درمان و علل کابوس های شبانه
مشکلی که بسیاری از افراد با آن مواجه هستند کابوس های شبانه است که در این بخش مورد بررسی قرار می گیرد.
ایران ناز,فريبا خان احمدي در خصوص کابوسهای شبانه
نوشت:اين «ناله هاي شبانه» شايد کمي سوال برانگيز باشد، اما حقيقت
دارد؛کابوس. حتي اگر کابوس کمي ترسناک هم به نظر برسد اما به والدين کمک
مي کند،
سلامت روان فرزندان شان را آناليز کنند. پيش از هرچيزي اجازه دهيد تا
از آن چه به عنوان کابوس شناخته مي شود، تعريفي ارائه دهيم. دکتر «وندي
والش» از دپارتمان هاليفاکس روانشناسي در کانادا مي گويد:
کابوس تابعي از ذهن است که در طول چرخه «رم» (مرحله سوم خواب) اتفاق مي
افتد. گريه و حرکت کردن در هنگام کابوس به حداقل خود مي رسد اما به محض
بيدار شدن اين رويداد ترسناک در ذهن ريکاوري و احيا مي شود به همين خاطر
کابوس خيلي وحشتناک است.
کابوس هاي شبانه معمولاً کودکان سه تا 10 ساله را وحشت زده و آنها را
شب از خواب بيدار مي کند. کودکاني که زياد کابوس مي بينند هيچ مشکلي در
خصوص اختلال شخصيتي ندارند. در واقع کابوس نمي تواند نشانه اي از بيماري
در کودکان باشد اما تحقيقات نشان مي دهد،
کابوس مشکل يا بيماري نيست و به اضطراب مرتبط مي شود و به نوعي واکنش کودک به اضطراب هاي محيطي است.
منبع و منشا کابوس های شبانه کجاست و چه عاملی سبب می شود تا شبها کابوس ببینیم و به چه علت این امر اتفاق می افتد؟
در هنگام خواب، بدن در حال استراحت و سکون است با اين حال مغز به طور
باور نکردني فعاليت مي کند و از طريق چرخه هاي مختلف خواب تعويض مي شود.
در يک مقاله بهداشت کودکان «ماري ال گاوين» توضيح مي دهد:
خواب «رم» که مرحله سوم خواب است يک دوره گذار بين
خواب سبک و خواب بسيار عميق است. اين خواب معمولاً با رويا همراه است و
بتدريج که شخص استراحت مي کند مدت دوره هاي «رم» (خواب سنگين) به مقدار
زيادي افزايش مي يابد.
او مي گويد: مقدار خواب مرحله سوم در سنين مختلف
متفاوت است. يک نوزاد بيشتر از ۸۰ درصد کل خوابش را در خواب رم است. رويا
در طول اين چرخه خواب واضح تر به نظر مي رسد. همچنين روياهاي بد بيشتر از
روياهاي خوب در خاطر کودکان مي مانند.
روياهاي بد در برخي مواقع اجتناب ناپذير هستند اما هميشه يک مساله
ناراحت کننده محرک اين رويا ها هستند. اگرچه بسيار دشوار است تا محرک هاي
روياي بد را از بين ببريم
اما برخي عوامل مانند، استرس، تجربه جديد، بيماري،
ديدن چيزهاي نگران کننده و کمبود خواب مي تواند آغازگر کابوس هاي شبانه در
بچه ها باشند.
«وندي والش» مي گويد: مراقبت کودک در محيط هاي عاري از استرس به او کمک مي کند تا از کابوس شبانه در امان باشد.
او به والدين توصيه مي کند در طول روز و قبل از خواب، کودکان شان را براي داشتن يک خواب آرام آماده کنند.
استفاده از موسيقي آرام بخش، اجتناب از تماشاي
تصاوير ناراحت کننده در تلويزيون، اطمينان از خواب کافي فرزندان (زمان
خواب کافي براي بچه هاي پيش دبستاني 11 تا 13 ساعت توصيه مي شود. )
استفاده از چراغ خواب و خنک نگه داشتن اتاق کودک به ايجاد ذهني آرام در کودکان و جلوگيري از کابوس هاي شبانه کمک مي کنند.
هنگامي که بچه ها کابوس شبانه را تجربه مي کنند اين مساله آنها را
ناراحت و پريشان مي کند اما روياهاي بد پتانسيل هايي دارند که به آنها کمک
مي کنند تا احساسات ناخوشايند خود را درباره چيزهاي مختلف برون ريزي
کنند.
گاهي اوقات روياها راه بصري مغز درباره مسائلي است که در ذهن ما سنگيني مي کنند.
در صورتي که کودک کابوس شبانه را تجربه کرد، والدين مي توانند با برخي از تمرين هاي ساده ترس را از کودک خود دور کنند
. نويسنده کتاب بهداشت کودکان، چند راهکار ساده را
به والدين توصيه مي کند: «کودک را به آرامش دعوت کنيد و به او اطمينان
خاطر بدهيد که هيچ خطر واقعي تهديدش نمي کند، کودک تان را به پايان شاد
رويا تشويق کنيد. يعني به او بگوييد اين فقط يک رويا بوده و واقعيت ندارد.
سعي کنيد با همفکري يکديگر آنچه را که باعث خواب بد در او شده پيدا
کنيد و سپس عامل به وجود آورنده را از بين ببريد. از او بخواهيد تا
روياهايش را در قالب يک تصوير نمايش دهد.
اگر کودک در نقاشي هايش تصاوير ترسناکي را کشيد و
کابوس هايش شديد بود براي مقابله با استرس و روياي هاي بد و مهار آن به يک
مشاور مراجعه کنيد.
لازم است، کودکاني که کابوس شبانه سراغ شان مي آيد
در اتاق خواب شان چراغ خواب با درخشش زيبا قرار دهيد تا حس درخشش ستاره
هاي آسمان را در فضاي اتاق خواب کودک تداعي کند.
داستان هاي شيرين بخوانيد و از او بخواهيد بعد از
اينکه از خواب بيدار شد ترس را به تسخير در بياورد. براي کنترل کابوس و
مهار روياهاي بد، اجازه بدهيد کودک عروسک يا پتوي مورد علاقه اش را بغل
کند و بخوابد.
در اتاق را باز بگذاريد و از او بپرسيد، آيا مساله
نگران کننده اي در طول روز تجربه کرده است و سعي کنيد درباره احساساتش با
او صحبت کنيد.»
سرخوردگی و احساس شکست مهمترین پیامد یک دوستی ناسالم است
دکتر بدری السادات بهرامی، در گفتوگو با خبرنگار سینا،
رابطه دختر و پسر را به طور کلی بر اساس لذت طلبی دانست و گفت: به نظر من
روابط بین دختر و پسر امروزی بر اساس فلسفه لذت طلبی است و به همین خاطر
روابط بسیار سطحی و گذرا و بدون شناخت برای یک مدت کوتاه صورت میگیرد و
گاهی اوقات این روابط سطحی به سمت بدترین نوع بهره وری از همدیگر کشیده
میشود که خود میتواند آسیبزاباشد.
وی سرخوردگی و احساس شکست را مهمترین پیامد و عوارض یک دوستی ناسالم
دانست و گفت: وقتی در یک مدت کوتاه بیشترین و عمیقترین ارتباط را با طرف
مقابل که معمولاً از جنس مخالف است برقرار میکنیم، بعد از مدتی به شدت
احساس سرخوردگی و سوءاستفاده شدن به ما دست میدهد و به همین جهت دختر و
پسرهای امروزی از روابط عمیق عاطفی که بتواند نیازهای آنها را برآورده
کند، بهرمند نیستند و در این روابط دچار آسیبهای جدی عاطفی میشوند؛ همین
عامل نیز در دراز مدت، موجب تخریب اعتماد به نفس و به تبع آن برای همیشه
آسیب روحی و روانی میشود.
دوستیهایی که بدبینی را وارد زندگیهای مشترک آینده میکند
این روانشناس تصریح کرد: طبیعتاً وقتی اعتماد به نفس شخصی به واسطه این
رابطه خدشه دار شود، بدبینی به وجود میآورد، این باعث میشود فرد در زندگی
مشترک خود هم آسیب ببیند؛ مدام میخواهد همسر خود را کنترل کند چرا که در
دوران دوستی خود از طرف مقابل نابسامانیهایی را دیده است که فکر میکند
همه افراد این طور هستند و متاسفانه منتظر است از طرف مقابل خطایی سر بزند
یعنی همیشه در کمینگاه هستند و در این رابطه به جای اینکه احساس آرامش کنند
دائماً احساس اضطراب و ناآرامی دارند چون به دلیل روابط قبلی شکست خورده
به این دیدگاه رسیدهاند که همه خلافکار هستند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
وی به احترام و اطاعت از عرف جامع و قوانین شرع در چنین روابطی اشاره کرد و
گفت: البته یک نظر و قاعده کلی را نمیتوان به همه نسبت داد اما آنچه که
از آمار و شواهد، مراجعان و اطلاعات رسانهها مشخص است معمولاً فلسفه لذت
طلبی بدون پایبندی به ارزشها بر روابط بین دختر و پسر حاکم بوده است و به
قول خیلی از آنها میخواهند جوانی کنند و فکر میکنند جوانی کردن باید از
طریق رابطه بین دو جنس مخالف اغنا شود. در حالی که ما در جامعهای زندگی
میکنیم که عرف دینی حاکم است و راههای زیادی برای جوانی کردن همراه با
لذت مشروع وجود دارد.
وی به نقش خانواده در پیشگیری از دوستیهای ناسالم اشاره کرد و افزود:
بچههایی که در خانوادههایی تربیت شدهاند که از لحاظ عاطفی کمبودی
نداشتهاند کمتر مجذوب این رابطهها میشوند و کمتر آسیب میبینند؛ آن
بچههایی که علاوه بر رابطه مستحکم عاطفی در خانه از رابطه گرم خویشاوندی
بهرمند هستند و معمولاً مهمانیهای ماهیانه یا هفتگی در بین خود دارند نیز
کمتر جذب رابطههای نامشروع میشوند. بالعکس خانوادههایی که اهل رفت و آمد
خویشاوندی نیستند، در رابطه خانوادگی خود هم دچار مشکل هستند، بچههای
آنها به دلیل احساس خلاءهای عاطفی بیشتر مجذوب رابطههای دختر و پسری
میشوند.
بهرامی، در ادامه افزود: به طور یقین بیشترین نقش و عامل در کنترل فرزند
به دوش پدر و مادر است. روابط سرد خانوادگی و دوست نبودن والدین با فرزندان
نیز باعثایجاد چنین رابطههایی میشود. اگر صفا و صمیمیت بین والدین و
بچهها وجود داشته باشد و جوان احساس راحتی با پدر و مادر خود کند به طوری
که مسائل و مشکلات خود را در چارچوب خانواده به شکل سالم و در قالب گفتمان
منطقی مطرح کند و همچنین پدر و مادر بیدلیل موضع نگیرند و به خوبی به
صحبتهای آنها گوش دهند به نظر من جوان احساس داشتن تکیهگاه و آرامش
میکند و چون از لحاظ عاطفی سیراب شده، لزومی نمیبیند که تن به رابطه
نامشروع بدهد.
وی به پروندههای خود در مراجعه جوانان به روانشناس و مشاوره اشاره کرد و
گفت: معمولاً دخترها و پسرهایی که به من مراجه میکنند، با اینکه چند
رابطه ناموفق را تجربه کردهاند ولی میگویند که چه کار کنیم تا در رابطه
جدید این بار شکست نخوریم. باید به دقت به این جمله توجه کرد میگویند: «چه
کار کنیم که دوباره شکست نخوریم؟!» یعنی با وجود اینکه این همه آسیب
دیدهاند، دوباره میخواهند رابطه جدید برقرار کنند. این بدان معناست که به
دنبال رفع نیازهای جنسی و به خصوص عاطفی خود هستند یا خیلیها هم از من
میپرسند که بعد از سه الی چهار سال دوستی چگونه طرف مقابل را راضی کنیم تا
با ما ازدواج کند؟ آسان کردن راههای ازدواج میتواند کمک کند که دیگر
گرفتار این رابطهها نشوند یا همان طور که گفته شد دوستی و ابراز محبت از
سوی والدین و حتی خویشاوندان بسیار موثر است. خب وقتی چنین جوانانی به من
مراجعه میکنند به آنها توصیه میکنم که رابطه سالم و با نظارت والدین
وجود داشته باشد و مراحل یک رابطه سالم را به آنها میگویم یا کسانی که
آسیب دیدهاند افسردگی، اضطراب و بیماری روانی آنها را درمان میکنم.
مراجعه به مشاور فراموش نشود
عضو سازمان نظام روانشناسی، در توصیهای به جوانان گفت: توصیه ما این است
که حتماً تحت درمان و مشاوره از سوی روانشناس یا روانپزشک قرار بگیرند و
دوره درمان خود را کامل سپری کنند تا ردپای این آسیب ناشی از رابطه به طور
کلی از بین برود، در غیر این صورت در روابط بعدی خود تحت تاثیر این آسیبها
قرار میگیرند.
وی در پایان داشتن اعتقاد مذهبی را بسیار مهم و ضروری دانست و خاطر نشان
کرد: جامعه ما در یک بعد اعتقادی و دینی به سر میبرد؛ دخترها و پسرها
دست خود را از خانواده و مذهب خود کوتاه نکنند و به این ریسمان چنگ بزنند
تا جزء قربانیان نباشند.