مهندس‌ها، بهترین همسران دنیا هستند
– به شدت سازمان یافته هستند
این‌که
مهندسان تمایل به مشخص بودن روند کارهای‌شان دارند بر کسی پوشیده نیست.
آن‌ها دوست دارند به همه وسایل‌شان به‌راحتی دسترسی داشته باشند،
فناوری‌های به روز در اختیار داشته باشند، روی راه حل‌ها کار کنند و در
دنیای خودشان سازمان دهی داشته باشند. شاید ایده آن‌ها در رابطه با
سازمان‌دهی، شبیه شما نباشد، اما زندگی کردن با یک مهندس به معنای احترام
به راه و روش اوست. از سوی دیگر مداخله در سیستم سازمان دهی چنین افرادی
می‌تواند در مولد بودن آن‌ها اختلال ایجاد کند. اگر شما شانس این را داشته
باشید که با یک مهندس زندگی کنید، از زندگی‌ای سازمان یافته با کسی که
دوستش دارید، لذت خواهید برد.
2- به خوبی می‌دانند چگونه با شرایط سخت و پر استرس کنار بیایند
مهندسان
با شرایط پر استرس بسیاری در حین کار خود روبه‌رو می‌شوند و از این جهت به
خوبی می‌دانند که نباید کنترل خود را بر شرایط از دست دهند و کار
غیرعاقلانه انجام دهند. اگر شریک زندگی شما یکی از این افراد منطقی است،
این ویژگی مزیت بسیار خوبی برای شما خواهد بود؛ چرا که یعنی او در شرایطی
که در زندگی باید آرام و منطقی رفتار کرد، مطمئنا غیرمنطقی و احساسی رفتار
نخواهد کرد.
3- به سرعت اطلاعات مورد نظر خود را به‌دست می‌آورند
مردان
و زنانی که در حرفه مهندسی کار می‌کنند، توجه زیادی برای به‌دست آوردن
جزئیات دارند. آن‌ها تاریخ‌های خاص، چیزهایی که شما به آن‌ها می‌گویید،
جزئیات ریز و مثل این‌ها را به خاطر می‌سپارند. این افراد با کسانی که در
ارتباط هستند، با فکر رفتار می‌کنند. آن‌ها الزاما این ویژگی را از طریق
ابراز احساسات بسیار عاشقانه و رمانتیک نشان نمی‌دهند؛ بلکه آن‌ها در روز
تولدتان برای شما کادویی خواهند خرید که چندین ماه پیش به آن اشاره
کرده‌اید.
4- پرمعنا و کوتاه سخن می‌گویند
مهندسان
قادر هستند اطلاعات بسیاری را به‌صورت فشرده و در چند کلمه به دیگران
منتقل کنند. کار کردن با اطلاعات زیاد در هر روز، باعث می‌شود آن‌ها
اطلاعات را به مهم و غیرمهم دسته‌بندی کنند تا از این طریق انرژی و زمان
خود را برای انجام کارها و تمرکز روی یک پروژه اولویت‌بندی کنند. این خصلت
در رابطه زناشویی نیز معنا پیدا می‌کند. اگر شما خوش‌شانس باشید و با یک
مهندس ازدواج کنید، همسر شما تنها از کلماتی بسیار پرمعنا و کوتاه استفاده
خواهد کرد.
5- مشکلی با پذیرفتن تعهد در قبال کارها یا افراد ندارند
مهندسان
از جمله افراد متعهد جامعه هستند و آن‌ها تا زمانی که یک پروژه را کامل
کنند، روی آن کار خواهند کرد. تعهد نسبت به انجام کارها به نوعی نمایان‌گر
نگاه بلندمدت آن‌هاست و این در زندگی شخصی و روابط شخصی‌شان نیز تجلی پیدا
می‌کند. آن‌ها تمایلی به تلف کردن وقت‌شان برای ارتباط گیری با افراد متعدد
ندارند و به دنبال روابطی جدی و با کیفیت هستند، چون کیفیت را به کمیت
ترجیح می‌دهند.
6- بسیار خلاق هستند
مهندسان
مجبورند برای حل کردن مشکلات پیش روی‌شان و پیدا کردن راه حل‌های ممکن،
بسیار خلاق باشند. این‌گونه خلاقیت نیازمند توان فکری بالایی است. مهندسان
علاوه بر توان فکری بالا، کارهای خلاقانه دیگری انجام می‌دهند که به قدرت
فکرشان کمک می‌کند؛ مثل ساز زدن، نقاشی کردن یا سایر کارهای سرگرم کننده.
این‌ها کارهایی هستند که به آرامش ذهن‌شان کمک می‌کند. با داشتن چنین فردی
در کنارتان، هرگز خانه‌ای کسل کننده نخواهید داشت.
7- توانایی خوبی در اقرار به اشتباهات خود و اصلاح آن دارند
از
آن‌جایی که کار مهندسان به آزمون و خطای بسیاری نیاز دارد، آن‌ها یاد
می‌گیرند روی استراتژی‌های‌شان مدام تامل و بازنگری کنند. این ویژگی به
صورتی زیبا در رابطه زناشویی آن‌ها نیز معنا پیدا می‌کند و احتمال امتحان
رفتارهایی که ممکن است نتایج خوبی در بر نداشته باشد و مثلا شما را عصبانی
کند، در آن‌ها وجود دارد، بنابراین بعد از آن به دنبال راه‌هایی برای تغییر
این رفتارها در راستای دست‌یابی به نتایجی بهتر، خواهند بود. اگر شما با
چنین کسی زندگی کنید، به خاطر ویژگی‌های خوب او جشن بگیرید، قدر استعدادهای
آن‌ها را بدانید، به او نشان دهید که کار سرسختانه‌اش را می‌بینید و
مهم‌تر از همه، از داشتن چنین همراه متفکری لذت ببرید.
8- توانایی این را دارند که از قبل برای انجام کاری فکر کنند و طرحی برای انجام آن داشته باشند
زندگی
با یک مهندس به این معناست که شما همواره برنامه‌ای برای آخر هفته، مسافرت
بعدی، برنامه غذایی، آینده خود یا آینده سرمایه‌تان دارید. برخی اوقات،
فهمیدن این‌که چه چیزی در فکر این افراد می‌گذرد، کار دشواری است؛ ولی در
نهایت می‌توانید مطمئن باشید اگر طبق برنامه آن‌ها عمل کنید، در وضعیت
مناسب و امنی قرار خواهید گرفت و جایی برای نگرانی وجود نخواهد داشت.
9- تنبل نیستند
مهندسان
در واقع کمتر استراحت می‌کنند و همواره در حال کار کردن هستند. حتی در
روزهای تعطیل و مرخصی کار خود را در ذهن‌شان ادامه می‌دهند. آن‌ها ممکن است
برای مدتی کاری را کنار بگذارند تا راه حل عملی کردنش را پیدا کنند؛ ولی
در واقع آن را رها نمی‌کنند و به ندرت دلسرد می‌شوند. آن‌ها می‌دانند
هموراه راه حلی وجود دارد و تنها باید آن را پیدا کنند. این ویژگی آن‌ها را
به همراهانی باورنکردنی تبدیل می‌کند؛ چرا که تا وقتی امکان داشته باشد،
به دنبال حل کردن مشکلات در رابطه زناشویی خواهند بود.
10- روی مشکلات برای پیدا کردن راه حل‌های بهتر کار می‌کنند
این
یعنی در زندگی برای تمام مشکلات اطراف‌تان راه حلی دارید؛ از موضوعات
اساسی و بزرگ گرفته تا لوله‌های سوراخ شده و فراری دادن گربه همسایه که در
حیاط شما خراب‌کاری می‌کند. مهندسان مشکلات روزانه را بدون نیاز به تماس با
متخصص آن کار، حل می‌کنند. شما می‌توانید مطمئن باشید که اگر در خانه آب
به راه افتاد یا سقف خانه آتش گرفت، آن‌ها از حل این واقعا چیزهای جدید کشف
خواهند کرد.
چگونه در اول ازدواج کارمان به طلاق نکشد؟
از همان لحظه که زن و شوهر زندگی مشترکشان را زیر یک سقف شروع می کنند، کم
کم سر و کله برخی مسایل و مشکلات ریز و درشت پیدا می شود که ممکن است به کم
رنگ شدن عشق و صمیمیت و در نهایت نارضایتی طرفین منجر شود؛ اما خوشبختانه
مهارت های زیادی هم وجود دارد که می تواند به عشق و حمایت زن و شوهر تداوم
ببخشید. این مهارت ها را به آسانی می توان یاد گرفت. مهارت های زناشویی
بسیارند اما این جا با دو مهارت اساسی که برای اوایل ارتباط اساسی است،
آشنا می شویم.
مهارت های ارتباطی
شاید
کلیدی ترین مهارتی که از همان اول باید به خوبی یاد بگیرید، مهارت درست
برقراری ارتباط و گفت و گو با همسر است. برای این که ارتباط خوبی داشته
باشید، باید یاد بگیرید هم گوینده و هم شنونده خوبی باشید:
1- گوینده خوبی باشید
مطمئن
شوید که زمان و مکان مناسبی را برای گفت و گو انتخاب کرده اید. سعی کنید
زمانی را برای گفت و گو انتخاب کنید که شما و همسرتان آمادگی آن را داشته
باشید. به عنوان مثال خسته یا مشغول کاری نباشید و مکانی را انتخاب کنید که
عوامل مزاحم و منحرف کننده، مثل صدای تلویزیون وجود نداشته باشد.
حواستان
باشد آن چه که می گویید، با تن صدا و زبان بدن تان (ژست ها، حالا چهره،
حالات بدنی) هماهنگ باشد. به عنوان مثال اگر می خواهید به همسرتان پیشنهاد
کمک بدهید، از جای خود برخیزید و واقعا به او نشان دهید که می خواهید کمک
کنید و نه این که مثلا در حالت خوابیده به او بگویید «کمک نمی خوای؟».
قدرت
واژه ها را دست کم نگیرید. سعی کنید از کلمات مناسب استفاده کنید، این
کلمات مناسب باعث ایجاد حالات تدافعی در افراد نمی شوند و راه را برای گفت و
گو باز می گذارند. برای نمونه در صحبت های تان به جای کلمه «تو» از کلمه
«من» استفاده کنید.
با استفاده از جملات «من» شما از جانب خودتان
صحبت می کنید. حرف زدن از جانب خود نشان می دهد که شما مسئولیت آن چه را که
می گویید، می پذیرید. در نتیجه همسرتان شما را به روشنی درک می کند و آسان
تر می پذیرد و مستعد گوش دادن به حرف های تان به عنوان تجربه شما می شود و
شما هم کمتر با مخالفت او رو به رو می شوید. برعکس جملات «تو»، حرف زدن از
طرف دیگران است. این جملات اغلب تعمیم دهنده و قضاوت گر هستند.
2- شنونده خوبی باشید
توجه کنید و توجه نشان دهید. با تکان دادن سر و یا تایید کلامی می توانید نشان دهید که کاملا حواستان به اوست.
شنیده
هایتان را خلاصه کنید. مهارت خلاصه کردن به شما کمک می کند که مطمئن شوید
همسرتان را درک کرده اید. شما با این کار به جای این که به همسرتان بگویید،
می فهمم چه می گویی، مفهوم پیام را با او در میان می گذارید، پیام همسرتان
را خلاصه کنید تا نشان دهید که دقیقا متوجه حرف های او شده اید.
سرزنش
و قضاوت نکنید. فراموش نکنید هدف شما گوش دادن و درک همسرتان است نه این
که وسط حرف هایش بپرید یا بخواهید او را قضاوت کنید و شروع کنید به سرزنش
کردن.
مهارت حل کردن اختلافات و مشکلات
یکی
دیگر از اساسی ترین چیزهایی که باید بلد باشیم، این است که بدانیم با
تعارض ها و کشمکش هایی که به طور طبیعی در هر رابطه به وجود می آید با چه
روشی رو به رو شویم. اگر همسران روش سازنده ای برای مقابله با تعارض به کار
نبرند، ممکن است به تدریج از یکدیگر فاصله بگیرند.
اگر تعارض حل
نشود، به رشد خود ادامه می دهد و کم کم رابطه را از هم می پاشد. بنابراین
از همین اول راه ازدواج، خوب است که بدانید ممکن است بعضی اوقات بی مهارتی
شما در این زمینه و نداشتن مهارت کافی ممکن است یک مشکل ساده را به یک
موضوع سخت و لاینحل تبدیل کند.
برای مثال بعضی ها مدام مسایل قدیمی
را پیش می کشند: «روز عروسی مرا خواهرت با فلان رفتارش خراب کرد و هر بار
عکس های عروسی را نگاه می کنم یاد آن اتفاقات ناخوشایند می افتم».
افرادی
که با مشکلات و تعارض ها با بی مهارتی برخورد می کنند و مشکلات را بدتر می
کنند، معمولا موقعی که در مورد شمکلی صحبت می کنند، مدام احساسات منفی را
بیان می کنند و به جای این که اطلاعات را به صورت کامل بررسی کنند، کاملا
انتخابی عمل می کنند و از همه بدتر به جای این که روی مسئله و مشکل پیش
آمده تمرکز کنند، روی افراد متمرکز می شوند، مدام دنبال مقصر می گردند و در
نهایت یک نفر می شود بازنده و طرف مقابل برنده. همین کار را برای مشکلات و
تعارض های بعدی تکرار می کنند و آرام آرام صمیمیت و عشق را می کشند.
اما
دسته دوم افرادی هستند که مهارت حل تعارض را بلدند و می دانند در موقع
بروز مشکل چه کاری باید انجام داد. برای مثال آن ها بر مسایل حال به جای
مسایل گذشته، متمرکز می شوند. هم احساسات منفی و هم احساسات مثبت را با
یکدیگر در میان می گذارند. اطلاعات را به شیوه ای عنوان می کنند که هر کس
مسئولیت خودش را نسبت به مشکل می پذرید و در جست و جوی شباهت ها هستند. هر
دو همسر برنده اند و درنتیجه صمیمیت زیاد می شود و اعتماد در رابطه پرورش
پیدا می کند.
یادگیری این مهارت سخت نیست، فقط چند گام ساده لازم دارد:
* گام اول: پذیرش سهم خود از مشکل
وقتی
که هر همسر بخشی از مسئولیت مشکل را می پذیرد، اشتیاق برای همکاری ایجاد
خواهد شد و بحث با سهولت بیشتری انجام می شود، در این مرحله سعی کنید با
احترام با یکدیگر صحبت کنید و مسایل و احساسات خود را به طور صریح بیان
کنید، در این مرحله از جملاتی که با «من» شروع می شوند، استفاده کنید.
* گام دوم: مشخص کردن جزئیات
دومین
گام حل مساله، مشخص کردن جزئیات کار برای همکاری با یکدیگر است. بنابراین
لازم است برای حل مسایل آن ها را به قطعات کوچک بشکنید. سنگ بزرگی که بر سر
راه قرار گرفته است. اگر به قطعات کوچک شکسته شود، به راحتی از سر راه
برداشته می شود. سعی کنید با دقت مشکل را به اجزاء سازنده آن تقسیم کنید تا
بتوانید راحت تر حلش کنید.
* گام سوم: پیشنهاد راه حل
هدف
از این گام این است که گزینه های مختلفی برای حل مساله پیشنهاد شود.
بنابراین سعی کنید تمام راه حل های ممکن را روی میز گفت و گو بگذارید و با
دقت بررسی کنید. هر راه حلی که به ذهنتان می رسد را مطرح کنید.
* گام چهارم: مرحله ارزیابی و توافق
راه حال های پیشنهادی را به صورت مستقل یادداشت کنید:
همسر 1 همسر 2
…………… ……………
…………… ……………
…………… ……………
…………… ……………
درباره
هر یک از راه حل ها با یکدیگر صحبت کنید و آن چه را که دوست دارید یا نمی
پسندید و علل آن را در میان بگذارید. راه حل های موارد توافقتان را اولویت
بندی کنید و برای اجرای راه حل توافقیتان نقش هر یک را مشخص کنید.
