کودک درون باید بیاید بیرون
پیچیده
نبود زیاد؛ ماشینی پلاستیکی از نوع کامیون که نخ میبستند به قسمت
جلوییاش و در حیاط یا کوچه میکشاندند دنبال خود به هر جایی که دلشان
میخواست… .
پیچیده است خیلی، چشم بر مانیتور و انگشت بر چند کلید، ماشینی با سرعت بسیار تو را میکشاند به جایی که نمیدانی!
دختر
بچهها اما در گوشهای از اتاق یا حیاط با چادر شب مادر دیوار خانههای
فرضی خود را میساختند و در آن با کمی میوه شروع میکردند به پذیرایی از
مهمانان همسن خودشان. حتی اگر همبازی هم نبود عروسکهای ساده و زیبایشان
میشد همبازی و کودک آنها. کودک امروز عروسکی دارد به نام «پو» که در گوشی همراه خود
هر روز به او غذا میدهد و آن را استحمام میکند…، اما او هیچگاه
نمیتواند اسباببازی مجازی خود را در آغوش بفشارد جز در رویا… .
دعوایی
بود همیشه شبهنگام سر جمع کردن عروسک، سماور، قابلمه، ماشین و تیلههایی
که همه جای خانه پراکنده شده بودند. گفتن و نوشتن از این بازی و
اسباببازیها برای نسل امروز چیزی شبیه لطیفه است. ما بزرگ شدیم، بزرگ و
بزرگتر، اسباببازیهایمان نیز همراه ما بزرگ شدند. ماشینهای پلاستیکی
واقعی شدند و عروسکها نیز بچه. اگر بچههای امروز بزرگ شوند
اسباببازیهای مجازی آنها… .
کارکرد اسباببازی در جامعهپذیری کودکان
بازی
به باور متخصصان رشتههای علوم انسانی، تجربهای برای به دست آوردن
مهارتهای زندگی است. این وسایل بازی با توجه به اندازه رضایتی که در کودک
به وجود میآورد ایجاد انگیزه خواهد کرد. کودکان خارج از قوانین سخت زندگی
بیرونی خود زندگی را در دنیای خویش مهار و مدیریت میکنند. با وجود این،
اسباببازی فقط یک وسیله بازی صرف نیست، تمرین زندگی آینده است. خوب گوش
کنید صدای دیروز همچنان گاهی شنیده میشود: «عروسک قشنگ من قرمز پوشیده/
تو رختخواب مخمل آبی خوابیده/ یه روز مامان رفته بازار اونو خریده/
قشنگتر از عروسکم هیچکس ندیده/ عروسک من/ چشماتو وا کن…»
عروسک یا اسباببازی را
چه کسی برای نخستین بار ساخت؟ واقعیت این است که تاریخ اسباببازی به پیش
از تاریخ برمیگردد در حفاریهایی که روزانه در جاهای مختلف انجام میشود
عروسکهایی که بچهها، حیوانات و سربازان را نشان میدهد به طور معمول کشف
میشوند. در روزگاران دور، کودکان خود برای خویش اسباببازی میساختند، اما
در دورههای بعد اسباببازیهای متنوع و پیشرفته توسط افراد دیگر ساخته و
روانه بازار شد.
چرا بازی با اسباببازی؟ بنا به اظهارات کارشناسان،
بازی در رشد اجتماعی کودک دارای چنین نقشهایی است. موجب ارتباط کودک با
محیط بیرون میشود و دنیای اجتماعی او را گسترش میدهد، موجب شکوفایی
استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت میشود، همکاری،همیاری و مشارکت کودک توسعه
مییابد، با رعایت اصول و مقررات آشنا میشود، همانندسازی با بزرگسالان را
میآموزد، با مفهوم سلسله مراتب آشنا شده و آن را رعایت میکند، رقابت را
میآموزد و شکست را به طور واقعی تجربه میکند، قدرت ابراز وجود پیدا
میکند و از ترس، کمرویی و خجالت بیهوده رها میشود و حمایت از افراد ضعیف
را میآموزد. البته این تنها بخشهایی از کارکرد اسباببازیهای عینی و
واقعی است.
بازی همچنین بعد اجتماعی، شناختی (هوشی)، جنبه عاطفی، حرکتی
و در پارهای موارد بعد اخلاقی کودک را رشد میدهد. بنابراین به نسبتی که
کودک در موقعیت بازی قرار میگیرد اسباببازیها زمینه رشد کودک را فراهم
میکند. این روانشناس بر این باور است که در کشور ما از هر نوع وسیلهای
برای بازی کودکان استفاده میشود که در بسیاری موارد به مشکلات جسمی در
کودکان دامن میزند.
اسباببازی فقط یک وسیله بازی نیست؛ شکلدهنده مغز و هوش و ذهن بچههاست
2 نسل و بینهایت تفاوت
تمام
سخن و جان کلام درباره کودکانی است که با اسباببازی سرگرم میشوند و
زندگی آینده خود را تمرین میکنند، بچههایی که با عروسکهایشان سخن
میگویند، پسربچههایی که تیله دوست دارند و از ماشین اسباببازی خود همچون
یک ماشین واقعی نگهداری میکنند و درباره تمام آنها که حتی بیاسباببازی
خوشند به یک قایم باشک و هفت سنگ و… «بازیهای رایانهای جدید نیز به
دلیل علاقهمندی و استفاده کودکان نوع جدیدی از ارزشها، باورها و نگاه به
پدیدههای پیرامونی را شکل داده است.» محمدمراد بیات، جامعهشناس این را
میگوید. او نگرانی درباره محتوای بازی کودکان را بجا میداند و اظهار
میکند: هر جامعهای باید هویت، اصالت و باور فرهنگی خود را به کودکان
منتقل کند. واقعیت است که درخصوص بازیهای مجازی بویژه افراط در آنها
هشدارهای بسیار داده شده و به همان اندازه البته شنیده هم نشده است.
فاصله
نسلها بسیار کوتاه شده است شاید حتی هر دو یا سه سال یک نسل را تشکیل
میدهد و البته به همان سرعت شناخت ما از همدیگر کم و کمتر خواهد شد.
بزرگترها هم دلشان اسباببازی میخواهد
حتما خیلی شنیدهاید که باید کودک درون خود را زنده نگاه داشت، آن را پرورش داد و… اما همین کودک دلش بازی میخواهد، دوست دارد با اسباببازیقواعد
زندگی واقعی را همچون یک کودک در هم شکند. روانشناسان هم بازی را برای
بزرگسالان تجویز کردهاند و حتی سفارش میکنند که با کودکان زبان کودکی
بگشایید و بازی کنید.
بزرگی می گوید:«گاهی وقتها در میانههای روز خودم
را با بچهها پرت میکنم روی رختخواب و تمام مشغلههایم را فراموش میکنم؛
این که چکهای پرداخت نشده را چه کار کنم، ماشینام احتیاج به تعمیر دارد،
بیمهام عقب افتاده، آرزوهایم به باد رفته و… فقط و فقط با بچهها بازی
میکنم.
روی تخت بالا و پایین میپریم و بالشها را به سر و صورت همدیگر
میزنیم، البته من خودم را به شکست خوردن میزنم و اجازه میدهم بچهها تا
دلشان میخواهد مرا بزنند؛ هم خستگیام در میرود، هم آنها تخلیه
میشوند!»
بار دیگر باید اسباببازیهای دوران کودکی را از صندوقچه
برکشید و به کودکان نیز با همین وسایل کوچک درس زندگی آموخت. بازی کنید
بیبهانه…
چرا فرزندم بدزبانی می کند؟
بدزبانی کودکان یکی از معضل های بزرگ هر
پدر و مادری است که ممکن است آنها را نگران کند. برای جلوگیری از بدزبانی
کودک تان اولین کار این است که دلیل این بدزبانی را بدانید و از آن جلوگیری
کنید.
چرا بچه ها بدزبان می شوند؟
بدزبانی
و فحش دادن فقط از طریق آموزش و مواجه شدن با این اتفاق در کودکان ایجاد
می شود. یعنی فرزند شما در موقعیت بدزبانی قرار گرفته و استفاده از لغات و
کلمات زشت یا انواع و اقسام فحش ها را از زبان فرد دیگری آموخته است.
موقعیت بدزبانی می تواند شامل یک سریال تلویزیونی باشد که مناسب پدر و مادر
است نه کودک یا اینکه ممکن است دوستی در مهد این کار را انجام داده و …
البته بدزبانی فقط شامل فحش دادن نمی شود و مواردی مثل صدا زدن بزرگترها با
اسم کوچک، تهدید کردن، طعنه زدن، گستاخی و فریاد زدن به جای آرام صحبت
کردن را هم باید در گروه بدزبانی قرار داد.
1 – الگوی خوبی باشید
اگر
دوست ندارید فرزندتان با فریاد حرف بزند خودتان هم نباید در برابر او و
دیگران، چنین رفتاری داشته باشید. به جای اینکه هر بار وقتی کسی چیزی به
فرزندتان می دهد به او بگویید: «یادت رفت تشکر کنی»، خودتان الگوی این
رفتار پسندیده برای بچه باشید. وقتی کار کوچکی برایتان انجام می دهد از او
تشکر کنید یا اگر می خواهید دختر یا پسر کوچولو استفاده از کلمه جادویی
لطفا را یاد بگیرد، خودتان آنقدر این کلمه را در صحبت با کودک و البته
دیگران به کار ببرید تا ملکه ذهن او شود.
2 – درست حرف زدن را به او یاد بدهید
«درست
حرف بزن»؛ پدر و مادر بچه های بدزبان صد بار در روز از این عبارت سه کلمه
ای استفاده می کنند اما آیا آنها تا به حال به کودک شان نشان داده اند که
دقیقا منظورشان از درست حرف زدن چیست؟ بنابراین اگر می خواهید کودک شما خوش
زبان باشد، باید این مهارت را به او آموزش دهید. اگر دل تان نمی خواهد
فرزندتان با صدای بلند با شما صحبت کند، باید به او بگویید که فریاد زدن به
جای حرف زدن معمولی یک رفتار نادرست است و در خانه شما جایی ندارد.
3 – جلوی زبان تان را بگیرید
مهمترین
مربیان بدزبانی کودک، پدر، مادر، اطرافیان و تلویزیون هستند. افراد
خانواده، غریبه ها و … کلمات زشت یا حرف زدن بی ادبانه را یاد می گیرد،
سپس آن را تکرار می کند. انتظار نداشته باشید که وقتی موقع رانندگی و در
حضور دختر و پسر کوچک تان، راننده های دیگر را احمق، پشت کوهی و … می
خوانید، این کلمه را چند ساعت یا چند روز بعد از زبان او نشنوید.
بدزبانی نوعی بازی کسب توجه در کودکان است
4 – به کودک احترام بگذارید
بدزبانی
نوعی بازی کسب توجه در کودکان است، پس کافی است از کوره در بروید و واکنش
نشان بدهید تا در بازی شریک شده و کودک را به هدفی که داشته برسانید. اگر
او داد می زند، شما با عصبانیت جوابش را ندهید و طوری با او رفتار کنید که
انگار مهمان شماست. با احترام گذاشتن به کودکان، این رفتار را غیرمستقیم به
آنها یاد می دهید.
5 – دور تنبیه را خط بکشید
تنبیه
در اغلب موارد نمی تواند جلوی بدزبانی کودک را بگیرد و بهتر است فقط در
مواردی لحاظ شود که رفتار کودک، هم برای خودش و هم دیگران خطرناک و آسیب زا
باشد. تنبیه کردن در این مورد یا کودک را جری تر می کند یا ترس را به او
یاد می دهد، نه احترام را.
6 – چشم تان را روی بدزبانی کودک ببندید
یکی
از روش های توصیه شده برای مقابله با بدزبانی کودک این است که به طور کامل
این حرکت را ندیده بگیرید؛ طوری که انگار اصلا آن حرف زشت را نشنیده اید.
وقتی به بدزبانی فرزندتان پاسخ ندهید، به او نشان می دهید که نمی تواند با
کلمات یا طرز بیانش شما را تحت تاثیر قرار دهد.
7 – اجازه بدهید در زمان مشخصی کلمه مورد نظرش را تکرار کند
شنیدن
کلمه احمق و … از زبان یک کودک، آزار دهنده است و می تواند باعث شود به
خاطر روش تربیتی تان احساس گناه کرده و خودتان را سرزنش کنید که پدر یا
مادر خوبی نبوده اید اما حالا می خواهیم اجازه دهید کودک صدها بار در یک
بازه زمانی مشخص این کلمه را تکرار کند.
وقتی فرزندتان کلمه ناپسندی
را به زبان می آورد، به او بگویید که از این رفتارش متاسفید. سپس یک ساعت
زنگ دار کوک کنید و از او بخواهید آنقدر آن کلمه را تکرار کند تا ساعت زنگ
بزند؛ البته فراموش نکنید به او یادآوری کنید که بعد از زنگ ساعت اجازه به
کار بردن آن را ندارد.