حتی نزدیک نشوید
در مقاله ” خود کشی برای حساس ترین نیاز”
گفتیم که غریزه جنسی در میان نیاز های دیگر جسمانی از حساسیت خاصی
برخوردار است و برای ارضای مناسب و صحیح آن باید از راه های
منطقی(ازدواج) بهره جست . و اینک سعی داریم به نکات دیگری در این باب
بپردازیم.
به هنگام فراهم نبودن شرایط
نه
تنها از ارضاء ناصحیح اجتناب كنید بلكه از تمامی عوامل تشدید كنندة آن
نیاز بپرهیزید : خداوند نسبت به نوع برخورد با این نیاز هشدار تكان دهنده
ای می دهد . ((لا تقربوا الّزنا انّه كان فاحشه و ساء سبیلاً)) (اسراء /32)
((به زنا نزدیك نشوید كه عملی بسیار زشت و راهی بسیار بد است)) برای اینكه
بیشتر به مفاهیم و پیام این آیه پی ببریم لازم است كه دربارة كلمات ((لا
تقربوا)) ، ((فاحشه)) و ((ساء سبیلا)) توضیح بیشتری داده شود .
نكتة
اول در ((لا تقربو الزنا)) است یعنی نزدیك زنا نشوید : این نزدیك نشدن
تفاوت معنایی زیادی با انجام ندادن آن كار دارد و حوزة مفهومی و مصداقی
بیشتری را شامل می شود : خداوند طبق این آیه از تمامی اعمال ، رفتار و
گفتاری كه به نوعی ممكن است باعث نزدیك شدن به آن عمل شود نهی می كند ،
بنابراین این نهی ، تنها نهی از آن عمل نیست بلكه نهی از تمامی مقدمات آن
عمل و تمامی رفتارها و كردارهایی است كه ممكن است باعث نزدیك شدن به آن عمل
شود.
این
نهی ، تنها نهی از آن عمل نیست بلكه نهی از تمامی مقدمات آن عمل و تمامی
رفتارها و كردارهایی است كه ممكن است باعث نزدیك شدن به آن عمل شود
از
اینرو برخی دختران و پسران كه حریمها را رعایت نمی كنند ، حرمت حجب و حیا
را پاس نمی دارند ، در روابطشان ، خوش آمدنها جای ضرورتها را گرفته است به
پرتگاهی نزدیك می شوند كه هر لحظه امكان سقوط در آن است و در سراشیبی گام
برمی دارند كه ایستادن و توقف در آن كار مشكلی است و خصلت و جاذبه های
نفسانی روابط غیر ضروری بین دختر و پسر به گونه ای است كه اگر دچار نشدن و
آلوده نشدن به این نوع روابط نیاز به اراده دارد ، اما در صورت دچار شدن ،
جدا شدن و رها شدن از آن، نیاز به اراده ای بسیار افزونتر دارد چرا كه این
گونه روابط برای هوی و هوسهای انسان ، بسیار خوشایند است و مقابله با آن
ارادة بسیار مستحكم تری را طلب می كند .
طبق بیان این آیه ، تنها
تحریم روابط نا مشروع مدنظر نیست بلكه تحریم همة اعمالی است كه ممكن است به
این عمل منتهی شود و با این دیدگاه ، تمامی روابط ، صحبت ها و نگاههای غیر
ضروری در حوزی این نهی و این تحریم قرار می گیرد و از اینروست كه نگاه به
نامحرم حرام گشته است چرا كه زنای چشم قلمداد شده است و همینطور برخی رفتار
و گفتارها همین حكم رادارند، و یكی ازعلل این گونه تحریمها این است كه
نیاز جنسی با تمام نیازهای انسان یك فرق مهم دارد و آن خفتگی این نیاز و تحریك پذیری بسیار این نیاز است
، یعنی اگر عوامل بیدار كنندة این غریزه در وجود انسان بوجود نیاید به تبع
آن ، این نیاز نیز حالت خفتگی خود را حفظ می كند و از عوامل بسیار مهمی كه
در بیدار شدن و تحریك كردن این نیاز بسیار مؤثر است همین نگاههای آلوده ،
صحبتهای عشوه گرانه ، صحنه های شهوت انگیز و روابط غیر ضروری است .
و
اما نكته دوم ایة مدّنظر این است كه خداوند زنا را عملی بسیار زشت و راهی
بسیار بد می داند و خداوند خواسته است با بكار بردن این كلمات و توصیفات ،
نهایت قبح این عمل را گوشزد كند . خداوند نسبت به هر موضوعی تا جایی كه
امكان آن باشد ، تشریح می كند اما وقتی یك مطلب ، دیگر از حد توصیف و تشریح
گذشت تعبیرات را در ظاهر بسیار ساده اما معنایی بسیار عمیق به کار می
برد و جا دارد كه انسان فقط فكر كند . مثلاً درباره قیامت و جهان بعد از
مرگ و بهشت و جهنم ، “آخرت” را به کار می برد . به معنای فارسی “یك چیز
دیگر”. یعنی خداوند می فرماید با همة آن چیزی كه شما تصور كنید فرق دارد و
در مخیله تان نمی گنجد . یكی از آن تعبیرات دربارة زناست كه آنرا عملی
بسیار زشت و راهی بسیار بد معرفی كرده است .
اگر
دچار نشدن و آلوده نشدن به این نوع روابط نیاز به اراده دارد ، اما در
صورت دچار شدن ، جدا شدن و رها شدن از آن، نیاز به اراده ای بسیار افزونتر
دارد
و هیچ وجه آن توجیه عقلی و منطقی ندارد ، عملی است كه
حرمت شكنی ها ی حیوان گونه در آن موج می زند. دربارة ((سوء)) گفته اند كه
منظور عملی است كه پلیدی و بدی آن ماندگار است و سریع و به راحتی از بین
نمی رود. و سایة زشتش همیشه در ذهن و فكر افراد و در زندگیشان وجود دارد .
روابط نامشروع باعث از بین رفتن حیا كه گفته اند اساس حیات قلب است و
احساس هر خوبی است می شود و هرگاه حیا از بین برود تمام خیر و خوبی نیز از
بین می رود و نتیجتاً عظمت و كبریائی خداوند در وجودی كه همواره مرتكب گناه
می شود رفته رفته محو می شود .
پاکان روزگار! اجازه ندهید کرامت و ارزش وجودی شما که در مقام خلیفه اللهی عطا شده در آلودگی گناه محو شود و در توفان غرایز صیقل جانتان زنگار به خود بگیرد.
تقسیم عشق به یک اندازه
:شکی نیست که همه پدران
و مادران به فرزندان خود عشق می ورزند و به شدت به آنان علاقه و محبت
دارند. این علاقه به حدی است که از آسایش، راحتی، خواب و خوراک خود می زنند
تا پاره های وجودشان در نهایت راحتی و آسایش زندگی کنند. اما گاهی پیش
آمده والدینی که صاحب فرزندان جدیدی می شوند؛ این عشق و محبت را به یک
اندازه میان آنان قسمت نمی کنند و به اصطلاح، خواسته یا ناخواسته میان
عزیزانشان تفاوت و تبعیض قائل می شوند
مسعود باقریان – بخش خانواده ایرانی تبیان
راهنمای والدین,طرز رفتار والدین با فرزند,روش تربیت فرزندان,اصول تربیتی,تبعیض بین فرزندان,اثرات ت
آکاایران: تقسیم عشق به یک اندازه
همه
ما در طول زندگی خود احتمالا این جملات را شنیده ایم که: آخه پسر یه چیز
دیگس… آخه اون بزرگتره… آخه دختر مونس باباس… آخه اون منو بیشتر دوست
داره… و…
این موارد نمونه ای از بهانه هایی است که برخی از پدر و مادرها در رابطه با علت فرق گذاشتن میان فرزندانشان بیان می کنند.
بنا
به گزارش آکاایران : یافته های یک پژوهش علمی نشان می دهد بیش از ۳۰ درصد
مادران، یکی از فرزندان خود را بیشتر دوست دارند. به گزارش خبرگزاری
ایسنا، براساس این پژوهش که در سایت parentdish روی ۲۲۱۲ تن از والدین
انجام شده است، ۳۴ درصد از مادران و ۲۸ درصد از پدران اعتراف کرده اند که یکی از فرزندان خود را بیشتر از بقیه دوست دارند.
اما
جدای از بررسی علل و دلایل این رفتار والدین که فرصت جداگانه ای می طلبد،
اثرات مخرب این تفاوت ها بر فرزندان را می توان در چند عنوان دسته بندی
کرد:
کمبود محبت
کودکی که در معرض تبعیض والدین است، نوعی احساس تنهایی ترس آور و نداشتن پشتیبان و تکیه گاه مطمئن در او به وجود می آید
محبت
همچون آب که در رشد و نمو جانداران حیاتی است، در پرورش آدمی ضروری
است.کودک ما برای رشد عاطفی و هیجانی خویش باید سیراب محبت شود. اما
متاسفانه تبعیض والدین این حق حیاتی را از او سلب می کند و او را تشنه
محبت، تحویل اجتماع می دهد. چه بسا در آینده برای جبران این کمبود دست به
سوی هر آب گل آلودی دراز کند و با محبت های کاذب خیابانی جبران مافات نماید…
حسادت
از
قدیم شنیده ایم که حسود هرگز نیاسود! همه ما تلاش می کنیم و زحمت می کشیم
تا آسایش و راحتی را برای خود و فرزندان به ارمغان آوریم. اما غافلیم که با
یک رفتار تبعیض آمیز خود میان فرزندان، ریشه حسد را در وجودشان جوانه زده ایم و آغازی بر سلب آسایش روانی آنان را به واسطه حسادت ورزیدن به دیگران رقم زده ایم.
لجاجت و بدخلقی
لجبازی و بدخلقی اسلحه کودک در مبارزه با تبعیض والدین است. کودکی که خود را در محاصره رفتار تبعیض آمیز پدر و مادر می بیند با بد رفتاری، تندخویی، دعوا و کتک کاری با همسالان، لجاجت در رفتار و انجام کارها و… با آنان مبارزه می کند.
ترس و اضطراب
ترس
و اضطراب های مرضی معمولا ریشه در دوران کودکی افراد دارد. اتفاق و حادثه
ای در آن دوران و نفوذ به ضمیر ناخودآگاه کودک منشأ چنین ترس ها و اضطراب
هایی است. از این رو کودکی که در معرض تبعیض والدین است، نوعی احساس تنهایی
ترس آور و نداشتن پشتیبان و تکیه گاه مطمئن در او به وجود می آید. چنین
ترسی بروز و نتیجه اش اضطراب و رفتارهای ناشی از آن خواهد شد.
انتقامجویی
کودکی که خود را در محاصره رفتار تبعیض آمیز پدر و مادر می بیند با بد رفتاری، تندخویی، دعوا و کتک کاری با همسالان، لجاجت در رفتار و انجام کارها و… با آنان مبارزه می کند
معمولا
حس انتقام جویی در واکنش به رفتار نامناسب و غیرقابل جبران دیگران در
مقابل فرد، به وجود می آید. کودک در رابطه با رفتار غیرقابل جبران تبعیض پدر
و مادر، حس انتقام می گیرد. این حس هر چه شدید و شدیدتر شود در آینده از
حالت حس خارج شده و به بروز رفتار عملی منجر می شود. حال ممکن است این
انتقام از پدر و مادر یا خواهر و برادرانی باشد یا در حالت شدیدتر از اجتماع و مردم آن صورت گیرد.
آری اینها نمونه ای از اثرات مخرب و شوم رفتار تبعیض آمیز والدین در رابطه با فرزندانشان بود که در این مقال می گنجید.
اما
با نگاهی به آموزه های دینی ارزشمند خود در می یابیم عدم رفتار تبعیض آمیز
و به عدالت رفتار کردن میان فرزندان به ما توصیه شده است.
در همین رابطه پیامبر مهر رحمت(صلی
الله علیه و آله) می فرماید: “در میان فرزندان خود عدالت را مراعات کنید.
همان گونه که دوست دارید در نیکی و لطف به شما، به عدالت رفتار کنند.”(1)
همچنین
آن حضرت به مردی نگریست که دو فرزند داشت و تنها یکی از آن دو را بوسید.
ایشان به او فرمود: “چرا مساوات را میان آن دو رعایت نکردی؟”(2)
ایشان همچنین در رابطه با هدیه دادن به فرزندان توصیه دارد و می فرماید: “بین فرزندانتان در هدایا به مساوات عمل کنید.”(3)
در پایان ذکر این مورد مهم ضروری است که هر فرد استعداد و توانایی های مخصوص خویش را داراست. پدر
و مادر با کشف و شناخت استعداد و توانایی فرزندشان در رشد و شکوفایی آنها
سهم به سزایی دارند. اما عدم شناخت این استعداد و توانایی به منزله نبود آن
نیست و این امر نباید منجر به بروز تبعیض بین فرزندی که به ظاهر توانایی
دارد (توانایی اش کشف و شناخته شده) با فرزندی که به ظاهر استعداد و
توانایی ندارد (توانایی اش کشف و شناخته نشده) شود.
پدر، مادر یادتان نرود ما در کسب محبت و ابراز علاقه شما، همه باهم برابریم…