برای از بین بردن اضطراب جدایی در کودک چکار کنم؟

اضطراب جدایی در کودکان، آیا کودک شما به راحتی به مهد کودک و یا مدرسه می رود؟

اضطراب جدایی به‌طور طبیعی بین
سن ۶ ماهگی و ٣ سالگی رخ می‌دهد که اوج آن در سن ٢۴-١٢ ماهگی است و پس از
٢۴ ماهگی به‌تدریج کاهش می‌یابد. اضطراب کودک هنگام جدا شدن از والدین
معمولاً از یک روز به روز دیگر متفاوت است، یک روز کودک هنگام جدا شدن از
مادر مضطرب می‌شود، روز دیگر به مادر می‌چسبد و غمگین است و یک روز دیگر،
قشقرق راه انداخته و در مقابل جدایی مقاومت و واکنش شدید از خود بروز
می‌دهد. به‌تدریج کودک به سمت استقلال می‌رود ولی هنوز مرحله انتقالی
می‌تواند مشکل باشد و برای کودک و مادر استرس‌زا باشد.
برای کودکانی که تجربه جدایی‌های بسیار مکرر و یا بسیار اندک از مادر
داشته‌اند، جدایی ممکن است اضطراب بیشتری را ایجاد کند. هرچه کودک بزرگتر
می‌شود و مفهوم زمان را درک می‌کند و مدارای موفقیت‌آمیز هنگام جدایی را
بیشتر تجربه می‌کند، از اضطراب او کاسته می‌شود.

عواملی که ممکن است در شدت اضطراب جدایی کودک دخالت داشته باشند شامل موارد زیر است:
•خستگی و بیماری کودک
•تغییر در عادات و برنامه‌های منزل
•تغییراتی که در خانواده رخ می‌دهد مانند: تولد فرزند جدید، طلاق، جدایی والدین، مرگ و یا بیماری اعضای خانواده و …
•عوض شدن پرستار و یا مراقبین کودک
•والدین معمولاً علت اضطراب جدایی نیستند ولی می‌توانند با رفتارهای خود آن‌را بدتر یا بهتر کنند.
•کودکانی که از نظر سرشتی، کودکان سخت و دشواری هستند و به تغییرات جدید،
مکان و اشخاص جدید دیر عادت می کنند، بیشتر مستعد اضطراب جدایی هستند.
عوامل زیر می‌تواند شانس اضطراب جدایی را در کودک شما کاهش دهد:
•از سن۱۴ ماهگی به بعد در زمان‌هایی کوتاه و به‌طور گهگاه از پرستار کودک و
یا شخص نزدیک دیگر استفاده کنید تا کودک را مراقبت و نگهداری کند. این
موضوع علاوه بر آن‌که کمک می‌کند تا کودک در زمان‌هایی کوتاه، دور شدن از
مادر را تجربه کند، فرصتی را نیز در اختیار کودک قرار می‌دهد تا اعتماد به
سایر بزرگسالان در او شکل گیرد.
•از ١٢ ماهگی به بعد کودک را وارد ارتباط با همسالان نمائید. (گر چه کودک
در این مرحله معمولاً وارد بازی‌های مشارکتی نمی‌شود) و از سن ٣ سالگی
می‌توانید فرصت تجربه بازی‌های گروهی را به او بدهید.
•از سن ۴-٣ سالگی کودک می‌تواند بعضی اشکال کلاس‌های پیش‌دبستانی و مهدکودک
را تجربه کند، به‌خصوص برای کودکانی که زیاد به والد خود وابسته هستند.

این گونه به کودکی که از اضطراب جدایی رنج می‌برد کمک کنیم:
•در ابتدا سعی کنید کودک را در زمان‌هایی کوتاه به مراقب جدید یا مهد کودک
بسپارید، زمان‌هایی که بتواند تجربه‌های مثبتی را در آن‌جا داشته باشد.
•قبل از آنکه کودک را در محل جدید ترک کرده و تنها بگذارید، کمک کنید تا کودک با محیط و مردم جدید آشنا شود.
•روی موارد مثبتی که در محیط جدید رخ می‌دهد متمرکز شوید، نگذارید بچه‌ها از تصور چیزهای بدی که ممکن است رخ دهد نگران شده و بترسند.
•اضطراب کودک را به تمسخر نگیرید و او را به‌خاطر این ترس و اضطراب سرزنش و شماتت نکنید.
•اجازه دهید تا کودک شما بداند که می‌فهمید چقدر سخت است که انسان از کسی
که تا این حد دوستش دارد جدا شود، کودک را درک کنید و بپذیرید. اما زیاد با
او همدردی و دلسوزی نکنید.
•تسلیم خواسته کودک نشوید و به او بفهمانید که در امنیت و سلامت خواهد بود.
•عشق، محبت و علاقه بی‌قید و شرط خود را از کودک دریغ نکنید.
•اگر کودک بزرگ‌تر است او را به کودکان دیگری که در آن محیط هستند معرفی کنید و بازی و تفریح خاصی را با آن‌ها ترتیب دهید.
•انتظار آن‌را داشته باشید که در چند هفته اول ورود به مهد و یا مدرسه کودک خسته باشد و زود تحریک‌پذیر شود.
•هنگام ترک کودک او راببوسید و نوازش کوتاهی نموده و با خوشرویی از او
خداحافظی کنید. مراسم خداحافظی و ترک کودک را خیلی طولانی نکنید، بر
احساسات دلسوزانه خود غلبه کنید و چندین بار نروید و برگردید.
•دزدکی و یواشکی کودک را ترک نکنید.
•قبل از شروع مهد، آمادگی و یا مدرسه، تدارک کتاب، دفتر و وسایل مورد نیاز
کودک را ببینید و برای فراهم آوردن آنها کودک را مشارکت بدهید.
•حتی زمانی که فکر می‌کنید مربی و یا معلم کودک شما سخت‌گیر است و یا کودک
توسط کودک دیگری مورد قلدری و اذیت قرار گرفته است، او را از مدرسه و یا
مهد خارج نکنید، سعی کنید مشکل را رفع نمائید.
•اگر کودک تحت هیچ شرایطی حاضر نشد به مهد یا مدرسه برود و در منزل ماند، برای او زیاد فعالیت‌های تفریحی و سرگرمی فراهم نکنید.
•در بازی‌ها با ایفای نقش، جدایی را با کودک تمرین کنید.
•پس از بردن کودک به مهد یا مدرسه مدتی آنجا بمانید، سپس کودک را با معلم یا مربی تنها بگذارید و سپس نزد او برگردید.

سخنی با مربیان و معلمان کودک:
•خود را به کودک معرفی کنید و از او دعوت کنید تا با اسباب‌بازی‌ بازی کند یا چیزی بخورد.
•اگر کودک دچار حمله هراس شده است از والد بخواهید نزد کودک بماند تا وی
آرام‌تر گردد و او را با صدایی گرم ، محبت‌آمیز، راسخ و قاطع آرام کند.
•هرگز کودک را به‌خاطر اضطراب و غمگینی‌اش مورد انتقاد قرار ندهید.

توجه:
در صورتی‌ که کودک موارد زیر را نشان دهد، لازم است مورد ارزیابی دقیق‌تر قرار گرفته و مشاوره تخصصی‌تر دریافت کند:
•چنانچه پس از گذشت ٢ هفته کودک هنوز آرام نگرفته است و مشکلات هنگام جدایی ادامه دارد.
•کودک صبح‌ها قبل از جدا شدن از مادر و رفتن به مهد کودک یا مدرسه شکایات
جسمی مکرر مانند: سردرد، دل‌درد، سرگیجه، حالت تهوع، استفراغ، طپش قلب و …
دارد.
•اضطراب جدایی به سال‌های مدرسه ابتدایی کشیده شده و با فعالیت‌های متناسب رشدی و سنی کودک تداخل دارد.
•کودک در هیچ مرحله‌ای از زندگی خود دچار اضطراب جدایی نشده است.
•امتناع از رفتن به مدرسه در بچه‌های بزرگ‌تر و نوجوانان اکثراً مطرح کننده مشکل جدی‌تری است که نیازمند کمک تخصصی است.



گرسنگی و سوء‌تغذیه/درمان کودکان مبتلا به سوء‌تغذیه

گرسنگی
مزمن و سوء‌تغذیه می‌تواند مشکلات مختلفی را برای سلامتی افراد ایجاد کند.
کسانیکه همیشه گرسنه هستند معمولاً وزنشان از وزن سلامت پایین‌تر بوده و
سایز به مراتب ریزتری نسبت به افراد متوسط دارند. رشدشان هم ممکن است متوقف
شود و همین باعث شود که قدشان کوتاه‌تر از حد متوسط باشد. در سراسر جهان،
حدود ۲۷ درصد از بچه‌های زیر پنج سال، کمبود وزن دارند.

اگر فرزندتان بدغذا است، احتمالاً نگران هستید که مواذمغذی لازم برای رشدی
مناسب به او نرسد. اما به احتمال خیلی زیاد جای نگرانی نیست مگراینکه
دکترتان به شما بگوید که رشد فرزندتان ببه نسبت سنش طبیعی نیست. به مرور
زمان، خیلی از بچه‌های بدغذا کالری و موادمغذی کافی برای بدنشان را مصرف
می‌کنند.
 

گرسنگی و سوء‌تغذیه چیست؟
همه هر از گاهی احساس گرسنگی می‌کنند. گرسنگی علامت هشدار بدن برای نیاز
به غذا است. وقتی غذای کافی برای راضی کردن نیازهای بدنمان مصرف کنیم،
احساس گرسنگی از بین می‌رود تا زمانیکه شکممان دوباره خالی شود.

سوء‌تغذیه مشابه با گرسنگی نیست، گرچه معمولاً با هم اتفاق می‌افتند.
افرادیکه به طور مزمن دچار سوء‌تغذیه هستند، موادمغذی لازم برای رشد و
سلامت مناسب را دریافت نمی‌کنند. افراد ممکن است برای یک دوره طولانی یا
کوتاه دچار سوء‌تغذیه شوند و این مشکل می‌تواند حاد یا خفیف باشد. کسانیکه
دچار سوء‌تغذیه هستند معمولاً بیشتر مریض می‌شوند و در موارد بسیار حاد،
خیلی زود می‌میرد.
 

براساس برنامه غذایی جهانی UN، بیش از یک میلیارد نفر در سراسر جهان غذای
کافی برای خوردن ندارند. این بیشتر از کل جمعیت ایالاتمتحده، کانادا و
اتحادیه اروپاست. هر شش ثانیه یکبار، یک کودک بخاطر سوء‌تغذیه و دلایل
مرتبط با آن جان خود را از دست می‌دهد.
 

گرسنگی مزمن و سوء‌تغذیه می‌تواند مشکلات مختلفی را برای سلامتی افراد
ایجاد کند. کسانیکه همیشه گرسنه هستند معمولاً وزنشان از وزن سلامت
پایین‌تر بوده و سایز به مراتب ریزتری نسبت به افراد متوسط دارند. رشدشان
هم ممکن است متوقف شود و همین باعث شود که قدشان کوتاه‌تر از حد متوسط
باشد. در سراسر جهان، حدود ۲۷ درصد از بچه‌های زیر پنج سال، کمبود وزن
دارند.

 

چه چیز موجب گرسنگی و سوء‌تغذیه می‌شود؟
کسانیکه غذای کافی برای خوردن ندارند معمولاً دچار گرسنگی می‌شوند و
گرسنگی می‌تواند به مرور زمان منجر به سوء‌تغذیه شود. اما بعضی ممکن است
بخاطر دلایلی که با گرسنگی در ارتباط نیست، دچار سوء‌تغذیه شوند. حتی
کسانیکه غذای کافی برای خوردن دارند هم اگر غذاهایی که موادمغذی،
ویتامین‌ها و موادمعدنی لازم را در خود دارند، مصرف نکنند، ممکن است دچار
سوء‌تغذیه شوند.
 

بعضی بیماری‌ها و مشکلات باعث می‌شود افراد نتوانند غذایشان را به خوبی هضم و جذب کنند. بعنوان مثال:

• افرادیکه دچار بیماری سلیاک هستند مشکلات روده دارند که بخاطر پروتئینی
به نام گلوتن تحریک می‌شود که در گندم، چاودار و جو موجود است.
 

• بچه‌های مبتلا به بیماری فیبروز کیستی بخاطر تاثیری که این بیماری بر
لوزالمعده‌شان دارد (عضوی از بدن که آنزیم‌های موردنیاز برای هضم را تولید
می‌کند) برای جذب موادمغذی مشکل دارند.
 

• بچه‌هایی که دچار عدم‌تحمل لاکتوز هستند برای هضم شی و سایر موادلبنی
مشکل دارند. با نخوردن لبنیات آنها بیشتر در معرض ابتلا به سوء‌تغذیه قرار
می‌گیرند زیرا شیر و موادلبنی ۷۵ درصد از کلسیم موردنیاز در غذای ایرانی‌ها
را تامین می‌کند.
 

کسی که از یک ماده‌مغذی به اندازه کافی به بدن خود نمی‌رساند، دچار کمبود
آن ماده‌مغذی می‌شود. این نیز نوعی سوء‌تغذیه است که البته معمولاً باعث
بیمار شدن شدید فرد نمی‌شود.
 

متداول‌ترین نوع سوء‌تغذیه در جهان فقر آهن است که می‌تواند منجر به
کم‌خونی شود. سازمان جهانی سلامت برآورد می‌کند که حدود ۲ میلیارد نفر در
سراسر جهان در رژیم‌غذایی خود به اندازه کافی از آهن استفاده نمی‌کنند.
(آهن در موادغذایی مثل گوشت‌قرمز، زرده تخم‌مرغ، آرد غنی‌شده، نان و سیریال
موجود است)
 

سوء‌تغذیه هم بر بدن و هم بر فکر تاثیر می‌گذارد.

 

چه کسانی در معرض سوء‌تغذیه قرار دارند؟
در سراسر جهان، آدم‌های فقیر یا آنهایی که در مناطق فقیر زندگی می‌کنند در
بیشترین خطر ابتلا به گرسنگی و سوء‌تغذیه هستند. در کشورهای فقیر، جنگ و
فجایع طبیعی مثل زلزله و سیل هم می‌تواند با کاهش تولید و توزیع طبیعی
موادغذایی با گرسنگی و سوء‌تغذیه در ارتباط باشد.

در بیشتر کشورها، تولیدکننده‌های موادغذایی بعضی غذاهای متداول را با
ویتامین‌ها و موادمدنی غنی می‌کنند تا از بروز بعضی کمبودهای غذایی جلوگیری
کنند. بعنوان مثال، اضافه کردن ید به نمک می‌تواند از بعضی مشکلات غده
تیروئید (مثل گواتر) جلوگیری کند، اضافه کردن اسیدفولیک به موادغذایی
می‌تواند به جلوگیری از بروز بعضی نواقص مادرزادی کمک کند و اضافه کردن آهن
هم از بروز کم‌خونی ناشی از فقرآهن پیشگیری کند.
 

سوء‌تغذیه می‌تواند بر افراد در هر گروه‌سنی اثر بگذارد، اما نوزادان،
کودکان و نوجوانان بیشتر در معرض آن قرار دارند زیرا موادمغذی مختلفی برای
رشد سالم و طبیعی آنها نیاز است. افراد بزرگسال ممکن است بخاطر بیماری،
بالا رفتن سن و سایر عوامل مربوط به بد‌اشتهایی دچار سوء‌تغذیه شوند.
 

الکل می‌تواند در جذب موادغذایی اختلال ایجاد کند، به همین دلیل افراد
الکلی معمولاً نمی‌توانند فایده کامل از ویتامین‌ها و موادمعدنی که مصرف
می‌کنند ببرند. افراد دچار اعتیاد به الکل و موادمخدر هم اگر تغذیه خوبی
نداشته باشند، ممکن است دچار سوء‌تغذیه و کمبود وزن شوند.
 

کودکان و نوجوانانی که رژیم‌های غذایی خاص دارند – مثل گیاهخوارها – باید
تغذیه متعادلی داشته و از انواع و اقسام موادغذایی در برنامه‌غذایی‌شان
استفاده کنند. بعنوان مثال افراد گیاهخوار باید اطمینان یابند که به اندازه
کافی از موادگیاهی پروتئین‌دار و موادغذایی حاوی ویتامین B1 استفاده
می‌کنند.

 

علائم و تاثیرات سوء‌تغذیه
سوء‌تغذیه هم بر بدن و هم بر فکر تاثیر می‌گذارد. هرچه سوء‌تغذیه فرد
حادتر باشد – یعنی از موادمغذی بیشتری کمبود داشته باشد – مشکلات او نیز
بیشتر خواهد شد.

 

علائم و نشانه‌های سوء‌تغذیه به کمبودهای موادغذایی که فرد دارد بستگی دارد، اما می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

• خستگی و کمبود انرژی

• سرگیجه

• ضعف سیستم ایمنی بدن (که بر قدرت بدن برای مقابله با بیماری‌ها اثر می‌گذارد)

• خشک و پوسته‌پوسته شدن پوست

• تورم و خونریزی لثه‌ها

• پوسیدگی دندان‌ها

• کند شدن زمان واکنش‌دهی بدن و مشکل در توجه کردن

• کمبود وزن

• رشد ضعیف

• ضعف عضلانی

• تورم شکم

• پوکی استخوان‌ها

• مشکل در عملکرد اعضای بدن

• مشکل در یادگیری

اگر زن بارداری دچار سوء‌تغذیه باشد، وزن فرزند او کمتر از حد طبیعی و
احتمال زنده‌ ماندنش هم کمتر خواهد بود. کمبود ویتامین A بخاطر سوء‌تغذیه
دلیل اصلی کوری غیرقابل‌پیشگیری در جهان است و کودکانی که دچار کمبود حاد
ویتامین A هستند، به احتمال بیشتری بخاطر بیماری‌هایی نظیر اسهال یا سرخک
بیمار شده یا جان خود را از دست می‌دهند.

کمبود ید که نوع دیگری از سوء‌تغذیه است، می‌تواند منجر به عقب‌ماندگی
ذهنی و تاخیر رشد شود. کمبود آهن باعث می‌شود بچه‌ها فعالیت‌ کمتری داشته و
برای تمرکز کردن مشکل داشته باشند. نوجوانانی که دچار سوء‌تغذیه هستند هم
معمولاً در مدرسه مشکل داشته و از درس‌ها عقب می‌افتند.
 

درمان سو‌ء‌تغذیه به علت پیدایش آن بستگی دارد.

درمان کودکان مبتلا به سوء‌تغذیه
خوشبختانه بسیاری از تاثیرات مخرب سو‌ء‌تغذیه قابل برگشت هستند، مخصوصاً اگر کودک دچار سوء‌تغذیه خفیف باشد.
 

اگر تصور می‌کنید که فرزندتان موادمغذی لازم را دریافت نمی‌کند، با پزشک
او صحبت کنید و پزشک احتمالاً معاینات پزشکی لازم را روی او انجام داده و
درمورد نوع و میزان موادغذایی که فرزندان مصرف می‌کند سوال خواهد کرد.
همچنین ممکن است:
 

•  قد، وزن و توده بدن فرزندتان را اندازه‌گیری کند تا ببیند نسبت به سنش در محدوده طبیعی و سالم هست یا خیر.
 

•  آزمایش خون برای چک کردن بعضی ناهنجاری‌ها درخواست بدهد.
 

•  از رادیولوژی یا سی‌تی‌اسکن برای بررسی نشانه‌های سوء‌تغذیه در اعضای بدن و استخوان‌ها استفاده کند.
 

•  مشکلات زمینه‌ای که ممکن است موجب سوء‌تغذیه شده باشد را بررسی کند.
 

درمان سو‌ء‌تغذیه به علت پیدایش آن بستگی دارد. دکتر یا متخصص تغذیع ایجاد
بعضی تغییرات را در نوع و کیفیت غذاهای مصرفی توصیه خواهد کرد و ممکن است
مکمل‌های غذایی مثل ویتامین و موادمعدنی برای فرزندتان تجویز کند. اگر
ابتلا به سوء‌تغذیه فرزندتان دلیل زمینه‌ای داشته باشد، دکتر به شما کمک
خواهد کرد راه‌هایی برای تامین موادمغذی لازم برای رشد سالم فرزندتان پیدا
کنید.

 

آیا کودک بدغذا ممکن است دچار سوء‌تغذیه شود؟
والدین معمولاً نگران هستند که بچه‌هایی که به نظر می‌رسد فقط ساندویچ
کره‌بادام‌زمینی می‌خورند یا اصلاً لب به سبزیجات و میوه نمی‌زنند، تغذیه
سالمی نداشته باشند. اما معمولاً حتی بچه‌های بدغذایی هم که موادغذایی کافی
در دسترس آنها باشد، دچار سوء‌تغذیه نمی‌شوند.

بهترین راهی که والدین می‌توانند مطمئن شوند که فرزندانشان تغذیه‌ای سالم
دارند این است که از انواع و اقسام موادغذایی برای تغذیه آنها استفاده کرده
و مصرف تنقلات مضر و ناسالم آنها را کمتر کنند. اگر نگرانید که سطح انرژی
بدن فرزندتان پایین آمده است یا سرعت رشد او کندتر از سایر هم‌سالانش است،
حتماً درمورد نگرانی‌هایتان با پزشک او صحبت کنید.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top