ترجمه تورات مقدس
پیشگفتار
معرفی تورات مقدس (گرفته شده از کتاب تعلیمات دینی کلیمیان سال اول دبیرستان)
مجموعه
كتب مقدس يهود كه به اختصار« تَنَخ» ناميده مي شود، دربردارنده كتابهايي
است كه از طريق مُشِه رَبِنو (حضرت موسي) و ديگر پيامبران الهي به ما
یهودیان رسيده و ريشه هايي بس عميق در روح و روان ملت ما دارند، به حدي كه
شالوده و اساس معتقدات اخلاقي، رسوم اجتماعي و ايمان يهوديت را تشكيل مي
دهند و بدون آنها زندگي و حيات ديني مفهومي ندارد. همه مطالب اين كتابها و
حتي نحوه جمله بندي، گزينش واژه ها، حروف و غيره را خداوند متعال به انبيا
الهام فرموده است. يهوديان سراسر دنيا اين كتب را مقدس، آسماني و
غیر
قابل تغییر و تحریف شمرده و به تعاليم آنها كه اصول بنيادين يهوديت است، اعتقاد
راسخ دارند. در واقع، هيچ کدام از گروه های يهودي نمي توانند نسبت به اين
کتب، بي تفاوت باشد.
تَنَخ
يا كتب مقدس يهود، مجموعه اي 24 جلدي و داراي بخشهاي زير است:
الف) تـورا(تورات)
:
تـورا
به معناي «شريعت» يا «قانون» و مهمترين قسمت تنخ است كه از جانب خداوند
توسط مشه ربنو به ما ابلاغ شده و متشكل از 5 سِفِر (جلد) است. آنها عبارتند
از :
تـورا
با آفرينش جهان آغاز مي شود و با مرگ مُشِه (حضرت موسي) پايان مي يابد. اين
كتاب گاه با بيان تاريخچه، داستان و نحوه زندگي پيامبران و گاهي هم با بيان
صريح اوامر و نواهي، راه زندگي صحيح را به ما مي آموزد. نيز همه دستورها و
فرمانهايي كه يك يهودي موظف به اجراي آنهاست (613 فرمان)، از آن نشأت
گرفته اند.
تـورا
راهنماي يهوديان در تمام امور زندگي (در زندگي خصوصي، حيات اجتماعي و اجراي
مراسم مذهبي) است. قوانين آن، زندگي زناشويي را مقدس و مُنزه نگه مي دارد،
به والدين مي آموزد كه چگونه فرزندانشان را تربيت كنند و به فرزندان ياد مي
دهد كه در برابر والدينشان چگونه رفتار نمايند. افزون بر دستورهاي مذهبي،
اخلاقي و اصول خانواده، قوانين قضايي و حقوقي؛ مانند قانونهاي مربوط به
مالكيت، وراثت، پرداخت غرامت و خسارت، بدهكاري و غيره نيز در تـورا است.
اين كتاب آسماني به انسان مي فهماند كه همنوعان خود را دوست بدارد و با
آنها در صلح و آرامش زندگي كند. همچنين داراي فرمانهايي است كه به ما مي
آموزد چگونه با خواندن نمازها، دستگيري از مستمندان و توبه كردن از اعمال
ناپسند به خداوند احترام بگذاريم. اعياد ذكر شده در آن ما را به تاريخ
گذشته خود پيوند مي دهد و به خداوند نزديكتر مي گرداند. از تـورا مي آموزيم
كه چگونه از دنيا لذت مشروع برده و هدف عالي آفرينش را دنبال كنيم، جلال
خداوند را در همه جا احساس كرده و وجود او را پيوسته شاهد و ناظر بر اعمال
خويش بدانيم.
انسان
همواره از كلمات تـورا الهام گرفته و قوت قلب يافته است. هنگامي كه شادمان
است، با سپاسگزاري و دلخوشي به تـورا روي مي آورد.
در وقتي كه افسرده و ناراحت است، براي يافتن اميد و آسايش به سوي تـورا مي
رود. زماني كه آشفته و مضطرب است، براي كسب آرامش به تـورا مراجعه مي كند.
چنانكه حضرت داويد مي فرمايد: «شريعت (تـوراي) خداوندْ كامل و بدون عيب
و نقص است، آرامش دهنده روح (آدمي) است».
تـورا
را مشه به بني اسرائيل طي 40 سال (2488-2448 عبري) اقامت در بيابان آموزش
داد كه داراي 5845 پاسوق (آيه) و 187 فصل می باشد. و این 187 فصل را به
54 پاراشا(بخش هفتگی)
تقسیم کرده اند و هر هفته در روز
شبات يك یا دو پاراشا از روي تورای کاشر(معتبر) (تورايي كه بر پوست حيوان حلال گوشت
و با دست نوشته شده) قرائت مي شود كه ما بدين وسيله در طول يك سال، حداقل يك بار
تـورا را به طور كامل مي خوانيم تا تعاليم آن را فراگرفته و اجرا نماييم .
پنج جلد تورایی که به زبان عبری مورد
استفاده قرار می گیرید. در سراسر دنیا یکسان بوده و در این زمینه
مطلقاٌ گونه گونی وجود ندارد.
طبق روایت تورات(دواریم فصل 31 آیه 9) حضرت موسی در زمان حیات
13 نسخه کامل از تورات بقلم خود نوشت و پیش از مرگ یک نسخه به عنوان شاهد
در کنار صندوق عهد خداوند قرار داد و یک نسخه کامل را نیز به هر یک از
دوازده سران اسباط بنی اسرائیل داد شد . بنابراین در طول تاریخ هیچ کدام از اسباط نمی
توانستند تغییراتی بر روی نسخه خود بدهند. چراکه بدلیل وجود 12 نسخه دیگر، براحتی تغییرات، افشاء می
شده است.
تا بامروز ترجمه های بسیار زیادی از
تورات مقدس ارائه گردیده است ترجمه ی حاضر توسط دوتن از اساتید برجسته
ایرانی کلیمی (مرحوم حاخام موسی زرگری و آقای ماشاالله رحمانپور صورت گرفته
که در سال 1361 در ایران انتشار یافته است. و چندین نوبت در خارج کشور
تجدید چاپ شده است و این ترجمه توسط کارشناسان کمیته ی فرهنگی انجمن کلمیان
ویرایش گردیده است.
مقدمه مترجمین:1364شمسی
سپاس خدای متعال را که ما را یاری کرد گامی در راه خدمت به
برادران و خواهران عزیز همکیش خود برداریم و با تلاش پیگیر و زحمات شبانه
روزی به هدفمان که همانا ترجمهی کتاب تورا به زبان فارسی میباشد، برسیم.
کتاب توراه که اینک با ترجمهاش تقدیم فارسی زبانان میشود یکی از
قدیمیترین کتابهای جهان است و تاکنون به بیشتر از 1700 زبان و لهجه
زندهی دنیا ترجمه شده است.
کتاب تورا دارای پنج جلد است که اسامی آنها عبارتند از:
1- کتاب برشیت یا آفرینش. 2- کتاب شموت یا خروج. 3- کتاب وییقرا یا لاویان.
4- کتاب بمیدبار یا اعداد. 5- کتاب دواریم یا تثنیه.
در ادبیات مذهبی یهود و نوشتههای علما نیز برای این پنج جلد نامهایی
تعیین شده است که شبیه نامهای فوق است از این قرار:
1- کتاب آفرینش جهان. 2- کتاب خروج از مصر. 3- کتاب قوانین مربوط به
کاهنان. 4- کتاب سرشماری. 5- کتاب تکرار قوانین توراه.
علت اینکه کتاب پنجم را تثنیه نام نهادهاند آن است که بعضی از قوانین و
مقررات و احکامی که قبلاً در هر جلد دیگر ذکر شده مجدداً در این کتاب آمده
است.
اولین ترجمه توراه از زبان عبری به زبان دیگر توسط گروه 72 نفری از
دانشمندان آشنا به زبانهای عبری و یونانی، به زبان یونانی منتشر شده که به
ترجمه ی 72 نفری معروف است و طبق روایات موجود این ترجمه در قرن سوم قبل از
میلاد انجام گرفته است. بطلمیوس دوم که بین سال های 285 تا 244 قبل از
میلاد حکومت میکرده است 72 نفر از علمای یهود را دعوت کرد تا هر کدام
جداگانه و بدون اطلاع دیگری به ترجمه توراه به زبان یونانی بپردازند. این
افراد از میان 12 قبیلهی بنی اسرائیل از هر قبیله شش نفر انتخاب شدند.
بسیاری از مترجمین که میخواستند توراه را با زبانهای زندهی دیگر دنیا
ترجمه کنند از این ترجمه استفاده کردهاند.
در زبان عبری کلمهی “ترگوم” به معنی ترجمه است و از این جهت یکی از
ترجمههای توراه را به زبان “آرامی” ترگوم نامیدهاند. در دورهی تسلط
ایرانیان بر ارض مقدس (بین سالهای 539 تا 333 قبل از میلاد) یهودیان آن
سرزمین علاوه بر زبان عبری به زبان آرامی نیز تکلم میکردند و در روزهای
شنبه که قسمتی از توراه برای جماعت خوانده میشد پس از قرائت هر آیه به
زبان عبری، ترجمهی آرامی آن نیز قرائت میگردید.
یکی دیگر از ترجمههای توراه ترجمه اونقلوس است . در تلمود بابلی آمده است
که اونقلوس یا عقیلاس مردی رومی از خویشان قصیر روم بود که به دین یهود
گرایش پیدا کرده بود. وی با راهنمایی ربی الیعزر و ربی یهوشوع توراه را به
زبان آرامی ترجمه کرد. باید دانست که ترجمهی اونقلوس آزادانه انجام گرفته
است ولی او خود را مقید دانسته است که از چهارچوب متن توراه دور نشود.
یکی دیگر از ترجمه های توراه “ترگوم یونانیان بن عوزیئل” است که آن هم به
زبان آرامی نوشته شده است. این ترجمه به زبان آرامی اهالی گالیله میباشد و
علاوه بر این دارای اضافاتی است که میتوان آن ها را نوعی تفسیر توراه و یا
به عبارت دیگر ترجمه آزادی از توراه دانست.
در کتابهای مذهبی دوره ساسانیان اشاراتی به آیاتی از توراه شده است. از
این جهت پارهای از دانشمندان معتقد هستند که ترجمهای از توراه به زبان
پهلوی وجود داشته است که متاسفانه اثری از آن در دست نیست.
بعضی از ترجمههای توراه به زبان فارسی به دست آمده است که نشان میدهد که
گروهی از مترجمین یهودی وجود داشتهاند که در قرنهای چهاردهم و پانزدهم
میلادی آن را به زبان فارسی ترجمه کردهاند. یکی از قدیمیترین ترجمههای
توراه به زبان فارسی که در موزهی بریتانیا ضبط است ترجمهای خطی است و
تاریخ آن 1319 میلادی است.
در سال 1883 میلادی یک یهودی بخارایی به نام بینیامین کوهن و در سال 1901 و
1902 شخص دیگری به نام شیمعون حاخام پنج جلد توراه را به زبان فارسی ترجمه
کردهاند. ترجمههایی که در بخارا منتشر شده است به زبان فارسی است ولی چون
بسیاری از یهودیان آن زمان قادر به خواندن و نوشتن زبان فارسی نبودهاند
این ترجمهها با حروف عبری (فارسیهود) چاپ شده است. علاوه بر این،
ترجمههای مذکور سلیس نیست و تحت اللفظی انجام گرفته است.
انگیزه هایی که ما را بر آن داشت که به کار دشوار ترجمه توراه بپردازیم به
قرار زیر است:
الف – در ترجمههای قدیمیِ مذکور کلمات و اصطلاحات عربی زیاد است به قسمی
که فارسی آن سلیس نمیباشد و درک مطلب برای عامه مردم دشوار است.
ب- چون این ترجمهها مستقیماً از متن عبری تهیه نشده است در بعضی از موارد
روح مطلب از بین رفته است.
ج- مطالب بعضی آیات توراه در متن عبری به طور خلاصه بیان شده است. برای
اینکه خوانندگان محترم مطلب را به خوبی درک کنند لازم تشخیص داده شد
کلماتی را به عنوان توضیح در پرانتز قرار دهیم.
د- اغلب ترجمهها قدیمی در موارد لازم فاقد زیرنویسی است.
ه- در ترجمههای موجود گاهی مطلب به کلی غلط ترجمه شده است که برای خواننده
سوءتفاهم ایجاد میکند.
و- مواردی وجود دارد که یک آیه با یک کلمه دارای چند معنی و مفهوم است و
تنها یکی از آن معانی مورد قبول است. در این موارد بعضی از مترجمین نظر
شخصی خود را اعمال نمودهاند.
در اینجا باید متذکر شویم که برای فهم کامل توراه باید به زبان عبری آشنا
بود. زیرا اگر زبان عبری ندانیم هر ترجمهای از توراه را به هر زبانی
بخوانیم باز هم روح مطلب و معانی گوناگونی را که از متن عبری و حروف و
صداها و نقطه گذاریهای آن مستفاد میشود درک نخواهیم کرد. بنابراین هیچ
ترجمهای نمیتواند جایگزین متن عبری گردد و حتی این ترجمه هم با وجود
اینکه از متن عبری و با در نظر داشتن خواص حروف عبری و صداها و نقطه
گذاریها و بخصوص با مراجعات مفصل و متعدد به تفاسیر علما تهیه شده است
هرگز ارزش متن عبری را دارا نمیباشد و نمیتواند آن را مورد استناد کامل
قرار داد.
کتاب تواره در تمام طول تاریخ یعنی قریب 33 قرن تا کنون پر تیراژه ترین
کتاب دنیا می باشد.
پاره ای از اشخاص سست مذهب ایراداتی را درباره ی کتاب آسمانی مطرح
کرده میگویند:
آیا مورد استفاده کردن کتابی که هزارها سال قبل نوشته شده است در عصر ما که
انسان در عصر فضا و جنگ ستارگان است ارزشی دارد؟ در این زمان که مردم سخت
گرفتار تامین نیاز خود و خانوادهی خویش هستند کتاب توراه چه سودی دارد؟ و
چه باری را از دوش ما برمیدارد ؟ و یا اگر توراه برای تهذیب اخلاق و هدایت
افراد جامعه موثر است پس چرا هنوز برخی انسانها گرگ یکدیگرند؟ چرا همدیگر
را میکشند، و تهدید مینمایند؟
لازم است افرادی که این ایرادات را مطرح میکنند برای گرفتن جواب ایرادات
خود توراه را دقیقاً مطالعه نمایند و تفسیرهای آن را بخوانند.
یکی از پاسخهای پیروان کتاب آسمانی این است که معتقدند این کتاب برای
راهنمایی و نیکبختی و هدایت امنیت انساها نازل گشته است. برای اینکه
انسان نیکبخت باشد باید خوراک و پوشاک و مسکن همچنین سلامت روح خود و
خانوادهاش تامین باشد. کتاب آسمانی ادعا میکند که اگر انسان اوامر و
دستورات و احکام آن را رعایت کند خدا تمام احتیاجاتش را تامین خواهد کرد .
بارها در توراه آمده است که اگر اوامر مرا اطاعت کنید غله و شیره و محصول
زمینت، نتایج گله و رمه ات و فرزندانت روز به روز زیادتر خواهد شد.
بیماریهای سخت از تو و خانوادهات دور خواهد ماند.
درست است که دانش بشر اکثر نیازمندیهای بشر را برآورده است و مثلاً
میتوانیم از یک گوشهی دنیا با گوشههای دیگر و به فاصلهی هزارها کیلومتر
گفتگو کنیم. میتوانیم هواپیما سوار شویم و پس از چند ساعت هزاران کیلومتر
فاصله طی کنیم و به مقصد خود برسیم. بهترین ماشینها و لوازم برقی را
ساختهایم و میتوانیم با استفاده از آنها بسیاری از کارهایی را که سابقاً
دشوار بود به آسانی انجام دهیم.
ولی آیا تمام این پیشرفتها موجب خواهد شد که مشکلات روانی و عاطفی و معنوی
انسانها هم حل شود؟ جواب این پرسش منفی است زیرا امروز انسانها به مراتب
بیشتر از دورهی جنگل نشینی نسبت به همدیگر بیرحم شدهاند. حقه و کینه و
حسد جای سلامت نفس و دوستی و برادری را گرفته است.
توراه به انسانها یاد میدهد که با یکدیگر متحد باشند و صلح و صفا و آرامش
و همزیستی داشته باشند.
توراه به ما یاد میدهد که پیوندهای محبت و دوستی را بین خود محکم نمائیم.
مثلاً یکی از دستورات کتاب آسمانی توراه یعنی “همنوعت را مانند خود دوست
بدار” خود به تنهایی کافی است که ما انسانها را از ازل تا ابد راهنمایی
کند.
بسیاری از دانشمندان جهان امروز، که آیندهی بشر را پیشبینی میکنند بدبین
هستند. آنها میگویند اگر انسان زودتر به خود بیاید و از دستورات الهی
پیروی نماید در خطر نابودی نخواهد بود. یک جنگ هستهای برای نابودی تمام
جهان کافی است. تنها عاملی که میتواند انسان را از این خطرات رهایی بخشد
پناه بردن به دستورات دینی و الهی و آسمانی است و بس.
یادآوری نکاتی چند:
1- در زیر بعضی از صفحههای کتاب تبصرههایی با حروف ریز چاپ شده است.
تبصرهها از مفسرین مختلف اقتباس شده است و برای فهم بهتر مطلب و توضیح آن
مفید است.
2- کوشش شده است که آیات به زبان فصیح فارسی ترجمه شود و از ترجمه ی تحت
اللفظی پرهیز گردد.
3- با مطالعهی تفسیرهای مختلف و مراجعه به ترجمههای موجود کوشش به عمل
آمده است مفهومی که پسندیدهتر و پذیرفتنیتر است عرضه شود و در عین حال
در ترجمه امانت کامل رعایت گردد.
4- در بعضی از آیات لازم بوده است برای رسا کردن مطلب کلماتی را در پرانتز
قرار دهیم تا با وجود اینکه این کلمات جزء متن عبری نیست مطلب را روشن
کند. این کلمات از استدلالهای مفسرین اقتباس شده است.
5- در توراه به کرات مواردی وجود دارد که کلمهای به چند معنی استعمال شده
است . کوشش شده است در هر مورد معنایی انتخاب شود که مفهوم واقعی کلمه از
آن به دست آید.
6- در زیرنویسهای کتاب خواننده را به آیههایی از کتاب مقدس توراه و یا
انبیاء مراجعه دادهایم که در همان زمینه میباشد تا مطلب برای خواننده
روشنتر شود.
7- اسامی خاص به زبان عبری و با همان تلفظ اصلی نوشته شده و معادل فارسی
آنها در پرانترز ذکر گردیده است.
8- اسامی خاص خدا در کتاب مقدس از چهار حرف” ی. ه. و. ه” تشکیل شده است که
بر طبق دستور کتاب مقدس کسی مجاز نیست آن کلمه را بنویسد و یا تلفظ کند و
به جای آن کلمه “ادونای” تلفظ می شود و حتی همین کلمهی “ادونای” هم فقط در مواردی که مشغول خواندن توراه یا نماز باشیم و
یا برای چیزی دعا بخوانیم گفته میشود و لاغیر و به جای آن در موارد عمومی
زندگی کلمه “هَشِم” گفته میشود که معنی آن “آن نام” است. (یعنی نام ذکر
شده در بالا). که در این ویرایش اخیر معادل “خداوند” به کار رفته است.
منابعی که برای مطالعه به منظور درک آیات مورد استفاده قرار گرفته است
عبارتند از:
بیش از پنجاه تفسیر گوناگون منتخب از علمای یهود و ترجمه به زبان
انگلیسی، دو ترجمه به زبان فرانسه، یک ترجمه به زبان عربی و ترجمه های
فارسی موجود که به دفعات به وسیله ناشرین آن تصحیح شده است. همچنین از
مشاوره افراد مطلع و دانشمند در موارد مختلف استفاده شده است.
ما ادعا نداریم که این ترجمه به کلی عاری از اشتباه است. با این حال
امیدواریم که این خدمت مورد پسند علاقه مندان قرار بگیرد و باعث شود
خوانندگان محترم با مطالعهی آن از توراه آگاهی یافته و خواستههای خود را
در آن بیابند و با مطالعهی این کتاب به هدف نهایی خود همانا تقرب بیشتر به
خدای متعال است برسند.
در خاتمه لازم است از همکاری صمیمانه و مجدانه شبانه روزی آقای اسحق
لالهزاری در ترجمه توراه و استفاده از ترجمههای فرانسوی و انگلیسی و
تنقیح و تصحیح ترجمهی فارسی و غلط گیری فرمهای چاپ سپاسگزاری کنیم.
آیا امواج وای فای برای سلامتی مضرند؟
– مسعود توکلی: عدهی زیادی که هر روزه بر تعدادشان افزوده میشود، بر این
باور هستند که امواج الکترومغناطیسی باعث سردرد، حالت تهوع و ایجاد درد فلج
کنندهای در آنها میشود. اما آیا واقعاً این امواج برای سلامتی افراد
مضر هستند؟
خانم مری کولز شهروند ۶۳ سالهی انگلیسی، از رفتن به
تئاتر، رستوران، سینما، فرودگاه و پارکها خودداری میکند. اگر نوبت پزشکی
در بیمارستان داشته باشد، تا آخرین لحظات ساعات کار بیمارستان، بیرون از
ساختمان منتظر میماند و خریدهای خود از سوپرمارکت را هم بسیار سریع انجام
میدهد.
حتی
قدم زدن در خیابانهای اطراف منزلش هم میتواند موجب درد وحشتناکی در
دهانش شود. به همین دلیل است که همیشه هنگام خروج از خانه یک کاور مخصوص از
جنس الیاف نقره و پلیآمید بر روی لباس خود میپوشد.
گرچه برای
رهگذران، این رفتار خانم کولز عجیب به نظر میرسد، اما او اصرار دارد که
این پوشش (با نام Aaronia Shield) تنها راه محافظت در برابر امواج ناشی از
موبایلها و وای فای است.
درست
همانند افرادی که به مضر بودن امواج الکترومغناطیسی معتقد هستند (که
تعدادشان روز به روز در حال افزایش است)، خانم کولز هم معتقد است که از
سندروم عدم تحمل حساسیت الکترومغناطیسی یا به اختصار EHS رنج میبرد. به
بیان دیگر، او فکر میکند دستگاههای الکترونیکی که اکثر ما در زندگی
روزمرهمان به آنها وابسته هستیم، او را مریض میکنند.
حدود ۵ درصد
از جمعیت انگلستان (بیش از ۳ میلیون نفر) عقیده دارند که تا حدودی
تحتتاثیر حساسیت الکترومغناطیسی یا همان آلرژی به امواج رادیویی ساطع شده
از دستگاهها هستند.
منظور از دستگاهها طیف وسیعی از وسایل
الکترونیکی، از موبایلها گرفته تا تلویزیون و حتی لامپهای روشنایی است.
امواج متصاعد شده از این دستگاهها ناشی از تابش غیر یونیزه هستند که
فرکانس آنها بسیار کم درنظر گرفته شده تا بر روی انسان بیتاثیر باشند.
با
این حال افرادی که از EHS رنج میبرند معتقدند تابش در این سطح پایین هم
میتواند مضر باشد. این افراد علائمی مانند سردرد، بی حالی، حالت تهوع،
سختی در نفس کشیدن و حتی فلج شدن را گزارش کردهاند.
آنها همچنین بیم آن را دارند که این تشعشعات ممکن است موجب سرطان، بیماریهای خودایمنی و اختلالات عصبی در بلند مدت شود.
مری کولز میگوید:
“قبل
از اینکه در سال ۲۰۱۲ به EHS مبتلا شوم، باورم نمیشد که چنین بیماریای
وجود داشته باشد. مریض شدن به دلیل استفاده از تکنولوژیهایی که سالها
مشغول استفاده از آنها بودهام و تا به حال مشکلی با آنها نداشتهام، به
نظر غیرواقعی میآید. اما دردی که من از آن رنج میبرم کاملاً واقعی است.
بدترین حالت، احساس شوک الکتریکی درون دهانم است.
مجبور شدم تمام
سبک زندگیام را عوض کنم تا در معرض امواج وای فای و سیگنالهای تلفن همراه
قرار نگیرم. وای فای امروزه همه جا وجود دارد و دوری از آن بسیار سخت است.
دوری از افرادی که تلفن همراه دارند از آن هم سخت تر است.”
این
ایدهی بسیار بحث برانگیز که میدانهای الکترومغناطیسی میتوانند سلامت ما
را تحتتاثیر قرار بدهند، اولین بار در دههی ۶۰ میلادی هنگامی که دکتر
رابرت بِکِر آمریکایی کمپینی علیه خطوط ولتاژ بالا به راه انداخت مطرح شد.
او معتقد بود خطوط ولتاژ بالای انتقال برق موجب بیماری افرادی که در حوالی
آن زندگی میکردند شده است.
در سالهای اخیر، همراه با رشد چشمگیر
صنعت ارتباطات، ترس از خطرناک بودن امواج الکترومغناطیسی ناشی از موبایلها
و امواج وای فای هم شدت یافته است. اما راهی برای گریز از تکنولوژی وایرلس
در دنیای امروز وجود ندارد.
سال آینده تعداد هاتاسپاتهای وای
فای در بریتانیا به ۲۱ میلیون عدد خواهد رسید و تعداد تلفنهای همراه از
جمعیت کشور هم فراتر خواهد رفت.
اگرچه شواهد محکمی مبنی بر ارتباط
بین تکنولوژی موبایل و بیماری وجود ندارد، اما مطالعاتی هم وجود دارند که
به اثرات نگران کنندهای اشاره کردهاند.
پژوهشی بر روی اسکن مغزی
در سال ۲۰۱۱ نشان داد که در حضور تشعشعات وای فای فعالیت مغز دانشآموزان
مذکر در نواحی که مربوط به دقت کردن است کاهش مییابد.
تحقیق دیگری
در سال ۲۰۱۰ نشان داد که سیگنالهای وای فای فعالیت مغزی را در زنان جوانی
که طی آزمایشی سعی در تکرار یک سری اعداد که برای آنها خوانده میشد را
داشتند، به شدت کاهش میداد.
حساسیت
برای سلامت کودکان به اندازهای است که پارلمان اروپا درخواست محدودیت
استفاده از وای فای در مدارس و همچنین محدودیت استفاده از موبایل توسط
کودکان را دارد. اما EHS در بریتانیا (بر خلاف سوئد) به عنوان یک بیماری
شناخته نمیشود.
آژانس حفاظت از سلامت انگلستان میگوید هیچگونه
شواهد علمی مبنی بر ارتباط بیماریها با تجهیزات الکتریکی وجود ندارد؛
هرچند گزارش علائم واقعی و ناراحت کننده توسط مردم را به رسمیت میشناسد.
برخی
پزشکان هم از این بیماری ابراز نگرانی میکنند. دکتر اندرو ترسیدر پزشک
خانوادگی در سامِرسِت انگلستان بیماران زیادی را دیده که از علائم EHS
شکایت میکنند. او عقیده دارد حساسیت الکترومغناطیسی یک بیماری جدی است. او
همچنین میگوید:
“ما دقیقاً نمیدانیم این بیماری چگونه اتفاق
میافتد، اما با توجه به حساسیت سلولهای بدن به دیگر انواع موجهای دارای
انرژی مانند امواج صوتی و نور، اینکه سلولها به دیگر فرکانسها (مانند
امواج رادیویی) حساس نباشند عجیب خواهد بود.
امیدوارم در آیندهای نزدیک، سرویس سلامت همگانی انگلستان (NHS) در تصمیم خود تجدید نظر کرده و این بیماری را جدی بگیرد.”
هنگامی
که مری کولز در اکتبر ۲۰۱۲ شروع به تجربهی درد شدیدی در دهان کرد، فکر
میکرد که این درد واکنشی است به مواد شیمیایی موجود در فوم ضد حریقی که
کارگران از آن برای پر کردن سوراخی در دیوار آشپزخانهی او استفاده کرده
بودند.
سه ماه بعد، پس از اینکه فوم استفاده شده در دیوار آشپزخانه
را تعویض کرده بود، همچنان از همان علائم رنج میبرد؛ این دفعه هنگام
استفاده از لپتاپ، موبایل و حتی تلویزیون. خانم کولز که به تنهایی در لندن
زندگی میکند میگوید:
“کم کم شک کردم که این واکنشها منشاء
شیمیایی ندارند؛ پس شروع به آزمایش بر روی خودم کردم. برای ناهار با
خواهرزادهام که آیپد دارد بیرون رفتیم. آیپد را نزدیک صورتم گرفتم و
بلافاصله احساس درد شدیدی در دهانم کردم.
ناگهان متوجه شدم دیگر
نمیتوانم تلوزیون تماشا کنم، از کامپیوتر یا تلفنم استفاده کرده و یا حتی
بدون درد لامپهای خانه را روشن کنم و این خیلی ترسناک بود.”
مری از طریق یکی از دوستانش با انجمن حساسیت به امواج الکترومغناطیسی انگلستان آشنا شد که ۱۰۰۰ عضو دارد. مری میگوید:
همچنین
به ملاقات دکتر خانوادگی رفتم. علیرغم اینکه او من را جدی گرفت، اما اصلاً
نمیدانست که باید چکار کند. به من پیشنهاد داده شد که مورد رفتار درمانی
قرار بگیرم، که برای درمان افرادی با مشکلات روانی (مانند افسردگی) استفاده
میشود و هیچ اشارهای به خود حساسیت واقعی نشده بود.”
او به جای گوش دادن به حرف دکتر، از دیگر افراد مبتلا مشاوره گرفت.
“لامپهای خانه را از فلوئورسنت با لامپهای رشتهای قدیمی یا هالوژن تعویض کردم که سطح پایینتری از تشعشع دارند.
اتصال
وای فای خود را با اتصال سیمی جایگزین کرده و فیلتری بر روی خط تلفن نصب
کردم تا سیگنالهای اینترنت پهنباند را حذف کند. همچنین از طریق اینترنت
پارچهی Aaronia Shield خریدم که در مقابل امواج از من محافظت میکند. این
پارچه ساخت آلمان است و تقریباً هر متر آن ۷۰ پوند قیمت دارد.
از
آنجا که دندانهای زیادی در دهانم با فلز پر شده بود، به من توصیه شد تا از
شر آنها خلاص شوم، چون رسانای الکتریسیته هستند. فرآیند جایگزین کردن
آنها با مواد غیر فلزی ۶ ماه به طول انجامید. من همچنین از یک رژیم سالم
غذایی پیروی میکنم.”
مری عقیده دارد که توانسته علائم بیماری را کاهش دهد، اما زندگی بسیار سختی دارد.
“مجبور
شدم از بسیاری از چیزهایی که عاشقشان بودم دست بکشم؛ از جمله رهبری
تورهای گردشگری در لندن. همچنین قرار است به تمام منطقهای که من در آن
زندگی میکنم وای فای سراسری بیاید و هیچ تضمینی نیست که خیابان من از این
قضیه مستثنی باشد.”
هرچند بعضی کارشناسان به این داستانها مشکوک هستند. پروفسور مالکوم اسپرین مدیر بخش فیزیک پزشکی بنیاد سلطنتی برکشایر میگوید:
“هیچگونه
شواهدی مبنی بر ارتباط میان امواج وای فای یا سیگنالهای موبایل با بیماری
وجود ندارد. سطح تشعشع از این دستگاهها بسیار پایین است؛ به حدی که در
اکثر موارد اصلاً قابل تشخیص نیست. شدت تابش امواج وای فای صدهزار بار کمتر
از یک اجاق مایکروویو خانگی است.
اگر حساسیت به امواج
الکترومغناطیسی واقعی بود، باید هنگامی که اولین بار در یک قرن پیش معرفی
شدند با آن روبرو میشدیم. به نظر من علائم این بیماری میتوانند ناشی از
نگرانی مردم دربارهی تکنولوژی باشند، نه خود تکنولوژی.”
اما افرادی که خود را مبتلا به EHS میدانند میگویند ناراحتیشان خیلی واقعی است.
tiffany
mwss23 microwave ovenریکی گاردینر ۶۶ ساله که قبلاً عضو یک گروه موسیقی
بوده، حالا در یک منطقه روستایی، زندگی آرامی را میگذراند.
نشانههای
بیماری در او اوایل دهه ۸۰ پدیدار شد و عقیده دارد که علائم بیماری او
ناشی از ۵ کامپیوتری بود که از آنها برای تولید موسیقی استفاده میکرده
است. او میگوید:
این علائم با احساس گرمای عجیبی درون بدنم آغاز
شدند و در اواسط دهه نود حالم بسیار بدتر شد. ضربان قلبم نامنظم بود و مشکل
تنفس داشتم.
چند سالی به علت بیماری نمیتوانستم کار کنم. همه چیز
را تا به حال امتحان کردهام. از خوابیدن درون خیمهای پارچهای برای
گرفتن جلوی تابش امواج گرفته تا رنگ کردن خانهام با رنگی از جنس گرافیت.
هنوز
هم برای تولید موسیقی از کامپیوتر استفاده میکنم، اما وای فای ندارم و
هنگام استفاده از کامپیوتر در سمت دیگر اتاق نشسته و از دوربین دوچشمی برای
دیدن مانیتور استفاده میکنم.”
اگرچه ریکی فکر میکند دارد وضعیت خود را مدیریت میکند، اما از اینکه EHS بیشتر جدی گرفته نمیشود عصبانی است. او میگوید:
“صنعت ارتباطات پولسازترین صنعتی است که دنیا تا به حال به خود دیده.
برای همین راحتتر است تا ما به عنوان افراد دیوانه نادیده گرفته شویم، تا
اینکه این سوال مطرح شود که آیا بمباران ما توسط امواج الکترومغناطیسی کار
درستی است؟”
سو براون ۵۳ ساله و مادر ۲ فرزند است. او با ریک موافق
است و ۳ سال پیش، بعد از اینکه در مدرسهای که در آن کار میکرد وای فای
نصب شد، استعفا داد. او میگوید:
“من همیشه سالم بودم؛ اما ناگهان
بدون هیچ دلیل مشخصی شبها به سختی خوابم میبرد. درد شدیدی در سرم شروع شد
و گاهی اوقات حالت تهوع داشتم. دکترم مسکن قوی تجویز کرد، اما کارساز
نبود. فکر میکردم شاید تومور مغزی داشته باشم.
ولی در تعطیلات
مدرسه، علائم تقریباً ناپدید میشدند. من عاشق کارم بودم ولی مجبور به
استعفا شدم. بعداً از طریق تکنسین IT مدرسه متوجه شدم تجهیزات وای فای
دقیقاً در همان تاریخی که بیماری من شروع شده بود نصب شده بودند.”
علائم سو بعد از ترک محل کارش بهتر شدند، اما پس از نصب یک هاب اینترنت پرسرعت در خانهشان دوباره بازگشتند.
“حالا به سختی میتوانم جایی بروم؛ چون وای فای به شدت گسترده شده است.
علائم بیماری وحشتناک است، اما وقتی در مورد آنها صحبت میکنم مردم فکر
میکنند دیوانهام.”
شاید شواهد علمی برای اثبات وجود بیماریای به
اسم حساسیت به امواج الکترومغناطیسی وجود نداشته باشد، ولی سو به نمایندگی
از جمعیت رو به رشد مبتلایان به این بیماری میگوید:
“برای ما، این بیماری بسیار هم جدی است.”
نظر
شما چیست؟ آیا علیرغم تمامی شواهد علمی واقعاً چنین بیماریای وجود دارد؟
یا این بیماری ساخته و پرداختهی ذهن افرادی است که از تکنولوژی وحشت
دارند؟