواندرمانگر تحليلي
کيست ؟ / انیستو روانکاوی تهران)
در مقام درمانگر روانکاوی
تفاوت زیادی با روانپویشی/تحلیلی دارد ولی از نظر پارادیم فکری خیر.
رواندرمانگرانی که از همان ابتدا تا به امروز از مفروضات پایه روانکاوی
استفاده میکنند ولی برخی روبناها را قبول ندارد و تشکیلات خود را جدا
میکنند تحت عنوان درمانگر پویشی شناخه میشوند (مقدمه درآمدی نو بر روانکاوی
/ نشر نی).
رواندرمانگر پویشی بر خلاف روانکاو ضرورتی ندارد که در
یکی از انیستو یا دانشکده های زیر نظر انجمن بین المللی روانکاوی درس
بخوانند، معمولا سال های کمتری را تحت تحلیل شدن قرار میگیرند، شیوه بسیار
تعدیل شده تری در درمان دارند (برای مثال خبری از تخت روانکاوی نیست) و
هفته ای 1 یا حداکثر 2 جلسه بیمار را ملاقات میکنند.
روانکاوان
چناچه مشخص است، مدت زمان زیادی را تحت اموزش و روانکاوی قرار میگیرند و به
روش های کلاسیک اعتماد بیشتری دارند (گرچه ممکن است از تخت روانکاوی هم
استفاده نکنند ولی تکنیک ها عمدتا کلاسیک است)، از نظر انجمن بین المللی
روانکاوی رواندرمانی که کمتر از 3-4 در هفته باشید عضو این انجمن نمیتوانند
باشند و و در امریکا به عضویت شاخه 39 انجمن روانشناسی در می ایند.
ولی
از نظر پارادیم فکری روانکاوی و روانپویشی در یک پایگاه هستند ، این
رویکرد به تمام نظریاتی اطلاق میشود که از مدل دینامیک ذهن استفاده میکنند،
بنابرین از فروید تا یونگ تا مالان و مک کالو همگی زیر عنوان پارادیم فکری
روانکاوی قرار میگیرند. هم یونگ در کتابهایش از واژه psychoanalysis
استفاده میکند هم فروید هم دوانلو چراکه از نظر پارادیم های فکری همگی
دینامیک هستند ولی از نظر درمانی نام های متفاوتی برای تفکیک وضع میشود.
در
ایران اگر به صورت بسیار سخت گیرانه نگاه کنیم به غیر از یکی دو استثنا
روانکاو وجود ندارد، چراکه درمانگران ایرانی نه عضو انجمن بین المللی
روانکاوی هستند نه تحت نظر یکی از انیستو های این انجمن اموزش دیده اند و
نه میتوان بیمار را بیشتر از هفته ای یکی دوبار وییزیت کرد.
بنابرین
روانکاوی در کل به پارادیم فکری درمانگران نظریه دینامیک ذهن اطلاق میشود
(اعم از ادلری، فرویدی، کوهوتی، مالانی ) و از نظر شغلی به کسانی که تکنیک
های خاصی را به کار میبرند.
پيشگيري و مداخله در بحران
تجربه
“فرو ريختن” بازتاب فاجعه ايست كه در آن رابطههاي ما با افرادي كه
همواره براي ما از نظر رواني نگه دارنده بودهاند از زير و بن تخريب شدهاند – توسط از دست
دادن، زير پا گذاشته شدن و يا مورد سوء استفاده قرار گرفتن .1
محتواي ارزشي و ويژگيهاي خدماتدهي بخش پيشگيري و مداخله در بحرانهاي
ارتباطي در كلينيك انستيتو روانكاوي تهران :
اولاً : ما نيازهاي
رواني برخي افراد كه در بحران بسر ميبرند ولي بحران آنها به رسميت شناخته نشده
است را پيشبيني كردهايم كه قبلاً به وضوح ديده نشدهاند و سيستم جوابگويي مشخصي
براي آنها وجود نداشته و يا اعمال نشده است .
دوماً :ما از ديدگاه
جديدي به بحرانها نگاه ميكنيم كه آن به اينگونه است كه خيلي از بحرانهاي عاطفي
و رواني را به عنوان بحرانهاي ارتباطي ميبينيم. اين بدان معناست كه بحرانهاي
فردي در واقع “همسازي” شدهاند و يك فرد به تنهايي باعث بحران خويش
نشده است.
سوماً : با چنين نگاهي، كه براساس آخرين
اطلاعات علمي در روانكاوي معاصر است، تلاش خواهيم كرد كه جوابگويي بهينهاي به افرادي
كه دچار مشكلات اضطراري هستند به انجام برسانيم .
مواردي كه براي دريافت كمك
مشاورهاي سريع و در صورت لزوم ارجاع ميتوانند به “تيم پيشگيري و
مداخله در بحرانهاي ارتباطي” كلينيك انستيتو
روانكاوي تهرانمراجعه كنند ازا ين قرارند:
1. مشكلات زناشويي/ طلاق
·
زوجهايي كه
در حال نزاع شديد هستند و شرايط زندگي آنها از كنترل خارج شده است.
·
خيانت همسر و
خيانت به همسر.
·
زوجهاي در
شرف جدايي كه احتياج به مشورت اضطراري دارند چون شايد ترديد دارند.
·
فردي كه طلاق
گرفتنش قريبالوقوع است ولي احساس ميكند قبل از اقدام نهايي احتياج مبرمي به همفكري
دارد.
·
وضعيت روحي و
سرپرستي (حضانت) فرزندان بعد از طلاق.
·
مشاوره قبل از
ازدواج (ترديد شديد).
·
بحران در
خانواده به دليل عدم توافق با فرزندشان راجع به انتخابي كه براي ازدواج كرده است.
·
جنگ بين
خانوادهها قبل از ازدواج فرزندانشان (و امكان جدايي زوج).
·
جنگ بين
خانوادهها بعد از ازدواج فرزندانشان (و امكان جدايي زوج).
2. خودكشي
·
ريسك خودكشي:
فردي كه به صورت پراكنده افكار خودكشي در ذهن دارد ولي خود را در خطر اقدام به آن
نميبيند و تا به حال اقدام به خودكشي نكرده است.
·
ريسك خودكشي:
خانوادههايي كه ميبايد نسبت به احتمال خطر خودكشي فرزند خود كه منزوي، افسرده و
يا عصباني است هوشيار باشند و اقدام پيشگيرانهاي انجام دهند.
·
كمك به
خانواده بعد از اين كه يكي از اعضاي خانواده اقدام ناموفق به خودكشي داشته است.
3. مشكلات عاطفي
و رواني سخت
·
اقدام به
خودزني (به طور مثال، با تيغ)
·
افسردگي شديد
به واسطه بحران ارتباطي.
·
اضطراب شديد به
واسطه بحران ارتباطي.
·
بيخوابي شديد
به واسطه بحران ارتباطي.
·
ناسازگاري يا
عدم پذيرش شديد در ارتباطات شخصي (مانند خود محوري شديد، عدم كنترل خشم، تصميمات
آني و مخرب)
·
پدر و مادر
عاصي از نوجوان طغيانگر.
·
خانواده متوجه
تغييرات رفتاري و رواني شديد و يا نامتعارف (به طور مثال هذيان، سوء ظن، توهم) در يكي
از اعضاي خانواده شده است (ممكن است فرد در شرف ابتلا به سايكوز باشد) و احتياج
به كمك اضطراري دارد.
·
جواب به
سؤالات خانواده در مورد افراد مبتلا به سايكوز (به طور مثال اسكيزوفرني، اختلال دو
قطبي).
·
استرس زياد و
به هم ريختگي خانوادگي به دليل وجود فرد مبتلا به سايكوز (به طور مثال اسكيزوفرني،
اختلال دو قطبي).
·
ارائه مشورت
در مورد مشكلات فرزندانِ والدينِ مبتلا به بيماريهاي سخت رواني.
·
ارائه مشورت به
خانوادهاي كه يكي از اعضاي آن در شرف يا در حين بستري در بيمارستان روانپزشكي است.
4. اعتياد
·
اعتياد كه
باعث بحران در خانواده شده است (اعتياد به مواد مخدر، الكل، بازيهاي كامپيوتري،
كار، روابط جنسي، غذا و…) .
·
اعتياد كه
باعث بحران روحي براي فرد مبتلا شده است.
لطفاً به نكات زير توجه
بفرمائيد
· اگر
شما يا فردي در خانواده شما در فكر اقدام به خودكشي است، لازم است سريعاً به
اورژانس بيمارستان نزديك به خود مراجعه كنيد.
· اگر
شما يا فردي در خانواده شما در حين اقدام به خودكشي يا تهديد به خودكشي است،
لازم است سريعاً با 110 تماس
حاصل فرمائيد.
· ما
خدمات پزشكي و روانپزشكي ارائه نميدهيم.
· اگر
شما يا فردي در خانواده شما دچار علائم شديد روان گسيختگي مانند هذيان يا توهم
شده است، لازم است به اورژانس بيمارستان نزديك به خود مراجعه كنيد يا با يك
روانپزشك مشورت كنيد.
· اگر
فكر ميكنيد افسردگي و اضطراب شما شدت زيادي پيدا كرده و ميدانيد كه ريشه ارثي
و ژنتيك دارد، يا به اين صورت قبلاً تشخيص داده شده است، لازم است به روانپزشك
مراجعه فرمائيد.