متن لوح تقدیر به استاد و والدین در پایان نامه تحصیلی – دانشجویی
به
مصداق «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق » بسی شایسته است از استاد
فرهیخته و فرزانه جناب آقای / سرکار خانم
…………………………….
که
با کرامتی چون خورشید ، سرزمین دل را روشنی بخشیدند و گلشن سرای علم و
دانش را با راهنمایی های کار ساز و سازنده بارور ساختند ; تقدیر و تشکر
نمایم.
(و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه).
معلما مقامت ز عرش برتر باد همیشه توسن اندیشه ات مظفر باد
به نکته های دلاویز و گفته های بلند صحیفه های سخن از تو علم پرور باد
همچنین از پدر و مادر عزیز ، دلسوز و مهربانم که آرامش روحی و آسایش فکری
فراهم نمودند تا با حمایت های همه جانبه در محیطی مطلوب ، مراتب تحصیلی و
نیز پایان نامه درسی را به نحو احسن به اتمام برسانم ; سپاسگزاری نمایم.
شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا بر منتهای همت خود کامران شدم
مضامين غزل هاي وحشي – درد عشق را فقط عاشق درك مىكند
درد عشق را فقط عاشق درك مىكند
وحشى معتقد است هر كسى نمىتواند درد عشق را درك كند مگر اينكه خودش
صاحب درد شود، همانگونه كه حال تنهاگرد را تنهاگرد مىداند كه چيست، آتش
سردى كه درون سنگ را بگدازد كسى مىداند كه داراى آه سرد بوده باشد، بازى
عشق را عقل در نمىيابد، بايد باده عشق را نوشيد و هر كس يك پيمانه از باده
عشق را بنوشد مىتواند عشق را و صد درياى زهر آن را درك كند. پس بايد عاشق
بود تا درد عشق را درك نمود.
قدر اهل درد صاحب درد مىداند كه چيست
مرد صاحب درد، درد مرد، مىداند كه چيست
هر زمان در مجمعى گردى چه دانى حال ما
حال تنهاگرد، تنهاگرد مىداند كه چيست
رنج آنهايى كه تخم آرزويى كِشتهاند
آنكه نخل حسرتى پرورد مىداند كه چيست
آتش سردى كه بگدازد درون سنگ را
هر كه را بوده است آه سرد مىداند كه چيست
بازى عشق است كاينجا عاقلان در ششدرند
عقل كى منصوبه اين نرد مىداند كه چيست
قطرهاى از باده عشق است صد درياى زهر
هر كه يك پيمانه زين مىخورد مىداند كه چيست
وحشى آن كس را كه خونى چند رفت از راه چشم
علّت آثار روى زرد مىداند كه چيست