۱۴ چیزی که قبل از خیانت کردن باید بدانید
هر چند وقت یکبار از گوشه و کنار خبر خیانت کسی به
همسرش را میشنوید. به نظر میرسد که این روزها در جوامع غربی خیانت به
مسئلهای عادی تبدیل شده است و فقط مربوط به هیچ جنسیت یا جایگاه اجتماعی
خاصی هم نیست.
کارمان هر چه که باشد (سیاستمدار، معلم، ورزشکار،
هنرپیشه، موسیقیدان، تاجر و …) خیانتکارها بینمان هستند. دیگر سوال نیست
که «چه کسی خیانت کرده است؟» این است که «چه کسی خیانت نکرده است؟»
تفکر «سریع و ساده» جامعه به مقدسترین بنیان خود اثر منفی گذاشته است. خیلی از خیانتکارها سعی میکنند کار خودشان را توجیه کنند.
دلایلشان
برای خودشان منطقی است. اما برای آنهایی که هیچوقت خیانت نکردهاند، این
دلایل هیچ معنا و مفهومی ندارد. مسئله خیانت تا جایی طبیعی و نرمال شده است
که تقریباً هیچ فیلم و سریالی ماهواره ای نیست که حداقل یک اپیزود خیانت
نداشته باشد.
خیانت
روابط را نابود کرده و آرزوها را نقش بر آب میکند. اگر به فکر خیانت کردن
به همسرتان هستید، قبل از اینکه وارد عمل شوید، این ۱۴ نکته را بخوانید.
۱. به یک دروغگو تبدیل میشوید. به دوش کشیدن لقب «خیانتکار» به اندازه کافی سنگین است اما اگر خیانت کنید، برچسب دروغگویی هم به شما میزنند.
خیانت
بدون فریب دادن اتفاق نمیافتد و دروغهای مصلحتی که در ابتدای کار
میگویید به دروغهایی بسیار بزرگتر تبدیل خواهند شد. «امشب تا دیروقت سر
کار میمانم»ها شاید تا حدی درست باشد اما لازم است تعریف جدیدی از «کار»
ارائه کنید. خیانت و دروغ دست در دست هم پیش میروند.
۲. مچتان گرفته میشود.
شاید این اتفاق امروز نیفتد. شاید فردا هم نیفتد اما بالاخره ماه پشت ابر
نمیماند. اگر خوششانس باشید، داستان خیانتتان وارد اخبار و روزنامهها
نشود اما همین که دوستانتان بفهمند کافی است. همانها خبر خیانتتان را دهان
به دهان پخش میکنند. انگار که یک بیلبوردی از خیانتتان در خانهتان زده
باشند.
۳. همه را از خودتان ناامید میکنید.
همه. همسرتان، دوستانتان، همکارانتان، خانوادهتان، بچههایتان، خودتان و
خدایتان. زمان زیادی میبرد تا ناامیدی که ایجاد کردهاید کمرنگ شود.
۴. به یک الگوی بد تبدیل میشود.
هر فردی یا یک الگوی خوب است یا یک الگوی بد. خیانت کردن نه تنها یک الگوی
بد است بلکه ابرهای تردیدی به همراه خود میآورد که قسمتهای دیگر
زندگیتان را هم تحتالشعاع قرار میدهد.
اگر در یک جای زندگیتان
خیانت کرده باشید، آیا در جای دیگر هم اینکار را میکنید؟ خیانت به همه
نشان میدهد که شما راه ساده را انتخاب میکنید. به بقیه میفهماند که
ارزشهای خانوادگیتان را به راحتی زیر پا میگذارید.
برای همه
مشخص میکند که نمیخواستهاید کار سخت را انجام داده و برای مشکلی که
دارید کمک بگیرید. هیچکس یک خیانتکار را تحسین نمیکند. حتی اگر یک عمر
درست رفتار کرده باشید، این کار بدتان همه آن را از بین میبرد.
۵. اعتبار اخلاقیتان را از دست میدهید.
خیلی سخت خواهد شد که به بچههایتان (و بقیه) بگویید چه کاری درست است
وقتی میدانند که خودتان کار درست را انجام ندادهاید. نه تنها احترام
دیگران را از دست خواهید داد، احترامی هم پیش خودتان برایتان نمیماند.
هر
قضاوت اخلاقی که در آینده بکنید، با خیانتی که در گذشته کردهاید مقایسه
خواهد شد. البته به این معنی نیست که نمیتوانید در آینده حرف درست بزنید،
مسئله اینجاست که کسی به حرفتان گوش نخواهد داد.
۶. همسرتان دچار مشکل اعتماد خواهد شد. برای همیشه. شما به تنهایی اعتمادبهنفس آن فردی که به او قول داده بودید همیشه دوستش بدارید را نابود میکنید.
هر
رابطه دیگری که بعد از شما داشته باشند، برای ایجاد اعتماد دچار مشکل
خواهند بود. اگر این کافی نیست، باید بگوییم که دنیای بچههایتان را هم
نابود میکنید و باعث میشوید که ثبات هر رابطه معناداری برایشان زیر سوال
برود.
۷. استاندارد زندگی را از دست میدهید.
کارتان هر چه که باشد، ممکن است آن را از دست بدهید. خیلیها خانهشان را
از دست میدهند. خیلیها با هزینههای سنگین دادگاه و مهریه و طلاق روبهرو
میشوند. هر چکی که مینویسید، نادان بودنتان را به شما یادآوری میکند.
۸. مجبور خواهید شد سالها برای ساختن دوباره زندگیتان تلاش کنید.
حتی اگر از نظر مالی وضعیتتان دچار مشکل نشود، اما خواهید دید که سالهای
زیادی طول میکشد تا از نظر احساسی التیام پیدا کنید. ساختن دوباره
دوستیها سالها زمان خواهد برد.
ساختن دوباره شخصیتتان و ساختن دوباره اعتماد هم همینطور. حتی سالها طول خواهد کشید که بتوانید خودتان را ببخشید.
۹. روابطتان را از دست خواهید داد. روابط
زیادی را از دست خواهید داد. دوستانی که سالهاست با آنها هستید، ترکتان
میکنند. دوستان صمیمی که بارها و بارها به آنها کمک کردهاید هم دیگر دور و
برتان نخواهند بود که کمکتان کنند.
اعضای خانوادهتان هم که هر اتفاقی که میافتاد باز کنارتان بودند هم از شما فاصله میگیرند. آدم خیانتکار در آخر تنها میماند.
۱۰. احتمال ابتلا به بیماریهای مقاربتی در شما افزایش خواهد یافت. بیماریهایی که از طریق رابطهجنسی منتقل میشوند بین کسانی که از نظر جنسی بیقید هستند متداولتر است.
اما
همسر خودتان که این بیماریها را ندارد درست است؟ اگر اینطور فکر کنید که
همه بجز همسرتان مبتلا به یک بیماری مقاربتی است، آنوقت هیچوقت دست به
خیانت نخواهید زد.
۱۱. مرغ همسایه غاز نیست. این یک تفکر اشتباه است. چون مرغ همسایه هیچوقت مال ما نبوده است، فقط تصور ماست که ممکن است از مرغ ما بهتر باشد. اما اینطور نیست.
درواقع،
بااینکه از دور ممکن است به نظرتان غاز برسد اما به محض اینکه به خانه
همسایه پیش مرغش بروید، یکدفعه اتفاق جالبی میافتد، مرغ همسایه که به
نظرتان غاز بود، شبیه به مرغ خانه خودتان میشود. این اتفاق خیلی زود بعد
از اینکه مچتان گرفته میشود میافتد.
آنوقت همه چیز در نظرتان
تغییر میکند، حتی نسبت به مرغ خودتان که ترکش کردهاید. یکدفعه نسبت به آن
احساس پیدا میکنید. اما آن مرغ دیگر شما را پیش خودش نمیخواهد. فرقش
اینجاست.
۱۲. دوست دارید رفتار مشابهی با شما شود؟ دزدها دوست دارند جیب دیگران را بزنند اما از اینکه کسی جیبشان را بزند خوششان نمیآید.
اگر
همه ما با این قانونی طلایی زندگی میکردیم: با دیگران همانطوری رفتار کن
که دوست داری با تو رفتار شود، آنوقت بیشتر مشکلات زندگی یکشبه حل میشد.
به این کار از این دیدگاه نگاه کنید که برای خودتان اتفاق افتاده باشد.
مشکل اینجاست که این چیزها نیازمند فکر کردن است و فکر کردن آخرین چیزی است که یک خیانتکار به سراغش میرود.
۱۳. بعدها از این تصمیمتان پشیمان خواهید شد.
در همان لحظه، خیانت ممکن است به نظرتان منطقی بیاید. حس خوبی دارد و حتی
به نظرتان کار درستی میآید. اما یادتان باشد احساسات گول میزنند.
خیلی
زود بعد از آن چشمهایتان باز شده و از اینکه سیب ممنوع را خوردهاید
پشیمان میشوید. به اندازه کافی پشیمانی در زندگیمان نداریم؟ چرا یک
پشیمانی دیگر به آنها اضافه کنیم، آنهم یکی که همه چیزهایی که با تلاش برای
خودتان ساختهاید را نابود میکند. شاید خانهتان عالی و ایدآل نباشد اما
بهتر از زندگی کردن در چادر است.
۱۴. چیزی که از دست میدهید بیشتر از چیزی است که به دست میآورید. هیچکس در بستر مرگ نگفته است کاش خیانت میکردم. هیچکس دفتر وکیلش را با لبخند روی لب بخاطر تجربهای که داشته است ترک نکرده است.
هیچکس
از اینکه بخاطر خیانتش دوستانش را از دست میدهد خوشحال نشده است. چیزهایی
که از دست میدهید، نابودتان میکند. دردش غیرقابلتحمل است. حتی
امپراطوریها هم ممکن است بخاطر چند لحظه خوشی و لذت موقتی نابود شوند.
واقعاً ارزشش را ندارد.
۱۰ نشانهی خیانت/۱۴ چیزی که قبل از خیانت کردن باید بدانید
با قاطعیت حس میکنید بین شما دو نفر فاصله ایجاد شدهاست. حس میکنید
انگار فقط شما دارید برای ساختن این رابطه تلاش میکنید و همسرتان هیچ
مشارکتی نمیکند. در نهایت وقتی چیزی را کشف میکنید که نمیخواهید باور
کنید، به این فکر میافتید که چهچیزی باعث به وجود آمدن این شکاف بین شما
دو نفر شدهاست. ممکن است همسرتان به شما خیانت کردهباشد.
در ادامه ۱۰ نشانه از خیانت احتمالی همسرتان آمدهاست:
۱. تغییر رفتارش
شما
متوجه تغییر ناگهانی در رفتار او میشوید. ناگهان همسرتان خیلی متفاوت با
همیشه بهنظر میرسد. بعد از اینکه مدتی به رفتارش توجه میکنید، از
خودتان میپرسید آیا او همان کسی است که عاشقاش شدید. انگار همسرتان کلا
آدم دیگری شدهاست. او آنقدر تغییر کردهاست که تقریبا بیگانه بهنظر
میرسد. آن آدم گرم و مثبت که میشناختید حالا یک انسان کسل و افسرده است.
۲. زنگ تلفن قطع نمیشود
زنگ
تلفنتان همسرتان قطع نمیشود و او همیشه دارد تلفنی با کسی حرف میزند.
وقتی از او میپرسید، ادعا میکنید این تماسها از همکاران و دوستانی است
که شما هم آنها را میشناسید. وقتی از آن دوستان میپرسید آیا با همسرتان
تماس گرفتهاند یا نه، جوابشان منفی است. از خودتان میپرسید چرا همسرتان
باید به شما دروغ بگوید، و به شنود کردن مکالمات یا پیگری تماسهای او فکر
میکنید.
۳. رازهایی دارد
احساس
میکنید همسرتان رازهایی دارد، و خیلی مراقب است شما از این رازها باخبر
نشوید. از شما میخواهد به به تلفناش نزدیک نشوید و شدیدا مواظب وسایل
شخصیاش است. وقتی از آنها علت رفتارهای مرموزشان را میپرسید جوابهای
احمقانه و بیربط میدهند. همیشه احساس میکنید چیزی را از شما پنهان
میکنند.
۴. کاهش میزان نزدیکی
نزدیکی
بخش جدایی ناپذیر یک رابطه است. باید با همسرتان سطح معینی از نزدیکی را
داشتهباشید؛ اما تازگیها متوجه میشوید میزان نزدیکیتان به شدت کم
شدهاست. حتی اگر شما او را قانع کنید، همسرتان دیگر برای نزدیک شدن به شما
احساس راحتی نمیکند. میتوانید با قطعیت ناراحتی و بیعلاقگی را در
همسرتان حس کنید.
۵. عصبی به نظر میرسد
همسرتان
همیشه وقتی با شما است عصبی به نظر میرسد. هنگام صحبت مستقیما به
چشمهایتان نگاه نمیکند. با صدایی آهسته و بیاعمتاد بهنفس صحبت میکند و
سر درنمیآورید چه میگوید. از شما دوری میکند، انگار شما او را معذب
میکنید.
۶. تاخیر دارد
هرگز
سر قرارها یا برنامههای تفریحی که شما ترتیب میدهید به موقع حاضر
نمیشود. همیشه از کار دیر برمیگردد، و وقتی از او دربارهی تاخیر در
آمدناش میپرسید همیشه یک جواب به شما میدهد-میگوید فشار کار به قدری
زیاد است که باید بعد از ساعت کاری هم کار کند. وقتی با محل کارش تماس
میگیرید به شما میگویند همسرتان خیلی وقت است که رفتهاست. اما وقتی از
همسرتان میپرسید، باز هم میگوید سر کار بودهاست.
۷. به شما توجه نمیکند
پیش
از این همسرتان عادت داشت اگر به هر دلیلی به او نیاز داشتید، همهی
کارهایاش را کنار بگذارد، اما طبیعت باتوجه متعلق به گذشته است. دیگر به
شادی شما علاقهای ندارد. کارهایی میکند که شما را میرنجاند و بابت آن
اصلا عذرخواهی نمیکند. دیگر به خاطر شما خودش را به زحمت نمیاندازد.
۸. حالت تدافعی
همیشه
حالت تدافعی دارد. حتی اگر در مورد موضوعی ساده صحبت کنید یا سوالی پیش پا
افتاده بپرسید، واکنش تندی به آن نشان میدهند و از شما میخواهند ساکت
شوید. گناهشان باعث میشود فکر کنند همیشه زیر ذرهبین و تحت نظر هستند.
تمام مدت احساس میکنند باید از خودشان دفاع کنند.
۹. فاصله میگیرد
احساس
میکنید انگار همسرتان فاصلهی معینی را با شما حفظ میکند. زیاد صحبت
نمیکند و اکثرا با یک کلمه جواب میدهد. با عجله صحبت میکند و سعی میکند
مکالمه را هرچه زودتر تمام کند. حتی به بهانهی کار از شما میخواهد همهی
برنامههایی را که با هم ترتیب دادهبودید لغو کنید. هر زمانی را که
بتوانند خارج از ‘کار’ باشند، هرچند کوتاه باشد، ترجیح میدهند با
دوستانشان سپری کنند.
۱۰. سوء رفتار
همسرتان
همیشه روحیهی بدی دارد و با شما بدرفتاری میکند. مدتی است با شما چنین
رفتاری دارد، و به یاد نمیآورید آخرین بار که با شما خوب صحبت کرد کی بود.
تمام تلاشتان را میکنید مکالمهای را با او آغاز کنید و تا جایی که
میتوانید مودب باشید، اما انگار هیچ تغییری در رفتارش ایجاد نمیشود. به
احترامی و بدرفتاری با شما ادامه میدهد.
تردید شما به خیانت
همسرتان باید دلیلی داشتهباشد. اگر در ذهنتان تردیدهای بهجایی دارید؛
باید هر چه زودتر آنها را پاک کنید. اگر احساس میکنید صحبت کردن با
همسرتان مناسب است، این کار را بکنید. تا وقتی دلیلی پیدا نکردهاید قضاوت
نکنید. در عین حال، از نشانههایی که حاکی از خیانت همسرتان به شما هستند
غفلت نکنید. تنها راه فهمیدن خیانت همسرتان توجه به این نشانهها است.
خیانت
روابط را نابود کرده و آرزوها را نقش بر آب میکند. اگر به فکر خیانت کردن
به همسرتان هستید، قبل از اینکه وارد عمل شوید، این ۱۴ نکته را بخوانید.
۱. به یک دروغگو تبدیل میشوید
به دوش کشیدن لقب «خیانتکار» به اندازه کافی سنگین است اما اگر خیانت کنید، برچسب دروغگویی هم به شما میزنند.
خیانت
بدون فریب دادن اتفاق نمیافتد و دروغهای مصلحتی که در ابتدای کار
میگویید به دروغهایی بسیار بزرگتر تبدیل خواهند شد. «امشب تا دیروقت سر
کار میمانم»ها شاید تا حدی درست باشد اما لازم است تعریف جدیدی از «کار»
ارائه کنید. خیانت و دروغ دست در دست هم پیش میروند.
۲. مچتان گرفته میشود
شاید
این اتفاق امروز نیفتد. شاید فردا هم نیفتد اما بالاخره ماه پشت ابر
نمیماند. اگر خوششانس باشید، داستان خیانتتان وارد اخبار و روزنامهها
نشود اما همین که دوستانتان بفهمند کافی است. همانها خبر خیانتتان را
دهان به دهان پخش میکنند. انگار که یک بیلبوردی از خیانتتان در خانهتان
زده باشند.
۳. همه را از خودتان ناامید میکنید
همه.
همسرتان، دوستانتان، همکارانتان، خانوادهتان، بچههایتان، خودتان و
خدایتان. زمان زیادی میبرد تا ناامیدی که ایجاد کردهاید کمرنگ شود.
۴. به یک الگوی بد تبدیل میشود
هر
فردی یا یک الگوی خوب است یا یک الگوی بد. خیانت کردن نه تنها یک الگوی بد
است بلکه ابرهای تردیدی به همراه خود میآورد که قسمتهای دیگر زندگیتان
را هم تحتالشعاع قرار میدهد.
اگر در یک جای زندگیتان خیانت کرده
باشید، آیا در جای دیگر هم اینکار را میکنید؟ خیانت به همه نشان میدهد
که شما راه ساده را انتخاب میکنید. به بقیه میفهماند که ارزشهای
خانوادگیتان را به راحتی زیر پا میگذارید.
برای همه مشخص میکند
که نمیخواستهاید کار سخت را انجام داده و برای مشکلی که دارید کمک
بگیرید. هیچکس یک خیانتکار را تحسین نمیکند. حتی اگر یک عمر درست رفتار
کرده باشید، این کار بدتان همه آن را از بین میبرد.
۵. اعتبار اخلاقیتان را از دست میدهید
خیلی
سخت خواهد شد که به بچههایتان (و بقیه) بگویید چه کاری درست است وقتی
میدانند که خودتان کار درست را انجام ندادهاید. نه تنها احترام دیگران را
از دست خواهید داد، احترامی هم پیش خودتان برایتان نمیماند.
هر
قضاوت اخلاقی که در آینده بکنید، با خیانتی که در گذشته کردهاید مقایسه
خواهد شد. البته به این معنی نیست که نمیتوانید در آینده حرف درست بزنید،
مسئله اینجاست که کسی به حرفتان گوش نخواهد داد.
۶. همسرتان دچار مشکل اعتماد خواهد شد
برای همیشه. شما به تنهایی اعتمادبهنفس آن فردی که به او قول داده بودید همیشه دوستش بدارید را نابود میکنید.
هر
رابطه دیگری که بعد از شما داشته باشند، برای ایجاد اعتماد دچار مشکل
خواهند بود. اگر این کافی نیست، باید بگوییم که دنیای بچههایتان را هم
نابود میکنید و باعث میشوید که ثبات هر رابطه معناداری برایشان زیر سوال
برود.
۷. استاندارد زندگی را از دست میدهید
کارتان
هر چه که باشد، ممکن است آن را از دست بدهید. خیلیها خانهشان را از دست
میدهند. خیلیها با هزینههای سنگین دادگاه و مهریه و طلاق روبهرو
میشوند. هر چکی که مینویسید، نادان بودنتان را به شما یادآوری میکند.
۸. مجبور خواهید شد سالها برای ساختن دوباره زندگیتان تلاش کنید
حتی
اگر از نظر مالی وضعیتتان دچار مشکل نشود، اما خواهید دید که سالهای
زیادی طول میکشد تا از نظر احساسی التیام پیدا کنید. ساختن دوباره
دوستیها سالها زمان خواهد برد.
ساختن دوباره شخصیتتان و ساختن دوباره اعتماد هم همینطور. حتی سالها طول خواهد کشید که بتوانید خودتان را ببخشید.
۹. روابطتان را از دست خواهید داد
روابط
زیادی را از دست خواهید داد. دوستانی که سالها است با آنها هستید،
ترکتان میکنند. دوستان صمیمی که بارها و بارها به آنها کمک کردهاید هم
دیگر دور و برتان نخواهند بود که کمکتان کنند.
اعضای خانوادهتان هم که هر اتفاقی که میافتاد باز کنارتان بودند هم از شما فاصله میگیرند. آدم خیانتکار در آخر تنها میماند
۱۰. احتمال ابتلا به بیماریهای مقاربتی در شما افزایش خواهد یافت
بیماریهایی که از طریق رابطهجنسی منتقل میشوند بین کسانی که از نظر جنسی بیقید هستند متداولتر است.
اما
همسر خودتان که این بیماریها را ندارد درست است؟ اگر اینطور فکر کنید که
همه بجز همسرتان مبتلا به یک بیماری مقاربتی است، آن وقت هیچ وقت دست به
خیانت نخواهید زد.
۱۱. مرغ همسایه غاز نیست
این
یک تفکر اشتباه است. چون مرغ همسایه هیچ وقت مال ما نبوده است، فقط تصور
ما است که ممکن است از مرغ ما بهتر باشد. اما اینطور نیست.
درواقع،
بااینکه از دور ممکن است به نظرتان غاز برسد اما به محض اینکه به خانه
همسایه پیش مرغش بروید، یک دفعه اتفاق جالبی میافتد، مرغ همسایه که به
نظرتان غاز بود، شبیه به مرغ خانه خودتان میشود. این اتفاق خیلی زود بعد
از اینکه مچتان گرفته میشود میافتد.
آن وقت همه چیز در نظرتان
تغییر میکند، حتی نسبت به مرغ خودتان که ترکش کردهاید. یک دفعه نسبت به
آن احساس پیدا میکنید. اما آن مرغ دیگر شما را پیش خودش نمیخواهد. فرقش
اینجا است.
۱۲. دوست دارید رفتار مشابهی با شما شود؟
دزدها دوست دارند جیب دیگران را بزنند اما از اینکه کسی جیبشان را بزند خوششان نمیآید.
اگر
همه ما با این قانونی طلایی زندگی میکردیم: با دیگران همانطوری رفتار کن
که دوست داری با تو رفتار شود، آن وقت بیشتر مشکلات زندگی یکشبه حل میشد.
به این کار از این دیدگاه نگاه کنید که برای خودتان اتفاق افتاده باشد.
مشکل اینجا است که این چیزها نیازمند فکر کردن است و فکر کردن آخرین چیزی است که یک خیانتکار به سراغش میرود.
۱۳. بعدها از این تصمیمتان پشیمان خواهید شد
در
همان لحظه، خیانت ممکن است به نظرتان منطقی بیاید. حس خوبی دارد و حتی به
نظرتان کار درستی میآید. اما یادتان باشد احساسات گول میزنند.
خیلی
زود بعد از آن چشمهایتان باز شده و از اینکه سیب ممنوع را خوردهاید
پشیمان میشوید. به اندازه کافی پشیمانی در زندگیمان نداریم؟ چرا یک
پشیمانی دیگر به آنها اضافه کنیم، آن هم یکی که همه چیزهایی که با تلاش
برای خودتان ساختهاید را نابود میکند. شاید خانهتان عالی و ایدهآل
نباشد اما بهتر از زندگی کردن در چادر است.
۱۴. چیزی که از دست میدهید بیشتر از چیزی است که بهدست میآورید
هیچ
کس در بستر مرگ نگفته است کاش خیانت میکردم. هیچ کس دفتر وکیلش را با
لبخند روی لب به خاطر تجربهای که داشته است ترک نکرده است.
هیچکس
از اینکه بخاطر خیانتش دوستانش را از دست میدهد خوشحال نشده است. چیزهایی
که از دست میدهید، نابودتان میکند. دردش غیرقابلتحمل است. حتی
امپراطوریها هم ممکن است بخاطر چند لحظه خوشی و لذت موقتی نابود شوند.
واقعاً ارزشش را ندارد.