شرایط لباس احرام بانوان چیست؟
آیةالله خامنه ای: زنان میتوانند در لباس خودشان محرم شوند و لباس احرام زنان شرط خاصی ندارد .
آیةالله سیستانی:
میتوانند در لباسهای معمولی خود احرام ببندند مشروط به اینکه: الف. به
احتیاط واجب از حریر خالص نباشد. ب. از اجزای درندگان نباشد بلکه به احتیاط
واجب از اجزای حیوانات حرام گوشت نباشد. ج. زربافت نباشد. د. نجس نباشد
مگر نجاستی که در نماز معفوّ (بخشیده شده) است; مانند خون زخم یا خونی که
کمتر از بندِ سرانگشت ابهام است. ه. زن نباید دستکش بپوشد.
آیةالله مکارم شیرازی:
برای زن لباس خاصی شرط نیست، خواه دوخته باشد یا غیر دوخته و هر رنگی که
باشد، هر چند انتخاب رنگ سفید بهتر است ولی جنس آن باید حریر خالص نباشد
آیةالله لطف الله صافی:
پوشیدن لباس احرام برای بانوان واجب نیست بلی استحباب دارد و اگر بخواهند
به استحباب عمل کنند، شرایط آن با لباس احرام مردان تفاوت ندارد. والله
العالم
آیةالله خامنه ای: چنانچه گذشت، پوشیدن چیزی که بر آن لباس صدق نکند، هر چند مخیط باشد اشکالی ندارد
آیةالله شیخ جواد تبریزی: زنان میتوانند در لباس دوخته محرم شوند ولی سایر شرایط لباس احرام مردان را در آن باید رعایت نمایند. والله العالم
2- پوشیدن دمپایی دوخته برای مرد محرم چه حکمی دارد؟
آیةالله خامنه ای: پوشیدن لباس مخیط (دوخته شده) بر محرم جایز نیست و اگر لباس صدق نکند اشکال ندارد.
آیةالله سیستانی: اشکال ندارد.
آیةالله فاضل لنکرانی: جایز نیست.
آیةالله مکارم شیرازی: اشکالی ندارد به شرطی که روی پای او را نگیرد ولی بهتر است مردان در حال احرام چنین کفشی نپوشند.
آیةالله لطف الله صافی: اشکال ندارد، والله العالم
آیةالله شیخ جواد تبریزی: در صورتی که مقداری روی پا باز باشد مانعی ندارد. والله العالم
آیةالله نوری همدانی: اشکال دارد.
3- به مچ بستن ساعتی که بند آن دوخته است چه حکمی دارد؟
آیةالله خامنه ای: چنانچه گذشت، پوشیدن چیزی که بر آن لباس صدق نکند، هر چند مخیط باشد اشکالی ندارد.
آیةالله سیستانی: اشکال ندارد
آیةالله فاضل لنکرانی: احوط اجتناب از مطلق مخیط است (هرچیزی که دوخته داشته باشد) حتّی بند ساعت.
آیةالله مکارم شیرازی: اشکالی ندارد .
آیةالله لطف الله صافی: بنابر احتیاط واجب از بستن آن در حال احرام خودداری کند. والله العالم
آیةالله شیخ جواد تبریزی: مانعی ندارد. والله العالم
آیةالله نوری همدانی: اشکال دارد.
اعمال عمره
استفتائاتاحکام سفرمناسک
احکام خمس
ميقاتهاي احرام مكانهايي هستند كه براي احرام بستن تعيين شدهاند و عبارتند از:
1ـ مسجد شجره
مسأله 101
مسجد شجره در منطقه ذوالحليفه در نزديكي مدينه منوّره واقع شده است، و آن ميقات كساني است كه از راه مدينه به مكه ميروند.
مسأله 102
تأخير احرام از مسجد شجره به جُحفه جايز نيست مگر در صورت ضرورت، از قبيل بيماري و ضعف و عذرهاي ديگر.
مسأله 103
احرام بستن در بيرون مسجد شجره مجزي نيست، ولي احرام بستن از همهي قسمتهاي مسجد حتي قسمتهاي توسعه يافته و جديد آن مجزي است.
مسأله 104
زني
كه داراي عذر است، ميتواند در حال عبور از
مسجد محرم شود، به شرطي كه مستلزم توقف در مسجد نباشد. ولي اگر مستلزم توقف
در مسجد هرچند بر اثر ازدحام و مانند آن باشد و نتواند احرام را تا برطرف
شدن عذر به تأخير بيندازد، بايد از جُحفه يا مُحاذات آن محرم شود و جايز
است با نذر از هر مكان ديگري قبل از ميقات محرم شود.
در مسجد هرچند بر اثر ازدحام و مانند آن باشد و نتواند احرام را تا برطرف
شدن عذر به تأخير بيندازد، بايد از جُحفه يا مُحاذات آن محرم شود و جايز
است با نذر از هر مكان ديگري قبل از ميقات محرم شود.
مسأله 105
در
صحت نذر زوجه براي احرام پيش از ميقات در صورتي كه شوهر او غايب باشد، اذن
شوهر شرط نيست؛ ولي اگر حضور داشته باشد، احتياط واجب آن است كه از او اذن
بگيرد. و اگر بدون اذن شوهر نذر كند، نذر او منعقد نميشود.
2ـ وادي عقيق
مسأله 106
وادى
عقيق، ميقات مردم عراق و نَجد و كساني است كه از آنجا براي انجام عمره
عبور ميكنند و داراي سه بخش است: بخش اول را مَسلخ و وسط آن را غَمره و
پايان آن را ذات عِرق مينامند و احرام بستن از همهي قسمتهاي آن صحيح
است.
3ـ جُحفه
مسأله 107
جُحفه
ميقات اهل شام، مصر، مغرب و همهي كساني است كه از آن جا براي انجام عمره
عبور ميكنند، و احرام بستن از داخل مسجد و يا ساير مواضع جُحفه صحيح است.
4ـ يَلَمْلَم
مسأله 108
يَلَملَم
نام كوهي است در جنوب مكّهي مكرّمه، و ميقات مردم يمن و همهي كساني است
كه از آن جا براي انجام عمره عبور ميكنند. احرام بستن از همهي قسمتهاي
آن صحيح است.
5ـ قَرنُ المنازل
مسأله 109
قَرنُ
المنازل ميقات مردم طائف و كساني است كه از آن جا براي انجام عمره عبور
ميكنند. محرم شدن از قَرنُالمنازل، خواه از داخل مسجد باشد يا خارج آن در
ساير مواضع قَرنُ المنازل، كافي است.
مُحاذات ميقاتهاي پنجگانه
مسأله 110
هرگاه
فردي از راهي برود كه به هيچ يك از ميقاتها عبورش نيفتد و به مكاني برسد
كه مُحاذي يكي از ميقاتها است، بايد از مُحاذات ميقات محرم شود. مُحاذات
يعني در راهِ رفتن به مكّهي مكرّمه به نقطهاي برسد كه ميقات در سمت راست
يا چپ او واقع شود، به گونهاي كه اگر بخواهد از آن جا بگذرد ميقات متمايل
به پشت او شود.
مسأله 111
اين
ميقاتها محل احرام عمرهي تمتع هستند. در اينجا ميقاتهاي ديگري هم هست
كه عبارتند از:
1ـ مكّهي مكرّمه، و آن ميقات حج تمتع است.
2ـ منزل خود شخص و آن ميقات كسي است كه منزل او بين ميقات و مكه واقع شده
است. بر چنين شخصي واجب نيست براي احرام بستن به يكي از ميقاتهايي كه
قبلاً ذكرشد، مراجعه كند.
3 ـ اَدني الحِلّ، و آن ميقات عمرهي مفرده براي خصوص كسي است كه در داخل
شهر مكّه است و ميخواهد براي عمرهي مفرده محرم شود، و افضل آن است كه از
حديبيّه يا جِعرّانه يا تنعيم محرم شوند.
است. بر چنين شخصي واجب نيست براي احرام بستن به يكي از ميقاتهايي كه
قبلاً ذكرشد، مراجعه كند.
شهر مكّه است و ميخواهد براي عمرهي مفرده محرم شود، و افضل آن است كه از
حديبيّه يا جِعرّانه يا تنعيم محرم شوند.
مسأله 112
ميقات
يا مُحاذات آن در صورت عدم علم، با بيّنهي شرعي يعني گواهي دو شاهد عادل
يا شهرتي كه موجب اطمينان شود ثابت ميشود و بررسي و تحقيق براي يقين پيدا
كردن لازم نيست. اگر علم و بيّنه و شهرت وجود نداشته باشد، فرد ميتواند به
ظن حاصل از پرسيدن از كساني كه اهل اطلاع از آن مكانها هستند، اكتفا كند.
مسأله 113
احرام
بستن پيش از رسيدن به ميقات صحيح نيست مگر آنكه فرد نذر كند از محلي كه
پيش از ميقات است احرام ببندد، مثل اينكه نذر كند از مدينه يا شهر خودش
محرم شود، كه در اين صورت بايد از همان مكان محرم شود و احرام او صحيح است.
مسأله 114
اگر از ميقات بدون احرام عمداً يا از روي غفلت يا ندانستن مسأله گذشته باشد واجب است براي احرام به ميقات برگردد.
مسأله 115
اگر
از ميقات بدون احرام در اثر غفلت يا فراموشي يا ندانستن مسأله گذشته، و
نميتواند از جهت ضيق وقت يا عذر ديگر به ميقات برگردد، لكن هنوز داخل حرم
نشده است، به احتياط واجب بايد به هر مقدار كه ممكن باشد به طرف ميقات
برگردد تا از آنجا محرم شود، و اگر داخل حرم شده و ميتواند از حرم براي
احرام خارج شود، بايد براي احرام از حرم خارج شود و اگر به علت تنگي وقت و
مانند آن نميتواند از حرم خارج شود، بايد داخل حرم از همان جايي كه عذرش
برطرف شده است محرم شود.
مسأله 116
تأخير احرام از ميقات از روي اختيار جايز نيست، چه ميقات ديگري در پيش رو داشته باشد يا خير.
مسأله 117
اگر كسي از احرام بستن در يكي از ميقاتها منع شود، جايز است از ميقات ديگر محرم شود.
مسأله 118
هرگاه
كسي از روي علم و عمد احرام بستن از ميقات را ترك كند و به جهت تنگي وقت
يا عذر ديگر نتواند به ميقات برگردد و ميقات ديگري نيز در پيش رو نداشته
باشد و در نتيجه وقت براي انجام عمره تنگ شود، عمرهي او فوت شده و حج وي
باطل ميشود و در صورتي كه حج بر او مستقر شده يا مستطيع باشد، بايد سال
ديگر حج بهجا آورد.
مسأله 119
جدّه
ميقات محسوب نميشود و مُحاذي هيچ يك از ميقاتها هم نيست. بنابراين احرام
بستن از جدّه براي عمرهي تمتع از روي اختيار صحيح نيست، بلكه واجب است
انسان براي محرم شدن به يكي از ميقاتها برود. و در صورتي كه نتواند به يكي
از ميقاتها برود، احتياط واجب آن است كه با نذر از جدّه احرام ببندد.
مسأله 120
هرگاه
كسي پس از احرام بستن از ميقات و گذشتن از آن متوجه شود كه احرام او صحيح
نبوده، اگر ميتواند به ميقات برگردد، واجب است به ميقات برگردد و از آنجا
محرم شود. و اگر بازگشت به ميقات جز با آمدن به مكه برايش ممكن نباشد، بايد
براي ورود به مكّه از اَدني الحِلّ به نيت عمرهي مفرده محرم شود و پس از
انجام اعمال عمرهي مفرده به يكي از ميقاتها باز گردد و براي عمرهي تمتع
احرام ببندد.
مسأله 121
خروج
از مكّهي مكرّمه بعد از عمرهي تمتع و قبل از اعمال حج براي كسي كه مطمئن
است ميتواند براي انجام حج تمتع به مكه برگردد جايز است. هرچند احتياط
مستحب آن است كه از مكّهي مكرّمه خارج نشود مگر براي نياز و كار ضروري. در
اين صورت بنابر احتياط ابتدا در مكه براي حج مُحرم شود و بعد خارج شود. و
اگر مُحرم شدن براي او مشقت داشته باشد، ميتواند براي انجام كار خود بدون
احرام خارج شود. افرادي كه قصد عمل به اين احتياط را دارند و ناچارند يك يا
چند مرتبه به مكه وارد و از آن خارج شوند مانند خدمهي كاروانها،
ميتوانند براي ورود به مكّهي مكرّمه، اول عمرهي مفرده انجام دهند و
عمرهي تمتع را به تأخير بيندازند تا زماني كه بتوانند در آن وقت عمرهي
تمتع را قبل از اعمال حج بهجا آورند، در اين صورت بايد از ميقات براي
عمرهي تمتع محرم شوند و هنگامي كه از عمرهي تمتع فارغ شدند از مكّه براي
حج محرم شوند.
مسأله 122
ملاك
خروج از مكّهي مكرّمه بين عمره تمتع و حج، خروج از شهر كنوني مكه است.
بنابراين رفتن به مكانهايي كه در حال حاضر جزو مكّه است، هرچند در گذشته
خارج از مكّهي مكرّمه محسوب ميشده، خروج از مكّه محسوب نميشود.
مسأله 123
اگر
بعد از انجام عمرهي تمتع از شهر مكه بدون احرام خارج شود، اگر در همان
ماهي كه عمره انجام داده به مكه برگردد، نياز به تجديد احرام براي ورود به
شهر مكه ندارد، ولي اگر در ماه بعد از ماه انجام عمره به مكه برگردد، مثل
اينكه عمره را در ذيالقعده انجام دهد و خارج شود، و در ماه ذيالحجه به
مكه برگردد، و يا در ذي القعده عمره انجام دهد و در ذي الحجه خارج شده و
مجدداً برگردد واجب است با احرام جديد براي عمره جهت دخول مكه محرم شود، و
عمرة تمتع وي كه متصل به حج ميشود همين عمرهي تمتع دوم خواهد بود. و اگر
مجدداً محرم نشود و عمره دوّم را انجام ندهد حج تمتع وى صحيح نيست.
مسأله 124
بنا
بر احتياط واجب نبايد بعد از انجام عمرهي تمتع و قبل از حج تمتع، عمرهي
مفرده بهجا آورد. ولي اگر بهجا آورد، به صحت عمره و حج تمتع او خللي وارد
نميکند.
مسأله 125
مسائل مربوط به احرام به چهار بخش تقسيم ميشود:
1. اعمال واجب در حال احرام يا براي احرام
2. مستحبات احرام
3. محرّمات احرام
4. مکروهات احرام
اول ـ نيت
مسأله 126
شرايط
و کيفيت نيّت به اين شرح است:
الف) قصد انجام اعمال حج يا عمره، بنابراين كسي كه ميخواهد براي عمرهِي
تمتع محرم شود، بايد از زمان احرام قصد انجام آن را داشته باشد.
ب) قصد قربت و نيّت خالص براي اطاعت خداوند داشته باشد، زيرا عمره و حج و
همهي اعمال و مناسك آنها عبادت هستند و بايد به قصد تقرّب و نزديكي به
خداوند تبارك و تعالي بهجا آورده شوند.
ج) كسي كه ميخواهد محرم شود بايد هنگام احرام قصد و نيت خود را تعيين كند
يعني معيّن كند كه قصد انجام حج دارد يا عمره، و همچنين مشخص كند كه آيا حج
تمتع است يا اِفراد يا قِران، حج را براي خود بهجا ميآورد يا به نيابت
از ديگري، حَجةالاسلام است يا حج نذري و يا حج مستحب.
تمتع محرم شود، بايد از زمان احرام قصد انجام آن را داشته باشد.
همهي اعمال و مناسك آنها عبادت هستند و بايد به قصد تقرّب و نزديكي به
خداوند تبارك و تعالي بهجا آورده شوند.
يعني معيّن كند كه قصد انجام حج دارد يا عمره، و همچنين مشخص كند كه آيا حج
تمتع است يا اِفراد يا قِران، حج را براي خود بهجا ميآورد يا به نيابت
از ديگري، حَجةالاسلام است يا حج نذري و يا حج مستحب.
مسأله 127
در
قصد لازم نيست صورت تفصيلي اعمال و مناسك عمره يا حج در ذهن انسان خطور
كند، بلكه خطور صورت اجمالي آن كافي است. و همين اندازه كه قصد انجام
واجبات مناسك حج يا عمره را بهطور اجمالي داشته باشد و سپس آنها را به
تدريج انجام دهد كافي است.
مسأله 128
كسي
كه محرم ميشود لازم نيست قصد ترك محرّمات را داشته باشد، بلكه قصد انجام
بعضي از محرّمات هم ضرري به صحت احرام نميزند، مگر آنكه قصد انجام
محرّماتي را داشته باشد كه ارتكاب آنها عمره يا حج را باطل ميكند مثل
نزديكي با زن در بعضي از موارد كه خواهد آمد. زيرا قصد انجام اين امور با
قصد انجام مناسك حج قابل جمع نيست بلكه با قصد احرام منافات دارد.
مسأله 129
اگر
بر اثر ناآگاهي از مسأله يا غفلت، به جاي نيت عمره، نيت حج کند، احرام او
صحيح است. مثلاً اگر در نيت احرام عمره تمتع بگويد: «مُحرم ميشوم براي حج
تمتع قربةً الي الله»؛ ليكن قصد انجام اعمالي را داشته باشد که ديگران
انجام ميدهند، به تصور اين که آن اعمال «حج» نام دارد، احرامش صحيح است.
مسأله 130
به زبان آوردن نيت يا خطور دادن آن در ذهن در نيت شرط نيست، بلكه همين اندازه كه قصد انجام عمل را داشته باشد كافي است.
مسأله 131
نيت بايد همراه با احرام بستن باشد، بنابراين نيت قبلي كفايت نميكند مگر آنكه تا زمان احرام استمرار داشته باشد.
مسأله 132
تلبيه
در احرام، همانند تکبيرةالإحرام در نماز است، و هنگامي که حاجي تلبيه
بگويد، محرم ميشود و اعمال عمرهي تمتع را آغاز ميکند. در حقيقت، تلبيه
به منزلهي اجابت دعوت پروردگار مهربان است که مکلّفان را به حج فرا خوانده
است، از اين رو شايسته است که ذکر تلبيه با خضوع و خشوع کامل ادا شود.
مسأله 133
صورت
تلبيه بنا بر اصحّ، جملات ذيل است:
«لَبّيكَ اللّهُمَّ لَبّيك، لَبّيكَ لا شريكَ لكَ لَبّيك».
و اگر به اين مقدار اكتفا كند، احرامش صحيح است؛ و احتياط مستحب آن است كه
بعد از تلبيات چهارگانه بگويد:
«إنّ الحمدَ و النِّعمَةَ لَكَ و المُلك لا شريكَ لَكَ لَبَّيك».
و اگر بخواهد بيشتر احتياط كند، پس از گفتن آنچه ذكر شد، بگويد:
«لَبّيكَ اللّهُمَّ لَبّيك، إنَّ الحمدَ و النِّعمةَ لَكَ و المُلك، لا
شريكَ لَكَ لَبّيك».
و مستحب است اين عبارات که در روايت معتبر آمده، بعد از آن گفته شود:
«لَبَّيكَ ذَا الْمَعارِجِ لَبَّيكَ، لَبَّيْكَ داعِياً إِلي دارالسَّلامِ
لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أَهْلَ
التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا الْجَلالِ وَالاِكْرامِ لَبَّيْكَ،
لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ إِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ
تَسْتَغْنِي و يُفْتَقَرُ إِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوباً وَ
مَرْغُوباً إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ إِلهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ،
لَبَّيْكَ ذَا النَّعْماءِ وَالفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ لَبَّيْكَ،
لَبَّيْكَ كَشّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عبدُ كَ
وَابْنُ عَبْدَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ يا كَرِيمُ لَبَّيْكَ».
بعد از تلبيات چهارگانه بگويد:
شريكَ لَكَ لَبّيك».
لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أَهْلَ
التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا الْجَلالِ وَالاِكْرامِ لَبَّيْكَ،
لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ إِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ
تَسْتَغْنِي و يُفْتَقَرُ إِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوباً وَ
مَرْغُوباً إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ إِلهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ،
لَبَّيْكَ ذَا النَّعْماءِ وَالفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ لَبَّيْكَ،
لَبَّيْكَ كَشّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عبدُ كَ
وَابْنُ عَبْدَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ يا كَرِيمُ لَبَّيْكَ».
مسأله 134
مقدار واجب لبّيك يك بار است ولي مستحب است هر چه ميتواند آن را تكرار كند.
مسأله 135
واجب
است شخص مقدار واجب تلبيه را صحيح و بيغلط تلفظ كند و اگر شخص با آنكه
ميتواند آن را بهطور صحيح ياد بگيرد و يا كسي به او در وقت گفتن تلقين
كند، آن را اشتباه بگويد كافي نيست، ولي اگر نتواند ياد بگيرد هرچند بر اثر
تنگي وقت باشد و نتواند آن را با تلقين نيز صحيح ادا كند، به هر نحو كه
ميتواند بگويد. و در اين صورت احتياط آن است كه علاوه بر گفتنِ خودش، نايب
هم بگيرد.
مسأله 136
هرگاه كسي عمداً تلبيه را نگويد، حكم كسي را دارد كه عمداً احرام بستن از ميقات را ترك كرده باشد.
مسأله 137
هرگاه كسي تلبيه را بهطور صحيح نگويد و عذري نيز نداشته باشد، حكم كسي را دارد كه عمداً تلبيه را ترك كرده باشد.
مسأله 138
كسي
كه براي عمرهي تمتع محرم شده، واجب است هنگام مشاهدهي خانههاي مكّهي
مكرّمه ـ ولو خانههاي جديد البناء در اطراف مكه كه در حال حاضر جزو شهر
مكه محسوب است ـ از لبيك گفتن خودداري كند. و كسي كه براي حج احرام بسته
واجب است از ظهر روز عرفه لبيك گفتن را ترك كند.
مسأله 139
احرام
در حج تمتع و عمرهي تمتع و حج اِفراد و عمرهي مفرده فقط با لبيك گفتن
محقق ميشود، ولي احرام در حج قِران هم با لبيك گفتن محقق ميشود و هم با
اِشعار و تقليد. اشعار مخصوص شتر است ولي تقليد در مورد همهي قربانيها
مصداق دارد.
مسأله 140
اشعار
عبارت است از اينكه كوهان شتر، مجروح و به خون آغشته گردد تا معلوم باشد
كه قرباني است. و تقليد عبارت است از اينكه حاجي نعلين يا نخي را به گردن
حيوان آويزان كند تا معلوم باشد كه آن حيوان قرباني است.
مسأله 141
يكي
از دو جامه، «لُنگ» است كه بايد به كمر بسته شود و ديگري «رداء» است كه به
دوش انداخته ميشود. اين دو جامه بايد بعد از بيرون آوردن همه لباسهايي
كه پوشيدن آنها بر محرم حرام است، پوشيده شوند.
مسأله 142
بنا بر احتياط واجب، بايد دو جامهي مذکور را پيش از نيت احرام و تلبيه بپوشد.
مسأله 143
لازم نيست لُنگ، از ناف تا زانو را بپوشاند بلكه همين كه لُنگ بر آن صدق كند و به نحو متعارف باشد كفايت ميكند.
مسأله 144
گره
زدن لُنگ به گردن جايز نيست ولي سنجاق زدن و امثال آن و گره زدن بعض آن به
بعض ديگر مانعي ندارد تا وقتي كه از صدق عنوان اِزار خارج نشود. و همچنين
در رداء گره يا سنجاق يا گيره زدن آن يا گذاشتن سنگريزه در دو طرف و بستن
آن با نخ به نحو متعارف تا زماني كه عنوان رداء بر آن صدق كند، جايز است.
مسأله 145
در پوشيدن جامهي احرام، احتياط واجب آن است كه قصد تقرّب الي الله داشته باشد.
مسأله 146
جامهي
احرام بايد شرايط لباس نمازگزار را داشته باشد. بنابراين احرام بستن در
جامهي حرير يا جامهاي كه از اجزاي حيوان حرام گوشت يا مردار تهيه شده
باشد يا جامهاي كه به نجاستي نجس شده باشد كه در نماز از آن عفو نشده است
كفايت نميكند.
مسأله 147
لازم
است جامهاي كه لُنگ قرار داده ميشود نازك و بدننما نباشد، ولي بدننما
بودن رداء اشكالي ندارد؛ مشروط بر اينكه رداء بر آن صدق كند.
مسأله 148
وجوب
پوشيدن دو جامهي احرام مخصوص مردان است. زنان ميتوانند در همان لباس
خودشان به هر نحو كه هست مُحرم شوند، چه دوخته باشد يا نباشد، مشروط بر
اينكه شرايط لباس نمازگزار رعايت شده باشد.
مسأله 149
لباس احرام زن نبايد از حرير خالص باشد.
مسأله 150
لازم
نيست لباس احرام، منسوج و بافتني و از جنس پنبه يا پشم و مانند آن باشد،
بلكه اگر از پوست يا نايلون و پلاستيك باشد و عنوان لباس بر آن صدق كند و
پوشيدن آن متعارف باشد نيز كافي است. همچنين اگر مثل نمد ماليده شده باشد و
به آن «جامه» گفته شود و پوشيدن آن متعارف باشد، مانعي ندارد.
مسأله 151
اگر
از روي عمد و علم در هنگام احرام لباس دوخته را از بدن خود بيرون نياورد،
صحّت احرام او خالي از اشكال نيست و احتياط واجب آن است که پس از بيرون
آوردن آن، نيت و تلبيه را تکرار کند.
مسأله 152
اگر
بر اثر سرما و مانند آن، ناگزير از پوشيدن جامهي دوخته باشد، ميتواند از
لباس هاي معمولي مانند پيراهن استفاده کند، اما نبايد آن را بپوشد، بلکه
آن را به صورت برعکس بالا به پايين يا پشت و رو، به روي خود بيندازد.
مسأله 153
فرد محرم ميتواند جامهي احرام را براي استحمام و غسل يا تعويض به جامهي ديگر و مانند آنها، از تن بيرون آورد.
مسأله 154
فرد محرم ميتواند براي پرهيز از سرما و مانند آن، بيش از دو جامه بپوشد و دو قطعه يا بيشتر بر روي شانه بيندازد يا دور کمر ببندد.
مسأله 155
اگر جامهي احرام نجس شود، بنا بر احتياط واجب بايد آن را تطهير يا تعويض کند.
مسأله 156
طهارت
از حدث اصغر يا اكبر شرط صحت احرام نيست، بنا بر اين ميتواند در حال
جنابت يا حيض، محرم شود، البته غسل کردن پيش از احرام، مستحب مؤکد است و
اين غسل مستحب، «غسل احرام» ناميده ميشود و احوط آن است که آن را ترک
نکند.
مسأله 157
مستحب
است قبل از احرام، بدن پاك باشد.
و موهاي زائد بدن را زايل كرده و ناخنها را كوتاه نموده باشد.
مسواك زدن پيش از احرام نيز مستحب است.
همچنين مستحب است كه پيش از محرم شدن در ميقات و يا پيش از رسيدن به ميقات ـ
مثلاً در مدينه ـ غسل كند و گفته شد(1) كه احوط آن است كه اين غسل را ترك
نكند.
و مستحب است كه بعد از نماز ظهر، يا بعد از هر نماز واجب ديگر و يا بعد از
دو ركعت نماز مستحب محرم شود، و در برخي احاديث آمده است كه [پيش از احرام]
شش ركعت نماز مستحب است و فضيلت بيشتري دارد.
و نيز براي کسي که ميخواهد حج بجا آورد مستحب است كه از ابتداي ماه
ذيقعده، موي سر و صورت خود را كوتاه نكند.
**1- مسأله 156**
مثلاً در مدينه ـ غسل كند و گفته شد(1) كه احوط آن است كه اين غسل را ترك
نكند.
دو ركعت نماز مستحب محرم شود، و در برخي احاديث آمده است كه [پيش از احرام]
شش ركعت نماز مستحب است و فضيلت بيشتري دارد.
ذيقعده، موي سر و صورت خود را كوتاه نكند.
مسأله 158
احرام در جامهي سياه رنگ و كثيف و راه راه مكروه است، و بهتر آن است كه جامهي احرام سفيد رنگ باشد.
همچنين خوابيدن بر بالش يا بستر زرد رنگ در حال احرام مكروه است.
استعمال حنا پيش از احرام نيز در صورتي كه رنگ آن تا زمان احرام باقي بماند، مكروه است.
و نيز مكروه است در پاسخ كسي كه او را صدا كرده، واژهي «لبيك» را به كار ببرد.
رفتن به حمام و شستن بدن با كيسه و مانند آن نيز در حال احرام مكروه است.
مسأله 159
بر شخص واجب است كه از لحظهي شروع احرام تا آن گاه كه محرم است، از برخي امور اجتناب كند كه به آنها «محرمات احرام» گفته ميشود.
مسأله 160
محرمات احرام بيست و دو چيز است، كه برخي از آنها فقط بر مردان يا فقط بر زنان حرام است.
ابتدا به بيان اجمالي محرمات احرام و سپس به ذكر احكام و مسائل مورد ابتلا در هر يك از آنها ميپردازيم.
محرمات احرام عبارتند از:
1ـ پوشيدن لباس دوخته براي مردان
2ـ پوشانيدن تمام روي پا براي مردان
3ـ پوشانيدن سر براي مردان و پوشانيدن صورت براي زنان
4ـ سايه بر سر قرار دادن براي مردان هنگام حركت و طي مسافت در طول روز
5 ـ استعمال بوي خوش
6 ـ نگاه كردن در آينه
7ـ انگشتر به دست کردن
8 ـ استعمال حنا
9ـ روغن ماليدن به بدن
10ـ كندن مو از بدن خود يا شخص ديگر
11ـ سرمه كشيدن
12ـ ناخن گرفتن
13ـ بيرون آوردن خون از بدن
14ـ فسوق (دروغ گفتن و همچنين دشنام دادن و فخر فروشي)
15ـ جدال كردن يعني گفتن «لا والله» و «بلي والله»
16 ـ كشتن حشراتي كه در بدن ساكن ميشوند.
17ـ كندن و بريدن درختان يا گياهان حرم
18ـ حمل سلاح
19ـ شكار حيوان وحشي صحرايي
20ـ جماع كردن و هر گونه لذت و تمتع بردن از زن مانند نگاه کردن، بوسيدن و لمس کردن
21ـ عقد كردن زن
22ـ استمناء
مسأله 161
برخي از اين اعمال در حالت عادي نيز حرام است و حرمت آن در حال احرام بيشتر است.
مسأله 162
پوشيدن
لباس دوخته از قبيل پيراهن، قبا، شلوار، كت، پالتو، زير جامه و امثال
آنها، همچنين پوشيدن لباسهاي دكمهداري كه با بستن دكمهي آن به صورت
پيراهن و مانند آن در ميآيد، براي مردان در حال احرام جايز نيست.
مسأله 163
در مسألهي قبل، تفاوتي ميان لباس دوخته شده يا بافته و مانند آنها وجود ندارد.
مسأله 164
پوشيدن
چيز دوخته که لباس محسوب نمي شود، مانند كمربند يا هميان كه پول در آن
ميگذارند و همچنين استفاده از بند ساعت و مانند آن اشکال ندارد.
مسأله 165
شستن و خوابيدن بر روي زيرانداز دوخته شده يا لباسي که پوشيدن آن حرام است، مانعي ندارد.
مسأله 166
انداختن لحاف يا پتو و مانند آن که حاشيهي آن دوخته شده بر روي شانهها مانعي ندارد.
مسأله 167
دوخته بودن حاشيهي جامهي احرام بلا مانع است.
مسأله 168
اگر
عمداً لباس دوخته بپوشد، بايد يك گوسفند کفاره بدهد، همچنين اگر چندين
لباس دوخته مانند شلوار و پيراهن و کت و لباس زير بپوشد، بايد براي هر کدام
از آنها جداگانه كفاره بدهد.
مسأله 169
هرگاه
محرم به علت سردي هوا يا بيماري و يا عذرهاي ديگر به پوشيدن لباس دوخته
ناچار شود، جايز است بپوشد، ولي بنابر احتياط واجب بايد يک گوسفند كفاره
بدهد.
مسأله 170
پوشيدن هر نوع لباس دوخته براي زنان بلامانع است و کفاره ندارد، اما پوشيدن دستکش براي آنان جايز نيست.
مسأله 171
مرد
محرم نبايد چكمه و جوراب بپوشد، و احتياط واجب آن است كه از پوشيدن هر
چيزي که تمام روي پا را ميپوشاند مانند: کفش و گيوه و امثال آن اجتناب
کند.
مسأله 172
پوشيدن نعلين و کفشي که بند پهن دارد، اما تمام روي پا را نميپوشاند، اشکال ندارد.
مسأله 173
قرار
دادن لحاف و روانداز و مانند آن بر روي پا در هنگام نشستن يا خواب اشکال
ندارد و قرار گرفتن لباس احرام بر روي پاها نيز بلا مانع است.
مسأله 174
اگر
شخص محرم ناگزير از پوشيدن کفش و مانند آن كه تمام روي پا را ميپوشاند
باشد، ميتواند بپوشد، ولي بنا بر احتياط واجب بايد روي آن را شكاف دهد.
مسأله 175
پوشيدن
کفش و جوراب و مانند آن که در مسائل پيشين ذکر شد، كفاره ندارد، اما در
مورد پوشيدن جوراب، احتياط مستحب آن است که يک گوسفند به عنوان کفاره
قربانى كند.
مسأله 176
حکم مذکور(پوشيدن جوراب و کفش و مانند آن) مختص مردان است، اما احتياط مستحب آن است که زنان نيز آن را مراعات کنند.
مسأله 177
براي مرد محرم جايز نيست سر خود را با كلاه يا عمامه يا حوله و دستمال و مانند آن بپوشاند.
مسأله 178
بنا
بر احتياط واجب، بايد از گذاشتن هر چيز كه موجب پوشيده شدن سر ميگردد،
مانند حنا و كف صابون، يا حمل اشياء بر روي سر و مانند آن اجتناب كند.
مسأله 179
گوش نيز بخشي از سر است و پوشاندن آن در حال احرام جايز نيست.
مسأله 180
پوشاندن
قسمتي از سر به نحوي كه عرفاً مصداق پوشاندن سر باشد، ـ مانند گذاشتن كلاه
كوچك در وسط سر ـ جايز نيست، اما در غير اين صورت، مانند گذاشتن قرآن و
مانند آن بر روي سر و يا خشك كردن تدريجي بخشي از سر، اشكال ندارد، هرچند
احوط آن است كه از آن نيز اجتناب كند.
مسأله 181
فرو
بردن تمام سر در آب براي محرم جايز نيست، و بنا بر ظاهر، در اين مسأله
تفاوتي ميان زن و مرد وجود ندارد؛ اما اگر تمام سر را در آب فرو برد،
كفارهاي بر عهدهاش نخواهد بو
مسأله 182
كفاره پوشاندن سر، بنابراحتياط واجب يك گوسفند است.
مسأله 183
اگر از روي فراموشي يا غفلت سر خود را بپوشاند، كفاره بر او واجب نميشود.
مسأله 184
پوشاندن
صورت در حال احرام بهگونهاي كه متعارف زنان در حجاب از نامحرم يا
خودداري از شناخته شدن است براي زنان جايز نيست. بنابراين پوشاندن بخشي از
صورت به نحوي كه پوشاندن صورت بر آن صدق كند، مانند پوشاندن گونهها و بيني
و دهان و چانه جهت حجاب يا شناخته نشدن، مانند پوشاندن تمام صورت است و
جايز نميباشد.
مسأله 185
استفاده از ماسك براي پوشش بيني و دهان براي زنان در حال احرام مانع ندارد.
مسأله 186
پوشاندن
اطراف صورت از بالا يا پايين و يا دو طرف آن، به طوري كه زنان هنگام
پوشيدن مقنعه به نحو متعارف و يا هنگام پوشاندن سر در نماز انجام ميدهند و
پوشاندن صورت بر آن صدق نميكند، اشكال ندارد، چه در نماز باشد و چه در
حال ديگر.
مسأله 187
پوشاندن صورت با بادبزن و مانند آن(كاغذ و روزنامه و…) براي زنان حرام است، اما گذاشتن دستها بر روي صورت اشكال ندارد.
مسأله 188
جايز
است زن در حال احرام، چادر يا جامهاي را كه بر سر انداخته طرف آن را بر
روي صورت بياويزد، به نحوي كه بخشي از صورت و پيشانياش را تا بالاي بيني
بپوشاند، اما احوط آن است كه اگر مرد نامحرم او را نميبيند، از اين كار
اجتناب نمايد.
مسأله 189
در مسألهي قبل، احوط آن است كه پوشش مذكور با صورت تماس نداشته باشد.
مسأله 190
پوشاندن صورت كفاره ندارد، هرچند احوط آن است كه كفاره بدهد.
مسأله 191
سايه
بر بالاي سر قراردادن در حال احرام و در حال حركت (مانند رفتن از ميقات به
مكه و از مكه به عرفات و مانند آن) بر مردان جايز نيست، اما چنانچه در بين
راه توقف كند، رفتن به زير سايه بلا مانع است و زماني كه در مقصد به خانه
يا رستوران وارد شود، اشكال ندارد. بنا بر اين سفر كردن با اتوبوس مسقّف
جايز نيست، اما پس از رسيدن به مكه، قرار گرفتن در زير سايه هنگام راه رفتن
در منازل و رستورانها و مانند آن اشكال ندارد.
مسأله 192
احوط
آن است كه شخص محرم پس از رسيدن به مكه پيش از انجام مناسك عمره و همچنين
در حال احرام در عرفات و مني، از قرار گرفتن در زير سايههاي متحرك مانند
اتوبوس مسقف و چتر، اجتناب كند.
مسأله 193
حكم
مذكور در دو مسألهي قبل، به طول روز اختصاص دارد و سوار شدن به اتوبوس
مسقّف در شب مانع ندارد، هرچند رعايت احتياط در اينباره مطلوب است.
مسأله 194
احوط آن است كه در شبهاي باراني و سرد، از سوار شدن به اتوبوس مسقّف و مانند آن اگر براي فرار از باران و سرما باشد اجتناب كند.
مسأله 195
قرار گرفتن در سايهي ديوار و درخت و مانند آنها و نيز عبور از زير سقفهاي ثابت مانند پل و تونل، حتي در روز اشكال ندارد.
مسأله 196
سايه بر سر قرار دادن فقط براي مرد حرام است و براي زنان اشكال ندارد.
مسأله 197
كفارهي رفتن به زير سايه، يك گوسفند است
مسأله 198
اگر بر اثر بيماري و عذر، ناگزير از رفتن به زير سايه باشد، انجام آن برايش جايز است، اما بايد يك گوسفند كفاره بدهد.
مسأله 199
قرار
گرفتن در زير سايه، در هر احرام فقط يك كفاره دارد، هرچند به دفعات انجام
شود. بنا بر اين اگر در احرام عمره چندين بار به زير سايه برود، بيش از يك
كفاره بر او واجب نميشود. در احرام حج نيز چنين است.
مسأله 200
استعمال انواع عطر مانند مشك و عود و گلاب و ديگر عطرهاي رايج، در حال احرام حرام است.
مسأله 201
پوشيدن لباسي كه قبلا معطر شده، تا زماني كه از آن بوي خوش به مشام برسد، جايز نيست.
مسأله 202
بنا بر احتياط، استعمال صابون و شامپوي معطّر [در حال احرام] جايز نيست.
مسأله 203
بنا
بر احتياط واجب، بايد محرم از بوييدن هر چيز معطر اجتناب كند، هرچند به آن
عطر اطلاق نشود، مانند گلها، سبزيجات و ميوههاي خوشبو.
مسأله 204
خوردن غذايي كه در آن زعفران وجود دارد، براي محرم جايز نيست.
مسأله 205
خوردن
ميوههاي خوشبو مانند سيب و پرتقال و مانند آنها براي محرم اشكال ندارد،
اما بنا بر احتياط واجب بايد از بوييدن آنها خودداري كند.
مسأله 206
فرد محرم نبايد بيني خود را از بوي نامطبوع بگيرد، اما بيرون رفتن از محلي كه بوي نامطبوع دارد و يا عبور از آنجا اشكال ندارد.
مسأله 207
احتياط
واجب آن است كه براي استفادهي عمدي از عطريات و بوي خوش، چه آنهايى كه
در خوراك از آن استفاده مىشود مانند زعفران و چه غير آنها، يك گوسفند
كفاره بدهد.
مسأله 208
در
حال احرام، نگاه كردن در آينه به قصد زينت حرام است، ولي نگاه كردن در آن
بدون قصد زينت (مانند نگاه راننده در آينهي خودرو)، اشكال ندارد.
مسأله 209
نگاه
كردن در آب صاف يا در اجسام صيقلي كه تصاوير در آن ديده ميشود نيز همانند
نگريستن در آينه است، كه اگر براي زينت باشد، جايز نيست.
مسأله 210
اگر
در اتاقي كه آينه در آن است سكونت دارد و ميداند كه سهواً چشمش به آن
ميافتد، ماندن در آن اتاق اشكال ندارد، اما بهتر است كه آينه را بيرون
ببرد يا روي آن را بپوشاند.
مسأله 211
عينك زدن اگر براي زينت نباشد، اشكال ندارد.
مسأله 212
در حال احرام تصويربرداري با دوربين عكاسى يا فيلمبرداري اشكال ندارد.
مسأله 213
نگاه كردن به آينه كفاره ندارد، اما احتياط واجب آن است كه پس از نگاه كردن در آن، لبيك بگويد.
مسأله 214
احتياط واجب آن است كه فرد محرم از به دست كردن انگشتر ـ اگر زينت به شمار آيد ـ اجتناب كند.
مسأله 215
اگر انگشتر براي زينت نباشد و به نيت استحباب يا غرض ديگر آن را به دست كند، اشكال ندارد.
مسأله 216
انگشتر به دست كردن در حال احرام كفاره ندارد.
مسأله 217
احتياط
واجب آن است كه فرد محرم از استعمال حنا و رنگ كردن مو ـ اگر زينت بهشمار
آيد ـ بلكه از هر چيزي كه زينت محسوب ميشود، اجتناب كند.
مسأله 218
اگر
پيش از احرام بر دست ها و پاها و ناخن هايش حنا گذاشته يا موهايش را رنگ
كرده باشد و اثر آن تا زمان احرام باقي باشد، اشكال ندارد.
مسأله 219
استعمال حنا و رنگ مو كفاره ندارد.
مسأله 220
روغن
ماليدن به بدن و مو براي فرد محرم جايز نيست، خواه با روغنهايي باشد كه
براي زينت استعمال ميشود يا با غير آن، و خواه معطر باشد يا نباشد.
مسأله 221
اگر بوي روغن هاي خوشبو تا زمان احرام باقي ميماند، پيش از احرام نيز استعمال آنها جايز نيست.
مسأله 222
خوردن روغن و چربي در صورتي كه بوي خوش نداشته باشد، اشكال ندارد.
مسأله 223
اگر
براي مداوا يا جلوگيري از تابش اشعهي مضرّ خورشيد يا عرق كردني كه موجب
التهاب و سوزش بدن ميشود، مجبور به استعمال روغن باشد، اشكال ندارد.
مسأله 224
بنا
بر احتياط، كفارهي ماليدن روغن خوشبو به بدن، يك گوسفند است، و در مورد
روغنهاي غير خوشبو، سير كردن يك فقير است، اگر چه بعيد نيست در هر دو مورد
واجب نباشد.
مسأله 225
در
حال احرام، زايل نمودن موي هر قسمتي از سر و بدن حرام است و در حرمت زايل
نمودن مو فرقي بين موي كم يا زياد و بين كندن و تراشيدن نيست و تفاوتي
ندارد كه از بدن و سر خود مو زايل كند و يا از بدن و سر شخص ديگر.
مسأله 226
اگر در حال وضو يا غسل يا تيمم، مويي بدون قصد كنده شود، اشكال ندارد.
مسأله 227
اگر
ناگزير از ازالهي مو باشد، مانند موي زير پلك چشم كه موجب آزار او شود و
يا موي سر كه باعث ايجاد سردرد باشد، ازالهي آن اشكال ندارد.
مسأله 228
اگر
فرد محرم موي سر خود را از روي علم و عمد بتراشد، بايد يك گوسفند كفاره
بدهد، اما اگر از روي غفلت يا سهو و يا ندانستن مسأله باشد، كفاره ندارد.
مسأله 229
اگر ناچار شود موي سر خود را بتراشد، كفارهي آن دوازده مُدّ طعام است كه به شش مسكين داده ميشود، يا سه روز روزه و يا يك گوسفند.
مسأله 230
اگر محرم موي سر خود را با قيچي يا ماشين كوتاه كند، بنا بر احتياط واجب بايد يك گوسفند كفاره بدهد.
مسأله 231
اگر محرم دست به سر خود بكشد و يك مو يا بيشتر بيفتد، احتياط مستحب آن است كه به قدر يك مشت گندم يا آرد و مانند آن صدقه بدهد.
مسأله 232
سرمه
كشيدن اگر زينت محسوب شود، بر محرم جايز نيست، همچنين خط كشيدن به دور
چشمها كه زنان انجام ميدهند، جايز نميباشد و در اين مورد تفاوتي ميان
رنگ سياه و ديگر رنگ ها وجود ندارد.
مسأله 233
بر
محرم حرام است ناخن دست يا پاي خود را بگيرد، چه تمام آن را بگيرد و چه
قسمتي از آن را، و تفاوتي ندارد كه ناخن را ببرد يا كوتاه كند و يا بكَند،
چه با قيچي يا ناخنگير يا چاقو باشد و يا با وسيلهي ديگر.
مسأله 234
اگر ناچار شود ناخن خود را بگيرد ـ مانند زماني كه بخشي از ناخن جدا شود و قسمت باقي مانده موجب آزار شخص باشد ـ اشكال ندارد.
مسأله 235
گرفتن ناخن افراد ديگر اشكال ندارد.
مسأله 236
كفارهي
گرفتن ناخن بدين ترتيب است:
اگر يك ناخن يا بيشتر را از دست يا پاي خود بگيرد، براي هر ناخن بايد يك مد
طعام كفاره دهد.
اگر تمام ناخنهاي دست يا پا را كوتاه كند، بايد يك گوسفند كفاره
دهد.
اگر تمام ناخنهاي دست و پا را در يك نوبت كوتاه كند، بايد يك گوسفند كفاره
بدهد و اگر ناخنهاي دست را در يك نوبت و ناخنهاي پا را نيز در نوبت ديگر
بگيرد، بايد دو گوسفند كفاره دهد.
طعام كفاره دهد.
بدهد و اگر ناخنهاي دست را در يك نوبت و ناخنهاي پا را نيز در نوبت ديگر
بگيرد، بايد دو گوسفند كفاره دهد.