حسادت بیمارگونه چیست؟
غلب روانشناسان توافق دارند که حسادت یکی از شایعترین هیجانات انسانی
است که مستقیماً به روابط بین افراد مربوط میشود. برخی از روانشناسان حتی
ادعا کردهاند که اگر کسی اصلاً احساس حسادت نداشته باشد، در تعهد خود
نسبت به رابطه با دیگران دچار کمبود خواهد بود.
حسادت در انواع مختلفی از روابط ممکن است بروز کند:
- دوستی
- رابطه با جنس مخالف
- رابطه با همجنس
- رابطه بین اولیاء و فرزندان
- رابطه بین خواهر و برادرها
- رابطه بین اعضای خانواده
غالباً حسادت ریشه در کمبود عزتنفس
و اعتماد به خود دارد و در نتیجه به درجات مختلف، بر حسب این که میزان و
سطح عزتنفس و اطمینان فرد چقدر باشد، بر روی افراد تأثیر میگذارد.
حسادت
نیز مانند بسیاری از هیجانات دیگر، معمولاً مسأله مهمی نیست و در واقع
میتواند به «حفظ» رابطه کمک کند امّا در برخی موارد، میزان آن شدّت
میگیرد و شروع به منحرف کردن فکر فرد میکند و اینجاست که دیگر از جنبه
محافظتی خارج شده و جنبه مخرّب به خود میگیرد. این نوع حسادت، غیرعادی یا
نابهنجار است و روانپزشکان آن را حسادت بیمارگونه مینامند. حسادت
بیمارگونه در برخی موارد حاد ممکن است به خشونت و حتی مرگ بینجامد.
حسادت به عنوان یک هیجان طبیعی انسان
تفاوت عمدهای بین حسادت
طبیعی و غیرطبیعی وجود دارد، هر چند صاحبنظران در مورد نقطه دقیقی که
حسادت طبیعی به صورت حسادت بیمارگونه در میآید بحث دارند. به عنوان یک
قاعده کلّی، حسادت طبیعی را میتوان چنین تعریف کرد که حسادتی است که فرد
حس میکند چنانچه:
- همسر یا دوستش را با کس دیگری ببیند
- دوستش او را به خاطر کس دیگری کنار بگذارد
- کودکی در خانواده مورد محبت و علاقه بیشتری از دیگران قرار داشته باشد
احساس حسادت میتواند خیلی دردناک
باشد امّا در حسادتهای طبیعی، افراد خود را با شرایط و موقعیت جدید وفق
میدهند و زندگیشان را میکنند.
هنگامی که حسادت از کنترل خارج میشود
حسادت بیمارگونه به دو شکل وجود دارد: حسادت وسواسی و حسادت توهمی یا روانپریشانه.
در
حسادت وسواسی، فرد دارای افکار شدید و تکرار شوندهای مبنی بر روراست
نبودن یارش است. با وجودی که ممکن است فرد از ته قلب به این گونه افکار
اعتقاد نداشته باشد امّا نمیتواند فکر کردن درباره آن را متوقف کند و این
افکار میتوانند خیلی زود به صورت مخرّب و ناراحت کننده درآیند. غالباً به
علت حسادت وسواسی، روابط از هم میگسلند.
حسادت روانپریشانه، خطرناکتر و حادتر از حسادت وسواسی است. افرادی که
از حسادت روانپریشانه رنج میبرند کاملاً مطمئن هستند که یارشان به آنها
خیانت میکند و بر خلاف حسادت وسواسی هیچگونه شکی در این مورد در ذهنشان
وجود ندارد. آنها احتمالاً عقیده دارند که شواهدی نیز برای خیانت یارشان
وجود دارد، حتی چنانچه شواهدی واقعاً وجود نداشته باشد.
رفتارهای خطرناک و آسیبرسان مرتبط با حسادت روانپریشانه عبارتند از:
- تعقیب کردن یار
- استخدام کسی برای تعقیب کردن یار
- سوء تعبیر رویدادهای عادی به عنوان نشانههای تقلّب
- رو در رویی با یار و متهم کردن او به داشتن رابطه با دیگران
- رفتار خشونتآمیز با یار
- رفتار خشونتآمیز با کسی که فکر میکند با یارش رابطه دارد
حسادت روانپریشانه کمتر از حسادت وسواسی شایع است
و ممکن است به علّت اختلالات دیگری چون اسکیزوفرنی، افسردگی، سوء مصرف
مواد، زوال عقل و ناتوانی جنسی به وجود آید.
درمان حسادت بیمارگونه
از آنجا که حسادت بیمارگونه طرز
فکر فرد را خراب میکند، میتواند اثرات منفی قابل ملاحظهای بر کیفیت
زندگی او بگذارد. با وجود این، چون حسادت بیمارگونه به عنوان یک اختلال
ذهنی شناخته میشود، درمانهایی برای آن وجود دارد.
«درمانهای
گفتگویی» نظیر درمانرفتاری شناختی (CBT) برای درمان حسادت بیمارگونه
متداولتر است. CBT به فرد کمک میکند که شیوه تفکر و عملش را تغییر دهد و
مشکل وی را قابل تحملتر میسازد.
دارودرمانی نیز برای درمان حسادت
بیمارگونه به کار میرود. برای حسادت وسواسی، داروهای ضدافسردگی مفیدند و
برای حسادت روانپریشانه، داروهای ضدروانپریشی (مانند داروهایی که برای
درمان اسکیزوفرنی تجویز میشود) ممکن است لازم باشد.
توصیههایی برای دوستان و افراد خانواده کسانی که از حسادت بیمارگونه رنج میبرند
همجواری با افرادی که از حسادت بیمارگونه رنج میبرند میتواند برای
دوستان و افراد خانوادهشان بسیار سخت باشد. به یاد داشتن این نکته اهمیت
دارد که حسادت بیمارگونه یک نوع اختلال ذهنی است که قابل درمان است امّا
همچنین باید به یادداشت که خطر خشونتآمیز شدن رفتار فرد نیز وجود دارد.
به
افرادی که دچار حسادت بیمارگونه هستند میتوان کمک کرد امّا غالباً آنها
کمک را رد میکنند و یا اصلاً انکار میکنند که نیاز به کمک دارند. با
وجودی که باید آنها را تشویق به کمک گرفتن کرد امّا ممکن است آنها از این
پیشنهاد عصبانی شوند. با در نظر داشتن این که افرادی که دچار حسادت
بیمارگونه هستند ممکن است به خشونت روی آورند، دوستان و افراد خانوادهشان
باید رفتار احتیاطآمیزی با آنها داشته باشند. هنگامی که به خشونت روی
آورده شد توصیه میشود با پلیس تماس گرفته شود. در این شرابط، افرادی که از
حسادت بیمارگونه رنج میبرند، به ویژه از نوع روانپریشانهاش، ممکن است
به اجبار تحت درمان قرار داده شوند.
حسادت ممکن است بیش از یک هیجان طبیعی باشد
از
آنجا که حسادت معمولاً به عنوان یک هیجان انسانی متداول در نظر گرفته
میشود، مردم غالباً باور ندارند که حسادت، در شکل حادش، یک نوع اختلال
ذهنی است. تفاوتگذاری بین حسادت طبیعی و غیرطبیعی گاهی اوقات دشوار است
امّا به عنوان یک قاعده کلّی، حسادت طبیعی میتواند باعث حفظ رابطه با
دیگران گردد در حالی که حسادت غیرطبیعی مخرّب است و غالباً به خشونت
میانجامد.
حسادت غیرطبیعی شایع است و قابل درمان میباشد امّا غالباً
افرادی که از حسادت بیمارگونه رنج میبرند از دریافت کمک خودداری میکنند.
در این موارد ممکن است آنها را به اجبار تحت درمان قرار داد.
چگونه تمرکز مغزی و حافظه را به طور طبیعی تقویت کنیم؟
مغز انسان نیازمند به چالش کشیده شدن و تحریک برای افزایش قدرت ذهنی و
تمرکز است. اگر این کار را انجام ندهید، زوال مغز آغاز می شود. انجام بازی
های فکری یا فراگیری مهارتی جدید می تواند به مغز شما کمک کند.
مغز
سیستم اطلاعاتی مرکزی بدن است. این اندام فوق العاده در پس زمینه به فعالیت
مشغول است تا سیستم و پردازش اطلاعات را تنظیم کرده، و عملکردهای پیجیده
بدن انسان را تکمیل کند. مغز تمامی این کارها را از لحظه شکل گیری حیات و
تولد انسان انجام می دهد.
همان گونه که سن انسان افزایش می یابد،
مغز نیز پیر می شود. افزایش سن تحلیل سلول های مغزی را به همراه دارد و این
مساله بر فرآیند تفکر ما تاثیرگذار است. خبر خوب این است که روش های
مختلفی برای جوان نگه داشتن مغز وجود دارند. در این مطلب چند روش برای
ارتقا تمرکز مغزی و حافظه بدون استفاده از داروها و مکمل ها را ارائه می
کنیم.
وعده های غذایی متعادل
تغذیه
نقشی کلیدی در قدرت حافظه و تمرکز انسان ایفا می کند. سبزیجات تازه، میوه
ها، غلات سبوس دار، و پروتئین بدون چربی همگی مواد مغذی هستند که برای حفظ
سلامت و عملکرد بالای مغز به آنها نیاز است. افزایش مصرف اسید چرب امگا-3
حیوانی نیز به جوان نگه داشتن مغز کمک می کند.
اگرچه تحلیل سلول های
مغزی بخشی عادی از روند پیری است، اما رادیکال های آزاد انحطاط سلولی را
شتاب می دهند. هنگامی که سلول های سالم آسیب می بینند، مغز دیگر به محرک ها
همانند گذشته واکنش نمی دهد. اسید چرب امگا-3 به حفاظت سلول ها از یون های
خطرناک که شکست سلولی را موجب می شوند، کمک می کند. اسید چرب امگا-3 به
محافظت از مغز در برابر التهاب نیز کمک می کند. بهترین منبع اسیدهای چرب
مفید امگا-3 ماهی آزاد (سالمون)، شاه ماهی، ماهی تن و دیگر گونه های ماهی
روغنی است.
ورزش منظم
ورزش
منظم به حفظ هرچه بهتر تمرکز کمک می کند زیرا فعالیت بدنی بازسازی سلول
های عصبی را تحریک می کند. این سلول های عصبی به تقویت ارتباطات سلول های
مغز کمک کرده و همچنین از آنها در برابر آسیب محافظت می کنند.
هنگامی
که ورزش می کنید سلول های عصبی انواع ویژه ای از پروتئین به نام فاکتورهای
نوروتروفیک تولید می کنند. یکی از مواد شیمیایی موجود در این پروتئین ها
به نام فاکتور نوروتروفیک یا BDNF زمینه ساز انتشار دیگر مواد شیمیایی می
شود که بهبود سلامت مغز را در پی دارد. به همراه دیگر مواد شیمیایی مغز،
فاکتور نوروتروفیک عملکردهای شناختی را تقویت می کند و افول حافظه را به
تاخیر می اندازد.
خواب خوب و کافی شبانه
هنگامی
که بحث سلامت مغز مطرح است، هیچ چیز نمی تواند به اندازه خواب خوب و کافی
شبانه موثر باشد. خواب خوب شبانه موجب می شود تا فرد در انجام وظایف روزانه
خود عملکرد بهتری داشته باشد. مطالعات نشان داده اند خواب باکیفیت شبانه
می تواند توانایی فرد برای تفکر بهتر در روز بعد را افزایش دهد.
هنگام
خواب شبانه مغز در فعالترین حالت خود قرار دارد. مغز در این زمان سیگنال
های ترمیم بدن را ارسال می کند و پردازش تفکرات و ایده ها صورت می گیرد.
سلول های مغزی قدیمی برای باز کردن فضا برای رشد سلول های جدید می میرند.
تمامی این فرآیندهای پیچیده به توانایی تمرکز انسان منجر می شوند. بدون
خواب خوب شبانه، قدرت ذهنی شما به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار می گیرد.
تحریک مغز
مغز
انسان نیازمند به چالش کشیده شدن و تحریک برای افزایش قدرت ذهنی و تمرکز
است. اگر این کار را انجام ندهید، زوال مغز آغاز می شود. انجام بازی های
فکری یا فراگیری مهارتی جدید می تواند به مغز شما کمک کند. فراگیری مهارتی
جدید به طور موثر مغز را تحریک می کند. هنگامی که بر فراگیری مهارتی جدید
متمرکز شده اید مغز استرس کمتری دارد. مطالعات مختلف نشان داده اند فراگیری
مهارت های مختلف خطر زوال عقل و دیگر اختلالات روانی را کاهش می دهد.