چرا باید یکتاپرست باشیم؟! + تصاویر
بر اساس روایات، فردى كه براى حمایت از فرستادگان الهى
به شهر انطاكیه
آمد، حبیب نجّار بود كه از او به «صاحب یس» نیز تعبیر شده و در ردیف مومن
آل فرعون كه به حمایت حضرت موسى(علیه السلام) برخاست، شمرده شده است.
این مرد كه غالب مفسران نامش را حبیب نجار ذكر كرده اند از كسانى بود كه در برخوردهاى نخستین با رسولان پروردگار به
حقانیت دعوت آنها و عمق تعلیماتشان پى برد، و مومنى ثابت قدم و مصمم از كار
در آمد، هنگامى كه به او خبر رسید كه در قلب شهر، مردم بر این پیامبران
الهى شوریده اند، و شاید قصد شهید كردن آنها را دارند، سكوت را مجاز ندانست
، و با سرعت و شتاب خود را به مركز شهر رسانید و آنچه در توان داشت در
دفاع از حق فروگذار نكرد.(تفسیر نمونه)
او می گوید: وَمَا لِیَ لَا
أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؟ چرا خدا را نپرستم؟
خدا مرا خلق کرده، دارم به سوی او هم بازمی گردم، حال چه دلیلی دارد که در
این میانه، کس دیگری را بپرستم؟ چرا به کس دیگری تکیه کنم؟
در
سوره یاسین، از قول مؤمن آل یس یاد مى دهد كه چرا باید یكتاپرست بود؛ زیرا
پدید آورنده تنها خدایى است كه به سوى او نیز بازگشت همگان است. مبدأ یكى و
معاد هم یكى است، پس چرا براى غیر او سر تعظیم فرود آوریم؛ كسى كه او ما
را از نیستى پدید آورده و همه جور نعمت عنایت فرموده است و آیا کسی که
انسان باشد غیر از خدا، آلهه دیگری می گیرد؟
در مسافرخانه که
خیلی آدم به دور و بری هایش دل نمی دهد، چون از جای دیگری آمده، به همان جا
هم در حال برگشتن است، پس چه دلیلی دارد که این وسط، دل به چیز دیگری
بدهد؟ أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَ نُ بِضُرٍّ
لَّا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلَا یُنقِذُونِ؟ آیا خدای
دیگری انتخاب کنم از خدایی که رحمان است؟ و به خاطر رحمان بودنش، اراد ضرر
برای هیچ کس نمی کند، بنابراین اگر یک ضرری قرار شد به ما برسد، باید
بدانیم که دیگر هیچ راهی برای دفع آن وجود ندارد، وجود ندارد، چرا که اگر
راهی بود، خدا به خاطر رحمان بودنش، آن راه را جلوی ما می گذاشت. چرا که
این راهی بوده که خودمان رفته ایم، و بازگشتی برایش متصور نیست. پس شفاعت
هیچ چیز به درد ما نمی خورد. چرا که خداوند، به واسط رحمان بودنش، هر کاری
که ممکن بوده، برای نجات بشر انجام داده.
سه نکته در آیه وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ:
1- كسانى كه در برابر آفریدگار خود بندگى نكنند در دادگاه وجدان محكومند. (و مالى لا اعبد)
2- یكى از راه هاى دعوت دیگران، بیان اعتقادات منطقى خود است. (مالى لا اعبد الّذى…)
3- توجّه به مبدأ و معاد سرچشمه بندگی است. (فطرنى و الیه ترجعون) (تفسیر نور)
و
آن گاه به آنان هشدار داد كه: “وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ “؛ به هوش كه شما
نیز در روز رستاخیز تنها به سوى او بازگردانده مى شوید و اوست كه كیفر كفر و
بیدادتان را به شما خواهد داد.
عواملی که ما را از توحید دورمان کرده است
یادمان
باشد بشر موجودی مشرک نبوده که کم کم به توحید نزدیک شود! بلکه بشر موجودی
موحد بوده که عواملی سبب انحراف او از توحید شده است. و باور ما بر این
عقیده راسخ است که اولین فرد بشر، خود پیامبری بوده که از امهات تعالیم
آنها، یکتاپرستی می باشد.
با توجه به این مقدمه باید گفت عواملی که سبب
دور افتادن از توحید می شود به دو دسته کلی قابل تقسیم هستند. عوامل بیرونی
و عوامل درونی که هر کدام از این ها را به اختصار بیان می کنیم:
عوامل بیرونی:
۱- شیطان
شیطان
سردسته گمراهان و دشمن سرسخت انسان هاست که آنها را از مسیر سعادت منحرف
می کند. و مهمترین غرض او بازداشتن انسانها از توحید است که محوری ترین
نقطه سعادت بشر است:
«اسْتَحْوَذَ
عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ[مجادله/۱۹] شیطان بر
آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده.»
۲- ثروت و فرزندان
انسان در زندگی مادی خود، ممکن است دچار غفلت شده و اندک اندک به منزلی برسد که هیچ رنگ و بوی خدایی در آن باقی نمانده باشد:
«یا
أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ
عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ[منافقون/۹] اى كسانى كه ایمان آورده اید! اموال و
فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نكند!»
۳- تهاجم فرهنگی
کسانی
که در جوامع به نوعی الگو شده اند، در صورت انحراف می توانند سایرین را
منحرف کنند. مثلا در زمان ما جوامع غربی که پیشرفت مادی چشمگیر کرده اند و
به نوعی الگو قرار گرفته اند، که می توانند انسانهای بسیاری را در گمراهی
خود سهیم کنند. همان گونه که قارون ها و فرعون ها با مطرح بودن در جامعه
سایرین را به گمراهی کشانده اند.
«وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ
امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هذا لَشَیْ ءٌ یُرادُ[ص/۶]
سركردگان کفار بیرون آمدند و (در مقابل دعوت پیامبر به توحید) گفتند:
«بروید و خدایانتان را محكم بچسبید، این چیزى است كه خواسته اند (شما را
گمراه كنند)»
۴- همنشین یا محیط نامناسب
محیط فاسد و دوستان ناباب سبب گمراهی انسان می شوند و او را از مسیر توحید باز می دارند:
«یا
وَیْلَتى لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً * لَّقَدْ أَضَلَّنىِ
عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنىِ[فرقان/۲۸-۲۹] اى واى بر من، كاش فلان
(شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم! او مرا از یادآورى (حق) گمراه
ساخت بعد از آنكه (یاد حق) به سراغ من آمده بود!»
عوامل درونی
حال با توجه به عوامل بیرونی می توانیم عوامل درونی ای که کمک کننده و زمینه ساز آن عوامل بیرونی هستند را به روشنی ببینیم:
هوای نفس انسان مسیر را برای شیطان هموار می کند.
دنیا طلبی و آرزوهای دراز و … سبب دل بستن به ثروت و قدرت می شود.
جهالت سبب پیروی کورکورانه از دیگران می شود و… .
چه شد که غافل شدیم؟
خداوند حکیم اراده فرموده
تا همه اسماء و صفات جمال و جلال خود را در قامت انسان متبلور سازد و او
را برای خلافت خویش در زمین آماده نماید لذا اینان را با امکانات فراوان از
قرب خود دور نمود و در پایینترین مراتب قرار داد تا معلوم شود که انسان
با آن همه امانتهای الهی در درون و بیرون خود چه میکند.
خالق جهان با این امتحان خواست آشکار کند که چه کسانی ارزشهای او را حمایت میکنند.
آن حکیم مهربان خواست همه حق را به تجلی در آورد و همه باطل بر خلاف میل مجرمین محو شود.
لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ
تا حق را ثابت [و استوار نماید] وباطل را نابود سازد ، هر چند مجرمان خوش نداشته باشند.(انفال/8)
مهمترین اشتباه انسان
با
فعال شدن حواس، مردم از ظاهر موجودات و حوادث و طبیعت اطرافشان آگاه شدند .
مردم با سرگرم شدن و توسعه زندگی مادی و کسب قدرت و هوسهای دور و دراز از
خود و شأن و کرامت و قابلیتهای عظیم خود و عشق به خالق و حسابرسی آخرت و
مسئولیتهای معنوی خود غافل شدند.
با این امر بزرگترین دشمن خود، یعنی شیطان را فراموش کردند.
فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هَٰذَا عَدُوٌّ لَکَ وَلِزَوْجِکَ(طه -117 )
و با این فراموشی ،هوس و شیطنت بر عقل و منطق و فطرت غلبه کرد.
غفلت چیست؟
غفلت بی اعتنایی به معقول و مبنا قرار دادن ظواهر و تکیه و اعتماد به محسوسات است.
دلبستگیها و تعلق قلبی به دنیا، انسان را با انواع بازیها سرگرم و از آخرتش غافل میکند.
غافلین، محسوس را معقول میپندارند و ظاهر بین و سطحی نگر و در قضاوت عجولند.
غافلین با ترجیح دادن زندگی و مال دنیا، به آخرت کافرند و از هدایت الهی محروم میباشند.
غافل،به
خاطر تعلقش به ثروت و قدرت و شهوت بیرونی ،حساس و عصبی و حریص و بدبین است
و از وضعیت خود همواره ناراضی و از آرامش پایدار در دنیا محروم و دائماً
در رنج و عذاب است
ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَی الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ
این
[خشم و عذاب بزرگ] به سبب آن است که زندگی دنیا [یِ زودگذر] را بر آخرت
ترجیح دادند ، و مسلماً خدا مردم کفر پیشه را هدایت نمیکند(نحل/107)
عده
ای آن چنان سرگرم دنیا میشوند که هدف را گم میکنند هر روز مدلهای مختلف
لباس، ماشین و طلا و دکوراسیون آنها را به بازی فرا میخواند. تبلیغهای
مختلف ماهواره ای و رسانه مانند کارتهای دعوتی است که هر روز برایمان
فرستاده میشود حال عده ای این کارتها را لبیک می گویند و عده ای به دنیای
بی ارزش پشت پا زده و اهداف عالیتر را انتخاب میکنند.
هر چه در این دهر نشانت دهند گر نپسندی به از آنت دهند
حال
تضاد درونی میان محسوس و معقول فقط با ذکر و تذکر حل میشود، به طوری که
انسان ذاکر قبل از حاجات از خود رفع حاجت میکند تا حاجتها هدف او نشوند.
عوارض توجه به بیرون
افرادی
که از خود، خالق، آخرت، هدایت، ولایت و امتحان خود غافلند، با بیشترین
قدرت و ثروت و امکانات رفاهی و مطرح شدن در بیشترین عرصه های اجتماعی و
سیاسی باز خود را تنها و پوچ و حقیر میپندارند لذا در حسرت، حد، خشونت،
اضطراب، افسردگی، یأس و غم و غصه غرق میباشند.
فرد بی خود و بی خدا با گدایی از مخلوقات و طبیعت در هیچ زمینه ای بی نیاز نمیشود.
غافلی
که خود را محتاج بیرون میپندارد مانند حیوانات جویای طعام است و اگر این
گدا مالک خزائن الهی هم باشد، باز بخل میورزد و از دارائیهایش هرگز اطعام
و انفاق نمیکند.
قُلْ لَوْ
أَنْتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّی إِذًا لَأَمْسَکْتُمْ
خَشْیَةَ الْإِنْفَاقِ وَکَانَ الْإِنْسَانُ قَتُورًا
[به
این کافران و مغروران به امور مادی دل فریب] بگو: اگر شما مالک خزینههای
رحمت پروردگارم [مانند باران، اموال، ارزاق و …] بودید، در آن صورت از
ترس [تهیدستی و کمشدنش] از انفاق کردن آن بخل میورزیدید؛ و انسان همواره
بسیار بخیل است.(اسراء/100)
غافلین به جای عقل و منطق و فطرت مطیع وهم، گمان، هوس، شهوت و غضب خورند.
وَ
مَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی
مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ به ما یَفْعَلُونَ.
و
بیشتر آنان [در عقایدشان] جز از گمان پیروی نمیکنند، یقیناً گمان به هیچ
وجه انسان را از حق بینیاز نمیکند، [و جای معرفت و دانش را نمیگیرد]
مسلماً خدا به آنچه انجام میدهند داناست.(یونس/36)
غافل، به خاطر
تعلقش به ثروت و قدرت و شهوت بیرونی، حساس و عصبی و حریص و بدبین است و از
وضعیت خود همواره ناراضی و از آرامش پایدار در دنیا محروم و دائماً در رنج و
عذاب است.
وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَیٰ
و
هر کس از هدایت من [که سبب تحقق سعادت دنیا و آخرت است] روی بگرداند، برای
او زندگی تنگ [و سختی] خواهد بود، و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم.(طه/124)
ثمره ذکر چیست؟
خداوند پاداش ذاکران را ضایع نمیکند. انسان ذاکر لایق آرامش الهی و امیدواری است .
فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیٰ رَسُولِهِ وَعَلَی الْمُؤْمِنِینَ ؛ پس خدا هم آرامشش را بر پیامبرش و مؤمنان نازل کرد.
انسان ذاکر با امداد و عنایت الهی لایق نصرت الهی و پیروزی است.
بسیاری
از افراد همیشه دلشوره و اضطراب دارند اگر امتحان یا کنکوری دارند این
دلشوره آنان را لحظه ای رها نمیکند. اضطراب، پیامدهای بدی در مسیر زندگی
ایجاد میکند .
خداوند
به زیبایی بیان میفرماید نگران نباش ما با تو هستیم بنده ما شاید از نظر
مالی در مضیقه هستی،شاید حامی و پشتیبان نداری میدانیم برای ادامه درس و
کار و موفقیتت نیازمند حامی و پشتیبانی ، ما پشتیبان تو هستیم.در لحظه لحظه
زندگیت اگر درست نگاه کنی ما را همراه خودت میبینی و دست غیب و امداد ما
را درون زندگیت مشاهده خواهی کرد
آنان که
مداوماً اهل درس هستند میدانند اضطراب، یادگیری انسان را کم میکند و
حافظه را ضعیف میکند و در جلسه امتحان همه آموختهها را از ذهن پاک
میکند. خداوند آرامش و امیدواری را که جز بزرگترین نعمتها در توفیق
انسان است به ذاکر هدیه میدهد، آن چنان آرامشی که در ظاهر و چهره و در
باطن و اعمال او مشهود است.
زندگی انسان مانند پازلی میماند که هر قطعه آن باید سر جای خودش قرار بگیرد وگرنه شکل درست و واقعی به دست نمیآید .
کار و تلاش، ذکر و یاد خدا، دعا و توسل همه و همه قطعاتی از پازل زندگی ما هستند که هر کدام را باید درست و به موقع انجام دهیم.
کسی
که همیشه دعا میکند و ذاکر است اما درس نمیخواند هیچگاه موفق نمیشود و
کسی که فقط درس میخواند و باور و اعتقاد قلبی درستی به خدا و معاد و امامت
و نبوت ندارد و شاید تحصیلکرده شود اما انسان موفقی نمیشود که هم در کارش
طراز اول باشد و هم مورد رضایت حق تعالی باشد.
پس تأثیر کار و تلاش ما و انصار و موفقیت و توفیق الهی ما دست خداوند آسمان و زمین است.
إِذْ
یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ
اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ به جنودٍ لَمْ تَرَوْهَا
همان
زمانی که به همراهش گفت: اندوه به خود راه مده خدا با ماست. پس خدا آرامش
خود را [که حالت طمأنینه قلبی است] بر پیامبر نازل کرد ، و او را با
لشکریانی که شما ندیدید نیرومند ساخت. (توبه -40 )
خداوند به زیبایی
بیان میفرماید نگران نباش ما با تو هستیم بنده ما شاید از نظر مالی در
مضیقه هستی، شاید حامی و پشتیبان نداری میدانیم برای ادامه درس و کار و
موفقیتت نیازمند حامی و پشتیبانی، ما پشتیبان تو هستیم. در لحظه لحظه
زندگیت اگر درست نگاه کنی ما را همراه خودت میبینی و دست غیب و امداد ما
را درون زندگیت مشاهده خواهی کرد .
فاذکرونی اذکرکم ؛ به یاد ما باش تا ما هم به یاد تو باشیم.