اشعاری درباره ی نیکی به والدین

طرح درس احترام به پدر و مادر

آی بچه های دانا        سلام من بر شما

بیاین همین ابتدا         بگیم به نام خدا

نام خدا تا میاد        دلهای ما میشه شاد

چون که با نام خدا     می شیم
زغصه آزاد

دوستان خوبم ! می تونین چند تا کلمه ی دو
طرفی بگین ؟ یعنی کلمه های که  از دو طرف
خونده میشن : مثل : دود
گرگ
کبک
(+ پاسخ بچه ها ) .البته یکجور 
دیگه هم کلمه ی دو طرفی داریم .اون هم کلمه هایی که از هر طرف خونده بشن یک
معنايي دارن که با معنای طرف دیگه فرق داره، مثل (کاخ) که از اون طرف میشه ( خاک )
حالا من 8 تا از این کلمه ها  رو می خوام
که شما لطف می کنین و اونها رو میگین  تا
من حرف به حرف توي جدول قراشون بدم: ( ستون وسط مشترک است )

جام قهرمانی مسابقات ورزشی
چیزی که نجس نیست

به فرزندان پیامبر در زمان ما می گویند.
بشقاب بزرگ و شبیه سینی

هم در جنگل است و هم در آشپزخانه و هم در
یخچال
مردها توی صورتشان در می آوردند .

نام نوعی کشتی جنگی است
تشت بزرگ توی حمام

معنایش همان نصف است –  یکی از سلاح های جنگی زیر خاکی !

سی تا از آن در سینما هست
جایی که امنیت دارد

معنای این کلمه همان رودخانه است
نزدیک نیست

خزنده ی گزنده
حیوان اهلی و آرام

 

 
آفرین بر شما  که این کلمه ها رو به
خوبی پیدا کردین . حالا سئوال بعدی اینه که ردیف وسط یعنی همون ستون مشترک از بالا
به پایین  چی میشه که موضوع کلاس ما هم هست
؟ آفرین « پدر و مادر »

 گویم از مهر پدر یا مادرم

هر دو هستند رهنما و رهبرم

بی پدر هرگز نخواهم زندگی

جان فدای  خلق و خوی مادرم

آن دو هستند مونس جان و دلم

مهرشان از جان و از دل می خرم

تا که هستید زنده ، ای مادر و پدر

من مطیع حرفتان از هر نظر

دردتان را می کنم من خود دوا

 می کنم جانم فدا بهر شما [1]

 

دوستان عزیر !  احترام به پدر و مادر آن قدر مهم است  که خداوند مهربان در 4 آیه ی قرآن که دستور به
توحید و یکتا پرستی داده  و مهم ترین و
اولین اصل از اصول دین یعنی همان توحید را مطرح کرده بلافاصله بعد از توحید دستور
می دهد « وبالوالدین….. » چی ؟ آفرین ! احساناً. یعنی به پدر و مادرخود نیکی
کنید .[2]

حالا ما می خواهیم  کمی در مورد این موضوع مهم یعنی پدر و مادر
صحبت کنیم و بعد هم ببینیم  چه نیکیهایی
باید به انها کرد ؟

ابتدا یک جمله زیبا از پیامبر عزیز اسلام
(ص) را به صورت رمز برایتان می نویسم تا ببینم چه کسی می تواند آن را بخواند :

«دنکیمن  لو
بق ارشزا من دنوا دخ دنک ها گن شر دام و رد پ هب مشخ یور زا سکره»

 

 

 

وای خدا این دیگه چه زبونیه ! سرخپوستیه ؟
هندیه ؟ آفریقاییه ؟ …. نه بچه ها ! فقط رمزیه .کی می تونه بخونه؟

آفرین بله درسته : باید  از آخر به اول خوند : پیغمبر اسلام (ص) می
فرمایند :

« هر کس از روی خشم به پدر و مادرش نگاه
کند خداوند نمازش را قبول نمیکند»[3]

اما از طرف دیگه برای کسانی که حواسشون جَمعه  هم روایت 
داریم . رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند:

« هر کس از روی مهربانی به صورت پدر و
مادرش نگاه کند خداوند ثواب یك حج  قبول
شده به او می دهد .[4]

حالا اگر موافقید بریم سراغ مسابقه .
اونایی که مسابقه دوست دارن زود دستاشون پایین ! ( معمولا همه  دستها می رود بالا! و مربی به شوخی می گوید
:اِ…اِ… شما که دوست ندارین مسابقه بدین ! حالا من چند نفر از شما رو انتخاب
می کنم برای مسابقه ( 10 نفر)[5] و  از این شرکت کنندگان تقاضا می کنم  که به ترتیب 
بیان پای تخته و قصه ای رو ککه من تعریف می کنم روی تخته بنویسن البته با
این شرط  که حق گذاشتن  نقطه ندارن و اگر نقطه ی حرفی رو گذاشتن  ، مي سوزند و ماژیک رو می دن به نفر بعد .حالا
نفر اول ، آماده ، شروع ( مربی باید با هیجان 
و تند صحبت کردن و … تمرکز نویسنده را به هم بزند ):

«قهرمان قصه ی ما مردی است به نام (اویس
قرنی ) .اویس شتربان بود یعنی چند تا شترداشت که برای حمل بارهای مردم ، آنها را
کرایه می داد و با پولی که می گرفت زندگی خودش و مادرش را می گذراند. او در یمن
زندگی می کرد .یک روز که خیلی دلش برای پیامبر تنگ شده بود از مادرش اجازه خواست
که به مدینه برود و پیامبر را زیارت کند . مادرش گفت: ( اشکالی ندارد  ولی به شرط این که بیشتر از نصف روز در مدینه
نمانی و قبل از غروب آفتاب بازگردی!)

اویس گفت : (چشم)  بعد هم کمی غذا برداشت و به سرعت سوار شتر شد و
به طرف مدینه به راه افتاد . به آنجا که رسید نزدیک ظهر بود.به درب خانه ی پیامبر
(ص) رفت ، ولی گفتند : « پیامبر در خانه نیست 
و تا یکی دو ساعت دیگر بر می گردد »

اویس در اتاق پیامبر منتظر شد ولی هر قدر
صبر کرد پیامبر نیامد ، کم کم داشت  دیر می
شد  اویس اگر چه خیلی دلش می خواست بماند و
پیامبر را ببیند ولی به احترام قولی که به مادرش داده بود بلند شد و بدون اینکه به
خواسته اش یعنی ملاقات پیامبر برسد به طرف یمن حرکت کرد.

هوا تقریباً تاریک شده بود که پیامبر به
منزل رسیدند .تا وارد خانه شدند نگاهی به اطراف کرده و گفتند  : « این نور کیست که در این خانه  تابیده و آن را روشن کرده است ؟ » خدمتکار منزل
ماجرای اویس را گفت، پیامبر فرمودند : آری! درست است ! او برادر ما اویس بوده که
نور خود را در این خانه برای ما هدیه 
گذاشته است و به خاطر احترام به حرف مادرش ، بدون اینکه ما را ببیند به یمن
برگشته است! چقدر من دوست دارم تو را ببینم ای اویس !» [6]

بله! دوستان خوب ! احترام گذاشتن  به حرف پدر و مادر یکی از مهم ترین  حقوق آنهاست که فرزندان باید به آن توجه کنند .

امام صادق (ع) می فرماید :(من به دنبال
رضایت  و خوشنودی خدا بودم و آن را در نیکی
به پدر و مادر یافتم).[7]

حضرت رضا (ع) هم می گویند : (هر کس از پدر
و مادرش سپاسگذاری نکند گویا اصلاً شکر نعمتهای خدا را به جا نیاورده است).[8]

خوب حالا 
می خواهیم  ببینیم حقوق پدر و مادر
چیست وظایف فرزندان نسبت  به آنها كدام
است؟ من بعضی از وظایف خودمان را که باید در مقابل پدر و مادر انجام دهیم روی این
کارتها بصورت  کلمات پراکنده نوشته ام .
حالا کارتها را به شما نشان می دهم ( یکی یکی). هر کس توانست نوشته ی روی کارت را
تشخیص دهد دستش را ببرد بالا و وقتی من او را انتخاب کردم بيايد اينجا و جمله كامل
را بگويد:

 

}آنها    به   گوش دهیم     حرف{  }راه  از   نرویم آنها  جلوتر { }آنها   را   اسم
نزنیم  به صدا
{}شویم
بلند آنها پیش   پای
{

}کنیم   اگر به آنها   بودندکمک نیازمند { {خواسته های 
نمائین   آنها برآورده را}{
ننشینیم به پشت آنها}

خوب :
ممنون از این هشت نفر که زودتر از بقیه ، جمله ها رو تشخیص دادن و دستشون رو بالا
بردن ، حالا مسابقه ی این هشت نفر! از این دوستان می خواهیم  که کنار هم بایستند و هر کدام نام یک سوره از
قرآن را بگویند نفر آخر که گفت باز نفر اول شروع می کند. فقط یادتان باشد  اگر بیشتر از سه ثانیه  سکوت کنید یا سوره ی تکراری بگوئید می سوزید.

آماده! شروع !   ( به دو یا سه نفر آخر جایزه می دهیم )

حالا که شما عزیزان این قدر با دقت جواب
دادید  و به مطالب کلاس گوش کردید حقش است
که یک شعر قشنگ برایتان بخوانم .

با مادر خویش مهربان باش

آماده ی خدمتش به جان باش

با چشم ادب نگر پــدر را

از گفته ی او مپیچ سر را

چون این دو شوند از تو خرسند

خرسند شود از تو خداوند

 

این هم یک معما . حسن در حال بالا رفتن از
نردبان بود ، پای را روی پله ی سوم که گذاشت 
پدرش از راه رسید. وقتی حسن را دید، خواست هوش او را  امتحان کند ، برای همین به او گفت : حسن آقا !
اگرهمین الان از پله های نردبان بیایی پائی از تو راضی نیستم

اگه بروی بالا از تو راضی نیستم

اگر سر جایت بایستی از تو راضی نیستم

حالا شما بگوئید  حسن چکار می تواند بکند که رضایت پدرش را
بدست  بیاورد. [9]

 احسنت بر شما .حالا وقت دعاست :

خدایا ! ظهور امام زمان عزیز ما را برسان

خداوندا ! به پدر و مادر های مهربان ما
بهترین پاداشهای خود را عطا کن

پروردگارا! ما را قدردان نعمتهای خودت
قرار بده !

خدایا ! ما را در راه عمل به دستورات خود
یاری کن !

آمین یا رب العالمین .



احترام به پدر و مادر

احترام گذاشتن
به پدر و مادر فقط به این نیست که پاهامون را جلوی آنها دراز نکنیم، جلوتر
از آنها حرکت نکنیم، جلو پاهایشان بلند بشویم، در اتاق و ماشین را براشون
باز کنیم و … همه‌ی اینها کارهای خوبی‌اند ولی اگر طوری باشیم که هر کس
ما را دید با لحنی آمیخته به ستایش و احترام بگوید: “این فرزند فلانی است”
یا این‌که: “این هرچه دارد از پدر و مادرش دارد”. به نظرم این بهترین
تعریفی است که مردم می‌توانند از پدر و مادرهامون بکنند و بهترین احترامی
است که ما تقدیم آنها کرده‌ایم.
کارهایی که ما در ارتباط با پدر و
مادرهامون انجام می‌دهیم، ریشه در تربیت ما دارد. ریشه در صفاتی دارد که ما
بر اساس آنها بار آمده‌ایم و شکل گرفته‌ایم. حتی اگر محل زندگی و شهر و
همسایه‌هامون را عوض کنیم نمی‌توانیم و نباید صفات مثبتی که پایه‌های تربیت
خانوادگی ما است از دست بدهیم.
آنهایی که با یک تغییر آب و هوایی
همه‌چیز را از دست می‌دهند حتی پدرشون را نه تنها با نام کوچک بلکه به صورت
نصف و نیمه صدا می‌زنند و این را حمل بر صمیمیت می‌کنند با این کارشون
نشان می‌دهند که در رنگ‌پذیری و هم‌رنگ جماعت شدن و حتی از جماعت هم جلو
افتادن، رکوردشکن هستند.
اگر در احترام گذاشتن ما به پدر و مادرهامون،
زمان و مکان یا شرایط اقلیمی و آب و هوایی یا نوع لباسی که می‌پوشیم یا
مبلی که روش می‌نشینیم و یا خوراکی‌ای که می‌خوریم و یا دوست و رفیقی که
انتخاب کرده‌ایم و یا زبانی که یاد گرفته‌ایم یا داریم یاد می‌گیریم، یا
گوشی موبایلی که به دستمان گرفته‌ایم و یا …. تأثیر داشته باشند باید
مطمئن باشیم که هنوز در الفبای این درس در جا می‌زنیم.


برترين توصيه نسبت به پدر و مادر

يكى
از مهمترين آزمايشهاى الهى، مسئله تضاد خط ايمان و تقوا با پيوندهاى عاطفى
و خويشاوندى است. قرآن در اين زمينه تكليف مسلمانان را بروشنى بيان كرده
است. در اين بخش، آيات آمده در اين زمينه، بررسى مى‏شود.

1.
«و وصينا الانسان بوالديه احساناً» (حقاف 15) و انسان را سفارش كرديم كه
به پدر و مادرش نيكى كند. اگر چه اين حكم، يك حكم تشريعى است، ولى اين
مسئله پيش از آنكه يك لازم تشريعى باشد، به صورت يك قانون تكوينى درنهاد
همه انسانها وجود دارد. تعبير به «انسان» در اينجا جلب توجه مى كند؛ زيرا
اين قانون مخصوص مومنان نيست، بلكه هر كس شايسته نام انسان است، بايد هميشه
به پدر و مادر حق شناس باشد. هر چند با اين اعمال، هرگز نمى‏تواند دين خود
را به آنان ادا كند.

سپس، براى اين كه
تصور نكند كه پيوند عاطفى با پدر و مادر مى‏تواند بر پيوند انسان با خدا و
مسئله ايمان حاكم شود، با يك استثناى صريح تاكيد مى‏كند كه اگر پدر و مادر
تلاش و كوشش كنند كه فرزندشان براى خدا شريكى قايل شود كه به آن علم ندارد،
از آنان نبايد اطاعت كند.

تعبير: «
ماليس بك به علم» اشاره به منطقى نبودن شرك است. چون اگر واقعاً شرك صحيح
بود، دليلى بر آن وجود داشت. به تعبير ديگر، جايى كه انسان علم به چيزى
نداشته باشد، بايد از آن پيروى نكند؛ تا چه رسد به اين كه علم به بطلان آن
داشته باشد. پيروى از چنين چيزى پيروى از جهل است. اصولاً، تقليد كوركورانه
غلط است، حتى اگر درباره ايمان باشد؛ تا چه رسد به شرك و كفر. به اين
ترتيب، از اينجا يك اصل كلى استفاده مى‏شود: « هيچ چيز نمى‏تواند بر ارتباط
انسان با خدا حاكم شود؛ حتى پيوند با پدر ومادر، كه نزديكترين پيوندهاى
عاطفى است.

حديث معروف امام على (ع):
«لا طاعه لمخلوق فى معصيه الخالق» اطاعت از مخلوق در عصيان خالق روا نيست.
معيار روشنى را در اين مسائل به دست مى‏دهد.از اين آيات و روايات نتيجه
مى‏شود كه اسلام برترين احترام را براى پدر و مادر قائل است. پس، در صورت
مشرك بودن و دعوت به شرك- كه منفورترين كارها در نظر اسلام است- باز حفظ
احترام آنان در عين نپذيرفتن دعوت آنان به شرك، واجب شمرده مى‏شود.

در حديثى از پيامبر (ص) آمده است كه شخصى خدمت ايشان آمد و عرض كرد: من به چه كسى نيكى كنم»؟

فرمودند: «به مادرت».

دوباره آن شخص سئوال كرد: «بعد از او به چه كسى»؟

فرمودند: «به مادرت».

بار سوم، آن شخص سئوال كردم: «بعد از او، به چه كسى»؟

باز فرمودند: «مادرت».

و در چهارمين بار، پيامبر (ص) توصيه پدر و مادر و ديگر بستگان را به ترتيب نزديكى آنان، به ايشان فرمودند.

در حديث ديگرى، پيامبر (ص) توصيه پدر و ديگر بستگان را به ترتيب نزديكى آنان، به ايشان فرمودند.

در
حديث ديگرى، پيامبر (ص) فرمودند: «الجنه تحت اقدام الامهات» (بهشت زير پاى
مادران است). يعنى فقط از طريق خضوع و همچون خاك راه بودن در برابر آنان،
مى‏توان به بهشت برين راه يافت.

2- «و
وصينا الانسان بوالديه احساناً حملته امه كرهاً و وضعته كرهاً و حمله و
فصاله ثلاثون شهراً حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنه قال رب اوزعنى ان
شكر نعمتك التى انعمت على و على والدى و ان اعمل صالحاً ترضاه و اصلح لى فى
ذريتى انى تبت اليك و انى من المسلمين» (احقاف 15) و آدمى را به نيكى كردن
با پدر و مادر خود سفارش كرديم. مادرش بار او را به دشوارى برداشت و به
دشوارى بر زمين نهاد. و مدت حمل تا از شير باز گرفتنش، سى ماه است تا چون
به سن جوانى رسد و به چهل سالگى در آيد. گويد: اى پروردگار من ، به من
بياموز تا شكر نعمتى كه بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى به جاى
آرم. كارى شايسته بكنم كه تو از آن خشنود شوى و فرزندان مرا به صلاح آور.
من به تو بازگشتم و از تسليم شدگانم.

اين
آيه، از نيكى و شكر به پدر و مادر كه مقدمه‏اى براى شكر پروردگار است،
شروع مى‏كند. «وصيت» و توصيه، به معناى مطلق سفارش است. و مفهوم آن، منحصر
به سفارشهاى مربوط به پس از مرگ نيست. لذا جمعى از مفسران آن را در اين
آيه، به معناى دستور و فرمان تفسير كرده‏اند. سپس به دليل لزوم حق شناسى از
مادر، تاكيد مى‏شود كه در طول 30 ماه باردارى و شير دهى، وى بزرگترين
ايثار و فداكارى را درباره فرزندش انجام مى‏دهد.

اينكه
قرآن در اينجا فقط از ناراحتى‏هاى سخن مى‏گويد، و سخنى از پدر در ميان
نيست، نه به خاطر اهميت ندادن به پدر است؛ چرا كه هم در بسيارى از اين
مشكلات شريك مادر است. اما چون سهم بيشترى دارد، بيشتر بر او تاكيد شده
است.

هنگامى كه انسان به كمال قدرت
نيروى جسمانى رسيد و به مرز 40 سالگى وارد شد، سه چيز را از خدا تقاضا
مى‏كند: شكر پدر و مادرش، انجام دادن كارهاى خوب و تداوم در رستگارى‏اش در
فرزندانش، اين تعبير، نشان مى‏دهد كه انسان با ايمان در چنين سن و سالى، هم
از عمق و وسعت نعمتهاى خدا بر او، و هم از نعمتهاى كه پدر و مادر به او
كرده است، آگاه مى‏شود؛ زيرا در اين سن و سال، معمولاً خودش پدر يا مادر
مى‏شود و با درك زحمات طاقت فرسا و ايثارگرانه آن دو، بى اختيار به يادشان
مى‏افتد و به جايشان در پيشگاه خدا شكر مى كند.

تعبير: «لى» (براى من )، ضمناً اشاره به اين است كه صلاح و نيكى فرزندان من در چنان باشد، كه نتايجش عايد من نيز بشود.

تعبير: «فى ذريتى» (فرزندان من)، به طور مطلق اشاره به تداوم صلاح و نيكوكارى در تمام دودمان است.

جالب
اينكه در دعاى اول، پدر و مادر را و در دعاى سوم، فرزندان را شريك مى‏كند.
ولى در دعاى دوم، براى خود دعا مى‏كند. انسان صالح اينگونه است كه اگر با
يك چشم به خويشتن مى‏نگرد، با چشم ديگر به افرادى كه بر او حق دارند. نگاه
مى‏كند.

نتيجه

پس
از بررسى موضوع احترام به پدر و مادر از نگاه قرآن كريم و ارتباط آن با
اطاعت از دستورهاى خداوند، اكنون مى‏توانيم اينگونه جمع‏بندى كنيم كه
احترام به والدين، از دستورهاى اكيد دينى است.

درباره
تعامل اطاعت از والدين با اطاعت از خدا، مى‏توان گفت كه ما ابتدا اطاعت از
دستورهاى خداوند را واجب مى دانيم. سپس، خداوند دستور داده است كه از پدر و
مادر اطاعت كنيم، و به آنان احترام بگذاريم. پس، اطاعت از اين دستور
خداوند، احترام به والدين را به همراه مى‏آورد. البته، اگر اطاعت از والدين
موجب زير پا نهادن دستورهاى الهى شود، براساس نظر اسلام نبايد از آنان
اطاعت كرد، و دستور خداوند بر دستور والدين ارجحيت داده شده است. با اين
حال، در چنين مواردى، اسلام تاكيد مى‏كند كه بايد با نرمى و متانت با پدر و
مادر برخورد كرد. و اسلام، اجازه پرخاش را حتى در زمانى كه پدر و مادر بر
خلاف دين دستور داده باشند، به فرزندان نداده است.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top