​اعتماد به نفس کودک را با این جملات بالا ببرید

​اعتماد به نفس کودک را با این ۴۹ جمله بالا ببرید

: می خواهید کاری کنید تا فرزندتان احساس مهم بودن
بکند؟ انجام این کارها و گفتن این جملات کمک بزرگی برای تحقق این هدف به
شما می کنند.
​اعتماد به نفس کودک را با این 49 جمله بالا ببرید
۱. حضور او در جمع خانواده را مهم بدانید. مثلا بگویید «وقتی خدا تو رو به ما داد، می دانست ما چه چیزی در زندگی احتیاج داریم»۲. ببخشید عزیزم. می توانی من را به خاطر کاری که کردم ببخشی؟۳.من تو را می بخشم. و دیگر این موضوع را مطرح نمی کنم. باشه؟۴.امشب می خواهم فقط وقتم را با تو بگذرانم. چه کاری دوست داری که انجام بدهیم؟۵. بله، ​امشب غذایی رو میپزم که دوستش داری.​۶. من به تو اعتماد دارم.۷. از تو ممنون هستم.۸.بکار بردن صفات مثبت. نمی توانم باور کنم که تو چقدر … هستی.۹.به تو افتخار می کنم.۱۰. برایت روی میز پول گذاشتم.۱۱. حرفت را باور می کنم.۱۲. به تو افتخار ​می​ کنم. حتی با اینکه تو خیلی خوب نبودی، همچنان به تو افتخار می کنم.۱۳.می دانم که اخیرا خیلی رو در رو حرف نزده ایم. اما می​خواهم
بدانی که تو را قبول دارم. حتی اگر با تو موافق نباشم. و سعی می کنم برای
بهتر شدن رابطه بین ما تلاش کنم تا هر دو بتوانیم دیگری را خوب درک کنیم.
۱۴. برایت فلان چیز را گرفته ام.۱۵.
از توانایی های او در یک موضوع خاص تعریف کنید. اخیرا دیده ام که در فلان
چیز خیلی پیشرفت داشته ای. درست مثل فلان کاری که انجام می دادی.
۱۶. تو را در فلان چیز تحسین می کنم. خیلی چیز​ا​ از تو در این زمینه می توانم یاد بگیرم.۱۷. انتخاب بسیار هوشمندانه ای بود.۱۸.توواقعا داری مرد / خانم می شوی. نمی توانم بگویم چه قدرهیجان انگیز است!۱۹.
می دانم که چقدر در فلان قضیه اذیت شدی. من واقعا متاسفم. نمی دانم چه قدر
تحمل این موضوع برایت دشوار است ولی می دانم که لحظات سختی داشته ای.
۲۰.تو همیشه فرزند من هستی و من همیشه تو را می بخشم و دوست دارم.۲۱. برو تا فردا صبح بخواب و استراحت کن.​ فکر چیزی نباش.​۲۲. فکر نمی کردم بتوانی فلان کار را انجام بدهی. واقعا من را تحت تاثیر قرار دادی.۲۳. نظرت درمورد فلان چیز چه است؟۲۴.​چون میدونستم کار داری و یادت نیست ​من وقت دندانپزشکی تو را کنسل کردم.۲۵. بکار بردن صفات خوب در مورد پدر او. من پدرت را خیلی دوست دارم. او واقعا فوق العاده است.۲۶. دوست دارم وقتم را با تو بگذرانم.۲۷. خیلی خوشحالم که الان خانه هستی.۲۸. دوست دارم فلان کار را با تو انجام بدهم.۲۹. تو یکی از بهترین هدایایی هستی که خدا به من داده. واقعا خوشحالم خدا تو را به من داده!۳۰. وقتی با تو هستم احساس غرور خاصی می کنم.۳۱. خیلی خوب از عهده فلان کار برآمدی.۳۲. غذای مورد علاقه ات را درست کرده ام.۳۳.
من تو را همان طور که هستی دوست داری. می دانم شاید خودت خیلی از خودت
راضی نباشی ولی خداوند دقیقا می دانسته که تو را چگونه بیافریند. و من هم
تو را همان طور که او آفریده دوست دارم و دلم نمی خواهم تو جور دیگری بودی.
۳۴. مطمئن هستم که خدا از هر دوی ما مراقبت می کند. او همیشه این کار را کرده است. بیا باهم از او بخواهیم و دعا کنیم.۳۵. با لطف و کمک خدا، من و پدرت هرگز و هرگز از هم جدا نخواهیم شد.۳۶ . فلان لباس چه قدر به تو می آید.۳۷. اگر من جای تو بودم، همین حس را داشتم.۳۸. می توانی صدای موزیکی که گوش می دهی را کمی بلند کنی؟۳۹.خیلی در فلان کار مرتب و منضبط هستی.۴۰.فلان کاری که کردی واقعا شجاعانه بود.۴۱.حس می کنی که تو را ​در​​کت​​ می کنم؟۴۲.اگر چیزی را بخواهی در من به عنوان مادرت تغییر بدهی، چه چیزی خواهد بود؟۴۳. واقعا در فلان زمینه استعداد خوبی داری.۴۴. بیا باهم بریم به مادربزرگ و پدربزرگ سر بزنیم.۴۵. تماشای بزرگ شدن تو واقعا جالب است.۴۶. فقط می خواستم بدانی که من برایت دعا می کنم.۴۷.دلم برایت تنگ شده ولی خوشحالم که دارد به تو خوش می گذرد.۴۸. واقعا وقتی خودت هستی من را خوشحال ​تر ​می کنی.۴۹. خیلی دوستت دارم.


قاتل اعتماد به‌ نفس کودکان نباشيم!

بيشتر والدين به دنبال راه‏هايي براي افزايش اعتماد به‌نفس کودکشان هستند
تا آنها را با اتکا به نفس بيشتري وارد جامعه کنند. اين بدان معناست که خود
کودک در اين زمينه نقشي ندارد و بايد به او کمک کنند تا اعتماد به‌نفس
داشته‌باشد. اين باور به شدت غلط است زيرا کودکان خودشان بايد با کسب
مهارت‏هاي لازم به اعتماد به‌نفس مطلوب برسند. گاهي والدين به جاي کمک به
فرزندانشان و نشان دادن راه درست به آنها، خود راه را اشتباه مي‏روند و
اعتماد به‌نفس کودک را کاهش مي‌دهند. در ادامه به برخي از خطاهاي رايج
والدين در اين زمينه اشاره مي‌کنيم.

قاتل اعتمادبه‌نفس کودکان نباشيم

1. تحقير و توهين

بارها
در مورد توهين و تحقير کودکان به‌خصوص در ميان جمع و اثري که بر کودک
مي‏گذارد، صحبت شده است. اين کار به شدت اعتماد به‌نفس کودک را کاهش مي‌دهد
و والدين بايد از انجام آن، به ويژه در جمع، خودداري کنند.

2. تشويق بي‌دليل و بيش‌از حد

تشويق‏
بي‌دليل کودک، مخرب است. اگر والدي فرزند دانش‏آموز خود را که مانند همه
دانش‏آموزان ديگر به مدرسه مي‏رود و در حد خوب و طبيعي درس مي‌خواند، مدام و
بي‏جهت تشويق کند، اعتماد به‌نفس او را پايين مي‌آورد زيرا کودک با خود
مي‏انديشد که «حتما من بسيار کم‏هوش‏تر و ناتوان‏تر از دوستانم هستم که
وقتي مانند آنها نمره مي‏آورم، والدينم تا اين حد تشويقم مي‏کنند.» والدين
بايد فقط به فرزندشان نشان ‏دهند که از انجام به موقع تکاليف و رابطه خوب
او با دوستان همکلاسي‏اش رضايت دارند و اين کاري است که همه دانش‏آموزان
بايد انجام بدهند.

حتي تشويق بيش از حد کار مثبتي که کودک انجام
داده، به‌تدريج باعث کاهش اعتمادبه‌نفس او خواهد شد. شايد بد نباشد براي
فهم بهتر موضوع مثالي براي مادران بزنم؛ فرض کنيد براي مهمانانتان مثل
هميشه يک خورش خوب و خوشمزه پخته‏‏ايد اما آنها بعد از صرف غذا مدام و بيش
از حد از شما تشکر و از خوشمزه بودن غذايتان تعريف کنند. چه حسي خواهيد
داشت؟

قطعا اولين فکري که به ذهنتان خطور مي‏کند اين است که «آيا
دستپخت من در گذشته آنقدر بد بوده که حالا با پختن يک خورش معمولي تا اين
حد تعريف مي‌شنوم؟» يا اينکه «آيا مهمانانم تا اين حد مرا ناتوان فرض
مي‌کرده‌اند که حالا با پخت يک خورش ساده تا اين حد از من تعريف مي‏کنند؟»
همان‌طور که مي‏بينيد با اينکه مهمانان تعريف زيادي مي‏کنند، ممکن است باعث
کاهش اعتماد به‌نفس شما شوند. در مورد کودکان هم همين‌طور است.

قاتل اعتمادبه‌نفس کودکان نباشيم

3. مقايسه کودکان

مقايسه
کودکان نيز اعتماد به نفس آنها را کاهش مي‌دهد. نه‌تنها کودکان را نبايد
با هم مقايسه کنيد، که حتي مقايسه خودتان با ساير والدين هم کار اشتباهي
است. مقايسه در هر صورت ممنوع است زيرا نمي‏توانيم 2 فرد کاملا مثل هم پيدا
کنيم. تنها کاري که انجام دادن آن جايز است، اين است که شرايط امروز
خودمان را نسبت به شرايط قبلي بازنگري کنيم. مثلا آيا نسبت به يکسال گذشته
پيشرفتي از نظر مادي يا معنوي داشته‏ام؟

4. خودشکني يا غرور والدين

اگر
پدر و مادري دائم خود را تحقير کنند، در روابط اجتماعي دست و پايشان را گم
کنند، در جمع‏ها در انزوا باشند، فروتني‏هاي بي‏مورد داشته باشند و…
اعتماد به‌نفس فرزندانشان را کاهش خواهند داد. در جامعه ما والدين زيادي
شرايط ادامه تحصيل را نداشته‏اند و همين موضوع ابتدا باعث کاهش اعتماد
به‌نفس خود آنها و متعاقب آن، کاهش اعتماد به‌نفس فرزندانشان شده است.
اولين کاري که اين والدين بايد انجام بدهند، اين است که به جاي تلاش براي
افزايش اعتماد به‌نفس کودکان و گفتن اينکه «ما که کسي نشديم لااقل شما درس
بخوانيد تا کسي شويد» ابتدا اعتماد به‌نفس خود را تقويت کنند تا بتوانند آن
را به فرزندانشان انتقال دهند. البته غرور والدين هم باعث کاهش اعتماد
به‌نفس کودکان مي‌شود.

کودکاني که اعتماد به‌نفس ندارند، چه نشانه‏ هايي دارند؟

بسياري
از کودکاني که بزرگ‏تر از سنشان رفتار مي‏کنند، اعتماد به‌نفس پاييني
دارند بنابراين فکر نکنيد اگر کودکي گنده‏گويي مي‏کند، اعتماد به‌نفس
بالايي دارد. اتفاقا برعکس؛ اعتماد به‌نفس پايين اين کودکان با پرتوقعي و
اعتماد به‌نفس بالا خود را نشان مي‌دهد.

قاتل اعتمادبه‌نفس کودکان نباشيم

گروه
ديگر، کودکاني هستند که هيچ حقي براي خود قائل نيستند و خود را پايين‏تر
از ساير دوستانشان مي‏دانند. مثلا در حالي که مي‏توانند به بازي گروهي با
دوستانشان بپردازند، به اندازه خودشان حرف بزنند، در فعاليتي مشارکت کنند،
حق انتخاب لباس و کفش دارند و… اين کارها را انجام نمي‌دهند و دائم خود
را کنار مي‏کشند. از سوي ديگر، بيشتر کودکاني که همه چيز را بيش از حد براي
خود مي‏خواهند و بسيار پرتوقع هستند، از کاهش اعتماد به‌نفس رنج مي‏برند و
رفتار آنها به هيچ‌وجه نشانه اعتماد به‌نفس بالاي آنها نيست زيرا نياز
دارند وسيله‏اي مثل اسباب‏بازي‏، تلفن‌همراه، لباس، مسافرت‏هاي مختلف و…
داشته باشند تا اعتماد به‌نفسشان افزايش پيدا کند. برخي از کودکاني که
اعتماد به‌نفس پاييني دارند، فکر مي‏کنند اگر والدينشان را با هر بهانه‏اي
بالا ببرند، خودشان هم بالا خواهند رفت.

به همين دليل به والدينشان
اصرار مي‏کنند اتومبيل لوکس بخرند، در مناطق خاص خانه بخرند، از شهرستان
به تهران بيايند يا حتي به خارج از کشور مهاجرت کنند و… آنها سعي دارند
به هر شکلي ساختار خانواده را تغيير دهند و اسمش را ترقي مي‏گذارند. کودکي
که اعتماد به‌نفس خوبي دارد، هم با خودش راحت است هم با اطرافيانش و از
آنچه دارد لذت مي‏برد. در عين حال نه به ديگران زور مي‏گويد نه به خودش.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top